فلسفه و عرفان
آيين جین
آيين هندو مانند درخت كهنسالى است كه شاخه هاى نسبتا جوان خود را در سرزمينهاى بزرگى گسترده است . برخى از اين شاخه ها در اوج اقتدار بر همنان و به عنوان اعتراض به سخت گيريهاى آنان پديد آمده است .از جمله شاخه هاى هندوئيسم آيين جين (Jaina) به معناى پيروز است كه پنج قرن قبل از ميلاد پايه گذارى شد.
پنج شنبه 16/1/1386 - 8:13
دانستنی های علمی
مقصود از وحدت اسلامى چيست؟ آيا مقصود اين است از ميان مذاهب اسلامى يكى انتخاب شود، و ساير مذاهب كنار گذاشته شود. يا مقصود اين است كه مشتركات همه مذاهب گرفته شود، و متفرقات همه آنها كنار گذاشته شود، و مذهب جديدى بدين نحو اختراع شود كه عين هيچ يك از مذاهب موجود نباشد؟ يا اينكه وحدت اسلامى، به هيچوجه ربطى به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمين، اتحاد پيروان مذاهب مختلف، در عين اختلافات مذهبى، در برابر بيگانگان است؟ مخالفين اتحاد مسلمين، براى اينكه از وحدت اسلامى، مفهومى غير منطقى و غير عملى بسازند، آن را به نام وحدت مذهبى توجيه مىكنند تا در قدم اول، با شكست مواجه گردد. بديهى است كه منظور علماى روشنفكر اسلامى از وحدت اسلامى، حصر مذاهب به يك مذهب، و يا اخذ مشتركات مذاهب و طرد مفترقات آنها كه نه معقول و منطقى است و نه مطلوب و عملى، نيست. منظور اين دانشمندان، متشكل شدن مسلمين است در يك صف در برابر دشمنان مشتركشان. اين دانشمندان مىگويند مسلمين مايه وفاقهاى بسيارى دارند كه مىتواند مبناى يك اتحاد محكم گردد، مسلمين همه خداى يگانه را مىپرستند و همه به نبوت رسول اكرم ايمان و اذعان دارند، كتاب همه قرآن و قبله همه كعبه است، با هم و مانند هم حج مىكنند و مانند هم نماز مىخوانند و مانند هم روزه مىگيرند و مانند هم تشكيل خانواده مىدهند و داد و ستد مىنمايند و كودكان خود را تربيت مىكنند و اموات خود را دفن مىنمايند. و جز در امورى جزئى، در اين كارها با هم تفاوتى ندارند. مسلمين همه از يك نوع جهان بينى برخوردارند و يك فرهنگ مشترك دارند و در يك تمدن عظيم و با شكوه و سابقهدار شركت دارند. وحدت در جهانبينى، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بينش و منش، در معتقدات مذهبى، در پرستشها و نيايشها، در آداب و سنن اجتماعى خوب مىتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتى عظيم و هايل به وجود آورد كه قدرتهاى عظيم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمايند، خصوصا اينكه در متن اسلام بر اين اصل تاكيد شده است. مسلمانان به نص صريح قرآن برادر يكديگرند و حقوق و تكاليف خاصى آنها را به يكديگر مربوط مىكند. با اين وضع چرا مسلمين از اين همه امكانات وسيع كه از بركت اسلام نصيبشان گشته استفاده نكنند؟ از نظر اين گروه از علماى اسلامى، هيچ ضرورتى ايجاب نمىكند كه مسلمين به خاطر اتحاد اسلامى، صلح و مصالحه و گذشتى در مورد اصول يا فروع مذهبى خود بنمايند. همچنانكه ايجاب نمىكند كه مسلمين در باره اصول و فروع اختلافى فيمابين، بحث و استدلال نكنند و كتاب ننويسند. تنها چيزى كه وحدت اسلامى، از اين نظر، ايجاب مىكند، اين است كه مسلمين -براى اينكه احساسات كينهتوزى در ميانشان پيدا نشود، يا شعلهور نگردد- متانت را حفظ كنند، يكديگر را سب و شتم ننمايند، به يكديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق يكديگر را مسخره نكنند، و بالاخرة، عواطف يكديگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. و در حقيقت -لا اقل- حدودى را كه اسلام در دعوت غير مسلمان به اسلام، لازم دانسته است، در باره خودشان رعايت كنند: ادع الى سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتى هى احسن.
پنج شنبه 16/1/1386 - 8:3
دانستنی های علمی
وحدت اسلامى به دو نوع تقسيم مىشود:
1 - وحدت علمى
2 - وحدت عملى.
براى تحقق وحدت علمى، بايد به بحثوبررسى و مطالعه مسائل مورد اتفاق و اختلاف ميان مكتب اهل بيتعليهمالسلام و روش خلفا بپردازيم. اما مهمترين موارد اتفاق، عبارتند از:
1 - قرآن كريم
ما مسلمانان در تمام دنيا قرآنى اعم از چاپى، خطى و مكتوب به خط كوفى و نسخ يا هر خط ديگرى جز همين قرآن (1) نداريم و قرآن ديگرى جز آن، در هيچ شهر يا خانه يا غارى و نزد هيچ مسلمان و غيرمسلمانى يافت نمىشود. پس اين بدگوييهاى ما از يكديگر براى چيست؟!
ما بايد بر گرد قرآن جمع و با يكديگر متحد شويم. البته درباره قرآن احاديثى در منابع اسلامى هر دو مذهب [مكتب اهل بيتعليهمالسلام و مكتب خلفا] وجود دارد كه اگر بخواهيم از آنها الهام بگيريم، گمان مىكنيم قرآن كم و زياد شده است و اين مساله خود از موارد اختلاف ميان ماست. و ما در حال حاضر بايد اين احاديث را رها كنيم و بعدا در يك فرصت مناسب به بحث و بررسى همه آنها بپردازيم.
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:55
سياست
تاريخ نوين
سرآغاز تاريخ نوين فلسطين، ريشه در تولد نامشروع اسرائيل و حوادث پس از آن دارد. برخي از مهمترين حوادث اين مقطع تاريخي عبارتند از:
اعلام موجوديت اسرائيل: سازمان ملل متحده به درخواست دولت انگليس، به منظور بررسي مساله فلسطين و آينده سياسي آن، در 2 آوريل 1947 م. تشكيل جلسه داد كه حاصل آن، تصويب طرح تقسيم فلسطين در 29 نوامبر 1947م. به دو كشور ودولت يهودي و عربي و يك منطقه بين المللي (بيت المقدس) تحت نظر آن سازمان بود. اعلام اينطرح و نيز اعلام تصميم بريتانيا بر خروج فلسطين در 15 مه 1948م. منجر به تشديد اختلاف ميان صهيونيست ها و اعراب فلسطيني شد. سرانجام، صهيونيست ها با پيروزي بر قواي چريكي فلسطيني به رهبري عبدالقادر الحسيني وقاوقچي، در 14 مه 1948 م. استقلال و تاسيس كشور اسرائيل را اعلام كردند. جنگ هاي پنج گانه: به دنبال اعلام استقلال و تاسيس كشور اسرائيل، ارتش كشورهاي عربي به آن كشور حمله كردند كه حاصل آن، چيزي جز اشغال 77% خاك فلسطين توسط اسرائيل، سرازير شدن 875 هزار آواره فلسطيني به كشورهاي همجوار، به اكثريت رسيدن جمعيت يهودي فلسطين و تثبيت موقعيت اسرائيل نبود. دستاورد جنگ سوئز 1956م. گشوده شدن خليج عقبه بر روي كشتي هاي اسرائيل بود. در جنگ شش روزه 1967 م. صحراي سينا، نوار غزه، كرانه غربي رود اردن، ارتفاعات جولان و تمامي اورشليم (بيت المقدس ) به تصرف اسرائيل در آمد. در جنگ 1973 م. اسرائيل بخش اعظم مناطق اشغالي 1967م. را حفظ كرد. جنگ 1982م. توسط اسرائيل عليه لبنان و چريك ها از لبنان و اشغال بخشي از جنوب آن از كشور از سوي اسرائيل، به پايان رسيد. پيمان هاي صلح: آثار جنگ 1973م. مانند نااميدي رژيم هاي عربي به شكست اسرائيل، ترديد اسرائيل در افسانه شكست ناپذيري خويش در پي شكست اوليه در اين جنگ، احساس نياز روس ها و امريكايي ها به جلب حمايت اعراب و گسترش روابط با آنان و روي كارآمدن حزب كارگر در اسرائيل، موجب گرايش منطقه اي و جهاني به برقراري صلح در خاورميانه گرديد. در اين جهت، نختسين گام با برپايي كنفرانس صلح خاورميانه در ژنو ( 1973م. ) برداشته شد كه با انعقاد پيمان كمپ ديويد در 1979 م. وارد مرحله اي نوين گشت. اين پيمان، به معناي به رسميت شناختن اسرائيل و ناديده گرفتن حقوق مسلم مردم فلسطين بود. مذاكرات صلح خاورميانه با انعقاد پيمان غزه اريحا در 1993م. ، به نقطه اوج پذيرش موجوديت اسرائيل رسيد؛ زيرا بر اساس اين پيمان، ساف ( سازمان آزادي بخش فلسطين ) و اسرائيل يكديگر را به رسميت شناختند و ايجاد يك دولت خودمختار فلسطيني در كرانه باختري رود اردن و منطقه غزه، مورد تصويب قرار گرفت.
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:49
دعا و زیارت
ذكر سجده:
ذكر سجده واجب است و احتياط آن است كه حدّاقل سه مرتبه «سُبْحانَ الله» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رَبِّيَ الْاعْلي وَ بِحمدِهِ» بگويد و هرچه بيشتر بگويد بهتر است.
؛ در اين حالت آرام بودن بدن لازم است.
5. بعد از سجده اول بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.
6. بنابر احتياط واجب جاي پيشاني نمازگزار بايد از زانوهايش بيش از چهار انگشت بسته، بالاتر و پايينتر نباشد. (حدود هشت سانتيمتر
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:48
دعا و زیارت
قال رسولالله (ص):
اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ
هرگاه فتنهها مانند پارههاي شب تار، شما را دربرگرفتند به قرآن پناه ببريد.
كافي، ص 599، ح2
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:45
دعا و زیارت
﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ﴾
آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مىكنيد، اما خودتان را فراموش مىنماييد با اينكه شما كتاب (آسمانى) را مىخوانيد! آيا نمىانديشيد؟!
(بقره/44)
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:41
دعا و زیارت
رسول خدا (صلّی الله عليه وآله):
إنّما بُعِثْتُ لِأتَمِّمَ مَكارِمَ الأََخْلاقِ.
همانا برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدم.
ميزان الحكمه، ج 1، ص 804
پنج شنبه 16/1/1386 - 7:36
دعا و زیارت
در متن زيارت عاشورا، فقرهاى است كه چنين خوانده مىشود: «اللّهم العن العصابة التى جاهدت الحسين.»(29) پيداست كه در اين عبارت تحريفى روى داده است و صورت صحيح عبارت بايد يكى از دو شكل زير باشد:
1 . «اللهم العن العصابة التى حاربت الحسين(ع)».(30)
2 . «اللهم العن العصابة التى جاحدت(31) الحسين(ع)»(32) زيرا احتمال دارد راوى
زيارت و يا ديگران، هنگام شنيدن يا نوشتن و استنساخ كردن، دچار اشتباه شده باشند و عبارت صحيح «جاحدت» را به غلط «جاهدت» شنيده يا نوشته باشند.
اما احتمال بيشتر و نزديك به واقع، همان صورت اول يعنى«حاربت» است كه در روايت كامل الزيارات آمده است. كتاب شريف كامل الزيارات، نوشته فقيه و محدّث جليلالقدر، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى 367ق)، علاوه بر اينكه كتابى بسيار معتبر و مستند و مورد عنايت ويژه علماى شيعى است، قديمىترين كتابى است كه متن زيارت عاشورا را آورده است. و نويسنده آن از همه نويسندگانى كه متن مورد بحث را به صورت «جاهدت» نوشتهاند، به زمان صدور روايت نزديكتر بوده است ؛ زيرا در ميان منابع قديمى و متقدم، تنها كتاب مصباح المتهجد، نوشته شيخ طوسى (م461ق) است كه عبارت را «جاهدت» آورده و مرحوم محدّث قمى در مفاتيح الجنان و ديگران نيز آن را از مصباح شيخ گرفتهاند. اما چنان كه گذشت، ابن قولويه كه يك قرن پيشتر از شيخ طوسى زندگى مىكرده، همان عبارت صحيح «حاربت» را روايت كرده است.
با توجه به مفهوم و معناى هر دو كلمه («حاربت» و «جاهدت)» نيز معلوم مىشود كه حق، همان عبارتِ «حاربت» است و «جاهدت» به هيچ وجه نمىتواند صحيح باشد ؛ چرا كه جنايتهاى دشمنان امام حسين(ع) را هرگز نمىتوان جهاد خواند و گفت كه: «خدايا، آنها را كه با امام حسين(ع) جهاد كردند لعنت كُن!»
به تصريح معجمهاى الفاظ قرآن و صحيفه سجاديه و نهجالبلاغه و متون معتبرى چون كُتُب اربعه، كلمه «جهاد» و «مجاهد» و ديگر مشتقات آن هميشه بارى از قداست را به دوش خود حمل كرده است و همهجا در موارد مثبت جنگ به كار برده شده است. جهاد و مجاهدت با آن بارِ قداستى كه در متون دينى دارد، هرگز نمىتواند درباره دشمنان و كُشندگانِ سيدالشهدا(ع) به كار برده شود.
بىترديد جنايت آنان محاربه بود و جانيان عاشورا نيز محارب با خدا و رسول خدا(ص) و سيد الشهدأ(ع) بودند. با دقت در
عبارتهاى متن خودِ زيارت عاشورا نيز همين معنا - يعنى «حاربت» - ديده مىشود : «انّى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم».
در متن زيارتى كه از امام صادق(ع) براى روز عاشورا روايت شده است نيز همين معناىِ «حاربت» ديده مىشود. امام صادق(ع) پس از آنكه مقدماتى را براى زيارت امام حسين در عاشورا يادآورى مىكنند و به ويژه نماز خاصى را تعليم مىدهند، مىگويند: در همان مصلاى خود توقف مىكنى و هفتاد بار مىگويى: «اللهمّ عذّب الذين حاربوا رُسُلك و شاقّوك، و عبدوا غيرك و...».(33)
29- مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا، ص 810 .
30- كامل الزيارات، ص 176، باب 71 ؛ الاخبار الدخيلة، ج 4، ص 254.
31- «جحد»: انكار كردن، تكذيب نمودن ؛ «جاحدت»: انكار كردند، عناد ورزيدند، تكذيب نمودند.
32- الاخبار الدخيلة، ج 3، ص 318 .
33- اقبال الاعمال، سيد ابن طاووس، ج 3، ص 67 .
چهارشنبه 15/1/1386 - 14:9
دعا و زیارت
قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
انتظار الصلوة بعد الصلوة كنز من كنوز الجنة
انتظار كشيدن از نماز تا نماز ديگر، گنجى است از گنجهاى بهشت .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
چهارشنبه 15/1/1386 - 11:26