• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 431
تعداد نظرات : 166
زمان آخرین مطلب : 5090روز قبل
ازدواج و همسرداری

۱- همیشه نسبت به هم مؤدب باشید، این کار بسیار آسان است و در کیفیت روابط تان تفاوت چشم گیری ایجاد می کند.

۲- زمانی که برای نخستین بار همسرتان را دیدید و عاشقش شدید را به یاد بیاورید و نامه عاشقانه‌ای برایش بنویسید و طی آن جزئیات آن خاطره را برایش بازسازی نمایید.

۳- داخل اتومبیل همسرتان یادداشتی بگذارید که روی آن نوشته شده : «عشق توست که چرخ های دنیا را می چرخاند».

۴- وقتی در هوای سرد با هم قدم می زنید کت تان را درآورده و بر روی شانه هایش بیندازید.

۵- به او بگویید با تمام افرادی که تاکنون دیده اید تفاوت چشم گیری دارد. این موضوع در روابط تان تحوّل شگفت انگیزی به وجود خواهد آورد.
(یک زن خوب، الهام بخش مرد است. یک زن فوق العاده، نظر مرد را جلب می کند، یک زن زیبا، مرد را شیفته خود می کند. یک زن دل سوز، قلب مرد را می رباید…)

۶- به پاس قدردانی از زحماتش، دستش را ببوسید.

۷- فکر کنید که دیگر محبوب تان را نخواهید دید و پس از آن نامه عاشقانه بلندبالایی برایش بنویسید و به او بگویید او و عشقش برای شما چه معنا و جایگاهی دارد.

۸- در کمد لباس هایش عطر بپاشید.

۹- اگر دلتان می خواهد احساساتی برخورد کند، شما نیز با او احساساتی تر باشید.

۱۰- زمان، دل های شکسته را درمان می کند!

۱۱- به نقطه ضعف های همسرتان پی ببرید و زمانی که بین شما مشکلی پیش می آید، انگشت روی آنها نگذارید.

۱۲- دفترچه ای از حوادث جالبی که برایتان رخ داده است درست کنید و زمانی که او نیاز به کمی تجدید روحیه و تفریح دارد آن را در اختیارش بگذارید.

۱۳- همین امشب به هنگام صرف شام در دهان همسرتان لقمه بگذارید.

۱۴- با او مانند یک انسان رفتار کنید نه یک شیء.

۱۵- با او به عنوان مهم ترین شخصیت دنیا برخورد کنید.
(در صورتی که با افرادی که دوستشان دارید هم دردی کنید، آنها بیشتر مجذوب شما می شوند).

۱۶- برای حفظ سلامتی اش از هیچ کاری دریغ نکنید.

۱۷- وقتی روز بدی را پشت سر گذاشته اید سرتان را روی شانه های او بگذارید و یک دل سیر گریه کنید.

۱۸- با همدیگر از فرزندانتان مراقبت کنید.

۱۹- هرگاه می خواهد از خانه خارج شود تا جلوی در خانه دنبالش رفته و او را بدرقه کنید.

۲۰- هرگاه یک مشاجره لفظی بین شما پیش آمد زود همه چیز را فراموش کنید.

“با عشق به زندگیتان جان ببخشید.”

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:50
كودك

شما چند فرزند دارید؟ فرزند دوم شما با فرزند اول چقدر تفاوت دارد؟ آیا روش تربیتی این دو یکسان بوده است؟ آیا تجربه‌هایی که درباره فرزند اول داشته‌اید درباره فرزند دوم هم به کار برده‌اید؟ یا نه آن را اصلاح کرده‌اید و یا اصلا تغییر داده‌اید؟ در تربیت کدامیک موفق‌تر بوده‌اید؟ فرزند اول یا دوم؟ اصلا تربیت کدامیک برای شما سخت‌تر بوده است و کدامیک راحت‌تر؟

آنچه مسلم است رفتار والدین با اولین فرزند خود با رفتاری که با فرزندان بعدی دارند متفاوت است. نگرش‌ها، انتظارات و مهارت‌های فرزندپروری و نیز نگرانی‌های آنان در نتیجه تجربه‌ای که با فرزند اول به دست می‌آورند تغییر می‌کند، به طور کلی والدین به اولین فرزند خود توجه بیشتری می‌کنند و با او بیشتر حرف می‌زنند در مقابل از او توقع و انتظارات بیشتری نیز دارند.

از این‌روست که برخی روان‌شناسان معتقدند که فرزندان اول در مقایسه با فرزندان بعدی بسیار جویای موفقیت هستند، برونگراترند، به حمایت دیگران نیاز بیشتری دارند، بیشتر به اطاعت از مراجع قدرت و جلب نظر و تایید بزرگسالان راغبند، وجدان اخـلاقـی نـیـز در آنان بیشتر است، بیشتر مستعد گناه‌اند، همکاری و احساس مسوولیت بیشتری دارند و کمتر پرخاشگرند.

براساس یک کار تحقیقاتی، انگیزه پیشرفت در فرزندان اول بیش از بچه‌های دیگر است و آن هم به این دلیل است که بچه‌های اول به حرف پدر و مادرشان درباره خوب درس خواندن و دیگر موارد گوش می‌دهند.

نکته جالب این که به ترتیب تولد از اول به آخر از میزان انگیزه پیشرفت به طرز منفی کاسته می‌شود که شاید علت این امر این باشد که والدین برای فرزندان بعدی وقت کمتری را صرف می‌کنند و بیشتر وقت و حوصله خود را برای تربیت و توجه به فرزند اول اختصاص می‌دهند.

مـایـکـل گـروس یـک کـارشـنـاس امـور تـربـیـتی استرالیایی در کتاب خود با عنوان این که چرا فرزندان اول خانواده بر دنیا حکومت می‌کنند و فرزندان آخر مـی‌تـوانـنـد دنـیـا را عوض کنند، می‌نویسد: تمام فضانوردان آمریکایی اولاد اول خانواده بوده‌اند. بیش از نیمی از تمام روسای جمهوری آمریکا و بـیـشـتـر برندگان جوایز نوبل فرزند اول خانواده بوده‌اند. به گفته وی تنها تک‌فرزندان، ویژگی‌های شبیه اولاد اول را دارند. تحقیقات نشان می‌دهد تک فرزندان اعتماد به نفس و قدرت بیان بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند. از قوه تخیل خود بیشتر اسـتـفــاده مــی‌کـنـنـد و از عـزت نـفـس سـالـم‌تـری برخوردارند. او معتقد است که والدین باید بسته به ایـن که کودک فرزند چندم خانواده است رفتار متفاوتی با او داشته باشند.
چرا رفتارهای متقاوت
اولین فرزندان در هر خانواده از یک موقعیت برتری برخوردارند. این موقعیت تا زمان تولد دومین فرزند ادامه می‌یابد ولی با تولد فرزند دوم ناگهان محبت و توجه والدین و دیگر اطرافیان نسبت به آنان کمتر می‌شود. از آنجایی که والدین و اطرافیان الگوی رفتاری خاصی برای نحوه برخورد خود با فرزند اول در مقابل این تنزل ندارند و اغلب با رفتارهای ناشیانه خـود فـرزنـد اول را نسبت به فرزند دوم نه‌تنها بی‌علاقه می‌کنند، بلکه حسادت را در وجود او تحریک می‌کنند.

بررسی‌ها نشان داده است که رفتارهای روانی ناهنجار در فرزندان اول بیشتر است که دلیل آن تنزل مرتبه فرزند اول پس از کودک دوم است.

خـصـوصـا زمـانـی کـه مـادر و پدر به جنسیت فرزندشان توجه داشته باشند و فرزند دوم جنس مورد علاقه‌شان باشد.

الـبـتـه هـمه پدر و مادرها چنین نیستند. برای بعضی‌ها فرزند ارشد، علی‌رغم تولدهای بعدی فرزند مورد احترام است و از چنان اعتبار و حیثیتی برخوردار است که فرزندان دیگر دارای آن احترام نیستند.

آنچه مسلم است تربیت فرزند اول بیش از تربیت سایر فرزندان مستلزم دقت و کاردانی است، به طوری که در تربیت فرزند ارشد باید خیلی دقت شود، چون شیوع اختلالات رفتاری و روانی فرزندان اول ناشی از رفتار نادرست والدین است. باید روشی به کار برد که گمان نکنند سزاوار احترام و امتیاز خاصی هستند و از سوی دیگر فکر نکنند که حقوق آنان نسبت به دیگران کمتر رعایت شده و حقی از آنان ضایع شده است.

کارشناسان می‌گویند که فرزند ارشد این تمایل را دارد که گمان کند از یک طرف والدین خصوصا مادر او را ترک کرده و به حال خود گذاشته‌اند و از سوی دیگر برادر و یا خواهر کوچکتر او را از حق خود محروم کرده‌اند.

بـنـابراین رفتارهای تربیتی در فرزند اول بایدبه‌گونه‌ای باشد که فرزند فکر نکند که مادر فقط منحصر به اوست و ازطرفی فکر نکند که با آمدن فرزند دیگر فراموش شده است. والدین نیز باید فرزند ارشد را راهنمایی کنند که نسبت به برادران و خواهران کوچکتر همانند پدر و مادر رفتار حمایتگر داشته باشد، حتی می‌توانند او را در مراقبت‌های بچه نوزاد شرکت دهند. هرگز نباید فرزند ارشد را در مقایسه با کوچکتر خود تحقیر کرد، هرچند که افراط در توجه نسبت به فرزند ارشد سبب بروز نخوت و غرور زیاد او می‌شود. والدین باید با تدبیر و مهارت فرزند ارشد را وادار کنند که کاردانی و فداکاری و محبت خود را به سود کوچکترها به کار ببرد و از به کار بردن نیروی تعرضی علیه آنها خودداری کند. نتیجه این که فرزند ارشد با دو خطر روبه‌روست او را کمتر یا بیشتر از ارزش واقعیش گرفتن که هر دو مـوجـب اختلال رشد اجتماعی او شده و گاهی هـماهنگی و تعادل میان گروه برادران را به هم می‌زند.

تقریبا همه فرزندان اول مانند تک فرزند هستند بهره‌مندی از توجه تمام و کمال والدین هم موهبت و هم مصیبت برای آنان است. از سویی اعتماد به نفس و قاطعیت در تنها فرزند پرورش می‌یابد و از سویی تنها مرکز توجه بوده و می‌تواند به توقعات زیاد غیرواقع‌بینانه‌ای منجر شود. تک‌فرزندها معمولا در کنار بزرگ‌ترها احساس راحتی می‌کنند اما آنها به واقع به دوستی و نزدیکی با بچه‌ها نیاز دارند به همین خاطر قرارهایی برای بازی با همسالان فرزند خود تـنـظـیـم کـنـیم تا بدترین وسیله مهارت‌هایی مثل مشارکت دوستی و حل مشکلات را تعریف کنید.
مقصر کیست؛ شما یا کودکتان؟
قبل از آن که کودکتان به دنیا بیاید حتما شما و همسرتان به روشی که مایل هستید او را بزرگ کنید می‌اندیشید. این مشغولیت فکری امری طبیعی است چرا که دانستن شیوه برخورد با کودک در مراحل مختلف رشد امری ضروری است لذا سعی دارید قبل از تولد یکایک شیوه‌های تربیتی روحی و جسمی نوزاد را مورد بررسی قرار دهید تا در ادامه راه دچار اشتباه نشوید.

امروزه شیوه تعلیم و تربیت وارد مرحله جدیدی شده است. پیشتر پدر و مادر بودن یک امر ساده بود. هر کس چندین بچه داشت و آنها را برحسب شعور و قوه ادراکش و براساس آداب و رسوم قدیمی بزرگ می‌کرد و بچه‌های بد تربیت بچه‌هایی بودند که نتوانسته بودند از آموزش خوبی که به آنها داده شده بود به خوبی بهره بگیرند چنانچه اگر کودکی دچار خطایی می‌شد همه کاملا معتقد بودند که این فقط تقصیر خودش است و نه هیچ‌کس دیگر. مقررات تربیتی سخت و خشن بود. اما کودک در سال‌‌های اول زندگیش موظف به رعایت آنها نبود. نوزاد موجود کوچکی بود که احتیاج به خوردن و شستشو داشت و هیچ آموزشی برایش لازم نبود.مادران هم هر وقت که نوزاد تقاضای شیر می‌کرد به او شیر می‌دادند اگر گریه می‌کرد او را در آغوش می‌‌گرفتند و او را برای این که به خواب رود تکان می‌دادند اما با تـغـییر اصول تعلیم و تربیت مادران دریافتند که کودکشان فقط به غذا و شستشو نیاز ندارد باید تعلیم و تربیت را از گهواره آغاز کرد دیگر هر کس آزاد نیست بر طبق آنچه که درک می‌کند بچه‌اش را بزرگ کند. برای این که آینده کودک به خطر نیفتد باید از همان آغاز تولد والدین روش منظمی را به کار گیرند. تکان دادن بچه وقتی که خوابش نمی‌آید، در آغوش گرفتنش به محض این که گریه کرد و دادن شیر به او هر وقت که خواست منع گردید. حال باید به ساعت نگاه کرد نه به کودک.

با آمدن علم روانشناسی تحولی در روش تعلیم و تربیت به وجود آمد. فروید کشف کرد که انسان در ضـمـیــر نـاخـودآگـاهـش، خـاطـرات بـد، تـمـایـلات غیرمنطقی، نگرانی‌ها، اضطرابهایش را پنهان می‌کند که بازتاب آن در ضمیر آگاه به صورت اختلالات روانی، بیماری عصبی، وسواس و عقده خواهد بود. از نظر فروید همه اختلالات روانی افراد از تمایلات سرکوب شده دوران کودکی سرچشمه می‌گیرند. به نـظر برخی از روانکاوان اضطراب بشر ناشی از نخستین ضربه لحظه تولد است.

روش تربیتی روانکاوان اثرات خوب فراوان و نامطلوب اندکی برجای گذاشت. یکی از اثرات خوب این بود که این واقعیت را آشکار ساخت دیگر نوزاد یک حیوان کوچک نیست و از همان روز تولد نه تنها قادر است رفتارهای انعکاسی داشته باشد بلکه رفتارهای عاطفی نیز از او سر می‌زند. در واقع نوزاد از همان لحظه که اندام‌های بدنش به وجود می‌آید روانش نیز تشکیل می‌گردد. براساس روش تربیتی روانکاوان برای این که روان کودک دچار اختلال نشود و عقده‌‌ای به وجود نیاید سعی می‌شد هر خواسته کودک فورا ارضا گردد بخصوص در سنین اولیه کودکی، یعنی به کودکتان هر وقت که خواست غذا بدهید. بگذارید کودک برای این که تمایل به پرخاشگریش را ارضاء کند اسباب‌بازی‌هایش را بـشـکند در غیر این صورت آن تمایل در ضمیر ناخودآگاه کودک پنهان می‌شود. اگر چیزی را از او دریغ کنید او دچار احساس حقارت خواهد شد با این روش تربیتی کودک اگر مرتکب خطایی می‌شد کسی او را سرزنش نمی‌کرد بلکه خانواده را مورد سرزنش قرار می‌دادند که نتوانسته بود فرزند خود را به خوبی درک کند.
بدین طریق روانکاوی وارد زندگی مردم شد و همه والدین و مربیان بدون این که متوجه باشند آن را به کار می‌برند.

منبع:چاردیواری

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:49
ازدواج و همسرداری


دانشمندان و محققان عاشق شدن رو به سه مرحله تقسیم کردن . اول کشش جنسی که قاعدتأ دوره کوتاهی است. دوم، حس جسمی - عاطفی که آدم در این دوران در عالم هپروت غوطه ور می شه و در اصل یواش یواش احساس عشق از دید علم روانشناسی امروزی شکل می گیره.
مرحله سوم عاشق شدن، تعهد طولانی مدته. در این رابطه یعنی مرحله سوم دکتر پرتوی تبار دکتر روانشناس در لندن می گن که فرق نمی کنه مال کدوم کشور باشی یا تابع کدوم فرهنگ این سه مرحله بر همه وارده . . .

وقتی که حس عشق نسبت به کسی در ما شکل می گیره کاملتر و کاملتر میشه و با کاملتر شدنش، از داغ بودنش کمتر میشه ولی عشق عمیقتر میشه .

عجیبه که در جایگاه اصلی حس عشق و عاطفه که در مغز ما هست هم این تکامل عملا انجام میشه. اوایل رابطه ، سطح مغز درعواطف ما نقش داره و بعد با عمیقتر شدن احساس ما جالبه که قسمتهای داخلی و عمیق مغز درگیرعاطفه میشن، یعنی منطقه سنترال لوب که داخل مغز در مرکزشه و شکل نعل اسبه .

نتیجه چند آزمایش که نشون میده در ملاقات اول چه چیزهائی باعث میشه که بگیم بیقرار یا الفرار . . .

اصولا بین ۹۰ ثانیه تا ۴ دقیقه بیشتر طول نمی کشه که قلبا حس کنیم که از یکی خوشمون می یاد یا نه ؟

در این مدت زمان کوتاه نتیجه این است که:

۵۵ درصد حرکات یکنفر باعث جذب یا فرار ما میشه.
۳۸ درصد، تن صدا و سرعت حرف زدن.
و۷ درصد محتوای صحبت ها می تونه تأثیر مثبت یا منفی بگذاره.

تأثیر کارساز نگاه
روانشناس نیویورکی پروفسور آرتور آرون که در مورد ” عاشق شدن” تحقیق میکنه، به این نتیحه رسیده که نگاه تأثیر کارسازی در عاشق شدن داره .

این پروفسور از دوغریبه خواست که تما م رازهای زندگیشون رو برای همدیگه تعریف کنن. این مرحله از آزمایش چهارساعت و نیم طول کشید .

بعد پروفسور ازشون خواست که به مدت ۴ دقیقه به چشمهای هم زل بزنن. بعد از چند بار تکرار این آزمایش با افراد متفاوت خیلی از زوجها اعتراف کردن که شدیدا به طرف مقابلشون جذب شده بودن. حتی دو تا از اون غریبه ها بعدا با هم عروسی کردن.

اصولا وقتی که ما از لحاظ جنسی ذوق زده میشیم چشمهامون بزرگتر میشه.

هورمون هایی که در مراحل عاشق شدن دست دارن
مرحله اول: کشش جنسی یا شهوت
هوس و خواستن که عاملشون هورمونهای مردانه تستوسترون و هورمون زنانه استروژن هستند.
این هورمونها هستند که باعث میشن آدم دنبال جنس مخالف بره ..

مرحله دوم: دل باختن
از این مرحله است که واقعأ عشق پا می گیره . د راین مرحله است که آدم نمی تونه به چیز دیگه ای جز معشوقش فکر کنه. از علامات این مرحله از دست رفتن اشتها و بی خوابی هستش چون بیشتر سعی فرد اینه که ساعات روز رو به طرف مقابل فکر کنه . در مرحله جذ ب، گروهی از سلولهای عصبی ما یعنی نیورو ترنزمیترها که اسمشون ” مونو آمینوز” هستش نقش مهمی رو بازی میکنن .

دوپامین نوعی ماده شیمیایی که از مغز تولید میشه. نوره پاین فرین Norepinephrine یا همین آدرنالین که باعث میشه عرق کنیم و قلبمون سریع بزنه .

سروتونین : یکی از مهمترین مواد شیمیائی عشقه و اون چیزیه که ممکنه موقتا ما رو دیوونه کنه .

مرحله سوم: دل بستن
این سومین مرحله عشق و درازمدت ترینش. البته اگر یک رابطه بخواد ادامه پیدا کنه وارد این مرحله خواهد شد .این مرحله از عشق که ماندنیه مراحل قبلی کوتاه مدتن. علتش هم اینه که دو مرحله اول عشق هوس و جذب آدم رو از کار و زندگی میندازه برای همین قرار نیست که دائمی باشه چونکه از دید طبیعت باعث نابودی شخص میشه .

این احساسه که زوجها رو به هم متعهد می کنه و باعث میشه با هم بمونن. هورمونهایی که در این مرحله بوسیله سیستم عصبی آزاد میشه. هورمونهایی که باعث میشه دو نفر بهم وفادار بمونن .

اوکسیتوسین: این هورمون ماده شیمیایی هستش که غده هیپوتالاموس ترشحش میکنه. این هورمون کمک میکنه که رابطه پایدار بشه. این هورمون زمان بارداری هم در خانمها تولید میشه که به ساخته شدن شیر کمک میکنه و حس تعلق مادر و فرزند رو قوت میبخشه . در عین حال این هورمونی که در زمان آمیزش در مغز ترشح میشه و حس تعلق رو در دو نفر تشدید میکنه .

واسوپرسین: هورمونی که در رابطه دراز مدت در دو نفر تولید میشه این هورمون فعالیتهای کلیه رو کنترل میکنه و حس ایثار رو درفرد مقابل ایجاد میکنه .

چرا اصلا انسان احتیاج به یک همدم از جنس مخالف داره ؟
آیا یک الگوی همگانی برای زن ایده ال و مرده ایده ال هست ؟
تو انتخاب طرف مقابلمون چه چیزهایی نقش دارن ؟

زمانی که یک نفر رو به عنوان زوجمون انتخاب می کنیم، گویا اول ناخودآگاهانه کسی رو انتخاب می کنیم که از نظر ژنتیکی شبیه به خودمون باشه.

عجیبه که گویی ظاهر یک شخص تا حدی میتونه گویای ساختمان ژنتیکی اون فرد باشه. مثلا چهره هایی که طرف چپ و راست صورتشون قرینه نیستند، بیشتر احتمال داره که دارای مشکلات ژنتیکی و مادرزادی باشند.

دراین زمینه مطالعاتی که شده نشون میده مردها، بخصوص دنبال زنهایی می گردن که دو طرف صورتشون با هم قرینه است .

باز به نظر میاد که مردهاغیر از قرینگی صورت، به شکل اندام جنس مخالف هم ناخوداگانه توجه میکنن. مطالعات نشون داده که مردها بیشتر جذب خانمهایی میشن که تناسب قطر کمر به پهنای باسنشون ۰/۷ هستش. این رو می تونین با تقسیم اندازه کمر به اندازه باسنتون حساب کنین .

شاید علت این نوع سلیقه مشترک در جنس مرد، از اونجایی ریشه گرفته که وقتی زنها وارد سنین بالاتر میشن دور کمرشون چربی جمع میشه و کمرشون پهنتر میشه. بنابراین تناسب ”هفت دهم” به هم میخوره و ناخوداگاه این تصور رو در ذهن مردها ایجاد میکنه که این زن دیگه بارور نیست .

برای اینکه از نگرانی در بیان این رو هم بدونین که ” تناسب هفت دهم در زن چاق یا لاغر فرق نمی کنه و یکسانه.

ولی مسئله انتخاب زوج زنها با مردها خیلی فرق میکنه برای زنها قرینگی صورت مرد زیاد مهم نیست. ولی چیزی که مهم بنظر میاد توانایی مرد در فراهم کردن غذا و نگهداری از بچه های آیندشون نقش مهمتری رو بازی میکنه تا که ظاهرشون .

مردهای پولدار یا قدرتمند، چه از نظر جسمی و چه از نظر موقعیت مالی واجتماعی، همونقدر بین خانمها طرفدار دارن که لئوناردو دوکاپریو در فیلم تایتانیک!؟

تحقیقات نشون داده که ما کسی رو ترجیح میدیم که به خودمون شباهت داشته باشه و یک نسبتی هم بین این اجزای بدن در زوجها هست. بین اندازه ریه ها، بلندی انگشت وسط دست، درازای لاله گوش .و اندازه کلی گوش ها. قطر گردن و مچ دست و میزان سوخت و ساز بد

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:48
خواستگاری و نامزدی

 

 



سبز : دوستی که رنگش سبز هست ، اونی که همه چیز رو از دریچه مثبت نگاه میکنه و خوبی هاتو می بینه ، و همیشه بهت امید میده

آبی : دوستی که رنگش آبی هست ، رنگ دریا و آسمون ، اونی هست که واسمون صلح و آرامش می یاره

زرد : دوستی که رنگش زرد هست ، رنگ خورشید ، اونی هست که باعث شادی ما میشه ، و وقتی که ما ناراحتیم مارو می خندونه

قرمز : دوستی که رنگش قرمز هست ، اونیه که قوانین و مقررات زندگی رو به یاد ما میاره و با جملات گرم و پر از محبت این امید رو میده که واسه عوض شدن فرصت هست

نارنجی : حالا!!!دوستی که رنگش نارنجی هست ، رو ح ما را سرشار از انرژی مثبت میکنه ، با چی؟؟ با ویتامین عشق و محبت که باعث بالندگی ما میشه

خاكستری : دوستی که رنگش خاکستری هست؟؟؟؟ اگه گفتین؟؟ همونی هست که به ما معنی سکوت رو یاد میده ، با عکس العملها و تفکر و درون نگری باعث میشنه که خود و بقیه رو بهتر بشناسیم.

بنفش : دوستی که رنگش بنفش هست ، رنگ آدمای خاص ، شریف و درستکار ، کمک میکنه تا حقایق رو به درستی و از صمیم قلب درک کنیم.

قهوه ای : دوستی که رنگش قهوه ای هست ، میتونه کمک کنه به ما که یه کمی واقع بین باشیم و خیلی تو رویا و آسمون سیر نکنیم و فکرای غلط رو به دور بیاندازیم و به وقایع روزمره و ساده زندگی با دید منطقی نگاه کنیم.

سفید : دوستی که رنگش سفیده ، کسی هست که کمک میکنه واقعیت های پشت پرده و حکمت هارو از لابلای تجربیات و اتفاقاتی که واسمون می افته بهتر درک کنیم
 

 

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:47
خواستگاری و نامزدی

 به چیزی که گذشت غم مخور , به چیزی که پس از آن خواهد آمد لبخند بزن.

 همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن . فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.

 خود را به فردی بهتر تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی , قبل از اینکه شخص دیگری را بشناسی و توقع داشته باشی که او تو را بشناسد.

 زیاده از حد خود را تحت فشار مگذار. بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتد که توقع نداری

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:45
خواستگاری و نامزدی

 هرگز لبخند را ترک مکن حتی وقتی ناراحتی , چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو باشد.

 تو ممکن است در تمام دنیا یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد همه دنیا هستی.

 هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند مگذران.

شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری از افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را بدین ترتیب وقتی یافتی بهتر میتوانی شکر گزار باشی.

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:42
خواستگاری و نامزدی

اگر کسی تو را آن طور که تو می خواهی دوست ندارد به این معنا نیست که تو با تمام وجودش دوست ندارد.

 دوست واقعی تو کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

 بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی ولی بدانی هرگز به او نخواهی رسید

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:41
خواستگاری و نامزدی
هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود
چهارشنبه 16/4/1389 - 10:40
خواستگاری و نامزدی

دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو . بلکه برای شخصیت که من هنگام با تو بودن پیدا می کنم

 

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:39
فلسفه و عرفان

اسلام نظام شوری را به عنوان یك اصل ومبداء برای اداره امور درنظر گرفته است و از طرف دیگر واجب نموده كه در حكومت و دولت اسلامی جماعتی اهل حل و عقد وجود داشته باشند كه ازجانب مردم به نیابت ازایشان برسیاست ونظام حكومت و اجرای صحیح كارهای آن نظارت داشته باشند، و اشاره به این جماعت است كه  خداوند می فرماید:

« وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏»(1) حتماً باید ازشما جماعتی باشندمردم رابه خیرونیكی دعوت كنندوبه خوبی ونیكوكاری دستوردهندوازشروبدكاری مردم را برحذر دارند همانا تنها آنان رستگارند.

     وظیفه این جماعت اشراف ونظارت بركارهای مسؤلین رده بالای حكومت است؛  تا به عنوان مرجع ، قانون الهی را به آنان نشان دهند، وآنان رابه خیر وصلاح ونیكوكاری دعوت نمایند وازظلم وفساد وبدكاری برحذرشان دارند، وتوده ی مردم را راهنمایی ونصیحت كنند البته وظیفه ی امر به معروف ونهی ازمنكرتنها مخصوص این جماعت نیست بلكه قرآن كریم این واجب راتعمیم می دهد وآن را وظیفه ی هر مسلمان می داند ومی فرماید: « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَه‏» (2)  مردان وزنان مؤمن برخی دوستان ویاران دیگرند . همدیگر رابه كار نیك می خوانند وازبد بازمی دارند ونماز راچنان كه لازم است می خوانند؛ وزكات رامی پردازند، وازخداوپیغمبرشان فرمان برداری می كنند .

بعد از ذكرحال منافقان خداوند به صفات مؤمنین كه نقطه مقابل ایشان است می پردازد كه مردان و زنانشان با همه كثرت و پراكندگى افرادشان همه در حكم یك تن واحدند، و به همین جهت بعضى از ایشان امور بعضى دیگر را عهده‏دار مى‏شوند.

و به همین جهت است كه هر كدام دیگرى را به معروف امر مى‏كند و از منكر نهى مى‏نماید. آرى، بخاطر ولایت داشتن ایشان در امور یكدیگر است- آنهم ولایتى كه تا كوچكترین افراد اجتماع راه دارد- كه به خود اجازه مى‏دهند هر یك دیگرى را به معروف واداشته و از منكر باز بدارد.(3)

خداوند ایماندارانی را كه به چنین وظیفه ای اقدام می نمایندبه مهرومحبت ورحمت خود وعده داده وآنان راتوفیق می دهد،خداوند متعال میزان اهمیت امر به معروف نهی ازمنكررابااین سوره كوتاه قرآن اعلام می كند ومی فرماید:

 « وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ » (4) قسم به وقت وزمان، همه ی انسانها درضرروزیان قراردارند مگركسانی كه به خدا و دستورات قرآن ایمان دارند و به حق وصبر مردم راسفارش می كنند .

خداوند دراین سوره تمام مردم را خسارتمند توصیف می كند مگر كسانی كه ایمان دارندوعمل نیك انجام می دهند ومردم رابه نیكی وحق وصبردعوت می نمایند، وخداوندبرای اهمیت موضوع به زمان وعصر سوگند یاد می كند . كاملاً معلوم است كه سفارش به حق دراین آیه همان مر به معروف ونهی از منكر است .(5)

       قرآن كریم یكی ازصفات مخصوصی را كه باعث برتری اسلام برسایرادیان است امر به معروف ونهی ازمنكر قرارداده است ومی فرماید: « كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّه‏»(6)  شما بهترین امتی هستید كه به سود انسانها آفریده شده اید،امر به معروف می كنید ونهی از منكر می نمایید وبه خدا ایمان دارید .

دركتاب كمال الدین درمورد این آیه مباركه آمده است كه مقصود از آیه: « كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ‏»، تمامى علماى امّت است(7)

 پس طبق این گفته یكی از وظایف علماء امربه معروف ونهی ازمنكر می باشد .

پیامبر اعظم(ص)درمورد امربه معروف ونهی ازمنكرمی فرمایند: « مُرُا بِاالْمَعْروُفِ وَ انْهَو عَنِ الْمُنْكَرِ قَبْلَ اَنْ تَدْعُوا فَلا یُسْتَجابَ لَكُمْ.»(8) امر كنید به نیكی ونهی كنید ازمنكرات وبدی ها قبل ازاین كه از خداچیزی بخواهید، چرا كه بخاطر ترك امربه معروف ونهی ازمنكر دعا مورد قبول واقع نمی شود.

« الدّینُِ النّصیحةُ،فَسَأَله الصَّحابةُ لَمِنْ قالَ للهِ و لكتابةٍ و لرسولهٍ و لا ئمَةِ المسلمینَ و عامَّتهم»(9)

دین نصیحت واخلاص وسفارش به نیكی است اصحاب گفتند باچه كسی ؟ پیغمبرفرمود اخلاص ونصیحت به خاطرخدا و عمل به كتاب و دستورپیغمبرخدا و اطاعت از رهبران اسلام و نیكی با عموم مردم مسلمان است.

     اسلام می خواهد با اجرای امربه معروف ونهی ازمنكریك تفكركلی و همگانی برای یك هدف بسیار عالی ومهم كه اصلاح مردم است به وجود آورد وریشه ی فساد را از بیخ قطع كند و هر گاه فسادی در هرجا و از هركسی ظاهر شد همه برای از بین بردن آن احساس مسؤلیت كنند . هیچ بلائی برای ملت بدترازاین نیست كه جرم وجنایت وتجاوز به حریم دین ودولت وحقوق افراد در بین آنان پیدا شود ولی كسی مجرمین را از انجام جرم باز ندارد ودربرابر جنایات آنان احساس مسؤلیت نكند.

 


 

[1] : آل عمران 104

[2] : توبه 71

[3] :  المیزان ، طباطبایی محمد حسین ، مترجم : موسوى همدانى سید محمد باقر، ج 9، ص 455 ، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم،  قم‏ 1374 ش‏

[4] : سوره والعصر

[5] : روح الدین الاسلامی، طباره عفیف عبدالفتاح ، مترجم: ابوبكر حسن زاده ، ص522، ناشر: امتشارات محمدی ،چاپ اول ، سقز 1375ش

[6] : آل عمران 110

[7] : كمال الدین-ترجمه پهلوان    ج‏1، ص193.

[8] : ابن ماجه

[9] : ریاض الصالحین ، یحیی ابن اشرف نووی، مترجم: عبدلله خاموش هروی ، باب امر به معروف ونهی از منكر ص 151،  ناشر: نشر احسان ، تهران 1383ه

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته