رسانه اجتماعی چیزی فراتر از یک کلمه است، چرا که امروزه به یک تصمیم مهم برای بسیاری از شرکتها تبدیل شده است. بسیاری از افراد و سازمانها، کماکان در وب سنتی حبس شدهاند (وب سنتی به معنی یک وبسایت و نشانی ایمیل است) به جای این که یک صفحه فیسبوک داشته باشند که به حساب توییترشان وصل باشد.
آیا علامت @ معنای خود را به عنوان یک نشانی از دست خواهد داد و به جای آن به معنی دهندهای برای یک اسم در توییتر تبدیل میشود؟ نیاز است که اساسا درباره رویکردمان در ایمیل و تغییرات چشمانداز آن توجهی دوباره داشته باشیم و بدانیم استفاده درست از ایمیل میتواند آن را به ابزاری بسیار قدرتمند تبدیل کند.
تغییر رفتارها
بسیاری با جمله «شبکههای اجتماعی، ایمیل را از بین میبرند» مخالفند درحالی که شواهد نشان میدهد استفاده از ایمیل در بین نسل جوانتر رو به کاهش است (کاهش ۵۹ درصدی درمیان جوانان آمریکا از دسامبر ۲۰۰۹ تا دسامبر ۲۰۱۰ براساس آمار comScore). در تحقیقی مشابه، استفاده از ایمیل تنها در بین افراد بالای ۵۵ سال افزایش پیدا کرده است. این مساله نمایانگر یک حرکت طولانی مدت از ایمیل به سمت رسانههای اجتماعی و سرویس پیام کوتاه به عنوان روشهای ارتباطی است.
بیاعتمادی به ایمیل
زمان زیادی است که ایمیل وجود دارد و بنابراین طبیعی است که جذابیتهایش را برای برخی افراد از دست بدهد. ممکن است برای فردی به اندازه کافی هیجانانگیز نباشد؛ بستر دیگر رسانههای اجتماعی با هیجان بالاتر در دسترس هستند. توییتر حاوی سرخطهای خبری جهان است و بسیاری از شرکتها در فیسبوک قدرت میگیرند، در حالی که بازاریابی از طریق ایمیل کسلکننده و قدیمی به نظر میرسد.
از طرفی ایمیل فاقد ارزش بالاست و در مقابل بهای شرکتهای اینترنتی و بویژه غولهای رسانههای اجتماعی روز به روز افزایش پیدا میکند. ماه می امسال LinkedIn، ۱۰ میلیارد دلار قیمتگذاری شد. فیسبوک هنوز هم یک شرکت خصوصی است، ولی قیمت آن تا حدود ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد. به همین خاطر بسیاری از کسب و کارها ترجیح میدهند در این سرویسها سرمایهگذاری کنند.
ایمیل، خصوصی و وابسته به شخص خاصی نیست. به این معنی که هیچ کس دستور کار خود را در آن وارد نمیکند و برخلاف رسانههای اجتماعی مثل فیسبوک نمیتواند سهمی در این بازار پر ارزش داشته باشد. نظریه ارزش به ما میگوید اگر چیزی ارزش بازار را نداشته باشد، برای کادو درنظر گرفته میشود! ایمیل نیز از همین سرنوشت رنج میبرد.
در نهایت این که ایمیل کاملا برخلاف رسانههای اجتماعی، بسیار بسته است. برخلاف رشد بازاریابی، ایمیل هنوز کاملا محرمانه و محدود است. هیچ کس نمیداند عضو چه جاهایی هستید یا برای چه کسی از صندوق پیامهایتان نامه میفرستید. این مساله در تضاد کامل است با فرهنگ «Like» در فیسبوک، ایمیلهای ما خود به خود در تمام اینترنت پخش نمیشوند که این مساله برای بازاریابها یک ضرر بزرگ محسوب میشود.
ایمیل مانند پول رایج در دسترس همه است
این درست است که ایمیل در حال مبارزه با دیگر سرویسها برای ارتباطات آنلاین است، ولی هنوز هم به طریقی در همه جا وجود دارد که دیگر شبکههای رسانه اجتماعی بهرهای از آن نبردهاند. تا می ۲۰۱۰، ۳۹ درصد کاربران اینترنت در آمریکا هیچگاه از شبکههای اجتماعی استفاده نکرده بودند و در مقابل تنها ۶درصد ایمیل ارسال یا دریافت نکرده بودند. اگر میخواهید با اکثریت مخاطبان خود در ارتباط باشید، ایمیل هنوز هم امنترین راه است.
یک شناسه یکتا
افراد سعی میکنند در چند وبسایت رسانه اجتماعی به طور همزمان و با درجات حضور متفاوت عضو باشند در حالی که معمولا تنها یک یا ۲ نشانی ایمیل فعال دارند. این نشانیها همواره به عنوان شناسه آنلاین انحصاری شخص باقی میماند؛ شما از آن برای ورود به تقریبا هر چیزی استفاده میکنید و بنابراین برای منسوخ شدن کامل آن، زمان زیادی نیاز است.
یک منبع ارزشمند
طبق تحقیقاتی که از سوی انجمن بازاریابی مستقیم (Direct Marketing Association) هدایت شده بود، انتظار میرود سال ۲۰۱۱ بازاریابی توسط ایمیل به ازای هر دلاری که برای آن خرج میشود ۴۴ دلار درآمد تولید کند. این مساله ناشی از این واقعیت است که مشتریان بیشتری از طریق ایمیل در دسترس هستند: ۹۳ درصد کاربران ایمیل با مشتریان خود سادهتر رابطه برقرار کردهاند؛ در حالی که این آمار ۱۵ درصد در فیسبوک و ۴ درصد در توییتر است.
این مساله چیزی است که توسط بیشتر شبکههای رسانه اجتماعی تشخیص داده شده است. فیسبوک پیغامها را راهاندازی کرد که به هر کاربر یک نشانی ایمیل @facebook.com ارائه میدهد، چرا که این شبکه اجتماعی اهمیت ایمیل را در گراف اجتماعی متوجه شد. همچنین گوگل پلاس، ایمیل را مستقیما در فعالیتهای رسانه اجتماعی خود وارد کرد تا جایی که تمییز دادن آنها از یکدیگر بسیار مشکل است.
غلبه بر موانع
تا اینجا متوجه شدیم که ایمیل هنوز هم یک بخش قدرتمند از رسانه اجتماعی است، ولی برخی محدودیتهایی نیز دارد که در اینجا بررسی میکنیم:
هرزنامه
این مساله برای کاربران یک آفت است چرا که باید ایمیلهای واقعی را از ایمیلهای مضر جدا کنند. مشتریان ایمیل برای جدا کردن این دو از یکدیگر، به الگوریتمهای قدرتمندی نیاز دارند و شاید دشوارترین آن، این است که بازاریابهای اینترنتی مجبورند برای قرار دادن آیتمهای تبلیغاتی در ایمیلها برای ارسال به مشترکانشان مبارزه کنند. تا آوریل سال ۲۰۱۱، هرزنامهها هفت کارمند تمام وقت را در توییتر مشغول به کار نگه داشتهاند. این در مقایسه با ایمیل مانند قطرهای در مقابل اقیانوس است (بیش از ۷۳ درصد پیغامهایی که ارسال میشوند هرزنامه هستند) که البته از سال ۲۰۰۸ بتدریج از این مقدار کاسته شده است.
پخش کردن
شبکههای رسانه اجتماعی راههای گفت و گوی چندگانهای بین کاربران ارائه کردهاند. حتی کسانی که مستقیما در گفتوگو حضور ندارند، میتوانند مکالمات را متوجه شوند. ایمیل مستقیمتر است، اغلب فقط بین
۲ نفر برقرار میشود، ولی به هر ترتیب همانند خبرنامهها و اخطارها، بهترین راه برای رساندن پیغام مستقیم محسوب میشود.
ارائه ایمیل HTML برای بازاریابی بسیار موثرتر از متن ساده است، ولی نیاز به دانستن حقههایی دارد تا آن را برای نمایش در مرورگرهای مختلف مناسب کند. کدنویسی برای ایمیل معمولا به معنی بازگشت به سال ۱۹۹۸ است. خوشبختانه Campaign Monitor و MailChimp، برخی قالبهای فوقالعاده برای ایمیلهای HTML طراحی کردهاند، ولی قبل از فشردن دکمه ارسال از ابزاری برای آزمودن ایمیل استفاده کنید در غیر این صورت ضرر آن میتواند بیشتر از فواید آن باشد.
ایمیل را بخشی از گفتوگو کنید
چشم پوشی از ایمیل بسیار سخت است. برخلاف جریانهای رسانه اجتماعی که در آن محتوا از دست میرود، یک ایمیل تا زمانی که خوانده نشود، سعی در جلب توجه شما دارد. از این مساله میتوانید به نفع خودتان استفاده کنید. یک خبرنامه بنویسید و بهترین محتوای خود را جلوی دید کاربران قرار دهید.
همچنین ایمیل، واسطه آرامتری است. بالا ماندن در جریانها، توییتها و به روزرسانی وضعیتها نهتنها تنشزاست، بلکه میتوان گفت غیرممکن است. با ایمیل شما میتوانید زمان بگیرید و درباره کلماتتان فکر کنید و میتوانید برای شخصی که میخواهید با او ارتباط برقرار کنید، وقتی اختصاص دهید. ایمیل نه تنها به افکار شما فضایی برای عمل کردن میدهد، بلکه زمان کافی برای شفاف نوشتن در اختیار شما قرار خواهد داد.