• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 468
تعداد نظرات : 286
زمان آخرین مطلب : 3897روز قبل
خانواده
چندگاهیست وقتی می گویم :
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد

چندگاهیست وقتی میگم :
صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمیریزم

چندگاهیست وقتی میگم :
فی هذه الساعة
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای

چندگاهیست وقتی میگویم :
و فی کل الساعة
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست

چندگاهیست وقتی میگم :
ولیا و حافظا
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های
اشکم را به نظارهنشسته است


چندگاهیست وقتی میگم :
و قائدا و ناصرا
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند

چندگاهیست وقتی میگم
و دلیلا و عینا
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی

چندگاهیست وقتی میگم :
حتی تسکنه أرضک طوعا
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،
من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم


چندگاهیست وقتی میگم :
و تمتعه فیها طویلا
به حال آنانی که در زمان دراز حکومت
شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم


اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار میخوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد
هم اشکم بریزد
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم

[تصویر: salavat.gif]
از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر: 89911557912691968350.gif]
دوشنبه 17/8/1389 - 3:3
خانواده
درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

باز هم جمعه آمد ولی مولایم ، هنوز شما نیامده ای. چشمان پر از اشك عاشقان در انتظار رسیدن شمایند.
ای ستاره درخشان نبوت!لبهای منتظران شیفته روزی هستند كه دستان پرمهر شما را بوسه باران كنند.
آخر چقدر انتظار؟انتظار هم حدی دارد . همه جمعه ها آمدند و رفتند ولی هنوز مسافر مانیامده. انتظار ما مثل دردی است كه مرهم این درد شمائید و طبیبش نگاهتان. آری مامنتظران مجروحان جبهه عشق و عطوفت شما هستیم. ماتشنه ایم ولی همانند تشنگان كربلا آب نمی خواهیم.
می گویم تشنه. ماتشنه دیدار شمائیم. ای ناجی فاصله ها، حتی واژه ها ی انتظار و فاصله هم از شما خجالت می كشند و شرمگین شمایند.

عصرهای جمعه وقتی کنار گلهای یاس حیاطمان می ایستم شما را با تمام وجودم احساس می كنم.
عطر یاس فضای خانه را پر می كند .چون شما گل یاس فاطمه اید.
در آن لحظه اشك بر روی گونه هایم جاری می شود و سخت دلم می گیرد و بهانه جمكران را می گیرد.
ای تكیه گاه عاشقان، ما عاشقیم .عاشق شما. شما كه بر قله ظهور نشسته اید .

شما كه عدالت در مقابلتان زانو می زند. تا نفس در سینه داریم فریاد میزنیم اللهم عجل لولیك الفرج........

ای که حاجت ز حسین می طلبی ، دقت کن*****پرچم شاه بسوی حرم عباس است
دوشنبه 17/8/1389 - 2:57
خانواده
سلام.

دلتنگم آقا ؛ دلتنگ دیدنت ؛ دلتنگ شنیدن صدای انا المهدی ت ...
تا کجای عمر باید هر شب درانتظار تو ستاره بشماریم٬ تا کدام روز و ماه باید مسافر دنیای غفلتها باشیم ٬ یامولا !

بیا ٬ که سقف آسمان زندگیمان راابر جهل و فساد پوشاند !بیا٬ که زمین تشنه باران است ! بیا ٬ که جگرهایمان را فراق٬رتگ سرخش را باخته است ٬ بیا از درون سوخته ایم ٬ مولا بیا ای مرهم دلهای خسته !

نمی دانم قلم سنگی برای دوری توچه می نویسد ٬ ولی همین را می دانم که او نیز هجاهای نام تو را دوت دارد و بی معطلیمی نگارد . بیا ٬ که قلب شیشه ای انتظارمان در هر بار ترکی برمی دارد و صبرمان راخزان به یغما می برد .

بلندای پرواز خورشید را کهمی بینم این سوال در ذهنم می روید ٬ که آشیانه خورشیدکجاست؟

کبوتران سپیدبال که نشانه هایآرامش آسمانند ٬ شبانگاهان در آغوش مهربان لانه ها ٬ اندام جان را در بستر آرامش مینهند٬ عقابها که سلاطین آسمانند در یورش تاریکیها دل به سکوت می سپارند و در دلکوهساران تمنای دستان پر محبت شب را دارند اما خورشید آشیانه اش کجاست؟

در کدامین بستر مهربانی ٬ دل پرخروشش به آرامش می نشیند؟

یک روز با خورشید همسفر شدم . دانستم که غروبش افسانه ای بیش نیست و مغرب و مشرق ٬ جز خطوط خیالی نیستند .

خورشید هرگز غروب نمی کنم ٬ خورشید معنای روشن طلوع است .

اما آشیانه خورشید رایافتم ٬ دل مردی چون مهدی (ع)!!! این دل شماست ٬ که معبد خورشید است و این دل شماست که حلقه اتصال چشمه خورشید با نور پاکی و طراوت است .

اگر روزنه ای در دل توبگشایم ٬ خواهم دید که هزاران خورشید در آن سر به سجاده نورانیت گذارده اند و هرخورشید به گونه ای اشعه رحمت و برکت را به هر سو می پراکند.

آری ! می شناسمت ٬سالهاست که همتای تو را ندیده ام ٬ من موجودی هستم که از فرسنگها عقب تر آمده ام وچون به تو رسیده ام همراهت شده ام . پا به پای تو می آیم . تو را میشناسم

ای که حاجت ز حسین می طلبی ، دقت کن*****پرچم شاه بسوی حرم عباس است
دوشنبه 17/8/1389 - 2:51
خانواده
 
 
سلام آقا جان
امروز میخوام بعد از مدت ها باهاتون صحبت کنم و درد دلمو باهاتون در میون بزارم ، اما نمیدونم چی بگم چطور شروع کنم از کجا بگم ...
سینم پر از درده ولی نمیدونم چرا انگار قفل به زبونم زدن ، هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه تا براتون بازگو کنم ، شاید به خاطر اینه که خیلی ازتون فاصله گرفتم ، خیلی وقته باهاتون صحبت نکردم دنیا اونقدر منو مشغول خودش کرده که دیگه حتی با شما هم نمیتونم رو راست صحبت کنم ....

خیلی احساس بدی دارم آخه من که غیر از شما کسی رو ندارم اگر نتونم با شما هم صحبت کنم ..... وای وای..........

چیکار کردم با خودم ، خدایا کمکم کن! خدایا آخه چرا من اینطوری شدم!؟

چرا نمیتونم با مولام صحبت کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آقا جان درست که فکر میکنم می بینم آخه منه گناهکار کجا و صحبت با شما کجا ؟ ولی آقا از همه جا رونده شدم هر جا رفتم پسم زدن شما دستمو بگیرین ، کمکم کنید تا دوباره شروع کنم. دلم می خواد بشم اون آدمی که لیاقت هم صحبتی با شما رو داشته باشه ، آقا جون میخوام هم صحبتم شما باشید ، مولای من میخوام از نو شروع کنم ، آقا میخوام رفیقتون بشم آقا جان از این به بعد هر کاری که بخوام انجام بدم با شما مشورت میکنم اگر شما راضی بودید انجامش میدم .......
آقای من ، مولای من ، عزیز فاطمه ، یوسف زهرا ،گل نرگس .........
آقا جان درسته گنه کارم ولی آقا دوستون دارم ، آقا جان دوست دارم سربازتون باشم ، مولای من دوست دارم شهید در راهتون باشم ، دوست دارم جونه ناقابلمو فداتون کنم .......

آقا جون سرباز شما شدن لیاقت میخواد که من ندارم اما آقا جون شما دست منو بگیرید کمکم کنید .

آقا جان قربونه دله شکستتون برم !
دوشنبه 17/8/1389 - 2:21
ورزش و تحرک

علی پروین به عنوان رئیس سازمان فوتبال استیل آذین انتخاب شد و از امروز "شنبه" با اختیار تام عملکرد کادرفنی و بازیکنان این تیم را تحت نظر می‌‌گیرد.

پرویز کاظمی، نایب رئیس هیات مدیره باشگاه استیل آذین این این باره گفت:«در پی ناکامی های تیم فوتبال استیل آذین و به ویژه پس از شکست ۳ بر صفر برابر تیم راه آهن، اعضای هیات مدیره با تماس های تلفنی و مذاکره به این نتیجه رسیدند که علی پروین، اسطوره و پیشکسوت بزرگ فوتبال کشورمان را به عنوان همه کاره و نفر اول کادر فنی انتخاب کند.»

کاظمی تاکید کرده که پروین از شنبه کارش را آغاز می‌کند: «‌با توافق با پروین، ایشان از صبح فردا با اختیار تام بر سر تمرینات استیل آذین حاضر می‌شودو عملکرد کادرفنی و بازیکنان این تیم را تحت نظر می‌گیرد. پروین نفر اول کادرفنی است و با اختیار تام می تواند برای تیم فوتبال این باشگاه تصمیم می‌گیرد.»

پروین پیش از هم در استیل‌آذین حضور داشت. اوایل شروع فعالیت‌های باشگاه استیل آذین بود که پروین به عنوان مدیر فنی این تیم انتخاب شد، اما او نتوانست تیم را به لیگ برتر ببرد.

استیل‌ آذین در هفته چهاردهم ۳- صفر مقابل راه‌آهن شکست خورد.

این تیم هم اکنون با سیزده امیتاز در رده شانزدهم جدول است.

يکشنبه 16/8/1389 - 0:25
عقاید و احکام
همسران از منظر قرآن

همسران از منظر قرآن
«هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ» (۱)
این آیه‏ى شریفه زن و شوهر را به منزله‏ى لباس براى یکدیگر دانسته است و روشن است که لباس داراى ویژگى‏هایى است که باید در زندگى و رابطه‏ى زن و شوهر متبلور باشد که به قسمتى از آن اشاره مى‏شود:
الف – همان طورى که لباس آبروى انسان را حفظ مى‏کند، زن و شوهر که به منزله‏ى لباس هستند باید آبروى یکدیگر را حفظ کنند.
ب – همان طورى که رابطه‏ى انسان با لباس تنگاتنگ است و بیگانه به آن راه ندارد، رابطه‏ى زن و شوهر باید به نحوى باشد که بیگانه بر آن‏ها اطلاع پیدا نکند.
ج – لباس مناسب با فصل و زمان تغییر پیدا مى‏کند. در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم از لباس نازک استفاده مى‏شود. هر یک از دو همسر باید اخلاق و رفتار خود را نسبت به نیاز روحى یکدیگر تنظیم کنند. اگر مرد عصبانى بود، زن با ملاطفت برخورد کند و اگر زن خسته بود، مرد با او مدارا کند.
همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مى‏شود، زن و شوهر باید زینت یکدیگر باشند.

د – لباس انسان را از گرما و سرما حفظ مى‏کند. در مقابل، انسان نیز باید لباس خود را از آلودگى، پارگى و … نگهدارى کند. زن و شوهر نیز باید یکدیگر را حفظ کنند.
ه – چنان که لباس تن آدمى را گرم مى‏کند، وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى‏رهاند.
و – همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مى‏شود، زن و شوهر باید زینت یکدیگر باشند.
ز – لباس بودن دو طرفه است؛ «هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ». (۲) بنا بر این، تساوى زن و مرد از این تشبیه، حداقل در بعضى از امور، استفاده مى‏شود.
ح – همان طورى که انسان لباس را انتخاب مى‏کند، در ازدواج نیز باید زن و شوهر خودشان یکدیگر را انتخاب کنند و تحمیلى نباشد.
ط – انسان در انتخاب لباس سعى مى‏کند لباسى را که اندازه و مناسب با خود اوست، انتخاب کند، زن و شوهر نیز باید متناسب و اندازه‏ى یکدیگر باشند.

شنبه 15/8/1389 - 16:57
عقاید و احکام

احادیث پیامبر گرامی اسلام در خصوص بیان شخصیت حضرت فاطمه اطهر (س) و مقام زن

_ بهشت زیر پای مادران است.

_ شقاوت و سعادت هر كسی در رحم مادر پی‌ریزی میشود.

_ مادر است كه با ایفای نقش تربیتی خود سعادت دنیا و آخرت فرزند را فراهم می‌كند.

_ فاطمه حورای انسیّه است و هر گاه به بوی بهشت مشتاق میشوم, فاطمه را می‌بویم.

_ هر گاه مشتاق بوی بهشت می‌شوم, فاطمه را می‌بویم.

_ دخترم فاطمه نامیده شده, زیرا كه خدا او و محبت او را از آتش دور داشته.

_ من درختم و فاطمه حمل آن و علی لقاح آن و حسن و حسین میوه آنند و دوستداران اهل بیت حقیقتاً برگ بهشتی آنند.

_ هر كس فاطمه را آنگونه كه حق فاطمه است, بشناسد, شب قدر را ادراك كرده است و علت نامگذاری آن حضرت به فاطمه آن است كه خلایق از كنه معرفت وی بریده شدند(به كنه معرفت وی نمی‌رسند)

_ هر كه او را بیازارد , مرا آزرده و هر كه مرا بیازارد, خدا را آزرده است.

_ فاطمه پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.

_ براستی كه خداوند قلب و اعضای فاطمه (س) تا استخوانهایش را از ایمان و یقین آكنده ساخته است, بگونه‌ای كه در طاعت خدا غرق است.

_ جهاد زن خوب همسرداری است.

_ اگر نماز نافله می‌گزاردی و پدرت تو را صدا زد, نماز را بر هم نزن و اگر مادرت تو را صدا زد آن (را) برهم بزن.

_ خداوند متعال نسبت به دختران مهربانتر از پسران است.

_ نزدیكترین شما به جایگاه من در روز رستاخیز, كسانیند كه با همسرانشان بهتر (و انسانی‌تر) رفتار كنند.

_ مومن به میل همسرش غذا می‌خورد, و منافق همسرش به میل او غذا می‌خورد.

شنبه 15/8/1389 - 16:55
عقاید و احکام
 

زن از دیدگاه نهج البلاغة

 
عنوان انگلیسی:  
عنوان عربی:  
نویسنده: فاطمه علایی رحمانی
مقطع: کارشناسی ارشد
رشته گرایش: علوم قرآن و حدیث
دانشگاه: دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران
استاد راهنما: دکتر سیّد محمّدباقر حجّتی
استاد مشاور:  
استاد ناظر:  
تاریخ دفاع: 1369
کلمات کلیدی: ،
واحد:  
منابع:

چکیده:
سیمای ترسیم شده از زن در نهج البلاغة - که تا حدّ زیادی تابع دیدگاه گردآورنده این کتاب است - یک بُعدی و ناقص است و تنها بخشی از چهره کامل زن در قرآن را به نمایش می گذارد. زنان در نهج البلاغة با عباراتی که حاکی از ناقص بودن آنان است، وصف شده اند و متأسفانه، اکثر شارحان نهج البلاغة نیز بدون توجّه به مجموعه احادیث معصومان علیهم السلام، در جهت اثبات این مطلب برآمده اند که زنان در اکثر ابعاد از مردان ناقص ترند. لذا این پایان نامه، در صدد جمع میان آیات قرآن و سخنان امام علی علیه السلام در نهج البلاغة برآمده است. اصولاً قرآن مجید، شئون زن را مافوق تصوّر، بالا برده و در این مورد به بیانِ تنها اکتفا نکرده و از هر بُعد برای زن، الگوها و مصادیقی را یادآور شده و مانند یک وکیل مدافع، از شخصیت زن دفاع می نماید و قبل از آن که از عاطفی و احساسی بودن زن سخن به میان آورد، از اندیشمندی و واقع بینی یک زن (بلقیس) سخن گفته است صلاح اندیشی و نفوذ کلام او را می ستاید و علی رغم نظر کسانی که زن را انسان ضعیف پنداشته اند و حرّیت عقیده او را نفی نموده اند، از آسیه زن فرعون تمجید کرده است. نیز در برابر آنهایی که در مورد بی خِردی جماعت نسوان ادّعاها کرده اند، از ساره، زن حضرت ابراهیم علیه السلام و اوصاف برجسته او سخن گفته است که شایستگی هم صحبتی با فرشتگان مقرّب خدا را داشت. و بسیارند زنان برگزیده دیگری که چه بسا از افراد ذکور در ارزش و اعتبار با خاک راه آنها هم برابری نمی کنند. این چنین است که زنان مسلمان ما به دنبال تصویری شایسته از مقام انسانی زن در نهج البلاغة می گردند؛ امّا مع الأسف، تشتّت و تناقض گویی موجود در آرای شارحان نهج البلاغة، مانع از درک صحیح سخنان امام علیه السلام است. نگارنده، نخست در مقدّمه، توضیحی درباره طرح یک بُعدی بودن زن در نهج البلاغة داده و با بررسی چهره واقعی زن از دیدگاه قرآن، به بررسی هویت واقعی او پرداخته و مقداری از تفاوت های میان مرد و زن را بازگو نموده و رمز این تفاوت ها را نیز شرح داده است. سپس به موقعیت اجتماعی زن و احکام مشترک بین مرد و زن اشاره کرده و احکام اختصاصی زن در شرع مقدّس را نام برده است. وی در پیش گفتاری که بعد از مقدّمه آورده، روش مطالعه در نهج البلاغة، پیوند تنگاتنگ نهج البلاغة با قرآن و قضایای نقل شده در زمینه مقام و شخصیت زن در نهج البلاغة را نقد و بررسی نموده و سپس، ارزش و اعتبار اسناد و مدارک نهج البلاغة را شرح داده و در ادامه، برداشت غلط از قضایای نقل شده نهج البلاغة درباره زن را نکوهش کرده است. امّا فصل اوّل این پایان نامه، مربوط به اسناد و مناسبت های تاریخی خطبه هشتادم نهج البلاغة است که ضمن بررسی میزان سندیت این خطبه بر اساس استدلال، لحن و مخاطبان این خطبه را معرّفی کرده و موردی بودن آن را ثابت می کند. در فصل دوم، درباره واقعیت و عدم واقعیت نقص ایمان زن و دیدگاه های شارحان نهج البلاغة در این زمینه و رسالت مادری زن، توضیحاتی آمده است. نگارنده در فصل سوم با بیان قسمت دوم خطبه درباره نقصان عقل زن، به بررسی معانی اصطلاحی و لغوی عقل و تعریف عقل از دیدگاه قرآن و احادیث پرداخته و نقصان عقل زن را در نظر بعضی از شارحان نهج البلاغة بررسی نموده است. در فصل چهارم که مربوط به قسمت سوم خطبه هشتادم نهج البلاغة در زمینه نقصان حظ و بهره زن است، این مطلب را از نظر تاریخچه فقهی آن بررسی نموده و نحوه و چگونگی پیدایش و تقسیم ارث در میان ملل مختلف را شرح داده. و روایاتی در زمینه علّت نقصان ارث زن نسبت به مرد را به عنوان استشهاد آورده است. در فصل پنجم، نتیجه گیری امام علی علیه السلام از مقدّمات مذکور در خطبه را با طرح مباحثی چون: آسیب پذیری زن در مسائل سیاسی، معنای ترس از زنان شرور و احتیاط از خوبانشان و مسائلی از این قبیل را بیان می کند. نگارنده در فصل ششم به بررسی تطبیقی خطبه هشتادم نهج البلاغة پرداخته و آن را به موردی خاص و شخص خاص نسبت می دهد. فصل هفتم، مربوط به سایر عناوینی است که برای زن در نهج البلاغة یاد شده است. نگارنده، این عناوین را در لابه لای حکمت ها، نامه ها و خطبه های نهج البلاغة جستجو نموده و شرح می دهد. در فصل هشتم به نمونه هایی از شخصیت های عالی انسانی در جامعه زنان در طول تاریخ اشاره شده و در فصل نهم - که آخرین فصل پایان نامه است - به بررسی صفات نیک زن در احادیث پرداخته شده است.
شنبه 15/8/1389 - 16:52
طنز و سرگرمی

  
 
قانون طلایی اول: باید زنی داشته باشید که در کارهای خانه کمک کند، خوب آشپزی کند، گردگیری کند...
 
قانون طلایی دوم: باید زنی داشته باشید که سرگرمتان کند، شما را بخنداند، باعث فراموشی غصه شود...
 
قانون طلایی سوم: باید زنی داشته باشید که بتوانید به او اطمینان کنید و مطمئن باشید هیچوقت به شما دروغ نمیگوید...
 
قانون طلایی چهارم: باید زنی داشته باشید که در کنارش به آرامش برسید و از بودن با او لذت ببرید...
 
قانون طلایی پنجم: خیلی خیلی مهم است که این چهار زن از وجود یکدیگر بیخبر باشند!
جمعه 14/8/1389 - 18:31
طنز و سرگرمی


 
+ آخرین کلمات یک الکتریسین : خوب حالا روشنش کن...


+ آخرین کلمات یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه؟


+ آخرین کلمات یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره...


+ آخرین کلمات یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره؟


+ آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیه ام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه...


+ آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره...


+ آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد...


+ آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست...


+ آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو؟


+ آخرین کلمات یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد...


+ آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه؟


+ آخرین کلمات یک خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!


+ آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!


+ آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی...


+ آخرین کلمات یک دوچرخه سوار : نخیر تقدم با منه!


+ آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرنده ام!


+ آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟...


+ آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره...


+ آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم...


+ آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم...


+ آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همه اش سه نفرند...


+ آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!


+ آخرین کلمات یک کامپیوتر : هارددیسک پاک شده است...


+ آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضه ی شلیک کردن نداری...


+ آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بی خطره...


+ آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب: این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه...


+ آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار! چراغ قرمزه!


+ آخرین کلمات یک ملوان: من چه می دونستم که باید شنا بلد باشم؟


+ آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم...


+ آخرین کلمات یک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتی تا چند بشمرم؟

جمعه 14/8/1389 - 18:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته