بارها شده با نگاه کردن به اطراف خود می بینیم که عده ای از
مردم علارغم شرایط زندگی مناسب، دوره های سخت افسردگی را تجربه می کنند و عده ای
هستند که با وجود مشقت های فراوان و شرایط زندگی غیرمعمول، با نشانه های افسردگی
مواجه نمی گردند. بر این اساس سعی دارم در یک نگاه کلی به علل افسردگی بپردازم تا
شما خوانندگان عزیز دریابید که چرا عده ای از مردم بیش از سایرین، افسردگی را تجربه
می کنند.
باید گفت که علل افسردگی ترکیبی از عوامل ژنتیکی،
بیولوژیکی و محیطی می باشد و به طور کلی مشخص شده که افسردگی در نتیجه یکسری فعل و
انفعالات شیمیایی در مغز اتفاق می افتد. این فعل و انفعالات که نوروترانسمیتر
نامیده می شود در تمامی اعمال و رفتارهای بدن به طور بیولوژیکی وجود دارد.
افسردگی و عوامل ژنتیکی:
ثابت شده که در بعضی از اقوام و خانواده ها افسردگی
شایع تر است البته وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر
در بقیه اعضاء خانواده نیست. اما هرچه درجه خویشاوندی نزدیک تر باشد به همان نسبت
آسیب پذیری برای افسردگی بیشتر می شود.
افسردگی و عوامل بیولوژیکی:
روی دادن تغییرات زیستی متعدد در مغز شامل تغییر در
ارتباطات عصبی سیستم غدد درون ریز و هورمون ها، تغییر در سیستم انتقال دهنده های
شیمیایی و تغییر در فعالیت های الکتریکی مغز منجر به افسردگی می گردد.
افسردگی و عوامل محیطی:
فاکتورهای استرس زای اجتماعی و روانی نیز به عنوان
ریسک فاکتورهای بروز افسردگی شناخته می شوند. استرس در فرم فقدان
یکی از اقوام نزدیک مثل پدر و مادر و دوستان به عنوان ماشه ای برای بروز افسردگی در
افراد آسیب پذیر، به شمار می رود. به طور کلی تحقیقات ژنتیک ثابت کرده است که عوامل
استرس زای محیطی فرصت بروز آسیب پذیری یک ژن بخصوص را افزایش داده و آن ها را به
سوی یک بیماری پیشرفته افسردگی هدایت می کند. از طرفی عوامل استرس زا در قالب
ایزوله بودن در اجتماع و یا محرومیت دوران کودکی نیز منجر به تغییرات پایدار در
فعالیت مغز شده و باعث افزایش حساسیت نسبت به بروز علائم افسردگی می شود.
افسردگی و رویدادهای زندگی:
استرس های محیط زندگی می توانند نقش
اولیه را در ایجاد افسردگی داشته باشند. مطالعات نشان داده است که مرگ
همسر بیشترین نقش را در بروز افسردگی بر عهده دارد. همچنین به
دنیا آوردن فرزند، بازنشستگی، یائسگی و استرس های عمده دیگر می توانند در
ایجاد افسردگی نقش زیادی داشته باشند.
افسردگی و عوامل شخصیتی:
همه افراد با تیپ ها و خصوصیات شخصیتی گوناگون می
توانند دچار افسردگی گردند، اما امکان افسردگی در افرادی با انواع شخصیتی
وسواس و شخصیت نمایشی بیشتر است.
افسردگی و عوامل یادگرفته شده:
ارتباطات اجتماعی ناخوشایندی که منجر به ارزیابی منفی
فرد از خود می شود باعث ایجاد افسردگی است. زیرا این افراد با توجه به خصوضیات خاص
خود نمی توانند محبت، همدردی و ارتباط عاطفی لازم را از دیگران به
دست آورند. این افراد هم در مورد خودشان ارزیابی منفی داشته و هم دیگران را صادق
نمی دانند. در نهایت به تدریج آزرده و ناکام شده و افسردگی در آنان پدید می
آید.
افسردگی و تفکر ناسالم:
افرادی که به جنبه منفی هر چیزی فکر می کنند و به
نقایص خود خیلی توجه نموده و دائماً خود را با دیگران مقایسه کرده و خلاصه هر نوع
اطلاعات را سوءتعبیر می کنند بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند.
افسردگی و مصرف داروها:
بعضی از داروها مثل داروهایی که در تنظیم فشار خون
بالا مصرف می شوند و داروهای خواب آور افسردگی را موجب می گردند. همین طور اعتیاد
به بعضی از داروها، مواد مخدر، الکل و نظیر این ها… .
http://www.ravanyar.com/depression.asp
:منبع
مریم جهانبخش
کارشناس ارشد
مشاوره