به گزارش واحد مرکزی خبر، محمد ناظمی اردکانی در مراسم بازدید از اداره کل ثبت احوال خراسان رضوی از صدور کارت ملی هوشمند برای همه ایرانیان در نیمه دوم سال ۹۱ خبر داد و گفت: در آینده ای نزدیک کارت ملی هوشمند جایگزین شناسنامه میشود. او گفت: در۶ ماه اول سال آینده صدور کارت ملی هوشمند بصورت پایلوت در استان قم آغاز می شود و در صورت موفقیت آمیز بودن طرح ، در نیمه دوم سال نیز اجرای سراسر آن برای همه مردم کشور آغاز خواهد شد. رئیس سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به اینکه بهره برداری از کارت ملی هوشمند با سازمان ثبت احوال است گفت: فضای کاربری سایبری و مجازی برای این کار در سازمان آغاز شده است و دیگر دستگاههایی که از کارت ملی هوشمند استفاده خواهند کرد باید زیر ساختهای خود را آماده کنند. ناظمی اردکانی افزود: کارت ملی هوشمند برای ایرانیان خارج از کشور هم که دارای کارت شناسایی و شناسنامه ایرانی هستند نیز صادر خواهد شد. رئیس سازمان ثبت احوال کشورگفت : طرح کارت ملی هوشمند، هسته اولیه ورود به دولت الکترونیک است بهطوری که با تحقق و اجرایی شدن این طرح همه خدمات بهصورت غیرحضوری و با امنیت کامل اجرا خواهد شد همچنین از این کارت میتوان برای اموری چون تعیین هویت افراد و یا رایگیری استفاده کرد ضمن اینکه از جعل و سوءاستفاده از اسناد هویتی جلوگیری میشود. ناظمی اردکانی همچنین گفت: بهزودی آرشیو همه اسناد موجود در ثبت احوال بهصورت الکترونیک کامل خواهد شد و دیگر نیاز نیست افرادی که زادگاه و محل سکونتشان با هم فرق میکند برای انجام امور ثبتی به زادگاهشان مراجعه کنند. ناظمی اردکانی افزود : بیش از ۳۰ درصد از طرح آرشیو الکترونیک اسناد کشور که از ابتدای سال ۹۰ آغاز شده اجرایی شده است و تا پایان سال ۹۱ به پایان می رسد. وی گفت : هم اکنون پایگاه جمعیتی کشور با یک شبکه بسیار مطمئن از ۶۰۰نقطه در سراسر کشور تغذیه میشود و تا پایان سال این ظرفیت از ۳۰ ترابایت به ۳۰۰ ترابایت افزایش خواهد یافت. محمد ناظمی اردکانی تشکیل شورای عالی ثبت احوال، اصلاح قانون ثبت، اصلاح ساختار اداری و قضازدایی را از دیگر برنامههای سازمان ثبت احوال اعلام کرد .
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست / با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است / لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ / معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه / با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها / پیش فامیل مقابل آبروداری کنید میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است / پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی / دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان / پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر / هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب / کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه / چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک / دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست / از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای / پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری / با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟ / با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور / بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید
رفتارهای متمایز علی کریمی نسبت به سایر فوتبالیست ها نتنها در زمین فوتبال بلکه در خارج از مستطیل سبز هم او را علاوه بر مشهور بودن به یک چهره محبوب تبدیل کرده است.
هیچوقت یادم نمیرود بلوار میرداماد را به سمت خیابان شریعتی رانندگی میکردم. وقتی به چراغ قرمز 180 ثانیهایاش برخورد کردم عصبی شدم. تازه از محل کارم تعطیل شده بودم و خیلی خسته بودم. داشتم دیالوگهای معمولم در مورد چراغ قرمزها و ترافیکهای تهران را زمزمه میکردم که کودکی رو به من کرد و گفت: «آقا فال میگیری» چند قدم آن طرفتر دخترک گلفروش با شاخههای لاله صدا زد: «آقا گل بخر دیگه... خواهش میکنم». جملهاش تمام نشده بود که با غرور تمام، شیشه پنجره را بالا دادم تا صدایشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتی چنین برخوردی را از من دیدند بیخیال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبیل کناریام. BMW بود. رنگ قرمز و مدل ماشین سبب شده بود تا از سایر ماشینها متمایز گردد. پس از چند ثانیه دیدم پسرک فالگیر با صدای بلند گفت: «بچهها ... بچهها بیایین علی کریمیه... بازیکن پرسپولیس...» در یک چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از کودکان کار، دور ماشینش را گرفتند. من هم بیاختیار سرم را چرخاندم تا عکسالعمل علی کریمی را ببینم. او با لبخندی دنبالهدار از همه کودکان فال و گل و شکلات گرفت تا آنها را خوشحال کند. چراغ سبز شد و بچهها هنوز بیخیال کریمی نشده بودند. علی کریمی که با بوق ماشینهای پشت سرش مواجه شده بود، اتومبیلش را حرکت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشینش را نگه داشت. من هم از روی کنجکاوی پشت سر جادوگر ایستادم. کاپیتان پرسپولیسیها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را بوسید و پسری که آدامس میفروخت را بغل کرد. امضا داد و تمام گلهای لاله گلفروش را خرید و چند فال حافظ هم گرفت. برایم عجیب بود. مگر میتوان باور کرد جادوگر که گاهی حوصله خودش را هم ندارد اینطور برخورد کند؟ دخترک گلفروش از فرط خوشحالی نمیدانست چکار کند و بالا و پایین میپرید. کریمی که دیگر نمیدانست چکار کند، با صدایی خشدار گفت: «بچهها باید بروم سر تمرین. دیرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» کودکان کار نیز با تشویق چند ثانیهای علی کریمی... کریمی دوستت داریم، او را بدرقه کردند.
به گزارش خبرخونه به نقل از روزنامه اطلاعات، آقای محمدجواد حجتی کرمانی به مناسبت برگزاری جشن پنجاهمین سال موسسه ملی زبان، قدرشناسی از خدمات فرهنگی پنجاه ساله استاد اساتید، دکتر عباس حری کرمانی به عمل آورده که در ادامه آن را بیان می کنیم: در آغاز باید بگویم آنچه استاد بزرگوار دکتر عباس حری را بیش از مراتب علمی و خدماتی ایشان مجذوب دوستان و آشنایان و شاگردانش کرده و ارادت و علاقه آنان را در طول پنجاه سال خدمت بی وقفه فرهنگی استاد، برانگیخته و پایدار ساخته است، تواضع و فروتنی و نوعدوستی و دوری از شهرت طلبی و وقار و آرامش و طمانینه و عشق و علاقه شدید ایشان به فرهنگ و خدمت در راه اعتلای فرهنگی مردم، به خصوص جوانان برومند کشور است. اینجانب که خود یکی از "نو آوران" "موسسه ملی زبان" – این موسسه نام آور پنجاه ساله – هستم، استاد را مانند خودم، "جوان" می دانم با شادابی و خستگی ناپذیری و شور و هیجان علمی و خدماتی ... و اگر کسی به ایشان که در سن 87 سالگی همچنان – "براق و شاد" راه می روند و درس می دهند و موسسه شان را اداره می کنند – نسبت "پیری" بدهد، به هیچوجه بر نمی تابم!... تو گویی این نسبت را به خود من داده و پاسخ رایج مرا دریافت کرده که: "پیر پدرته! جد و آبادته! ( "آباد" تصحیف کلمه آباء) باری – "موسسه ملی زبان" برای ارباب فرهنگ و به خصوص پیشکسوتان فرهنگی و عموم اساتید کنونی زبان، که عموما شاگردان بی واسطه یا با واسطه موسسه استاد حری کرمانی بوده اند، شناخته تر از آنست که نیاز به معرفی داشته باشد، معذلک به علاقمندان توصیه می کنم برای اطلاع بیشتر بر گذشته افتخار آمیز و وضع کنونی این موسسه، کتاب "یادگار پنجاه سال" را مطالعه کنند. انتشار این کتاب همزمان بود با برگزاری جشنواره پنجاهمین سال تاسیس موسسه در هتل استقلال که با شکوه فراوان برگزار شد و اینجانب و آقای دعائی مانند بسیاری از علاقمندان و شاگردان استاد در آن شرکت کردیم و من خوشبختانه در کنار استاد بزرگوار حضرت دکتر باستانی پاریزی – که کرمان و کرمانی از زبان و قلمشان نمی افتد! – این مراسم بسیار زیبا و سودمند را مشتاقانه تماشا کردیم و ساعتی به سخنان سخنرانان و سرود سرودسرایان و آهنگ دلنواز آهنگ نوازان و هنرنمائی جوانان و نوجوانانی که گلهای بوستان باصفای استاد حری بودند، گوش سپرده بودیم که ذیلا به گوشه ای از آن اشاره می کنم: جشن با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز شد. این مراسم با سخنرانی دکتر حری، دکتر محسنی، محمد جواد کرمانی، روناک مجیدی زاده، علی آجینی، آراز حق بین، خانم داربری، دکتر باستانی پاریزی، آقای طرزی و دکتر محمد شهبا ادامه یافت. گروه سرود نارمک و اکباتان و گروه موسیقی به سرپرستی اکبر خادم در این مراسم برنامه اجرا کردند.
نشریه سینمایی IMDB در گزارشی فهرست بهترین بازیگران و بهترین فیلمهای دهه اخیر سینمای جهان كرد. «جانی دپ»، بازیگر فیلمهای پرفروش «دزدان دریایی كارائیب» در رتبه اول بهترین بازیگران سینمای جهان قرار گرفته است. بازیگر آثاری چون «ادوارد دست قیچی»، «چارلی و كارخانه شكلاتسازی»، «سوئینی تاد» و «آلیس در سرزمین عجایب» عنوان پردرآمدترین بازیگر هالیوود را در اختیار دارد كه به واسطه حضور در سری فیلمهای ماجراجویانه «دزدان دریایی كارائیب» بالغ بر 350 میلیون دلار دستمزد دریافت كرده است. «براد پیت» و «آنجلینا جولی»، زوج سینمایی معروف هالیوود در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. «تام كروز»، «ناتالی پورتمن»، «كریستین بیل»، «اسكارلت یوهانسون»، «جنیفر آنیسیتون»، «كرا نایتلی» و «اما واتسون» در رتبههای بعدی بهترین بازیگران سینمای جهان در 10 سال اخیر نام گرفت. به گزارش هالیوود ریپورتر، فیلم «شوالیه تاریكی» عنوان بهترین فیلم 10سال گذشته سینمای جهان را به دست آورد. فیلمهای «دونی داركو»، «پالپ فیكشن»، «ارباب حلقهها» و «هری پاتر»، «گرگ و میش» و «پدرخوانده» در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند. به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند : "روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد. به بچه هایی فکر کن که گفتند : "مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند. به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند. به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود، و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد. من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ، ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند، سوگواری می کنم. من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که : آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند، و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند، گریه می کنم. به افراد دور و بر خود فکر کنید ... کسانی که بیش از همه دوستشان دارید، فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید، در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید. قدر لحظات خود را بدانید. حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛ زیرا اگر دیگر آنها نباشند، برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود ! "دیروز" گذشته است؛ و "آینده" ممکن است هرگز وجود نداشته باشد. لحظه "حال" را دریاب چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری. اندکی فکر کن ...!
سخن روز : تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجارهمیشگی است. اُرد بزرگ