من آموختم ...
... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم
سریعتر حرکت می کند
... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام
كه همه می خواهند روی قله كوه زندگی كنند، اما تمام شادی ها وقتی رخ می دهند
كه در حال بالا رفتن از كوه هستیم..
ثروتمند كسی نیست كه بیشترین ها را دارد ، بلكه كسی است كه به كمترین ها نیاز دارد.
... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را
تصاحب خواهد کرد
كه فقط چند ثانیه طول می كشد تا زخم های عمیقی در قلب كسانی كه دوستشا ن
داریم ، ایجاد كنیم اما سال ها طول می كشد تا آن زخم ها را التیام بخشم.
كه اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال كنم.