دانستنی های علمی
کار ویروس این است که وارد بدن می شود و پرچم همزیستی مسالمت آمیز را بالا می برد
که بدن در مقابلش مقاومت نکند. آرام آرام سیستم داخلی سلول را به خدمت می گیرد و به تعبیر
اجتماعی استثمار می کند و خودش را رشد می دهد. بدین صورت اسم سلول می شود کارخانه
ی ویروس سازی. وقتی خوب رشد کرد، سلول را پاره می کند و پرچمش را برای ورود به
سلول بعدی بلند می کند و این شیشه را ادامه می دهد.
خیلی عجیب است، کار شیطان هم همین است. از اول هم که سراغ آدم و حوا آمد، پرچم
"نصیحت" را بلند کرد¹ و قسم خورد تا خیالشان راحت باشد دو موضع گیری نکنند تا وقتی که
بالاخره آن ها را از بهشت بیرون کرد.
در واقع سلاح اصلی شیطان برای انحراف آدم ها "دروغ" و "بی صداقتی" است با نام صداقت
و نصیحت. منافقانه وارد می شود و خودش را از اعضای خانواده قرار می دهد. به قول دکتر
شریعتی خوب به آدم حمله نمی کند، بد از او دفاع می کند. ویروس خطرناک تر از میکروب
است. میکروب از اول، جنگی وارد می شود. تک می زند بدن هم سریع پاتک. سپاه گلبول های
سفید خودشان را به لب مرز بدن می رسانند و با میکروب وارد جنگ می شوند. مقداری از
خودشان شهید می شوند، تعدادی میکروب را هم می کشند. لاشه های اینها همراه ترشحات ضد
میکروبی گلبول ها توده ای عفونی را تشکیل می دهند که "چرک" یا "عفونت" است. این عفونت
ها با آنتی بیوتیک برطرف می شود. با کپسول هم از بین نرود با پنی سیلین کلکش کنده می
شود.
اما تهاجم غیر نظامی مثل ورود ویروس های فرهنگی بسیار خطرناکند. به درون جامعه در
لانه های غرایز و شهوات و نیازهای حیاتی وارد می شوند و با حرکتی خزنده فرهنگ یک ملت
را استحاله می کنند. آدم ها هم همینطور استحاله می شوند. کار ویروس این است که جنگ تن به
تنش را با لباس صلح و آزادی و صداقت پیش می برد ولی رفته رفته سیستم دفاعی بدن را از
کار می اندازد؛ مثل HIV. چه باید کرد؟
پرسش مهم این است که چگونه ویروس را بشناسیم؟ واکسینه شدن چگونه است؟ بالاخره برای
ورود شیطان عده ای در درون وجود همه ی آدم ها هستند که شیطان را دعوت می کنند و برای
آمدنش چراغ سبز نشان می دهند. وقتی آمد از او استقبال می کنند، پرچم زندگی مسالمت آمیز او
را همه جا پخش می کنند. این ها سپاهیان نفس اماره اند. به قول سعدی:
تو با دشمن نفس همخانه ای چه در بند پیکار بیگانه ای؟
و به قول پروین اعتصامی:
کار مده نفـــس تبهـــکار را در صف گل جا مده این خار را
کِشته نکو دار که موش هوی خورده بسی خرمـن و خروار را
"ویروس گناه" مثل موش، دزدانه وارد انبار گندم کارهای خوب می شود و همه را تباه می کند و
به جایش فضله می ریزد. یک فرق میکروب با ویروس چیزی شبیه دشمن بیرونی و درونی
است. به قول مولوی:
ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این، کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخره ی خرگوش نیست
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را درآشامد هنوز
کم نگردد سوزش این خلق سوز
سنگ ها و کافران سنگ دل
اندر آیند اندر او زار و خجل
عالمی را لقمه کرد و در کشید
معده اش نعره زنان هل من مزید؟
چون که وا گشتم ز پیکار برون
روی آوردم به پیکار درون
قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اند جهاد اکبریمب
قوتی خواهم ز حق دریا شکاف
تا به سوزن بر کنم این کوه قاف
باید از "خدا" کمک خواست و با "خود" مبارزه کرد. با امیال خود، هوس های خود که به
شدت آدم را به سوی خود می کشند. در این صورت است که گوهر "خودخدایی" از لابلای
حجاب های ضخیم "نفسانیات" آشکار می شود. بهترین راه ویروس ستیزی، کم خوردن و کم
آشامیدن است² که قهراً شهوت را کنار می زند. به قول سعدی:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
یا:
اندرون از طعام خالی دار
تار در آن نور معرفت بینی
1- انی لکما لمن الناصحین و قاسمهما (اعراف ۲۱)
2- جاهدوا شهواتکم بقلة الطعام و الشراب (رسول اکرم (ص)/ میزان الحکمه، واژه ی "جهاد")
جمعه 26/4/1388 - 22:24
دنیای گیاهان و حیوانات
جمعه 26/4/1388 - 21:32
دانستنی های علمی
جمعه 26/4/1388 - 19:24
دانستنی های علمی
موضوع خیلی جالبیه. از وقتی بچه بودم درباره احتمال انجام این کار فکر میکردم و همیشه خواب برای من مرموز بوده. شاید چون تنها چیزی بوده که در دسترسم بود و من نمیتونستم اون را درک کنم. مثلا میشنیدم که فلانی روح فلانی را تو خواب دیده و باور میکردم چون من به دین اسلام ایمان دارم و باورم نسبت به این مسائل بسیار زیاده ولی نمیتونستم مسئله را به کناری بگذارم و همیشه ذهن من مشغول بود. در این چند سال در این باره اطلاعات کافی و آگاهی کاملا خوبی بدست آوردم. الان میتونم بگم که این کار امکان پذیره. ولی جالب اینه که شخصی که ما به خواب اون وارد میشیم خواب را از یاد میبره و البته هیچوقت به دید ما به اون آگاه نیست. ولی در صورتی که محتویات خواب را برای اون بازگو کنیم میتونید چهره متعجب و مات شخص را ببینید که بهتون میگه تو از کجا میدونی! خوب البته که میدونم چون من وارد خواب تو شدم. انجام این کار نسبتا ساده است. فقط کمی تمرین نیاز داره. اول از همه باید این را یادآوری کنم. وقتی شما خواب میبینید مثل این نیست که شما داخل یه دنیای خاص خودتون شده باشید. نه اینطور نیست. خواب شما میتونه خواب دیگران هم باشه. پس خیلی از اشخاصی که در خواب میبینیم میتونن افراده دیگری باشن که آگاه یا ناآگاه به خواب شما وارد شدن. و درواقع این یه اصطلاحه. میشه گفت با شما در بعد دیگری تماس پیدا کردند. پیشنیاز این کار آگاه شدن در خواب یا برونفکنی کالبد اختریه. که البته هر دو اینها برای انجام این کار فرقی ندارند. بعد از اینکه به یکی از دو حالتی که گفتم رسیدید طرف مقابل را تجسم کنید و تصمیم بگیرید که پیش شخص مورد نظر برید. البته این کار را در موقعی که مطمئن هستید شخص خواب هست انجام بدید. بعد از اینکه این کار را کردید خودتون را پیش شخص مورد نظرتون پیدا میکنید. در صورتی که شما با دوستتون میخواهید این کار را انجام بدید میتونید قرار بذارید که حرفهایی را به هم بزنید و بعداز بیداری به میزان صحت آنها پی ببرید. کار بسیار جالبتری که میشه انجام داد آگاه کردن طرف مقابل هست. خوب شما در زمینه آگاهی در خواب فعالیت دارید (و یا برونفکنی کالبداختری) ولی دوستتون تازه شروع به تمرین کرده و شما میخواهید این روش را برای دوستتون بکار ببرید تا اون بتونه آگاه بشه. به اون میگید که وقتی اون خوابید به خوابش وارد میشید و اونو از اینکه داره خواب میبینه آگاه میکنید. شما وارد خوابش میشید و خواب بودنش را بهش میگید و اینکه داره خواب میبینه و اون بلافاصله آگاه میشه یا نه دست به آزمایش میزنه مثلا شما به اون میگید ارتفاع بگیر و اون بعد از انجام این کار متقاعد میشه که خواب و باینصورت آگاه میشه. در صورتی که اینکار دو نفر توافقا اینکار را یعنی وارد شدن در خواب یکدیگر انجام میدهند بهتره که همزمان بیدار بشوند تا بتونند خوابشون را بسرعت بیاد بیارند. درصورتی که هر دو بعد از دیدن هم در خواب به خوابشون ادامه بدهند به احتمال زیاد جریان دیدن همدیگر را فراموش میکنند. حتی اکثر مواقع یکنفر هم میتونه به دیگری یادآوری کنه و این درصورتیکه یکنفر بلافاصله از خواب بیدار شده باشه ولی شخص دوم به خوابیدن ادامه بده ممکنه و شخص اغلب بعد از شنیدن جزئیات اون خواب همه چیز به یادش میاد.
وقتی این کار را انجام بدید به جزئیات خیلی جالبی میرسید. مثلا لباس شخص مقابل را میبینید(حتما میپرسید کی رسیده لباس بپوشه؟ منم نمیدونم). کارهای خیلی جالبی میشه انجام داد. برای مثال شما میتونید خیلی از پدیده ها را آزماش کنید. در خوابتون پدیده جالبی انجام بدید و ببینید آیا دوستتون هم میتونه این پدیده را ببینه. مثلا یک گوی انرژی درست کنید( به نوشته های قبلی مراجعه کنید). یا یک دریچه زمان باز کنید (؟؟؟؟) و درصورتی که دوست شما توانست دریچه را مشاهده کنه با هم واردش بشید. حتما به حالتهای خیلی جالبی برخورد خواهید کرد. فراموش نکنید که برای انجام این کار به تمرین نیاز دارید و درصورتیکه در بار اول موفق نشدید باز هم تلاش کنید.
جمعه 26/4/1388 - 19:13
دانستنی های علمی
بعضیها شعرشان سپید است، دلشان سیاه،
بعضیها شعرشان نو است، فكرشان كهنه،
بعضیها یك عمر زندگی میكنند برای رسیدن به زندگی،
بعضیها زمینها را از خدا مجانی میگیرند و به بندگان خدا گران میفروشند.
بعضیها حمال كتابند،
بعضیها بقال كتابند،
بعضیها انبارداركتابند،
بعضیها كلكسیونر كتابند
بعضیها قیمتشان به لباسشان است، بعضی به كیفشان و بعضی به كارشان،
بعضیها اصلا قیمتی ندارند،
بعضیها به درد آلبوم میخورند،
بعضیها را باید قاب گرفت،
بعضیها را باید بایگانی كرد،
بعضیها را باید به آب انداخت،
بعضیها هزار لایه دارند
بعضیها ارزششان به حساب بانكیشان است،
بعضیها همرنگ جماعت میشوند ولی همفكر جماعت نه،
بعضیها را همیشه در بانكها میبینی یا در بنگاهها.
بعضیها در حسرت پول همیشه مریضند،
بعضیها برای حفظ پول همیشه بیخوابند،
بعضیها برای دیدن پول همیشه میخوابند،
بعضیها برای پول همه كاره میشوند.
بعضیها نان نامشان را میخورند،
بعضیها نان جوانیشان را میخورند،
بعضیها نان موی سفیدشان را میخورند،
بعضیها نان پدرانشان را میخورند،
بعضیها نان خشك و خالی میخورند،
بعضیها اصلا نان نمیخورند،
بعضیها با گلها صحبت میكنند،
بعضیها با ستارهها رابطه دارند.
بعضی ها صدای آب را ترجمه میكنند.
بعضی ها صدای ملائك را میشنوند.
بعضی ها صدای دل خود را هم نمیشنوند.
بعضی ها حتی زحمت فكركردن را به خود نمیدهند.
بعضی ها در تلاشند كه بیتفاوت باشند.
بعضی ها فكر میكنند چون صدایشان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست.
بعضی ها فكر میكنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست.
بعضی ها برای سیگار كشیدنشان همه جا را ملك خصوصی خود میدانند.
بعضی ها فكر میكنند پول مغز میآورد و بی پولی بی مغزی.
بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر میكشند.
بعضی ها ابتذال را با روشنفكری اشتباه میگیرند.
بعضی از شاعران برای ماندگار شدن چه زجرها كه نمیكشند.
بعضی ها یك درجه تند زندگی میكنند، بعضیها یك درجه كند.
هیچكس بیدرجه نیست.
بعضی ها حتی در تابستان هم سرما میخورند.
بعضی ها در تمام زندگیشان نقش بازی میكنند.
بعضی از آدمها فاصله پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ.
بعضی ها دنیایشان به اندازه یك محله است، بعضی به اندازه یك شهر،
بعضی به اندازه كرة زمین و بعضی به وسعت كل هستی.
بعضی ها به پز میگویند پرستیژ
بعضی ها خیلی جورهای مختلف هستند.
شما چطور؟ آیا شما هم از این بعضی ها هستید ؟؟؟
جمعه 26/4/1388 - 18:54
دانستنی های علمی
|
گفته می شود زمانی مایکل جکسون برای زیبایی و طول عمر بیشتر در تخت خوابی اکسیژنی می خوابید . مایکل این تخت را بعدها به یک مرکز مراقبت از بیماران سوختگی هدیه نمود . مایکل در مصاحبه ای استفاده از این تخت را انکار کرده بود .
|
جمعه 26/4/1388 - 17:28
دانستنی های علمی
سابقاً به تبعیّت از تقویم ترکان ایغوری که برای هر سال نامی نهاده بودند. در ایران نیز سالها را به نامهای مزبور می شناختند و در تقویم ها نیز ثبت می کردند و بدین ترتیب برای یک دوره دوازده ساله نام گذاری شده بود و اسامی مزبور بدین قرار بوده است:
موش– گاو- پلنگ– خرگوش– نهنگ – مار– اسب– گوسفند– میمون– مرغ- سگ– خوک– و این همان نامهائی است که ابونصر فراهی در کتاب نصاب الصبیان آنها را در این رباعی به نظم در آورده است .
موش و بقر و پلنگ و خرگوش زین چار چو بگذری ، نهنگ آید و مار
و آنگاه به اسب وگوسفند است شمار حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
و امّا برای تشخیص اینکه هر سالی بر اساس این تقسیم بندی با کدام یک از نام این حیوانات مطابق است ساده ترین روش این است که از سال خورشیدی هجری عدد 6 را کم و سپس باقیماندۀ آن را بر عدد 12 تقسیم نمائیم و عدد باقیمانده که حتماً از عدد 12 کمتر است از نام موش بشمریم نام سال مطلوب بدست می آید.
مثال: می خواهیم بدانیم سال 1382 با کدامیک از نام حیوانات مطابقت می کند. نخست از سال 1382 عدد 6 را کم می کنیم سپس باقیمانده را بر عدد 12 تقسیم می کنیم باقیماندۀ آن تقسیم 8 است و هشتمین نام از سلسله متوالی اسامی حیوانات گوسفند می باشد پس سال 1382 سال گوسفند است.
ماههای عربی
ز محـرم چـو گذشـتی چه بود ماه صـفر دو ربیـع و دو جمـادی ز پـی یکدیگر
رجب است از پی شعبان و رمضان و شوّال پس به ذیقعده و ذیحجّه بکن نیک نظر
فصول اربعه
ربیع اسم بهار آمد خریف اسم خزان آنگه شتا و صیف بی شبهه زمستان است وتابستان
جمعه 26/4/1388 - 17:22
دانستنی های علمی
1) اینقدر نزدیك تلویزیون ننشین؛ چشمت ضعیف میشود!
حتما شما هم وقتی كمسنوسال بودهاید، این توصیه را شنیدهاید ولی انجمن چشمپزشكان آمریكا میگوید این توصیه، پایه علمی ندارد. چشم اغلب بچهها قادر است نگاه از فاصله نزدیك را بدون هیچ مشكلی تحمل كند.
البته بعضی بچهها هم هستند كه چشمشان نزدیكبین است و به همین دلیل، خیلی نزدیك به تلویزیون مینشینند. این دو را نباید با هم اشتباه كرد.
2) كامپیوتر چه ربطی دارد به خستگی چشم؟
ربطش این است كه وقتی زیاد جلوی مونیتور مینشینید، كمتر پلك میزنید. وقتی كمتر پلك میزنید، خشكی چشم به سراغتان میآید و عضلات چشمتان خسته میشود. چارهاش این است كه هر 20 دقیقه یكبار به چشمتان استراحت بدهید و به یك نقطه دور خیره شوید.
3) اگر میخواهی چشمت پرنور شود، تا میتوانی هویج بخور!
هیچ لزومی به این هویجدرمانی نیست. هر چیزی كه ویتامین «آ» داشته باشد، به درد چشم میخورد؛ چه هویج باشد، چه هر میوه و سبزی دیگر. با یك رژیم غذایی متعادل براحتی میتوانید ویتامین «آ» مورد نیاز چشمتان را تامین كنید.
4) شبكوری مختص پسربچههاست
البته شبكوری در پسربچهها شایعتر است (8 برابر دختربچهها)؛ ولی در دختربچهها هم دیده میشود.
5) ضعف چشم كه ارثی نیست!
اتفاقا هست. اگر پدر و مادری چشمشان ضعیف باشد، معمولا فرزندشان هم چشمش ضعیف میشود. حتی عینكی شدن هم در بچههایی كه پدر یا مادرشان عینكی است، شیوع بیشتری دارد.
6) ممكن نیست پدر و مادری چشمآبی، فرزندی با چشم قهوهای داشته باشند
اگرچه خیلی نادر است، ولی كاملا ممكن است؛ چون ژنهای متعددی در تعیین رنگ چشم دخالت دارند. هر فرد دو الگو از هر ژن دارد كه هر كدامش را از یكی از والدینش به ارث میبرد. در واقع، به جای آن كه دو ژن اصلی در این مورد دخالت داشته باشند، یك ژن وجود دارد كه رنگ قهوهای یا آبی را كنترل میكند و یكی رنگ سبز یا رنگ فندقی را. پس این امكان وجود دارد كه پدر و مادری چشمآبی، كودكی با چشمهای قهوهای داشته باشند (یا برعكس).
7) چشم انسان از چشم همه جانوران قویتر است
اصلا اینطور نیست. یك نمونه دمدستیاش گربهها هستند كه حتما دیدهاید چشمشان در تاریكی میدرخشد. پشت شبكیه چشم گربهها لایه آینهمانندی از سلولهای منعكسكننده نور وجود دارد كه نورِ تابیدهشده به شبكیه را منعكس میكند و موجب میشود سلولهای چشم گربه، دو بار در معرض نور قرار بگیرند و در نتیجه، در تاریكی خیلی بهتر از ما انسانها ببینند. وجود این لایه به علاوه مردمك بیضیشكل گربهها باعث میشود كه آنها فقط با یكششم نوری كه ما برای دیدن نیاز داریم، به وضوح همه چیز را ببینند.
جمعه 26/4/1388 - 16:55
دانستنی های علمی
1-ثروت ، بدون زحمت
2- لذت، بدون وجدان
3- دانش، بدون شخصیت
4- تجارت، بدون اخلاق
5- علم، بدون انسانیت
6- عبادت، بدون ایثار
7- سیاست، بدون شرافت
این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.
خشونتی که آن را "خشونت پنهان" می نامند
جمعه 26/4/1388 - 1:41
دانستنی های علمی
این پل به طول حدود 36 کیلومتر شهر جیانگ شینگ در نزدیکی شانگهای را به شهر بندری نیگبو در استان شرقی ژجیانگ متصل می کند.
گفته می شود یک میلیارد و 700 میلیون دلار برای ساخت این پل که مسیر شانگهای تا نینگبو را 120 کیلومتر کاهش می دهد هزینه شده است.
ساخت این پل حدود 4 سال به طول انجامیده است. شش مسیر عبور خودرو بر روی این پل تعبیه شده و رانندگان می توانند با سرعت 100 کیلومتر در ساعت روی پل رانندگی کنند.
تصاویر مربوط به افتتاح رسمی این پل و اولین تردد خودروها بر روی آن در زیر مشاهده می شود.
————————————————–
————————————————–
————————————————-
————————————————-
————————————————-
| |
| |
|
جمعه 26/4/1388 - 1:30