• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 307
تعداد نظرات : 25
زمان آخرین مطلب : 5209روز قبل
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

در بوستان یكم شرایط و موانع شناخت قرآن بیان گردید و روشن شد كه قرآن ریسمان الاهى است كه یك طرف آن به دست خداوند سبحان و طرف دیگرش به دست مردم است و محتواى آن مرزى نداشته ، قلمروش ‍ محدود نمى گردد و مسلم است كه شناخت چنین كتابى درجاتى دارد كه به مراتب خود كتاب مربوط مى شود، و هر كه داراى شرایط عمومى بوده ، از موانع پیراسته باشد، بر تدبر در قرآن و استنباط عقاید درست همراه با برهان هاى عقلى قرآنى و نیز روشن ساختن احكام عملیه و امثال آن توانمند مى گردد.
ملاحم و اخبار غیبى و تاءویل و آن چه به این امور بر مى گردد، از آن دسته علوم قرآنى است كه از الفاظ استنباط نمى شود و از ظاهر اقوال روشن نمى گردد و صورت عبارات از آن حكایت ندارد و اشاره به آن ارشاد نمى كند. از این رو، با صرف تدبر به آن ها نمى توان دست یافت . زیرا شخص ‍ متدبر تنها به مقدارى دست مى یابد كه ظاهر آیات بدان دلالت دارد، حتى اگر بعضى از آیات را به بعضى دیگر ضمیمه كند و آن را مفسر آن بعض دیگر قرار دهد؛ اما آن چه از حوزه ى ظهور الفاظ بیرون باشد، براى وى استنباط پذیر نیست . چون شخص متدبر در منطوق الفاظ قرآن غور مى كند، ولى در باطن آن كه غیر از الفاظ آن است ، توان تاءمل ندارد.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:42
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه انسان را از تدبر در قرآن باز مى دارد و انسان را از قرآن گریزان مى كند و او را نسبت به آن منزجر و از فهم آن جلوگیرى مى كند، از رجس و پلیدى است ؛ هر چند شاید فرد آلوده ، به ظاهر در قرآن تدبر كند یا آن را بشنود و به آن گوش فرا دهد، ولى از آن بهره اى نمى برد و هر كس به اندازه ى ابتلایش به این رجس ، از فهم و درك آن محروم است .
هر كس به طور كلى از پلیدى و از همه ى انواع رجس ، در علم و در عمل ، پاك باشد، قطعا در قرآن مى اندیشد و حقیقتا آن را درك مى كند.
به راستى عترت طاهره علیه السلام همان كسانى هستند كه به طور كلى خداوند، پلیدى را از آنان زدوده ، چنان آنان را پاك كرده است كه هیچ شائبه رجسى در آنان نیست . چنان كه خداى متعالى از این فیض دائمى با صیغه ى مضارع یاد مى كند كه نشانه ى استمرار است . پس ، آیه دلالت مى كند كه خداوند همواره این سروران را شرح صدر داده ، قلوب این پیشوایان را گشوده ، فضل دائمش را بر این والیان فرستاده ، پلیدى را از ایشان زدوده ، ایشان را پاك گردانیده است .
آرى معصومان علیهم السلام كسانى هستند كه به همه ى شرایط شناخت قرآن آراسته ، از همه ى موانع شناخت آن پیراسته اند. از این رو، قرآن را به گونه ى بایسته مى شناسند و به سان شایسته در آن مى اندیشند و نیز به نحو شایسته قرآن را مس مى كنند. اینان راسخان در علم و درهاى حكمت و روشنایى بخش ظلمت هستند.
در حقیقت ، آنان مایه ى حیات علم و مرگ جهل ، و اساس دین و پایه ى یقین اند و ایشان بزرگان ایمان و گنجینه هاى خداى رحمان و امینان خداوند بر بندگانش هستند و نیز بر پا دارندگان حق در قلمرو زمین و شاهدان بر خلق و استوانه هاى الاهى و شناسانندگان خداوند براى بندگان اند، كسانى كه ستون حق را به پا داشته ، سپاه باطل را شكست داده اند.
حضرت رضا علیه السلام از امام صادق علیه السلام چنین نقل مى فرمایند: من از كسانى هستم كه خداوند در كتابش فرمود: آنان هدایت یافتگان هستند، از هدایتشان پیروى كن ؛ اءنا من الذین قال الله فى كتابه : اءولئك الذین هدى الله فبهدیهم اقتده (210) و نیز حضرت رضا علیه السلام فرمودند: هنگامى كه شدت و سختى به شمار روى مى آورد، به واسطه ى ما از خداوند كمك بگیرید و این فرموده ى خداوند است كه براى خداست اسماى نیكو، پس او را با آن ها بخوانید: اذ نزلت بكم شدة فاستعینوا بنا على الله ، و هو قول الله عز و جل : و لله الاءسماء الحسنى فادعوه بها (211) نیز درباره ى آیه ى یا اءیها الذین امنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقین (212) حضرت رضا علیه السلام فرمودند: صادقین همان ائمه اند و صدیقون كسانى هستند كه به طاعت ایشان مفتخرند؛ الصادقون هم الاءئمة و الصدیقون بطاعتهم . (213)
همچنین درباره ى آیه ى : و علامات و بالنجم هم یهتدون (214) حضرت رضا علیه السلام فرمودند: ما علامات هستیم و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ستاره است ؛ نحن العلامات و النجم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم . (215)

210-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب التفسیر، ص 331، ح 66.
211-تفسیر عیاشى ، ج 2، ص 42، ح 119.
212-سوره ى توبه ، آیه ى 119.
213-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب التفسیر، ص 339، ح 95.
214-سوره ى نحل ، آیه ى 16.
215-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب التفسیر، ص 341، ح 103.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:39
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

امورى از قبیل قرار دادن پلیدى در انسان و نیز تنگ ساختن سینه و گمراه كردن فرد، امورى وجودى نیستند كه خداوند آن ها را افاضه كند، بلكه صرفا به معناى امساك رحمت و باز نكردن درهاى نعمت است ؛ و ما یمسك فلا مرسل له من بعده .... (205)
از این رو استناد فعل انجام دادن به این عناوین نشانه ى حقایق وجودى بودن آن ها نیست . زیرا وجودى یا عدمى بودن چیزى ، یعنى در عالم موجود است یا فقط از امرى وجودى انتزاع شده است ، مسئله اى عقلى و نیازمند برهان عقلى است كه براى هر دو طرف ، وجود یا عدم ، بیان مى شود.
براى مثال ، جهل مقابل علم امرى عدمى است ؛ یعنى جهل عدم علم است به چیزى . پس اگر در عرف گفته مى شود: فلانى جاهل است یا جهل به او رسید یا به جهل مبتلا شد، نمى توان نتیجه گرفت كه جهل امرى وجودى است . زیرا مسئله عقلى است نه لفظى .
افزون بر آن كه ، اگر عرف هم از عدمى بودن بعضى از صفات اطلاع یابد، به آن امور بسان امور سلبى مى نگرد و نفسى را در ضمن آن لحاظ مى كند. در این صورت ، هر چند از نظر عرف قضیه ى فلانى جاهل است موجبه ى محصله است جمله به صورت اثباتى بیان مى شود، ولى در حقیقت قضیه ى موجبه ى معدولة المحمول است كه در آن محمول به معناى نفى و عدم علم است .
اكنون كه روشن شد براى فهم دقیق قرآن ، شرط زمینه ساز و مانع باز دارنده وجود دارد و نیز روشن شد كه جهل و گناه و هر چه به این دو مربوط مى شود، مانع تدبر و اندیشه در قرآن و پرده اى در برابر فهم عمیق آن است ، معناى این سخن الاهى آشكار مى شود: فما لهؤ لاء القوم لا یكادون یفقهون حدیثا (206) و لهم قلوب لا یفقهون بها (207) و و لكن المنافقین لا یفقهون (208) و و طبع الله على قلوبهم فهم لا یعلمون (209) ، چنان كه حضرت رضا علیه السلام به بعضى از این آیات و مشابه آن ها، استدلال كردند.

205-سوره ى فاطر، آیه ى 2.
206-سوره ى نساء، آیه ى 78.
207-سوره ى اعراف ، آیه ى 179.
208-سوره ى منافقون ، آیه ى 7.
209-سوره ى توبه ، آیه ى 93.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:36
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

تنگى سینه عقوبت و مجازاتى الاهى است كه مشروط به عمل ناشایست است ؛ یعنى كس كه پس از تمام شدن حجت رسا بر وى ، از یاد خداوند رو مى گرداند و خداوند نیز به او مهلت توبه و برگشتن به سوى مبداء فاطر بدیعش را مى دهد، ولى با سوء اختیار خود بر این اعراض پا مى فشارد، در چنین وضعى خداوند سینه اش را تنگ مى سازد و این پلیدى را بر او مى نهد. چون او دیگر ایمان نمى آورد؛ كذلك یجعل الله الرجس على الذین لا یؤ منون (204)، بدین معنا كه تنگى به سینه و پیرو آن ، گمراهى نوعى پلیدى است كه به دست خداوند نهاده مى شود، ولى خداوند این پلیدى را تنها بر كسانى مى نهد كه ایمان نمى آورند. چون رجس پیامد عمل ناشایست ایشان و عقوبت و مجازاتى براى آنان است .

204-سوره ی انعام,آیه ی125.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:33
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

هر چند گناهكار محجوب و قلبش در پس برده است ، چنان كه خودشان اعتراف مى كنند؛ و قالوا قلوبنا فى اءكنة مما تدعونا الیه و فى اذاننا وقر (200)، ولى این امر به دست خداوند است ؛ و جعلنا على قلوبهم اءكنة اءن یفقهوه و فى اذانهم وقرا (201) و نیز قلبش به مهر الاهى مهر خورده است ؛ اءفراءیت من اتخذ الهه هویه و اءضله الله على علم و ختم على سمعه و قلبه . (202)
پس چنین نیست كه قلب گناهكار خود به خود مهر خورده باشد یا این كه خود یا فرد دیگرى از موجودات امكانى در مهر زدن او دخالت داشته باشد. زیرا صورت یكم - مهر خوردگى خود به خود و بدون هیچ سببى حاصل شود - با نظام على و معلولى حاكم بر كل جهان ناسازگار است . چون هر موجودى كه وجود یا عدمش عین ذاتش نباشد و به تعبیر دیگر واجب الوجود یا ممتنع الوجود به ضرورت ازلى نباشد بلكه ممكن الوجود باشد، چنین موجودى در هر دو حالت وجود و عدم ، به سببى تكیه مى كند كه او را هست سازد یا او را در عدم بگذارد.
پس همان گونه كه گشایش قلب و شرح صدر بدون سبب نیست ، مهر خوردن بر قلب و تنگى سینه نیز بدون سبب نیست .
فرض دوم - استناد مهر خوردگى به خود گناهكار یا فرد دیگرى از موجودات عالم امكان بدون آن كه به خداوند سبحان برسد - نیز با اصل مسلم نظام علت و معلول ناسازگار است ؛ یعنى اصل لزوم منتهى شدن سلسله علت هاى وجودى به مسبب الاءسباب بالذات و نیز لزوم قطع سلسله علت هاى فاعلى عدمى به خداوند متعالى بالعرض . زیرا شدنى نیست كه وجود چیزى به علل طولى مستند باشد كه انتهاى آن خداى متعالى است ، ولى عدم آن چیز به نبودن عللى مستند نباشد كه فرجام فقدان آن ها خوددارى از فیض و صادر نشدن فیض از خداست . چون هر چیز سبب خاصى دارد كه كلید آن چیز است و همه ى كلیدها به دست خداوند سبحان است .
پس فتح و گشایش به افاضه ى خداست ، همان گونه كه ختم و مهر زدن نیز به سبب امساك خداوند از فیض است و همه ى این موارد به جهت مشیت حكیمانه ى اوست كه اقتضایش چنین است كه ابتدائا هیچ كس گمراه نمى شود و هرگز بر قلب كس مهر زده نمى شود و قلب كسى در پس پرده نمى رود، مگر به جهت مجازات و عقوبت ؛ بر خلاف هدایت الاهى و شرح صدر از جانب او و نیز دیگر نعمت هاى بزرگ الاهى كه هم عنوان جزا و پاداش حسن دارد، هم منت و نعمت ابتدایى و لطف اوست كه بدون در نظر داشتن عمل پیشین بنده ، به او عطا مى شود؛ هر چند همه ى نعمتها و منتهاى الاهى ابتدایى است و نعمت ها در عوض عملى از ناحیه ى بنده ، داده نمى شود، بلكه خداوند بدون در نظر گرفتن چیزى بر بندگانش ‍ منت مى گذارد.
بدین سان معناى آیه ى فمن یرد الله اءن یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد اءن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا كاءنما یصعد فى السماء كذلك یجعل الله الرجس على الذین لا یؤ منون . (203) روشن مى گردد. زیرا ظهور این آیه در آن است كه تنگى سینه مانند شرح آن ، به دست خداوند سبحان است ، چنان كه ظهور آیه در این است كه شرح صدر نعمت الاهى مطلقى است كه مشروط به استحقاق نیست . زیرا گاهى شرح صدر پس از ریاضت و عمل صالح حاصل مى شود و گاهى پیش از عمل صالح به دست مى آید.

200-سوره ى فصلت ، آیه ى 5.
201-سوره ى انعام ، آیه ى 25.
202-سوره ى جاثیه ، آیه ى 23.
203-سوره ى انعام ، آیه ى 125.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:29
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

هر موجودى كه وجودش عین ذاتش نباشد واجب الوجود نباشد باید علتى داشته باشد كه آن را پدید آورد و بدون آن تحقق نمى یابد و هر سببى چون كلیدى است كه مسبب خود را مى گشاید و بدون آن كلید گشایشى نیست ، بلكه بسته بودن است و نیز سلسله ى اسباب به مسبب نهایى و خداوند سبحان مى رسد كه كلید باز و بسته كردن آسمان ها و زمین در دست اوست .
از این رو هر گاه كارى را اداره كند، آن را وسیله ى سبب آن كه كلید خاص ‍ است ، عملى مى كند و اگر چیزى را اراده نكند، در سبب مخصوص آن را باز نمى كند و هیچ كس توان برگرداندن خواستن یا نخواستن او را ندارد؛ و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو . (196) بدین معنا كه خزانه ها و نیز كلیدهاى غیبى آن ها براى خداوند مشهود است و تحت قدرت اوست ؛ و هو الفتاح العلیم . (197) به گنجینه و به كلید آن و مورد لزوم گشودن یا نگشودن آن آگاه است ؛ له مقالید السموات و الاءرض یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر انه بكل شى ء علیم (198) و ما یفتح الله للناس من رحمة فلا ممسك لها و ما یمسك فلا مرسل له من بعده و هو العزیز الحكیم . (199)
زیرا ظهور آیه در این است كه اراده ى خداى متعالى مطلقا نافذ است ، بدون آن كه كسى اراده اش را تغییر دهد و نیز گشایش ، امرى وجودى است كه سبب فرستادن رحمت مى گردد و مقابل آن ، امساك یعنى نفرستادن فرستادن هیچى و پوچى و امثال آن مراد نیست است كه امرى سلبى است .
پس هر گاه بخواهد درهاى گنجینه هاى خود را مى گشاید و هر گاه بخواهد از فرستادن رحمت خوددارى مى ورزد. این امور از آیات گوناگون قرآن كریم استفاده مى شود، شاید در مباحث آینده به آن اشاره شود.

196-سوره ى انعام ، آیه ى 59.
197-سوره ى سباء، آیه ى 26.
198-سوره ى شورى ، آیه ى 12.
199-سوره ى فاطر، آیه ى 2.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:25
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

مراد از این سخن آن است كه قلب به جهت آن كه داراى ویژگى هایى است ، امرى ممكن و نیازمند به سبب است . پس باید سبب خاصى داشته باشد كه به وسیله ى آن قلب گشایش یابد و از خیرات فیض برد. زیرا بدون آن سبب گشوده نمى شود و از فیوضات محروم مى گردد و این ، همان سببى است كه كلید قلب و كلید اوصاف كمالى است و به دست خداوند سبحان است .
بنابراین ، اگر خداوند اراده كند كه قلب را بگشاید، آن را باز مى كند و علم و ایمان و امثال آن را در آن مى افكند، وگرنه بر آن مهر مى زند و آن را قفل مى كند و از معرفت و شناخت آیات و امثال آن باز مى دارد. همه ى این امور به مشیت اوست كه عین حكمت و صواب است و هرگز در آن ظلم و گزافه اى وجود ندارد.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

دوشنبه 10/12/1388 - 6:22
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) از آیات و مراجعی بود که بی واسطه به فیض ملاقات حضرت مهدی، صاحب الزمان ارواحنا له الفداه مشرف شده بود. یکی از آن موارد، قضیه شگرفی است که مرحوم شیخ محمد شریف رازی در جلد اول کتاب گنجینه دانشمندان نقل کرده است.
او می نویسد:
علامه حاج سید محمد حسن میرجهانی طباطبایی، صاحب تألیفات مفید که از خواص اصحاب ایشان بودند حکایت کرده اند که:
« یکی از علمای زیدیه به نام سید بحرالعلوم یمنی وجود حضرت ولی عصر علیه السلام را انکار می کرد و با علما و مراجع شیعه آن روز مکاتبه کرده و برای اثبات وجود و حیات آن حضرت برهان می خواست و آقایان از کتب اخبار و تواریخ عامه و خاصه اقامه دلیل می کردند؛ ولی وی قانع نمی شد و می گفت: من هم این کتب را دیده ام.

تا اینکه برای مرحوم آیت الله اصفهانی نامه نوشت و جواب قاطعی خواست. سید در جواب مرقوم فرمود: جواب شما را باید مشافهتاً بدهم، شما طی سفری به نجف مشرف شوید.
آن سید یمنی با فرزندش سید ابراهیم و چند تن از مریدان خاصش، به نجف اشرف مشرف و همه علما از جمله مرحوم آیت الله اصفهانی از وی دیدن کردند. سید یمنی عرض کردند من روی دعوت شما، به این مسافرت آمدم، جوابی که وعده فرمودید بدهید. ایشان فرمودند: شب بعد به منزل من بیایید.

شب بعد به منزل آسید ابوالحسن آمدند و پس از صرف شام و رفتن اکثر میهمانها و گذشتن نیمی از شب، نوکر خود، مشهدی حسین چراغدار را طلبیده و فرمودند: به سید یمنی و فرزندش بگویید بیایند و ما تا درب منزل رفتیم به ما فرمودند: شما نیایید و خود به اتفاق سید و فرزندش رفتند و ما ندانستیم کجا رفتند.
تا روز بعد که سید ابراهیم یمنی، فرزند بحرالعلوم مزبور را ملاقات کردم و از جریان شب پرسیدم. گفت: الحمدلله (بحمدالله) ما مستبصر و اثنی عشری شدیم.

 گفتم: چطور؟ گفت: برای اینکه آقای اصفهانی حضرت ولی عصر امام زمان علیه السلام را به پدرم نشان داد. تفصیل آن را پرسیدم.
 گفت: ما از منزل که بیرون آمدیم نمی دانستیم به کجا می رویم؛ تا اینکه از شهر خارج و وارد وادی السلام شده و در وسط وادی جایی بود که آن را مقام مهدی علیه السلام می گفتند.
چراغ را از مشهدی حسین گرفته و خود به اتفاق پدرم و من وارد آن محیط شدیم. پس آقای اصفهانی خود از چاه آنجا، آب کشیده و وضو تجدید کرد و ما به عمل او می خندیدیم؛ آنگاه وارد مقام شد و چهار رکعت نماز خواند و کلماتی گفت؛ ناگاه دیدیم آن فضا روشن گردید، پس پدرم را طلبید.
وقتی وارد آن مقام شد طولی نکشید که صدای گریه پدرم بلند شد و صیحه ای زد و بیهوش شد؛ نزدیک رفتم دیدم آقای اصفهانی شانه های پدرم را مالش می دهد تا به هوش آمد و وقتی از آنجا برگشتیم پدرم گفت: حضرت ولی عصر حجه بن الحسن العسکری علیه السلام را مشافهتاً زیارت کردم. و با دیدنش مستبصر و شیعه اثنی عشری شدم. »
سید مزبور بعد از چند روز از نجف اشرف به یمن مراجعت نمود و چهار هزار نفر از مریدان یمنی خود را، شیعه اثنی عشری نمود. »

منبع:سایت صاحین

salehin.

 

يکشنبه 9/12/1388 - 17:44
آلبوم تصاویر

بسم الله الرحمن الرحیم

يکشنبه 9/12/1388 - 17:36
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

از محتواى فرمایش حضرت رضا علیه السلام و قرآن استفاده مى شود كه نزول بركات عینى و علمى در گرو تقوا و خالص ساختن عمل براى خداوند است و با گناه و رو برگرداندن از ذكر و یاد خدا، بركات نیست مى شود. پس ، همان گونه كه تقوا شرط باز شدن درهاى رزق عینى است ؛ و لو اءن اءهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء و الاءرض و لكن كذبوا فاءخذناهم بما كانوا یكسبون (190)، شرط گشوده شدن درهاى رزق علمى نیز است ؛ ان تتقوا الله یجعل لكم فرقانا... . (191)
نیز تكذیب و طغیان ، مانع باز شدن درهاى غیر رزق عینى است ؛ و لكن كذبوا فاءخذناهم بما كانوا یكسبون (192) همچنین مانع باز شدن درهاى رزق علمى است كه مهم ترین و سودمندترین آن شناخت قرآن است ؛ ساءصرف عن ایاتى الذین یتكبرون فى الاءرض بغیر الحق و ان یروا كل ایة لا یؤ منوا بها و ان یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا و ان یروا سبیل الغى یتخذوه سبیلا ذلك باءنهم كذبوا بایاتنا و كانوا عنها غافلین (193) و صرف الله قلوبهم باءنهم قوم لا یفقهون . (194)
این همان قفل قلب است كه مانع تدبر در قرآن مى شود. حضرت رضا علیه السلام براى بیان این كه منصب امامت از طریق نصب و تعیین است ، نه از روى اختیار و وكالت به این فرموده ى خداوند استدلال مى فرمایند: اءفلا یتدبرون القران اءم على قلوب اءقفالها . (195) زیرا ظهور آیه در این است كه قلب داراى قفلى است كه از درك حق و شناخت قرآن جلوگیرى مى كند.
شاید از این آیه ى كریمه نیز چنین استفاده شود كه محرومیت از رزق علمى مربوط به قفل و بستگى قلب است ، نه این كه در رحمت الاهى بسته باشد. چون این در همواره باز است و همیشه فیض علمى چون فیض عینى از آن فرود مى آید.
پس تفاوت از ناحیه ى گیرنده ى فیض است ، نه فیض رسان . زیرا خداوند دائم الفیض بر مردمان است ؛ هر چند گناهكار قلب بسته از آن محروم است . چنین گناهكارى به میزان علمى خود شادمان است و گمان مى برد كه درست عمل مى كند، ولى در حقیقت در حجابى به سر مى برد كه از آن بى خبر است و این حجاب با سوء اختیار خود دریافت كننده ى فیض پدید آمده است ؛ 

  190-سوره ى اعراف ، آیه ى 96.
191-سوره ى انفال ، آیه ى 29.
192-سوره ى اعراف ، آیه ى 96.
193-سوره ى اعراف ، آیه ى 146.
194-سوره ى توبه ، آیه ى 127.
195-سوره ی محمد صلی الله علیه وآله,آیه ی24.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 17:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته