• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 758
تعداد نظرات : 395
زمان آخرین مطلب : 3396روز قبل
شعر و قطعات ادبی
چند روزی هست حالم دیدنیست
حال من از ایــن و آن پرسیدنیست
گــاه بر روی زمیــــن زل مــی زنــم
گــاه بر حافــــظ تفــاءل می زنــــم
حــــــافظ دیوانه فــــالم را گرفــــت
یـــك غــزل آمد كه حـالم را گرفت:
مــا زیــاران چشم یــــاری داشتیم
خــود غلط بود آنچه می پنداشتیم !
پنج شنبه 4/9/1389 - 11:43
آلبوم تصاویر
 
1 خرداد 89 - 13:17
 
1.jpg

2.jpg

3.jpg

فرانسه

4.jpg

نیوزیلند

5.jpg

امارات متحده عربی

6.jpg

7.jpg

8.jpg

9.jpg

10.jpg

11.jpg

ایتالیا

12.jpg

ژاپن

13.jpg

آلمان

14.jpg

سنگاپور

15.jpg

تایلند

16.jpg

و آخرین تصویر: هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران:

17.jpg
چهارشنبه 3/9/1389 - 20:24
تبریک و تسلیت
عید بر شما مبارك
عید غدیر خم
نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد ناشر حکم ولایت به ولی می نازد گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد
چهارشنبه 3/9/1389 - 20:15
اخلاق
دنیا جای زیبایی برای ماندن نیست!

حضرت مسیح جمله ای این چنین فرموده اند :

« لا تنظروا اِلی اموالِ أهلِ الدُّنیا فاِنَّ بریقَ اموالِهِم یذهَبُ بنورِ ایمانکم ؛  با توجه به این جمله ی نورانی ، چشم به زرق و برق زندگی دنیاداران دوختن ، حبّ دنیا را دردل زنده کرده و سبب غفلت از خدا و آخرت می شود و نور ایمان را خاموش خواهد کرد .»

رسول اکرم(ص) با اصحابشان از گذرگاهی می گذشتند ، به گله ی شترهای عِشار رسیدند (شترهای 10 ماهه باردار را عِشار می گفتند) که سرمایه ی نفیس عرب بود . از پشم و شیر و گوشت و بچه اش استفاده می کردند و مرکبشان نیز بود .

وقتی حضرت به شترهای عشار رسید ، صورت برگردانده و نگاه نکردند . یکی از همراهان گفت : یا رسول الله ، اینها شترهای عشار هستند و تماشایی ! چرا چهره می گردانید ؟! حضرت فرمودند: نگاه کردن به زیبایی های دنیا در دل ، غفلت ایجاد می کند و بعد این آیه را خواندند : « وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَأَبْقَى   1

حقیقتاً ما چقدر با این بیانات و آیات و جملات نورانی آشنا هستیم و آنها را در زندگی مورد عمل قرار می دهیم؟

آیا در این دنیای وانفسا پول و مقام و مذهب مالک ما هستند یا ما مالک آنها ؟!

شناخت دنیا

 

برای آنکه بتوانیم با هر موضوعی به درستی روبرو شده و درست رفتار کنیم ، بهتر آن است که ابتدا آن را بشناسیم . برای برخورد با دنیا نیز بهترین راه ، شناخت آن است و بهترین تعریف برای شناخت ، تعریفی است که دنیا از خود می کند .

او خود را در گردش درس آموز خویش برای ما وصف می کند ، اما این ماییم که فریفته او می شویم . رساترین نصیحت از آن او است ; اگر سخن صادقانه او را دروغ نشماریم !

دنیا در سخنان حضرت علی (ع) ، معرفی خوب برای خویش است ; زیرا اولا، راست می گوید: « دنیا خانه ای راست گو است برای کسی که آن را تصدیق کند .» 2

ثانیا ، در معرفی خود هرگز انسان را فریب نمی دهد: چه هنگام تو را فریب داد ؟ ! آیا با گورهای پدرانت که پوسیده اند تو را فریب داد یا با آرامگاه های مادرانت که در زیر خاک آرمیده اند ؟ ! دنیا با سرنوشت آنان حال تو را مجسم کرده و با گورهایشان گور تو را به نمایش گذاشته است . اما اگر دنیا هرگز انسان را فریب نمی دهد ، پس چرا در سخنان آن حضرت به فریبکاری و نیرنگ بازی شهره است و چرا بارها و بارها بشر را از فریب دنیا برحذر داشته است؟ چگونه است که دنیا فریب نمی دهد، اما باید از فریبش بر حذر ماند ؟3

آن حضرت، مجرم راستین را در این فریب انسان می داند، نه دنیا .در حقیقت این دنیا نیست که ما  را فریفته است، بلکه ما هستیم که فریفته ی دنیا شده ایم ; چرا که دنیا پندها را بی پرده با ما گفته است و دور از هر تبعیض و دو رویی از حقایق آگاهمان کرده است و بی گمان دنیا با این همه هشدارهای پی در پی - از فرود آمدن بلا در تن و کاستن نیرو - صادق تر و وفادارتر از آن است که دروغ بگوید یا فریب دهد . 4

 آن حضرت، مجرم راستین را در این فریب انسان می داند، نه دنیا .در حقیقت این دنیا نیست که ما  را فریفته است، بلکه ما هستیم که فریفته ی دنیا شده ایم ; چرا که دنیا پندها را بی پرده با ما گفته است و دور از هر تبعیض و دو رویی از حقایق آگاهمان کرده است و بی گمان دنیا با این همه هشدارهای پی در پی - از فرود آمدن بلا در تن و کاستن نیرو - صادق تر و وفادارتر از آن است که دروغ بگوید یا فریب دهد . 4

شاید از هیچ موضوعی به اندازه « دنیا » در نهج البلاغه ، سرزنش نشده باشد . خطبه های متعدد و صدها عبارت کوتاه درباره دنیا از امام علی(ع) به ما رسیده است ، که یکی از آن ها این عبارت است : « دنیا فریب می دهد ، و زیان می رساند و عبور می کند .»5

دنیا پس از فریب دادن، به انسان زیان و ضرر وارد می کند: انسان هایی که در خسران و ضرر می باشند، همین ها هستند که نیرنگ دنیا، آنان را وادار به صرف‌ِ سرمایه هستی شان در راه بدست آوردن دنیا می کند و از آخرت و آینده حتمی خویش غافل می شوند. آنان همه توان و همّت و عمر خود را درراه «دنیا» مصرف‌ می کنند، دنیایی که «گذرا» است ولی آنان به غلط آن را نقطه پایان و هدف‌ اساسی تصور کردند .

موانع شناخت دنیا کدام است ؟

 

برای شناخت دنیا موانعی نیز هست . در نگاه امام علی (ع) این موانع بدین قرار است ؛

عشق به دنیا

امام عشق به دنیا را موجب ضعف قوای ظاهری و باطنی آدمی ، و مانع شناخت دنیا می داند .

بر لاشه مرداری روی آوردند که با خوردنش کارشان به رسوایی کشید و همگان بر دوستی اش هم داستان شدند . آری، آن کس که به چیزی عشق ورزد ، چشمش کور و قلبش بیمار می شود . چنین کسی با چشم نابینا می نگرد و با گوشی ناشنوا می شنود; زیرا بی گمان ، شهوت ها پرده خودش را دریده اند و دنیا قلبش را میرانده و او را باتمام وجود شیفته خود ساخته است . چنین است که او برده دنیا و دنیاداران می شود ; همسو با سایه دنیا به هر سو می گردد و به هر جا روی می آورد ، بی آن که از نهیب های خداوند اثر پذیرد و از ادامه این راه باز ایستد یا پند پذیرد .»6

بنا بر این حدیث، خطر بزرگ عشق این است که در آغاز، ابزار شناخت را از کار می اندازد و آن گاه انسان را شیفته خود می کند و انسان را به چرخه ای در می آورد که گمراهی در آن روبه افزایش است . عشق ، آدمی را کور می کند و شیفتگی دنیا ابزار شناخت رااز میان می برد و راه را بر هدایت و پند پذیری می بندد . آن حضرت - از زاویه ای دیگر حب دنیا را امری طبیعی دانسته، می فرماید:

« مردم فرزندان دنیایند و فرزند بر دوستی مادر آفریده شده است .»7

خطر بزرگ عشق این است که در آغاز، ابزار شناخت را از کار می اندازد و آن گاه انسان را شیفته خود می کند و انسان را به چرخه ای در می آورد که گمراهی در آن روبه افزایش است . عشق ، آدمی را کور می کند و شیفتگی دنیا ابزار شناخت رااز میان می برد و راه را بر هدایت و پند پذیری می بندد
آرزو

فراموشی مرگ و آرزوهای دراز

 

آدمی بی یاد مرگ ، دنیا را ابدی می انگارد . آرزوی دراز آن است که در حال و آینده تحقق پذیر نباشد و از توجه به واقعیات برنخیزد . امام علی (ع) می فرماید: «یاد مرگ از دل شما رفته است و آرزوهای دروغین جایش را گرفته . و از این رو، دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودگذر دنیا بیش ازمتاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده است .»8

موانع شناخت دنیا را چگونه می توان رفع کرد؟

 

زهد

در روایات حضرت امیر (ع) ، زهد گونه ای نگریستن به دنیا است نه روش زندگی در آن ; چنان که می فرماید: «ای مردم، به دنیا چونان زاهدان روی گردان بنگرید ... پس فراوانی آن چه شما را خوش می آید ، دچار فریبتان نکند که دوران همدمی با آن بسیار کوتاه است.»9

عبرت

عبرت به معنای نفوذ در چیزی و گذر از سویی به سوی دیگر است. عبرت، آدمی را با سنت های حاکم بر دنیا آشنا می سازد. «اعتبار» در سخنان حضرت علی(ع) از راه های شناخت حقیقت دنیاست; چنان که می فرماید: مؤمن تنها با چشم عبرت به دنیا می نگرد.10

 

پی نوشت ها :

1- طه / 131

2- نهج البلاغه / خطبه 183

3-نهج البلاغه / حکمت 131 

4- همان

5- نهج البلاغه / خطبه 230

6- همان

7- نهج البلاغه / خطبه 223

8- همان

9- نهج البلاغه / خطبه 109

10- غررالحکم / ج 2 / ص 64 

چهارشنبه 3/9/1389 - 20:13
شخصیت ها و بزرگان


آموخته ام که، با پول میشود....

خانه خرید ولی آشیانه نه،

رختخواب خرید ولی خواب نه،

ساعت خرید ولی زمان نه،

می توان مقام خرید ولی احترام نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش نه،

دارو خرید ولی سلامتی نه،

خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ،

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من
 می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
چهارشنبه 3/9/1389 - 16:44
سخنان ماندگار

قرآن ! من شرمنده توام

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود

همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .

یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند

که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت

می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از ترا به

یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،

‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،

‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .

آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان

نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب

جهالت کشیدیم

چهارشنبه 3/9/1389 - 16:42
شعر و قطعات ادبی

رویاهایت را به من بسپار

من ناجی آنها خواهم شد 

اگرچه حقیقتی برای آنها نیست

اگر چه رویاهایت در كودكیشان خواهند مرد 

اگر چه آنها هم زمان شامل حالشان خواهد شد

رویاهایت را به من بسپار

رویاهایت همانند ناقوسی به صدا در خواهند آمد 

اگر تو بخواهی

مرا با آنها عهدی است كه گسستنی نیست

اگرچه رویاهایت رویا نیست

اما قسم به رویاهایت آنها را به حقیقت پیوند خواهم زد

رویاهایت را به من بسپار

چهارشنبه 3/9/1389 - 15:29
سخنان ماندگار

من هرروز از سه جهت در خود می نگرم :

اول آنکه آیادر رفتار با دیگران از حکم وجدان سر نمیتابم ؟

دوم آنکه با دوستان از راه صدق و صفا بیرون نمیروم ؟

سوم آنکه در هدایت دیگران آیا خود بخلاف آنچه تعیلم میدهم عمل نمیکنم؟

                                                                       کنفوسیوس

چهارشنبه 3/9/1389 - 13:18
شعر و قطعات ادبی

سال ها پیش دل من که به عشق ایمان داشت

تا که آن نغمهء جانبخش تو از دور شنید

اندر این مزرع آفت زدهء شوم حیات

شاخ امیدی کاشت

چشم بر راه تو بودم

               که

              تو کی میآیی

بر سر شاخهء سرسبز امیددل من ....

            که

           تو کی می خوانی؟

         

چهارشنبه 3/9/1389 - 9:28
شعر و قطعات ادبی

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

یا علی مدد

چهارشنبه 3/9/1389 - 9:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته