چكیده
این مقاله برای آشنا کردن دانش آموزان با لغات و اصطلاحات علمی طراحی شده است.
لیست لغات
شتاب دادن: بالابردن سرعت
شتاب دهنده: دستگاهی که به ذرات انرژی می دهد و آنها را به انرژی های بالا می رساند.
پادماده:
ماده ای که تمام خواص آن مخالف با خواص ماده مورد نظر است. مثل پوزیترون
که پاد ماده الکترون است یا پاد کوارک که خواصی مخالف با کوارک دارد.
اتم: کوچکترین واحد یک عنصر شیمیایی است که از هسته و الکترونهایی تشکیل شده که به دور هسته می چرخند.
پرتو: اشعه نور، دسته ای از ذرات که در یک مسیر معین با هم حرکت می کنند.
سلسیوس: واحد اندازه گیری دما در سیستم SI. در این سیستم اندازه گیری به نقطه ذوب آب صفر و به نقطه جوش آن 100 درجه نسبت داده می شود.
بار: مقدار الکترون ها یا پروتون های اضافی روی یک جسم. (بار می تواند منفی باشد مثل بار الکترون، یا مثبت باشد مثل بار پروتون. اجسام با بار غیر همنام همدیگر را جذب می کنند و اجسام با بار همنام یکدیگر را می رانند. )
تغییر شیمیایی: تغییری
است که در ترکیب یک ماده رخ می دهد باعث می شود ماده ای با خواص جدید به
وجود آید. ( یک مثال خوب برای تغییر شیمیایی، سوختن چوب است که در نتیجه
آن خاکستر و دوده به وجود می آید.)
خواص شیمیایی: خواصی از ماده که نحوه تاثیر آن ماده با مواد دیگر را مشخص می کند.
واکنش شیمیایی: یک تغییر شیمیایی که در آن یک یا چند ماده به یک یا چند ماده جدید تبدیل می شوند.
مدار: یک مسیر بسته از ماده ای رسانا که جریان الکتریکی از آن عبور می کند.
کولوئید: جسمی که ویژگی هایش شامل خواص بیش از یک حالت ماده است. مثل ژله
ترکیب: ماده
ای که از دو یا چند عنصر ساخته شده باشد. مثل آب (H2O ) که از هیدروژن و
اکسیژن تشکیل شده است، یا دی اکسید کربن (CO2) (کربن و اکسیژن) یا شکر
(C12H22O11) (کربن و هیدروژن و اکسیژن).
رایانه:
ماشینی که قابلیت طراحی و اجرای برنامه را داشته باشد. این ماشین داده می
گیرد و پس از پردازش، اطلاعاتی را که مورد نیاز است بیرون می دهد.
مختصات: تعدادی عدد که با آنها می توانیم محل قرار گرفتن یک نقطه را در فضا مشخص کنیم.
رسانش:
انتقال گرما یا الکتریسیته از درون یک جسم از نقطه ای به نقطه دیگر. (به
عنوان مثال گرما از ماهیتابه ای که روی اجاق قرار دارد منتقل می شود و
غذای درون آن را گرم می کند. )
رسانا: ماده ای که الکتریسیته و گرما را به راحتی انتقال می دهد ( مثل فلزات ).
نمودار پیوسته: نموداری که ممتد، بدون بریدگی یا قطع شدگی باشد.
همرفتی: انتقال گرما از طریق جا به جایی مایع یا گاز از محلی به محل دیگر ( یک بخاری بر اساس جریان همرفتی اتاق را گرم می کند. )
کریوژنیک : علم بررسی دماهای خیلی خیلی پایین یعنی خیلی پایین تر از نقطه انجماد آب (صفر درجه سلسیوس).
داده ها: تعدادی از اندازه گیری ها، وقایع یا آماری که مربوط به هم باشند.
متغیر وابسته: متغیری که با تغییر متغیر مستقل، تغییر می کند.
جریان الکتریکی:
حرکت الکتریسیته که با تعداد بار هایی که در یک ثانیه از سیم عبور می
کنند، اندازه گیری می شود. ( مانند جریان رودخانه که با مقدار آب عبوری در
یک ثانیه سنجیده می شود.)
الکترون: ذره ای با بار منفی که به دور هسته اتم می چرخد.
عنصر: هر
ماده ای که با روش های شیمیایی قابل تجزیه به عناصر ساده تر نباشد. (
تاکنون 115 عنصر متفاوت مشاهده شده است. این عناصر در جدول تناوبی عنصرها،
هر کدام جای مخصوص به خود را دارند. هیدروژن، طلا، نقره، اکسیژن و نیکل
مثال هایی از عناصر شیمیایی هستند. )
انرژی: توانایی انجام کار
آزمایش: فعالیت هایی که برای بررسی درستی یک فرضیه یا بیان واقعیت یا توضیح یک پدیده انجام می شوند.
فارنهایت: یک سیستم اندازه گیری دما ( در این سیستم به نقطه ذوب آب 32 و به نقطه جوش آن 212 درجه نسبت داده می شود. )
نیرو: کشش یا رانش ( نیروهای بنیادی را بر 4 دسته طبقه بندی می کنند: 1- گرانشی 2- الکترومغناطیسی 3- هسته ای ضعیف 4- هسته ای قوی )
گاز: حالتی از ماده که در آن، ماده شکل و حجم ثابتی ندارد.
گلون: ذرات بنیادی که کوارک ها را در کنار هم نگه می دارد و باعث می شود که پروتون ها و نوترون ها تشکیل شوند.
هلیوم: گازی بی رنگ، بی مزه و بی بو ( هلیوم در دمای صفر مطلق یا 273- درجه سلسیوس، به حالت مایع در می آید. )
فرضیه: یک حدس علمی که قابل تحقیق، بررسی و آزمایش باشد.
متغیر مستقل: متغیری که برای هدف مشخصی در آزمایش، آن را تغییر می دهند.
عایق: ماده ای که گرما و الکتریسیته به راحتی در آن جریان نمی یابد. ( مثل پلاستیک، شیشه و سرامیک )
برهم کنش: واکنش و تاثیر متقابل
اینترنت: شبکه جهانی گسترده ای از کامپیوترها که به منظور انتقال اطلاعات به هم متصل شده اند.
یون: اتم یا مولکولی که به دلیل از دست دادن یا به دست آوردن الکترون اضافی، دارای بار الکتریکی شده است.
کلوین: یک
واحد اندازه گیری دما که از صفر مطلق شروع می شود. در این سیستم به نقطه
ذوب آب 237 و به نقطه جوش آن 337 درجه نسبت داده می شود. ( در دمای صفر
مطلق هیچ گونه حرکت مولکولی مشاهده نمی شود. )
آزمایشگاه: محلی که برای انجام تحقیقات و آزمایش های علمی طراحی شده است.
لپتون: یکی از دو جزء بنیادی سازنده ماده ( الکترون یک نوع لپتون به شمار می آید. )
مایع: حالتی از ماده با حجم مشخص، که شکل معینی ندارد. مثل آب، روغن یا الکل.
آهنربا: قطعه ای از آهن یا فلزی دیگر که قطعات آهن را به خود جذب می کند.
بزرگ نمایی: عملیاتی که با آن می توانیم جسمی را بزرگتر ببینیم.
جرم: مقدار ماده ای تشکیل دهنده هر جسم، که بر حسب گرم و کیلوگرم بیان می شود.
ماده: هر چیزی که جرم دارد و فضا اشغال می کند و در شکل های جامد، مایع، گاز و پلاسما یافت می شود.
متوسط:
جمع چند عضو در یک سری از داده ها و تقسیم عدد حاصل بر تعداد اعضای جمع
شده. (میانگین اعداد {1,1,1,2,4,6,6} برابر با عدد 3 است. چون
3=7/(6+6+4+2+1+1+1 ) )
میانه: عدد میانی در یک
سری داده عددی. ( میانه سری{ 1,1,1,2,4,6,6} برابر است با 2 اگر تعداد
داده ها زوج باشد میانه برابر است با میانگین دو داده وسط )
مزون: ذره ای که از کوارک و پادکوارک ساخته شده و باعث می شود پروتونها و نوترونها درون هسته در کنار هم و به هم متصل باشند.
میکروسکوپ: یک ابزار نوری که ترکیبی از چند عدسی است و اجسام را بزرگ تر نشان می دهد.
مخلوط: ماده ای متشکل از 2 یا چند جزء تشکیل دهنده که هر کدام از آنها خواص خود را حفظ کرده اند. ( سالاد، مخلوطی از سبزیجات است. )
مُد: داده ای که بیشتر از بقیه داده ها در سری تکرار می شود. ( مدِ سری { 1,1,1,2,4,6,6} عدد 1 است چون بیشتر از بقیه تکرار شده است. )
مولکول: دو یا چند عنصر که به نحو شیمیایی به هم متصل شده اند ( مولکول آب از اتم های هیدروژن و اکسیژن ساخته شده است. )
منفی: دارای بار منفی ( بارهای منفی بارهای مثبت را جذب و بارهای همنام را دفع می کنند. )
خنثی: بدون بار
نوترون: ذره ای خنثی که از 3 کوارک ساخته شده و در هسته اتم یافت می شود.
نیتروژن:
گازی بی رنگ، بی بو و بی طعم که 78% هوا را تشکیل می دهد. ( نیتروژن در
دمای اتاق به حالت گاز است و در 77 درجه کلوین ( 196 درجه سانتی گراد یا
321- فارنهایت ) به حالت مایع در می آید.
فیزیک هسته ای:علم بررسی و مطالعه هسته اتم
هسته: بخش مرکزی اتم که 9/99% جرم اتم را تشکیل می دهد.
مشاهده: به کارگیری حواس برای یادگیری
مدار: مسیری که یک جسم در چرخش به دور جسم دیگر طی می کند.
ذره: بخش بسیار کوچک، جسم تقسیم ناپذیر
تغییر فیزیکی: تغییری که اندازه، شکل یا رنگ یک ماده را تغییر دهد ولی ترکیب آن را تغییر ندهد.
فیزیک: بررسی ماده، انرژی و نیرو.
پلاسما: حالت گاز گونه و بسیار داغ ماده
قطب: نقطه ای روی آهن ربا، که میدان مغناطیسی در آن نقطه قوی تر است.
مثبت: دارای بار (+) مثبت ( بارهای مثبت، به وسیله بارهای همنام دفع می شوند و بارهای با بار مخالف را می ربایند. )
پروتون: ذره ای با بار مثبت که درون هسته اتم یافت می شود.
کیفی: مشاهداتی که شامل اندازه گیری و اعداد نمی شوند ("برادر من از خواهرم کوتاهتر است. " یک مشاهده کیفی است )
کمی: مشاهداتی که اعداد و اندازه گیری را در برمی گیرند. (" برادر من 30 سانتی متر از خواهرم کوتاه تر است. " یک مشاهده کمی است.)
کوارک: یکی از دو سازنده اصلی ماده ( دانشمندان 6 نوع کوارک متفاوت یافته اند: T,B,U,D,S,C )
تابش: انتقال گرما به وسیله امواج یا ذرات از یک محیط به محیط دیگر ( زمین از طریق تابش به وسیله خورشید گرم می شود. )
مقاومت:
معیاری برای سنجش ایستادگی مواد در مقابل شارش جریان الکتریسیته. چوب
مقاومت بالایی دارد و از این رو هادی ضعیف جریان الکتریکی است. مس مقاومت
کمی دارد و یک هادی خوب محسوب می شود. )
پراکندگی: پخش شدن در جهت های متفاوت
علم: مطالعه و بررسی طبیعت
روش علمی: روش
و ابزاری که دانشمندان برای پاسخ گویی به سؤالات خود به کار می برند. (
روش علمی به دانشمندان اجازه می دهد که مسائل پیچیده را با برداشتن قدم
های کوچک تر حل کنند:
- مشخص کردن مسئله: روشن کردن و تعریف مسئله علمی ای که مورد بررسی قرار می گیرد.
- تحقیق – مرحله جمع آوری اطلاعات و داده ها پیرامون مسئله مورد بررسی
- فرضیه – ایده ای برای حل مسئله که بر اساس اطلاعات و تحقیق به دست می آید.
- آزمایش – بررسی درستی فرضیه به وسیله جمع آوری اطلاعات تحت شرایط کنترل شده و قابل تکرار
- تحلیل داده ها – مرتب کردن و دسته بندی داده ها به وسیله نمودار، جدول و شکل
- نتیجه گیری – خلاصه ای از نتایج آزمایشات و بیان چگونگی ارتباط نتایج با فرضیه
دانشمند: کسی که با استفاده از مشاهده، آزمایش و نظریه موضوعی را بررسی و تحقیق می کند.
( شیمی دان ها، فیزیک دان ها، ستاره شناسان و زمین شناسان، همگی دانشمند محسوب می شوند )
جامد: حالتی که ماده در آن شکل و حجم مشخصی دارد مثل یخ
سرعت: مسافت پیموده شده در طول زمان ( مثال: 100 کیلومتر بر ساعت )
ابررسانایی: شارش جریان الکتریکی بدون مواجه شدن با مقاومت در مواد خاص در نزدیکی دمای صفر مطلق
دما: مقدار انرژی گرمایی در جسم یا محیط ( دما را می توان در مقیاس های فارنهایت،سیلسیوس یا کلوین بیان کرد. )
نظریه: یک اصل کلی که یک رخداد یا یک واقعیت فیزیکی را توضیح داده یا پیش گویی می کند.
ولتاژ: نیرو یا فشار الکتریکی ( واحد ولتاژ ولت است. )
وزن: معیار سنجش نیروی گرانشی که اجسام را به سمت زمین، ماه و یا هر جسم دیگر می کشد.
(هر
چه سیاره جرم بیشتری داشته باشد، کشش گرانش آن سیاره بیشتر خواهد بود. از
این رو وزن هر جسم در زمین بیشتر از وزن همان جسم در ماه است – چون جرم
زمین از جرم ماه بیشتر است.)
مترجم: فاطمه مومنی