• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 420
تعداد نظرات : 231
زمان آخرین مطلب : 4656روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 معشوقه به سامان شد
تا باد چنین بادا
كفرش همه ایمان شد
تا باد چنین بادا
ملكى كه پریشان شد
از شومى شیطان شد
باز آن سلیمان شد
تا باد چنین بادا
یارى كه دلم خستى
در بر رخ ما بستى
غمخواره یاران شد
تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد
غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد
تا باد چنین بادا
عید آمد و عید آمد
یارى كه رمید آمد
عیدانه فراوان شد
تا باد چنین بادا
ملكى كه پریشان شد
از شومى شیطان شد
باز آن سلیمان شد
تا باد چنین بادا
یارى كه دلم خستى
در بر رخ ما بستى
غمخواره یاران شد
تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد
غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد
تا باد چنین  بادا
عید آمد و عید آمد
یارى كه رمید آمد
عیدانه فراوان شد
تا باد چنین بادا  
شنبه 10/12/1387 - 22:37
ادبی هنری

امروز قصه سفر را از آغاز دوره كردم، از
آغاز تا پایان فقط یك خط سرخ بود، به سرخى خون تو كه در
میان خاطراتم خطى داغ از خود به جا گذاشته است. اما توى
این خط داغ، یك دنیا صحبت عاشقانه است كه نمى توانم به
زیبایى آن چه كه هست تفسیر كنم كه یك كهكشان آرزوهاى سپید
در كالبد دارد. اگر تو شكافى در آن به وجود بیاورى یك
آسمان شكوفه خواهى دید و بعد یك دریا احساس از آن تو خواهد
بود؛ مثل یك گنج هفت كلید است كه هر كلید نام تو و یاد
توست.

اى عزیز! سالهاست تو را مى شناسم؛
نمى دانم صداى لطیف تو را كى شنیدم كه این چنین عاشق زارت
شدم، مانده ام اگر تو را با چشم ببینم با عشقت چه خواهم
كرد.

آن وقت كه مرگ گل و مرگ برگ اتفاق مى افتد
و هیكل نازنین تمام یاس هاى عالم شاپرك وار مى فرسایند آن
وقت كه بیدها بوى اشك پرنده را به خود مى گیرند مى خواهیم
كه بیایى، تمام دنیا با یك كهكشان احساس به تو خواهند گفت
كه بیایى تا امیدشان به یاس دچار نشود.

نگذار تا احساس هاى زشت، عشق تو را از من
بربایند كه ناامیدى امانم را ببرد. منتظرم تا دست تو تمام
دردهایم را از جسم و روحم بزداید. منتظر لطیف ترین حرمت
الهى خواهم بود، منتظر سپیدترین دست بشر، طولانى ترین
آرزو و خوشبوترین نسیم الهى.

آمدم، در زدم در را باز كردى اما چرا به
این زودى راندیم؟ چرا جسمم دست نوازشگر تو را حس نكرده؟
چرا تا به حال یك قطره در انتظارت ذوب نشدم؟ مى دانم كه
ابلیس وجودم با بى شرمى دلم را از آن خود كرد و برایم چیزى
نماند جز كبر و آن هم رهایم كرد، حال هیچم؛ بدون تو و بدون
عشق تو. آن روز كه عشق را قسمت مى كردى نبودم، اما از راهى
دور، دستانم دراز بود؛ آسمان نمى بارید اما زمین تر بود.


از زمان اولین گریه ام تا به حال عشق تو
را در من تزریق كردند؛ اما حال شك، تكه تكه عشقت را از
قلبم مى رباید. صدایت مى زنم، بشنو، فریاد مى زنم با جانم،
دلم با گلویم هم آوا مى شود كه اى منجى! اى سوار سبز پوش
جلگه همیشه سبز، كاش تو مى ماندى!

آن روز كه از كنارم گذشتى از خاطر نمى برم
كه نسیم، بوى خوش پاكى ات را سالهاست كه برایم هدیه
مى آورد.

دلم مى خواهد با اشك نامه اى به پنهانى
تمام رازهاى عالم بنویسم، بعد دستى گرم از جنس لطیف تو
هویدایش كند كه نامه از آن من است، كه من عاشق ترینم. آه
اگر مى دانستى كه چقدر به عشقى چون تو مى بالم یا صاحب
الزمان
شنبه 10/12/1387 - 22:10
دعا و زیارت
  بارالها! چگونه باور كنم نبودنش را وقتی
كه محبت دستی نوازشگر در تار و پود وجودم ریشه می دواند چگونه باور كنم سكوت دریای
چشمهایم را وقتی كه قایق مهربانیش بی ناخدا در اوج آسمانها به پیش می رود.

آدینه كه می شود قاصدكهای دلم را روانه
آستان دوست می كنم تا پیام آور حضور صدفی باشد كه یازده مرواید سبز را با خود به
همراه دارد. وقتی كسی نیست كه درد آشنایم باشد فرشته ای پیدا می شود تا در خلوت
شبهای تار تسلی بخش خاطرم باشد. هنوز ستاره ای بی نورم كه در انتظار شعاعی از
خورشید لحظه شماری می كنم. كویری در انتظار آبم و حتی دریای اشكهایم كویرتف زده
وجودم را سیراب نمی كند. از ستارگان آسمان سراغ می گیرم و چون پرنده ای عاشق گمگشته
ام را درمیان فرشتگان آسمان می جویم.
با من بگو چگونه از رویش یاس ها بگویم ،
وقتی كه نرگسی های چشمم در انتظار آمدنت سوسو می زنند. هر شب با یاد تو به خواب می
روم و صبح در انتظار ... می دانم كه می آیی و غبار غم و اندوه هزاران ساله را از
قلبهای خسته مان می زدایی و اشكهای زلالمان را از گونه هایمان برمی چینی. می آیی و
ضریح گمشده یاسی كبود را نشانمان میدهی و مسیح مریم را با خویش همراه می سازی . می
آیی و صندوقچه موسی را برایمان می گشایی و آنگاه در كنار كعبه عشاق سر بر آستان
بندگی خدایی می سایی كه آمدنت را به منتظران و مستضعفان جهان وعده داده بود. می آیی
و در فراسوی نگاه منتظرمان، قلبهای كوچك و امیدوارمان را به هم پیوند میدهی و آن
روز، روز شادی چشمهای منتظری است كه عاشقانه می گریند و به سویت بال و پر می گشایند
   
شنبه 10/12/1387 - 22:9
دعا و زیارت
 
    .
  ایمان به خروج حضرت مهدی(عج) واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر مکرم اسلام (ص) حتمی و ثابت است.

 اعتقاد به ظهور امام زمان (عج) در اعتقادات شیعه و سنی تصریح شده و تا جایی بدان تاکید گردیده که منکر آن را کافر برشمرده اند. این اعتقاد در دوران غیبت امام عصر(عج) یکی از وظایف مهم و خدشه ناپذیر مسلمانان است.

احمد بن محمد بن صدیق می گوید: ایمان به خروج مهدی واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر (ص) حتمی و ثابت است، همان گونه که در عقاید اهل سنت و جماعت از جمیع مذاهب اسلامی تدوین شده و نیز در دفاتر علمای امت با اختلاف طبقات و مراتب آنان تقریر گردیده است.)

سفارینی حنبلی می گوید ایمان به خروج مهدی واجب است، همان گونه که نزد اهل علم تقریر یافته و در عقائد اهل سنت و جماعت تدوین شده است.)
شیخ ناصرالدین البانی وهابی می گوید:

  همانا عقیده به خروج مهدی عقیده ای است ثابت و متواتر از پیامبر اکرم(ص) که ایمان به آن واجب است؛ زیرا این عقیده از امور غیب است که ایمان به آن در قرآن کریم از صفات پرهیزکاران شمرده شده است. خداوند می فرماید: این کتاب، شک در آن نیست و راهنمای پرهیزکاران است. آن کسانی که به جهان غیب ایمان آوردند. همانا انکار این عقیده جز از فرد جاهل زورگو صادر نمی گردد. از خداوند متعال می طلبم که ما را بر ایمان به این عقیده و به هر امری که به طور صحیح از کتاب و سنت ثابت شده بمیراند.

استاد عبدالمحسن بن حمد العباد وهابی می گوید:

. تصدیق و اعتقاد به قضیه مهدویت، داخل در ایمان به رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ زیرا از آثار ایمان به پیامبر(ص) تصدیق اوست در اموری که به آن ها خبر داده و نیز داخل در ایمان به غیبی است که خداوند متعال مؤمنین را به جهت ایمان به آن مدح کرده است؛ آنجا که می فرماید: این کتاب، شک در آن نیست و راهنمای پرهیزکاران است؛ آنان که به غیب ایمان دارند.
شنبه 10/12/1387 - 22:7
دعا و زیارت

امام علی (علیه السلام):
طُوبَی لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ.
خوشا به حال کسی که [توجه به] عیوب خودش او را از [پرداختن به] عیوب مردم باز داشته است.نهج البلاغه،

شنبه 10/12/1387 - 22:3
ادبی هنری
داستان غم انگیز، این نیست كه انسانها فنا می شوند بلكه این است كه آنان از دوست داشتن باز می مانند.
شنبه 10/12/1387 - 18:44
دعا و زیارت
.دعای واقعی آن نیست كه از خدا بخواهیم به ما كمك كند بلكه این است كه به او اجازه چنین كاری را بدهیم....
شنبه 10/12/1387 - 18:42
دعا و زیارت
«خداوند به هر پرنده ای دانه ای می دهد ولی آن را در داخل لانه اش نمی اندازد.»
شنبه 10/12/1387 - 18:41
دعا و زیارت

     

    بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (علیه السلام) از پرده غیبت بیرون مى آیند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرایى مى پردازند و جنگهاى سختى پیش مى آید كه به لطف خداوند و همّت پیروان صدیق و وفادارشان آن حضرت در همه وقایع علیرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پیروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسیس مى نمایند كه در توصیف آن، ام السلمه از پیامیر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم)نقل مى كند: كه در سایه حكومت حضرت مهدى (علیه السلام) چنان عدالتى در جامعه مستقر مى شود كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها زنده مى بودند و از آن عدالت بهره مند مى گشتند. و در مورد دیگر ضمن اشاره به این حقیقت كه حضرت مهدى (علیه السلام) بر دلهاى مردم حكومت خواهند كرد مى فرمایند: شما را به مهدى، مردى از قریش بشارت مى دهم كه ساكنان آسمان و زمین از حكومت و فرمانروایى او خشنودند ... در دوره حكومت آن حضرت زمین بركات خود را به روى مردم مى گشاید، امنیت بر همه جوامع حاكمیت پیدا مى كند، تعلیم و تربیت و علم و دانش پیشرفت فوق العاده اى پیدا مى كند، در روابط اجتماعى صفا و صمیمیّت رواج مى یابد و ... حضرت كوفه را پایتخت حكومت خود بر مى گزینند و حتى امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند: مسجد سهله خانه امام (علیه السلام) خواهد بود یعنى حضرت با خانواده اش در آنجا سكونت خواهند داشت. در زمینه مدّت حكومت آن حضرت اقوال متفاوتى در روایات وارد شده است; در برخى از روایات مدت حكومت امام زمان(علیه السلام)هفت سال، در برخى دیگر هشت سال و در بعضى ده و بیست و یا حتى هزار سال ذكر شده است كه جمع نمودن بین این روایات گفته اند سالهاى آن زمان با سالهاى رایج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانكه در بعضى از روایات آمده است كه حكومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاى شماست. علامه مجلسى در بحارالانوار درباره اختلاف این روایات مى نویسند: برخى روایات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد، برخى بر مدت ثبات و استقرار حكومت، بعضى بر طبق سالها و روزهایى است كه ما با آن آشنائیم و بعضى احادیث دیگر بر طبق سالها و ماه هاى روزگار حضرت است كه طولانى خواهد بود و ... بااین همه آنچه مسلم است دوره حكومت آنحضرت كوتاه نخواهد بود زیرا با توجه به زحمات فراوانى كه انبیاء و ائمه(علیها السلام)در طول تاریخ كشیده اند بعید است نتیجه اش ایجاد یك حكومت 7 یا 8 ساله باشد، آنهم با این همه روایات و توصیفاتى كه درباره آن حكومت جهانى از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت این حكومت به اندازه اى خواهد بود كه طعم عدالت به ذائقه بشریت چشانده مى شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بى عدالتى و ستم، به یك جامعه جهانى عادلانه دست مى یابند كه مسائلى همچون اقتصاد، بهداشت، امنیت، دانش و صنعت، كشاورزى و ... در حدّ بسیار بالایى از سلامت و رشد و ترقى برخوردار خواهد بود.

جمعه 9/12/1387 - 11:21
دعا و زیارت

     

    با توجه به روایاتى كه در مورد ملاقات با امام زمان (علیه السلام) وارد شده است، نظر علماء بر این است كه در دوره غیبت كبرى ملاقات با امام زمان (علیه السلام)ممكن است. و حكایت هاى زیادى كه در زمینه دیدار با امام زمان (علیه السلام) در كتاب ها نقل شده است، مؤید امكان ملاقات با حضرت است. دیدار و رو یا رویى با حضرت به سه صورت ممكن است پیش آید: 1 ـ دیدار حضرت با عنوان غیر واقعى ایشان، به طورى كه كاملا براى دیدار كننده، نا شناس باشند. 2 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقى ایشان، بدون اینكه این امر را ملاقات كننده متوجه شود ـ مگر پس از پایان دیدار ـ متوجه باشد. 3 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقى ایشان، و به صورت اختیارى در حالى كه دیدار كننده نیز در اثناى ملاقات متوجه این امر باشد، این گونه دیدار بسیار كم نقل شده است مانند ملاقات سید بن طاووس و علامه بحرالعلوم. آرى هر شیعه پاك سرشتى مى تواند آن حضرت را ملاقات كند ولى باید توفیق رفیقش شود، از گناهان و موارد شبهه دار و مشكوك پرهیز كرده و درون خویش را از آلودگى هاى روحى پاك كند، و از طرفى به ایمان و یقین و صفات پسندیده، انجام واجبات و مستحبات نظیر استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه، دعاى عهد، دعاى فرج، دعاى ندبه، زیارت آل یس و ... و ذكر حق تعالى جان خود را آراسته كرده و در رفع نیازمندیهاى مردم و اصلاح جامعه كوشا باشد، تا نور ولایت در دل او بتابد و توفیق دیدار حضرت نصیبش گردد. مشتاق دیدار امام زمان (علیه السلام) علاوه بر اینكه در خود زمینه ملاقات با حضرت را ایجاد مى كند، باید به نكاتى چند توجه داشته باشد: الف ـ دیدار حضرت یك اصل اساسى و ضرورى نیست; یعنى این گونه نیست كه اگر شخصى توفیق دیدار حضرت را پیدا نكرد، مورد عنایت آن حضرت نیست یا از پیروان صادق و شیعیان راستین آن حضرت محسوب نمى شود، زیرا حتى در زمان حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) وائمه (علیه السلام) هم شیعیان راستینى بودند كه حتى براى یك بار توفیق دیدار نیافتند. آنچه در دوران غیبت اصل اساسى براى یك شیعه است، انتظار صادقانه، ایجاد زمینه براى ظهور حضرت و عمل به تكالیف دینى است. در روایت است كه: «هر كس با انتظار قائم (علیه السلام) از دنیا رود، همچون كسى است كه در خیمه امام زمان (علیه السلام) و در خدمت او باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125) ب ـ دل خود را با نور محبت و ولایت ایشان آشنا سازد و براى اطاعت از خداوند به شدت تلاش كند و در راه تحقق این هدف گام بردارد. ج ـ انگیزه هاى مادى و دنیا گرایانه را ترك كند. د ـ از افراط و تفریط و اقداماتى كه ضرر قطعى براى روح و جسم او دارد پرهیز كند. هـ ـ از عزلت و كناره گیرى و بى توجهى به مسئولیت هاى اجتماعى دورى گزیند. و ـ از تماس گرفتن با افرادى كه در لباس هاى گوناگون، این ابزار مقدّس را دستمایه اهداف دنیایى خویش قرار مى دهند دورى گزیند. ز ـ از تأخیر فیض دیدار به خاطر مصلحت هایى خاص و الهى ناامید نگردد.

جمعه 9/12/1387 - 11:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته