سؤال: آیا امیرمؤمنان علیه السلام خود را معصوم نمیدانست ؟ جواب: عده ای از اهل سنت مناقشه کرده اند که چطور شیعیان امامان خود را معصوم می دانند، در حالى که على (علیه السلام) صراحتا در نهج البلاغه مىگوید که من فراتر از آن نیستم که خطا نکنم: «انى لست فى نفسى بفوق أن اخطئ». در جواب از این شبهه باید گفت: امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه 216 نهج البلاغه مىفرماید: فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی. پس، از گفتن حق، از مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم، مگر آن که خداوند( کسیکه به من از خودم مالک تر است) مرا حفظ فرماید.[1] در واقع امیرمؤمنان علیه السلام و نیز تمامى انبیاء همانند انسانهاى دیگر داراى دو قوه عقل و شهوت هستند. آنها نیز همانند ما قادر هستند که اشتباه کنند و یا مرتکب گناه شوند؛ اما تفاوتى که آنها با بقیه مردم عادى دارند، در این است که لطف خداوند همیشه شامل حال آنها است، پس امام علیه السلام در این خطبه، نه تنها خود را معصوم مىداند؛ بلکه سر منشأ این عصمت را نیز لطف خداوند مىداند. این گفته امیرمؤمنان علیه السلام دقیقا بر طبق همان تعریفى است که شیعه از عصمت دارد؛ یعنى آنها قدرت بر انجام گناه را دارند؛ اما لطف خداوند همیشه شامل حال آنها است و آنها را از گناه و خطا باز مىدارد؛ چنانچه تعریف عصمت را از زبان شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه این چنین است: العصمة لطف یفعله الله تعالى بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة وترک الطاعة مع قدرته علیهما. عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.[2] سخن امام علیه السلام با تعریفى که شیخ مفید از عصمت دارد، دقیقا عین هم هستند و تفاوتى با یکدیگر ندارند. درست است که آن حضرت در صدر کلام خود فرموده است: لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی. خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم. اما در ذیل کلام خود بلافاصله براى دفع توهم نفى عصمت، امکان خطا از خویش را با جمله استثنائیه، نفى نموده و فرمودهاند: « إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی». مگر اینکه خداوند مرا در برابر خویشتن خویشم کفایت کند که او بیش از خود من، قلمرو هستیم را مالک میباشد. به عبارت دیگر امام علیه السلام با این تعبیر یکى از زیباترین مظاهر توحید افعالى را رقم زده و صریحا بیان فرمودهاند که: «اگر لطف خدا شامل حال بندهاش نگردد هیچکس نمیتواند فى نفسه و با استقلال خود را از خطا و لغزش مصونیت بخشد.» اگر کسى فقط نگاهش به صدر کلام امیر المؤمنین علیه السلام باشد و به ذیل آن توجهی نکند، مثل این است که صدر آیه شریفه 110 سوره کهف را بخواند که مى فرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ» و ذیل آیه را کنار بگذارد: «یُوحَى إِلَیَّ» آیا این نظر، نظر ظلم و جفا نگرى نیست؟! در سوره ابراهیم، آیه 11 مىفرماید: قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ پسوند آیه هم این است: وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ. همچنین تعبیرى که حضرت یوسف (علیه السلام) دارد: وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی. (یوسف/53). در نتیجه، استفاده عدم عصمت از گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، گفتارى نسنجیده و غیر قابل قبول است.[3]
منابع [1] - نهج البلاغه عبده، ج2، ص201، خطبه216؛ الکلینی الرازی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای328 هـ)، الکافی، ج8، ص356، تحقیق و تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، ناشر: دار الکتب الإسلامیة - طهران، الطبعةالرابعة،1362 هـ.ش. [2] - الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، النکت الإعتقادیة و رسائل اخری، ص37، تحقیق: رضا مختاری، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، الطبعة: الثانیة، 1414 هـ - 1993 م. توضیحات: چاپ کنگره هزارمین سالگرد رحلت شیخ مفید.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی
رهبر جدید و جوان کره شمالی هنگام دیدار با سربازان ارتش برخلاف پدرش در برابر شور و شوق آنها بیتفاوت نیست و با سربازان دست میدهد و آنها را به آغوش میکشد. این شیوه رفتار از سوی کیم جونگ اون، رهبر جدید کره شمالی مشابه رفتار کیم جونگ سونگ، پدر بزرگش و بنیانگذار محبوب کره شمالی و خاندان حاکم است. هنوز تصویر کیم ایل سونگ به عنوان یک ژنرال شجاع جوان که با سربازان استعمارگر ژاپنی نبرد میکند در اذهان مردم کره شمالی زنده است. در حالی که کیم جونگ اون سیستمهای گرمایشی اتاقهای سربازان را بررسی میکند، فشار آب شیرها را امتحان میکند و کتابهای چیده شده در کتابخانههای آنها و حتی طعم غذایشان را وارسی میکند این صدای تشویق و فریادهای "هورا" است که شنیده میشود. کیم جوانتر تلاش دارد تا از رویکرد پدرش اجتناب کند و با پدر بزرگش کیم ایل سونگ برابری کند. او تلاش خواهد کرد تا در میان مردم راحت به نظر برسد و سعی دارد صمیمیتی را در میان مردم ایجاد کند که شاید بیشتر از صمیمیتی باشد که پدرش به وجود آورد. تقلید از کیم ایل سونگ برای کیم جونگ اون کار مثبتی است زیرا خاطرات پدر وی کیم جونگ ایل در اذهان مردم چندان خوشایند نیست اما مردم با اشتیاق روزهای رهبری کیم ایل سونگ را به یاد میآورند. تصویر کیم ایل سونگ همواره به گونهای بود که کودکان او را احاطه داشتند و کیم جونگ اون نیز در جریان بازدید اخیر خود از مدرسه انقلابی مانگ یونگ دائه این تصویر را زنده کرد. این بازدیدها با این هدف صورت میگیرند که به شهروندان نشان دهند رهبر جدید آنها با قدرت رهبری ارتش 2.1 میلیون نفری کره شمالی را به عنوان قدرتمندترین نهاد این کشور برعهده دارد و سربازان جوان و ژنرالهای پیر نیز به او احترام گذاشته و دوستش دارند. با وجود آنکه کیم جونگ ایل از دو دهه قبل خود را برای رهبری آماده میکرد اما کیم جونگ اون تنها در سال ٢٠١٠ به عنوان جانشین پدرش معرفی شد و ناظران خارجی نسبت به توانایی کیم جونگ اون برای رهبری کشوری که با همسایگانش مناقشه دارد اظهار تردید کردند. کیم جونگ اون به وضوح تلاش کرده تا در میان سربازانش فعال و متعهد به نظر برسد و چنین چیزی به ارتقاء روحیه سربازان و جایگاه وی کمک میکند