• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 314
تعداد نظرات : 40
زمان آخرین مطلب : 5539روز قبل
بیماری ها
درد قلبیمقدمه هر عضوی از بدن درد خاص خود را دارد و در جای خاصی احساس می‌شود. با این حال پزشکان چندان موافق نیستند دردهایی را که در قسمت قلب و قفسه سینه احساس می‌شود درد قلبی بنامیم. آنها بیشتر از اصطلاح درد قفسه سینه یا آنژین صدری استفاده می‌کنند و تمام دردهای ناحیه سینه را مهم تلقی کرده (هر چند درست روی قلب نباشد) و علت آن را کاملاً بررسی می‌کنند. علت این است که برخی از دردهای قفسه سینه اصلاً منشا قلبی ندارند و در اثر آسیبهای سایر اندامها ایجاد می‌گردند.


کیفیت درد قلبی معمولا درد قلبی در افراد به صورت درد مبهم یا احساس فشار ، سنگینی ، سفتی ، فشردگی یا خفگی بیان می‌شود تا درد واضح و اغلب بصورت احساس ناراحتی است تا درد. و در صورت شدید بودن بیمار درد را بصورت خرد کننده ، فشارنده و له کننده توصیف می‌کند که نفس فرد را تنگ کرده و او را از ادامه فعالیت باز می‌دارد.
کیفیت این درد بیشتر فشارنده است تا سوزشی یا تیز. بنابراین در کسانی که دچار دردهای سوزشی قلب می‌شوند (بویژه وقتی اندازه محل درد از حد یک سکه تجاوز نمی‌کند)، باید به فکر علل دیگری برای درد بود. البته اینگونه دردها نیز ممکن است منشا قلبی داشته باشند ولی نشانه ایسکمی (کاهش خونرسانی بافت قلب) نمی‌باشند. معمولا دردهای قلبی با فعالیت بدنی و یا تغییر حالات روحی و روانی (از جمله استرسهای ناگهانی) ، سرما ، غذا یا ترکیبی از این عوامل تسریع و تشدید می‌شود و با استراحت تسکین می‌یابد. البته بسیاری از حملات با این الگوها هماهنگی ندارد. مدت این دردها نیز از 5 دقیقه تا 30 دقیقه متغیر است. در صورتیکه درد قلبی از نیم ساعت بیشتر به طول بینجامد احتمال سکته قلبی در فرد مبتلا به شدت افزایش می‌یابد.


محل درد قلبی معمولاً این درد در ناحیه جناغ سینه (قسمت پایینی آن) یا سمت چپ قفسه سینه احساس می‌شود اما درد سایر قسمتهای سینه نیز ممکن است مربوط به قلب باشد. ولی ممکن است به سایر قسمتها نیز انتشار داشته باشد. گاه این درد به بالای‌ شکم‌ راه می‌یابد و فرد تصور می‌کند دچار سوءهاضمه شده است و گاه به‌ آرواره‌ یا زیر چانه ، گردن ‌، پشت و بین‌ دو کتف‌ یا بازوها (بویژه دست چپ) نیز تیر می‌کشد. مورد اخیر (انتشار به دست چپ) حالتی نسبتاً اختصاصی بوده و باید فرد را نسبت به قلبی بودن منشا درد آگاه سازد.


علایم‌ شایع همراه درد قلبی‌ معمولا حمله قلبی با علائمی مانند احساس‌ نزدیکی‌ مرگ‌ ، تعریق‌ سرد ، تهوع‌ و استفراغ ، احساس‌ خفگی ، تنگی‌ نفس ، ضعف‌ و منگی همراه است.‌ ‌


علل درد قلبی علت درد قلبی در درجه اول کاهش خونرسانی به بافت عضلانی قلب می‌باشد. به طوری که عروق قلب نتوانند جوابگوی نیاز قلب به اکسیژن و مواد غذایی باشند. این امر در چند حالت ایجاد می‌شود اما شاید دو سه مورد آن از بقیه مهمتر باشند که بسته‌ شدن‌ نسبی‌ یا کامل‌ سرخرگ‌های‌ قلب‌ توسط‌ لخته‌ خون ‌، گرفتگی‌ یا انقباض‌ عروقی و اختلال‌ شدید در ضربان‌ قلب‌ از آن جمله‌اند. ·        گاهی عروق قلبی بتدریج دچار گرفتگی می‌شوند و حالتی ایجاد می‌شود که گویی رسوبات خاصی رگ را مسدود می‌سازند. اگر این انسداد تدریجی از مرز 70% بگذرد، رگهای در حالت فعالیت نمی‌توانند تکافوی نیاز قلب را بدهند و فرد دچار درد می‌شود. به این نوع درد قلبی آنژین پایدار یا دردی که ناشی از مقدار خاصی فعالیت است، می‌گویند. این افراد دچار تنگی مشخصی از یک ، دو یا سه رگ قلبی هستند و وضعیتشان در طول ماهها و سالها تثبیت شده است. ·        رسوبات داخلی رگها که باعث تنگی آنها می‌شود (و به آنها پلاکهای آترواسکروتیک نیز می‌گویند) در برخی موارد موجب تشکیل لخته شده و انسداد ناگهانی و کامل سرخرگ قلبی اتفاق می‌افتد. حال بسته به اینکه این لخته به سرعت رفع شود یا پابرجا بماند فرد را دچار آنژین ناپایدار (که مردم به آن سکته ناقص می‌گویند) و یا سکته قلبی می‌کند. در این حالت فرد به طور ناگهان دچار درد قلبی می‌شود و این درد چندان با استفاده از قرصهای زیر زبانی بهبود نمی‌یابد. در حالت دیگر رگهای قلبی فرد دچار انقباض می‌شود و درد قلبی خاصی در حالت استراحت یا حتی در خواب برای فرد ایجاد می‌نماید. عوامل خطرآفرین قلب هر کسی ممکن است دچار درد قلبی بشود ولی دردی که توصیف آن بیان شد، بیشتر در کسانی که ریسک فاکتورها یا عوامل خطر ساز تنگی‌ها و انسداد عروق قلبی را داشته باشند بروز پیدا می‌کند. این عوامل به طور خلاصه عبارتند از: جنس مذکر ، چاقیو وزن بالا ، فشار خون بالا، چربی خون بالا (بالا بودن‌ سطح‌ کلسترول‌ بد خون‌، یا پایین‌ بودن‌ سطح‌ کلسترول‌ خوب‌ خون)‌ ، دیابت‌ ، استرس و فشارهای روحی و روانی ، داشتن سابقه خانوادگی بیماری‌ سرخرگ‌های‌ قلب و ‌سکته قلبی ، رژیم‌ غذایی‌ پر از چربی‌های‌ اشباع‌ شده‌ ، نداشتن‌ فعالیت بدنی‌ کافی (بی‌تحرکی آفت قلب است) و کشیدن سیگار. در گذشته‌ای نه چندان دور سکته قلبی و دردهای مربوط به قلب بیشتر در افراد مسن و نهایتاً میانسال بروز پیدا می‌کرد اما امروزه سن بروز چنین دردهایی بسیار پایین آمده و متاسفانه برخی افراد در سنین جوانی درد قلبی و گاه سکته قلبی را تجربه می‌کنند.


تشخیص در اورژانس در وهله اول یک نوار قلب از بیمار گرفته می‌شود. اگر نوار قلب تغییراتی به نفع کاهش خونرسانی قلب داشت، معمولاً فرد در بخش‌ مراقبت‌های‌ ویژه‌ قلبی‌ (سی‌سی‌یو) بستری می‌شود. در غیر این صورت ، پزشک با توجه به معاینات و شرح حال بیمار تصمیم خواهد گرفت که فرد نیاز به بستری شدن دارد یا خیر.
به‌ هنگام‌ بستری‌ شدن‌ در بیمارستان ، بررسیهای‌ تشخیصی‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ نوار قلب‌ ، ((اسکن پرفیوژرن میوکارد (اسکن قلب)|اسکن‌ رادیواکتیو با تکنسیم‌ 99)) ، آنژیوگرافی‌ (عکسبرداری‌ از رگ‌ها با اشعه‌ ایکس‌ به‌ کمک‌ تزریق‌ ماده‌ حاجب‌ درون‌ آنها) و اندازه‌گیری‌ آنزیم‌هایی‌ که‌ از عضله‌ قلب‌ آسیب‌ دیده‌ به‌ درون‌ خون‌ آزاد می‌شود، باشد.


اقدامات درمانی اولیه اگر کسی به طور ناگهانی دچار درد قلبی بشود، در هر صورت بهتر است دراز بکشد و فعالیت خود را قطع کند و استراحت مطلق داشته باشد. اگر درد ادامه پیدا کند و منشا گوارشی یا تنفسی نتوان برای آن در نظر گرفت، بهتر است در صورت داشتن قرص زیر زبانی نیتروگلیسیرین یک یا چند عدد از آن تا زمان قطع درد استفاده شود و بیمار به سرعت به اورژانس قلب ارجاع داده شود. اگر هرگونه‌ علامتی‌ از حمله‌ قلبی‌ را دارید، فوراً کمک‌ پزشکی‌ بخواهید. توجه‌ داشته‌ باشید که‌ داروهای‌ حل‌کننده‌ لخته‌ تنها در ساعات‌ اولیه‌ حمله‌ مؤثر خواهند بود. اگر فردی‌ که‌ دچار حمله‌ قلبی‌ شده‌ است‌ بی‌هوش‌ است‌ یا دچار ایست قلبی شده و نفس‌ نمی‌کشد، فوراً تنفس‌ دهان‌ به‌ دهان‌ را شروع‌ کنید. اگر ضربان‌ قلب‌ وجود ندارد، ماساژ قلبی‌ بدهید. تا زمانی‌ که‌ کمک‌ نرسیده‌ باشد عملیات‌ احیا را ادامه‌ دهید.
در مواردی که دردهای قلبی به صورت مزمن در آمده باشد، بیمار با وضعیت خود آشنایی کافی دارد و داروهای لازم را برای کنترل چنین دردهایی در اختیار دارد. و معمولاً نیز چنین دردهایی آنقدر ادامه پیدا نمی‌کنند که فرد را از ادامه کار بازدارند. فقط لازم است فرد رعایت حال خود را بکند و در صورت بروز درد داروهای اورژانسی خود را استفاده نماید. البته باید به کیفیت یا کمیت درد خود توجه کند و شاید بهتر باشد که به پزشک مراجعه نماید.


اقدامات درمانی در بیمارستان ·        اکسیژن‌ ·        داروهایی‌ که‌ به‌ سرعت‌ لخته‌های‌ خون‌ را حل‌ می‌کنند (باید در عرض‌ 3-1 ساعت‌ از زمان‌ بروز حمله‌ داده‌ شوند). ·        داروهای‌ ضد درد ·        داروهای‌ ضد بی‌نظمی‌ قلب‌ و داروهای‌ ضد آنژین‌ صدری‌ ، مثل‌ مسدودکننده‌های‌ بتا آدرنرژیک‌ یا مسدودکننده‌های‌ کانال‌ کلسیمی‌، برای‌ پایدار کردن‌ نامنظمی‌ ضربان‌ قلب‌ ·        داروهای‌ ضد انعقاد برای‌ جلوگیری‌ از تشکیل‌ لخته‌ خون‌ ·        نیتروگلیسیرین‌ برای‌ گشاد کردن‌ سرخرگ‌ها و افزایش‌ خونرسانی‌ قلب‌ ·        داروی‌ دیژیتال‌ برای‌ تقویت‌ انقباضات‌ عضله‌ قلب‌ و پایدار کردن‌ ضربان‌ قلب‌ ·        امکان‌ دارد برای‌ به‌ کار انداختن‌ قلب‌ نیاز به‌ تحریک‌ الکتریکی‌ وجود داشته‌ باشد. ·        شاید جراحی‌ (کار گذاشتن‌ دستگاه‌ ضربان‌ساز ، آنژیوپلاستی‌ با بادکنک‌ کوچک‌ ، یا جراحی‌ بای‌پاس‌ سرخرگ‌های‌ قلب‌) پیشگیری‌ ·        حتی‌المقدور اجتناب‌ یا کنترل‌ عوامل‌ خطر ·        رژیم‌ غذایی‌ کم‌چرب‌ (چربی‌ باید کمتر از 20% کل‌ کالری‌ دریافتی‌ را تأمین‌ کند) و پر فیبر ·        وزن‌ خود را در حد مطلوب‌ نگاه‌ دارید. /  
يکشنبه 1/10/1387 - 14:49
بیماری ها
لیپوساکشن  و خطرات لیپوساکشن که با اسامی لیپوپلاستی ( « تغییر شکل چربی») یا ساکشن لیپکتومی ( برداشت چربی با کمک ساکشن) نیز شناخته می شود یک عمل جراحی زیبایی است که چربی را از قسمتهای متفاوتی از بدن بر می دارد. نواحی که بر روی آنها عمل انجام می شود عبارتند از شکم، رانها، باسن، گردن، دست ها و جاهای دیگری از بدن. چربی معمولا” از طریق یک کانول یا آسپیراتور برداشته می شود  اگر چه فعالیت بدنی و رژیم غذایی برای از دست دادن وزن و چربی های اضافی مفید می باشد ولی بعضی از رسوبات چربی ممکن است به این تلاشها پاسخ ندهند. در اینگونه موارد استفاده از لیپوساکشن می تواند یک انتخاب باشد. لیپوساکشن یک جایگزین بدون زحمت برای فعالیت و رژیم غذایی نیست. این کار نوعی شکل دادن به بدن است و نه یک روش کاهش وزن. میزان چربی برداشت شده بسته به پزشک، روش جراحی و بیمار متفاوت است ولی میزان میانگین آن معمولا” کمتر از ۱۰ پوند ( ۵ کیلوگرم ) است.
عوامل متعددی وجود دارند که میزان چربی را که در یک جلسه می توان با اطمینان برداشت کرد، محدود می نمایند.
ولی در نهایت پزشک و بیمار تصمیم می گیرند . برداشت زیاد چربی عواقب منفی بدنبال دارد. در افرادی که بیش از حد ساکشن می شوند در پوست برجستگی ها و یا دندانه های غیر طبیعی ممکن است دیده شود.
گزارش هایی در مورد افرادی که ۵۰ پوند ( ۷/۲۲ کیلوگرم) چربی از بدنشان برداشت شده اغراق آمیز است. در عین حال ، امکان شکل دادن با لیپوساکشن می تواند کاهش وزن ظاهری که ایجاد می کند بیشتر از میزان چربی واقعی برداشت شده از بدن باشد . این عمل تحت بیهوشی عمومی یا لوکال قابل انجام است. بی خطر بودن تکنیک به میزان بافت برداشت شده، انتخاب بیهوشی و سلامت عمومی بیمار دارد.
انتخاب بیمار
هر فردی کاندید مناسبی برای لیپوساکشن نمی باشد . همانطور که قبلا” ذکر شد، این عمل جایگزین مناسبی برای رژیم غذایی یا تحرک بدنی نیست . یک کاندید مناسب باید :
بیشتر از ۱۸ سال سن داشته باشد.
از سلامت عمومی بهره مند باشد .
رژیم غذایی و فعالیت بدنی را بکار برده باشد ولی ۱۰ تا ۱۵ پوند آخر اضافه وزن در بعضی از قسمتهای ذخیره ای بدن باقی مانده باشد.
دیابت ، عفونت و مشکلات قلبی عروقی معمولا” فرد را فاقد صلاحیت برای انجام این عمل می گردانند.
در افراد مسن، پوست الاستیسیته کمتری دارد، بنابراین معمولا” به سادگی در اطراف شکل جدید سفت نمی شود. در این موارد علاوه بر لیپوساکشن, عمل های دیگری نیز باید انجام گردد.
آماده سازی بیمار
هیچ نوع آنتی کوگوالانی در طی دو هفته قبل از عمل مصرف نشده باشد
اگر نیاز به بیهوشی عمومی باشد و جراحی در صبح انجام گیرد، بیمار باید از شب قبل ناشتا باشد. در صورت استفاده از بی حسی لوکال نیازی به ناشتا بودن نیست.
از حدود دوماه قبل از عمل سیگار کشیدن باید ممنوع گردد. سیگار کشیدن با گردش خون تداخل دارد و ممکن است ریسک ایجاد لخته خون را افزایش دهد.
عمل
در تمام روشهای لیپوساکشن موارد خاصی است که باید مد نظر قرار گیرند:
قبل از عمل بیمار و جراح در مورد اینکه چه نواحی تحت درمان قرار گیرند و چه نتیجه ای مورد انتظار خواهد بود صحبت نموده و به توافق رسیده باشند.
در روز عمل برگ رضایت عمل تکمیل شود.
حدود یک ساعت قبل از عمل آنتی بیوتیک داده شود.
نواحی مورد عمل در حالیکه بیمار در حالت ایستاده قرار دارد، بر روی بدن مشخص گردند.
بعضی اوقات از نواحی که قراراست عمل شوند عکس می گیرند تا بیمار عکس های قبل و بعد از عمل را داشته باشد.
در اطاق عمل از محلولهای استریل کننده نظیر بتادین استفاده شود.
بی حسی موضعی تزریق می شود و بیمار می تواند آرام بخش خوراکی یا وریدی دریافت نماید.
برشها کوچک و در حد ۳/۱ تا ۴/۱ اینچ هستند.
بیمار IV Line داشته باشد زیرا همراه با چربی مایع نیز از دست خواهد رفت وتعادل بدن باید برقرار بماند.
بیمار تحت مانیتورینگ باشد تا فشارخون، ضربان قلب وسطح اکسیژن خون تحت کنترل باشد.
بیمار به خاطر حرکت کانولا فقط احساس خراشیده شدن و مالش خواهد داشت.
معمولا” بیمار همان روز می تواند بلند شود، راه رفته و به منزل برود، البته در صورتیکه بیهوشی عمومی نگرفته باشد.
بهبود
پس از عمل، تا زمانی که درناژ متوقف شود که بسته به محل حدود چندین روز تا ۲ الی ۴ هفته طول می کشد، بیمار باید از لباس چسب یا بانداژ فشاری استفاده کند.
هر یک تا دو روز باید بانداژ تعویض شود.
درن ها و بخیه ها پس از ۵ تا ۱۰ روز یا هر زما نیکه درناژ تخلیه شود باید برداشته شوند.
درد با داروهای مسکن معمول کنترل می شود.
تورم بعد از دو هفته تا دو ماه فروکش می کند.
خونمردگی ها بعد از چند روز تا دو هفته پاک می شوند.
بی حسی ممکن است چندین هفته ادامه یابد.
بعد از چند روز تا چند هفته بسته به نوع عمل می توان فعالیت را شروع نمود.
نتیجه نهایی یک تا شش ماه پس از جراحی مشخص می گردد، پس از چند روز تا چند هفته که تورم برطرف شود بیمار تغییرات قابل توجهی را خواهد دید.
عوارض جانبی
عارضه جانبی ( Side Effect ) بر خلاف کمپلیکاسیون از جهت پزشکی یک مشکل جزئی و خفیف است، هر چند که می تواند ناراحت کننده و حتی دردناک باشند.
خونمردگی : می تواند در کوتاه مدت دردناک باشد و طی کمتر از چند هفته محو می شود.
تورم : طی یک تا دو ماه به تدریج از بین می رود.
اسکار : بسته به نوع خاص عمل اندازه آن فرق می کند و باید طی چند هفته از بین برود. باقی ماندن اسکار یک مسئله شخصی است و تا حدی به وراثت فرد بر می گردد. در بعضی افراد، بهبود اسکار ممکن است یک سال به طول انجامد.
درد : درد گذراست و با داروهای مسکن معمولی بهبود می یابد.
بی حسی : گاهی اوقات برای چند هفته باقی می ماند.
محدودیت حرکت : بسته به نوع عمل دارد.عوارض احتمالی جدی تری عبارتند از :
واکنشهای آلرژیک به بیهوشی : اکثر موارد لیپوساکشن با بی حسی لوکال انجام می شود، بنابراین از خطرات بیهوشی عمومی اجتناب می شود.
عفونت : هر زمانی که بدن بریده یا سوراخ شود، باکتریها می توانند نفوذ کرده و عفونت ایجاد کنند. در حین لیپوساکشن، سوراخهای کوچک متعددی به عرض تقریبا: ۳/۱ اینچ برای ورود کانولا ایجاد می شود.
آسیب پوستی : اکثر جراحان بر روی لایه های عمقی چربی کار می کنند تا از زخمی شدن پوست علاوه بر زخمهای ناشی از ورود کانولا جلوگیری کنند.
گاهی اوقات ممکن است کانولا بافت زیر پوست را تخریب نماید و به شکل ظاهری لکه دار بر روی سطح پوست تظاهر کند.
نکروز پوستی از عوارض نادر است و پوست ناحیه نکروزه از بین می رود. باکتریها می توانند به این ناحیه تهاجم کنند.
سوراخ شده یک ارگان داخلی : از آنجائیکه کانولا در معرض دید جراح نیست، گاهی اوقات باعث آسیب یک ارگان داخلی می شود، مثل روده ها در حین لیپوساکشن کم، چنین صدمه ای می تواند به کمک جراحی اصلاح شود ولی در موارد نادری ممکن است کشنده باشد.
نا منظمی قوام پوست : گاهی اوقات پوست ممکن است بصورت برجسته و ناهموار به نظر برسد که ناشی از برداشت غیر یکنواخت چربی یا الاسیستی ضعیف پوست می باشد. روند ترمیم در افراد مختلف متفاوت است و در بیماران مسن تر سیر بهبودی آهسته تر و نا کامل تر می باشد.
ترومبوآمبولی و آمبولی چربی : اگر چه لیپوساکشن از نظر ترومبوآمبولی یک جراحی کم خطر محسوب می شود ولی نباید خطر آنرا نادیده گرفت.
سوختگی ها : گاهی اوقات حرکات کانولا می توانند باعث سوختگی های اصطکاکی بر روی پوست یا اعصاب شوند. علاوه بر این، در UAL ، گرمای ناشی از دستگاه اولتراسوند می توانند موجب آسیب پوست یا بافتهای عمقی شود.
مسمومیت با لیدوکائین : در روش فوق مرطوب یا توری که حجم زیادی از مایع تزریق می گیرد و یا در هنگامی که مایع غلظت بالایی از لیدوکائین دارد ممکن است میزان لیدوکائین نسبت به بدن فرد افزایش یابد. مسمومیت با لیدوکائین در ابتدا موجب گزگز و خواب آلودگی و در نهایت تشنج و بدن بال آناختلال هوشیاری و قفسه سینه و تنفسی شود.
عدم تعادل مایعات : چون بافت چربی مقادیر زیادی مایع دارد که در لیپوساکشن برداشته می شود و نیز جراح در حین عمل، بخصوص در لیپوساکشن توری، مقادیر زیادی مایع تزریق می کند خطر بهم خوردن تعادل مایعات بدن وجود دارد. این اتفاق ممکن است بعد از عمل و زمانی که بیمار در منزل است روی دهد. اگر مقدار مایع باقیمانده در بدن زیاد باشد، قلب، ریه ها و کلیه ها تحت تاثیر قرار می گیرند.
يکشنبه 1/10/1387 - 14:48
كودك
عزت نفس در كودكان   
 عزت نفس چیست؟ چگونگی احساس فرد درمورد خویش را عزت نفس می گویند كه می تواند به صورت احساسی مثبت یا برعكس منفی خود را نشان دهد. این احساس از لحظه تولد فرد، در او ایجاد می شود و در مسیر زندگی تجربیات و رویدادهای گوناگون فرد بر آن تأثیر می گذارد . به عبارتی روشن تر تجربیات مثبت و خوشایند او میزان عزت نفس را ارتقا می بخشد و برعكس تجربیات و مسائل ناخوشایند و تلخ و منفی حاكم بر زندگی عزت نفس او را كاهش می دهد. همه والدین دوست دارند كودكانشان شاداب بوده و احساس خوشایندی درباره خویشتن داشته باشند. برای ایجاد این احساس در آنها باید به آنان فهماند كه دوستشان داریم و به آنان عشق می ورزیم و وجودشان برای ما ارزشمند و قابل احترام است. روش های تقویت عزت نفس : ١- فرزندتان را از بدو تولد ببوسید و در آغوش بگیرید. ٢- بر اساس نیاز كودك به او شیر یا غذا دهید. ٣- محیط خانه را طوری برای او امن و خوشایند كنید كه او به راحتی بتواند بازی كند و فعالیت های كودكانه را تجربه كند. ٤- با صرف وقت و توجه به او بفهمانید كه او اهمیت دارد. ٥- بگذارید كودك تان خود كارها و وظایف خویشتن را به تنهایی انجام دهد و اگر در انجام كاری احساس ناتوانی می كند به او فرصت دهید بر این احساس ناتوانی غلبه كند اما هرگز به جای او كاری انجام ندهید. ٦- دوستان او را بشناسید و با آنان ارتباط برقرار كنید. با این روش فرزندتان می فهمد كه به او و دوستانش علاقمندید. ٧- به گفته های او گوش بدهید زیرا او احساس می كنند گفته هایش برای شما اهمیت دارند. ٨- به فعالیت های آموزشی و تحصیلی او علاقه نشان دهید، معلم او را بشناسید؛ در این صورت كودك احساس می كند به فعالیت های آموزشی او توجه می كنید. ٩- در بعضی از فعالیت های او مثل ورزش یا بازی شركت كنید.حتی اگر این فعالیت را دوست ندارید. ١٠- به فرزندتان مطابق با سن او مسئولیت دهید. مانند مرتب كردن اتاق و یا جمع كردن اسباب بازی ها. ١١- هر گز كودك تان را مسخره یا سرزنش نكنید. با این كار عزت نفس وی را نابود می كنید. ١٢- اجازه دهید فرزندتان در كارهای خانه به شما كمك كند، این كار احساس لیاقت را در او افزایش می دهد. ١٣- كودك تان را به انجام مهارتهای جدید تشویق كنید. ١٤- در هنگام تصمیم گیری یا حل یك مسأله ، در پیدا كردن راه حل ها به او كمك كنید اما بگذارید خودش تصمیم بگیرد و راه حل مناسب را انتخاب كند، اجازه دهید در تصمیم گیری های مربوط به خانه به شما كمك كند. ١٥- ثابت قدم باشید، بچه ها باید قوانین رفتار و پیامد عدم رعایت قوانین را بدانند. با آنها در این مورد صحبت كنید. ١٦- اجازه دهید فرزندتان عقاید خود را بیان كند حتی اگر با آن موافق نباشید، با این كار به او نشان می دهید كه عقایدش برای شما مهم است. ١٧- رفتار كودك را از شخصیت او جدا بدانید. اگر رفتاری نادرستی از او سر زد اعلام كنید رفتارش درست نبوده اما خود او را دوست دارید. ١٨- از فرزندتان عكس بگیرید و با همدیگر عكس ها را ببینید ، با این كار او احساس می كند خانواده با ارزش است. ١٩- به گونه ای رفتار كنید كه بچه ها به شما اعتماد كنند. این مسئله از كودكی شروع می شود. زمانی كه نیاز های تغذیه ای او را به موقع بر آورده می سازید، به تدریج با بزرگ شدن او خواسته های منطقی او را نیز پاسخ می دهید. ٢٠- هرگز كودكتان را با دیگران مقایسه نكنید. ٢١- رفتار خود فرزندتان را تأیید كنید. ٢٢- هرگز فرزندتان را با القاب تحقیرآمیزی مثل تنبل، احمق، چاق یا نظایر آن كوچك نكنید. ٢٣- بچه ها را با كتك زدن و خشونت تنبیه نكنید با این كار تنها خشونت را یاد می گیرند. ٢٤- به فرزندتان بیاموزید مؤدب باشد و با او مؤدب باشید. ٢٥- او را به رعایت نظافت و آراستگی تشویق كنید. ٢٦- در نهایت توصیه می شود درمورد رشد و تحول فرزند خود آگاهی های لازم را كسب كنید تا بتواند با شیوه های مناسب تری با آنان رفتار نمایید.world-news
يکشنبه 1/10/1387 - 14:45
دانستنی های علمی
هنوز برای ثروتمند شدن دیر نیست.  
هنوز برای میلیونر شدن (ثروتمند شدن ) دیر نیست. این جمله‌ای است كه هر انسان مشتاق تحول و ثروت می‌باید قدری روی آن توقف كند و به آن بیاندیشد. برای درك ارزش چنین جمله‌ای بهتر است هم اكنون شما خواننده عزیز كه قصد تغییر سرنوشت را دارید روی این جمله تمركز داشته باشید. برای آن كه تمركز شما عمیق و اثر گذار باشد، و آن تحولی را كه می‌باید در شما ایجاد كند،بهتر و حتی لازم است از قانون‌های «سكون و قصد و آرزو» استفاده كنید. این دو قانون طلائی كه پیوستگی همیشگی باهم دارند، راز اصلی و به اصطلاح قدیمی‌ها سرالاسرار همه پیروزیهایی هستند كه بشر طی تاریخ بدست آورده و از این پس نیز به دست خواهد آورد.در حقیقت هیچ كس نمی‌تواند «لحظه تحول» را تجربه كند،مگر آن كه دریك لحظه ویژه ،به دنیای سكون و آرامش وارد شود. زمانی كه پا به جهان سكون و آرامش بگذارید، و اجازه دهید كه همه افكار پراكنده شما متوقف شوند و دنیای خارج را فراموش كنید،در آن موقع می‌توانید آینده نیامده خود را برای همیشه متحول سازید.چون آن لحظات،تصمیم گیری و طرح در قصد آرزوهاست. هر آرزوئی كه در آن لحظه عمیقاً وقلباً در نظر بگیرید همان طرح و نقشه آینده شما خواهد بود، و لذا آن لحظه به بعد شما نیز می‌توانید مطمئن باشید که از ١٠٠٠ قدم آرزو نخستین و مهمترین قدم آن را برداشته‌اید.از آن لحظه به بعد شما «ارابه‌ران سرنوشت خود خواهید بود.یعنی جهان با همه مشكلاتش در دست شما هم چون موم جلوه می‌كند،كه می‌توان به دلخواه آن را تغییر داده. قدم اول : پس برای آن كه شما نیز آن لحظه جادوئی و اسرارآمیز را تجربه كنید، مكانی خلوت را انتخاب نموده و چندین با بدون آن كه آن را بر زبان آورید در ذهن خود بگوئید:«هنوز برای ثروتمند شدن دیر نیست .» یعنی این جمله جادوئی را بطور مكرر و در ذهن خود خطاب به خودتان و تمامی كائنات بگوئید: «هنوز برا ی ثروتمند شدن دیر نیست» وقتی شما جمله فوق را به این نحو به خودتان و به جهان اعلام می‌كنید، روح شما روح جهانی آن را كاملاً دریافت می‌كند و از آن لحظه به بعد ، تمامی كائنات و یا حداقل قسمتی از این كائنات بزرگ به سیام شما گوش می‌كند و از آمادگی شما برای تغییر و تحول آگاه می‌گردد. آیا می‌دانید نام این لحظه چیست ؟شاید درست حدس زده باشید. نام آن لحظه «تقدیر » است و شما خوشبختانه از آن گذر كرده‌اید. یعنی با یك فكر و اندیشه عمیق و یك آرزوی ژرف، لحظه تقدیر را تجربه كردید. احتمالاً شما نیز آن جمله‌های معروف اوپا نیشاد را بیاد دارید كه می‌گوید: آرزویتان هر گونه كه باشد،كردارتان همان‌گونه است. كردارتان هر گونه كه باشد، رفتارتان همان‌گونه است .رفتارتان هر گونه كه باشد، تقدیرتان همان‌گونه است. معنی نهفته در جملات فوق این است كه آرزو و تقدیر و سرنوشت است. البته به شرط آن كه «آرزو» ژرف و بر خاسته از روح باشد. نایلئون هیل در كتاب «Think and grow rich »گام هفتم به سوی ثروت را به اهمیت تصمیم گیری اختصاص داده و می‌گوید:« زندگی ٢٥٠٠٠ زن و مرد شكست خورده را مورد تحقیق و بررسی قرار دادند، و سرانجام از مابین ٣١ عامل شكست و ناكامی این افراد، عامل ناتوانی در تصمیم گیری ، را جزو مهمترین عوامل اعلام نمودند. هیل معتقد است كه عدم تصمیم گیری همان دشمن مشتركی است كه همگی باید بر علیه آن قیام كنیم. شش راه اصلی برای ثروتمند شدن : اگر همه كتابها و مقالاتی را كه در زمینه ثروتمند شدن به رشته نگارش در آمده‌اند، مورد بررسی دقیق قرار دهیم ، سرانجام به ١٤ دستور العمل می‌رسیم كه باعث می‌شود سیبهای طلائی درون سبد را بیابیم . این چهارده راه اصلی عبارتند از: - آرزوی ثروتمند شدن - استفاده از فرصتها - قابلیت و آمادگی برای تغییر وضعیت - استفاده از تخصص - بهره‌گیری از تجربه دیگران - به دنبال نوآوری و موضوعات جدید بودن - استفاده از خلاقیت ناكام - استفاده از دستور العملهای تلقین - رقم مورد نیاز ثروت را از قبل مشخص كردن - كوشش همیشگی و پایدار - از شكست نهراسیدن - دید مثبت داشتن - بهبود روابط اجتماعی و استفاده از مهارتهای عصبی كلامی - رعایت قوانین كائنات باور كنید، همه آنانی كه به ثروت رسیدند، فقط و فقط از همین اصول استفاده كرده‌اند و هیچ پنهان کاری دیگری در بین نیست.در قسمت دوم از این جزوه ، این نویسنده ، گزارشات كوتاه ولی حقیقی از آنانی كه قبلاً در روی « خط صفر» قرار داشتند، و امروز در قلمرو پیروزیها قدم می‌زنند، جهت اطلاع خواننده عزیز جمع‌آوری كرده و با دلیل و برهان ثابت می‌كند كه : «خواستن توانستن است » البته به شرط آن كه قبلاً اطلاعات كافی جمع‌آوری كرده و برنامه ریزی لازم در دست باشد. راه طلایی از همین جا و این گونه آغاز می‌شود فوری به دور و بر خود نگاه كنید، اغلب آنانی كه در مضیقه مالی قرار دارند همیشه نگاه« منفی و نا مساعد» نسبت به پول داشته‌اند. یعنی با گفتار خود نوعی عكس العمل منفی و تدافعی در قبال پول از خود نشان داده‌اند. برای مثال، همیشه و معتقد بوده‌اند كه چرا باید اینقدر برای پول كار كرده آنان پول را چیزی كثیف و ناجور به حساب می‌آورند. خودتان بارها از زبان آنان شنیده‌اید كع می‌گویند: صبح تا شب باید برای پول كار كنیم . این هم شد زندگی؟ و یا این كه شكوه و شكایت نموده و می‌گویند: همه بدبختی‌ها از این پول است. این پول آدم را بیچاره می‌كند اگر شما خواننده عزیز نیز همین تصور را دارید، متأسفانه باید بگویم شما نیز ناچارید با زندگی بخور و نمیر بسازید. در حالیكه این سهم شما نیست. یك سخنران معروف بنام راسل.اج كن ول در یكی از آثار معروف خود كه نام زیتای «كرورهای الماس» را دارد می‌گوید:شما می‌بایست ثروت بدست آورید. چون اصلاً حق ندارید فقیر باشید. زندگی همراه با نداری حتماً بد اقبالی است. از طرف دیگر بدبختی دیگر آن كه همان‌گونه كه شما می‌توانید فقیرانه زندگی كنید،به همان نحو می‌توانید ، ثروتمند باشید. بنابراین این وظیفه اصلی و حتمی ماست كه از راههای شرافتمندانه ثروت پیدا كنیم.یعنی نخستین اصل دستوز جلسه توانگری، آرزوی توانگر بودن است. حتی خداوند نیز توانگری را موهبت و نعمت اعلام نموده است.اگر شما فقر و بدبختی و نداری را موهبت بدانید، برای همیشه از توانگری محروم می‌مانید. شاید بگوئید: خوب این اهمیتی ندارد. بهر حال زندگیم را ادامه می‌دهم. ولی متأسفانه در این ارتباط مشكلی وجود دارد و آن اینكه، اگر شما توانگر نباشید، نمی‌توانید مشكلات خودتان را برطرف كنید ونه مشكلات دیگران را.یكی از نویسندگان عصر حاضر در این مورد سئوالی را مطرح كرده و می‌گوید: اگر در زندگی ما، غذای درست و حسابی، لباس راحت، كاشانه‌گرم و نرم، و رضایت شغلی، امكان آفرینش وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان در عرصه مادی، شادمان بود، و احساس تكامل و رضایت كرد.باور كنید من جمله‌های فوق را بارها خوانده ام، و نتوانسته‌ام هیچ جوابی برای رد آن بیابم. از طرف دیگر، بعضی‌ها حق دارند كه فكر می‌كنند توانگری یك میراث الهی است. به همین دلیل شما نیز هرگز خود را از این میراث محروم نكنید، چون آن حق شماست.باور كنید كه نگاه مثبت به پول و ثروت باعث می‌شود كه از طرق اسرار آمیزی راه‌های بركت وفور پول و ثروت بر روی شما باز شود. برای آن كه قدری از این پدیده اسرارآمیز را تجربه كنید، برای مدتی، این انتظار را در خودتان تقویت كنید و با خود بگوئید: «وضع مالی من تغییر می‌كند، و روزی وثروت، حتی هدایا و پاداش‌های مختلف از همه طرف به سوی من می‌آیند.»حركت را آغاز كنید .اكنون كه طرز تفكر شما تغییر كرده و دیگر نگرش منفی به پول و ثروت ندارید و قبول كرده‌اید كه توانگری نیز بخشی از تعالی و برتری كیهانی است، می‌بایست حركت را آغاز كنید و آن حركت بسوی « ثروتی مشخص است». برای آنكه به توانگری دست یابید، باید قبول كنید كه «هنوز دیر نشده است.» و شما باید هر چه سریعتر اقدامات مثبت را آغاز كنید. اقدامات مثبت عبارتند از - جمع آوری اطلاعات در مورد روشهای كسب ثروت- بكار بستن دستورالعملهای كامیابی- پایداری و از شكست نهراسیدن .
يکشنبه 1/10/1387 - 14:44
خواستگاری و نامزدی
معجون خوشبختی  
استرنبرگ طی پژوهش های خود به اصولی دست یافته كه معتقد است این اصول از عناصر اساسی روابط رضایتبخش زناشویی بوده و در اكثر خانواده های موفق، جریان داشتند چنین قواعدی در روابط و تمایلات همسران قابل ردیابی و شناسایی است. او بر اساس نتایج پژوهش های خود به همسرانی كه خواهان روابطی رضایتبخش تر و پربارتر هستند توصیه می نماید تا با به كارگیری آگاهانه این فنون و قواعد بر غنا و صمیمیت روابط خود بیفزاید و برقراری روابط مطلوب را هنر و مهارتی تلقی كنند كه همچون هر هنر و مهارت دیگری تحقق آن نیازمند یادگیری، تمرین، تلاش و پیگیری جدی است. استرنبرگ می گوید: همسران موفق فعالانه در پی شناسایی علایق، احساسات و نیازهای شریك زندگی خود هستند، این تلاش علاوه بر آن كه موجب خواهد شد تا طرف مقابل احساس كند كه همسرش برای او و نیازها و حالاتش احترام و ارزش قائل است، این قدرت را به فرد می دهد تا یك پیش بینی از علایق و حالات همسر خود داشته باشد كه این خود موجب می شود تا فرد بتواند در راستای ارضای نیازها و علایق شریك خود گام بردارد و موجبات شادی و رضایت خاطر او را فراهم كند حتی پیش از آن كه همسر،مستقیماً تقاضایی را مطرح كرده باشد. شركای موفق به موقع در رفتار و حالاتشان تغییرات متناسب را ایجاد می كنند، آنها در روابط خود انعطاف پذیر و سازگارند. تنها با انعطاف پذیر بودن است كه همسران می توانند به طور موفقیت آمیز با چالش ها و مقتضیات و فراز و نشیب های اجتناب ناپذیر روابط زناشویی به طور موفقیت آمیز رو به رو شوند. شركای موفق برخوردار از حد مطلوبی از خود شناسی هستند، آنها با خود صادق اند و شناخت مطلوبی از نقاط قوت و ضعف خود دارند، بی تعصب و سوگیری به داوری افكار و اعمال و انگیزه های خود می نشینند و فلسفه و اهداف سالم و مشخص برای زندگی خود دارند. شركای موفق برای یكدیگر و رابطه شان ارزش و اهمیت بسیار قائلند و یكدیگر را همانگونه كه هستند می پذیرند در عین حال كه همواره در صدد رشد و ارتقا و تصحیح و شكوفایی هر چه بیشتر شخصیت خود و همسر خویش هستند. آنها به واقعیت یكدیگر عشق می ورزند نه به چهره های ایده آل یافته و پرداخته ذهن خود. یك همسر و رویایی و بینقص است، واجد تمام ویژگی های مطلوب و برتر، اما چنین موجودی غالباً تنها در ذهن می تواند وجود داشته باشد نه در واقعیت. شما می توانید عاشق یك فرد كامل و بی نقص شوید، روابطتان چند صباحی ادامه می یابد، سعی می كنید همچنان تنها صفاتی برتر و كامل را در او ببینید، اما دیر یا زود بادكنك وهم شما خواهد تركید و شما با واقعیات شریك خود آشنا خواهید شد و آن موقع ممكن است خیلی ناامید و پریشان شوید، نه الزاماً برای این كه او یك انسان است مثل همه انسان ها و مثل خود شما، با نقاط قوت و ضعف خاص خودش. شركای موفق همواره در جهت ایجاد تغییرات مثبت در خود و دیگری وزندگی مشتركشان تلاش می كنند، همواره در جهت تفاهم و همدلی بیشتر گام بر می دارند و در عین حال سعی می كنند موارد تغییر ناپذیر و نامطلوب موقت یا دائم را با صمیمیت و هوشمندی، تحمل پذیر كرده و با پذیرش آنها و در پیش گرفتن رویكردی عاقلانه و سالم مانع مضاعف شدن مشكلات و مسائل در زندگی مشترك خود شوند. شركای موفق با یكدیگر صادق و راحت هستند. همه ما اشتباهات و نواقصی داریم اما اغلب، مایل به پذیرش آنها نیستیم. گاهی دروغ گفتن و تحریف واقعیت، به جای روراست بودن سهل تر و ساده تر به نظر می رسد اما مسئله این است كه این عناصر می توانند تهدیدی برای سلامت روابط و كیفیت آن به شمار آیند، البته در عین حال طرفین باید ظرفیت برخورد صحیح و عاقلانه و رشد یافته با مسائل مطرح شده توسط طرف مقابل را نیز در خود گسترش دهند تا همسر از صادق و روراست بودن با شریك خود احساس نگرانی و ناراحتی نكند و مطمئن باشد كه تصحیح و تعدیل و داوری افكار، رفتارها و رویدادها در چارچوب منطق و توافقات و اهداف مشترك صورت خواهد پذیرفت. زندگی مشترك باید محیطی باشد كه طرفین در بستر آن ضمن ارضای سالم نیازهای معقول و بهنجار، دوشادوش یكدیگر در راستای خود شكوفایی، زایندگی و تمامیت گام بردارند و این میسر نمی شود جز در فضایی آكنده از اعتماد و اطمینان متقابل. وقتی شما می بینید كه در موقعیتی می توانید با یك دروغ موضوع را فیصله دهید، اگر این كار را بكنید ممكن است بعد به گفتن دروغ عادت كنید یا اصلاً در موارد بعدی به خاطر دروغ های قبلی مجبور به گفتن دروغ های بیشتر و بزرگ تری شوید و به این ترتیب است كه به تدریج رابطه شما به یك رابطه سطحی و بی محتوا تبدیل می شود و هنگامی كه دو شریك در چنین فضایی با یكدیگر تعامل می كنند رابطه را فاقد غنا و معنای واقعی احساس می كنند چرا كه رابطه دیگر فاقد عمق و اعمتاد و اطمینان لازم شده است. شركای موفق اوقات خوشی را با همكاری در یك كار مشترك یا گردش و تفریحی صمیمیانه یا هم صحبتی با هم سپری می كنند، از كنار هم بودن احساس رضایت و راحتی و آرامش می كنند و به جای منتظر ماندن برای اوقات خوش، خود آن را خلق می كنند. در عین حال آنها می دانند كه زندگی همواره خوشی و راحتی و كامیابی و توافق نیست و اختلاف نظر و مشكلات و ناكامی ها نیز اجزای اجتناب ناپذیر زندگی واقعی اند و گاهی به این واقعیت در این وهله ها نیز سعی می كنند تا حد ممكن برخورد معقول و رشد یافته ای داشته باشند و حتی به مسائل به عنوان فرصت هایی برای رشد و تحول بنگرند. در واقع یعنی شما می توانید در عین حال كه كاملاً صادق و خیر خواه و عاقل هستید در روابطتان شاهد ایجاد و رشد مشكلات و مسائلی باشید اما با برخورد صحیح با آنها و نگریست به آنها به عنوان فرصتی برای تطابق و رشد متقابل، حتی باعث بروز نیرومندتر شدن و عمیق تر شدن رابطه تان شوید. نهایتاً این كه شركای موفق با شریك زندگی خود همان گونه رفتار می كنند كه مایلند او با آنها رفتار كند، تلاش در جهت تحقق این نگرش، در ایجاد همدلی و درك متقابل كه لازمه رابطه عاشقانه موفق و پایدار است بسیار كمك كننده و موثر خواهد بود.
يکشنبه 1/10/1387 - 14:42
خواستگاری و نامزدی
3 اشتباه در برقراری رابطه و راه حل 2 مسئله  
 اسـرار بـرقـراری یك رابـطـه مـؤثـر چـیـست؟ چـگونـه یك زن آنچیزی را كه میخواهد بدست می آورد در حالیـكه شـریـك زنـدگیش را نیز به خواسته اش میرساند؟ بگذارید نگاهـی داشته باشیم به سه مشكل اصلی كه اكثر زوج هـا بـا آن دست به گریبان میباشند و ببینید چگونه میتوان آنها راحل نمود.اشتباه 1: ایجاد ارتباط برای زیر نفوذ خود قرار دادن و زرنگیگاهی اوقات ما یك رابطه را برای بدست آورن خواسته هایمان آغاز می كنیم خواه طرف مـقابـل تـوانایی برآوردن آن را داشته باشد و خواه نداشته باشد. قـهـر مـی كنـیم، اخــم می كنیم، تهدید میـكنیم، چاپلوسی میكنیم و آنچه در تـوان داریم برای ایجاد احساس ناراحتی در طرف مقابلمان انجام می دهیم. این نـوع رفـتـار، گـرچـه مـمـكن اسـت بطور موقتی مؤثر باشد، اثر بسیار ناگواری در طولانی مدت بر سلامـت رابـطه خـواهـد گذارد. آن را رها كنید، برای خواسته و پیشنهادات نفر دیگر احترام قائل گردید. اگر او نمی تـواند خواسته شما را برآورده كند، ببینید میتوانید خودتان آن را به خود بدهید.اشتباه 2: ایجاد ارتباط برای فریب دادنبا اینكه نیازی به گفتن ندارد، این یكی از خطرناكترین انواع رفتـار اسـت كـه بـسیـاری از رابطه ها را نابود می كنـد. دروغ هـا، گـزافه گـویـی ها، بازی دادن ها و نیرنگهای متداول همگی باعث پریشانی و رنجش میــگردند. آنها بنیان رابطه را به لرزه درآورده و در نهایت شكافی عمیق در اعتماد بوجود می آورند. نسبت بـه خـطر آن هـوشیـار بـوده و پیش از اینكه آغاز شود متوقفش سازید. اگر این چیزی است كه برای شما آشنا بنظر میـرسـد، ابتدا آنرا در رفتارهای خودتان مورد سنجش قرار دهید. اگر صادق و رك باشید، دیگر مایل به پذیرش فریب دیگران نخواهید بود. در روابط خود راستی و درستی را پیشه كنید.اشتباه 3: ایجاد ارتباط با پیغامهای متناقضپـیـامـهای متناقض -- چیزی را گفتن و چیز دیگری را انجام دادن -- یك فـرم بـسیـار رایــج فریب و نیرنگ می بـاشد. همچنـین ایـن مـی تواند بـصورت قـول دادن لفـظی یـا عـملی و انجام ندادن آن دربیاید. پیغامهای متناقض باعث پریشانی بسیار میگردند. همیشه به اعمال فرد توجه نمایید. معـمولا اعمال نـسبت بـه گـفتـار هـمتـرازی بیـشتری با حقیقت دارنـد. اگـر گـفتـارشـان بـا اعـمالـشان در تناقض بود، آنچه كه گفته می شـود را نـادیـده پـنـداریـد. درك كنید كه شخص دارای تعارض بـوده و اجازه ندهـیـد شـمـا را نـیـز دچــار آن احساس نماید.راه حل های دو مشكل اصلی در روابطهیچ رابطه ای بدون برقراری ارتباطات مؤثر دوام زیادی نخـواهـد آورد. مـا در سـراســر روز صحبت میكنیم (و گوش می دهیم )، اما تنها بخش كوچكی از ارتباط ما بصورت گفتاری رخ میدهد. بیشتر اوقات تصور می كنـیم كـه دیـگران گفته های ما را گوش داده و متوجه می شوند، اما عمدتا این موضوع صــحت ندارد. اغلب شخص دیگر در حال اندیشیدن به آنچیزی ایست كه میخواهد در جواب صحبتهای شما بگوید، و نوعی خیالپردازی كه هیچ ارتباطی به موضوع مورد بحث ندارد را در ذهن خود می پروراند. هنگامیكه نزاع میكنیم، می خـواهـیـم بیـش از پـیش فـهمیده شویم و واژگان همانند تیر به جلو و عقب به پرواز درمی آیند. در این شرایط، تجزیه و تحلیل مسئله میتواند دور از ذهن گردد.بنابراین اسرار ارتباط مؤثر چیست؟ بـه دو مشكل اساسی در ارتـباطـات و نحوه حل آنها توجه نمایید. بعد از این مرحله خواهید توانست پایه های بهتـرین نـوع رابـطـه ای كـه تــا بحال تصورش را میكردید را بنیان نهید.مشكل اول: می خـواهید حـق را بـخود داده و ثـابت كنید كه دیگری در اشتباه استپیش از آنكه بتوانید یك ارتباط مؤثر را آغاز كنید، باید نگاهی موشكافانه بـه قصد و غرض خـود بـیندازید. آیا برای اینكه توسط دیگران فهمیده شوید ارتباط برقرار می كـنـیـد، بـرای بدست آوردن خواسته ها، یا هدف دیگری را فرا سوی سخـنـانـی كـه در حـال بـیـان آنها هستید دنبال میكنید؟ بسیاری از زوج ها به مرحله ای میرسند كه فقط میخواهند ثابت كننده حق با آنها بوده و نـفــر دیـگر در اشـتـباه است (و همیشه اینطور بوده است). این نـوع رابطه همانند نبرد می ماند. این سخنان مملو از خشـم و سـرزنش بـوده و سـبــب میگردند نفر دیگر احساس كوچكی نـمـایـد. حرف های رد و بدل شده در چنین رابطه ای هرگز گوش داده نمیشوند. هرچند كه آنچه با صدای واضح و بلند خوانده میشود خشم و عدالت موجود در فراسوی مراودات است. جهت رفع این مشـكل، تصمیم بگیرید همدیگر را سرزنش نكنید و به صحبتهای یكدیـگر بـا خـلوص نـیـت گـوش دهید. تصمیم بگیرید كه درصدد ثابت كردن چیزی برنیامده و در عوض راهی برای ایجاد یك پـل بـرای درك مـتـقابل پیدا نمایید. این تصمیمات در موفقیت یك رابطه بسیار مفید واقع خواهند شد. مشكل دوم: قادر نیستید به حرفهای طرف مقابل گوش دهیدبیاد داشته باشید كه یك ارتباط فقط از صحبت كردن تشكیل نشده بلكه شـامل شنیدن و گوش دادن به آنچه كه در حال بیان است نیز میباشد. ما میتوانیم كارهای زیـادی برای آموختن هنر گوش دادن انجام دهیم، امـا بـرای آغـاز، بـسیار مـهـم اســت كه بدانیم اگر فـردی بخـواهـد نـقطه نـظرات خـود را كــنار گذاشته و حقیقتا آماده دانستن درون و افكار دیگران گردد، آنگاه از روی صداقت آنچه كـه در حال گفتن است را فقط باید "بشنود." این كار خیلی هم آسان نیست. بسیاری از ما آنچه كه میشنویم را بسرعت تعبیر و تفسیر كرده و آنرا در یك شكاف آماده قرار می دهیم. برخی صحبتها را تحریف می كـنند. برخی تظاهر به گوش دادن میكنند درحالیكه سرگرم افكار خود هستند. یك راه حل بــرای ایــن مشكل آن است كه برداشت خود را از صحبتهای دیگران بــرای آنـها تكرار نمایید. بگذارید بدانند كه ارتباطات آنها چگونه درون ذهن شما تفسیر می گـردند. اجـازه دهـیـد دیــگران پـیغامـهای خــود را با استنباط شما منـطق سازند. و در نهایت، راغب حقیقی شنـیـدن منظور آنها باشید.
يکشنبه 1/10/1387 - 14:41
بیماری ها
   مکملهای ویتامینی خوب یا بد؟اعتقادی میان برخی افراد مرسوم است مبنی بر اینکه اگر مکمل‌ها خطرناک بودند و برای انسان ضرر داشتند به فروش نمی‌رسیدند.
بنابر قانون، یک مکمل شامل ویتامین، مواد معدنی، گیاه یا مشتقات گیاهی یا اسید آمینه است. در صورتی که یک مکمل بخواهد به صورت خوراکی عرضه شود باید به عنوان یک مکمل برچسب‌دار به شکل قرص، کپسول، پودر، ژل نرم،‌کپسول ژله‌ای یا مایع باشد و نبایستی به عنوان یک غذای مرسوم یا نوعی خوراکی یا غذا ارائه شود.مسوولیت تضمین اینکه اطلاعات مندرج در برچسب مکمل‌ها درست بوده و گمراه‌کننده نباشد و بی‌خطری ترکیبات مکمل‌ها، به عهده تولیدکنندگان این مکمل‌های غذایی است.اطلاعات و شواهد متفاوتی در مورد مفید یا مضر بودن مکمل‌ها موجود است.
اگر چه در گذشته عموم مردم پذیرفته بودند که نیازهای تغذیه‌ای باید تنها با یک رژیم سالم تامین شود، ویلت و استامبر در سال ???? این پرسش را مطرح کردند که چه کسی باید مکمل ویتامینی مصرف کند؟ چه مقدار مصرف کند؟ و آیا اصولا مکمل‌ها بی‌خطر هستند؟
این پرسش‌ها براساس مطالعاتی تطبیقی و براساس مشاهدات بودند. آنها خاطرنشان کردند که مطالعات اخیر، همانند مطالعاتی که نشان می‌داد مکمل اسید فولیک قبل و در ابتدای بارداری می‌تواند به شکل بارزی شیوع نقایص لوله عصبی در جنین را کاهش دهد، با آموزه‌های فعلی، حداقل در برخی موارد تناقض دارد.مثال دیگر دخالت ویتامین
D در وضعیت استخوان است. به شکل واضح سالمندان و جمعیت جوان‌تری که در معرض نور خورشید قرار نمی‌گیرند به استفاده از مکمل ویتامین D محتاج هستند. زیرا ویتامین D سلامت استخوان‌های آنها را با کمک فسفر و کلسیم حفظ می‌کند.
از طرف دیگر نه‌تنها مکمل‌های کاروتنی خطر سرطان ریه را در افرادی که سیگار می‌کشند کاهش نمی‌دهد بلکه ممکن است باعث افزایش آن نیز شود. به علاوه استفاده مداوم از ???? واحد بین‌المللی مکمل‌های ویتامین
A ممکن است برای سلامت طولانی مدت استخوان در زنان مضر باشد.
چیزی که به مسمومیت ویتامینی موسوم است در حالی که مقادیر بیش از این در بسیاری از مکمل‌های مولتی‌ویتامین و مواد معدنی یافت می‌شود. نکته مهم دیگر افزایش دریافت ویتامین‌های محلول در چربی است.
ویتامین‌های محلول در آب یعنی ویتامین
C و گروه ویتامین‌های B در صورتی که تا حدودی بیش از مقدار نیاز مصرف شوند توسط کلیه‌ها دفع می‌شوند. با این حال افزایش بیش از حد همین ویتامین‌ها می‌تواند بر بار کلیه افزوده و در درازمدت اثر نامطلوبی بر این اندام حیاتی بگذارد.
اما ویتامین‌های محلول در چربی (
A، E، K و D) به شکل‌ دیگری جذب و دفع می‌شوند و مصرف بیش از حد آنها اثرات خطرناک‌تری خواهد داشت. بنابر همین موارد یک ماکسیمم دریافت برای این ویتامین‌ها و برخی عناصر در نظر گرفته‌اند که مصرف بیش از آن مقادیر در طول یک روز می‌تواند خطرساز باشد.
با این حال مصرف مولتی‌ویتامین روزانه با اجزای ویتامینی که بیش از میزان دریافت مرجع رژیمی نباشد برای بیشتر بزرگسالان به‌ویژه زنانی که احتمال بارداری آنها هست،‌ سالمندان و برخی کودکان نارس البته با تشخیص پزشک معقول است.
نکته دیگر در مورد کاربرد موضعی ویتامین‌ها است.
اگر چه کاربرد موضعی اسید رتینوئیک و سایر اشکال ویتامین
A برای درمان آکنه (جوش صورت) از سه الی چهار دهه پیش رواج داشته است اما بعضی از صاحبنظران اخیر معتقدند که استفاده منظم از فرآورده‌های مراقبت پوستی مانند ضدآفتاب‌های حاوی آنتی‌اکسیدان (شامل ویتامین A، E و C) می‌تواند پوست را در مقابل واکنش‌های اکسیداتیو مانند اشعه ماورای بنفش حفاظت کند.
استعمال آلفاتو کوفرول (شکلی از ویتامین
E)، رتینول و رتینال (اشکال ویتامین A) می‌تواند موجب افزایش این ویتامین‌ها در اپیدرم (لایه خارجی پوست) شوند که البته این ویتامین‌ها به‌طور طبیعی هم در آنجا وجود دارند. به نظر می‌رسد اثرات کاربرد موضعی ویتامین E به ظرفیت آنتی‌اکسیدان و جذب اشعه ماورای بنفش مربوط باشد. ویتامین E و A به دلیل خواص فیزیکی خود اشعه ماورای بنفش را جذب می‌کنند. احتمالا در این میان، ویتامین C از اکسیده شدن سایر آنتی‌اکسیدان‌ها جلوگیری می‌کند.
ویتامین‌های
C و E موضعی از پراکسیداسیون ایکوزاپنتانوئیک اسید (EPA) که یک اسید چرب ضروری در پوست است نیز جلوگیری می‌کنند که EPA نیز خود محافظ پوست در برابر اشعه ماورای بنفش است.
در مطالعات دیگری مشخص شد مصرف موضعی و خوراکی ویتامین
E آسیب پوستی حاد و مزمن و بروز سرطان پوست را در موش کاهش می‌دهد.
البته نوع ویتامین و دوز مصرف آن هم مهم است. طبق یافته‌هایی دیگر مشخص شد شکل استر پایدار ویتامین
E نه‌تنها از سرطان پوست ناشی از نور در موش‌ها نمی‌کاهد بلکه احتمال آن را بالا می‌برد. مطالعه‌ای دیگر نیز نشان داد که تنها آلفاتوکو فرول (شکلی از ویتامین E) باعث حفاظت پوست موش در برابر آسیب ناشی از نور می‌شود.
اگرچه مطالعات انسانی نیز اثرات آنتی‌اکسیدان‌های طبیعی و مصنوعی را در حفاظت از پوست نشان داده‌اند اما نقش آنها در پیشگیری از سرطان به خوبی شناخته‌شده نیست.در مورد استفاده از ویتامین
E‌موضعی در درمان زخم‌ها و بهبود ظاهر زخم باید احتیاط نمود. زیرا طبق یک مطالعه ویتامین E موضعی نه‌تنها وضعیت زخم را از نظر زیبایی بهتر نمی‌کند بلکه باعث افزایش بروز درماتیت تماسی (التهاب پوست) می‌شود.مع‌الوصف مصرف بسیاری از مکمل‌ها بخصوص مکمل ویتامین E، ویتامین A، ید،‌کلسیم و امثالهم به شکل خودسرانه می‌تواند اثرات حتی جبران‌ناپذیری داشته باشمنبع: http://navaee.parsiblog.com/583464.htm 
يکشنبه 1/10/1387 - 14:38
بیماری ها
فنون ریلاكس تراپی: تخیلات ذهنی آرام بخش ● تصورات و تخیلات الگوهای ذهنی هستند كه بر كنش و رفتار هر شخص اثر مستقیم دارد كه حالات روحی، شخصیت و حساسیت هر فرد را در بر می گیرد. ● الگوهای ذهنی ناهماهنگ شخص از خود نسبت به محیط می تواند حالات روحی او را دچار اختلال و شخص را حساس و شكننده كند و در اثر كمترین استرس دچار تنش و بیماری های روان – تنی شود. ● یك تصور عمیق از الگوی ذهنی مناسب می تواند یك شخصیت برتر را با اعتماد به نفس و تسلط و مقاوم نمودن روح ، در اعماق وجودمان شكل بدهد. همواره شخص با یك دید برتر می تواند بر امور تسلط  داشته باشد و این اعتماد به نفس موجب آرامش روانی شخص شود. ● الگوهای ذهنی ایجاد شده در ذهن، بستگی به موقعیت اجتماعی و دگرگونی های محیطی و حتی وضع ظاهری و در نهایت تفسیر ما از زندگی دارد و خلق این الگوهای ذهنی در ارائه تنش و آرامش مؤثر است. ● قوی ترین قوه "مخیله"  است زیرا بدون وقفه و 24 ساعته حتی بدون حضور محرك كار می كند و اثرات عمیقی در نگرش و تفكر و حالات روحی ما دارد. ● درد و درمان بستگی به امید و دید مثبت  و منفی شخص دارد زیرا در دید منفی و ناامیدانه، حالات درد و بیماری ما تصوارت رنجوری بدن ملكه ذهن می شود و در دید مثبت شفا و سلامت و تندرستی ملكه ذهن می گردد. ● ملكه ذهن مثبت یا منفی به اعماق درون نفوذ می كند و در آن صورت خواسته یا ناخواسته اعمال بدن را تحت تأثیر قرار می دهد. ● برای ورود الگوهای ذهنی به اعماق درون، باید در حالات خلسه و از خود بی خود شدن قرار گرفت و هر چقدر عمر خلسه بیشتر باشد الگوهای ذهنی شدید در اعماق درون حكاكی می شود. ● ارسال الگوهای ذهنی شدید در اعماق درون به دو صورت امكان پذیر است : الف) طبیعی : مانند عشق، ایمان، ترس، دعاهای شبانه ، ...  ب) مصنوعی : فیكس چشمها، بی حسی عضلات، بی حركتی بدن و ... ● برای كسب آرامش روحی بعد از ریلكس تن،  باید به تخیلات و امیدها  و آرزوها و خاطرات شیرین پرداخت تا روح ارضا شود. تصور زیارتگاه ها و اماكن مقدس به روح آرامش عمیق تری می دهد. ● در تصورات و تخیلات دسترسی به غیرممكن ها روح را ارضا می كند و یك شخصیت برتر در بازسازی و تكامل روحی می شود و در نهایت موجب تقویت و آرامش روحی می گردد. ● "تصورات" می تواند  یكی از قوی ترین اثرات آرامش را داشته باشد زیرا می توان در هر موقعیتی این تكنیك را به كار گرفت. فنون ریلكس تراپی: بیوفیدبك آرامشbio-feedback● بیوفیدبك حالتی است كه شخص آگاهانه به حالت ها و احساسات قبلی خود برگشت می نماید تا بتواند احساسات خود را عمیقاً درك كند و آنها را تحت كنترل ارادی خود بگیرد. ● در مغز مراكزی وجود دارد كه نسبت به احساسات برانگیخته می شود تا بتواند هماهنگی لازم را برای برقراری تعادل ایجاد كند . برای هماهنگی دقیق تر درون و برون این مراكز معكوس یا متضاد دارند كه نسبت به احساسات متضاد برانگیخته می شود، مانند سیری، گرسنگی، خشم و شادی، سرما و گرما؛ مغز با توازن این دو مركز، توازن و تعادل را ایجاد می كند. ● برای توازن و تعادل روحی و جسمی باید بتوان این احساسات را به صورت ارادی و خود آگاهانه بیدار كرد و افزایش یكی از این دو حس متضاد به حالت توازن و آرامش روحی رسید. ● برای بیداری احساسات باید در حافظه این احساسات را بایگانی و نگه داشت تا در صورت لزوم با بیداری یكی از دو حس متضاد بتوان حالات تعادل و آرامش را ایجاد كرد. ● بعد از بیداری احساسات می توان احساسات خوشایند را تقویت و احساسات ناخوشایند را كمی تضعیف كرد تا احساس نشاط و آرامش دائمی برقرار شود. ● برای بیداری احساسات و حالات روحی باید ابتدا چرخش آگاهی به احساسات فیزیكی و یا احساسات فعلی كرد. سپس مرحله به مرحله احساسات قلبی را بیدار كرده و آنها را در حافظه ذخیره كرده تا در صورت لزوم بتوان با دسترسی به حافظه احساسات مورد نظر را بیدار كرد. ● گاه احساسات به صورت سمبلیك در ضمیر ناخودآگاه نقش می گیرند و برای كنترل این احساسات می توان به عمل خواسته یا نیت كردن احساسات سمبلیك را بیدار كرد و آنها را تحت كنترل در آورد. ● بیوفیدبك در چهار مرحله است بعد از تسلط كامل در هر چهار مرحله می توان به سرعت احساسات را در هر موقعیت بیدار نموده و جسم و روح را تحت كنترل گرفت و نهایتاً به تعادل روحی و آرامش رسید. ● برای كنترل بهتر احساسات متضاد باید به صورت تسلسلی و پشت سرهم بیدار شوند تا وجه التفاوت این دو حس بهتر درك شده و راحت تر بتوان آنها را بیدار و ایجاد توازن و تعادل روحی كرد. ● تمرینات ابتدا باید با حوصله و دقیق سپس رفته رفته با سرعت بیشتر انجام شود و با تكرار تمرین می توان دو احساس متضاد را در حافظه حكاكی كرد و به سهولت آنها را به یاد آورد و كاملاً به شكل واقعی و حقیقی آنها را بیدار كرد. ● با گسترش آگاهی بر احساسات واقعی و حتی كاذب می توان به كنترل شدیدتری رسید به طوری كه اعمال خارق العاده را با كنترل ذهنی به انجام رساند و این است اسرار كار یوگیها؛ فنون ریلاكس تراپی: آرامش متعالی● كم و كیف انرژی روحی یا روانی موجود زنده نقش به سزایی در سرنوشت سلامتی و یا بیماری داشته به طوری كه برای تعیین كیفیت سلامتی می توان از دستگاه مخصوص برای مشاهده اشعه یا هاله های نورانی اطراف موجود زنده استفاده كرد. ● میزان قدرت انرژی و رنگ هاله می تواند نوع بیماری را مشخص كرده و حتی بیماری هایی كه در آینده رخ خواهد داد و این كه سیر بهبودی چگونه خواهد بود را نشان می دهد. ● اثبات انرژی روانی و هاله های اطراف آن و ارتباط آن با نوع سلامتی و بیماری نشانگر آن است كه بیماری روانی موجب بیماری جسم می شود. به همین منظور برای سلامت و بهبودی جسمی باید به سلامت و بهبودی روحی توجه شود. ● برای سلامت و بهبودی روح باید به آرامش متعالی و عرفانی رو آورده و با تكیه به منبع آرامش كه خداوند سبحان است موجب آرامش روح و تسلی خاطر شده و در نهایت موجب بهبودی بیماری جسمی می شود. ● بهترین طبیب روح و مشوق ازلی و ابدی و بهترین درمان، عشق درمانی و بهترین دارو ذكر و دعاست به طوری كه معالجه گراف روحی نیز معتقدند آنها وسیله ای بیش نیستند شفا و درمان از طرف خدا می آید. ● برای كسب آرامش روحی به طور كلی دو عمل باید انجام داد: الف) تقویت قدرت روحی و روانی ب) دمیدن روح پاك برای هدایت قدرت روحی و روانی. ● نفوذ شخصی علامت قدرت روحی و روانی است كه گاه با آرامش ظاهر موجب تقویت روحی و اعتماد به نفس خود می شویم كه این عمل اثر كوتاه مدت دارد كه گاه با افزاش قدر واقعی با نفوذ كلام و قدرت رفتاری بر دیگران تسلط پیدا كرده و باعث افزایش اعتماد به نفس واقعی شده كه اثر درازمدت را دارد و اگر هر دو با هم باشد بهتر است زیرا موجب آرامش روانی دائمی می شود. ● انتقال آرامش به دو صورت میسر می شود. الف) ارادی: با ایجاد تمركز فكر و دعا و ... ب) غیر ارادی الگوهای مغزی و احساسات یكسان انتقال آرامش از طریق انرژی روانی انجام پذیر است و ربطی به بُعد مكان و زمان ندارد این انتقال از نوع روحانی و معنوی است. ● بعد از سیر صعودی در تكامل انسانیت و قرب به خداوند رفته رفته انرژی روحی و روانی او در جهت صفات پسندیده و اخلاقی قوت می گیرد و در همین اثناء میزان انرژی و رنگ هاله به شكل بهتر تغییر پیدا می كند و به رنگ های آبی، سبز و سفید در می آید، به طوری كه رنگ هاله علما و ائمه سفید است و موجب درخشش و روحانیت چهره آنها نیز می شود و با دور شدن از خداوند هاله سیاه شده و رنگ چهره نیز از حالت درخشندگی خارج شده و به تیرگی می گراید. ● برترین قوه عشق پاك است، عشق آلودگی های درونی را می زداید و موجب تسكین روح شده و موجب پیوند با خدا گشته و با ایجاد وحدت آرامش اعجاز انگیزی تمام وجودمان را فرا می گیرد. ● از دیدگاه عرفان درد به خودی خود معنا ندارد. درمان درد، درمان نفس بیمار است برای رسیدن به آرامش باید نفس بیمار خود را معالجه كنیم و از طرفی از هوی و هوس ها دور شویم وگرنه آرامش روحی میسر نخواهد شد باید از روح پلید دوری جویید و به روح پاك و مقدس عرفانی برسیم. ● برای معالجه نفس بیمار باید هر دم مراقب حال و هوای خود باشیم تا افكار پلید نفوذ پیدا ننماید برای این منظور باید دائم ذكر بگوییم و به روح ملكوتی پیوند بخوریم و به آرامش حقیقی برسیم و برای مراقبه كلاسیك یا مدیتیشن می توانیم در محلی ساكت، راحت و صاف و كشیده بنشینم و خیلی آرام و موزون و كشیده ذكری  را بر زبان جاری كنیم و بعد از دقایقی از یك احساس آرامش باید همیشه در هر حال مصلحت و مشیت خداوند را سر لوحه كارهایمان كرده و به آن رفتار كنیم. فنون ریلاكس تراپی: آرامش كاربردی● هدف از آرامش كاربردی به كارگیری تمام فنون ریلاكس در هنگام روبرو شدن با موقعیت های نابهنجار است. به طوری كه اكثر افراد بعد از بهبودی و با قرار گرفتن در موقعیت های اضطراب زا مجدداً دچار تنش و بازگشت بیماری خود می شوند، بنابراین با به كارگیری آرامش كاربردی می توان خود را با جامعه هماهنگ كرد و به آرامش دائمی رسید. ● به كار گیری فنون آرامش كاربردی در اشخاص متفاوت خواهد بود كه بستگی به حساسیت های فردی و تنش های حاصله دارد. ولی به طور كلی فن به كارگیری مرحله به مرحله در شكل ساده شروع شده و به مراحل پیچیده ختم می شود. ● برای درك چگونگی شروع و ادامه این تمرین باید ارزیابی دقیقی از خود داشته باشیم و حالات روحی خود را نسبت به موقعیت های متفاوت دسته بندی كرده و از شكل ساده تا پیچیده نمره گذاری كنیم و بعد از راحت ترین موقعیت شروع به مشكل ترین موقعیت پر تنش برای رفع حساسیت زدایی اقدام كنیم. ● برای ارزشیابی باید حالات روحی فعلی و گذشته خود را با كمك گرفتن از دوستان مورد سنجش قرار داده و آنها را دقیق یادداشت كرده و بعد با حدس و گمان علل حالات روحی خود را مشخص كنیم. ● بعد از ارزیابی باید سعی كنیم با ارائه منطق راه حل مناسبی برای معمای درونی پیدا كنیم  و با تجزیه و تحلیل دقیق پنهان  به علل بدست آمده پرداخته و با راه حل مناسب نهایت كار را در نظر بگیرم. این امر موجب آن می شود كه ؟؟؟ پنهان از اعماق درون بیرون آمده و به خود آگاه برسد همین امر موجب تخلیه و آرامش روان می شود. ● بعد از مشخص شدن نكات ضعف آنها را به راحتی پذیرفته و در جهت اصلاح آن اقدام كنید تا هم مجبور به سركوب عواطف نشوید و هم با عقل و منطق در راه اصلاح آن بر آید. ● برای كسب آرامش هم به نقاط ضعف خود توجه كنید و هم به نقاط ضعف دیگران با توجه به نقاط ضعف دیگران نقاط ضعف خود را بهتر پذیرفته و در نهایت موجب افزایش اعتماد به نفس خود خواهید شد یعنی مشاهده گر زوایای روحی خود و دیگران باشید و سعی كنید هم به خود و هم به دیگران كمك كنید. ● قبل از اقدام به عمل و ارائه رفتار و كنش راحت و ریلاكس در عالم تخیلات رفتار خود را با دیگران تنظیم كنید و بعد با آمادگی روانی كامل كم كم برای اقدام به عمل آماده شوید. ● برای موفقیت بیشتر در عمل و رفتارتان می توانید صحنه های خیالی را ایجاد كنید و یا به تصویر كشیدن دیگران در صحنه تخیلی اقدام به عمل كنید و با بازسازی صحنه تخیلی حالات و رفتار خود را دقیق تر تنظیم نمایید یعنی با خودتان تئاتر بازی كنید. ● اگر در مرحله اقدام شكست خوردید و مجدداً دچار تنش شدید به مقدار كم و اندك موفقیت خود فكر كنید و از شكست به عنوان كسب تجربه یاد كنید و بعد از بازسازی صحنه مجدداً با آمادگی بیشتر اقدام نمایید و به موفقیت كامل فكر كنید. ● هر عملی را كه می خواهید انجام بدهید و با شجاعت كامل اقدام كنید و بگذارید دیگران شاكی شوند و برای دفاع از خود تلاش كنید شما با راه حل منطقی و به شكل پسندیده اعمالتان را با شوخی و مزاح هماهنگ كرده تا به شكل مردم پسندانه جلوه كند. ● در نهایت هر عملی را كه می خواهید انجام بدهید و ظیفه خود را در عمل نیك و پسندیده بدانید و عاقبت و نتیجه كار را به خداوند رحمان واگذار كنید، زیرا خداوند مصلحت ما را بهتر از خودمان می داندفنون ریلکس تراپی: دفع سموم روانی1- ورود خاطره تنش به ضمیر ناخود آگاه موجب می شود که تنش با روح و روان انسان عجین شود و همواره حتی بعد از حذف عامل استرس، باز شخص در حالت تنش و دور از هر گونه آرامش روانی قرار بگیرد. 2- تراکم تنش از کام های وازده ( انسان آرزوها و کام های ناخوشایند را وا م یزند و به ضمیر ناخودآگاه می راندو این کام ها پیوسته در صدد یافتن راهی هستند که بتوانند از ناخودآگاهی به خودآگاهی آیند) است که موجب جریحه دار شدن روح و روان شده ؛ این تراکم تنش "عقده" یا "کمپلکس" نامیده می شود که موجب افزایش فشار روانی و برهم خوردن آرامش روحی می شود. 3- ضمیر ناخود آگاه همواره در پی کامجویی ( دستیابی به خواسته های خود ) است و ضمیر خود آگاه مانع آن می شود ؛ که سرانجام با دخالت ضمیر خود آگاه برتر در امر قانون و مسائلِ وجدانی ، این سه نیرو در گیر کشمکش روانی و جنگ و ستیز قرار بگیرند و در نتیجه آرامش روانی دچار اختلال و شخص دچار تنش و بیماری های روان تنی شود. 4- برای کسب آرامش روانی باید این سه نیرو باهم سازش کنند برای همین منظور احتیاج به مکانیسم های روانی است که این سه نیرو را راضی نگه دارد (مکانیسم های روانی فرایندهایی هستند که شخص را در مواجهه با مسائل بیرونی یاری می کنند). 5- مکانیسم های روانی با شکل برتر و تکامل یافته تر، دست یابی به خواسته ها را به عرضه ظهور می رساند. این دست یابی به خواسته ها در مراحل ابتدایی، خود را در قالب های گوناگون نشان می دهد.هنرمند واکنش خود را از کام های وازده به شکل هنر در می آورد. هنر برترین روش ارضا کردن تمایلات سرکوفته است که به وسیله تصعید به اشکال گوناگون متجلی می شود. 6- آرزوها و تمایلاتی که وجدان آ«ها را پذیرفته و در بیداری بدان توجه زیادی داشته ایم ولی نتوانسته ایم به آ«ها جامه عمل بپوشانیم، در عالم خواب به حقیقت می پیوندند ؛ بنابراین تجلی آرزوهای درونی در عالم رویا و خواب باعث آرامش درونی می شود. 7- علاوه بر دستیابی به خواسته ها ، دردهای درونی با پوشش مبدل در قالب هنر و ادبیات و ... به نمایش گذاشته می شود که خواهان درمان و التیام می باشد. 8- هنرمند همچون یک روان پزشک ابتدا دردهای درونی را به نمایش می گذارد، سپس مرهمی برای دردها می شود و موجب تسکین و آرامش دردها و التیام زخم های روحی می گردد. 9- هنرمند بعد از التیام زخم های روانی به تدریج باید از لذاید مادی و ابتدایی دور شود و در خط پیشرفت و تعالی قرار بگیرد و در قالب هنرش روح عرفانی و معنوی دمیده شود و منحصر به زمان و مکان و اشخاص نشود. همواره در سیر متعالی غرق آرامش عرفانی شود و التیام زخم های روحی خود را در آن مرحله جستجو کند. 10- دو نوع هنر ارزشمند است: الف) هنر پاتولوژیک با ارزش درمانی ب) هنر رئالیست با ارزش فرهنگی و وسیله ای برای پالایش روانی. 11- از نقاشی کودکان که نمونه ای از هنر پاتولوژیک است می توان به دردهای درونی آنها پی برد که چگونه و به چه صورت درگیر حالات روحی روانی هستند و برای التیام و تسکین دردهای خود در جستجوی چه مرهمی هستند. 12- برای کسب آرامش یا باید امیال و آرزوها را مجدداً در خط تحقق یافتن انداخت و یا اینکه با درد دل کردن و برگشت به خاطرات گذشته و تجزیه و تحلیل دردها آنها را التیام داد. 13- روانکاو سعی می کند با کنار زدن پرده آهنین خود آگاه و نیمه خود آگاه، به آرزوها و امیال نهانی بیمار دسترسی پیدا کند. بیمار با عنوان کردن دردهای درونی اش آنها را تخلیه کند و یا از درون بزداید و روح خود را با مجهز شدن به مکانیسم های روانی با یک شستشوی روانی از آلودگی ها پاک کند و با مجهز شدن به مکانیسم های روانی دیگر تمایل به پنهان کردن و سرکوبی آنها نشان ندهد. 14- روانکاو با شناخت فرهنگ و اعتقادات و سمبل های روانی بیمارش به تجزیه و تحلیل حالات روحی وی می پردازد و به کمک هیپوآنالیز سریع تر به تفسیر خواب و رؤیاها که ممکن است به زبان سمبلیک عنوان شده باشد می پردازد و بعد با شگردی ماهرانه سه نیروی درونی بیمار را متحد می کند و او را به آرامش واقعی می رساند. 15- روانکاو گاه با تجربه دوران های کودکی بیمار در حالت بهتر می تواند او را در مسیر دستیابی به آرزوهایش قرار بدهد و یا با استفاده از مکانیسم ها و تصعید کام ها (آرزوها وامیال نهانی ) ، او را در مسیر دستیابی به خواسته های متعالی قرار بدهد و در نهایت هدفش کسب آرامش بیمار است. 16- نهایتاً کسب آرامش روحی و روانی : یعنی اتحاد سه نیروی ضمیر ناخود آگاه - خود آگاه – نیمه خود آگاه. فنون ریلکس تراپی: آرامش تنفسی 1-عرفاً و اصولاً افراد آرام از تنفس عمیق ، و افراد مضطرب و هیجانی از تنفس تند، سطحی و کوتاه برخوردارند. 2- تنفس تند و سطحی انرژی روانی را تقلیل می دهد و کارکرد طبیعی بدن را مختل می کند و تنش های حاصله را افزایش می دهد. 3- چهار نوع روش تنفسی به ترتیب زیر است: الف) تنفس شانه ای که شخص با بالا بردن شانه هایش عمل دم را انجام می دهد و در عمل باز دم شانه ها مجدداً پایین می آید، این تنفس در حالت هیجان زدگی پیش می آید. ب) تنفس سینه ای: عضلات بین دنده ای با انقباض و انبساط، حجم تنفسی را کاهش یا افزایش می دهند و در افرادی که در حالت عادی به سر می برند رخ می دهد. ج) تنفس شکمی : در این حالت شکم به جلو و عقب می رود و کسانی که در وضعیت آرامش به سر می برند این حالت را دارند. د) تنفس سینه ای- شکمی: کسانی که از آرامش خیلی عمیق برخور دارند، از این تنفس برخوردارند در این تنفس هم تنفس شکمی و هم تنفس سینه ای وجود دارد. 4- کمترین حجم تنفسی مربوط به تنفس شانه ای است که در مواقع اضطراب و هیجانات بروز می کند و بهترین نوع تنفس سینه ای- شکمی است که در حالت آرامش بروز می کند. 5- برای کاهش اضطراب و هیجانات و دوری از هرگونه تنش باید خود را به تنفس سینه ای- شکمی عادت بدهیم و این تکنیک در کاهش هیجانات واقعاً معجزه می کند. 6- برای کسب آرامش و اصلاح تنفس باید از هرگونه حرکت شانه ها به سمت بالا جلوگیری کرد و باعمل دم و بازدم، شکم به جلو و عقب برود و سینه فراخ شود. 7- در حالت هیجان زدگی مقداری از هوای تنفسی در عمل بازدم کاملاً تخلیه نمی شود و در ریه باقی می ماند؛ یعنی عمل بازدم کوتاه و سطحی می شود. بنابراین برای کاهش هیجانات می توانید هوای تنفسی را با فشار تخلیه کنید که گاه در حالت عادی به شکل "آه کشیدن" در می آید. 8- در حالت خواب آلودگی، تنفس منظم و صدا دار از ته گلو شنیده می شود. این عمل عضلات را ریلکس می کند و شخص را آماده خواب می کند. می توان از همین تکنیک برای ریلکس عضلات استفاده کرد ولی باید مواظب باشیم که به خواب نرویم تا عضلات عمیق تر ریلکس شود. 9- تنفس خنک کننده برای افراد عصبی و آتشین مزاج واقعاً معجزه می کند و حرارت و داغی آنها را می گیرد، که گاه افراد در وضعیت عصبی این عمل را به طور طبیعی انجام می دهند. 10- حبس تنفس باعث می شود واحدهای مغزی در یک نقطه متمرکز شوند و همین امر باعث تمرکز فکر و نشاط و شادابی می شود. 11- تخلیه تنش های حاصله، قوی ترین تکنیک ریلکس است ( که بدون استاد نمی توان این تکنیک را تمرین کرد ). فنون ریلکس تراپی: آرامش مغز 1- کارهای فکری به طور وقفه ناپذیر و با هجوم افکار مزاحم، مغز را دائم در حالت تحریک نگه می دارد و اجازه استراحت به سلول های مغز نمی دهد. بنابراین تحریکات مداوم، سلول های مغز را خسته می کند و موجب تنش مغز می شود. 2- تحریکات مداوم مغز موجب افزایش ضربان های الکتریکی مغز می شود . افزایش تحریکات مغز موجب افزایش تحریکات عصبی می شود و کل سیستم بدن را که شامل دستگاه اعصاب و غدد مترشحه است مختل می کند. 3- برای آرامش مغز باید تحریکات یا ضربان های الکتریکی را کاهش داد تا به حالت مهار یا آرامش برسد؛ که به وسیله کاهش تحریکات، ارائه تحریکات یکنواخت، عمل شرطی کردن، افزایش تمرکز فکر و شناخت ساعت بیولوژیک می توان این امر را انجام داد. 4- اگر قسمتی از مغز را مهار کنیم فعالیت حرکتی عضلات مربوطه کاهش پیدا می کند و عضلات کرخت و شل می شود و بالعکس، اگر مانع فعالیت حرکتی عضلات شویم و انقباض آنها را کاهش دهیم، قسمت مربوطه مغز مهار می شود. 5- روند مهار تدریجی است که توسط سه مرکز در مغز و با تولید چهار هورمون انجام می گیرد و مهار هر قسمت مغز، ارتباط عصبی- عضلانی همان قسمت را به علت کاهش تحریکات عصبی با مغز قطع می کند. در نتیجه حرکات عضلات مربوطه کند و در نهایت کرخت و بی حس و ریلکس می شود. 6- قسمت مرکزی مغز آخرین محلی است که مهار می شود. این قسمت معمولاً به عنوان یک بخش بیدار به صورت سلول های نگهبان عمل می کند و با کوچکترین تحریک به صورت شرطی، یا در مواقع خطر، قسمت های دیگر مغز را نیز از حالت مهار خارج و شخص را بیدار می کند. 7- خواب پنج مرحله دارد که چهار مرحله مسئول ریلکس به نام خواب آرام یا کند ، و یک مرحله مسئول رویا به نام خواب سریع است. در خواب آرام ، مرحله به مرحله ضربان های الکتریکی کاهش پیدا می کند به طوری که در مرحله چهارم به یک ضربه در ثانیه می رسد و حالت ریلکس عمیق ایجاد می شود. 8- خواب مرحله چهارم علاوه بر اینکه یک ریلکس عمیق ایجاد می کند باعث ترمیم ضایعات سلولی به صورت اتوماتیک در کل بدن می گردد و اثرات اعجاز آمیز درمانی دارد. 9- هر دوره یا سیکل خواب حدوداً 90 الی 120 دقیقه است که ساعت بیولوژیک این دوره ها را تنظیم می کند. بنابراین برای یک خواب خوب و رضایت بخش، همزمان با اعلام زمان خواب از طرف ساعت بیولوژیک که با علائم کرختی و شل شدن و سنگینی و کندی حرکات مشخص می شود، باید بخوابیم و با تنظیم ساعت بیولوژیک با چند دوره خواب کامل بیدار شویم. 10- با شناخت مکانیسم خواب و تولید امواج مغز می توانیم به شکل مصنوعی با کرخت و بی حس کردن و سنگینی عضلات خود، تا مرحله چهارم خواب پیش برویم و از یک خواب مصنوعی خوب برای کسب آرامش استفاده کنیم. کلینیک های خواب درمانی با ارائه یک برنامه منظم، شخص را با روش های متفاوت به مدت طولانی به خواب می برند و در اثر مهار و ریلکس عمیق به مدت طولانی ، بیمار بهبودی و شفای خود را به دست می آورد. 11- برای کسب آرامش باید با مکانیسم خواب آشنا شوید و با رعایت روش های خوابیدن و بیدار شدن ، خود را معالجه کنید زیرا خواب خوب علاوه بر ایجاد آرامش، با ترمیم سلول های آسیب دیده در جریان بیماری ها، موجب درمان می شود.
يکشنبه 1/10/1387 - 14:37
بیماری ها
رفع چروک صورت با بوتاکس      
Top of Form


چروکهای صورت به دودسته تقسیم میشوند:
1-
چروکهای فعال(Dynamic Wrinkles) که بدلیل وجود عضله در زیر آنها به وجود میآید و این خطوط نتیجه سالها خندیدن،اخم کردن و تغییر فرم عضلات صورت هستند.
2-
چروکهای غیر فعال (Static Wrinkles) که بدلیل پروسه پیری و تغییرات محتویات درم پوست ایجاد میشود.
تزریق بوتاکس میتواند چروکهای فعال را به شدت کم کند و به فرد چهره ای آرام و جوانتر بدهد.حدود 20سال قبل پزشکان از تزریق بوتاکس برای کنترل پلک زدن غیر ارادی و تیک های صورت استفاده کردند.حین استفاده از تزریق بوتاکس پزشکان متوجه شدند که بسته به محل تزریق بوتاکس چروکهای فعالی که در پیشانی و اطراف چشم وجود داشت برطرف میشد.
این به دلیل فلج شدن عضلات زیر این چینها بود.برای همین مقدار کمی از بوتاکس داخل عضلات زیر پوست تزریق شد و مشاهده کردند که طی 72-24 ساعت چروکهای پیشانی و دور چشم کاهش شدیدی پیدا کرد و حتی تعدادی از بیمارانی که سردرد داشتند بهبود پیدا کردند.
1- بوتاکس چیست؟
بوتاکس فرم رقیق و خالص توکسین بوتولینوم است که در شل کردن عضلات بسیار موثر است.این دارو با اسامی تجاری مختلفی در بازار وجود دارد که معتبرترین آنها BOTOX و Dysprot هستند.در این مقاله از کلمه بوتاکس به عنوان سم بوتولینوم استفاده شده است.

2- چگونه چروک ها توسط بوتاکس برطرف میشود؟
مقدار کمی از بوتاکس توسط سوزن ظریف به داخله عضلات زیر چروک تزریق میشود، این باعث غیر فعال شدن عضله تولید کنّنده چین میشود و نتیجتاً چروک فعال محو میشود. برای همین بوتاکس برای برطرف کردن چین اخم (بین دو ابرو)،خطوط پیشانی و خطوط دور چشم بسیار عالی عمل میکند.

3- بوتاکس برای درمان چه مناطقی به کار میرود؟
کاربرد زیبایی بوتاکس در صورت اغلب برای برطرف کردن چین اخم (بین دو ابرو)،خطوط پیشانی و خطوط دور چشم است. تزریق در این مناطق بر لبخند بیمار هیچ اثری ندارد.احساس پوست در این مناطق کاملا طبیعی است و تزریق بر عضلات نواحی دیگر هیچ اثری ندارد. نکته ای که باید توجه کرد اینکه بوتاکس حتما باید برای چینهای فعالی که عضله زیرشان دارند استفاده شود تا موثر واقع شود.

4- آیا تزریق بوتاکس درد دارد؟
 با استفاده از بیحسی موضعی یا کمپرس یخ به مدت چند دقیقه محل تزریق تقریبا بیحس میشود بنابراین بیمار موقع تزریق فقط سوزش مختصری احساس میکند.بعد از تزریق هم با گذشتن کمپرس یخ درد بیمار کاهش میابد

5- آیا تزریق بوتاکس عوارض دارد؟
 متخصصین چشم پزشکی بیش از 20 سال است که از تزریق بوتاکس استفاده میکنند،برای رفع چروک هم از سال 1990 تاکنون از تزریق بوتاکس استفاده میشود.با وجود اینکه بوتاکس سم است ولی عارضه جدی نداشته است.شایعترین عارضه افتادن مختصر پلک است که جدی نیست.بدلیل تزریق مقدار بسیار کم، سم بوتولینوم در بدن پخش نمیشود. تزریق بوتاکس در مطب انجام میشود و بیمار بلافاصله به سر کار برمیگردد.


6- مزایای تزریق بوتاکس چیست؟
 تزریق بوتاکس روش سریع و موثر برای رفع چروک است.مدت تزریق بوتاکس بین 20-10 دقیقه است.شروع اثر بوتاکس بین7-4 روز است.مزیت دیگر این روش برگشت سریع به سر کار است،حتی موقع خروج بیمار از مطب نیز اثری از کاری که بر روی بیمار انجام شده مشاهده نمیشود.اثرات تزریق بوتاکس بسته به تعداد تزریق قبلی بین 9-3 ماه طول میکشد.اگر هر سه ماه به مدت یک سال تزریق بوتاکس انجام شود،به تدریج فواصل تزریق های بعدی بیشتر میشود یعنی عملاً با تزریق بوتاکس کمتر اثرات طولانیتری حاصل میشود.به طور کلی تزریق بوتاکس روشی ایمن و غیر جراحی برای جوانسازی پوست است

7- چه کسی کاندید مناسب برای تزریق بوتاکس است؟
 
هر کسی که خواهان این است که چهره جوان تر و کم چروک تری داشته باشد کاندید مناسبی برای تزریق است.مزیت تزریق بوتاکس این است که موقع خنده،اخم و تغییر فرم صورت چروک بیشتری در صورت ظاهر نمیشود.برای مادران باردار و شیرده و همچنین بیماران عصبی تزریق بوتاکس ممنوع است.
                     

يکشنبه 1/10/1387 - 14:35
اخبار
راز حفظ تناسب اندام بعد از سن 40 سالگی

اگر چهلمین بهار زندگی خود را جشن گرفته اید اما در این بین ممکن است از اینکه متابولیسم بدن شما مثل قبل کامل نیست دچار تردید شوید. حق با شماست؟! سوخت کالری با افزایش سن کاهش می یابد. اما یک خبر خوب هم وجود دارد و آن اینکه شما بیش از آنکه فکر می کنید کالری مصرف می نمایید. تحقیقات ثبت شده در مجله امریکایی تغذیه بالینی نشان داد که چه مقدار کالری توسط زنان با حدود سنی 40، 50 و 60 در هر روز مصرف می شود. بر طبق این مطالعه مردان با سن 40 تا 69 سالگی در حدود 2900 کالری مصرف می کنند و زنان با همان رده سنی در حدود 2300 کالری روزانه مصرف می نمایند که البته متوسط این مقدار بسیار وابسته به قد، وزن، و فعالیت های بدنی نیز هست. این مقدار را اگر با سطح واقعی تغذیه مقایسه کنید به نظر تعجب انگیز باشد که تاکید می کند به طور متوسط هر فرد به حدود 2000 کالری در روز نیاز دارد. این مقدار ممکن است توسط فردی که رژیم غذایی معینی را دنبال می کند و مقدار کالری برنامه غذایی او در حدود 1500 تا 1200 کالری است صرفا زایل و بیهوده باشد. اما مقدار تقریبی مناسبی است که نشان می دهد چه مقدار انرژی افراد در این رده سنی مصرف می کنند . رهبر گروه تحقیقاتی خانم جنت توز و همکارانش ازیک وسیله برای اندازه گیری مقدار دی اکسید کربن تولید شده (که یک نشانه واقعی از انرژی سوخته شده است) استفاده نمودند تا مقدار مصرف انرژی را در 450 نفر از مردان و زنان میانسال مورد مطالعه تعیین کنند. دلیل اینکه افراد در همه سنین میزان سوخت انرژی ار کمتر از مقدار واقعی تخمین می زنند این است که آنها فکر می کنند مواد کالری دار کمتری نسبت به آنچه مصرف می کنند ، می خورند. اما زمانیکه میزان کالری تخمین زده می شود به گفته خانم توز عموم مردم تحت مطالعه میزان کالری مصرفی خود را یک سوم گزارش مید هند. این حقیقت یعنی ارتباط سن با کاهش متابولیسم ممکن است بیشتر برای افراد 60 سال به بالا مصداق داشته باشد. خانم توز می گوید طبق مطالعه ای دیگر در سن 60 سالگی ماهیچه ها کاهش می یابد یا به اصطلاح تحلیل می رود. به دلیل اینکه ماهیچه ها مرکز سوخت کالری است پس تحلیل ماهیچه ها برابر با سوخت کالری کمتر است. در این مطالعه میزان کالری سوخته شده روزانه در زنان و مردان سن 50 سال 4 تا 8 در صد بیشتر از میزان سوخت افراد در اواخر سن 60 سالگی است (مردان در سن 60 سال در حدود 2700 کالری و زنان 2200 کالری مصرف می کنند).
در حالیکه شرایط متابولیسم افراد آنقدر ها هم که تخمین زده می شود نگران کننده نیست اما شما نیاز دارید که با هوشیاری بیشتری وزن خود را با افزایش سن در حد ایده ال حفظ نمایید . شما ماهیچه های خود را با افزایش سن از دست می دهید اما انجام تمرینات بدنی قدرتی میتواند حجم قابل توجهی از آن را حفظ کند.
با تغییر میزان وزن خود تعیین کنید چقدر کالری نیاز دارید تا به این ترتیب به نقطه ایده ال مصرف انرژی برسید و اگر چنانچه دارای وزن مناسب هستید شرایط را حفظ کنید. و به محض افزایش وزن سریعا در جهت کاهش آن اقدام کنید. یک رژیم غذایی صحیح ، طرح غذایی 28 روزه و یا یک برنامه خود نوشت صحیح به شما کمک می کند که هم وزن خود را کنترل نموده و هم میزان مصرف کالری خود را به طور صحیح کنترل کنید.

 forum.omegapars: منبع 

يکشنبه 1/10/1387 - 14:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته