اعتقاد به ظهور امام زمان (عج) در اعتقادات شیعه و سنی تصریح شده و تا جایی بدان تاکید گردیده که منکر آن را کافر برشمرده اند. این اعتقاد در دوران غیبت امام عصر(عج) یکی از وظایف مهم و خدشه ناپذیر مسلمانان است. احمد بن محمد بن صدیق می گوید: ایمان به خروج مهدی واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر (ص) حتمی و ثابت است، همان گونه که در عقاید اهل سنت و جماعت از جمیع مذاهب اسلامی تدوین شده و نیز در دفاتر علمای امت با اختلاف طبقات و مراتب آنان تقریر گردیده است.) سفارینی حنبلی می گوید: ایمان به خروج مهدی واجب است، همان گونه که نزد اهل علم تقریر یافته و در عقائد اهل سنت و جماعت تدوین شده است.) شیخ ناصرالدین البانی وهابی می گوید:
همانا عقیده به خروج مهدی عقیده ای است ثابت و متواتر از پیامبر اکرم(ص) که ایمان به آن واجب است؛ زیرا این عقیده از امور غیب است که ایمان به آن در قرآن کریم از صفات پرهیزکاران شمرده شده است. خداوند می فرماید: این کتاب، شک در آن نیست و راهنمای پرهیزکاران است. آن کسانی که به جهان غیب ایمان آوردند. همانا انکار این عقیده جز از فرد جاهل زورگو صادر نمی گردد. از خداوند متعال می طلبم که ما را بر ایمان به این عقیده و به هر امری که به طور صحیح از کتاب و سنت ثابت شده بمیراند. استاد عبدالمحسن بن حمد العباد وهابی می گوید:
بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (علیه السلام) از پرده غیبت بیرون مى آیند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرایى مى پردازند و جنگهاى سختى پیش مى آید كه به لطف خداوند و همّت پیروان صدیق و وفادارشان آن حضرت در همه وقایع علیرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پیروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسیس مى نمایند كه در توصیف آن، ام السلمه از پیامیر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم)نقل مى كند: كه در سایه حكومت حضرت مهدى (علیه السلام) چنان عدالتى در جامعه مستقر مى شود كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها زنده مى بودند و از آن عدالت بهره مند مى گشتند. و در مورد دیگر ضمن اشاره به این حقیقت كه حضرت مهدى (علیه السلام) بر دلهاى مردم حكومت خواهند كرد مى فرمایند: شما را به مهدى، مردى از قریش بشارت مى دهم كه ساكنان آسمان و زمین از حكومت و فرمانروایى او خشنودند ... در دوره حكومت آن حضرت زمین بركات خود را به روى مردم مى گشاید، امنیت بر همه جوامع حاكمیت پیدا مى كند، تعلیم و تربیت و علم و دانش پیشرفت فوق العاده اى پیدا مى كند، در روابط اجتماعى صفا و صمیمیّت رواج مى یابد و ... حضرت كوفه را پایتخت حكومت خود بر مى گزینند و حتى امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند: مسجد سهله خانه امام (علیه السلام) خواهد بود یعنى حضرت با خانواده اش در آنجا سكونت خواهند داشت. در زمینه مدّت حكومت آن حضرت اقوال متفاوتى در روایات وارد شده است; در برخى از روایات مدت حكومت امام زمان(علیه السلام)هفت سال، در برخى دیگر هشت سال و در بعضى ده و بیست و یا حتى هزار سال ذكر شده است كه جمع نمودن بین این روایات گفته اند سالهاى آن زمان با سالهاى رایج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانكه در بعضى از روایات آمده است كه حكومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاى شماست. علامه مجلسى در بحارالانوار درباره اختلاف این روایات مى نویسند: برخى روایات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد، برخى بر مدت ثبات و استقرار حكومت، بعضى بر طبق سالها و روزهایى است كه ما با آن آشنائیم و بعضى احادیث دیگر بر طبق سالها و ماه هاى روزگار حضرت است كه طولانى خواهد بود و ... بااین همه آنچه مسلم است دوره حكومت آنحضرت كوتاه نخواهد بود زیرا با توجه به زحمات فراوانى كه انبیاء و ائمه(علیها السلام)در طول تاریخ كشیده اند بعید است نتیجه اش ایجاد یك حكومت 7 یا 8 ساله باشد، آنهم با این همه روایات و توصیفاتى كه درباره آن حكومت جهانى از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت این حكومت به اندازه اى خواهد بود كه طعم عدالت به ذائقه بشریت چشانده مى شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بى عدالتى و ستم، به یك جامعه جهانى عادلانه دست مى یابند كه مسائلى همچون اقتصاد، بهداشت، امنیت، دانش و صنعت، كشاورزى و ... در حدّ بسیار بالایى از سلامت و رشد و ترقى برخوردار خواهد بود.
با توجه به روایاتى كه در مورد ملاقات با امام زمان (علیه السلام) وارد شده است، نظر علماء بر این است كه در دوره غیبت كبرى ملاقات با امام زمان (علیه السلام)ممكن است. و حكایت هاى زیادى كه در زمینه دیدار با امام زمان (علیه السلام) در كتاب ها نقل شده است، مؤید امكان ملاقات با حضرت است. دیدار و رو یا رویى با حضرت به سه صورت ممكن است پیش آید: 1 ـ دیدار حضرت با عنوان غیر واقعى ایشان، به طورى كه كاملا براى دیدار كننده، نا شناس باشند. 2 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقى ایشان، بدون اینكه این امر را ملاقات كننده متوجه شود ـ مگر پس از پایان دیدار ـ متوجه باشد. 3 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقى ایشان، و به صورت اختیارى در حالى كه دیدار كننده نیز در اثناى ملاقات متوجه این امر باشد، این گونه دیدار بسیار كم نقل شده است مانند ملاقات سید بن طاووس و علامه بحرالعلوم. آرى هر شیعه پاك سرشتى مى تواند آن حضرت را ملاقات كند ولى باید توفیق رفیقش شود، از گناهان و موارد شبهه دار و مشكوك پرهیز كرده و درون خویش را از آلودگى هاى روحى پاك كند، و از طرفى به ایمان و یقین و صفات پسندیده، انجام واجبات و مستحبات نظیر استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه، دعاى عهد، دعاى فرج، دعاى ندبه، زیارت آل یس و ... و ذكر حق تعالى جان خود را آراسته كرده و در رفع نیازمندیهاى مردم و اصلاح جامعه كوشا باشد، تا نور ولایت در دل او بتابد و توفیق دیدار حضرت نصیبش گردد. مشتاق دیدار امام زمان (علیه السلام) علاوه بر اینكه در خود زمینه ملاقات با حضرت را ایجاد مى كند، باید به نكاتى چند توجه داشته باشد: الف ـ دیدار حضرت یك اصل اساسى و ضرورى نیست; یعنى این گونه نیست كه اگر شخصى توفیق دیدار حضرت را پیدا نكرد، مورد عنایت آن حضرت نیست یا از پیروان صادق و شیعیان راستین آن حضرت محسوب نمى شود، زیرا حتى در زمان حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) وائمه (علیه السلام) هم شیعیان راستینى بودند كه حتى براى یك بار توفیق دیدار نیافتند. آنچه در دوران غیبت اصل اساسى براى یك شیعه است، انتظار صادقانه، ایجاد زمینه براى ظهور حضرت و عمل به تكالیف دینى است. در روایت است كه: «هر كس با انتظار قائم (علیه السلام) از دنیا رود، همچون كسى است كه در خیمه امام زمان (علیه السلام) و در خدمت او باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125) ب ـ دل خود را با نور محبت و ولایت ایشان آشنا سازد و براى اطاعت از خداوند به شدت تلاش كند و در راه تحقق این هدف گام بردارد. ج ـ انگیزه هاى مادى و دنیا گرایانه را ترك كند. د ـ از افراط و تفریط و اقداماتى كه ضرر قطعى براى روح و جسم او دارد پرهیز كند. هـ ـ از عزلت و كناره گیرى و بى توجهى به مسئولیت هاى اجتماعى دورى گزیند. و ـ از تماس گرفتن با افرادى كه در لباس هاى گوناگون، این ابزار مقدّس را دستمایه اهداف دنیایى خویش قرار مى دهند دورى گزیند. ز ـ از تأخیر فیض دیدار به خاطر مصلحت هایى خاص و الهى ناامید نگردد.