امام على عليهالسلام : فى سَعَةِ الاَْخْلاقِ كُنوزُ الاَْرْزاقِ؛(كافى، ج 8 ، ص 23. )
گنجهاى روزى در وسعت اخلاق، نهفته است.
در فضيلت خاموشي روزي مردي كه صداي خوبي نداشت با صداي بلند قرآن ميخواند. اهل دلي از آن كوچه ميگذشت، صداي مرد را شنيد و از او پرسيد: درآمدت از قرآن خواني چقدر است؟ مرد پاسخ داد: هيچ. اهل دل گفت: پس چرا به خودت زحمت ميدهي. مرد گفت: زحمتي نيست، براي خدا ميخوانم. اهل دل گفت: مخوان، براي خاطر خدا مخوان. چرا كه خلق خدا نيز صدايت را ميشنوند و ميپندارند مسلماني اين گونه است و از مسلمان شدن منصرف ميشوند. گلي از گلستان
پسر ثروتمند پسر مرد ثروتمندي را ديدم كه بر سر گور پدر نشسته و با پسركي فقير از مال و اموال پدر صحبت ميكرد و ميگفت: سنگ پدر من سنگي است با مرمر سفيد صاف و خطي كه به رويش حك شده نستعليق است اما بر سر خاك پدر تو جز مشتي گل و خاك ديده نميشود.پسرك فقير كه اين جمله را شنيد در جواب گفت: تا پدرت زير آن سنگهاي گران قيمت مرمر به خودش بجنبد پدر من به بهشت رسيده است.(كسي كه در زندگي آسايش و راحتي زياد داشته باشد و رنج و سختي در زندگي به خود نديده باشد ممكن است در هنگام مرگ مردنش سخت باشد.)
(اگر بار كمتري به روي اسب بگذارند حتما رفتارش با صاحبش بهتر خواهد بود.)
برگرفته از گلستان سعدي
پيامبر صلىاللهعليهوآله : ثَلاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلَيْسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَ حُسْنُ خُلْقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛(خصال، ص 145، ح 172. )
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
انسان حريص ده آدم بر سر سفرهاي ميتوانند گرد آيند و غذا بخورند اما حيوانات بر سر لاشه حيواني با هم نميتوانند كنار بيايند و انسان حريص هم همه چيز را فقط براي خودش ميخواهد و حاضر نيست ذرهاي را با كسي تقسيم كند و هميشه گرسنه است اما انسان قانع با تكهاي نان سير ميشود (رودهاي كه تنگ و باريك است با تكهاي نان پر ميشود اما انسان حريص اگر دنيا را هم داشته باشد باز هم سير نخواهد شد.)
بزرگان گفتهاند: بهتر است از راه قناعت به ثروت برسي تا سرمايهاي داشته باشي يا مالاندوزي كني و به هيچ كس روا نداشته باشي.
امام حسين عليهالسلام : لا تَقولَنَّ فى اَخيكَ المُؤْمِنِ اِذا تَوارى عَنْكَ اِلاّ ما تُحِبُّ اَنْ يَقولَ فيكَ اِذا تَوارَيْتَ عَنْهُ؛(بحارالأنوار، ج 78، ص 127. )
وقتى كه برادر دينىات از تو جدا شد، سخنى پشت سر او نگو، مگر اين كه دوست دارى او در پشت سر تو آن را بگويد.
بچگي كردن جواني شوخ، شيرين سخن و چالاك در جمع دوستانه ما حضور داشت كه با شوخ زبانيهايش مجلس ما را شيرين كرده بود. گويي در دلش هيچ غمي وجود نداشت و لبش هميشه به خنده آراسته بود. روزگاري گذشت و ما از حال هم خبر نداشتيم تا اينكه برحسب اتفاق در بازار ديدمش و فهميدم ازدواج كرده و فرزنداني دارد. ديگر گل خنده پژمرده بود و نشاطش خفته بود.از احوالش پرسيدم، گفت: زماني كه خدا به ما لطف كرد و بچهاي به ما عطا كرد ديگر نتوانستم بچگي كنم و بچه باشم. وقتي كه پير شدي از كودكي دست بردار و بازي و شيطنت را به نوجوانان بسپار و زمان پيري دنبال نوجواني نباش چرا كه آبي رفته كه ديگر به جوي بر نميگردد.