• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 314
تعداد نظرات : 40
زمان آخرین مطلب : 5539روز قبل
دانستنی های علمی
من یک نوزادم ...
من یک نوزادم ؛ نگاهم کن باچشمانم دنبالت می کنم .  من یک نوزادم ؛ درآغوشم گیر گرمایت راحس می کنم.من یک نوزادم ؛گرمم نگه داراحساس راحتی می کنم.من یک نوزادم ؛رهایم کن باشوق به سویت می شتابم.من یک نوزادم ؛ برایم بنواز گوش می دهم .من یک نوزادم ؛ درگوشم نجوا کن صدایت را پاسخ می دهم.من یک نوزادم ؛ به گریه ام توجه کن به پشتیبانیت دل می بندم.من یک نوزادم ؛ در آغوشم گیر آرام می شوم.من یک نوزادم ؛ دستانم را لمس کن انگشتانت رامی گیرم .من یک نوزادم ؛ بامن حرف بزن از تویاد می گیرم.من یک نوزادم ؛ به من عشق بورز با تمام وجودم به توعشق می ورزم.من یک نوزادم ؛ برایم دعا کن روحم را در می یابم .  از:دکتر مارگرت (پگ )کاکس 
سه شنبه 3/10/1387 - 12:48
دانستنی های علمی
آنچه كه پدر و مادرها باید بدانند  ·               پدر یا مادر بودن    یكی از مهمترین و در عین حال دشوارترین وظیفه ای است كه هر فرد بالغ در طول دوران زندگی اش تجربه می كند . ·               پدر یا مادر خوب بودن :تربیت فرزندی سالم و رشد یافته است كه مهارتهای لازم برای زندگی بزرگسالی را داشته باشد. ·                اكثر پدر و مادرها : تجربه پدر یا مادر بودن را بدون آموزش و آمادگی در رویارویی با آنچه پیش روی دارند آغاز می كنند و  مهارتهای فرزند پروری را با آزمایش و خطا فرا می گیرند .·                برخی پدر و مادرها : از خود انتظارات بیش از حد دارند ( در مورد احساس و نحوه انجام وظایف خویش به عنوان والدین ) این انتظارات غیر واقع بینانه غالبا منجر به ناامیدی و احساس عدم كفایت در والدین خواهد شد . ·                 به یاد داشته باشید :برای تربیت فرزندان صرفا یك مسیر صحیح وجود ندارد و این حق هر پدر و مادری است كه ارزش ها ،‌مهارتها و رفتارهای مطلوبش را  در فرزندش تقویت كند و به روشی كه صحیح می داند با رفتارهای نامطلوبش مقابله نماید. ·                اما برخی از والدین :در این مسیر به اشتباه دچار  می شوند و در دام هایی گرفتار می شوند كه ممكن است برای خودشان  و فرزندشان آسیب رسان باشد .  دامهای مشترك والدین : پدر و مادر عزیز متن زیر را بخوانید و ببینید كه در روند تربیت فرزندتان معمولا در كدام دام گرفتار می شوید ، این دامها استرس شما را زیاد می كند و وظیفه تربیت فرزندان را دشوارتر می سازد.
  •        دام « پدر و مادر ایده آل » :
منظور این است كه پدر و مادر می كوشند تا از هر لحاظ ایده آل باشند در حالیكه هدف ایده آل بودن نیست بلكه تنها یك پدر و مادر باكفایت هدف است . همه پدر و مادرها انسانند و انسان هم جائز الخطاست و از آنجا كه هیچكس ایده آل نیست لذا برای برای پدر و مادر ایده آل بودن نتیجه ای جز استرس ، نا امیدی ، سرخوردگی و احساس گناه ندارد .
  •       دام « فرزند ایده آل »
انتظاروالدین از اینكه فرزندانشان ایده آل باشند هم ، انتظاری غیر واقعی است  و نتیجه آن احساس ناامیدی و شكست و جدال دائم با فرزندان است . همه بچه ها گاهی گریه می كنند ، نق می زنند ، غر می زنند و به حرف والدینشان گوش نمی دهند و البته گاهی هم ناراحت و افسرده می شوند . نحوه برخورد والدین با این مشكلات ، می تواند مشكلات را همانطور حفظ كند ، اوضاع را بدتر كند و یا مشكلات را در طول دوران رشد كودك افزایش دهد .   ·                دام «مقصر كیست ؟ »  وقتی كودكان بدرفتاری می كنند جواب این سؤال كه « چه كسی مقصر است ؟ » كمكی به حل مشكل نمی كند . سرزنش كردن خود ، همسر و یا كودك و مقصر دانستن دیگران باعث ناراحتی و عصبانیت شما نسبت به خودتان ، همسرتان و یا كودكتان          می شود و ممكن است شما نتوانید برای كنترل بدرفتاری فرزندتان با بردباری و به طور منطقی اقدام كنید . این تصور كه « من پدر یا مادر با كفایتی نیستم » یا « بچه من همیشه باعث دردسره » در طولانی مدت شما را دچار افسردگی می كند.  ·                   خود را هلاك كردن ( فدا كردن ) : « تمام عمرم رو برای بچه ام گذاشتم » والدینی كه برای مراقبت از فرزندانشان از خواسته ها و نیازهای خودشان می گذرند معمولا روز به روز وظیفه تربیت فرزندان برای آنان سخت تر و طاقت فرساتر می شود . این والدین رشد نمی كنند و اغلب خسته  و ناراحت هستند و نمی توانند پدر و مادر با كفایتی برای فرزندانشان باشند .  ·               خودشان خوب می شوند :بسیاری از والدین در مقابل بد رفتاری كودكانشان هیچ اقدامی نمی كنند و احتمالا زیاد شنیدی كه این والدین می گویند : « بچه است ،‌ وقتی بزرگ بشه بهتر می شه » ولی  در عمل این بدرفتاریها شدیدتر و بیشتر می شود و كنترل كردن آنها در سنین بالاتر  و نوجوانی سخت تر می شود . برای اینكه بدرفتاریهای كودكان كنترل شود و آنان رفتارهای مناسب را یاد بگیرند ،‌لازم است شما والدین به كودكانتان آموزش بدهید و با آنان این رفتارها را تمرین كنید .  والدین گرامی : كودكان شما ممكن است به دلایلی مشكل رفتاری داشته باشند . اگر در كنترل این مشكلات موفق نبوده اید و مرتبا باكودك تان درگیر می شوید و یا از روابط خانوادگی رضایت ندارید ، با متخصصین روانشناسی یا روانپزشكی كودك و نوجوان مشورت كنید .  mums
سه شنبه 3/10/1387 - 12:40
بیماری ها
اطلاعات پزشكی1- مصرف مداوم ماهی و مواد غذایی حاوی امگا 3 مانع از بروز ایست ناگهانی قلب می شود.

به گزارش سلامت نیوزبه نقل از خبرگزاری آلمان، متخصصان قلب برای جلوگیری از بروز ایست ناگهانی قلب، مصرف هر دو اسید چرب امگا 3 موسوم به
EPA و DHA
را كه در انواع مختلف ماهی یافت می شوند توصیه می كنند.

بنابراین گزارش، مصرف این نوع اسید چرب امگا 3 مانع از ایجاد التهابات و تشكیل لخته خون و بروز اختلال در ریتم ضربان قلب می شوند.

این گزارش حاکیست، محققان احتمال می دهند بروز موارد كم بیماری های قلبی و عروقی در ژاپن به خاطر رژیم غذایی سرشار از ماهی مردم این كشور است.

براساس این گزارش، متخصصان دانشگاه مونیخ آلمان شاخصی برای میزان امگا 3 تعیین كردند كه با كمك آن می توان میزان خطر بروز ایست ناگهانی قلب را در هر فرد تعیین كرد.

یادآور می شود، این شاخص برای مردم كشورهای مختلف متفاوت بوده و برای مردم آلمان بین چهار تا هشت در كره نه و در ژاپن حدود یازده درصد است.



2- تحقیقات نشان می دهد، با خوردن ماست می توانید از ابتلا به فشار خون و برخی از سرطان ها جلوگیری كنیم.

دكتر كیمیاگر متخصص تغذیه و رژیم درمانی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: ماست یكی از مواد غذایی مفید به حساب می آید كه سرشار از كلسیم، فسفر، پروتئین، پتاسیم،
B2. B12
اسید پانتونتیك است و مطالعات اخیر نشان داده این ماده غذایی از بیماری فشار خون و برخی از سرطانها جلوگیری می كند.

وی ادامه داد: خوردن ماست باعث افزایش تولید گامااینترفورد می شود كه نقش مهمی در مبارزه با آلرژی و عفونتهای ویروسی ایفا می كند و باعث بهبود سیستم ایمنی بدن می شود.

كیمیاگر گفت: ماست فرآورده‌های تخمیر شده به حساب می آید كه دارای باكترهای زنده مفیدی است كه این باكتری های مفید در حرارت بدن می توانند درگیر شده و باعث تولید ویتامین گروه
B در روده شوند علاوه بر آن ماست دارای باكتری های پروبیتویك است كه از رشد باكتری های مضر جلوگیری می كند كه به دلیل این خصوصیتها به افرادی كه آنتی بیوتیك مصرف می كنیم خوردن ماست را حداقل 2 بار در روز توصیه می كنیم.



3- دانشمندان آلمانی بر این باورند كه روش‌های نوین آب درمانی، باعث تقویت عضلات و كاهش دردهای شدید كمر می شود.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نتایج مطالعات بر روی90 بیمار نشان داد؛ حركتهای ورزشی در آب از روشهای بسیار موثر است.

دانشمندان جراحی را تنها در مواردی لازم می دانند كه اختلالات حركتی در فرد ایجاد شود.
همچین آنها دلیل اصلی عارضه كمر درد را كم تحركی، نشستن بیش از حد، اضافه وزن، استرس و فشار
آوردن به فقرات می‌دانند.

دوشنبه 2/10/1387 - 15:59
بیماری ها
راز چپ دستی آشکار شد

گروهی از نورولوژیست های آمریکایی با مقایسه افراد راست دست، چپ دست و دو دست سرانجام موفق شدند راز مغز، ژنتیک و تفاوت های انسانی میان راست دست ها و چپ دست ها را آشکار کنند.
افلاطون و ارسطو چپ دست بودند و چارلز داروین نیز عادت به استفاده از دو دست داشته است.
براساس بررسی ها، تنها ۱۰ درصد از جمعیت دنیا چپ دست هستند و به نظر می رسد میان این افراد و راست دست ها تفاوت های رفتاری زیادی وجود داشته باشد.
به تازگی گروهی از نورولوژیست های موسسه تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی) با اسکن مغز و با کمک آخرین فناوری های ژنتیک سرانجام موفق شدند پی به راز افراد چپ دست ببرند.
در ماههای گذشته گروهی از دانشمندان انگلیسی دانشگاه آکسفورد ژنی را با عنوان
LRRTM۱ کشف کردند که عامل بروز چپ دستی است. برمبنای این تحقیق در افراد راست دست معمولا طرف چپ مغز مسئول کنترل عملکردهای سرعت و زبان و طرف راست وظیفه کنترل احساسات را به عهده دارد اما در افرادی که دارای این ژن هستند این مکانیزم برعکس است و بنابراین این افراد چپ دست می شوند.
اما به تازگی دانشمندان "ام آی تی" با بررسی مغز افراد چپ دست به نتایج جدیدی دست یافتند.
بررسی این دانشمندان نشان می دهد که مغز افراد چپ دست در رحم مادر بسیار آزادانه تر از مغز راست دست ها توسعه می یابد و بنابراین به راحتی از طراحی یک مغز استاندارد دور می شود.
به این گفته محققان، دربیشتر مردم نیمکره چپ مغز برای اجرای برنامه هایی متخصص شده است که فعالیت هایی مثل خواندن و صحبت کردن را کنترل می کنند.
این درحالی است که نیمکره راست بیشتر در فرایندهای کلی نگرانه مثل ادراک بینایی مشارکت دارد. بیشتر مردم روی نیمکره چپ مغز خود تسلط دارند و از آنجا هریک از این نیمکره ها طرف مخالف بدن را کنترل می کنند، بنابراین اکثر مردم راست دست هستند.
براساس گزارش
Philadelphia Inquirer، برای سالها بسیاری از روانشناسان معتقد بودند که مغز چپ دست ها وارونه است و بنابراین توانایی زبانی این افراد در طرف راست این اندام قرار گرفته است. اگرچه این دیدگاه در برخی موارد صحیح است اما جنبه عمومی ندارد.
دانشمندان در تحقیقات خود نشان دادند که بسیاری از راست دست ها یک الگوی مشخص را در استفاده از نیمکره راست خود برای توانایی های زبانی دنبال می کنند.
در حالی که مغز چپ دست ها کمتر قابل پیش بینی است، نمی تواند از یک الگوی مشخص در انجام فعالیت های زبانی خود پیروی کند. به طوریکه توانایی زبانی حدود نیمی از چپ دست ها در طرف چپ مغز آنها، ۱۰ درصد در طرف راست و ۴۰ درصد در مناطق مختلف هر دو نیمکره متمرکز شده است.
به گفته دانشمندان آمریکایی، ژنی که به تازگی دانشمندان انگلیسی کشف کرده اند تنها در یک درصد از مجموع انسان ها بیان شده است، این درحالی است که ۱۰ درصد از مردم دنیا چپ دست هستند و به نظر می رسد که این ویژگی رو به افزایش است.
بنابراین چپ دستی بیش از آنکه وابسته به این ژن داشته باشد به صفات ارثی دیگری وابسته است که چگونگی توسعه مغز در دوران جنینی را کنترل می کنند.
 
دوشنبه 2/10/1387 - 15:58
بیماری ها
طرف چپ مغز صداهای دلخواه را از سر و صداها جدا می‌كند

تاكنون فكر كرده‌اید كه چگونه می‌توانیم در یك محل پر سر و صدا صحبت كنیم؟
به گزارش خبرگزاری رویترز از هنگ كنگ، محققان ژاپنی، كانادایی و آلمانی دریافته‌اند كه طرف چپ مغز ما صداهای دلخواه را از میان هیاهویی از صداهای بلندی، جدا می‌كند. "ریوزوكی كاكیگی" از موسسه ملی علوم فیزیولوژی ژاپن نوشت،" در زندگی روزمره همواره در یك زمان در معرض چندین سر و صدا قرار می‌گیریم و باید پیام‌های مهم برای مثال صداهای صحبت، را از میان این سر و صداها جدا كنیم."
این مطلب به خوبی روشن شده است كه سیگنال‌های صحبت، در طرف چپ مغز پردازش می‌شوند.
اما این مطالعه كه به ریاست "هایدهیكو اوكاموتو" و "كریستو پانتف" در "دانشگاه مونستر" آلمان انجام شد، درك محققان را در خصوص اینكه چگونه مغز انسان می‌تواند صداهای خاصی را كه می‌خواهد جدا و پردازش كند، بالا می‌برد.
در تازه‌ترین شماره انتشار اینترنتی مجله (BMC Biology) محققان نوشتند كه با استفاده از تصویربرداری‌های عصبی، مكانیسم‌های عصبی را در مغز داوطلبانی كه در معرض تركیبات مختلفی از آزمایش‌ها و صداهای زمینه قرار گرفته بودند، مشاهده كردند.
محققان با نظارت بر واكنش مغز به تركیب‌های صوتی مختلف، مشاهده كردند كه نیمه چپ مغز محل بیشترین فعالیت عصبی مربوط به پردازش صداها در یك محیط پر سر و صدا است. 
دوشنبه 2/10/1387 - 15:54
بیماری ها
عجب پر راز است این خمیازه!

 
مشغول صحبت کردن با فردی هستید و او وسط حرفتان خمیازه می‌کشد شما فکر می‌کنید که او احتمالا از صحبتهایتان خسته شده است اما در همان حال شما هم بلافاصله خمیازه می‌کشید و اینجاست که ماجرا جالب می‌شود.
این اتفاق پشت سر هم رخ می‌دهد و شما تنها با نگاه کردن به خمیازه بعدی شروع به خمیازه کشیدن می‌کنید.هر کس دیگری هم كه در حال تماشا کردن شما باشد؛خمیازه می‌کشد.
دانشمندان هنوز در تلاش هستند تا بفهمند این اتفاق به چه دلیل رخ می‌دهد و چیزی که تاکنون دستگیر انها شده این است که خمیازه شدیدا واگیر است.
شدیدا واگیر به این معنی است که شما لازم نیست حتی فردی را ببینید که در حال خمیازه کشیدن است و در پی او خمیازه بکشید، بلکه به این معناست که حتی اگر صدای خمیازه را بشنوید خمیازه می‌کشید و حتی ممکن است همین لحظه که در حال خواندن این مطلب هستید با خواندن نام خمیازه به کشیدن آن دچار شوید!
همدردی با خمیازه
آنچه به تازگی در مورد خمیازه کشف شده است آن است که حالتی که شما دقیقا پس از خمیازه كشیدن یک فرد پیدا می‌کنید بیشتر به احساس همدردی شبیه است. به این معنا که شما خمیازه می‌کشید تا احساسات فرد مقابلتان را درک کنید. این حرف حتما برایتان عجیب است اما به هر حال میزان همدردی شما با فرد مقابلتان با تعداد خمیازه‌هایی که همراه او می کشید رابطه مستقیم دارد.
"
احساس همدردی" رابطه مستقیمی با رشد "شناختی و معرفتی" شما دارد. ما می‌دانیم که از سنین کودکی احساس همدردی که والدینمان با ما دارند بر روحیات ما تاثیر می‌گذارد. اگر والدین هر بچه‌ای در حالات مختلف با او احساس همدردی نکنند این کمبود مطمئنا در بزرگی بر روحیه او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
پس احساس همدردی بسیار مهم است. اما واقعا ممکن است خمیازه‌های ادامه‌دار ما و فرد مقابلمان به احساس همدردی ربطی داشته باشد؟
محققان در دانشگاه "لیدز" انگلستان در تحقیقی سعی کردند تا رازهای خمیازه را کشف کنند. آنها با انتخاب ۴۰ دانشجوی روانشناسی و ۴۰ دانشجوی مهندسی کار خود را آغاز کردند.
دانشجویان هر کدام در اتاقی با فردی ناشناس که از طرف محققان حاضر شده بود و مدام خمیازه می‌کشید، تنها شدند. فرد ناشناس دقیقا در هر دقیقه ۱۰ خمیازه می‌کشید و مسلما دانشجویان را تحت تاثیر قرار می‌داد.
پس از این امتحان، دانشجویان مورد یک تست روانشناسی قرار گرفتند. آنها ۴۰ حالت مختلف چشم را که هر کدام توصیف متفاوت احساسی داشتند؛ در مقابل خود دیدند و پاسخ‌های آنها بسیار جالب بود.
پاسخ این تست روانشناسی نشان داد که خمیازه کشیدن دقیقا یک احساس همدردی است. دانشجویان روانشناسی که به خاطر نوع رشته‌ای که می‌خوانند بیشتر روی افراد تمرکز می‌کردند در طول مدت حضورشان در اتاق و ۱۰ خمیازه فرد ناشناس حدود ۵.۵ خمیازه کشیدند و از ۴۰ سئوال تست ۲۵ نمره به دست آوردند. تفاوت‌ها زیاد نبود. اما برای محققان ارزشمند بود. زیرا زنان که گفته می‌شود از مردها احساساتی‌تر هستند و بیشتر همدردی می‌کنند در نمراتشان فرقی با مردها نداشتند.
این تحقیق برای محققان روشن کرد که خمیازه دقیقا با احساس همدردی رابطه مستقیم داد و از قسمت پشتی مغز ناشی می‌شود که "همدردی" از آن نشات می‌گیرد. اینکه این دو با هم رابطه مستقیم دارند کاملا واضح است اما علت آن هنوز در دست بررسی است.
گستردگی خمیازه:
تنها انسان‌ها نیستند که خمیازه می‌کشند. شامپانزه‌ها هم بسیار اهل خمیازه کشیدن هستند. اما آنچه جالب است آن است که شامپانزه‌ها هم دقیقا مثل انسان‌ها به شکل مداوم با نگاه کردن به یکدیگر خمیازه می‌کشند.
شامپانزه‌های جوان نیز مانند کودکان با دیدن خمیازه دیگر افراد خانواده‌شان هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند اما هر چه سن آنها بالا می‌رود این اتفاق بیشتر و بیشتر می‌شود.
چرا خمیازه؟
آنچه تاکنون برای بیشتر دانشمندان روشن شده است؛ این است که خمیازه معمولا در حالات روحی پر استرس و یا خستگی شدید به وجود می‌آید. وقتی خمیازه می‌کشید خون بیشتری به مغرتان می‌رسد و باعث می‌شود که شما هوشیارتر باشید.
پس؛ از خمیازه کشیدن پرهیز نكنید مگر اینکه در محلی هستید که خمیازه کشیدنتان باعث می‌شود تصور بی‌حوصلگی‌ را در اطرافیانتان به‌وجود ‌آورد.
راستی در طول خواندن این مقاله چندبار خمیازه کشیدید؟ http://www.ramcoluna.com/forum/showthread.php?t=1285 
دوشنبه 2/10/1387 - 15:53
بیماری ها
هنر درمانی

هنر درمانی رشته ای است که در آن با خلق یا مشاهده یك اثر هنری از طریق دریافت و بیان احساسات شخص ، برای كمك به او استفاده می شود. بر خلاف هنر كه تنها به منظور خلق اثر هنری انجام می شود ، تمركز هنر درمانی ( كه بطور معمول شامل نقاشی ، سفالگری ، كار با زغال ، مداد رنگی و مواد مشابه است) بر فرایند خلق یك اثر هنری می باشد و فعالیتهای مقدماتی به كار گرفته شده برای درمان ، به خلق اثر و نتیجه حاصل از آن ترجیح داده می شود. در این رشته، ممكن است یك قطعه هنری هیچگاه به پایان نرسد.

یك هنر درمانگر بر این باور است كه عمل انجام شده در راه خلق یك اثر هنری ، مجموعه ای از فعالیتهای داخلی را در جهت شركت دادن ابعاد فیزیكی ، احساسی و معنوی درمان راه اندازی می كند. برای افرادی كه قادر به ایجاد یك كار هنری نیستند ، رفتن به موزه و یا نگاه كردن به كتابهای هنری نیز می تواند مفید باشد. بدون شک ، نگاه كردن به آثار هنری باعث نیروبخشی از نظر معنوی و افزایش آرامش می شود.
تاریخچه هنر درمانی چیست؟
با وجود اینكه مردم همیشه احساسات خود را از یك اثر هنری بیان كرده اند ، هنر درمانی به عنوان یك شغل و رشته درمانی، از سال 1930 بوجود آمد. از جمله حوزه هایی كه در حال حاضر در بسیاری از اوقات از هنر درمانی به عنوان بخشی از درمان استفاده می شود ،روانشناسی ( کاربرد هنر برای آشكار كردن احساسات نهفته ) و درمان فیزیكی (كمك به اعتماد به نفس و توانبخشی) است .
روانشناسان كودك و پزشكان خانواده ، اغلب به علت اینكه كودكان برای بیان احساسات توسط کلمات شرایط سختی را تحمل می كنند ، از هنر درمانی استفاده می نمایند . این رشته همچنین یک جزء حیاتی از فعالیتهایی است كه در بسیاری از شیرخوارگاهها و آسایشگاهها یا در موارد نیاز به پرستاری طولانی مدت ، مورد استفاده قرار می گیرد.
هنر درمانی چگونه تاثیر می كند ؟
هنر درمانی از طرق مختلف به درمان كمك می كند. نخست اینكه كیفیت زیبایی شناختی كارهای هنری می تواند خلق ، نشاط ،عزت نفس و آگاهی شخصی بیمار را بهبود بخشد . ثانیا ، تحقیقات نشان داده است كه وقتی افراد در فعالیتهایی كه از آن لذت می برند عمیقا درگیر می شوند ، فاکتورهای فیزیولوژیک مانند ضربان قلب ، فشار خون و تنفس آهسته می شود . به علاوه خلق هنر فرصتی است تا چشمها و دستها با هم تمرین كنند ، بین آنها هماهنگی ایجاد شود و مسیرهای عصبی بین دست و مغز تحریك و تهییج گردد .
از آنجا که هنر درمانی زبانی به غیر از الفاظ دارد، معمولا در مواقعی استفاده می شود كه بیماران با مشكلات فیزیكی و احساسی مواجهند و بیان بیم و امیدها برایشان دشوار است یا نمی توانند براحتی در مورد عصبی بودن و احساسات پیچیده خود صحبت كنند .خلق اثر هنری به افراد كمك می كند تا طرز تفكر و احساسی را كه معمولا توسط ضمیر نیمه خود آگاه پنهان می شود ، در دسترس قرار دهند .
از هنر درمانی چه توقعی می توانید داشته باشید ؟
یك هنر درمانگر معمولا كار خود را با كمك به تیم پزشكان انجام می دهد . جلسه هنر درمانی می تواند به صورت انفرادی و یا در قالب یک گروه كوچك انجام شود. جلسه درمانی برای افراد بالغ معمولا یك یا دو ساعت خواهد بود ولی برای كودكان و افراد مسن ممكن است كمتر باشد. یك درمانگر ،معمولا مطالب مورد بحث و ابزار مورد نیاز را آماده می كند ، مكان راحتی را در نظر می گیرد و یك موسیقی آرام نیز به عنوان زمینه به محیط درمان اضافه می کند .
زمان برای برنامه ریزی ، اجرا ، بازتاب كار و بحث و گفتگو در مورد كار نیز در جلسه لحاظ می شود. قبل از آغاز جلسه درمان ، درمانگر ممكن است از مراجع بخواهد که در مورد علت تمایل به انجام این درمان توضیح دهد تا بدین ترتیب اهداف او بهتر مشخص شود . یك جلسه یا كارگاه علمی آخر هفته ممكن است همه آن چیزی باشد كه مراجع نیاز دارد. گاهی نیز جلسات منظم با درمانگر برای مدت شش ماه یا بیشتر ادامه پیدا می کند .
مزایای درمان با روش هنر درمانی چیست ؟
از نظر هنر درمانگران ، خلق اثر به تنهایی می تواند به طور طبیعی دارای مزایایی باشد. فرایند خلق اثر با بهبود بخشیدن به احساسات ، عزت نفس و اعتماد به نفس را تقویت می كند .
كاهش استرس نیز یكی از مزایای مهم آن است .تحقیقات نشان می دهد كه سركوب احساسات قوی می تواند به ایجاد استرس منتهی شود و این استرس قادر است علائم بیماری را تشدید كند. با توجه به اینكه هنر درمانی كمك می كند كه مردم به ضمیر ناخودآگاه دسترسی داشته باشند و احساسات محصور شده خود را رها سازند ، این درمان برای آنها كه از فشار روانی و بیماریهای ناشی از آن رنج می برند ،بسیار مفید می باشد.
هنر درمانی همچنین برای درمان مشكلات رفتاری استفاده می شود و اغلب به عنوان یك درمان فرعی ،به روان درمانی خدمت می كند. این درمان بسیاری از اوقات در قالب برنامه درمانهای روانشناختی برای سوء استعمال دارو و الكل استفاده می شود.
هنر درمانی برای بهبود بیماران از ضربه های شدید روانی و آسیبهای جدی ، اغلب به صورت جزئی مفید بوده است. همچنین هنر درمانی می تواند راهی برای ثبت و درک بهتر از تفكر و احساسات افرادی كه بیماریهای مزمنی مانند پاركینسون و آلزایمر دارند ، ارائه دهد
چگونه می توانیم یك هنردرمانگر پیدا كنیم ؟
درمانگر هم به صورت مستقل و هم به صورت عضوی از تیم درمان كه ممكن است شامل درمانگر مقدماتی ، روانشناس ، روانپزشك و مشاور توانبخشی باشد ، عمل می كند. شما باید با تعدادی از درمانگران دیدار كنید تا اطمینان حاصل كنید كه با شخصی که نهایتا به عنوان درمانگر انتخاب می كنید راحت می باشید.
درمانگر شما علاوه بر اینكه باید در هنر آموزش دیده باشد ، همچنین باید دارای گواهینامه هنر درمانی نیز باشد. انجمن هنر درمانی آمریكا (AATA) تاکید می كند كه یک هنر درمانگر باید شرایط زیر را دارا باشد:
1 –
درجه لیسانس با حداقل تحصیل 15 ترم تحصیلی در كارگاه هنری و 12 ترم در روانشناسی.
2 –
درجه استادی در هنر درمانی
3 -
یك سال سابقه كار پیش از فارغ التحصیلی تحت سرپرستی یك درمانگر ثبت شده.
هیئت مربوط به صدور گواهینامه هنری (ATCB) ، یك سازمان مستقل است كه گواهینامه ها را به درمانگرانی كه آموزش بعد از لیسانس و دوره انترنی را به پایان رسانده اند ، اهدا می كند . درمانگران باید امتحان تشریحی كه توسط (ATCB) برگزار می شود را پشت سر بگذارند تا گواهینامه هیئت را دریافت كنند.
در یک جلسه هنر درمانی به چه نکاتی باید توجه داشت ؟
با توجه به اینكه در حین جلسه هنر درمانی ، افكار و احساسات قوی می تواند به سطح بیاید ، باید مطمئن باشیم كه درمانگر ما در این امر متبحر می باشد.
توجه داشته باشیم كه چنانچه درمانگر از موادی نظیر تربانتین و الكل استفاده می کند ، حتما سیستم تهویه مناسبی در اتاق نصب شده باشد 
دوشنبه 2/10/1387 - 15:52
بیماری ها
شگفت انگیزترین جراحی های دنیای پزشکی

برداشتن نیمه ای از مغز یک کودک
در تاریخ 11 ژوئن نیمه سمت راست مغز جسیکا هال 6 ساله، توسط جراح اعصاب بن کارسوندر بیمارستان کودکان جان هاپکینز بالتیمور برداشته شد. این نوع عمل نیمکره برداری نامیده می شود و با اینکه بسیار سخت است، بهترین راه درمان جسیکا بشمار می رفت. او از نوعی التهاب مغزی رنج می برد، نوع پیشرفته ای از فساد قشر مغز که باعث حمله های غیرقابل کنترل می شود. با اینکه دکترها از چگونگی آن اطلاع ندارند، اما نیمه باقیمانده مغز در چنین مواردی بسیاری از فعالیت هایی را که نیمه برداشته شده اجرا می کرده، برعهده می گیرد. نیمه چپ بدن بیمار ممکن است تا ابد فلج بماند، اما معمولا هیچ مشکلی برای خاطرات و نوع شخصیت او بوجود نخواهد آمد. بیمارستان جان هاپکینز سالانه 12 مورد از این جراحی ها را برروی کودکان 5 تا 10 ساله انجام می دهد. زمانیکه جراحان در حال توسعه این روش بودند، سعی کردند حفره خالی بوجود آمده در جمجمه را با توپ پینگ پونگ پر کنند، اما بعدها متوجه شدند مایع نخاعی مغز، به مرور این فضا را پر می کند.

جراحی 4 روزه
از 4 فوریه تا 8 فوریه سال1951 زنی به نام گرترود لواندوسکی، به مدت 96ساعت در بیمارستان شیکاگوتحت عمل جراحی قرار گرفت تا کیست بزرگی از داخل تخمدان او برداشته شود. گفته می شود که این عمل، طولانی ترین عمل جهان است. لواندوسکینقبل از عمل 280 کیلوگرم وزن داشت و دور کمرش 275 سانتیمتر بود. بعد از اینکه تومور برداشته شد، وزن او به 140 کیلوگرم کاهش یافت. در طول عمل، جراحان مایع کیست را به آرامی خارج کردند، زیرا خروج سریع مایع ممکن بود باعث ایست قلبی بیمار شود. در طول 4 روز، 91 کیلوگرم مایع از بدن او خارج شد. سپس آنها خود کیست را از بدن او درآوردند، که در حدود 68کیلوگرم وزن داشت.

جراحی در داخل رحم
کایل بولندر بیست ودومین هفته بارداری اش بود وقتی که پزشکان بیمارستان ملبورندر استرالیا فرزندش را که هنوز به دنیا نیامده بود، جراحی کردند. جنین شرایط بسیار نادری داشت و نوارهای شبکه مانند پرده جنین به دور قوزک پایش پیچیده شده و جریان خون به سمت پایین پاهای او قطع شده بود. معمولا پزشکان برای عمل جراحی جنین، تا هفته بیست و هشتم صبر می کنند، اما این بار اگر مداخله نمی شد، کودک دو پای خود را از دست می داد. جراحان یک تلسکوپ دو میلیمتری در داخل شکم مادر گذاشتند و با استفاده از یک لیزر و جریان برق نوارهای روی پای چپ را بریدند و او را نجات دادند. متاسفانه پای راست عفونت کرده و غیرقابل جراحی شده بود، در آن زمان قد کودک 18سانتیمتر بود. نوزاد در ژانویه سال2008، هشت هفته بعد از عمل و 2ماه ونیم زودتر از موعد به دنیا آمد. وقتی که 24 روزه بود، جراحان پای راست او را که از یک سرخرگ آویزان بود عمل کردند و امیدوارند نوزاد قادر به راه رفتن باشد.

جراحی که خودش را عمل کرد
در سال 1921 ایوان اونیل کیناز ایالت پنسیلوانیا، قصد داشت ثابت کند که اتر(که در آن زمان بعنوان داروی بیهوشی از آن استفاده می شد) بیش از حد در عمل های جراحی استفاده می شود و داروهای بی حسی موضعی با خطرات کمتر برای جایگزینی آن وجود دارد. برای اثبات آن، او از برداشتن آپاندیس خود استفاده کرد. او با استفاده از یک داروی بی حسی موضعی و تخت عمل و آینه ای که در برابر شکمش وجود داشت، این کار را شروع کرد. سه دکتر در اتاق عمل برای ضرورت حاضر شدند. کینشکاف لازم را خودش در شکمش ایجاد کرد و دستیارانش آن را بخیه کردند. دکتر به خوبی به هوش آمد. بعدها درسال 1932 دکتر کینعمل جراحی پیچیده تری را برروی خودش جهت درمان مشکل فتق انجام داد. به دلیل اینکه نقطه عمل در نزدیکی سرخرگ ران بود، این عمل بسیار حساس می شد و دکتر کینآن را در کمتر از 2ساعت به اتمام رساند.

جراحی برای نجات یک چهره
یک مرد فرانسوی با شرایطی بسیار نادر که با وجود تومور در صورتش او را بینهایت بد شکل کرده بود، با عمل جراحی در ژانویه 2007 چهره و زندگی تازه ای را بدست آورد. پاسکال کولر30 ساله، تعداد بسیار زیادی عمل جراحی برای کاهش حجم تومورها بر روی صورت خود انجام داده بود. این بیماری ناشی از اختلالی به نام نئوروفیبروماتوسیس بود و با وجود تعداد زیاد جراحی، به سختی می توانست غذا بخورد و بخاطر صورت دفرمه و برآمده اش منزوی شده بود. این اختلال نوعی عارضه نادر ژنتیکی است و متخصصان می گویند; جوزف مریک، مشهور به مرد فیل نمادر صدسال قبل نیز از چنین عارضه ای رنج می برده است. بعد از 16ساعت جراحی، جراح سرپرست تیم جراحی پلاستیک اطلاع داد که تیم جراحی تمام اجزای صورت کولر(لب ها، گونه ها، بینی و دهان) را با یک اهداکننده، جایگزین کرده اند. کولرکه به خوبی بهوش آمد، شباهتی با اهداکننده ناشناس ندارد زیرا اسکلت استخوانی چهره اش دست نخورده باقی مانده بود.

نوزادی که دو بار به دنیا آمد
کری مک کارتنیکه شش ماهه باردار بود، متوجه شد که نوزادش در قسمت ستون فقرات خود تومور بزرگ و کشنده ای دارد. پزشکان متوجه شدند که این تومور خوش خیم است و به اندازه یک گریپ فروت حجم دارد و خونی که نوزاد از آن تغذیه می شود را به خودش می کشد که به مرگ نوزاد منجر خواهد شد. در یک روش نادر و پرخطر، جراحان بیمارستان کودکان تگزاس، مادر را بیهوش کردند و رحم او را کاملا بیرون کشیدند، سپس آن را باز کردند و 80درصد از بدن کوچک جنین را بیرون آوردند، طوری که فقط سر و قسمتی از بالاتنه او در داخل رحم بماند. سپس در طول یک عمل 4ساعته با توجه به اینکه قرار گرفتن جنین در معرض هوا منجر به ایست قلبی او خواهد شد، به سرعت تومور را از بین بردند. سپس جنین را به داخل شکم برگردانده و سپس کیسه جنین را بستند به این امید که مایع آمنیوتیک کافی برای جنین باقی بماند. نوزاد مجددا 10هفته دیگر متولد شد! و خوشبختانه در سلامتی کامل بسر می برد. .ramcoluna.  
دوشنبه 2/10/1387 - 15:50
بیماری ها
آپاندیسیت حاد

آپاندیس یک ساختار لوله ای شکل و کوچک است که به قسمت ابتدائی روده بزرگ متصل می باشد و در قسمت راست پائین شکم قرار دارد. این عضو هیچ عملکرد شناخته شده ای ندارد و برداشتن آن طی عمل جراحی هیچ اختلالی در هضم غذا ایجاد نمی کند.
آپاندیسیت به معنی التهاب آپاندیس می باشد. این بیماری یک اورژانس جراحی است و هیچ درمان داروئی مؤثر ندارد و باید حتماً جراحی شود. در صورتیکه بیمار سریعاً جراحی شود، بیشتر بیماران سریعاً و بدون مشکل خاصی بهبود می یابند ولی در صورت تأخیر در درمان، آپاندیس پاره شده و باعث پخش شدن عفونت در محوطه شکم و حتی مرگ می شود. گرچه این بیماری در هر سنی ممکن است رخ دهد ولی شایعترین سنین بیماری بین 30-10 سال می باشد.

دلایل ایجاد بیماری

دلیل ابتلا به آپاندیسیت ، انسداد دهانه آپاندیس می باشد. این انسداد به هر علتی که ایجاد شود، باعث بالا رفتن فشار داخل آپاندیس شده و همچنین باعث ایجاد التهاب و اختلال در جریان خون آن می شود. در صورت عدم درمان ، انسداد باعث سیاه شدن عضو و پاره شدن آن می شود.
شایعترین دلیل انسداد آپاندیس، گیر کردن گلوله سفتی از مدفوع در دهانه آپاندیس می باشد، گرچه گاهی در اثر عفونتهای میکروبی یا ویروسی لوله گوراشی هم، غدد لنفاوی متورم شده و می توانند روی آپاندیس فشار وارد کنند و باعث انسداد شوند.
در موارد نادری نیز، آسیب و ضربه های وارده به شکم نیز می تواند منجر به آپاندیسیت شود.

علائم و نشانه ها

مهمترین علائم بیماری عبارتند از :
-
درد شکم : ابتدا در اطراف ناف بوده و پس از مدتی به ناحیه راست پائین شکم جابجا می شود.
-
کاهش اشتها، تهوع ، استفراغ، اسهال یا یبوست، تب خفیف که پس از سایر علائم ایجاد می شود، عدم توانائی دفع گاز تورم شکم از سایر علائم همراه می توانند باشند .
توجه داشته باشید که فرد مبتلا به آپاندیسیت تمام علائم فوق را ممکن است نداشته باشد. درد شکم با حرکت ، تنفس عمیق ، سرفه و یا عطسه تشدید می شود. علاوه بر دردی که بیمار حس می کند، فشار دادن ناحیه درگیر شکم (اغلب طرف راست و پائین)باعث ایجاد درد می شود.

افراد بیمار با علائم غیر معمول

بعضی افراد نیاز به توجه ویژه برای تشخیص آپاندیست دارند. این افراد دارای شرایط خاص هستند که ممکن است علائم کلاسیک بیماری را که در بالا گفته شد نداشته باشند و گاهی تنها علامت آنها یک احساس ناخوشی می باشد. این افراد شامل:
-
افرادی که داروهای سرکوب کننده سیستم مثل استروئیدها را دریافت می کنند.
-
افرادی که عضو پیوندی دریافت کرده اند.
-
افراد مبتلا به عفونت HIV.
-
افراد مبتلا به دیابت.
-
افراد مبتلا به سرطان و یا کسانیکه شیمی درمانی دریافت می کنند.
-
افراد بسیار چاق.
-
همچنین زنان حامله، شیرخواران ، کودکان و افراد سالمند نیز بعلت تشابه علائم بیماری با شرایط خاص آنها، نیازمند توجه ویژه می باشند.
در حاملگی درد شکم ، تهوع و استفراغ از علائم شایع بوده و نمی توان آنها را صد در صد به حساب آپاندیسیت گذاشت. بسیاری از زنانی که در دوران حاملگی مبتلا به آپاندیسیت شده اند، علائم کلاسیک آپاندیست را نداشته اند بنابراین تمام زنان حامله که دچار درد شکم می شوند باید حتماً به پزشک مراجعه کنند.
در نوزادان و کودکان کوچکتر بعلت اینکه قادر به برقراری ارتباط با والدین و پزشک نمی باشند اطلاع از نوع درد و کیفیت آن مقدور نمی باشدو پزشک نمی تواند اطلاعات قابل اعتمادی از زبان بیمار بشنود و فقط مجبور است به معاینه اکتفا کند و به دنبال علائمی که کمتر اختصصاصی هستند باشد ( مثل خستگی و یا استفراغ).
در کودکان نو پا که مبتلا به آپاندیسیت شده اند، گاهی بیماری با اختلال در غذا خوردن و خواب آلودگی خود را نشان می دهد. کودکان بزرگتر گاهی با یبوست بیماری خود را نشان می دهند ولی همچنین گاهی مدفوع کم حجم و آغشته به موکوس از علائم بیماری می باشد. با توجه باینکه علائم در کودکان بسیار وسیع و متفاوت است، هر کودکی با علائم مشکوک به آپاندیسیت باید سریعاً به پزشک مراجعه کند.
بیماران سالمند که در حالت عادی نیز بیشترگرفتارمشکلات پزشکی می باشند، در هنگام ابتلا به آپاندیسیت نیز علائمی متفاوت داشته و عوارض بیشتری گریبانگیر آنها می شود. در افراد سالمند، ابتلا به بیماری با تب خفیفتر و درد شکمی، با شدت کمتری همراه است. بسیاری از افراد سالمند تا مرحله نهائی بیماری که آپاندیس بسیار ملتهب شده و د رمعرض پاره شدن قرار گرفته است، چیزی متوجه نمی شوند. بنابراین هر فرد سالمند با تب خفیف و درد شکمی بسیار خفیف نیز باید توسط پزشک ویزیت شود.

تشخیص

1-
تاریخچه پزشکی و معاینات بالینی
این مورد نکته اصلی در تشخیص بیماری است یعنی پرسشهای دقیق از علائم بیماری و معاینه فیزیکی توسط پزشک. هنگام ویزیت بیمار پزشک سوالات متعددی را می پرسد، مثلاً در مورد درد شکم از کیفیت درد، محل آن، الگوی درد و شدت درد پرسش می کند. همچنین در مورد مشکلات قبلی پزشکی فرد، جراحی قبلی،سابقه بیماری در افراد فامیل بیمار،داروهائی که فرد دریافت کرده است و موارد حساسیت فرد به دارو و غذا را می پرسد. در مورد سابقه مصرفالکل،سیگارو موادمخدر پرسش می شود.
قبل از انجام معاینه فیزیکی فرد، علائم حیاتی ( فشار خون ، درجه حرارت ، تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس در هر دقیقه ) را ثبت می کند و آنوقت از سر تا پای بیمار بطور دقیق معاینه می شود . شرایط زیادی می تواند باعث درد شکم شود، حتی یک سینه پهلو یا بیماری قلبی گاهی با درد شکم خود را نشان می دهند و علائمی مثل تب، ضایعات پوستی و تورم غدد لنفاوی نیز اکثراً در شرایطی ایجاد می شود که بعمل جراحی نیاز ندارد.
معاینه شکم مهمترین قسمت برای تشخیص بیماری می باشد. محل درد و حساسیت به درد، مهمترین نکته در معاینه شکم است. درد علامتی است که بیمار نوع و محل آنرا توصیف می کند، ولی حساسیت به درد، دردی است که با لمس ایجاد شده و پزشک با معاینه خود به آن پی می برد. بهر صورت همانطور که گفته شد از یافته های معاینه فیزیکی است که پزشک باید به این نکته پی برد که درد شکم نیاز به جراحی دارد یا نه ؟

2-
تستهای آزمایشگاهی
تستهای خونی برای کنترل علائم عفونت بررسی می شوند. مثلاً در این شرایط میزان گلبولهای سفید خون افزایش پیدا می کند. اندازه گیری یونهای موجود در خون نیز برای نشان دادن مشکلات و اختلالات میزان آب یا میزان یونهای موجود در خون بررسی می شوند. آزمایش ساده ادرار برای رد کردن عفونت ادراری انجام می شود. پزشکان همچنین برای زنانی که در سنین باروری هستند، ممکن است تست بارداری را درخواست نمایند، تا بتوانند بعضی از عوارض بارداری ناخواسته را که ممکن است با درد شکمی خود را نشان دهند، تشخیص بدهند.

3-
تاریخچه پزشکی و معاینات بالینی
عکس ساده شکم برای نشان دادن انسداد، پارگی احشاء ، اجسام خارجی و در موارد نادر برای نشان دادن آپاندیکولیت ( که همان مدفوع سفت شده می باشد که در دهانه آپاندیس گیر کرده و علائم آپاندیسیت را بوجود آورده است) استفاده می شود.
سونوگرافی می تواند گاهی التهاب آپاندیس را نشان دهد و علاوه بر آن می تواند سایر علل درد شکمی مثل عوارض حاملگی و یا بیماریهای کیسه صفرا را تشخیص دهد.
CT
اسکن تست دیگری است که در شرایط خاص ممکن است انجام گیرد. در این تست، مقاطعی از بدن بطور متوالی تصویربرداری می شوند و خصوصاً در شرایطی که تشخیص کلنیکی با شک روبرو می باشد، می توان از آن استفاده کرد زیرا می تواند بسیاری از اختلالات شکمی را مشخص کند.

4-
سایر آزمایشات
در موارد انتخاب شده، خصوصاً در زنان درد شکمی می تواند ناشی از آپاندیس ملتهب و یا اختلالات تخمدان باشد، لاپاراسکوپی ممکن است کمک کننده باشد. گرچه در این تکنیک اشعه X بکار نمی رود و از این نظر خطری ندارد ولی نیاز به بیهوشی عمومی دارد. لاپاراسکوپ یک لوله نازک می باشد که یک دوربین کوچک به آن متصل بوده و پزشک از طریق یک برش کوچک آنرا وارد بدن بیمار کرده و می تواند بوسیله آن اعضاء و جراح شکم بیمار را مشاهد کند. همچنین از محاسن لاپاراسکوپی این است که اگر بیماری تشخیص داده شده طی عمل لاپاراسکوپی، از بیماریهائی باشد که نیاز به عمل جراحی داشته باشد، می توان همزمان عمل جراحی بیمار را انجام داد.

درمان

1-
جراحی
آپاندیسیت حاد، با عمل جراحی و برداشتن آپاندیس ملتهب درمان می شود. این جراحی یا از طریق جراحی باز و از یک برش در ناحیه پائین و راست شکم و یا از طریق لاپارسکوپ و با 4-3 برش بسیار ریز انجام می شود. لاپاراسکوپ خصوصاً زمانیکه تشخیص بیمار همراه شک بوده باشد و بخواهیم سایر موارد درد شکم را نیز بررسی می کنیم استفاده می شود. بعضی از بیماران نیز لاپاراسکوپی را ترجیح می دهند، زیرا اندازه برش آن کوچکتر، بهبود سریعتر و با درد کمتری همراه است و داروی ضد درد کمتری را نیاز دارد.
نکته قابل توجه این است که پزشکان پس از عمل در هر صورت آپاندیس را بر می دارند. یعنی حتی اگر پس از عمل متوجه شوند که که آپاندیس سالم بوده و تشخیص آنها اشتباه بوده است، آپاندیس برداشته می شود تا اگر در آینده فرد دچار درد شکم شد، درد بیمار به آپاندیس او نسبت داده نشود.
بهبودی کامل پس از عمل جراحی برداشت آپاندیس ممکن است، چند هفته طول بکشد. پزشک در این دوره به بیمار توصیه می کند، فعالیت فیزیکی خود را محدود کرده و برای وی داروی ضد درد تجویز می شود.
بهبودی پس از عمل لاپارسکوپی بطور کلی سریعتر از عمل جراحی باز صورت می گیرد ولی برای مدت 6-4 هفته توصیه می شود که از كار سنگین خودداری کند.

2-
آنتی بیوتیک و سایر درمانها
اگر تشخیص نامشخص باشد، بیمار ممکن است تحت نظر گرفته شود و یا گاهی تجویز آنتی بیوتیک برای آنها صورت می گیرد. این رویه بیشتر زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که پزشک علت درد شکم را به یک بیماری غیر جراحی و طبی مربوط بداند تا یک بیماری نیازمند جراحی.
اگر درد شکم ناشی از نوعی عفونت باشد، علائم با تزریق وریدی آنتی بیوتیک و مایعات درمان می شود، ولی بطور کلی آپاندیسیت بیماریی نیست که درمان طبی داشته باشد و نیازمند جراحی است.
ندرتاً بدن می تواند عفونت پدید آمده توسط یک آپاندیس پاره شده را محدود کرده و تشکیل آبسه (دمل چرکی) دهد( بجای گسترده شدن عفونت در کل شکم، در یک نقطه آبسه تشکیل می دهد. ) پزشکان در این موارد آبسه را با استفاده از یک وسیله بنام « دِرَن » تخلیه کرده و « دِرَن » را برای چندین هفته در محل باقی می گذارند تا کاملاً آبسه خشک شود و پس از خشک شدن آبسه و رفع التهاب عمل جراحی برداشت آپاندیس انجام می شود.

عوارض

وخیم ترین عارضه آپاندیسیت، پاره شدن آپاندیسیت است . این عارضه در صورت تأخیر در تشخیص آپاندیسیت ایجاد شده و در نوزادان، کودکان کوچکتر، افراد سالمند این احتمال بالاتر است. پاره شدن آپاندیس می تـواند باعث التهاب جدار شکم و بافت پوشاننده احشاء و ایجاد آبسه گردد. در افراد کمی عوارض آپاندیسیت می تواند باعث نارسائی اعضاء مهم (مثل کلیه، ریه، مغز
و ... ). یا حتی مرگ شود  
دوشنبه 2/10/1387 - 15:48
بیماری ها
اختلال روانپزشکی عجیب

میلیون‌ها نفر در سراسر جهان مبتلا به اختلالات روانپزشکی مختلف هستند. با بسیاری از این اختلالات آشنا هستیم و یا دست‌کم نامشان را نشیده‌ایم: افسردگی، اضطراب، وسواس، شیزوفرنی.

اما، بیماری‌های روانپزشکی‌ای هم هستند که هم نام و هم ماهیت عجیب و غریبی دارند و حتی بسیاری از پزشکان به خاطر نادر بودن یا موردی بودن بروز بیماری، با آنها آشنا نیستند و یا تنها اصطلاحات استاندارد پزشکی را درباره آنها به کار می‌برند.

1- سندرم استکهلم:
سندرم استکهلم نوعی پاسخ فیزیولوژیک گروگان‌های ربوده شده است. بر خلاف انتظار، نشانه‌هایی از همدردی و حس وفاداری آنها با آدم‌رباها دیده می‌شود. گروگان‌ها حتی ممکن است با وجود خطراتی که تهدیدشان می‌کند، به صورت اختیاری خود را تسلیم آدم‌رباها کنند. این سندرم در موارد دیگری مثل همسرآزاری، تجاوز و یا سوء‌استفاده از اطفال هم ممکن است دیده شود.

اما چرا این سندرم «استکهلم» نامیده می‌شود؟

در سال 1973 از یک بانک در استکهلم سوئد، سرقت شد. دزدها چند نفر از کارمندان بانک را چند روزی به گروگان گرفتند. بر خلاف انتظار گروگان‌ها از نظر احساسی جذب دزدها شدند و حتی بعد از آزادی از آنها دفاع کردند و حاضر نشدند علیه آنها، شهادت بدهند. بعدها، یکی از دزدها با یکی از خانم‌ها کارمند ازدواج کرد.

مثال مشهور سندرم استکهام، مورد ربوده شدن «پتی هرست» Patty Hearst دختر یک میلیونر است. او بعد از دزیده شدن با آدم‌ربا سمپاتی پیدا کرد و حتی بعدها در یکی سرقت با او همکاری کرد!

عکسی از پتی هرست

ما مورد دیگری که برای ما آشناتر است، داستان ناتاشا کامپوش، یک دختر 10 ساله اتریشی است که در 10 سالگی ربوده شد. به مدت 8 سال یعنی درست تا سال قبل او در اسارت بود، تا اینکه بعد از حمله پلیس، توانست فرار کند. نشانه‌هایی از سندرم استکهلم در این دختر دیده می‌شود چرا که بعد از خودکشی آدم‌ربا وی به شدن اندوهگین شد.



2- سندرم لیما:
سندرم لیما نقطه مقابل سندرم استکهلم است. در این سندرم آدم‌رباها، بیش از حد نگران سرونوشت و رنج و عذاب آدم‌هایی می‌شوند که آنها را ربوده‌اند.

وجه تسمیه:در سال 96، 15 عضو یک جنبش انقلابی در لیما، پایتخت پرو دست به آدم‌ربایی زدند. آنها صدها نفر از افراد شرکت‌کننده در مهمانی سفیر ژاپن در پرو را به گروگان گرفتند. در بین مهمان‌ها دیپلمات‌ها، مقامات دولتی و ارتشی و بازرگان‌ها دیده می‌شد.





اما آنها از این موقعیت استثنایی و افراد مهمی که در اختیار داشتند، استفاده نکردند و ظرف چند روز بیشتر گروگان‌ها را آزاد کردند. رئیس‌جمهور آینده پرو و مادر رئیس‌جمهور فعلی پرو جزو کسانی بودند که آزاد شدند. گروگان‌گیری چند ماه ادامه پیدا کرد و باقی گروگان‌ها با حمله کماندوها، آزاد شدند.

3- سندرم دیوژن:
شاید در کتاب‌های ادبیات به اسم دیوژن برخورده باشید و حکایت‌هایی از او خوانده باشید. دیوژن یک فیلسوف یونان باستان بود که می‌گویند در یک خمره شراب روزگار می گذراند و افکاری نیهیلیستیک داشت.



داستان دیوژن و اسکندر مقدونی:معروف است که بعد از آنکه اسکندر در جایی فاتح‏ شده بود همه طبقات و از جمله دانشمندان به دیدن او می‏آمدند و تبریک‏ می‏گفتند. دیوژن نیامد. اسکندر گفت: حال که او نیامده ما به سراغ‏ او می‏رویم و رفت. دیوژن در بیابان، آفتاب گرفته بود اسکندر با سران سپاه می‏رفت. دیوژن از دور صدای سم اسبها را شنید. خیلی‏ تعجب کرد و خودش را نیم خیز کرد. اسکندر آمد بالای سر دیوژن و قدری با او صحبت کرد. دیوژن خیلی با بی‏اعتنایی جواب داد. بعد اسکندر گفت از من چه‏ می‏خواهی؟ گفت: اینکه بروی کنار و سایه ات را از سر من کم کنی، چون‏ آفتاب گرفته بودم و تو مانع شدی. اسکندر خیلی متعجب شد و با خود گفت: یعنی تا این حد استغنا و بی‏نیازی؟! وقتی آمد بیرون، سران سپاه داشتند انتقاد می‏کردند که این مرد چه قدر احمق بود. ولی اسکندر خیلی تحت تأثیر قرار گرفته‏ بود و این جمله معروف را گفت که «اگر اسکندر نبودم دوست داشتم دیوژن‏ باشم».

سندرم دیوژن بیشتر در افراد پیر دیده می‌شود، در این سندرم افراد گوشه‌نشین می‌شوند و به وضعیت ظاهری و بهداشت خود اهمیتی نمی‌دهند. البته مدرکی پیدا نشده که نشان بدهد دیوژن با وجود عزلت‌نشینی، از لحاظ ظاهری آشفته و نامرتب بود.

4- سندرم پاریس:
سندرم پاریس مختص ژاپنی‌هاست!، از میلیون‌ها ژاپنی که هر سال از شهر زیبای پاریس بازدید می‌کنند، تعداد انگشت‌شماری دچار اختلال وضعیت ذهنی می‌شوند و تنها راه حل مشکلشان این است که به میهنشان برگردند.





نام این سندرم در ترمینولوژی پزشکی، اختلال انطباقی است، منتها با گذاشتن نام سندرم پاریس بر گرفتاران ژاپنی این اختلال رنگ و لعاب ویژه‌ای به آن داده‌ شده است. طبیعی است که ژاپنی‌ها با آن فرهنگ شرقی‌شان وقتی به پایتخت فرهنگی اروپا می‌روند، مشکل انطباقی پیدا کنند.

سفارت ژاپن همواره نگران توریست‌های این کشور در پاریس است و آمادگی دارد تا شوک‌دیده‌های فرهنگی را به ژاپن برگرداند و یا آنها تحت درمان‌های اورژانس بیمارستانی قرار دهد.

5- سندرم استندال:
این سندرم یک بیماری روان‌تنی یا سایکوسوماتیک است. وقتی شخصی در هنگام مشاهده یک اثر هنری بسیار زیبا یا مکانی پر از اشیای هنری است و دچار طپش قلب ناگهانی، سرگیجه، گیجی و یا حتی توهم می‌شود، از این اصطلاح استفاده می‌شود.



اری هنری بیل یا استندال، نام یک نویسنده فرانسوی قرن نوزدهمی است. هنگامی که او در سال 1918 سفری به فلورانس ایتالیا داشت در هنگام مشاهده آثار هنری، دچار حالتی مشابه شد که در یکی از کتاب‌هایش علایم آن را توصیف کرده است.

سندرم استندال، نام یک فیلم سینمایی با همین عنوان هم است که در سال 96 اکران شده است.



6- توهم کاپگراس Capgras:
این توهم بیشتر در افراد مبتلا به شیزوفرنی، دمانس و یا دیگر آسیب‌های مغزی دیده می‌شود. مبتلایان به این توهم فکر می‌کنند که یک عضو نزدیک در خانواده‌شان که در بیشتر موارد زن یا شوهر بیمار است، با فردی بیگانه‌ای کاملا هم‌قیافه عوض شده است.

در آثار علمی تخیلی زیادی به این نوع توهم شاره شده است که شاید آشناترین آنها برای ما فیلم همسران استپفورد با بازی «نیکول کیدمن» و «متیو برادریک» باشد.





در اینجا شایسته است، یادی هم از آیرا لوین نویسنده رمان همسران استپفورد کنیم که چند روز پیش در 78 سالگی درگذشت.



7- توهم فرگولی Fregoli :
در این توهم بیمار تصور می‌کند که اشخاص مختلف در واقع یک شخص واحد هستند که قیاقه‌اش را تغییر می‌دهد و یا استتار می‌کن



وجه تسمیه : یک هنرپیشه ایتالیایی به نام «لئوپولدو فرگولی» که توانایی زیادی در تغییر قیافه سریع داشت.

8- توهم کوتارد Cotard
در این توهم بیمار فکر می‌کند که مرده است و وجود ندارد و یا اینکه تصور می‌کند خون یا اعضای داخلی‌اش را از دست داده است. گاهی هم این افراد باورهای جاودانگی پیدا می‌کنند.

نخستین بار ژولز کوتارد، یک نورولوژیست فرانسوی این اختلال را در سال 1880 شرح داد.

90 - اختلال حافظه تکرارپنداری Reduplicative paramnesia:
در این اختلال شخص فکر می‌کند که اشیا یا محل‌های مختلف تکثیر می‌شوند و به طور همزمان در دو محل یا بیشتر وجود دارند. نخستین بار آرنولد پیک، یک نورولوژیست اهل چکسلواکی در سال 1903 این اختلال را شرح داد. ramcoluna
دوشنبه 2/10/1387 - 15:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته