• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3466روز قبل
ریزه کاری های خانه داری
تخم‌مرغ تازه
تخم‌مرغ یكی از مواد غذایی مفیدی است كه بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ماده غذایی كه حاوی انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی است، نه تنها به راحتی و همیشه در دسترس خانم‌های خانه‌‌دار است، بلكه با طعم خوبی كه دارد برای تهیه بیشتر غذاها، كیك‌ها و شیرینی‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

زرده تخم‌مرغ چربی است و سفیده آن پروتئین. بعضی از تخم‌مرغ‌ها زرده پررنگی دارد یا برعكس گاهی زرده آنها بسیار كمرنگ است. اما این مساله فقط به دلیل تفاوت نوع غذای مرغ است. مثلا اگر ماده غذایی مرغ‌ها حاوی رنگدانه نارنجی و زرد باشد، زرده تخم‌مرغ‌ها تیره‌تر خواهد شد و اگر غذای آنها مثل آرد ذرت سفید باشد زرده آنها روشن‌تر می‌شود.

این تخم‌مرغ سالم است یا نه؟

اگر می‌خواهید تخم‌مرغ سالم و تازه را از تخم‌مرغ مانده تشخیص دهید، ظرفی را پر از آب كنید و تخم‌مرغ را داخل آن بیندازید. اگر تخم‌مرغ داخل آب برود و در آن غوطه‌ور شود، نشان می‌دهد تخم‌مرغ تازه است. ولی اگر تخم‌مرغ روی آب بماند، مشخص می‌شود مانده است.

در بعضی از تخم‌مرغ‌ها هم ممكن است نقطه‌هایی خونی ببینید، اما نگران نشوید چون این نشانه خراب بودن تخم‌مرغ نیست.

در این مواقع می‌توانید لكه خونی را بردارید و از بقیه تخم‌مرغ استفاده كنید. ابری یا كدر بودن سفیده تخم‌مرغ، نشانه تازگی آن است و در مقابل اگر سفیده تخم‌مرغ رنگ روشنی داشته باشد، نشان‌دهنده كهنگی تخم‌مرغ است. اما نكته مهمی كه باید مورد توجه قرار گیرد این است كه اگر سفیده تخم‌مرغ به رنگ سفید مایل به صورتی یا سبز باشد، نباید آن را مصرف كرد.

مراقب باشید

اما حواستان باشد هنگام خرید‌ تخم‌مرغ، فروشنده آن را در دمای نامناسب نگذاشته باشد چون تخم‌مرغ بیش از 2 ساعت نباید بیرون از یخچال قرار بگیرد. علاوه بر این بعد از پختن تخم‌مرغ‌ها هم آنها را سریع داخل یخچال بگذارید تا فاسد نشود.

در ضمن، اگر به هر دلیلی می‌خواهید تخم‌مرغ‌ها را رنگ كنید‌ فقط از رنگ‌های خوراكی استفاده نمایید و در غیر این‌صورت از خوردن آن خودداری كنید. بهترین روش مصرف تخم‌مرغ هم به صورت پخته است. بنابراین باید آن را كاملا بپزید و میل نمایید. فراموش نكنید هیچ‌وقت نباید تخم‌مرغ را به صورت خام مصرف كرد یا زرده خام آن را با شیر مخلوط كرد.

سه شنبه 20/4/1391 - 11:51
ریزه کاری های خانه داری
اصول نگهداری از لوازم برقی
این روزها در هر خانه‌ای تعداد زیادی لوازم برقی دیده می‌شود؛ از ماشین لباسشویی و جاروبرقی گرفته تا آبمیوه‌گیری و چای‌ساز و سماور. بعضی از خانواده‌ها چندان از این لوازم استفاده نمی‌كنند و گروهی دیگر ترجیح می‌دهند تمام لوازم خانگی برقی را تهیه كنند. اما در هر صورت تعداد این لوازم مهم نیست و آنچه باید در نظر داشته باشید، شیوه صحیح نگهداری و استفاده از آنهاست. این لوازم باید مدتی برای اعضای خانواده كار كنند، بنابراین مهم است كه هم به فكر سالم ماندن آنها باشیم و هم با استفاده نادرست موجب بروز دردسر و خطر برای خودمان و دیگران نشویم.

 

بعضی از این لوازم امروزه جزئی جدایی‌نا‌پذیر از اسباب خانه شده اند؛ لوازمی مانند یخچال، فریزر، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و... كه تقریبا در تمام خانه‌ها وجود دارند، اما وجود بعضی از لوازم برقی هنوز ضروری نیست؛ لوازمی مانند مایكروویو، چای‌ساز، آبمیوه‌گیری و... .

ولی در هر صورت باید درباره شیوه صحیح نگهداری و استفاده از این لوازم نكاتی را در نظر داشته باشید. یكی از مهم‌ترین این موارد این است كه بدانید هیچ وقت نباید قسمت موتور و بدنه لوازم برقی را با آب بشویید. این كار بسیار خطرناك است و حتی ممكن است موجب برق گرفتگی فرد شود. در مورد لوازمی مانند آبمیوه‌گیری كه قطعات مختلفی دارد نیز دقت داشته باشید هنگام باز و بسته كردن، تمام قطعات را مرتب سرجای خود بگذارید و از درست قرار گرفتن آنها مطمئن شوید. علاوه بر نكات كلی و مشترك، درباره هر یك از لوازم برقی نیز باید اصولی را رعایت كنید.

یخچال و فریزر

یخچال و فریزر را حتما در جایی خشك قرار دهید و فراموش نكنید این وسایل را باید همیشه تمیز نگهدارید ولی هرگز و در هیچ شرایطی قسمت پشت و موتور آنها را با آب نشویید. به جای این كار باید این قسمت‌ها را به كمك یك دستمال خشك یا جاروبرقی تمیز كنید. همچنین می‌توانید كشوها و طبقه‌های یخچال و فریزر را با آب و مواد شوینده تمیز كنید و بعد از این‌كه كاملا خشك شد، سرجایش بگذارید ولی فراموش نكنید هنگامی كه این وسایل مرطوب هستند هرگز آنها را به برق متصل نكنید.

ماشین لباسشویی

لباسشویی را باید در جایی قرار دهید كه قسمت موتور و پشت آن با آب تماس نداشته باشد. در ضمن، حواستان باشد لباسشویی را در جایی كه تراز است بگذارید تا از تكان‌های شدید ماشین هنگام كار كردن جلوگیری شود. هنگام نظافت ماشین لباسشویی، خالی كردن فیلتر و همچنین زمانی كه لباس‌ها را از داخل آن خارج می‌كنید نیز یادتان باشد لباسشویی را از برق بكشید.

اجاق گاز و مایكروویو

بعضی از اجاق‌گازها برقی هستند، ولی اجاق‌هایی كه با گاز كار می‌كنند نیز برای استفاده از فندك به برق نیاز دارند. بنابراین موقع نظافت آنها هم دقت كنید آب روی اجاق گاز نریزید. به جای این كار می‌توانید با مقداری جوش‌شیرین و آب اجاق گاز را تمیز كنید یا از شوینده‌های مخصوص این كار كمك بگیرید.

برای تمیز كردن چربی‌های داخل مایكروویو نیز آب یك لیمو ترش درشت و تازه را در ظرفی پر از آب بریزید و بگذارید به مدت 10 دقیقه داخل مایكروویو بجوشد. بخار لیموترش باعث تبخیر لكه‌های چربی و در نتیجه تمیز شدن مایكروویو می‌شود و پس از آن نیز باید با یك پارچه خشك و تمیز، مایكروویو را تمیز كنید. همچنین می‌توانید یك دستمال را به آب لیمو ترش تازه یا الكل آغشته كنید و داخل مایكروویو را با آن تمیز نمایید. ولی هرگز از اسكاچ و سیم ظرفشویی برای تمیز كردن مایكروویو استفاده نكنید.

آبمیوه‌گیری و چرخ گوشت

این وسایل را دور از دسترس كودكان قرار دهید و هیچ وقت تصور نكنید فرزند شما بزرگ شده و متوجه خطر می‌شود. همچنین خوب است برای این‌كه این وسایل به خوبی كار كنند و عمر بیشتری داشته باشند، به مدت طولانی از آنها استفاده نكنید. سعی كنید تكه‌های گوشتی را كه داخل چرخ‌گوشت می‌ریزید كوچك‌تر خرد كنید و هرگز گوشت را با فشار و به زور داخل محفظه نریزید. در ضمن‌فراموش نكنید نباید سبزی‌هایی را كه آب زیادی دارد با استفاده از چرخ گوشت چرخ كنید چون ممكن است آب سبزی داخل موتور شده و در نتیجه دستگاه را خراب كند. میوه‌های درشت را هم نباید داخل آبمیوه‌گیری بریزید و اگر این دستگاه محفظه‌ای برای تفاله‌ها دارد پس از گرفتن دو لیوان آبمیوه، محفظه را خالی و دوباره كارتان را شروع كنید. برای نظافت آبمیوه‌گیری از آب ولرم استفاده كنید زیرا میوه‌ چرب نیست و برای نظافت نیازی به آب داغ ندارید.

پلوپز و آرام پز

بعد از این‌كه كار با این دستگاه‌ها تمام می‌شود، باید دیگ آن را با آب و مواد شوینده بشویید، ولی قسمت برقی دستگاه را فقط با دستمالی نمدار تمیز كنید. همچنین برای برق انداختن آنها می‌توانید از مقداری سركه كمك بگیرید.

سماوربرقی و چای‌ساز

اگر داخل سماور یا چای‌ساز جرم گرفته است می‌توانید جرم دستگاه را با سركه تمیز كنید؛ برای این كار باید به مقدار مساوی آب و سركه داخل محفظه آب دستگاه بریزید و بگذارید بجوشد تا كم‌كم جرم دستگاه از بین برود.

یادتان باشد اگر لوازم برقی خراب شده و بخوبی گذشته كار نمی‌كند، هرگز خودتان دستگاه‌ها را تعمیر نكنید و این كار را به افراد متخصص بسپارید. همچنین برای این‌كه عمر وسایل برقی شما بیشتر شود و مصرف برق هم كاهش یابد، هنگام شب و در زمان اوج مصرف برق تا جایی كه امكان دارد از وسایل برقی مخصوصا وسایلی كه برق بیشتری مصرف می‌كند استفاده نكنید.

علاوه بر این استفاده از ترانس را بخصوص برای لوازمی مانند یخچال و فریزر كه همیشه به برق متصل است فراموش نكنید.

مرضیه عالمی

سه شنبه 20/4/1391 - 11:50
بهداشت روانی

سالمندان آسیب‌پذیر

سالمندی زمان آسیب‌هاست و در این میان برخی از آنها آسیب‌پذیرتر از بقیه هستند.

ما نیز چون كشورهای توسعه‌یافته برای رسیدن به سالمندی سالم و فعال باید به تمام ابعاد بهداشتی جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی زندگی توجه داشته باشیم.

زنان سالمند، سالخوردگان، سالمندان روستایی، سالمندان حاشیه شهر‌ها و سالمندانی كه در موسسات نگهداری می‌شوند آسیب‌پذیرتر از بقیه به حساب می‌آیند.

مردان سالمند شهری بیشترین میزان باسوادی و زنان سالمند روستایی كمترین میزان باسوادی را دارند.

95 درصد زنان سالمند خانه‌دار و ۵ درصد آنان به كار درآمدزا اشتغال دارند. ۱۷ درصد كل سالمندان بیكار و بدون درآمد هستند.

آخرین بررسی آماری كشوری نشان می‌داد حدود ۲۶ درصد سالمندان به كار درآمدزا به طور مستقیم و 17/5 درصد به كار درآمدزا به طور غیرمستقیم مانند نگهداری فرزندان یا انجام كارهای خانه و... اشتغال دارند. این در حالی است كه ۷۴ درصد سالمندان میزان درآمد خود را برای امرار معاش ناكافی می‌دانند.

جمعیت زنان سالمند تنها نسبت به مردان چند‌ برابر بیشتر است. وضع درآمد آنان نیز نسبت به مردان سالمند به همین منوال است. سالمندان روستایی آگاهی و دسترسی كمتری به مسائل بهداشتی دارند. گرچه هوای بهتری تنفس می‌كنند، اما فشارهای دیگر زندگی آنها را آسیب‌پذیرتر می‌كند. سالمندان حاشیه شهر‌ها نیز همچون روستاییان با انواع آسیب‌های روانی، اجتماعی و بهداشتی دست به گریبان هستند.

برای پیشگیری از آسیب‌های فراگیر در دهه‌های بعد از امروز باید برنامه‌ای برای سلامت سالمندان نسل بعد داشت؛ برنامه‌ای فراگیر و همه‌جانبه.

سالمندان چه می‌خواهند

مهم‌ترین نیاز سالمندان كشور ما، نیاز مالی و پس از آن بهداشت و درمان می‌باشد. تأمین رفاه سالمندان جز در سایه هماهنگ شدن دستگاه‌ها و بخش‌های مختلف دولتی و غیردولتی مقدور نخواهد بود.

در كشور ما نیز همانند سایر كشورهای در حال توسعه، خانواده مهم‌ترین منبع حمایت از سالمند می‌باشد. بنابراین حمایت از خانواده از لحاظ مالی و افزایش مهارت خانواده در زمینه مراقبت از سالمند ضروری است. توجه به سالمندانی كه تنها زندگی می‌كنند نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. وضع بهداشتی آنها نیز قابل تامل است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد عدم تعادل، بیشترین اختلال در سالمندان است. بیشترین علت بستری شدن سالمندان شهری، بیماری‌های قلبی ـ عروقی و در سالمندان روستایی، بیماری‌های چشمی بوده است.

۸ درصد سالمندان اصلاً دندان ندارند (نه دندان طبیعی و نه مصنوعی) و 2/33 درصد سالمندان نیاز به دندان مصنوعی، ۳۳ درصد‌ نیاز به عینك، ۱۴ درصد نیاز به سمعك و ۸ درصد نیاز به عصا دارند.

سالمندان نیازهای متعددی دارند، بنابراین لازم است به منظور ایجاد زمینه مشاركت اجتماعی سالمندان، تأمین سلامت و ایجاد امنیت انسانی، اجتماعی و اقتصادی برای آنان در راستای دستیابی به سالمندی سالم و فعال، تمامی بخش‌ها هماهنگ و همسو با یكدیگر حركت كنند.

از نظر وضعیت‏ شنوایی، اكثر قریب به اتفاق سالمندان سنگینی‏ گوش داشته و نیمی ‌از نظر وضعیت حركتی‏ دارای اختلال می‏باشند كه برای یك‌سوم آنها امكان راه رفتن وجود ندارد.

برنامه سلامتی

مادربزرگ می‌گفت این تن آدم باید یك روز برود زیر خاك. باید امروز تا می‌شود از آن كار بكشیم. این فكری بود كه او با آن بزرگ شد، زندگی كرد و از دنیا رفت. او بموقع دكتر نمی‌رفت، بموقع قرص‌هایش را نمی‌خورد و بموقع استراحت نمی‌كرد. آنقدر به خودش سخت می‌گرفت كه از نظر روحی هم فرسوده شده بود.

آیا با این شیوه می‌توان زندگی سالم و سالمندی كم‌مشكلی را تجربه كرد؟

امروز بسیاری از بیماری‌ها و مشكلات ناشی از شیوه زندگی ناسالم است و باید شیوه سالم پیر شدن را جایگزین آن كرد.

برای داشتن سالمندی فعال باید از بدو تولد و حتی قبل از آن برنامه‌ریزی كرد. مشاركت اجتماعی، سلامتی و امنیت 3 ركن اساسی سالمندی فعال است.

ماندانا ملا‌علی

سه شنبه 20/4/1391 - 11:49
ایرانگردی
منار‌جنبان، این‌بار در‌خرانق
بعضی‌ها می‌گویند پیشنهاد این هفته ما همان روستای خورنقی است كه بهرام گور در آن پرورش یافته و بعضی‌ها هم می‌گویند در هزاره دوم پیش از میلاد، بزرگی به نام «خودافروز» بنای اولیه این روستا را گذاشته است، اما چه فرقی می‌كند كدام‌یك از این ماجرا‌ها به حقیقت نزدیك‌تر باشند مهم این است كه پیشنهاد این هفته ما، روستای خرانق از توابع شهرستان اردكان یزد، پر از آثار و بناهای تاریخی است كه می‌ارز د یك آخر هفته را صرف تماشایشان كنید.

 

روستای خرانق 2 بخش دارد؛ بخش اول خانه‌هایی از خشت و گل هستند كه پیشتر داخل قلعه‌ای بسیار بزرگ محصور شده بودند و بخش دوم، خانه‌های نوساز روستا هستند كه از مصالح امروزی ساخته شده‌اند. خرانق روی جلگه قرار دارد و به همین دلیل زمینی حاصلخیز نصیبش شده و اهالی هم از این لطف پروردگار، حداكثر استفاده را كرده‌اند و اطراف روستا را پر كرده‌اند از باغ‌های سرسبز و پر درخت پسته و محصول همین درخت‌ها، سوغاتی اصلی خرانقی‌ها شده است.

از جمله بناهای تاریخی خرانق، مسجد و منار جنبان آن است كه بر اساس متون منتشر شده از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، حدود 200 سال قدمت دارند.

بقعه مشهدك هم كه در نزدیكی گورستان روستا قرار دارد از مكان‌های دیدنی روستاست. خرانقی‌های قدیمی‌ می‌گویند امام رضا(ع) در این مكان نماز خوانده‌اند و به همین دلیل اهالی روستا برای این منطقه احترامی ‌خاص قائلند.

در این بقعه، سنگی خاكستری هم وجود دارد كه روی آن آیاتی از قرآن نوشته شده است.

مزار بابا خادم هم گوری است كه روی آن بقعه‌ای ساده ساخته شده است. علاوه بر این روستا 2 سنگ قبر عجیب هم دارد كه به آنها «پدر و دختر» می‌گویند. گفته می‌شود كه این سنگ قبر‌ها در قرن هشتم هجری در این مكان قرار گرفته‌اند.

خرانقی‌ها همچنین كاروانسرایی هم دارند كه متعلق به دوره قاجار است.

علی یوشی زاده

سه شنبه 20/4/1391 - 11:48
بهداشت روانی
خوش‌بین‌ها عمر‌طولانی‌تری دارند
بارها درباره خوش‌بینی صحبت شده است و همه می‌دانیم خوش‌بینی چه فوایدی برای ما دارد؛ از آرامش و استرس كمتر گرفته تا سلامت جسم و روح. اما جالب است بدانید تحقیقی نشان داده است افراد خوش‌بین در تمام طول زندگی از سلامت جسمی و روحی بهتری برخوردارند و در نتیجه میزان مرگ و میر هم میان این افراد بسیار كمتر است.

زندگی افراد خوش‌بین و مثبت‌اندیش در مقایسه با دیگران كیفیت بهتری دارد؛ خوش‌بین‌ها می‌توانند به خوبی با مشكلات و مسائل زندگی برخورد و شرایط را مدیریت كنند. این گروه از افراد زمانی كه با مشكل یا استرسی روبه رو می‌شوند برخوردی مثبت دارند و در نتیجه خودشان كمتر اذیت می‌شوند. بنابراین میان این افراد خبری از افسردگی و عصبانیت هم نیست.

البته خوش‌بینی هم مانند سایر كارها حدی دارد و نباید با تصور این‌كه خوش‌بینی بیش از حد هیچ مشكلی ایجاد نمی‌كند، در این كار افراط شود. متاسفانه بعضی از مردم درباره همه مسائل در خوش‌بینی خود افراط می‌كنند و طوری پیش می‌روند كه گویی با خوش‌بینی می‌توانند همه مشكلات دنیا را حل كنند. در حالی كه این طور نیست؛ خوش‌بینی هم باید متعادل باشد. پس فراموش نكنید نیمه پر لیوان را ببینید اما لیوان خالی را پر نبینید.

سه شنبه 20/4/1391 - 11:48
كودك
بچه‌ها را در نقاشی‌هایشان ببینید
چه تصوری از كودكی كه قلم به دست گرفته و خطوط موزون یا نا موزون روی صفحه كاغذ ترسیم می‌كند، دارید؟ فكر می‌كنید رسم این خطوط با اهمیت است یا خط‌خطی‌های بی‌مفهوم كودكانه معنی می‌شود؟

 

شاید از اینجاست كه برای بسیاری از خانواده‌ها بحث آموزش و اهمیت نقاشی مطرح می‌شود و با سوالاتی نظیر ضرورت و فایده آموزش، سن یادگیری و زمان مناسب قلم دست گرفتن روبه‌رو می‌شوند.

روان‌شناسان معتقدند نخستین مراحل نقاشی كودك خط خطی كردن و سپس تكامل چهره‌نگاری و قصه‌پردازی است. شروع نقاشی با خطوط آغاز می‌شود و سپس كودك از دل این خطوط تصاویر دلخواهش را بیرون می‌كشد. كودك نسبتا خیلی زود متوجه می‌شود، نقاشی وسیله‌ای برای بیان افكارش است و می‌تواند آنچه را در فكر و تخیلش هست روی كاغذ بیاورد و تخیلاتش را رها كند و در عین حال لذت هم ببرد.

آموزش هنر در سنین پیش دبستانی جایگاه مهمی دارد. تربیت هنری كودك جدا از سایر عوامل تربیتی كودك نیست. یكی از ابزارهای تربیت هنری، نقاشی است كه با آموزش‌های ابتدایی آغاز می‌شود.

مینا زارع‌منش، مربی هنر نیز با تاكید بر اهمیت آموزش هنر و نقش خانواده‌ها در این باره می‌گوید: «بیشتر كودكان امروزه در حالی در فضای بسته آپارتمان‌ها كودكی خود را سپری می‌كنند كه قادر به تخلیه انرژی‌های خود نیستند. یكی از ابزارهای تخلیه كودك و بیان حرف‌های ناگفته درون، نقاشی است. كودك در سنین خردسالی قادر به بیان تمام این احساسات و تفكراتش از طریق گفتار نیست، پس سعی می‌كند با ترسیم خطوط و علائمی این هیجانات را ابراز كند. والدینی كه اطلاع چندانی از این نوع روندها ندارند، بی‌توجه و بی‌علاقه به این ترسیم‌های ساده سعی می‌كنند تا آنها را وارد دنیای واقعی بزرگ‌ترها كنند. در حالی كه آدمك قورباغه‌ای شكل كه كودك كشیده بسیار به درونیاتش نزدیك‌تر است تا آدمكی كه والدین او برایش ترسیم می‌كنند. در صورتی‌كه متمایل به دریافت یك نقاشی مشخص از فرزندمان هستیم بهتر است او را در مسیر مشخصی هدایت كنیم، نه این‌كه مداد را از دستش بگیریم و ترسیمات او را عوض كنیم.»

هدف مهم

خانواده‌ها اغلب از مربیان نقاشی سوال می‌كنند، چرا نقاشی فرزندانشان مفهوم نیست؟ یك كودك نقاشی با رنگ‌ روغن را یاد می‌گیرد؟ باید در پاسخ گفت: هدف در آموزش نقاشی به اعتقاد كارشناسان و مربیان هنر این نیست كه كودك بیاموزد چطور یك نقاشی را برای نصب روی دیوار خانه ترسیم كند و دست آخر هم باید نقاش شود. یا نقاشی حتما باید رنگ‌ روغن باشد و نهایتا به طریقی دیده شود. تعریف و مفهوم نقاشی برای بچه‌ها فراتر از این است.

به اعتقاد بسیاری از متخصصان علم روان شناسی با نقاشی می‌توان به اهداف مهمی چون آموزش دیدن، شناخت محیط اطراف، دقت عمل و تفكر، هماهنگی بین اعضای بدن، كسب دید و سلیقه هنری مانند تشخیص زیبایی از زشتی، نظم از بی‌نظمی، تخلیه احساسات، هیجان و استرس و هدفمندكردن فعالیت‌ها از پایه‌های ابتدایی رسید.

تك‌تك موارد یاد شده اگر رشد و پرورش یابد به مهارت‌های بسیار ارزشمند و بازوی كمكی قوی در مسیر زندگی تبدیل خواهد شد. معنی نقاشی از كلیشه‌ای وسط صفحه كاغذ یا نقاشی از روی مدل فراتر خواهد رفت.

زارع‌منش نیز معتقد است: اگر كودكی از سنین خردسالی نتواند با به دست گرفتن مداد‌ آنچه كه در ذهن و تخیلش را دارد روی كاغذ بیاورد، منجر به ضعف بیان اهداف و ایده‌ها در آینده خواهد بود. اگر امروز آدم‌های بزرگ نمی‌توانند طرح ذهنی خود را به اجرا در بیاورند این ضعف ناشی از كنترل نشدن ذهنیات از دوران كودكی است. این آموزش نیز همچون رشته‌های تخصصی نیازمند افرادی كارآزموده و آشنا به فن است تا بتواند از میان خطوط، كودك را هدایت كند.برای مثال اگر فردی با دادن الگو‌های هندسی بخواهد كودك را وادار به نقاشی كند او را به دنیایی الگوبردار و بی‌‌اعتماد به نفس و پایبند به كمك دیگران وا می‌دارد. این امر در آینده مشكلاتی برای كودكان پدید می‌آورد.

متاسفانه در مسیر تربیت كودك كمتر كسی از این زاویه به آموزش هنری پرداخته است. جنبه آفرینش و خلاقیت در هنر فراموش می‌شود. شنیده می‌شود برخی از خانواده‌ها در دوران مدرسه گلایه دارند كه فرزندشان وقت فراغت خود را با كارهای مفید و مثبت سپری نمی‌كند و به سرگرمی‌های مفید علاقه نشان نمی‌دهد. باید به خانواده‌ها یادآور شد، رشد نیروی فكر و توانایی‌ها را از روزهای كودكی باید جستجو كرد. آموزش هنر و همچنین نقاشی وسیله تفننی و تجملی برای كودكان نیست، بلكه وسیله‌ای است برای هدایت و نظم ‌بخشی استعداد‌های كودك.

كودك و خانواده وقتی جایگاه هنر در زندگی انسان را دریافت، ناخودآگاه آن را در تمام شئون زندگی‌اش به كار می‌گیرد و بعد زمینه‌هایی در كودك بوجود می‌آید كه بوسیله آن می‌تواند پدیده‌ها را توام با فكر ببیند یا به عبارتی بهتر ببیند و به شناختن، دانستن و فكر كردن ارزش ببخشد.

رشد اجتماعی هر انسان از كودكی آغاز می‌شود. می‌توان از سنین خردسالی همراه با بازی و تفریح موارد یاد شده را ایجاد كرد، به شرط این‌كه آموزش و شناخت هنر ارزش خود را در میان نظام آموزشی و خانواده پیدا كند.

روشنك نوروزی پناه  

سه شنبه 20/4/1391 - 11:47
بیماری ها
تاثیر‌بیماری بر‌خانواده
هیچ‌كدام از ما نمی‌توانیم مطمئن باشیم كه تا آخر عمر سالم می‌مانیم و به هیچ بیماری‌ای مبتلا نمی‌شویم. همه انسان‌ها در سنین مختلف و به دلایل متفاوت دچار بیماری می‌شوند و با آن دست و پنجه نرم می‌كنند. مریض شدن، خواه‌ناخواه روی جسم و روح ما تاثیر می‌گذارد و می‌تواند به هر دو آسیب بزند. در كانون خانواده وقتی یكی از اعضا بیمار می‌شود، بر افراد دیگر نیز تاثیر می‌گذارد و بیماری در خانواده می‌تواند روابط بین اعضای خانواده را تحت‌الشعاع قرار دهد. بچه‌ها آسیب‌پذیرترین افراد در خانواده‌اند و در مواقعی كه خودشان یا والدینشان بیمار باشند ممكن است آسیب‌های جدی روحی را متحمل شوند.

 

بیماری والدین

وقتی یكی از والدین بیمار می‌شود باید بداند چگونه با فرزندش مواجه شود و بیماری را چطور برایش توضیح دهد. پدر و مادر باید بدانند بیماری آنها بر فرزندشان چه تاثیری دارد. دكتر غزال زاهد، روانپزشك و فوق تخصص روانپزشكی كودك و نوجوان و خانواده درمانگر، در این باره می‌گوید: كودكان بخصوص در سنین پایین‌تر وابستگی كامل عاطفی به مادر و پدر داشته و نیازهای جسمانی و روانی كودكان از سوی والدین برطرف خواهد شد. در صورت بیماری یك یا هر دو والد، تاثیرات عمیق و گاه شدیدی در روند زندگی كودك پیش می‌‌آید كه این تاثیرات بر حسب سن كودك، شدت بیماری و ناتوانی والد، سرشت كودك و وجود آسیب‌پذیری روانی قبلی وی، حمایت محیطی و حمایت خانواده در جهت برآوردن نیازهای كودك متفاوت خواهد بود.

دكتر زاهد ادامه می‌دهد: در مواردی كه یكی از والدین بیمار باشد، ممكن است والد بیمار یا هر دو والدین از موضوع مراقبت جسمی و عاطفی فرزندشان به درجات مختلف غافل شوند و كودك به حال خود رها شود یا بعكس به واسطه جبران بیماری والد، توجهات بیش از حد و غیرضروری به كودك شده و به لحاظ تربیتی اثرات منفی بر كودك بگذارد.

وی در مورد این‌كه چگونه بیماری والدین را برای بچه‌ها توضیح دهیم، می‌گوید: متناسب با سطح شناختی و تكاملی كودك، بیماری والدین را برایش توضیح می‌دهیم و باید احساس كودك را راجع به آن بپرسیم و در صورتی كه در كودك احساس ترس، ناامنی یا احساس گناه در مورد بیماری والدین وجود داشت آن را برطرف كنیم.

این متخصص ادامه می‌دهد: والد غیربیمار باید توجه كافی و منطقی و متناسب با سن كودك را به فرزندش داشته باشد و مشكل طبی والد بیمار را برای او توضیح دهد و از كودك در زمینه امور روزمره و شراكت در پرستاری از والد بیمار كمك بخواهد تا او نیز احساس كند عضوی از خانواده است، چرا كه مشاركت در امور خانواده به فرزندان آرامش می‌دهد. دكتر زاهد معتقد است: بیماری مادر تاثیر بیشتری روی فرزندان خواهد كودك، وظیفه حساس مادری و تامین نیازهای جسمانی و عاطفی و روانشناختی كودك است و طبیعتا احساس ناامنی و بی‌پناهی و كمبودهای شدید در زندگی روزمره به دنبال بیماری مادر وجود دارد، اما بیماری پدر نیز اثرات منفی دارد كه گرچه بشدت تاثیر بیماری مادر نیست، ولی می‌تواند مهم باشد.

بیماری فرزندان

وقتی فرزند خانواده بیمار می‌شود پدر و مادر بشدت از این موضوع ناراحت هستند و تمام تلاششان را برای بهبود فرزندشان می‌كنند، اما بیماری چه تاثیری بر روح و روان بچه‌ها می‌گذارد و آنها چه برخوردی با بیماری خودشان می‌كنند؟ پدر و مادر باید چگونه با بیماری فرزندشان كنار بیایند؟

دكتر زاهد می‌گوید: حدود 2 تا 3 درصد كودكان در جامعه دچار اختلالات طبی شدیدی هستند و عملكرد اجتماعی و تحصیلی آنها تداخل قابل توجهی دارد. عواملی كه در پاسخ كودك به بیماری و برخورد او تاثیر می‌گذارد، شامل حاد یا مزمن بودن بیماری، مرگبار بودن بیماری، ایجاد معلولیت دائمی یا قابل رویت، سن كودك، فاكتورهای شخصیتی نظیر اضطراب یا مقابله‌جویی، عملكرد خانواده، ارتباط با همسالان و عقاید فرهنگی است.

وی ادامه می‌دهد: واكنش‌های كودك به بیماری و بستری شدن می‌تواند شامل اضطراب، پسرفت رفتاری، تغییرات خلقی و تغییر در خواب و اشتها باشد.

بچه‌ها در سنین مختلف برخورد خاصی با بیماری دارند و در هر مقطع سنی بیماری را با مفهوم متفاوتی درك می‌كنند به طوری كه كودكان 3 ساله فهم ناچیزی از مفهوم بیماری در ذهن دارند و بیماری را به عنوان یك عامل خارجی می‌بینند كه باعث ناراحتی و درد می‌شود. بچه‌ها در این سن كاملا از درد و ناراحتی به مراقبانشان پناه می‌برند.

كودكان 3 تا 7 ساله در رویارویی با بیماری ممكن است، احساساتی نظیر طردشدن و نادیده گرفته شدن یا تنبیه‌شدن به خاطر خطاهایشان را تجربه كنند.

كودكان 7 تا 12 ساله بیمار سعی می‌كنند بر ترس از مرگ یا از دست دادن كنترل غلبه كنند. این گروه از كودكان آگاهی بیشتری از مفهوم بیماری دارند، اما كماكان ممكن است معتقد باشند كارهای خطایی انجام داده‌اند كه دارند تاوان آن را می‌دهند كه باید برایشان در مورد بیماری توضیح بیشتری داده شود و آنها را از مفهوم بیماری و بیمار شدن آگاه كرد.

نوجوانان 13 تا 18 ساله عمدتا در ارتباط با شكل ظاهری و فاصله گرفتن و از دست دادن دوستان و همسالان و ترس از وابستگی ممكن است نگرانی‌هایی داشته باشند و با این‌كه نسبت به كوچك‌ترها درك و توانایی بیشتری در ارتباط با تجزیه و تحلیل و پذیرش بیماری دارند، اما كماكان بروز رفتارهای نامتناسب با سن یا اعتقاد به این كه تاوان اشتباهی را بپردازند ممكن است وجود داشته باشد كه باید رفع شود.

دكتر زاهد معتقد است: در صورت وجود بیماری در كودك، والدین باید متناسب با سن و سطح انتزاع فكری كودك آن را برای وی توضیح و به او اطمینان دهند كه تمام تلاششان را در جهت برخورد با بیماری خواهند كرد و به این ترتیب حس اعتماد و اطمینان را به كودك بازگردانند. دادن اطلاعات راجع به بیماری و نوع گفتن آن به توانمندی‌های ذهنی كودك بستگی دارد. در چنین مواردی سعی بر این است كه نیاز‌های كودك در حد معقول برآورده شود و تعادل در زمینه تربیت فرزند به واسطه پدید آمدن بیماری فعلی به هم نخورد.

این پزشك بی‌توجهی والدین به خواهر و برادرهای كودك بیمار را نكته مهمی می‌داند كه سر منشأ مشكلات ارتباطی بعدی در بافت خانواده است. والدین باید حواسشان به همه فرزندانشان باشد و همه وقت خود را برای فرزند بیمار خود نگذارند و به تمام فرزندان توجه نشان داده و نگذارند این حس برای هیچ‌كدام از فرزندانشان ایجاد شود كه والدینشان به آنها بی‌توجه‌تر از بقیه خواهر و برادرهایشان هستند.

حدیت‌السادات میرزایی  

سه شنبه 20/4/1391 - 11:47
كودك
وسواس بچه‌ها را جدی بگیرید
اگر می‌بینید كودكتان بیش از اندازه به مرتب بودن لباسش حساس است و دائم لباس عوض می‌كند یا مرتب دست‌هایش را می‌شوید و وقتی نوبت مسواك زدن می‌شود دست بر نمی‌دارد یا در مرور درس‌هایش افراطی عمل می‌كند و بیش از اندازه لازم درس می‌خواند و مشق می‌نویسد، بهتر است به این نكات توجه كنید.

علی رضایی مشاور خانواده این نوع رفتارها را ناشی از وسواس می‌داند و می‌گوید:

كودك وسواسى، خود را از درون تحت فشار مى‌بیند؛ فشار براى انجام دادن كارها، براى رسیدن به هدف، براى پیشرفت و موفقیت.

وقتی كودك وارد سنین نوجوانی می‌شود، همین مساله موجب طردشدگى، انزوا و تنهایى او می‌شود. زمانى كه كارهای روتین بر زندگى كودك تسلط مى‌یابد و در عملكرد معمول او اخلال ایجاد مى كند، جاى نگرانى دارد.

وراثت، روش‌هاى تربیتى والدین، ویژگى هاى خانوادگى، نابهنجارى كاركرد سیستم عصبى و آشفتگى‌هاى خلقى در بروز این اختلال در كودكان دخالت دارند.

رضایی اعتقاد دارد وسواس در كودكان بیشتر به شكل ترس از كثیفى، نیاز به همدردى، دلسوزى و رسیدگى، توجه بیش از اندازه به ظاهرخود، ترس شدید از داشتن بیمارى‌ها یا صدمه دیدن یكى از اعضاى خانواده و... بروز می‌كند.

وی تاكید می‌كند والدین باید میزان نوشتن مشق لازم و مصرف پاك كن و نحوه حاضر كردن درس را در كودك كنترل كنند، تعویض لباس، مراسم طولانی برای انجام كارهایی مثل استحمام یا خوابیدن كودك را كنترل كنند كه خارج از قاعده نباشد.

وی می‌افزاید: وسواس معمولا با اختلالات اضطرابى، افسردگى، اختلالات مربوط به كمبود توجه، بیش فعالى، اختلالات مربوط به یادگیرى، اختلالات رفتارى مثل ناخن جویدن، تیك هاى عصبى، خارش پوست و... همراه است.

این مشاور توصیه می‌كند اگر فرزند شما دچار این اختلال است، برای درمان وی حتما از متخصصان روان‌شناسی برای كاربرد رفتار درمانی و درمان دارویی كمك بگیرید.

سه شنبه 20/4/1391 - 11:46
ازدواج و همسرداری
دوست‌داشتنی‌ترین همسر‌ دنیا باشید
تصور كنید زندگی طوری پیش رود كه یك روز از خواب بیدار شوید و ببینید همسرتان برایتان صبحانه آماده كرده است، با رزرو كردن یك جای مناسب در یك كنسرت مورد علاقه‌تان شما را ذوق‌زده می‌كند، وقتی احساس بی‌حوصلگی می‌كنید برای خانواده تدارك سفر می‌بیند و از هر فرصتی استفاده می‌كند كه در گوشتان زمزمه محبت سر دهد و هیچ موقعیتی را برای ستودن شما از دست نمی‌دهد. همسری كه دست و دلباز باشد و در هدیه گرفتن برایتان هیچ كوتاهی نكند، مناسبت‌های زندگی‌تان را سرسری نشمارد.

 

این تصویر افسانه‌ای است كه اگر در زندگی هر كسی باشد احساس می‌كند ملكه خانه و صاحب قلب همسرش است. البته یك ملكه باید با همسرش نیز رفتاری شاهانه داشته باشد.

محرم اسرار باش

شنیده‌اید كه گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش. اگر می‌خواهید از همسرتان رازهای عاشقانه و عاطفی‌اش را بشنوید باید با او یكدل شوید و در مقابل حرف‌های درستش را پذیرا باشید.

مریم 4 سال است كه ازدواج كرده است. او می‌گوید: اوایل ازدواج همسرم بیشتر حرف می‌زد. از احساسش نسبت به من می‌گفت و از این ‌كه به چه چیزهایی علاقه دارد و از چه رفتارهایی خوشش نمی‌آید. اما من در مورد كارها‌ و احساساتش عكس‌العمل نشان می‌دادم و آن را مورد قضاوت قرار می‌دادم. مثلا وقتی می‌گفت اگر ما با هم جایی باشیم، من از این ‌كه شما رشته كلام را از دست من خارج كنی و خودت بحث را به دست بگیری ناراحت می‌شوم. می‌گفتم: تو حسادت می‌كنی و دوست داری زنت عقب افتاده و بی‌سروزبان باشد.

همین نوع برخوردها كم‌كم باعث شد او به من نگوید چه احساسی دارد و چه چیزی را دوست دارد یا دوست ندارد.

كم‌كم از ابراز احساسات زناشویی نیز سرباز می‌زد. این روند آنقدر سرد و ناراحت‌كننده شده بود كه گاه بین ما ساعت‌ها كلامی رد و بدل نمی‌شد. به همین دلیل به مشاور مراجعه كردم و متوجه شدم من گوش شنوایی برایش نبوده‌ام و قضاوتی كه در مورد نوع احساساتش داشته‌ام سبب شده او از ابراز احساسات یا هر نظری منصرف شود.

یك مرد برای این كه از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت كند. او باید فكر كند احساساتش برای شما ملموس و قابل پذیرش است و بدون این كه در موردش قضاوت كنید او را می‌شنوید.

نادر ـ ن مرد 40 ساله‌ای است كه همسرش اعتقاد دارد هیچ حرفی در خانه نمی‌زند. وقتی از او در این باره سوال می‌كنم می‌خندد و می‌گوید: این حرف‌زدن‌ها هزینه دارد. هر حرفی كه می‌زنیم مانند تیری است كه چون از كمان رها شد دیگر نمی‌شود كنترلش كرد. همسرم مهارت خاصی در چرخاندن حرف‌ها به نفع تصورات خودش دارد. خیلی اوقات وقتی حرفی می‌زنم به مشاجره ختم می‌شود بنابراین ترجیح می‌دهم حرف نزنم. از طرفی باید بگویم خودم هم نمی‌توانم موقع حرف زدن خودم را كنترل كنم و در آن نیش و كنایه‌ای نگنجانم و زبان سرخ سرسبز می‌دهد بر باد.

اگر می‌خواهید حرف یكدیگر را بشنوید، قضاوت را كنار بگذارید. انسان از مورد قضاوت قرار گرفتن و متهم شدن به خاطر حرف‌هایش گریزان است.

تحلیل‌گر باش نه غیب‌گو

مردها بیشتر اهل عمل هستند تا حرف. ناهید بانوی 29 ساله‌ای است كه 10 سال از ازدواجش می‌گذرد او در مورد نحوه ابراز احساسات همسرش می‌گوید: وقتی از همسرم می‌پرسم چرا هیچ‌وقت جمله دوستت دارم را از دهانت نمی‌شنوم، جواب می‌دهد: سال‌هاست با هم زندگی می‌كنیم، هر چه می‌خواهی برایت فراهم می‌كنم، به تو وفادارم و برایم بسیار محترم هستی و هر وقت به من نیاز داشته باشی خودم را می‌رسانم. همه اینها یعنی عاشقت هستم. چه فرق می‌كند كه دائم آن را بر زبان بیاورم. دوست داشتی از آنها بودم كه حرف می‌زنند و عمل نمی‌كنند؟

اگر همسرتان روزبه‌روز تلاش و انگیزه‌اش برای پیشرفت بیشتر می‌شود، در حمایت كردن و مراقبت از شما تلاش بیشتری می‌كند و از شیوه‌های تفریح شما لذت می‌برد و با آدم‌هایی كه دوستشان دارید می‌جوشد، یعنی عاشق شماست. حالا شما كافی است قادر باشید رفتارهایش را تحلیل كنید. اما سعی نكنید غیبگو باشید. مثلا وقتی همسرتان تاخیر می‌كند، بگویید: من می‌دانم الان رفته خانه مادرش.

یا وقتی زبان باز كند كه بگوید چه می‌كرده، زود حرفش را قطع كنید و بگویید می‌دانم لابد می‌خواهی بگویی كارتان سنگین شده و مجبور شدی اضافه كاری بایستی. همان دروغ‌های همیشگی!

مردی كه دوستتان دارد شاید مدام این كلمه را نگوید، اما سعی می‌كند عادت‌هایی كه شما دوست ندارید را كنار بگذارد و شما را خوشحال كند.

شما به همان راحتی كه گریه می‌كنید می‌توانید از احساسات خود صحبت كنید، زیرا شما یك زن هستید و قدرتمند بودن در ژن‌هایتان ریشه نكرده است، اما مرد چه قدرتمند باشد چه نباشد باید چنین نشان دهد و این در خونش رسوخ كرده است. بنابراین او باید جایی بسیار امن و مطمئن از لاك قدرت خود خارج شود و پاشنه آشیلش را به شما نشان دهد. به او آرامش و یكرنگی هدیه كنید تا با شما احساس امنیت كرده و احساساتش را بیان كند.

شما هم می‌توانید احساسات خود را بیان كنید، اما از مقصر شمردن او پرهیز كنید و سعی نكنید با دادن احساس گناه به همسرتان از او تفقد و توجه به دست آورید.

شیوه‌ای كه او در میان جمع با شما برخورد می‌كند یكی از مهم‌ترین نشانه‌هاست. دفاع از شما در برابر برخوردهای نادرست، تعریف از شما در جمع و تشكر از زحمات شما در مقابل مهمان‌ها بعد از یك مهمانی شام نشان می‌دهد كه او عاشق شماست.

احساستان را به اندازه خرج كنید

ندا می‌گوید: می‌خواستم شوهرم یاد بگیرد كه بیان احساسات كار دشواری نیست به همین دلیل شروع كردم به بیان مستقیم و صریح احساساتم، اما تنها نتیجه‌ای كه داشت همسرم نسبت به من سردتر شد.

گفتن بی‌وقفه از احساسی كه دارید می‌تواند نتیجه برعكسی داشته باشد چون كه مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس‌تان قرار می‌گیرد آن را جدی نخواهد گرفت بلكه خودش هم گارد بیشتری می‌گیرد و سعی می‌كند آنچه در او می‌گذرد را با شما در میان نگذارد.

بخصوص اگر حس كند شما رازدار نیستید و در مورد احساس او با دیگران صحبت می‌كنید.

شیوه‌های نمونه بودن

اغلب مردان امروزی سراغ زنانی می‌روند كه نسبت به بقیه دخترها توانمندتر هستند. زیبایی نیز یكی از عوامل اولیه انتخاب است.

شكایت و گله‌گذاری را كنار بگذارید و در پیچ و خم زندگی در كنار همسرتان باشید و سررشته دخل و خرج زندگی را به دست بگیرید.

كاری كنید مورد تحسین خانواده باشید این كار به همسرتان حس غرور و قدرشناسی می‌دهد.

او را همان‌طور كه هست بپذیرید و تغییر را به عهده خودش بگذارید.

روابط خوبی با خانواده‌اش برقرار كنید و در گسترش ارتباطات خانوادگی و اجتماعی به او كمك كنید.

منطقی و قدرتمند و با اعتماد به نفس باشید‌تا همیشه پیشرفت كنید.

ماندانا ملاعلی

سه شنبه 20/4/1391 - 11:46
آموزش و تحقيقات
از وابستگی مادرانه تا افسانه مادر‌شوهری
دخترك لاغر اندام و ظریف بود، طوری كه با خودم فكر كردم چنین دختری چطور می‌تواند برای پسرم خانه‌داری كند و فرزندان سالمی به دنیا بیاورد؟

 

مادرش می‌گفت: دخترم كار خانه بلد نیست. او فقط درس خوانده است و هیچ‌وقت از او انتظار نداشته‌ایم كاری بكند جز درس خواندن و شكوفایی استعدادهایش.

همین بود كه از او خوشم نیامد. به مادرش گفتم: مگر خودتان زیر دست مادرتان برای ازدواج تعلیم ندیدید، دوره ما همینطور بود. تربیت می‌شدیم كه زن زندگی باشیم. شما می‌خواهید بگویید به دخترتان چیزی یاد نداده‌اید؟

پسرم گوشه چادرم را كشید و به من چشم غره رفت. گلویی صاف كردم و گفتم: عیبی ندارد. خودم هر وقت لازم داشت كمكش می‌كنم كه خوب به امور زندگی و خانه‌داری مسلط شود.

دخترك گفت: مگر قرار است با هم زندگی كنیم. و بعد با قهر سینی چای را كه آورده بود جمع كرد و برد.

خداحافظی كردیم و رفتیم و قرار شد خبر از ما باشد. اولین دعوایی كه با پسرم كردم همانجا بود. دسته گل من قرار بود مادر بیوه و خواهر 15 ساله‌اش را ول كند و برود دنبال این دختر لاغر مردنی و بی‌هنر.

بله گاهی خصومت و رقابت افسانه‌ای عروس و مادر شوهر از همین جا شروع می‌شود. اما همیشه هم این‌طور نیست.

فداكاری بیشتر، توقع بیشتر

مادر‌ها بچه‌ها را به دنیا می‌آورند، اما بعد از آن دیگر آرزوهای خود را دنبال نمی‌كنند بلكه جریان رشد بچه‌ها را پی می‌گیرند. آنها ورزش نمی‌كنند، دیگر كار نمی‌كنند، سعی نمی‌كنند، اندامی كه هنگام باروری فرسوده و فربه شده به جای اول برگردد. گاه افسرده می‌شوند و حس می‌كنند قربانی شده‌اند و هر روز كه به آینه نگاه می‌كنند می‌بینند كه پیرتر و پیرتر شده‌اند.

هرچقدر بچه‌های بیشتری داشته باشند، پیرتر و پیرتر و خسته‌تر و خسته‌تر می‌شوند و می‌بینند كه شیره جان و آرزوهایشان را به بچه‌ها سپرده‌اند. بچه‌ها جوانی آنان را ذره‌ذره می‌گیرند تا برومند و رشید شوند و آنگاه كه مادر فكر می‌كند دیگر شاخ شمشادهایش به ثمر نشسته‌اند و باید از میوه‌شان بهره بگیرد، دختر نورسته‌ای از راه می‌رسد و این میوه رسیده را می‌چیند.

این حسی است كه خیلی از مادر‌ها دارند. بعضی از جامعه‌شناسان اعتقاد دارند رابطه پیچیده و منفی عروس و مادر شوهر در كشورهای آسیایی بیشتر است. دلیلش هم این است كه مادر در این كشورها بیشتر برای فرزندان وقت می‌گذارد و در خانه زحمت می‌كشد و هرچقدر زحمت بیشتر باشد توقع نیز بیشتر است. وقتی تمام زندگی را پای پسر‌ها ریختی، توقع داری آنها دو برابرش را در زمان پیری به تو پس بدهند.

والدین پسری كه برای خود حقوقی قائل می‌شوند ولی برای والدین همسر پسرشان این حقوق را قائل نیستند باید منتظر باشند كه عروسشان نیز میان آنها و والدینش فرق بگذارد

در زندگی سنتی كه این شیوه تربیت از آن به جای مانده است، پسر از خانواده پدری جدا نمی‌شد. او وارث شغل و خانمان پدر بود و به كمك پدر و در نبود او خانه را اداره می‌كرد. همسر او نیز صرفا زن دیگری در خانه بزرگ پدری بود. زنی در كنار سایر عروس‌ها و دختر‌ها و مادر شوهر. او راحت‌تر نقش زن دوم (پس از مادر شوهر) را می‌پذیرفت. اما امروز كه پسر به خانه خود می‌رود، عروس بسختی می‌پذیرد كه بانوی زندگی خودش باشد اما زن دوم در زندگی همسرش به شمار رود. چنان كه مرد اول زندگی او نیز همسرش است نه پدرش.

بسیاری از مادر شوهر‌ها نیز این رابطه را به نوعی می‌پذیرند اما همیشه بین حس واگذاری كامل امور به عروس و نگرانی ناتوانی او در خرسند ساختن فرزندشان سرگردانند.

رویای استقلال

مادرزن یا مادرشوهر انتظار دارند كه عضو تازه خانواده احترام آنها را نگه دارد و جایگاهی خاص برایشان در نظر بگیرد اما این عضو تازه برای چنین چیزی تربیت نشده است و استقلال تنها رویایی بوده كه در سر داشته است و هر گونه نقد و نظری را اغلب دخالت در زندگی زناشویی خود و همسرش می‌پندارد.

متاسفانه مادران مهربان باید این واقعیت را بپذیرند كه وقتی جوجه‌ها بزرگ می‌شوند از لانه می‌پرند و گاه هرگز برنمی‌گردند. تقاضای تغییر این وضعیت می‌تواند به گسست زندگی زناشویی فرزندان منتهی شود. این موضوع هرجا كه وابستگی مادر و پسر به هم زیاد باشد دیده می‌شود چنان كه در ایتالیا مادر شوهر‌ها اولین دلیل طلاق میان زوج‌ها به شمار می‌روند زیرا در ایتالیا مردان به طور غیرمعمول به مادرانشان وابستگی دارند.

زندگی كردن در یك خانه یا خانه‌های نزدیك و دخالت مادرشوهرها در زندگی داخلی پسرانشان همراه با عیب‌جویی از عروس‌ها و رفتارهای خاص با پسران بزرگشان مانند یك بچه‌ موجب تیرگی روابط زن و شوهرها می‌شود.

عشق، عشق می‌آورد

هر مادر و پدری یك روز مادر و پدر شوهر‌ زنی خواهد شد و اگر می‌خواهید در زندگی خود فرزندتان را از دست ندهید مادر و پدر عروس خود را مثل خواهر و برادر خود بدانید و به فرزندتان بگویید اگر انتظار دارد كه همسرش به مادرش احترام كند بیش و پیش از او باید خودش به والدین همسرش احترام بگذارد. زیرا از هر دست كه بدهی از همان دست می‌گیری.

والدین پسری كه برای خود حقوقی قائل می‌شوند ولی برای والدین همسر پسرشان این حقوق را قائل نیستند باید منتظر باشند كه عروسشان نیز میان آنها و والدینش فرق بگذارد.

اگر می‌خواهید عروستان نیز مانند عضوی از خانواده به فرزندان شما اضافه شود با او چنان رفتار كنید كه دوست دارید با دخترتان رفتار شود.

مطمئن باشید با چنین برخوردی نه تنها فرزندتان از شما دور نمی‌شود، بلكه عروستان نیز چون دخترتان شما را دوست خواهد داشت.

به فرزندتان بیاموزید كه سیاست خانواده را چنان رعایت كند كه با عشق و محبت به همسرش او را سپاسگزار و مدیون والدینش سازد نه چنان رفتاری با همسرش داشته باشد كه با زور و اجحاف او را از والدین خود بیزار سازد. زیرا روابط خانوادگی با محبت پیش می‌رود نه با زور و اجبار. زنی كه عاشقانه رفتار همسرش را می‌ستاید به والدین او كه چنین فرزندی تربیت كرده‌اند نیز با محبت نگاه خواهد كرد.

مادرشوهری موفّق و تواناست كه همواره با پندار و رفتار عاقلانه، مخلصانه و فداكارانه خویش زمینه دوستی، مودّت و محبّت میان پسر خود و عروس خانم را بیشتر كند و با محبّتی كه به عروسش ابراز می‌نماید كانون وجود او را سرشار از آرامش سازد تا توان آرامش‌گری او نیز افزون‌تر گردد.

دور بودن از دخالت‌ها و اظهارنظرهای غیرلازم، تشویق‌ها و نگرانی‌های بی‌مورد، مبرا بودن از شك‌ها و بدبینی‌ها، حفظ زبان از آسیب‌ها و مجهز بودن به زبان تشویق، ترغیب و تأیید خوبی‌ها و درستی‌ها هنری است كه هر مادری كه فرزندی در آستانه ازدواج دارد باید به آن مجهز باشد. مادر شوهرهای بصیر و متعهّد همواره فرزندشان را به حمایت همه‌جانبه از همسر تشویق نموده و از ایشان می‌خواهند همسرشان را همراز خود بدانند نه دیگری را.

غذای عروس با طعم عشق

همیشه به خود بگویید پسرتان با زنی جوان و زیبا به مراتب بهتر كنار می‌آید تا مادری پیر و خسته. غذا از دست او برایش لذیذتر است و خطاهای او را راحت‌تر می‌بخشد زیرا زنی است كه با او زندگی می‌كند و از او بچه‌دار می‌شود پس خطاهای او را زیر ذره‌بین نگذارید و فكر نكنید خوراك روزانه پسرتان بی‌كیفیت شده است وعروس خانم نمی‌تواند غذای دلخواه او را تهیه كند و لباس‌هایش را خوب اتو بزند. گاهی بعد از ازدواج ذائقه بچه‌ها هم عوض می‌شود! بهتر است شما بعد از ازدواج بچه‌ها بیشتر براحتی و آسایش خود بیندیشید و اگر واقعا تنها شده‌اید با دوستان و هم محلی‌ها دوره‌های دوستانه و برنامه‌های سفر بگذارید و در كانون‌های محلی خاص سالمندان عضو شوید و در كارهای خیریه مشغول باشید. همه اینها شما را از تفكرات وسواسی نسبت به چند و چون زندگی زوج جوان دور می‌كند. مطمئنا زوج جوان خانواده هر وقت بتوانند برای كمك به خوب گذراندن سال‌های بازنشستگی از وظیفه مادری به شما كمك خواهند كرد و خیلی زود نوه‌تان را به شما می‌سپارند تا مدتی از روز از او مراقبت كنید و دوباره همه چیز شیرین می‌شود.

زهره زیارتی

سه شنبه 20/4/1391 - 11:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته