حضرت علی (ع):
“ نماز ، كوبنده شیطان است ”
در سپیده دم حیات ، هنگامیكه خدا ، انسان ” را آفرید و از روح الهی خویش ، در وجود او دمید ، مقرر فرمود تا همگی فرشتگان مقرب درگاهش ، آدم ابوالبشر (ع) را سجده كنند .
در این میان “ ابلیس ” انسان را فاقد لیاقت برای مسجود فرشتگان بودن یافت و از فرمان الهی سر بتافت و به واسطه این تمرد از درگاه الهی رانده شد .
اما “ شیطان با این كه در بسیاری از موارد مترادف با “ ابلیس ” معرفی شده است ، از نظر قرآن و روایات ( و با آنچه كه خواهیم گفت از دیدگاه علمی ) با “ ابلیس ” به كلی متفاوت است . بدین معنی كه “ شیطان ” را می توان ، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست كه انسان را به گناه كردن وا می دارند و یا به طور كلی به نحوی از انحاء در انسان ،ایجاد بیماری و مرض می نمایند .
در این مورد حتی بسیاری از روایات اسلامی را می توان یافت كه در آنها از میكروبهای بیماریزای انسان نیز با عنوان “ شیطان ” نام برده شده است و حتی می توان ایجاد بیماریها عفونی انسان را نیز به نوعی ، ناشی از غلبه شیطانهایی به نام باكتری ، انگل ، قارچ ، ویروس ، و .. به حساب آورد .
به این ترتیب ، ابیات مشهور و زیبای زیر :
شیطان كه رانده گشت بجز یك خطا نكرد
خود را برای سجده آدم رضا نكرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز
كو سجده را بر آدم و این بر خدا نكرد
علیرغم آن كه حاوی مفاهیم عمیق در جهت توجه دادن ، به خطر بزرگ بی نمازی است ، از لحاظ به كاربردن كلمه “ شیطان شاید اندكی اشكال داشته باشد ، چرا كه آن موجودی كه در مقابل آدم (ع) حاضر به سجده نشد ، “ ابلیس ” و یكی از فرشتگان الهی بود ، اما شیطان ها موجودات بسیار متعددی هستند كه نه تنها با وسوسه های شیطنت آمیز خود ، باعث ایجاد بیماریهای روحی ( گناهان ) و بیماریهای روانی ( مثل وسواس ) می شوند ، بلكه بیماریهای جسمی ( مانند انواع بیماریهای عفونی ) را نیز ایجاد می كنند . به هر تقدیر ، شاید بتوان “ شیاطین ” را بعنوان لشكریان بسیار متعدد “ ابلیس ” تلقی نمود .
در شماره های اولیه این مجموعه مقالات از تاثیر نماز بر بیماریهای مختلف میكروبی ، از جمله عفونتهای پوست ، دهان و دندان ، دستگاه تنفس ، دستگاه ادراری و .. سخن گفتیم و “ كوبندگی ” نماز را در مورد شیاطین عفونت زا ، در انسان بررسی نمودیم . اما نكته ای كه در این شماره خواهیم گفت ، به بحث “ تعادل ناقل های عصبی ” كه در شماره گذشته مورد بررسی قرار گرفت می باشد.
درباره ناقل های عصبی با توجه به دانسته های جدید علمی گفتیم كه تمام بیماریهای روانی انسان و حتی گناهانی كه مرتكب می شود ( بیماریهای روحی ) تماما بر اثر ایجاد تغییر و تحولاتی است كه در مواد شیمیایی موجود در دستگاه عصبی او بوقوع می پیوندد و بررسی كامل پیرامون این نظریه تحول شگرفی در تمامی عرصه های بشری ، اعم از انسان شناسی و فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی و .. ایجاد خواهد كرد ، چرا كه با این دیدگاه بوسیله قرص و آمپول و با روش دو دوتا چهار تا می توان به سراغ مشكلات مزمنی كه قرنها بشر را آزرده اند رفت و مثلا ریشه فساد و فحشاء و دروغگویی و حسادت و .. را بدین طریق خشكاند !
اما همانجا اشاره كردیم كه علم بشر تا رسیدن به روزی كه قادر شود “ تعادل ناقل های عصبی ” را به بهترین شكل در وجود انسانها برقرار سازد ، راه درازی در پیش دارد ، اما آیین مقدس اسلام و بخصوص پیشوایان بزرگ مذهب تشیع ، از قرنها پیش ، ضمن قرار دادن “ عدل ” در كنار اساسی ترین اعتقاد دینی خود یعنی “ توحید ” یك جنبه مهم عدل را برقراری تعادل در وجود انسان دانسته اند و برای برقرار نمودن این تعادل روشهای گوناگونی پیشنهاد كرده اند كه در صدر این روشها “ نماز ” قرار دارد .
در بحث تعادل ناقل های عصبی می توان با یافته های امروزی دانش بشر ، از تعادل خارج شدن برخی ناقل های عصبی را ( مثلا با فزونی یافتن یك ماده شیمیایی نامطلوب ) منجر به ایجاد اختلالات روانی و یا انحرافات در انسان دانست . بدین معنا كه مجموعه ای از “ مواد شیمیایی نامطلوب ” در دستگاه عصبی انسان حضور می یابند كه او را به یك بیماری روانی مبتلا می سازند و یا او را به حسادت ، دروغگویی ، بدبینی و .. وادار می كنند .
حال با توضیحی كه در آغاز پیرامون “ شیطان ” ارائه نمودیم می توانیم با تكیه بر قرآن و روایات معصومین (ع) این “ مواد شیمیایی بد و نامطلوب ” را مصداق دیگری برای “ شیطان ” بدانیم ، كه همان عامل تمام بیماریهای جسمی و روانی و انحرافات و گناهان بشر است .
بدین ترتیب علیرغم نقشی كه برای “ شیطان ” در ایجاد بیماریها در انسان ذكر كردیم ، می توانیم پیرامون آن بخش از مفاهیم قرآنی كه به “ امراض قلب ” اشاره كرده است ، یا آن گروه از آیات شریفه الهی كه به بحث پیرامون تاثیرات شیطان بر انسان پرداخته است ، به درك بهتری با مدد توجهات علمی برسیم و بفهمیم كه شیطان از چه راهی ممكن است در درون انسان بیماری روانی یا روحی ( مرض ) ایجاد كند .
در واقع با یافته های امروز علم بشر ما می توانیم نام آن ناقلهای عصبی نامطلوب و بیماریزا را ، زیر عنوان كلی “ شیاطین ” بشناسیم . و این همان اعتقاد به ظاهر ساده و از مد افتاده ایست كه قرنها ، بشر بدان پایبند بوده است و حتی بیماریهای روانی مثل اسكیزوفرنی را ناشی از تسخیر انسان به وسیله شیاطین و اجنه دانسته است .
اما بدیهی است كه علم امروز بشر ، هر روز كه می گذرد این شیاطین ، یعنی همان ناقلهای عصبی نامطلوب و بسیار ریز را ، از روشهای دقیق و پیشرفته علمی ، بهتر و بیشتر شناسایی می كند و به دام می اندازد و بر خلاف روش گذشتگان كه با جن گیری یا به شلاق بستن بیماران روانی قصد بیرون راندن اجنه و شیاطین از وجود آنها را داشتند ، قصد دارد با روش كاملا علمی ، تیشه بر ریشه شیاطین دستگاه عصبی انسان بزند . هر چند كه این رویا شاید در قرنهای آینده به تحقق بپیوندد.
ولی در این میان راه دیگری نیز برای مقابله شدید با این شیاطین درون موجود است و آن “ ایمان مذهبی ” و بخصوص نماز است .
نمازگزار واقعی ، هرگز دروغ نمی گوید ، هرگز حسادت نمی ورزد ، هرگز بخل نمی كند ، هرگز دشنام نمی دهد و خلاصه به همین ترتیب از همه حالتهای نامطلوب روانی و روحی ، كه شیاطین درونی در صددند او را بدان گرفتار نمایند ( یعنی همان امراض قلب ) ، خلاصی پیدا می كند ، چرا كه “ نماز ” كوبنده شیطان است و به قدرتمندانه ترین شكل ممكن با همه شیاطینی كه قصد دارند انسان را دچار بیماریهای جسمی ، بیماریهای روانی و یا گناهان و انحرافات ( بیماریهای روحی ) نمایند ، مقابله می كند