به من بازگرد!
سپر باش میان من و دنیا
که دنیا در تو تجلی خواهد کرد
بر من ببند چون سدی عظیم،
که در سایه تو من دریاچه ای نخواهم بود،
آسمان دائم اردیبهشت خواهم بود
امروز می خوام تولدم رو به خودم تبریک بگم :
تولدت مبارک قاصدک عزیزم
خوشحالم که به این دنیا اومدی
چون اگه نمی اومدی
من خیلی تنها بودم !
کشتی ها در بندرگاه در امانند
اما کشتی برای این کار ساخته نشده
هرچه نباشیم ...
دست کم ، عزیز دلی هستیم
پس بگذار نامت را بنویسم
بر شرم بن بست سینه ای
که شاید نتوانست کاری کند برای تو
نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها... من
به من هر آنکه می گفت
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا ...من
زندگی رسم خوشایندی ست
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه ی عشق
زندگی چیزی نیست
که لب طاقچه عادت
از یاد من و تو برود
غلام نرگس چشم تو تاجدارانند
خراب باده ی لعل تو هوشیارانند
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز
وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند
ذهن ما باغچه است گل در آن باید كاشتو نكاری گل من علف هرز در آن می رویدزحمت كاشتن یك گل سرخ كمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
همیشه دلیل شادی کسی باش
نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش
نه دلیل غم او
"زرتشت"
میان یگانگی و بیگانگی هزار خانه است
آنکس که غریب نیست
شاید که دوست نباشد !