بیماری ها
یبوست و درمان های موثر
در جریان هضم غذا مواد مفید و قابل استفاده در روده كوچك جذب میشود و بخش ناچیزی بصورت غیرقابل جذب وارد روده بزرگ میشود. این بخش غیرقابل جذب عمدتاً مواد فیبری (پلی ساكاریدهای موجود در غشاء سلولهای گیاهی) و منشأ آنها دانه غلات و حبوبات است.
در روده بزرگ عمدتاً آب و املاح جذب میشود و آنچه نهایتاً دفع میشود در یك فرد سالم معادل ۴۰۰-۲۰۰ گرم مدفوع و ۲۴ ساعت است. حدود ۷۵ درصد وزن مدفوع آب است و ۲۵ درصد دیگر مواد جامد است محتویات مواد جامد مدفوع عمدتاً از لاشه میكروبها و مواد فیبری تشكیل شده است.
بنابراین وزن و قوام مدفوع در هر فرد بستگی به میزان آب موجود در آن و حجم مواد فیبری دارد. درصد مواد فیبری در مدفوع بستگی كامل به میزان مصرف این مواد در رژیم غذایی دارد و حجم آب مدفوع بستگی به حركات دودی روده بزرگ (طول مدت ماندگاری مواد دفعی در روده بزرگ و فعالیت روده بزرگ در جذب آب مدفوع) دارد.
در افرادی كه مقدار زیادی فیبر مصرف میكنند (نان گندم و جو سبوس دار، حبوبات و…)و حركات دودی روده بزرگ طبیعی نیز دارند، حجم مدفوع در ۲۴ ساعت ممكن است به ۴۰۰ گرم برسد.
تعریف یبوست:
نزدیك به نیمی از افراد كه با شكایت یبوست به پزشك مراجعه میكنند طبق تعریف یبوست ندارند اغلب این افراد از میزان و یا نحوة دفع مدفوع شكایت دارند. تعداد دفعات اجابت مزاج در افراد مختلف جامعه متفاوت است و از ۳ بار در روز تا ۳ بار در هفته محدوده طبیعی تلقی میشود.
به همین دلیل بوجود آمدن تغییر در تعداد دفعات اجابت مزاج در هر فرد نسبت به وضعیت معمولی او (كاهش تعداد دفعات اجابت مزاج) باید یبوست تلقی شود ولی اگر كسی همیشه یكبار در هر مدفوع نیز بستگی كامل به نوع رژیم غذایی فرد دارد و كاهش قابل وجه مواد فیبری در غذا میتواند منجر به مدفوع كم حجم و خشك شود كه با تغییر رژیم اصلاح میشود.
علائم
علائم زیر ممكن است همراه با یبوست وجود داشته باشد:
•احساس پری در مقعد
•احساس نفخ وگاز
•احساس نیاز به دفع فوری مدفوع اما عدم توانایی در دفع كامل
•درد شكم و گرفتگی عضلات شكم
•تهوع
علل یبوست
یكی از علل مهم یبوست مصرف غذایی كم فیبر و كم آب است. در مسافرت كه معمولاً كه رژیم غذایی شما عوض میشود، میتواند یبوست ایجاد گردد. خانمهای حامله اغلب یبوست پیدا میكنند.
علل دیگر یبوست عبارتند از كم تحركی، استفاده نادرست از مسهلها، مصرف داروهای خاص (از قبیل داروهای ضد درد، مدرها، و آنتی هیستامینها) یا عدم اختصاص وقت كافی برای عمل دفع مدفوع میباشد. بیماریهایی از قبیل مرض قند و كم كاری تیروئید نیز ممكن است باعث یبوست شوند.
بررسیهای لازم
بیشتر اوقات علت یبوست یك مسئله جدی نیست اما در موارد نادر، یبوست مزمن ممكن است علامت انسداد یا ناهجاری در روده بزرگ باشد. پزشك شما میتواند برای بررسی علت یبوست شما را تحت آزمایش قرار دهد تا علت زمینهای را پیدا كند.
سابقه پزشكی شما
پزشك شما ممكن است مطالبی از این قبیل بپرسد:
•اخیراً چه داروهایی مصرف نموده اید؟ (مسكن، ضد افسردگی)
•چه مدت است كه این علائم را دارید؟
•چه نوع غذاهایی میل میكنید؟
•فعالیت معمول شما چقد است؟
•آیا مشكلات پزشكی دیگری دارید؟
•آیا شما معمولاً از مسهل یا تنقیه استفاده میكنید؟
•آیا همزمان با دفع مدفوع درد و یا خونریزی دارید؟
آزمایشها
برای كنار گذاشتن علل جدی یبوست معایناتی انجام میشود. معمولاً نمونه مدفوع و خون جهت آزمایش گرفته میشود. انجام سیگموئیدسكوپی ممكن است لازم باشد. طی این آزمون، پزشك درون روده بزرگتان را به وسیله یك دستگاه بخصوص مشاهده میكنید.
ممكن است یك عكسبرداری ویژه با اشعه ایكس كه تنقیه با باریم نامیده میشود، نیز انجام شود. برای این آزمون روده بزرگ توسط محلول باریمدار پر میشود، سپس عكسهایی با اشعه ایكس از كل روده بزرگتان گرفته میشود.
درمان یبوست
بعد از بررسی شما یك طرح درمانی مناسب توسط پزشكتان توصیه میشود. این درمان میتواند خوردن فیبر بیشتر، انجام ورزش بیشتر و پرهیز از مصرف زیاد از حد مسهلها و یا قطع داروهای غیرضروری باشد.
فیبر بیشتری بخورید
یكی از بهترین راههای درمان شما مصرف غذاهای با فیبر زیاد است. بهترین منبع فیبر، غلات (جو، گندم) و سپس حبوبات است. سبزیجات نیز دارای فیبر قابل توجهی هستند. مواد فیبردار حجم مدفوع را زیاد و دفع آن را از روده بزرگ تسریع مینماید. نوشیدن مایعات كافی هم توصیه میشود.
مرتب ورزش كنید
ورزش منظم به بهبود كار روده بزرگ و رفع یبوست كمك میكند درباره شروع برنامه ورزشی از پزشكتان سوال كنید.
از مصرف مزمن و طولانی مدت مسهل پرهیز كنید
مسهل ها روده بزرگ را تحریك میكنند تا سریعتركار كند. مصرف مداوم مسهلها میتواند سبب كش آمدن وضعیت شدن روده بزرگ گردند. و نهایتاً ممكن است روده بزرگ بدون آنها اصلاً كار نكند. پزشكتان میتواند به شما در قطع وابستگی به مسهلها كمك نماید. در هر صورت، هرگز قبل از مشورت با پزشك آنها را مصرف نكنید.
مواد پرفیبر
مصرف مواد غذایی زیر حاوی فیبر هستند و در پیشگیری درمان یبوست میتوانند مؤثر باشند.
•غلات پرفیبر
•حبوبات (نخود، لوبیا، عدس، لپه، باقلا)، سبوس و سبوس گندم و جو
•سبزیجات (مانند گل كلم، هویج و نخودسبز)
•میوههای تازه بخصوص سیب، گلابی و میوههای خشك مانند كشمش و برگه زردآلو
•گردو، فندق، بادام و غلات (بخصوص حبوباتی از قبیل عدس و لوبیا قرمز)
•استفاده روزانه از سالاد و كاهو همراه با یك قاشق غذاخوری سبوس گندم بعلاوه روغن زیتون و آب لیمو كمك كننده است.
•توصیه میشود مصرف برنج را محدود نمایید و بجای آن نان جو و یا سنكگ استفاده نمایید.
بررسی و معالجه یبوست شدید و مقاوم
اكثر قریب به اتفاق افرادی كه یبوست دارند، با درمانهای معمولی خوب میشوند. وقتی یبوست شدید باشد و بیمار با درمانهای معمول بهبودی پیدا نكند لازم است بررسی دقیقتری از جمله اندازهگیری مدت زمان عبور مواد از روده بزرگ را با عكسبرداری مخصوص انجام گردد.
در این بررسی معمولاً بیمار تعداد ۶۰ عدد از قرصهای كوچكی را میخورد و پس از چند روز با عكسبرداری ساده شكم طول مدت عبور مواد از روده بزرگ تعیین میگردد. براساس نتیجه این كار در مورد درمان طبی و یا جراحی روده بزرگ تصمیمگیری میشود
سه شنبه 21/8/1387 - 14:25
بیماری ها
لثه و بیماریهای آن
تعریف لثه سالم :
لثه سالم علائمی دارد كه بدین صورت است:
• رنگ صورتی
• قوام سفت و محكم
• تبعیت شكل لثه از شكل و طرز قرار گرفتن دندانها
• تیز بودن لبه آن بطوریكه مثل لایهای روی دندان كشیده شود.
• عدم وجود هر گونه ناهمواری یا لبه پهن بین دندان و لثه، بطوریكه فضای بین دندانها توسط لثه پر شود.
با عدم رعایت بهداشت دهان و دندان، بافت نگهدارنده دندان(استخوان فك و لثه) دچار بیماری میشوند. در ابتدا لثه پرخون، قرمز و متورم میگردد(شكل۸-۳) كه در این حالت به هنگام گاز گرفتن مواد غذایی سفت مثل سیب یا مسواك زدن، مستعد خونریزی میشود .
بیماری لثه معمولاً با درد همراه نمیباشد و روندی كند دارد. بنابراین بیمار كمتر متوجه مشكل خود میشود. همین عامل سبب پیشرفت بیماری و تحلیل لثه و استخوان فك میگردد .
به تدریج دندان لق شده و خود بخود میافتد یا اینكه باید كشیده شود. در واقع این بافتهای نگاه دارنده اطراف دندان است كه دچار بیماری شده و نهایتاٌ به كشیدن دندان منتهی می شود.
علت بیماری لثه:
چنانچه پلاك میكروبی توسط مسواك و نخ دندان از سطح دندانها پاك نگردد و مدت طولانی روی دندان بماند، به لایهای سخت به رنگ زرد یا قهوهای تبدیل شده كه جرم دندان نامیده میشود. جرم دندانی با مسواك پاك نمیشود و مانند یك لایه سیمانی سخت روی قسمتی از سطح دندان میچسبد و چون سطح زبر و خشنی دارد، باعث میشود پلاك میكروبی بیشتری روی آن تشكیل شده و سبب پیشرفت بیماری گردد.
در صورت تشكیل جرم، با مراجعه به دندانپزشك یا بهداشتكار دهان و دندان باید دندانها را جرمگیری كرد . لازم به ذكر است كه كشیدن سیگار، چپق، قلیان و … تشكیل جرم دندان را تشدید مینماید.
عوامل مؤثر در پیشرفت بیماری لثه:
بر روی لثه و سلامت آن عوامل بسیاری تأثیر میگذارند كه مهمترین آنها عبارتند از:
• قدرت سیستم دفاعی بدن
• وضعیت قرار گیری دندانها
• بیماریهای سیستمیك (مانند: دیابت، ایدز و …)
• استعمال دخانیات و الكل
سه شنبه 21/8/1387 - 14:23
بیماری ها
دهان و ساختمان دندان
نقش دهان:
دهان در اعمال زیادی چون صحبت كردن، خندیدن، چشیدن، گاز گرفتن، جویدن و بلعیدن غذا نقش اصلی را به عهده دارد و اولین قسمت دستگاه گوارش است كه از لبها شروع و به حلق منتهی میشود.
اولین قدم در عمل گوارش غذا، خرد كردن و جویدن مواد غذایی است كه وظیفه آن به عهده دندانها می باشد. دندانها هر یك با شكل ویژه خود به اعمال بریدن (دندانهای پیش)، پاره كردن (دندانهای نیش)، نرم و له كردن (دندانهای آسیا) و نهایتاٌ به عمل جویدن غذا كمك می كنند. لازم به ذكر است كه جویدن، تكلم و حفظ زیبایی صورت، سه وظیفه اصلی دندانها میباشد.
لایهها و سطوح مختلف دندانی:
دندان از اجزا، لایه ها و سطوح مختلفی تشكیل شده اند كه هر كدام نام و تعریف مخصوص به خود دارند. همانگونه كه در شكل ۱-۲ مشخص است، هر دندان به سه قسمت كلی تاج، طوق و ریشه تقسیم میشود:
بخشهای مختلف دندان. دندان به طور كلی به سه قسمت تقسیم میگردد:
- تاج: قسمتی از دندان است كه در دهان مشاهده میشود.
- ریشه: بخشی از دندان است كه در استخوان فك قرار دارد و دیده نمیشود.
- طوق: محل تلاقی تاج و ریشه دندان است.
لایه های مختلف دندان دیده میشوند. لایه سطحی دندان كه در دهان قابل مشاهده است، مینا نام دارد. مینا سخت ترین بافت ساخته شده در بدن انسان است كه بقیه قسمتهای نرمتر دندان را در برابر آسیبهای مختلف محافظت میكند. بنابراین اگر این لایه كه مقاومترین سد محافظ است، به هر علتی چون پوسیدگی یا ضربه از بین برود، دندان بسیار آسیب پذیر میگردد.
لایه های مختلف دندانی بترتیب از سطح به عمق:
- مینا: خارجیترین لایه پوشاننده تاج كه سخت ترین بافت بدن میباشد
- عاج: لایه زیرین مینا یا لایه میانی دندان
- مغز دندان: داخلی ترین قسمت دندان كه حاوی اعصاب و رگهای خونی میباشد
- لثه: بافت نرم پوشاننده استخوان فكها و از بافتهای نگهدارنده دندان است
- سمان: لایه بیرونی ریشه كه سطح آن را میپوشاند
- استخوان فك: بافت سخت نگهدارنده دندان
در زیر مینا، عاج دندان قرار دارد و بطور كامل، مغز دندان را كه حاوی رگهای خونی و اعصاب میباشد احاطه نموده است. این لایه نسبت به مینا از مقاومت كمتری برخوردار است. جایگزین مینا در قسمت ریشه دندان، سمان نام دارد. این لایه فقط سطح ریشه دندانها را میپوشاند. لذا در شرایط طبیعی، در دهان قابل مشاهده نیست.
بطور كلی دندانها توسط الیافی به استخوان فك چسبیده اند استخوان فك خود توسط لثه پوشیده شده است. بدین ترتیب، در یك دهان سالم، تنها چیزی كه قابل دیدن است، لثه و مجموعه تاج دندانهاست. به مجموع لثه و استخوان و الیافی كه دندان را در استخوان نگه داشته اند، بافتهای نگهدارنده دندان گفته میشود.
هر دندان دارای ۵ سطح است. سطح خارجی، سطح داخلی، سطح جونده و سطوح بین دندانی یا سطوح كناری دندان.
سطوح مختلف دندانها:
- سطح خارجی، سطحی است كه در مجاورت لب یا گونه ها قرار دارد.
- سطح داخلی: در دندانهای پایین، سطحی كه بطرف زبان و در دندانهای بالا سطحی است كه بطرف كام قرار دارد.
- سطح جونده: سطح رویی دندان است كه در دندانهای عقب، پهن و دارای برجستگی و فرو رفتگی است و در دندانهای جلو تیز و برنده است.
- سطوح بین دندانی، سطحی است كه مجاور دندان كناری قرار میگیرد. هر دندان دو سطح كناری دارد.
دورههای دندانی و زمان رویش
هر فردی در زندگی خود دو سری دندان دارد: شیری و دائمی (شكل ۵-۲) و سه دوره دندانی را پشت سر میگذارد: دوره دندان شیری، دوره دندانی مخلوط (دوره ای که دندانهای شیری بتدریج جای خود را به دندانهای دائمی میدهند و در دهان کودک مخلوطی از دندانهای شیری و دائمی دیده میشود ) و نهایتاً دوره دندان دائمی.
الف) دندانهای شیری:
• زمان رویش اولین دندان شیری: حدود ۶ ماهگی
• زمان تكمیل دندانهای شیری: ۲ تا ۵/۲ سالگی
• تعداد كل دندانهای شیری: ۲۰ عدد (در هر نیم فك ۵ دندان)
• اگر زمان رویش هر دندان نسبت به زمان اصلی آن با توجه به جدول حدوداً ۹ ماه به تأخیر بیافتد، فرد باید به مركز بهداشتی درمانی ارجاع داده شود.
زمان رویش دندانهای شیری
دندانهای فك | پیش میانی | پیش طرفی | نیش | آسیای اول | آسیای دوم |
فك بالا | ۱۲-۸ ماهگی | ۱۳-۹ماهگی | ۲۲-۱۶ ماهگی | ۱۹-۱۳ ماهگی | ۳۳-۲۵ ماهگی |
فك پایین | ۱۰-۶ ماهگی | ۱۶-۱۰ ماهگی | ۲۳-۱۷ ماهگی | ۱۸-۱۴ ماهگی | ۳۱-۲۳ ماهگی |
ب) دندانهای دائمی:
• زمان رویش اولین دندان دائمی: حدود ۶ سالگی
• زمان تكمیل دندانهای دائمی(بجز عقل): حدود ۱۲ الی ۱۳ سالگی
• تعداد كل دندانهای دائمی (با در نظر گرفتن دندانهای عقل): ۳۲ عدد (در هر نیم فك ۸ دندان)
• از حدود ۵/۵ تا ۱۲ سالگی به تدریج دندانهای شیری لق میشوند و میافتند. معمولاً ۲ تا ۶ ماه پس از افتادن هر دندان شیری، دندان دائمی جانشین رویش مییابد و تا پایان عمر در دهان باقی میماند.
زمان رویش دندانهای دائمی
دندان های فك | پیش میانی | پیش طرفی | نیش | اولین آسیای كوچك | دومین آسیای كوچك | اولین آسیای بزرگ | دومین آسیای بزرگ | سومینآسیای بزرگ (دندان عقل) |
فك بالا | ۸-۷ سالگی | ۹-۸ سالگی | ۱۲-۱۱ سالگی | ۱۱-۱۰ سالگی | ۱۲-۱۰ سالگی | ۷-۶ سالگی | ۱۳-۱۲ سالگی | ۲۱-۱۷ سالگی |
فك پایین | ۷-۶ سالگی | ۸-۷ سالگی | ۱۰-۹ سالگی | ۱۲-۱۰ سالگی | ۱۲-۱۱ سالگی | ۷-۶ سالگی | ۱۳-۱۱ سالگی | ۲۱-۱۷ سالگی |
تفاوت دندانهای شیری و دائمی
دندانهای شیری و دائمی با یكدیگر تفاوتهایی دارند كه آنها را از یكدیگر قابل تشخیص میسازد
تفاوتهای میان دندانهای شیری و دندانهای دائمی
معیار | دندان شیری | دندان دائمی |
اندازه | كوچكتر | بزرگتر |
رنگ | روشن | كدر |
تاج | كوتاهتر(پیازی شكل) | بلندتر |
طوق | تنگ تر | گشادتر |
سطح جونده | كوچكتر | بزرگتر |
ریشه | باریكتر | پهن تر |
ضخامت مینا | نازكتر | ضخیمتر |
ضخامت عاج | نازكتر | ضخیمتر |
مغز دندان | وسیع | كوچكتر |
اهمیت دندانهای شیری و دندان ۶ سالگی
دندانهای شیری :
خیلی از افراد هنوز تصور میكنندكه دندانهای شیری اهمیتی ندارند، چرا كه به زودی جایشان را به دندانهای دائمی خواهند داد. در صورتیكه این دندانها در زمانی كه در دهان هستند، وظایف اساسی را بعهده دارند و بعضی از آنها تا سن ۱۲ سالگی هم در دهان باقی میمانند. عمده وظایف دندانهای شیری سالم به شرح ذیل میباشد:
• حفظ فضای لازم برای رویش دندانهای دائمی. دندانهای شیری به عنوان راهنمای رویش صحیح دندانهای دائمی محسوب میشوند. بنابراین اگر زودتر از دست بروند سبب جابجایی و نامرتب شدن دندانهای دائمی بدلیل كمبود فضا خواهند شد كه درمان آن هزینه گزافی به خانوادهها تحمیل خواهد كرد. همچنین در صورتیكه دندانهای شیری بیش از زمان لازم در دهان باقی بمانند، باعث بروز مشكلات رویشی دندانهای دائمی میگردند (شكل ۶-۲).
• كمك به رشد و تكامل صورت. درصورتیكه دندانهای شیری زود كشیده شوند، رشد فكی بدرستی انجام نخواهد شد.
• اهمیت در جویدن و هضم غذا. كودك در حال رشد به تغذیه مناسب نیاز دارد و تغذیه مناسب با دندانهای پوسیده دچار اشكال شده و سلامت كودك را به خطر میاندازد.
• اهمیت در تكلم و بیان صحیح حروف. بنابراین از لحاظ رفتاری كودك راحتتر با كودكان دیگر ارتباط برقرار میكند.
• آسیبهایی كه به دندانهای قدامی شیری وارد میشود، ممكن است سبب عفونی شدن آنها شده و تغییراتی از جمله تغییر رنگ، نقص در شكل و كج شدن جوانه دندانهای دائمی زیرین خود را باعث خواهند شد. به عبارتی، پوسیدگی دندان شیری میتواند موجب آسیب به جوانه دندانهای دائمی زیرین خود گردد.
زود كشیده شدن دندانهای شیری و یا دیر افتادن آنها باعث كمبود فضا برای رشد دندانهای دائمی میشود. لذا این دندان در هنگام رشد، با مشكل مواجه شده و كج و نامرتب در دهان ظاهر میشوند.
دندان ۶ سالگی و علت اهمیت آن:
• این دندان اولین آسیای بزرگ دائمی میباشد كه به دندان ۶ سالگی معروف است و زمان رویش آن هم در ۶ سالگی است. این دندان الگوی رویش سایر دندانهای دائمی است و اگر در جای صحیح خود در زمان مناسب رویش پیدا كند، تقریباً میتوان انتظار داشت كه سایر دندانهای دائمی هم صحیح و مرتب رویش یابند.
• محل رویش آن پشت آخرین دندان شیری یعنی دندان آسیای دوم شیری است . این دندان، اولین دندان دائمی است كه جانشین دندان شیری نمیشود و بدون افتادن دندان شیری ، رویش مییابد. لذا اكثر والدین تصور می كنند كه این دندان شیری است و با این باور غلط كه اگر دندان شیری بیافتد، دندان دیگری بدون هیچ مشكلی به جای آن میروید، تلاشی برای تمیز نگاه داشتن آن نمیشود و این در حالی است كه دندان ۶ با تمام اهمیتی كه برای آن ذكر شد، باید تا پایان عمر در دهان باقی بماند، اما زودتر پوسیده شده و از بین می رود و مشكلات متعدد دندانی بعدی را ایجاد مینماید.
معاینه دهان و دندان
برای معاینه دهان، وسایل زیر لازم است:
چوب زبان (آبسلانگ)
چراغ قوه
گاز تمیز
روش معاینه:
۱. دستهایتان را با آب و صابون بشویید.
۲. معاینه شونده را روی یك صندلی بنشانید. خود شما جلوی روی او بایستید؛ از او بخواهید كه دهان خود را كاملاً باز كند. با چراغ قوه فضای دهان را روشن كنید.
۳. برای اینكه لثه و همه سطوح دندانها را بتوانید بخوبی معاینه كنید، بایستی از یك طرف فك بالا شروع و بطور منظم با بررسی كلیه سطوح دندانی به سمت دیگر فك معاینه را ادامه داده و سپس به همین ترتیب برای فك پایین عمل نمایید.
۴. برای معاینه لثه و سطح زبانی دندانهای فك پایین، باید زبان و برای معاینه لثه و سطح لبی دندانهای فك بالا و پایین، لبها و گونه را با چوب زبان از سطح لثه دور نمایید (شكل ۹-۲).
۵. برای معاینه زبان، نوك آن را با گاز تمیز گرفته و به سمت خارج از دهان بكشید و تمام سطوح آنرا به دقت نگاه كنید.
نكات مورد توجه در هنگام معاینه:
• تمام قسمتهای لثه، كف دهان (زیر زبان)، كام، داخل گونهها و لبها را به دقت معاینه كرده تا اگر تورم، زخم و یا هر چیز غیر طبیعی دیگر وجود داشته باشد، متوجه آن شده و بیمار را به مركز بهداشتی درمانی ارجاع نمایید.
• همه سطوح مختلف را در تك تك دندانها معاینه كنید. وجود پلاك میكروبی، جرم، پوسیدگی دندان ( از یك لك كوچك قهوهای یا سیاهرنگ گرفته تا سوراخ شدگی دندان) را بررسی نمایید.
• از آنجا كه پوسیدگی دندانی میتواند همراه با درد باشد، بایستی در این خصوص از مراجعه كننده یا همراه او وجود درد و یا سابقه درد دندانی را جویا شد.
در هنگام برخورد با موارد زیر بیمار را به مركز بهداشتی درمانی ارجاع دهید:
o درد شدید
o تورم روی صورت یا داخل دهان (با درد یا بدون درد)
o بد بودن حال عمومی بیمار( تب، لرز، رنگ پریدگی و ضعف)
o درد در زمان خوردن یا نوشیدن غذاهای سرد، گرم، ترش یا شیرین و یا در هنگام فشار دندانها بر روی هم.
o خونریزی] در صورتیكه علی رغم ارائه توصیههای لازم (در فصل لثه و بیماریهای آن) خونریزی همچنان ، تداوم داشته باشد[.
o وجود جرم دندانی
توجه مهم:
همیشه به یاد داشته باشید كه پس از انجام معاینه دهان و دندان فرد مراجعه كننده، با توجه به گروه سنی و شرایط خاص او، آموزشها و توصیههای بهداشتی لازم كه هر كدام به تفصیل در فصلهای مربوطه بیان شده است با حوصله و دقت لازم به بیمار یا همراه او ارائه شود.
سه شنبه 21/8/1387 - 14:22
آموزش و تحقيقات
متاسفانه در مدرسه و دانشگاه چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یكدیگر دارند، تا جایی كه می توان این دو را لازم و ملزوم یكدیگر دانست. برای اینكه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .
شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
۱- زمان مطالعه را كاهش میدهد.
۲- میزان یادگیری را افزایش میدهد .
۳-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می كند.
۴- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نكات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره كتاب رانخوانده ودر زمانی كوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور كرد .
یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است كه باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد كرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را كاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یك علت مهم فراموشی است.
شش روش مطالعه :
خواندن بدون نوشتن ،خط كشیدن زیرنكات مهم، حاشیه نویسی وخلاصه نویسی، كلید برداری خلاقیت و طرح شبكه ای مغز
۱-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درك صحیح مطالب استفاده كرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را یادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور كرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .
۲- خط كشیدن زیر نكات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش كاملی برای مطالعه نیست چرا كه در این روش بعضی از افراد بجای آنكه تمركز و توجه بروی یادگیری و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشیدن زیر نكات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط كشیدن زیر نكات مهم به این صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا” درك كنند و سپس زیر نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زیر آن را خط بكشند .
۳- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی كامل برای درك عمیق مطالب و خواندن كتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی كه از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
۴- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را كه درك كرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می كنید كه این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا كه در این روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را یادداشت می كنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
۵- كلید برداری :كلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نكات مهم است . در این روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كلیدی نكات مهم را یادداشت می كنید و در واقع كلمه كلیدی كوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین كلمه ای است كه با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
۶- خلاقیت و طرح شبكه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درك حقیقی آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كلیدی یادداشت می كنید و سپس كلمات كلیدی را بروی طرح شبكه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شكل ممكن سازماندهی می كنید و نكات اصلی و فرعی را مشخص می كنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی كتاب ، فقط به طرح شبكه ای مراجعه كرده وبا دیدن كلمات كلیدی نوشته شده بروی طرح شبكه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور كنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می كند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
شرایط مطالعه
((بكارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))
شرایط مطالعه ، مواردی هستند كه با دانستن ، بكارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به كار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز كنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :
۱- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازكنید.
۲- برنامه ریزی : یكی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
۳- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
۴-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میكند.
۵- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانكلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نكنید زیرا زندگی از وقت تشكیل شده است .))
۶- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
۷- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.
۸- دوری از مشروبات الكلی : مصرف مشروبات الكلی موجب ضعف حافظه می شود .
۹ – ورزش : ورزش كلید عمر طولانی است .
۱۰-خواب كافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می كند.
۱۱ –درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .
چند توصیه مهم كه بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند.
۱- حداكثر زمانی كه افراد می توانند فكر خود را بروی موضوعی متمركز كنند بیش از ۳۰ دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود ۳۰ دقیقه بروی یك مطلب تمركز نمود و یا مطالعه داشت و حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه استراحت نمود سپس مجددا” با همین روال شروع به مطالعه كرد.
۲- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری كنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرسانی به مغز كاهش می یابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته میشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراك و تمركز را كم می كند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.
۳- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می كند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا” یادداشت برداری ننمائید .
سه شنبه 21/8/1387 - 14:21
بیماری ها
اصول كلی در فشارخون بالا
فشارخون بالا یك عامل خطر قلبیعروقی مهم است و هرچه فشارخون بالاتر باشد، خطر سكتة مغزی و بیماری عروق كرونر قلب بیشتر خواهد بود. تقسیمبندی فشارخون به فشارخون طبیعی و بالاتر از طبیعی و قراردادی است. تعریف متداول فشارخون بالا براساس سطحی از فشارخون است كه برای آن، انجام اقدامات درمانی توصیه میشود و این كار به وجود عوامل خطر دیگر مانند سن، دیابت و … بستگی دارد.
به منظور تعیین فشارخون بالا در درمانگاه یا مطب و دستیابی به كنترل فشارخون بالا، ملاقاتهای مكرر و بهكارگیری روشهای استاندارد ضروری است. توجه به اندازهگیری فشارخون در خارج از درمانگاه(در منزل و یا پایش فشارخون ) ضرورت دارد. بیمارانی از این گونه اندازهگیریهای(اضافی) فشارخون سود میبرند كه فشارخون آنها دچار نوسانات مكرر غیرمعمول میشود و یا فشارخون بالای مقاوم به درمان دارویی مبتلایند.
همیشه همراه با تعیین افزایش فشارخون، وجود سایر عوامل خطر زمینهساز بیماری قلبی عروقی را نیز مشخص كنید. در صورت وجود هر یك از عوامل خطرساز، باید با دقت بیشتری برای مراقبت بیمار وارد عمل شد.
اولین راه كنترل فشارخوت بالا، انجام اقدامات غیردارویی است؛ اگرچه در بعضی بیماران دارو درمانی نیز مورد نیاز است.
افراد مسنتر مبتلا به فشارخون بالا نسبت به بیماران جوانتر بیشتر در معرض خطر مطلق عوارض قلب و عروقی فشارخون بالا هستند و این افراد، حداقل در حد افراد جوانتر مبتلا به این بیماری از درمان سودمیبرند.
ارزیابی و تشویق بیمارن برای پذیرش دارو و درمان، بخش مهمی از شروع كنترل فشارخون بالا است.
عوامل مؤثر بر پیشآگهی بیماری و خطر مطلق قلبی عروقی
هنگام كنترل فشارخون بالا باید به این عوامل خطرساز توجه كرد:
سن و جنس،
سابقهی خانوادگی بیماری قلبی عروقی زودرس،
سابقهی فردی بیماری قلبی عروقی زودرس،
آسیب در اعضای هدف، مانند كلیه، چشم، مغز و قلب،
مصرف دخانیات،
اختلال در چربی خون(افزایش كلسترول تام یا LDL یا كاهش كلسترول HDL،)
دیابت،
چاقی،
مصرف زیاد الكل،
كم تحركی.
اگر فشارخون بالا همراه با هر یك از عوامل خطر زمینه ساز فوق باشد، برای كنترل فشارخون بالا باید بیشتر و سریعتر اقدام كرد.
عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی برای طبقهبندی خطر
سطوح فشارخون سیستولیو دیاستولی(درجات ۳ـ۱)
مردان ۵۵ ساله و مسنتر
زنان ۶۵ ساله و مسنتر
مصرف دخانیات
كلسترول تام بالاتر از ۶/۵ میلیمول در لیتر
دیابت
سابقهی خانوادگی بیماری قلبی عروقی زودرس(با شروع پیش از ۶۰ سالگی)
آسیب عضو هدف (TOD)
• هیپرتروفی بطن چپ(نوار قلب، اكوكاردیوگرام یا گراف سادة قلب)
• وجود پروتئین در ادرار و یا افزایش خفیف غلظت كراتینین پلاسما (۱۷۷-۱۰۶ میكرومول در لیتر)
• شواهدی براساس رادیوگرافی یا اولتراسوند دال بر وجود پلاك آترواسلكرونر، كاروتید، ایلیاك، ران، و آئورت)
باریكی موضعی یا عمومی شریانهای ته چشم (retinal)
بیماریهای همراه فشارخون بالا (ACC)
بیماری عروق مغز
• سكته مغزی ایسكمیك
• خونریزی مغزی
• حملة كمخونی مغزی گذرا
بیماری قلبی
• سكتة مغزی
• دردهای قلبی ناشی از بیماری عروق كرونر(انژین)
• آنژیوپلاستی عروق كرونر
• نارسایی احتقانی قلب
بیماری كلیوی
• آسیب نفرونها ناشی از دیابت
• نارسایی كلیه(غلظت كراتینین پلاسما بالاتر از ۱۷۷ میكرومول در لیتر)
بیماری عروق
• انوریسم دیسكسیون
• بیماری شریانی نشانهدار
آسیب پیشرفتة شبكیه ناشی از فشارخون بالا
• خونریزی یا اگزودا
ادمپاپی
سایر عوامل دارای تأثیر منفی بر پیشآگهی بیمای عبارتند از: كلسترول HDL كاهش یافته، كلسترول LDL افزایش یافته، میكروآلبومینوری در مبتلایان به دیابت، اختلال تحمل گلوكز، چاقی، فعالیت بدنی كم، افزایش فیبرینوژن، پرخطر بودن گروه اقتصادی، اجتماعی، گروههای قومی پرخطر.
نكات مهم و مورد توجه در اندازهگیری فشارخون
از فشارسنج جیوهای استفادهكنید. برای اطمینان از صحت كار فشارسنج عقربهای، باید آن را بهطور مرتب با فشارسنج جیوهای تنظیمكنید.
بیمار باید آرامش داشتهباشد و ترجیحاً برای چند دقیقه در یك اتاق ساكت بنشیند.
اندازة بازوبند متناسب با بازوی بیمار باشد. طول كیسة هوا حداقل ۸۰ درصد و پهنای آن حداقل ۴۰ درصد دور قسمت میانی و بالایی بازوی فرد باشد. استفاده از بازوبند خیلی كوچك، مقادیر فشارخون را بهصورت كاذب بالا نشانمیدهد.
بازوبند را بهطور مناسب دور بازو بپیچید؛ طوریكه وسط كیسة هوایی بازوبند بالای شریان بازویی و لبة تحتانی بازوبند حدود ۲ سانتیمتر بالای چین آرنج قرارگیرد.
باید بازوبند و بازوی بیمار با هر وضعیت بدنی(نشسته، ایستاده و یا خوابیده) در محاذات قلب او قرارگیرد.
بازوبند را در حدی بادكنید تا نبض مچ دست را حسنكنید. عددی كه در این زمان فشارسنج نشانمیدهد را یادداشتكنید. بازوبند را از هوا خالیكنید؛ ۳۰ ثانیه منتظر بمانید و سپس بازوبند را مجدداً تا mm Hg۳۰ بالاتر از فشاری كه موجب حسنشدن نبض مچ دست شده و در اندازهگیری قبلی تعیین شدهاست بادكنید.
بازوبند را به میزان ۳-۲ میلیمتر جیوه در ثانیه یا كمتر خالیكنید.
نتیجة فشار سیستولی و دیاستولی را ثبتكنید. برای خواندن فشار دیاستولی از مرحلة پنج كورتكف(قطع صدا) استفادهكنید. فقط درصورت ادامهیافتن صدا تا صفر، از مرحلة چار كورتكف(كرشدن صدا) استفادهكنید.
اندازهگیری مجدد فشارخون را در همان بازو ۳۰ ثانیه به تعویق بیندازید.
متوسط مقدارهای فشارخونهای اندازهگیری شده را تعیینكنید. اگر بین دو فشارخون خواندهشده بیش از ۶ میلیمتر جیوه در سیستول یا ۴ میلیمتر جیوه در دیاستول اختلاف وجود داشتهباشد یا فشارخون در اولین اندازهگیری بالا باشد، بیمار ۵ دقیقه استراحتكند و فشارخون از چندین بار اندازهگیری شود.
ضربان و ریتم قلب را اندازهگیری و ثبتكنید.
توجه: فیبریلاسیون دهلیزی در بیمار مبتلا به فشارخون بالا دلیلی بر افزایش خطر سكتة مغزی است.
بیماران ۲ ساعت قبل از اندازهگیری فشارخون نباید نوشیدنیهای حاوی كافئین یا سیگار مصرفكنند.
در اولین ملاقات، فشارخون هر دو بازو را اندازهگیریكنید؛ بهویژه اگر شواهد بیماری عروق محیطی وجود داشتهباشد.
حدود ۵ میلیمتر جیوه تفاوت بین فشارخون دو بازو قابل قبول است. در بعضی شرایط(دیسكسیون مزمن آئورت و تنگی شریان سابكلاوین)، در تمام موارد، فشارخون باید از بازوییی اندازهگیریشود كه فشار بالاتری دارد.
در سالمندان و بیماران دیابتی و یا در وضعیتهای دیگری كه ممكناست كاهش خون(orthostatic hpotension) وجود داشتهباشد، فشارخون را در دو وضعیت نشسته و ایستاده اندازهگیریكنید.
علاوهبر اندازهگیری فشارخون در مطب، انجام این كار توسط خود بیمار در منزل یا از طریق پایش فشارخون در مدت ۲۴ ساعت ضروریاست.
آسیب اعضای هدف و عوارض قلبیعروقی با فشارهای اندازهگیریشده در بیرون از مطب، بهویژه كنترل ۲۴ ساعتة فشارخون بهوسیلة هولترمانیتورینگ، ارتباط نزدیكی دارد.
اگر فشارخون در منزل اندازهگیریمیشود باید از تنظیم دستگاه فشارسنج و صحت نحوة اندازهگیری فشارخون مطمئن شد. تا ۳۰ درصد بیمارانی كه فشارخون آنها در مطب بالاست، در خارج از مطب حد قابل قبولی دارند. با دادههای موجود، پیشنهادمیشود كه تصمیمگیریهای درمانی و قضاوت دربارة پیامد بیماری براساس فشارخون اندازهگیریشده در خارج از درمانگاه انجامگیرد.
راهنمای مقادیر تشخیصی
یكی از ویژگیهای فشارخون، تغییرات وسیع خودبهخودی است؛ بنابراین، تشخیص فشارخون بالا باید براساس اندازهگیری مكرر فشارخون در موقعیتهای جداگانه باشد.
طبقهبندی رایج توصیهشده برای مقادیر مختلف فشارخون در جدول شمارة ۳ ارائهشدهاست.
طبقه | فشار سیستولی | فشاردیاستولی |
ایدهآل | ۱۲۰ < | و | ۸۰ < |
طبیعی | ۱۳۰ < | و | ۸۵ < |
طبیعی بالا | ۱۳۹-۱۳۰ | و | ۵۹-۸۵ |
فشارخون بالای خفیف(درجة یك) | ۱۵۹-۱۴۰ | و یا | ۹۹-۹۰ |
زیرگروه: بینابینی | ۱۴۹-۱۴۰ | و یا | ۹۴-۹۰ |
فشارخون بالای متوسط(درجة دو) | ۱۷۹-۱۶۰ | و یا | ۱۰۹-۱۰۰ |
فشارخون بالای شدید(درجة سه) | ۱۸۰ ³ | و یا | ۱۰۰ ³ |
فشارخون بالای سیستولی ایزوله | ۱۴۰ ³ | و | ۹۰ < |
زیرگروه بینابینی | ۱۴۹-۱۴۰ | و | ۹۰ < |
در مواردی كه فشارخون سیستولی در یك طبقه و فشار دیاستولی در طبقة دیگر واقعمیشود، بیمار را در طبقة بالاتر فشارخون دستهبندیمیكنیم. بهعنوان مثال، اگر فشار سیستولی mm/Hg۱۶۰ و فشار دیاستولی mm/Hg۹۰ باشد، بیمار در دستة فشارخون بالای متوسط طبقهبندی میشود، یا اگر فشار سیستولی mm/Hg۱۵۰ و فشار دیاستولی mm/Hg۱۲۰ باشد، بیمار در دستة فشارخون بالای شدید تقسیمبندیمیشود.
دستورالعمل پیگیری بالغین ۱۸ ساله و بزرگتر
برای بیماران درماننشده، دستورالعمل ادارة بالینی پیشنهادی در ارتباط با حدود مختلف فشارخون در جدول شمارة ۴ ارائه شدهاست.
جدول شمارة ۴:
سیستولی (mm Hg) | دیاستولی (mm Hg) | اقدام |
۱۳۰ < | و | ۸۵ < | مجدداً طی ۲ سال بررسی شود. |
۱۳۹-۱۳۰ | و | ۵۹-۸۵ | مجدداً طی یك سال بررسی شود- توصیه به اصلاح شیوههای زندگی |
۱۵۹-۱۴۰ | و یا | ۹۹-۹۰ | در طول ۲ ماه تأییدشود. توصیه به اصلاح شیوههای زندگی |
۱۷۹-۱۶۰ | و یا | ۱۰۹-۱۰۰ | در طول ۱ ماه ارزیابی یا ارجاعشود. توصیه به اصلاح شیوههای رندگی |
۱۸۰ ³ | و یا | ۱۱۰ ³ | در طول یك هفته ارزیابی و ارجاع شود(موقعیت بالینی بیمار، فوریت ارجاع یا اقدام را تعیین میكند.) |
در صورت متفاوت بودن طبقهبندی سیستولی و دیاستولی، پیگیری در طول مدت كوتاهتر(برای مثال، فشارخون۸۶/۱۶۰ در طول یك ماه ارزیابی شود یا ارجاع شود) جایز است.
ارزیابی تشخیصی در بیماران مبتلا به فشارخون بالای تأیید شده
تاریخچه .
مدت افزایش فشارخون و میزانهای قبلی آن،
اثربخشی درمان كاهش فشارخون بالای قبلی و عوارض جانبی داروی آن،
وجود علائم ناشی از فشارخون بالای ثانویه، مانند سردردهای حملهای، تعریق، و تپش قلب ناشی از فئوكروموسیتوم،
سابقة قبلی یا علائم فعلی معمول بیماری كمخونی قبلی، نارسایی قبلی، بیماری عروق مغز، و بیماری عروق محیطی یا بیماری كلیوی.
آسم، بیماری انسدادی مزمن ریوی، دیابت، اختلال چربیهای خون، نقرس، و اختلال عملكرد جنسی(در مردان) یا دیگر بیماریهای مهم و درمان آنها.
عوامل خطر قابل تغییر: چاقی، مصرف الكل، مصرف نمك، فعالیت بدنی، مصرف دخانیات، و مصرف چربی اشباعشده.
خوردن مواد پیشساز فشارخون بالا: الكل، قرصهای ضدبارداری، داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی، شیرینبیان، استروئیدها، سیلكوسپورین، ضداحتقان بینی، ضداشتها، بازدارندههای منوآمیناكسیداز، كوكائین، و آمفامینها.
سابقة خانوادگی فشارخون بالا، دیابت، اختلال در چربی خون، سكتة مغزی، بیماری زودرس عروق كرونر قلب، و بیماری كلیوی.
عوامل فردی، روانیاجتماعی و محیطی شامل موقعیت خانوادگی، محیط كاری و زمینة آموزشی كه بر روی دوره و نتیجة درمان فشارخون بالا اثر میگذارند.
معاینه فیزیكی . .
معاینه فیزیكی كامل با توجه خاص به این موارد:
وجود سایر عوامل خطر قلبیعروقی:
افزایش وزن با محاسبة شاخص تودة بدنی بهتر ارزیابی میشود
شاخص تودة بدنی بالاتر از ۲۵ نشانة افزایش وزن؛ و بالاتر از ۳۰ نشانة چاقی است.
شاخص تودة بدنی = وزن(kg) تقسیم بر قد(m۲)
چاقی مركزی را میتوان با محاسبة نسبت دور كمر به دور باسن اندازه گرفت.
این نسبت اگر در مردان از ۹ر۰ و در زنان از ۸/۰ بیشتر باشد دالبر چاقی مركزی است.
سیستم قلبیعروقی:
اندازة قلب
شواهدی دال بر نارسایی قلب
شواهدی دال بر بیماری شریانهای كاروتید، كلیوی، و محیطی، مانند فقدان نبض رانی یا فمورال و یا تفاوت در لمس نبض رادیال و فمورال(نبض رادیال پر و قابللمس، و نبض فمورال ضعیف و گاهی غیرقابل لمس است).
ریهها
وجود رال یا crackeles در قاعدة ریهها
ویزینگ
شكم
اندازة كلیه
سایر تودههای(برای مثال آئورسیم آئورت)
سوفل در زیر دندهها و پهلوها(bruits)
بررسی تهچشم
شریانهای تهچشم: در ابتدا قطر رگها باریك میشود(تغییرات درجة۱) و سپس خارجیترین جدار رگ، یعنی ادونتیس ضخیم میشود و این تغییر به صورت thicking یا nipping دیدهمیشود(تغییرات درجة ۲). افزایش ضخامت جدار شریان و فشار آن روی ورید این تغییر را بهوجود میآورد و باعث پیشرفت فشارخون بالا و پارهشدن عروق كوچك و ایجاد خونریزی و اگزودا در تهچشم میشود(تغییرات درجة ۳)، و ممكناست ادم پایی اتفاقافتد(تغییرات درجة ۴).
سیستم عصبی
شواهدی دال بر بیماری عصبی قبلی
سیمای كلی كه ممكناست با علل فشارخون بالای ثانویه، مانند بیماری كوشینگ سازگار باشد.
بررسی بیمار مبتلا به فشارخون بالا ..
آزمایش ادرار برای بررسی وجود خون یا پروتئین در ادرار.
تجزیة خون جهت سدیم ، پتاسیم، اوره، كراتینین، اسیداوریك، گلوكز و كلسترول تام، LDL و HDL كلسترول، تریگلیسرید(برای غربالگری اولیة چربی خون، ناشتابودن ضرورت ندارد).
گرفتن نوار قلب در تعدادی از بیماران به وجود دیگر شواهد بالینی بستگی دارد.
توجه: اكوكاردیوگرام نسبت به نوار قلب برای شناسایی هیپرتروفی بطن چپ حساستر است؛ اما تفسیرهای آن ممكناست متفاوت و قابل توجه باشد.
تحقیقات بیشتر باید براساس یافتههای بالینی مبتنی بر سابقة بیمار و معاینه بدنی او و یا نتایج آزمایشهای اولیه باشد. آلدوسترونیسم اولیه نسبت به آنجه كه قبلاً تصور میشد شایعتر است و درصورت طبیعی بودن پتاسیم خون، احتمال، ابتلا به این بیماری را نمیتوان ردكرد. در صورت مشكوكشدن به فشار خون بالای ثانویة شدید، مراجعه به متخصص توصیه میشود.
زمان مداخله
در تمام بیماران مبتلا به فشارخون بالا(فشار سیستولی بالاتر از ۱۴۰ میلیمتر جیوه و یا فشار دیاستولی بالاتر از ۹۰ میلیمتر جیوه)، درنظر گرفتن یك برنامة درمانی ضروری است. این برنامه باید هم به كاهش فشارخون و هم به كاهش عوارض قلبیعروقی فشارخون بالا كمك كند. راهكار كنترل به میزان خطر تهدیدكنندة بیمار و از این خطر، جایگاه او در طبقهبندی بستگی دارد(جدول شمارة ۲). در شكل شمارة ۱، یك برنامة پیشنهادی ارائه شدهاست.
توجه: در افراد مبتلا به فشارخون بالاتر از حد طبیعی(فشار سیستولی بالاتر ازmmHg ۱۳۰ و فشار دیاستولی بالاتر از mmHg۸۵ ) و بیماری دیابت با نارسایی كلیه به منظور كاهش میزان ازدست رفتن كار كلیه، هرچه زودتر باید درمان كاهش فشارخون شروع شود.
در دیگر افراد فشارخون بالاتر از حد طبیعی، درمان دارویی ضروری نیست ولی اصلاح شیوههای زندگی و اندازهگیری فشارخون، حداقل سالانه یكبار، مورد نیاز است.
اهداف درمان
جوانان و میانسالان(۶۵ سال<) .
.
افراد مبتلا به دیابت پایینتر از ۸۵/۱۳۰
نارسایی كلیه .
سالمندان(< ۶۵سال) حداقل پایینتر از ۹۰/۱۴۰
توجه: چون با افزایش سن، واكنشهای محافظتی قلبیعروقی كاهشمییابد، لذا در افراد سالمند نسبت به افراد جوانتر فشارخون در موقعیت ایستاده افت بیشتری پیدامیكند و بهتر است قبل و بعد از درمان پاسخ فشارخون سالمندان نسبت به موقعیت ایستاده مشخص شود. بهخصوص اگر بعد از ایستاده فشارخون سیستولی اولیه بیش از ۲۰ میلیلیتر جیوه پایین آید، یا اگر همین مقدار كاهش با درمان ایجاد شود، باید مراقبتهای ویژهای توصیهشود و انجام پذیرد.
مداخلات برای اصلاح شیوة زندگی بهمنظور كاهش فشارخون بالا
بهمنظور كنترل فشارخون بالای تحت درمان دارویی یا بدون آن، اصلاحات شیوة زندگی یك قسمت ضروری است.
با انجام اقدامات مؤثر غیردارویی(اصلاح شیوههای زندگی)، ممكناست برای كنترل فشارخون بالا نیازی به داروهای كاهشدهندة فشارخون نباشد و یا در صورت نیاز، مقدار داروی مورد مصرف كاهش یابد.
كاهش وزن .
اقدام به كاهش وزن اضافی در كنترل فشارخون بالا یك اولویت است و در اكثر بیماران، بهطور متوسط ۲ میلیلیتر جیوه، بهازای هر یك كیلوگرم كاهش وزن، فشارخون را پایین میآورد. در اكثر افراد دارای بیش از ۱۰% اضافه وزن، كاهش وزن در حد ۵ كیلوگرم، فشارخون را كاهش میدهد. تغذیة مناسب(صفحة بعد) همراه با فعالیت بدنی منظم بهطور مثبت روی وزن، فشارخون و بهطور كلی خطر قلبیعروقی تأثیر میگذارد.
فعالیت بدنی منظم .
به بیماران مبتلا به فشارخون بالا در هر سنی توصیه كنید تا حداقل ۳۰ دقیقه در بیشتر روزهای هفته ورزش متوسط انجام دهند. این مقدار فعالیت را میتوان در دفعات بیشتری با فواصل زمانی كوتاهتری(بهعنوان مثال ۳ بار پیادهروی به مدت ۱۰ دقیقه در روز) انجام داد. فعالیت بدنی متوسط منظم شامل مواردی مانند پیادهروی تند،jogging، دوچرخهسواری، شنا، از پله بالا و پایین رفتن، باغبانی فعال و كارفعال خانهداری است. به بیماران مبتلا به فشارخون بالا توصیه كنید تا از تمرینات ایزومتریك مانند بلند كردن وزنه كه فشارخون را افزایش میدهد خودداری كنند.
مصرف الكل .
به بیماران مبتلا به فشارخون بالا توصیه كنید تا مصرف الكل خود را به دو بار با مقدار استاندارد یا كمتر در روز محدود كنند.
با كاهش مصرف الكل، در بعضی بیماران فشارخون بهطور متوسل بهازای هر بار كاهش نوشیدن ۱۰ گرم الكل در روز ۱ میلیلیتر جیوه فشار سیستولی كاهش مییابد.
مصرف نمك .
مصرف نمك بیشتر از طریق غذاهای فرآوریشده(آماده) است. به بیماران توصیه كنید تا از غذاهای فرآوریشدة كمنمك یا بدون نمك استفاده كنند(كمتر از mg۱۲۰ به ازای هر g۱۰۰ از مادة غذایی) و به غذای سرسفره یا در حال پخت هم نمك اضافه نكنند. بیماران از نظر پاسخدهی فشارخون به رژیم غذایی كمنمك متفاوتند و در افراد مسنتر احتمال پاسخدهی بیشتر است.
مداخلات مكمل اصلاح شیوة زندگی برای كاهش خطر مطلق قلبیعروقی
ترك سیگار
ترك سیگار بهتنهایی مهمترین اصلاح شیوة رندگی در تمام بیماران مبتلا به فشارخون بالا است. بیماران مبتلا به فشارخون بالا و مصرفكنندة دخانیات در مقایسه با بیماران غیرسیگاری، ۳ تا ۴ برابر بیشتر در معرض خطر حملة قلبی و سكته مغزی هستند. به بیماران مؤكداً توصیه كنید دخانیات را ترك كنند و برای آنها مشاورة مناسبی فراهم نمایید.
درمان جایگزین نیكوتین در بیماران دارای انگیزة ترك دخانیات ممكناست مفید باشد.
تغذیة مناسب
به بیماران توصیه كنید تا از تغذیة مناسب مواد غذایی لذت ببرند؛ زیرا با تغذیة مناسب، تركیبات چربی خون تنظیم میشود و به كاهش وزن كنترل فشارخون كمك میكند. آنها را تشویق كنید تا از غذاهای گیاهی مانند نان، غلات، برنج، ماكارونی، سبزیجات، میوهجات و حبوبات(نخود خشكشده، لوبیا و عدس) مقادیر متوسط از گوشت لخم، ماكیان، ماهی و محصولات لبنی كمچربی مانند ماست، شیر، پنیر استفاده كنند و چربیهای اشباع را با مقادیر متوسط از چربیهای غیراشباع چندزنجیره یا تكزنجیره مانند روغن آفتابگردان، زیتون و ماگارینهای غیراشباع چندزنجیره و تكزنجیره جایگزین كنند.
حفظ تغییر شیوههای زندگی در درازمدت
برنامه براساس نیاز فردی بیماران تهیه كنید،
بهطور منظم آنها را تشویق كنید،
دستورات آموزشی خاص را بهطور مكتوب تهیه كنید،
بهطور منظم پیشرفت آنها را زیر نظر داشته باشید.
درمان دارویی
داروهای كاهشدهندة فشارخون بالا بدون وجود تفاوت اساسی در كاهش فشارخون بین آنها در ۶ گروه اصلی طبقهبندی میشوند. برای شروع و ادامة درمان، تمام این دادو مؤثرند.
چگونگی احتمال خطر قلبیعروقی در بیمار مبتلا به فشارخون بالا،
وجود آسیب در اعضای هدف، بیماری بالینی قلبیعروقی، بیماری كلیوی یا دیابت،
وجود بیماریهای همراه كه مصرف گروهای دارویی خاص كاهشدهندة فشار خون را تحت تأثیر قرار میدهند،
تفاوت فردی در پاسخ به گروههای دارویی،
امكان تداخل با سایر داروهای تجویز شده،
قویبودن شواهد كاهش حوادث قلبیعروقی یا تجویز داروهای اختصاصی،
هزینه.
درصورت نبود دلیلی برای انتخاب یك داروی خاص ابتدا میتوان از داروهای مدر با بتابلوكرها برای درمان استفاده كرد؛ زیرا این داروها اساس درمان در كارآزماییهای مهمی بودهاند كه سودمندی درمان كاهش فشارخون در ابتلا و مرگ و میر را نشان دادهاند.
مصرف دیورتیكها با دوزكم در سالمندان به شرط پایش(بررسی تمام مدت) استفاده از این داروها در طول مدت اختلالات الكترولیتی بهطور خاص مؤثر بوده است. نتایج اطلاعات موجود دربارة داروهای كاهشدهندة فشارخون جدیدتر نشان میدهد كه خاصیت مهم تمام این داروها، توانایی كاهش فشارخون بالاست.
نظربه محدودیت اطلاعات موجود دربارة آنتاگونیستهای آنژیوتانسین II، مصرف این داروها باید به بیمارانی اختصاص دادهشود كه مصرف ACEI در آنها مفید، اما دلیل عوارض جانبی آنها مانند سرفه،غیرقابل تحمل است.
جدول شماره ۵: انتخاب دارو در بیمارانی كه علاوه بر فشارخون بالا، بیماریهای همراه یا شرایط دیگری دارند
اثر مطلوب روی شرایط موجود |
بیماری همراه، شرایط | دارو |
دیابت نوع I همراه با پروتئین اوری | كنترلكنندههای ACE |
نارسایی قلبی | كنترلكنندههای ACE، دیورتیك |
انفاركتوس میوكارد | بتابلوكرها(بدون اثرات سمپاتومیمتیك) كنترلكنندههای ACE (اختلال كاركرد بطن چپ) |
آنژین | بتابلوكرها، بلوككنندههای كانال كلسیم |
اثر نامطلوب روی شرایط موجود |
بیماری همراه، شرایط | دارو |
آسم، بیماری مزمن انسدادی ریه | بتابلوكرها |
برادیكاردی، درجة ۲ یا ۳ بلوك دهلیزی بطنی | بتابلوكرها، بلوككنندههای كانال كلسیم(جز دیهیدروپیریدینها) |
نارسایی قلبی | بلوككنندههای كانال كلسیم(جز آملودیپین)، بتابلوكرها ۱ |
نقرس | دیورتیكها |
بیماریهای عروق كلیوی، بارداری | كنترلكنندههای ACE، آنتاگونیستهای آنژیوتانسین II |
بیماری عروق محیطی | بتابلوكرها |
۱. در حال حاضر برای درمان نارسایی قلبی از بعضی بتابلوكرها استفاده میشود؛ اما به علت خطرات آن، فقط باید تحت نظارت دقیق متخصص مصرف شوند.
پیشنهاد میشود زمانی كه كنترلكنندههای ACE تحمل نمیشوند، بهطور عمده از آنتاگونیستهای آنژیوتانسینII استفادهكنید. آنتاگونیستهای آنژیوتانسین II در بیماران دچار آنژیوادما ناشی از مصرف كنترلكنندههای ACE باید با احتیاط تجویز شود. سایر داروهای كاهشدهندة فشارخون(برای مثال داروهای عملكنندة مركزی) گاهی در شرایط خاص مصرف میشوند.
چگونگی استفاده از دارودرمانی .
اصولی كلی استفاده از داروهای كاهشدهندة فشارخون، غیر از گروههای داروهای خاص عبارتند از:
شروع درمان با كمترین دوز پیشنهادی داروهای انتخابی،
درمان دارویی باید به نحوی باشد كه اثرات كاهش فشارخون دارو برخلاف اثرات جانبی آن به حداكثر برسد. استفاده از تركیبهای دارویی مناسب است. اگر با حداكثر دوز مجاز تجویز شده، پاسخ اولیه ناكافی باشد(درصورت عدم مشاهدة عوارض جانبی)، داروی دوم از گروه دیگر با حدلقل دوز تجویز میشود. این كار بر افزایش دوز داروی اولیه ارجحیت دارد.
اگر كاهش فشارخون با دوز كم یك دارو در حد مطلوب نباشد، درصورت تحمل میتوان دوز دارو را افزایش داد.(در صورت عرم مشاهده عوارض جانبی).
اگر پاسخ اولیه نباشد، یا بیمار نتواند دارو را خوب تحمل كند، دارویی از گروه دیگر با حداقل دوز جایگزین شود.
داروی طولانیاثر را انتخاب كنید كه دوام اثر آن ۲۴ ساعته باشد و یكبار در روز مصرف شود.
بهطور كلی، حداقل ۴-۳ هفته طور میكشد تا پاسخ ثابتی به یك دوز مشخص دارو دادهشود.
پیگیری دارودرمانی .
درطی تثبیت درمان توصیه میشود كه بیماران در فواصل زمانی مختلف(از چند روز تا ۲-۱ ماه) بررسی و درمان شوند و هنگامی كه درمان ثابت شد، فاصله بین ملاقاتها میتواند طولانیتر شود. برای مثال هر ۳ ماه برای ۶ ماه اول، سپس هر ۶ ماه یكبار برای پیگیری بیماری كافی است
جدول شمارة ۷: مقادیر پیشنهادی
دیورتیكها۱ بندروفلوزید۲ كلروتیازید كلرتالیدون هیدروكلروتیازید اینداپامید |
mg ۵ ر۲ یك بار در روز mg ۲۵۰ mg ۵ر۱۲ mg۲۵ mg ۵ ر۲ |
یادداشت: معمولاَنیازی به افزایش دوز دیورتیكها، بالاتر از مقدار مذكور نیست. فورسماید بهعنوان یك داروی كاهشدهندة فشارخون توصیه نمیشود؛ مگر اینكه Volume Overlaod وجود داشتهباشد. |
بتابلوكرها آتنولول متوپرولول |
mg ۵۰-۲۵ یك بار در روز mg ۱۰۰-۵۰ دو بار در روز |
كنترلكنندههای ACE۳ كاپتوپریل انالاپریل فوسینوپریل لیزوینوپریل پریندرپریل كوئیناپریل رامیپریل تراندولاپریل |
mg ۵۰-۲۵ ر ۶ دو بار در روز mg ۵۰-۵ر۲ یك بار در روز mg ۲۰-۵ mg۲۰-۵ر۲ mg ۸-۱ mg۲۰-۵ر۲ mg۲۰-۲۵ر۱ mg۲-۵ر۰ |
بلوككنندههای كانال كلسیم ـ غیر از دهیدروپیریدنها دیلتیازم وراپامیل | mg ۴۸۰-۱۸۰ یك بار در روز(بهتدریج آزاد میشود) mg ۲۴۰-۱۶۰ یك بار در روز(بهتدریج آزاد میشود) |
بلوككنندههای كانال كلسیم ـ دهیدروپیریدن۴ آمبودیپین فلودیپین نیفیدیپین |
mg ۱۰-۵ر۲ یك بار در روز mg ۱۵۰-۵ر۲ mg ۶۰-۳۰ |
ادامة جدول شمارة۷:
آنتاگونیستهای آنژیوتانسین II ایربسارتان لوزارتان كاندسارتان |
mg ۳۰۰-۷۵ یك بار در روز mg ۱۰۰-۵۰ mg ۱۶-۴ |
سایر داروها متیل دوپا پرازوسین(آلفابلوكر)
لابتالول هیدرالازین۵ |
mg ۵۰۰-۱۲۵ دو بار در روز mg ۱۰-۵ر۰ دو بار در روز(شروع شبانة درمان برای جلوگیری ار افزایش فشارخون وضعیتی) mg ۲۰۰-۱۰۰ دو تا سه بار در روز mg ۵۰-۵ر۱۲ دو بار در روز |
یادداشت:
۱. دیورتیكها تیازیدی همراه با یك دیورتیك نگهدارندة پتاسیم مانند آمیلوراید mg ۵-۵ر۲ در روز یا تریامترن mg ۵۰ در روز تجویز میشود.
۲. این داروها فعلاَ در ایران موجود نیست(م.).
۳. تجویز كنترلكنندههای ACE و آنتاگونیستهای آنژیوتانسین II در سالمندان و بیماران تحت درمان با دیورتیك باید از كمترین مقدار شروع شود.
۴. كمترین مقادیر آملودیپین و فلودیپین بهطور خاص در سالمندان توصیه میشود. فقط از نیفیدیپینهای طولانیاثر استفادهشود.
۵. هیدرالازین معمولاَ فقط در تركیب با یك بتابلوكمر یا وراپامیل برای پیشگیری از واكنش تاكیكاردی استفاده میشود.
زمانی كه درمان دارویی اولیه موفقیتآمیز نباشد
اگر فشارخون برخلاف تجویز حداكثر مقدار، ار حداقل ۲ داروی مناسب و بعد از یك دورة قابلقبول(معمولاَ یك سال) بالای ۱۴۰/۹۰ باقی بماند، موارد مطرح و قابل قبول پیگیری عبارتند از:
احتمال فشارخون ثانویه،
مصرف داروهای فزایندة فشارخون مانند تركیبات آدرنالین در دكونژستانها یا عوامل تغذیهای(رژیم غذایی) مانند نمك زیادتر از اندازه،
مصرف الكل فراوان،
سندرم روپوش سفید(white coat syndrome) كه فشارخون بیمار با دیدن پزشك و مطب افزایش مییابد،
احتمال نقص در روش اندازهگیری فشارخون، مانند نامناسب بودن اندازة بازوبند،
عدم استفاده از داروهای تجویزشده،
افزایش حجم داخل عروقی(volume oyerlaod) بهویژه در نارسایی كلیه و عدم تجویز میزان كافی از دیورتیك.
برای حدود ۵۰% بیماران، درمان با تجویز فقط یك دارو مؤثر است. میزان تأثیر بیشتر گروههای دارویی مختلف پایینآورندة فشارخون، مشابه است؛ اگرچه پاسخ فردی به هر دارو قابل پیشبینی نیست.
در سالمندان نسبت به جوانان، الگوی پاسخ فشارخون بالای سیستولی سالمندان به داروهای كاهنده ممكناست تفاوت داشته باشد، و بهویژه، پاسخ فشارخون سالمندان به بتابلوكرها ممكناست كافی نباشد. درمان تركیبی در بیشتر بیماران به كنترل مؤثری میانجامد. معمولاَ استفاده از تركیب فقط دو دارو ضروری است؛ اما گاهی برای كنترل مطلوب فشارخون، ۳ داروی مختلف مورد نیاز است.
داروهایی كه میتوان بهصورت تركیبی با هم بهكاربرد:
دیورتیك + بتابلوكر،
دیورتیك + كنترلكنندة ACE یا آنتاگونیست آنژیوتانسینII (كه در موارد وجود نارسایی قلبی نقش خاصی دارد)،
بتابلوكر + بلوككنندةكلسیم دهیدروپریدین(كه در موارد وجود بیماری عروق كرونر نقش خاصی دارد)،
كنترلكنندةACE یا آنتاگونیست آنژیونانسین II + بلوككنندةكانال كلسیم(كه بهویژه در موارد وجود فشارخون بالا به همراه دیابت یا اختلال چربی خون نقش مؤثری دارد)،
بتابلوكر + آلفابلوكر
پرهیز از تركیبات دارویی زیر(به دلیل ایجاد عوارض جانبی غیر قابل قبول
كنترلكنندة ACE یا آنتاگونیست آنژیوتانسین II + دیورتیكهای نگهدارندة پتاسیم
بتابلوكر + وراپامیل
پذیرش بیماران برای دریافت درمان
عدم پذیرش درمان توسط بیماران یك مشكل رایج است. راهكارهای حل این مشكل عبارتند از:
اطمینان از وجود ارتباط خوب بین پزشك و بیمار،
تذكر به بیمار دربارة پیشآگهی بیماری و توانایی داشتن یك زندگی طبیعی در صورت دریافت درمان مناسب و ادامة منظم آن،
تهیة دستورات آموزشی خاص بهصورت مكتوب و مطالب آموزشی برای بیمار،
تهیة راهنما و مشاوره برای هر بیمار – درگیركردن بیمار در تمام تصمیمهای درمانی،
توضیح دربارةهر نشانة جدید و عوارض جانبی دارو،
ارزیابی دقیق كیفیت زندگی بیمار،
تقویت اقدامات غیردارویی در ملاقاتهای پیگیری،
استفاده از پروندة مستمر دارودرمانی و درگیركردن خانوادة بیمار با برنامة درمانی،
برپایی یك سیستم ثبت و تلفنی فشارخون بالا برای افرادی كه در پیگیریهای طولانیمدت مراجعه نمیكنند،
ارزشیابی موانع اجتماعی اقتصادی مؤثر روی تدارك و نگهداری دارو،
استفاده از جعبههای مخصوص كه بتوان دوزهای منقسم دارویی را در آن قرارداد تا مانع فراموشی بیمار در مصرف دوزهای دارو توسط بیمار شود،
استفاده از اندازهگیری فشارخون در منزل،
توجه: فشارسنج و گوشی مورد استفادة بیمار در منزل برای اندازهگیری فشارخون باید با دستگاه فشارسنج معمولی پزشك تنظیم شود.
سه شنبه 21/8/1387 - 14:20
آموزش و تحقيقات
نوزادان با آرامش و ترس آشنا هستند .
یک نوزاد بلافاصله پس از تولد، احساساتی چون ترس یا آرامش را بهخوبی می شناسد ،زیرا پیش از به دنیا آمدن ، دنیایی تجربه در شکم مادر خود به دست آورده است.
این تز را چندی پیش گرالد هوتر یکی از دانشمندان آلمانی، مطرح کرده است. این پروفسور که سالهاست در امر کشف رمز و رازهای مغز پژوهش میکند، معتقد است، توشه تجربههایی که نوزادی با خود به دنیا میآورد ، بیشتر از آن است که تاکنون تصور میشده است.
این دانشمند معتقد است: یک نوزاد پیش از تولد یادگرفته است که لگد بزند، بچرخد یا شصتش را بمکد و گذشته از آن تجربههایی هم با جهان “بیرون” اندوخته و در مغزش ثبت کرده است. یک نوزاد بوی مادر، صدای او، صدای پدرش و موسیقیای که آنها دوست دارند را بهخوبی میشناسد.
او ریتم و حرکت قلب مادر را که با آن مأنوس است، دوست دارد.
به این ترتیب مغز یک بچه در شکم مادر میتواند، نشانههایی که بدن خود، بدن مادر و جهان خارج متصاعد میکنند، سامان دهد.
بر حسب طبیعت، رابطه بین مادر و نوزاد، رابطهای هماهنگ است. یک نوزاد پس از تولد، آنجایی احساس راحتی و آرامش میکند که در آن صداها و بوهای آشنا و مأنوس برای او، که از شکم مادر بههمراه آورده، وجود داشته باشد.
یک بچه در شکم مادر میتواند، تجربههایی کسب کند که تکرار آن پس از تولد، مثلاً، حس ترس را در او برانگیزد. بچهها ترس مادر از پدر را در شکم او حس میکنند.
چون هنگام نزاع، لایهی بیرونی شکم مادر به انقباض در میآید. در این حالت هورمون استرس، ترشح میشود و قلب مادر به تپش میافتد. در نتیجه به بچه در شکم فشار وارد میآید.
وی صدای ضربان شدید قلب مادر و صدای فریاد پدر را میشنود. در این شرایط، بچه “خشکش” میزند و این تجربه در لایههای مغزش ثبت میگردد. در واقع پیوندی بین تحت فشار قرار گرفتن و صدای فریاد پدر برقرار میشود.
اگر نوزاد پس از تولد در وضعیت مشابهی قرار بگیرد، مثلاً فریاد پدر بلند شود، احساس “تحت فشار واقع شدن” به او دست میدهد و “خشکش” میزند.
گرالد هوتر، معتقد است که اگر مادر، علاقهای به موسیقی کلاسیک نداشته باشد، تجربیات بچه در شکم مادر، تأثیری بر پرورش استعداد موسیقیایی او نخواهد داشت.
ولی اگر مادر هنگام انجام ورزش، مثلاً، احساس “خوشبختی” کند، میتواند سبب شود که فرزندش، بعدها به ورزش علاقمند شود.
امااگر کسی “بازور” در صدد تأثیرگذاری بر بچه در این و آن زمینه باشد، نتیجه عکس خواهد گرفت. بههر حال برای اینکه “پیام” به بچه برسد، باید مادر ابتدا احساس راحتی، خوبی و خوشی بکند.
سه شنبه 21/8/1387 - 14:14
آموزش و تحقيقات
مدیتیشن چیست و چگونه مدیتیشن کنیم
مدیتیشن از بی ذهنی است.حالتی است از آگاهی بی اندازه خالص.در حالت عادی آگاهی مملو از زباله است,درست مانند آینه ای که با غبار پوشیده شده باشد.ذهن همواره پر است از هیاهوی افکار در حال گذر, آرزوها,خاطره ها,هیجان ها همگی در حال عبور هستند,واقعاً که یک هیاهوی دائمی در ذهن وجود دارد.
حتی در زمانی که شما در خواب هستید مغز در حال فعالیت است,به همین دلیل است که شما خواب می بینید.ذهن هنوز در حال فکر کردن است.هنوز اسیر نگرانی ها و دل مشغولی هاست.در حال آماده شدن برای فرداست.یک آمادگی پنهانی و مخفیانه برای فردا در حال رخ دادن است.
در صورتی که مدیتیشن نکنید این حالت در شما اتفاق می افتد که درست نقطهء مقابل مدیتیشن است.زمانی که افکار و آرزوها به ذهنتان هجوم نیاورند,هیچ فکری به وجود نیاید و هیچ آرزویی شکل نگیرد آنگاه شما واقعاً آرام هستید و آین آرامش همان مدیتیشن است.تنها در آین آرامش است که مراقبه شناخته می شود در غیر این صورت شما هرگز نمی توانید با ذهنی مغشوش به مدیتیشن دست پیدا کنید,چون ذهن همواره در تلاش است تا به تنهایی وجود داشته باشد.با کنار گذاشتن افکار,آرام بودن,بی اعتنایی به ذهن,با مشاهدهء افکاری که با آنها هویت می گیرید و رها کردن این اندیشه که چه هستید می توانید مرا درک کنید.مدیتیشن پی بردن به این مطلب است که من ذهن نیستم.وقتی که این آگاهی آرام آرام در وجودتان عمیق و عمیق تر گردد,آنگاه لحظات بزرگی در زندگیتان به وجود می آیند.لحظات سکوت,لحظات فضای خالص,لحظات وضوح,لحظاتی که هیچ چیز در درونتان در تلاتم نیست و همه چیز آرام است.در آن لحظات آرم شما قادر به درک کیستی خودتان هستید و راز هستی را درمی یابید.هر وقت که مدیتیشن حالت طبیعی و همیشگی شما بشود روزی شگفت انگیز به وجود می آید,روزی پر از نعمتهای بزرگ.
ذهن چیزی غیر معمول است که هرگز حالت طبیعی شما نیست,اما مدیتیشن حالتی طبیعی است که هم اینک در شما وجود ندارد.بهشتی گم شده است که می توانید دوباره آنرا بیابید.
به چشمان کودکان نگاه کنید,آرامش و معصومیت فوق العاده ای را خواهید دید ولی او باید به جامعه ملحق شود,باید یاد بگیرد که چگونه فکر کند,چگونه حسابگری باشد,چگونه دلیل بیاورد و چگونه بحث کند.او مجبور است لغات,زبان و مفاهیم را یاد بگیرد و آرام آرام ارتباط خود را با آن معصومیت درونی از دست می دهد.حالا دیگر جامعه او را آلوده کرده است.او جزء موثری از این مکانیسم شده ولی دیگر یک انسان نیست.
همء چیزی که به آن احتیاج داریم این است که یک بار دیگر آن فضا را بدست آوریم.شما قبلاً هم آنرا تجربه کرده بودید به همین دلیل هنگامی که برای اولین بار با مدیتیشن آشنا می شوید شگفت زده خواهید شد چون احساس عجیبی در وجودتان برانگیخته می شود.گویی که قبلاً هم آنرا می شناختید,تنها آنرا فراموش کرده بودید,ولی اگر بتوانید مجدداً آنرا بیابید متعلق به شما خواهد شد.
در حقیقت نمی شود آنرا گم کرد فقط می توان آنرا به فراموشی سپرد.در ابتدا ما به صورتی مراقبه وار به دنیا می آییم و سپس فکر کردن را می آموزیم,ولی ذات حقیقی ما جایی در عمق وجودمان مخفی باقی می ماند.کافی است هر روز مقداری بکنیم تا به سرچشمه برسیم.چشمهء زلال آب.برترین موفقیت در زندگی یافتن این سرچشمه است. درمدیتیشنهای پزشکی از دسته ای حرکات ویژه استفاده می کنند
که شامل خواص منحصر به فرد زیر است:
۱-تنفس های مخصوص
۲- حـرکات و ژست های ویژه که دست ها و انگشتان باید
وضعیت مشخصی داشته باشند.
۳- سرودهای مخصوصی که از صداهایی واضح و ارتعاشی
تشکیل شده است.
۴- تمرکز فکری
این خصوصیات متفاوت فکر و جسم فرد را کاملاً درگیر می کند. مجموعه کامل این خصوصیات با همکاری همدیگر بر فرد تاثیر می گذارند و بسیار با مدیتیشن های معمولی که فقط برای آسوده کردن و استراحت فکر هستند متفاوت است.
به علت وجود انواع مختلفی از متغیر در هر مدیتیشن پزشکی، با توجه به وضعیت ها و بیماری های مختلف انواع متفاوتی از این مدیتیشن ها وجود دارد. هر مدیتیشن پزشکی، با انرژی دادن به اعضاء، سیستم ها و همچنین قسمت های مختلف بدن، مشکل بخصوص و مشخصی را برطرف می کند.
حرکت ساده که یکی از متداول ترین ژست ها در مدیتیشن پزشکی است را یاد بگیرید تا با آن:
عادت ماهیانه تان تنظیم شود.
سیستم دفاعی بدنتان ایمن شود.
از افسردگی رها شوید.
سه نوع مختلف از ساده ترین و متداول ترین انواع حرکات در مدیتیشن پزشکی، بصورت زیر است:
۱-چهار زانو نشسته، و هر پا را زیر زانوی مخالفش جـمع کنـیـد. سـتون فــقراتتان را صاف نگه داشتـه و
مهره های پائینیتان را کمی بـسمت جلو خم کنید.
۲- نشـسته و پـاها را صاف به سمت بیرون بگذاریـد. یعنی یک پا را زیر ران مخالفش گذاشته و پای دیـگـر
را روی قوزک پای اول قرار دهید. با این کار پا درحالت استراحت قرار میگیرد. ستون فقراتتان را صاف کنید.
این نیمی از حرکت لوتوس است.
۳- این نوع هم شبیه بنوع اول است اما پای بالایی روی ماهیچه ساق پای دیگر قرار می گیرد بــه جای
اینکه زیر ران گذاشته شود. حتماً دراین حرکت مهره های پائینیتان را به جلو متمایل کنید.
انواع حرکت ساده بسیار ساده تر از حرکت لوتوس هستند و به انعطاف پذیری کمتری نیاز دارند. تنها قسمت سخت آن متمایل کردن مهره های پائینی به سمت جلو است تا مهره های بالایی بتواند کاملاً صاف بماند. اگر نمی توانید چارزانو روی زمین بنشینید، مستقیم روی صندلی بنشینید.
این مدیتیشن پزشکی کمک می کند که بعد از قطع استفاده از قرص های ضد بارداری عادت ماهیانه تان تنظیم شود. تعادل فکری نیز به شما می دهد.
سعـی کنید با سه مرتبه تکرار سرود هایی مثل “اُنگ نامو، گورو دِو نامو” که به معـنـی “من در برابر روح بلند خود زانو می زنم” است فکرتان را متمرکز کنید.
ژست: به سـبک حرکت سـاده یـا روی صنــدلـــی طوری که ستون فقراتتان صاف باشد قـرار گـیـریـد.
دست هایتان را راحت روی زانوهایتان بگذارید.
تمرکز: بـه ایـن حالت مدیتیشن شکل میـگویند. با خواندن هر کلمه، جریان انرژی را دربالای سرتان
تجسم کنید. چشمانتان را ببندید.
تنفس: در حیـن خـوانـدن آواز، تنـفسی غیر ارادی خواهید داشت.
سرود: ” سا تا نا ما ”
مفهوم سرود: این سرود نمایانگر چرخه آفرینش است. “سا” به معنای ازل، “تا” به معنای زنـدگـی، “نا” به معنای مرگ و “ما” به معنای تجدید حـیــات است.
مودرا ( حرکت دست و انگشتان ):
در حین گفتن “سا” با انگشت اشاره تان روی شستتان را لمس کنید. با گفتن “تا” با انگشت وسطی شست را لمس کنید. در حین ادای “نا” با انگشت انگشتری شست را لمس کنید. با گفتن “ما” با انگشت کوچک شست را لمس کنید. هر مرتبه فشار کمی روی شست بیاورید. این حرکات را در طی تمرین حتی موقع سکوت هم تکرار کنید.
زمان: زمان کل ۳۰ دقیقه است. با صدایی عادی به مدت ۵ دقیقه بخوانید، بعد به مدت ۵ دقیقه زمزمه کنید و بعد از آن در دل خودتان به مدت ۱۰ دقیقه به خواندن ادامه دهید. دوباره ۵ دقیقه به حالت زمزمه برگردید و در آخر ۵ دقیقه با صدایی عادی بخوانید.
خاتمه: نفس را کاملاً به داخل ریه ها کشیده و بعد همه آن را بیرون دهید. دستهایتان را تا آنجا که می توانید بالا برده و چند نفس عمیق بکشید.
سیستم دفاعی بدن با سلسله اعصاب، غدد و حواس در ارتباط است. برای مقابله با مشکلات زندگی به ما قدرت داده شده است. ما قدرت های معنوی، فکری، احساسی و جسمی داریم. همه این توانایی ها با هم در ارتباط اند. زمانی که با احساساتی مثل عصبانیت و شکست مواجه می شویم، سعی می کنیم که جلوی آن را بگیریم. برای بالا بردن سیستم دفاعی بدن باید بر این موانع غلبه کنیم.
نیمکره راست مغزمان مقدار زیادی احساسات منفی در خود دارد که ما را به سمت افسردگی می کشاند و سیستم دفاعی بدنمان را ضعیف تر می کند. این مدیتیشن پزشکی به تنظیم عصب سمپاتیک و نیمکره راست مغز کمک می کند.
با سه مرتبه خواندن ” اُنگ نامو، گورو نامو ” متمرکز شوید.
ژست:در حالت حرکت ساده یا روی صندلی بنشینید و ستون فقراتتان را صاف نگه دارید.
تمرکز: چشم ها را ببندید.
تنفس: نفسی محکم و قوی بکشید.
مــودرا ( حرکت دسـت و انگشـتـان ):
دسـت چـپتان روی شانه قرار گیرد. بـازوی چپ خم شده و ساعد چپ بـصـورت عمودی رو به پائین باشد. نوك انـگشت انگشتری را با نوک انگشت شست لمس کـنیـد. دسـت راستتان را مشت کنید در حالتی که فقـط انگشت اشاره تان بـاز بـاشـد. سـوراخ بـیـنی سمت راستتان را با انگشت اشاره راست ببـندید.
زمان: ۳ دقیقه خاتمه:
نفس را داخل کشیده و نگه دارید. در آن حالت دست ها را به هم گره کرده و کف دست هایتان را جلوی غده تیموس کمی پائین تر از گلو بگیرید. سعی کنید که انگشتانتان را از هم جدا کنید. در برابر آن مقاومت کنید و آن را کشش دهید. وقتی دیگر نتوانستید نفستان را نگه دارید، آن را بیرون دهید. دوباره نفس عمیقی کشیده، آن را نگه داشته و این اعمال را ۳ مرتبه تکرار کنید.
این مدیتیشن پزشکی می تواند به شما کمک کند که بفهمید چه اندازه مثبت یا منفی هستید. شما را شادتر و سرزنده تر هم خواهد کرد. حالت تنفس شما بسیار مهم است. در ضمیر ناخودآگاه شما، تنفس و زندگی یکسان است.
با ۳ مرتبه خواندن ” اُنگ نامو، گورو دِو نامو “ متمرکز شوید.
ژست:در حالت حرکت ساده یا روی صندلی بنشینید و ستون فقراتتان را صاف نگه دارید.
تمرکز: چشمانتان را باز کرده و به افق خیره شوید. سعی کنید چشمانتان در طی تمرین ثابت باقی بمانند.
تنفس: تنفستان را با حرکات و سرود هماهنگ کنید. تنفس کاملاً از طریق بینی انجام می شود.سـرود: همان طـور کـه با داخـل کشیـدن نـفـس دسـتـانتان هم خارج میـشـود، در فکرتان “سا” را ادا کنیـد. وقتی دسـتـها بـه حالت اولیه بر میگردند “تا” را در ذهنـتـان ادا کنید. برای تـکرار دوم هـمـین حرکت، دوباره نفس را داخل کرده و در ذهنتان “نا” را ادا کنید، نفس را بیرون داده و “ما” را در ذهنتان ادا کنید.
مفهوم سرود: این سرود نمایانگر چرخه آفرینش است. “سا” به معنای ازل، “تا” به معنای زندگی، “نا” به معنای مرگ و “ما” به معنای تجدید حیات است.
مودرا ( حرکت دست و انگشتان ):
۱- با انگشت اشاره انگشت شست را لمس کنید. دست ها را تا جلوی چشم ها بالا آورده طوری که انگشت سبابه و شست یکدیگر را لمس کنند. سایر انگشتان صاف و در حالت استراحت هستند. بازوهایتان با زمین موازی است.
۲- نفس را داخل کشیده و دست ها را به اندازه ی ۳۶ تا ۴۵ اینچ از هم جدا کنید. نفس را خارج کرده و به حالت اولیه برگردید. ممکن است آرنجتان کمی حرکت کند اما باید در حالت آرام باشند.
زمان: با حرکتی آرام شروع کنید که هر چرخه تنفس حدود ۴ ثانیه وقت بگیرد. بعد از ۲ یا ۳ دقیقه سرعت را بالاتر برده و به هر چرخه ۱ ثانیه وقت بدهید که برای هر دفعه تکرار سرود زمان کل ۴ ثانیه شود. این کار را برای ۳ دقیقه دیگر ادامه دهید.
خاتمه: در حالت خوابیده به پشت با دست هایتان در کنار بدن نفس را به داخل کشیده و رها کنید. دست ها و شانه هایتان باید کاملاً آزاد باشند. همه انرژی خود را برای ۱۵ دقیقه صرف استراحت کنید.
توجه: با انجام چنین مدیتیشنی افسردگی شما به کلی از بین خواهد رفت. اگر این کارها را به درستی انجام دهید، فشار زیادی روی غدد لنفاوی در زیر بغلتان احساس خواهید کرد.
چرا مدیتیشن می کنیم؟
مدیتیشن مثل بازگشت به خانه است
مدیتیشن می کنیم تا بخشی از وجودمان را که بطور محو و ناشناخته و نادانسته از دست داده ایم بازیابیم می توانیم آنرا راهی برای دست یافتن به استعدادهای بیشتر نزدیکتر شدن به خود و واقعیت
یافتن ظرفیت بیشتری برای دوست داشتن ذوق و احساس رسیدن به این شناخت که ما نیز جزیی از تمامیت هستی بوده و هرگز جدا و بیگانه با آن نیستیم بدانیم
مدیتیشن دید و عمل موثرتری را پدید می آورد هنگام مدیتیشن کردن در می یابیم که هریک از عبارات فوق مفهمومی مشخص و یکسان می یابند آنچه از دست داده و در جستجوی کشف آن هستیم
مدیتیشن شما را به جایی می رساند که رفتارتان مشابه کسی می گردد که در تلاش به یادآوردن چیزی است که زمانی طولانی آنرا فراموش کرده است
شخص با مدیتیشن با خودش و محیط اطرافش راحتتر بوده و کارهایی را که به عهده دارد به شکل موثرتری انجام می دهد به دیگران نزدیک شده احساس خصومت و نگرانی کمتری خواهد داشت در این راه هرگز به پایان نمی رسیم زیرا پایانی برای رشد توانایی انسان وجود ندارد
یک برنامه خوب مدیتیشن در بسیاری موارد کاملا شبیه یک برنامه خوب ورزشی است
هر دو نوع این برنامه ها تنها در صورتی مفید اند که متناسب با شرایط روحی و جسمی شخص باشند
برای مدیتیشن محدودیت سنی وجود ندارد
هدف اولیه انواع مختلف مدتیشن هماهنگی و تعلیم ذهن است این عمل باعث افزایش کارایی فرد در امور روزمره می شود
مدیتیشن انواع زیادی دارد این انواع طرق یا مسیرها در چهار دسته کلی عقل احساس جسم عمل می گنجند که همه روشها به یکجا ختم می شوند
مسیر عقل:
در این روش ما بطور مداوم افکارمان را دنبال می کنیم تا اندیشه های خویش را متحول نماییم
مسیر احساس بر این اصل استوار است که هرچه انسان آزاده تر باشد کاملتر است به قول مولانا
عشق اسطراب اسرار خداست
در اینگونه روش ها برخی بر عشق به خود برخی بر عشق به دیگران و برخی بر عشق به خدا تاکید دارند
در نهایت هر سه شیوه به یک نقطه می رسد عشق به خود دیگران و خدا
مسیر جسم:
در این روش فرد می آموزد از جسم و حرکات بدنی خود آگاه شده و از طریق تمرین این آگاهی را افزایش دهد همچون رقص و سماع صوفیان و هاتایوگا دای چی
مسیر عمل:
این روش شامل آموزش نحوه بودن در جهان و درک وارتباط با آن در حین انجام نوع بخصوصی از مهارت است در یکی از روشن ترین نمونه های این روش تمام وظایف معمولی روزانه با این آگاهی انجام می گیرد که گویا هرکدام بخشی از هماهنگی جهان و کائنات است هر کاری با عشق و تمرکز کامل انجام می شود و مهمترین چیز هنگام انجام آن توجه کامل و مطلق به همان کار در آن لحظه است
همچنین می توان مدیتیشن ها را به دو دسته کلی اصولی و غیر اصولی تقسیم کرد
مدیتیشن اصولی دارای دستورات دقیق و ظریفی است که چگونگی فعالیت درونی فرد را بطور منظم تعیین می کند
هدف از مدیتیشن غیر اصولی رهایی و آزاد سازی ساختمان شخصیتی فرد بخصوص در زمینه های شایستگی آگاهی و پذیرش توانایی مهرورزی در خود می باشد
مدتیشن های اصولی را به سه دسته خارجی میانی درونی تقسیم می کنیم:
اگر روی هر سه روش بطور مداوم پی گیری شود به یک نتیجه منجر می شود اما هرکدام تاثیر بخصوصی در طول مسیر در شخصیت شما بجای می گذارند
روش بیرونی
باعث تقویت حس شایستگی توانایی سازش با جهان اعتماد به نفس توانایی سریع و دقیق می شود
روش میانی
توانایی آرام ماندن را در فرد افزایش داده و او را در برابر حوادث خارجی ضربه ناپذیر می سازد در ضمن ادعاهای فرد را درباره اینکه مسایل چگونه باید باشند کاهش می دهد و واکنش وی را در برابر مسایل مختلف تعدیل می کند
روش درونی
آگاهی از زندگی احساسی و پذیرش آنرا افزایش داده و بیان احساسات را آسانتر می سازد بنابراین اگر در مرحله ای از رشد دچار چنین مشکلاتی باشید بهتر است در برنامه خود از مدیتیشن های درونی هم استفاده کنید
برخی از دستورات و روشهای مدیتیشن ترکیبی از انواع مختلف است تا مدتها نباید انتظار داشت
مدیتیشن را به خوبی و با تمرکز کامل انجام دهید
انچه بیشتر اهمیت دارد تمرینات مداوم است نه بخوبی انجام دادن تمرینات پس از گذشت زمان طولانی می توان انتظار داشت که مدیتیشن واقعی باشد
هرچند برای کسی که به این حد می رسد زمانی کوتاه جلوه می کند
تمرینات بلندمدت شما را به اهدافی همچون ثبات شخصیت افزایش توانایی پذیرش و بیان احساسات می رساند
تاثیر دوم مدیتیشن یافتن راهی جدید برای بودن در جهان است
روشهای مدیتیشن:
۱- مدیتیشن تعمق مدیتیشن اصولی از نوع خارجی:
این تمرین در اصل یادگیری نگریستن به چیزی بگونه ای فعال دینامیک هوشیارانه اما بدون استفاده از واژه ها می باشد شیی را برای کار خود انتخاب نموده و در فاصله ای قرار دهید که بتوانید براحتی آنرا ببینید بهتر است شیی طبیعی باشد مانند یک تکه صدف دریایی یک قطعه سنگ یا شاخه کوچک بهتر است شاخه گل نباشد استفاده از صلیب یا شعله آتش هم باعث کندی پیشرفت می شود از چیزهایی که خاطراتی دارند و ارزش سمبولیک دارند استفاده نکنید
به ان طوری بنگرید که گویا آنرا حس می کنید بهتر است اول آنرا با لحظاتی با دست لمس کنید سپس به آن بنگرید
هر بار که متوجه شدید به مسئله دیگری می اندیشید دوباره برگردید و به نگریستن ادامه دهید بگونه ای فعال دینامیک و هوشیارانه بدون استفاده از واژه ها همانطور که حس لامسه در موقع لمس اشیا بدون واژه آنها را درک می کند اما حس بینایی در موقع رویت اجسام تمایل دارد با زبان و کلمات آنرا بیان کند
این روش بستن چرخ ذهن به یک نقطه است و در موقع تمرین متوجه می شویم چقدر ذهن ما بی اختیار است و پیوسته در معرض توهماتی قرار دارد
برای دو هفته اول روزی دوبار هر بار ده دقیقه تمرین کنید یا حداقل هفته ای پنج بار
پس از دو یا سه هفته مدت تمرین را به پانزده دقیقه و پس از یک ماه به بیست دقیقه افزایش دهید
پس از آن در صورت تمایل آنرا به مدت نیم ساعت انجام دهید یا بطور کلی از برنامه تان حذف کنید
باید انتظار داشت که مدیتیشن هر بار با دفعه قبلی تفاوت داشته باشد یک تمرین خوب دلیلی برای پیشگویی خوبی مدیتیشن بعدی نمی باشد جلسات شما می تواند خوب خسته کننده و یا حتی گاهی ناامیدکننده باشد بطور کلی پس از تمرین مداوم متوجه می شوید تمرین های خوب بسیار خوب و تمریناتی که خوب نیستند خسته کننده و کسالت آورند
این نوع مدیتیشن گاهی بسیار خشک و مشکل و گاهی بسیار عالی است
۲- مدیتیشن شمارش نفس ها از نوع خارجی است:
هدف انجام کاری در زمانی مشخص است یعنی تنها کاری که انجام می دهید شمارش تعداد بازدم هاست در این تمرین تلاش این است حتی الامکان و بطور کامل فقط به تنفس توجه داشته باشید و در صورت پراکنده شدن افکارتان به آرامی باز به این فعالیت بازگردید تا وقتی افکار و ادراک شما آگاهانه باشد به این معنی است که از دستورات اصلی این تمرین منحرف شده اید از اینرو بهتر است شمارش را تا عدد چهار ادامه داده سپس از یک شروع کنید وقتی احساس می کنید به شمارش یا هر چیز دیگر می اندیشید از مسیر اصلی منحرف شده اید سعی کنید به آرامی به شمارش بازگردید اگر احساس کردید که تنفستان تغییر کرده این هم میتواند یک فرار ذهنی باشد
۳- مدیتیشن حباب مدیتیشن اصولی از نوع درونی است:
تصور کنید بسیار آرام و راحت د رکف دریاچه ای با آبی زلال نشسته اید می دانید که حبابهای بزرگ چقدر آرام تاسطح آب بالا می آیند اندیشه احساس و درک خود را چون حبابی در فضای دریا تصور کنید که از این فضا عبور کرده و از آن خارج می شود برای کامل کردن این مرحله از پنج تا هفت یا هشت ثانیه وقت لازم است وقتی فکر یا احساسی در شما پدید می آید در همین مدت بسادگی آنرا می بینید تا وقتی از آب گذشته و از فضای دید شما خارج شود سپس تصور حباب دوم را شروع کنید و در همان مدت آنرا دنبال نمایید در پی کشف دنبال کردن یا همراهی با یک حباب نباشید تنها آنرا با این فکر ببینید که این چیزیست که من می اندیشم و احساس می کنم اگر همان حباب چندین بار بالا آمد مدیتیشن را قطع نکنید با ادامه تمرین این مسئله برطرف می شود
اگر نمی توانید ارتباط بین حبابها یا منشا افکار خود را ببینید نگران نشوید
با ادامه دادن این اصول ذهنی این مسایل بر طرف می شود
اگر به نظرتان رسید که ذهنتان کاملا خالی شده بدانید این احساس خود حبابی بسیار خوب است
بجای تصور نشستن در کف دریاچه و حباب هوا
می توانید تصور کنید در چمنزاری نشسته اید و دودهایی که از اردوگاهی بر می خیزد را می نگرید
همچنین می توانید تصور کنید کنار رودخانه ای نشسته اید و گاهی الواری روی آب شناور می شوند
پس از آزمایش یکی از آنها را انتخاب و برای دو هفته اول ده دقیقه در روز کافی است بعد از دو هفته آنرا به روزی بیست دقیقه افزایش داده و پس ازیک ماه اگر آنرا مفید دیدید آنرا به نیم ساعت برسانید و در پایان این دوره تصمیم بگیرید که این روش را چگونه در برنامه مدیتیشن خود بگنجانید
۴- مدیتیشن تراودا این مدتیشن اصولی ترکیبی از روشهای درونی و خارجی است:
اساس این روش تعمق و تامل بر حرکات موزونی است که خود به خود در جسم ایجاد می شوند
مکان یا وضعیتی راحت را یافته دستهای خود را روی سینه یا شکم قرار دهید بسیاری از افراد ترجیح می دهند این تمرین را به حال نشسته روی زمین انجام دهند اما نشستن روی یک صندلی راحت نیز مطلوب است انگشتان خود را کاملا باز کنید بطوری که یکدیگر را لمس نکنند دستهای خود را هم باز کنید حرکات سینه و شکم را که زیر انگشتان اتفاق می افتد باید کاملا حس کنید فعالانه مشاهده و با قدرت بررسی کنید هرگاه حس کردید در حال تفسیر ادراک خود با استفاده از کلماتید متوجه باشید از اصول مدیتیشن منحرف شده و باید به آرامی دوباره خود را به جای اصلی بازگردانید همچنین اگر تغییری در حرکات تنفسی خود احساس کردید یا اندیشه شما به اتفاقاتی که در درونتان می گذرد کاملا متمرکز شد فورا به جای اولیه برگردید اصولا تمام موارد شبیه به مدتیشن های قبل است با این تفاوت که به جای چشم از انگشتان و بجای شی طبیعی از حرکات منظم جسم خود استفاده می کنید
دو هفته اول را با پانزده دقیقه در هر جلسه آغاز کنید پس از پایان این مدت در صورتی که حس کنید برایتان مناسب نیست آنرا بکلی قطع کرده و در عیر این صورت زمان آن را برای هفته سوم و چهارم به بیست و پنج دقیقه افزایش دهید پس از یک ماه می توانید تصمیم گرفته و در صورت مفید بودن این روش آنرا در برنامه مدیتیشن خود مورد استفاده قرار دهید
۵- مدیتیشن نیلوفر هزار برگ مدیتشن اصولی از نوع خارجی:
در این تمرین شما به عنوان مرکز نیلوفر کلمه ایده یا تصویری را انتخاب می کنید
بهتر است برای اولین جلسه تمرین به مدت ده یا پانزده دقیقه واژههایی چون گل عشق آرامش نور رنگ سبزه درخت خانه را انتخاب کنید تا احساس خوبی در شما ایجاد شود پس از تمرینات زیاد از واژههایی مانند عصبانی فریاد غم ضربه درد استفاده کنید در این صورت احتمال نا خوشایند بودن آنها به مراتب کمتر از این است که از ابتدا با چنین کلماتی تمرین کنید زیرا در استفاده از این کلمات گاهی احساس ترس و وحشت و نگرانی بوجود می آید کلماتی مانند پوچ بیهوده هیچ حداقل تا بعد از بیست جلسه نباید مورد استفاده قرار گیرد تا دچار افسردگی و حالات ناخوشایند نشوید وقتی با این روش بخوبی اشنا شدید می توانید هر واژه تصور یا ایده ای را به عنوان مرکز این گل انتخاب کنید
هرگاه واژه ای را بعنوان مرکز گل انتخاب کردید در مکانی آرام و راحت قرار گرفته و روی آن تامل کرده و منتظر بمانید در آن لحظه اولین کلمه در ذهن شما تداعی می شود اکنون به دو کلمه ای که با اولین گلبرگ با هم ارتباط یافته اند سه یا چهار ثانیه بیندیشید یا متوجه دلیل این تداعی می شوید یا خیر در هر دو مورد کاری جز توجه مجدد به مرکز اصلی ندارید مسیر گلبرگ تداعی سه یا چهار ثانیه تفکر روی آن و رابطه آن در مرحله بعدی می باشد دوباره به کلمه اصلی برگردید و منتظر تداعی بعد شوید و به این روش ادامه دهید این تمرین تداعی آزاد نیست چون همیشه شما به کلمه اصلی به عنوان مرکز نیلوفر باز می گردید و باز از همان جا شروع می کنید اینجا این مدیتیشن را با یک سری تداعی های کوتاه نشان می دهیم به عنوان مرکز گل کلمه نور را انتخاب می کنم اولین تداعی من خورشید است به مدت سه یا چهار ثانیه به رابطه نور و خورشید و رابطه بین این دو واژه می اندیشم مفهموم این ارتباط را فهمیده دوباره به کلمه نور بازمی گردم دومین تداعی قرمز است به این دو کلمه سه یا چهار ثانیه فکر می کنم مفهوم ارتباط را درک و دوباره به کلمه نور باز می گردم تداعی بعدی تاریکی است آنرا فهمیده و پس از سه یا چهار ثانیه دوباره به کلمه نور می اندیشم تداعی بعدی چتر است ارتباط بین نور و چتر را درک نمی کنم پس از سه یا چهار ثانیه به واژه نور برمی گردم تداعی بعدی لامپ است این تداعی قابل درک است پس از سه یا چهار ثانیه به کلمه نور برگشته و تمرین را به این ترتیب ادامه می دهم
اگر به یک سری کلمات غیر قابل درک برخوردید بازهم پس از مدت کوتاهی مکث دوباره به واژه اصلی بازگردید مطمئنا این بار کلمات روشن تر و دارای ارتباط بیشتری خواهند بود در صورتیکه این مدیتیشن را ادامه دهید مشاهده می کنید بینش شگفت آوری از زندگی درونی خود بدست آورده اید هرچند این بصیرت بسیار خوب و مفید است اما نباد هدف اصلی مدیتیشن قرار بگیرد
پس از اینکه حداقل ده تا پانزده بار این تمرین را انجام دادید گاه حس می کنید که این بینش بدست آمده و در حل مسائل خاصی بسیار مفید است پس از کسب تجربه کافی می توانید از این روش برای حل مسئله ای که با آن درگیریم استفاده کنیم برای اینکار کافی است همان مسئله را به عنوان مرکز گل انتخاب کنیم
این تمرین را با ده دقیقه در روز به مدت دو هفته شروع کنید برای هفته سوم و ماه اول آنرا به بیست دقیقه تا نیم ساعت افزایش دهید پس از پایان این مدت در مورد استفاده از آن در برنامه روزانه مدیتیشن خود تصمیم بگیرید
۶- مدتیشن مانترا( ذکر):
این مدتیشن بیشتر از انواع دیگر مورد استفاده قرار می گیرد
در این روش کلمه عبارت یا جمله ای که مانترا نامیم بصورت ذکر بارها خوانده می شود
مثل مانترای شرقی اوم
جمله مسیحی خدایا کمکم کن
و عبارت صوفیانه یاهو
هدف اصلی انجام تمرین انجام فقط یک کار در زمانی مشخص است
اگر کسی مدعی شد می تواند مانترایی را که خاص شماست به شما بدهد یا بفروشد بدانید قصد فریبتان را دارد
مانترا یا کلمه ذکر به این دلیل مفید است که شما آنرا بکار می برید با هر کلمه ای که راحتید شروع کنید
بهتر است بی معنی باشد تامشغولیت ذهنی در حین تکرار ایجاد نکند
یک جای آرام بیابید که بدنتان راحت باشد و بتوانید به راحتی تنفس کنید و شروع به ذکر نمایید
در صورت امکان با صدای بلندبخوانید البته تا آن حد بلند که باعث ایجاد تنفس شدید و عمیق نشود
و در غیر این صورت به آرامی مانترا را بخوانید
در وقت تمرین فقط ذکر بخوانید و کار دیگری انجام ندهید در صورتی که فکر دیگری به ذهنتان رسید آنرا از ذهنتان خارج کنید آهنگی برای مانترای خود یافته و با همان ریتم تمرین کنید
این تمرین را ابتدا با پانزده دقیقه در هر جلسه شروع کنید پس از دوهفته آنرا به بیست دقیقه و در صورتی که احساس خوبی از این مدیتیشن بدست می آورید به مدت نیم ساعت افزایش دهید پس از یک ماه می توانید در مورد برنامه ریزی خود با این روش تصمیم بگیرید
۷- مدیتیشن من کیستم؟ مدیتیشن اصولی از نوع درونی:
ما با درک عادی می توانیم تنها به کیفیات چیزها پی برده و تازمانی که با این دید و توهم باقی بمانیم اشیا را همیشه با همان استانداردها می بینیم و چیزهای دیگر را هم با مقایسه با این معیارها می سنجیم در حالیکه برای درک بینش و دیدن واقعی اشیا مقایسه ای نباید انجام گیرد
این مدیتیشن روش مستقیم یا تحقیق از خود برای درک و شناخت جهان است
این مدیتیشن از روشهای دیگر مشکل تر است یعنی حداقل پس از چند ماه تمرین مداوم روزانه با مدیتیشن های اصولی قادر به انجام این روش می شوید
در این تمرین از خود می پرسیم من کیستم؟ و مرتب و سازمان یافته به هر سوال پاسخ می دهیم اگر پاسخ نام شماست باید به خود بگویید نه این نامی است که خود داده ام کسی که این اسم را دارد کیست؟ اگر پاسخ شما احساس یا درکی است مثلا در جواب من کیستم؟ بگوئید آدمی که احساس خستگی می کند پاسخ به خود چنین است نه احساسی است که من دارم حال کسی که چنین احساسی دارد کیست؟ اگر پاسخ شما یادآور خاطره ایست مثلا بگویید من کسی هستم که یکبار پاسخ این است نه این خاطره ایست که من دارم حالا کسی که این خاطره را دارد کیست؟ اگر پاسخ تصور یا تصویری است که از خود در ذهن دارید نه این تصویری است که از خود دارم کسی که این تصویر را دارد کیست؟ اگر بنظرتان شخص یا تیپی به ذهنتان رسید به عنوان پاسخ پرسش می گویید نه این تفسیر از ایده ای یا خاطره ای است که دارم ولی مفسر کیست؟ هر جوابی که بنظرتان می رسد باید بدین ترتیب پاسخ داده شود پس از هر پاسخ جستجویی پویا و فعالانه برای رد آن در ذهن شما آغاز می شود در این مدتیشن استراحتی وجود ندارد این تمرین باید بطور مداوم و با خشونتی متوالی برای یافتن پاسخ و رد آن انجام شود و پس از آن جستجوی بعدی و رد آن پاسخ ادامه یابد اصول این روش باید با دقت و جزئیات دقیق دنبال شود پاسخ ها و پرسش ها به روش فوق و در زمان حال بیان می شوند این جستجو برای پیدا کردن ریشه اصلی و واقعی خود است که در پشت بسیاری خودهای دروغین و کاذب نهفته است و ما این چهره کاذب را به عنوان خود واقعی می شناسیم
وقتی برای تمرین آماده شدید ابتدا با روزی نیم ساعت و به مدت یک یا دو هفته آنرا انجام دهید در پایان این دوره در مورد تنظیم برنامه خود با این روش تصمیم بگیرید
گاه ضمن تمرین پاسخی می یابید که برایتان قابل قبول است در این صورت این تمرین را متوقف کرده و تامدتی از روش های دیگر مدیتیشن استفاده کنید
۸- مدیتیشن حرکتی صوفیانه:
برای انجام این حرکت به گروهی پنج الی پانزده نفری نیاز می باشد این تمرین شامل حرکت و خواندن ذکر است
گنجاندن این روش در برنامه مدیتیشن خود باعث ایجاد تنوع می شود و جسم را هماهنگ و موزون می سازد
در این مدیتیشن شما و افراد گروه دایره ای را با دستهای قلاب شده در هم تشکیل می دهید بین هر دونفر باید فاصله ای باشد اما نه تاحدی که باعث کشیده شدن دستها شود
پاهای خود را به راحتی طوری قرار دهید که سنگینی شما روی زمین باشد به آرامی به پشت تکیه داده چهره خود را رو به آسمان بلند کرده دستها را بالا بگیرید و وقتی حس کردید در وضع راحتی نشسته اید با صدایی آهنگین بگویید یا حق اکنون تنه و سر و دستها را پایین آورده بطوریکه صورتتان مستقیما به سمت پایین و در وضعیتی راحت بوده با همان صدا بگویید یا هو حالا به طرف دستها و صورت را بطرف بالا بگیرید و بگویید یا حق و به همین ترتیب ادامه دهید این حرکات را ادامه دهید تا زمانی که سرعت و ریتم حرکت شما با دیگران یکسان شود
بسیاری از گروه ها این کار را بین ده تا پانزده مرتبه در هر دقیقه تکرار می کنند این بستگی به پیشرفت کار گروهی شما دارد وقتی حرکات شمت متناسب با حرکت گروه شد آنرا ادامه دهید هدف آگاهی کامل از حرکت و ذکر است اگراین حرکات منظم باشد گروه مانند گلی در حال باز و بسته شدن بنظر می رسد
در این تمرین باید از وضعیت جسمانی خود آگاه باشید اگر کسی احساس می کند در جایی که نباید باشد قرار گرفته به آرامی دست دو نفری را که در کنارش نشسته اند به هم نزدیک می کند دایره را مرتب می کند و خارج می شود هرکس باید برای خارج شدن از گروه در صورت لزوم احساس آزادی کند در غیر این صورت تمرین نادرست است
این تمرین را ده تا پانزده دقیقه در حدود ده مرتبه انجام دهید تا جایی که احساس کنید گروه به انجام آن عادت کرده و هیچکس از این تمرین احساس ناراحتی و خستگی نمی کند اگر همه چیز خوب پیش رود می توانید مدت آنرا تا نیم ساعت افزایش دهید آنچه در این تمرین اهمیت دارد این است که شما بتوانید هنگام خستگی از گروه جدا شوید پس از مدتی قادر می شوید در این تمرین گروهی تنها به حرکت و ذکر بیندیشید و آگاهی از خود و جهان را با هماهنگی بین حرکات و صدای شما پیدا می شود اگر از این تمرین احساس خوبی دارید این راه بودن را نیز آموخته اید و از این پس می توانید بدون احساس خستگی آنرا ادامه دهید و در مورد استفاده از آن در برنامه روزانه خود تصمیم بگیرید
۹- مدیتیشن آگاهی حسی:
این مدیتیشن هم همراه با حرکت است
برای شروع تمرین حتی الامکان در جای راحتی قرار بگیرید بهتر است روی زمین و به پشت دراز بکشید البته روی یک قالیچه یا فرش نرم راحت تر می باشید پاهای خود را دراز کرده و درصورتی که احساس ناراحتی در قسمت پشت یا کمرتان می کنید زانوها را خم و پاها را بطرف نشیمن جمع کنید چشم ها را بسته و به مدت چند دقیقه بگذارید هر بخش از جسمتان عمیقا در زمین فرو رود از پاها شروع کرده و تا ماهیچه ساق پا زانوها لگن خاصره شکم قفسه سینه دستها بازوها آرنج گردن و بالاخره سر ادامه می دهید سعی کنید به سه بعدی بودن تمام اجزاء بدن خود قسمت بالای بدن بخشی که روی زمین قرار دارد و رو سمت جانبی جسم خود آگاهی کامل داشته باشید حالا فقط روی نفس خود هنگام بازدم تمرکز کنید احساس کنید تمام بدنتان بطور کامل و عمیق در زمین فرو می رود بهتر است این روش مقدم برهمه تمرینات دیگر انجام شود اگر واقعا ده تا بیست دقیقه برای تمرین اختصاص دهید در می یابید قدرت درک و پذیرش و آرامش درونی شما به میزان زیادی افزایش یافته است همچنین در گشودن گره ها و تنش های درونی عضلات که عمیقا در ورای آگاهی معمولی نهفته است مفید می باشد
اگر وقت کافی داشته و بخواهید در این زمینه پیشرفت بیشتری کنید دستهای خود را روی دیافراگم بین سینه و کمر قرار داده بطوری که وزن آنها روی دیافراگم به خوبی حس شود بگذارید دستها همراه با تنفستان به حرکت درآیند پس از مدت کوتاهی وقتی احساس کردید حرکت دستانتان با تنفس هماهنگ شده یا حس کردید این وابستگی دو جانبه است دستها را به آرامی برداشته و بالاتر از دیافراگم نگاه دارید نیازی نیست این فاصله زیاد باشد دقت کنید بازو و آرنجتان روی زمین باشد بگذارید حرکت به همان سادگی حتی الامکان آرام و کند باشد در این تمرین سعی کنید هر لحظه از تنفس خود آگاه بوده به محض اینکه دوباره دستتان روی دیافراگم قرار گرفت مدتی وقت دهید تا وزن دستها بطور کامل روی آن احساس شود بار دیگر حرکت دستها را باتنفس خود هماهنگ کنید این تمرین را چندین بار انجام داده و بتدریج فاصله دستها را از بدن زیادتر نمایید تا جایی که بالاخره دستها روی زمین قرار گیرند حالا فاصله بین دو استراحت را تغییر دهید مسر این حرکت مانند قوسی کوچک از دیافراگم به زمین و از زمین به دیافراگم است پس از مدت کوتاهی احتمالا احساس می کنید تنفس و حرکت دستها آنچنان بهم پیوسته که گویی همه چیز بخودی خود و بدون سعی و دخالت شما اتفاق می افتد در این زمان حس می کنید واقعا در این تمرین محو شده و حالتی از استراحت وآرامش عمیق در شما ایجاد می شود
در صورتی که پس از چندین بار تمرین بطور همزمان از حرکت و تنفس خود آگاه نشدید دلسرد نشوید چون مانند تمام مدیتیشن های دیگر با تکرار و گذشت زمان مهارت کافی بدست می آید
در صورت تمایل به انجام دقیق این تمرین شرح مراحل را روی نوار ضبط کنید نوار حدود بیست دقیقه تا نیم ساعت باشد هنگام ضبط مراحل مختلف این مدیتیشن بین جملات و پس از هر پاراگراف فاصله زمانی کافی را رعایت کنید این تمرین را به مدت دو هفته و روزی یکبار انجام دهید پس از پایان این مدت می توانید در مورد ادامه آن تصمیم بگیرید
۱۰- مدیتیشن پناهگاه امن:
این نوع مدیتیشن با انواع ارائه شده که بطور کلی نیاز به راهنمایی و هدایت دقیق دارند متفاوت بوده و از جنبه هدایت کمتری برخوردار است یعنی راهنمایی بدون استفاده از واژه ها می تواند ایجاد نظم ذهنی کند دستورات این روش متفاوت با انواع دیگر مدیتشن هاست چنین روشهایی نزد برخی از استادان تصوف رایج بوده
در یک مکان راحت قرار گیرید اجازه دهید آگاهی شما در درونتان شناور شود تصور کنید این آگاهی در هر جهتی می تواند جریان یابد فرض کنید جایی که هستید مکانی امن وپناهگاهی ایمن است که در آن احساس کاملی از راحتی امنیت ایمنی راستی و کمال را بدست می آورید سعی کنید در درون خود جهتی را که باید آگاهی خود را در آن شناور کنید احساس نمایید در مورد این جهت و هدف نباید هیچ پیش فرضی داشته باشید راه احساس علایم جهت و بعد را در درون خود احساس کرده و سعی کنید آگاهی خود را بدون دادن عنوان به این علایم در درونتان شناور سازید حداقل تامدتی طولانی نام نهادن و برچسب زدن به درک و احساستان نادرست است
برای بسیاری از افراد البته نه در مورد همه آنها بهتر است این تمرین از درون سینه شروع شود تصور نکنید
در این مرحله از واژه ها و عقل خود استفاده نکنید چون این تمرین عقلانی نبوده و بیشتر جنبه احساسی دارد
هدف رسیدن به مکانی امن یافتن راهی برای بودن چیزی که شما درست می پندارید یا جائیکه در آن احساس راحتی ایمنی و درستی می کنید می باشد
اصطلاح پناهگاه امن از اینرو بکار می رود که پناهگاه نیز همین خصوصیات را دارد اما این پناهگاه منطقه ای محدود نیست یعنی همانگونه که برای استراحت و امنیت وارد این پناهگاه شده اید می توانید با تمرکز و آرامش از آن خارج شوید این تمرین مدیتیشنی بسیار آرام است و نیاز به تلاش کمتری دارد بگذارید علایم ضعیف جهات را برای شناور ساختن آگاهی خود احساس کنید بگذارید آگاهی تان در همان جهت شناور باشد تصورات قبلی را از آنچه که ممکن است بیابید کنار بگذارید آنچه در این مدیتیشن بدست می آوریم فردی خصوصی و یگانه است و پناه امن من متفاوت با پناه امن شماست دانستن اینکه دیگران چگونه به آن می رسند و این مرحله را طی می کنند باعث می شود در یافتن پاسخ های مربوط به پناهگاه امن خود دچار مشکلات بیشتری شوید
ابتدا این تمرین را روزی یکبار انجام و به مدت دوهفته انجام دهید در این دوره اگر از آن احساس خوبی داشتید می توانید زمان آنرا به نیم ساعت افزایش داده و پس از پایان هفته سوم در مورد انجام آن تصمیم بگیرید بهتر است این مدیتیشن را پس از دوماه تمرین جدی روش های دیگر از قبیل شمارش نفس ها و تعمق آغاز کنید
مدیتیشن های غیر اصولی یا غیر رسمی
در این نوع مدیتیشن ها یک تصویر تصور ارتباط یا مشکلی را درنظر گرفته و درباره آن فکر می کنید البته این نیز تداعی آزاد نیست چون شما تا آخر تمرین در محدوده موضوع و مفهوم مطلب و چگونگی احساس خود باقی می مانید این یک مرحله فعال ذهنی است که در آن دچار رویاهای گیج کننده نشده و با حالتی فعال در مورد مسئله بررسی و کار می کنید موضوعات متنوعی هست که فرد برای مدیتیشن می تواند انتخاب کند شما می توانید موضوعی را درمورد رشد و تکامل درونی یا مطلبی که با تمام وجود شما در آمیخته است انتخاب کنید موضوعات عادی و پیش پاافتاده به عنوان موضوع تمرکز مورد توجه قرار نمی گیرند انتخاب موضوعاتی چون عشق زیبایی شکوه خداوند عشق به مسیح تلاش برای دوست داشتن و مورد علاقه قرار گرفتن برای این تمرین مناسب است
وقتی مدیتیشن غیر اصولی انتخاب می کنید آنرا به آسانی تغییر نداده بلکه آنرا روزی ده تا پانزده دقیقه به مدت یک هفته ادامه دهید پس از یک هفته اگر احساس کردید برای شما مناسب و سازگار است این مدت را برای هفته آینده به بیست دقیقه تا نیم ساعت افزایش دهید در پایان این مدت نه قبل از آن می توانید در مورد ادامه تمرین و پیشرفت خود تصمیم بگیرید
گاه در طول مدیتیشن غیر اصولی نتیجه می گیرید که در مورد این موضوع خاص به پاسخ واقعی رسیده اید در این صورت چند لحظه با این درک خود خلوت کنید دیگر تلاشی برای جستجوی بیشتر نکنید بلکه پاسخ واقعی را جذب کرده و آنرا بفهمید اکنون تمرین را قطع کرده و مثل پایان مدیتیشن های دیگر چند لحظه آرام و بدون برنامه استراحت کنید و روز بعد تفکر را در مورد موضوعی دیگر با همین روش اجام دهید
در پایان این مرحله در مورد چگونگی انجام این تمرین و ادامه آن تصمیم بگیرید
سوالات ذیل نمونه هایی برای موضوع انتخابی شماست
اگر آدمی که دوست داشتم بودم چگونه انسانی می شدم؟
اگر از تمامی ظرفیت ها و توانایی های خود استفاده کنم چگونه آدمی خواهم بود؟
در این مورد چه احساسی دارم؟
سه شنبه 21/8/1387 - 14:13
آموزش و تحقيقات
مقدمه:
یکی از مهمترین مهارتهای یادگیری، درک مطلب میباشد. هر چه ادراک و دریافت بهتر باشد، یادگیری و یادآوری مطالب نیز آسان تر میشود. برای درک بهتر باید هدف و انگیزه داشت. به خاطر داشته باشید که مطالعه بدون هدف و پیش زمینه همچون گردابی است که فرد را در خود گرفتار میکند.
هدف مطالعه:
هدف مطالعه ارتباط دادن مطالب جدید با مطالبی است که از قبل میدانید، اگر راجع به موضوع پیش زمینه ای نداشته باشید و بخواهید آن را در ذهن خود جای دهید، مثل این است که بخواهید آب را در دستان خود نگه دارید. میبینید که این کار غیر ممکن است و به زودی مطالب از ذهن شما خارج میشود.
به عنوان مثال سعی کنید این اعداد را بخوانید و بخاطر بسپارید:
خواندن و حفظ کردنش سخت است نه؟ ۴ ۲ ۳ ۶ ۱ ۵ ۷
این یکی آسان تر است، بخاطر اینکه کوتاهتر شده است. ۴ ۲ ۳ ۶ - ۱ ۵ ۷
و این یکی از همه آسان تر است، چون به ترتیب اعداد نوشته شده و به خاطر پیش زمینه ای که دارید به راحتی آن را حفظ میکنید. ۷ ۶ ۵ ۴ - ۳ ۲ ۱
اگر ورزش را دوست داشته باشید، چون پیش زمینه ای برای خواندن، فهمیدن و به خاطر سپردن مطالب ورزشی در ذهن خود دارید، خواندن مطالب ورزشی برای شما بسیار آسان تر میشود.
تقویت مهارت مطالعه و درک مطلب:
برای درک مطلب نیاز به انگیزه، تمرکز، پیش زمینه و روش مطالعه صحیح دارید.
در اینجا توصیه هایی برای تقویت این مهارت ذکر میکنیم:
۱- اطلاعات عمومی خود را افزایش دهید.
با خواندن کتاب، روزنامه و مجله اطلاعات عمومی خود را گسترش دهید و به رویدادهای اطراف خود علاقه نشان دهید.
۲- با ساختار پاراگراف آشنا شوید.
معمولا هر پاراگراف با مقدمه ای شروع شده و با نتیجه ای پایان مییابد. اغلب اولین جمله به توصیف کلی مطالب میپردازد و زمینه را برای توضیح بیشتر فراهم میکند. پس به جملات اول هر پاراگراف بیشتر توجه کنید تا بتوانید موضوع بحث را بهتر تشخیص دهید. همچنین به دنبال نشانه ها، کلمات و عباراتی باشید که نشان دهنده تغییر موضوع مورد بحث میباشند.
۳- حدس بزنید و پیش بینی کنید.
یک خواننده باهوش و زرنگ همیشه سعی میکند تا نظرات نویسنده، سؤالها و موضوعهای بعدی را حدس بزند. این کار باعث کنجکاوی و افزایش دقت خواننده میشود.
۴- به شیوه تنظیم مطالب توجه کنید.
آیا مطالب بر اساس ترتیب زمانی نوشته شده اند و یا بر اساس درجه اهمیت؟ ترتیب مطالب بر اساس کاربرد آنهاست و یا بر اساس دشواری آنها؟ این کار به تنظیم مطالب در ذهن کمک میکند.
۵- در خود انگیزه و علاقه ایجاد کنید.
پیش از آنکه مطلبی درس داده شود، نگاهی گذرا به آن بیندازید. سؤالاتی در مورد آن از خود بپرسید و با هم کلاسیها در مورد آن صحبت کنید. هر چه انگیزه و علاقه شما بیشتر باشد، درک شما نیز بهتر خواهد شد.
۶- به نکاتی که به فهم مطلب کمک میکند توجه کنید.
به عکس ها، نمودارها، جدولها و سرفصلها توجه کنید. اولین و آخرین پاراگراف هر بخش را بخوانید.
۷- مطالب را خلاصه نویسی و دوره کنید.
یک بار خواندن کتاب هیچ گاه کافی نیست. برای فهم عمیق تر باید زیر مطالب مهم را خط بکشید، خلاصه کنید و دوره نمایید.
۸- از تکنیکی منظم و منسجم استفاده کنید.
هنگام مطالعه از یک روش منظم استفاده کنید تا به آن روش مسلط شوید. یکی از بهترین روشها، شامل مراحل پیش خوانی، پرسش، خواندن، بازگویی و تعریف و دوره مطالب میباشد.
۹- با تمرکز و توجه کامل مطالعه کنید.
یک خواننده خوب همیشه با تمرکز و توجه کامل مطالعه میکند و هیچ مطلبی را نخوانده باقی نمی گذارد. پس تا موضوعی را کاملا نفهمیده اید، به سراغ موضوع بعدی نروید.
سه شنبه 21/8/1387 - 14:12
موبایل
دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی:
روابط مجازی، پویا هستند، میتوانند بسیار حمایتی باشند، و در مقایسه با منافع بالقوه، حداقل خطر را به دنبال داشته باشند. مردم به كمك اینترنت، روابط جدیدی را براساس فعالیت نو، برانگیزنده و تقویتكننده تشكیل میدهند. پس، عاقلانه است كه انتظار داشته باشیم درصد بالایی از مردم در ظرف فاصله زمانی محدود جذب آن شوند (King, ۱۹۹۶:۱۰).
در پاسخ به این سوال كه اینترنت واقعاً چه چیزی دارد كه افرادی كه از آن استفاده میكنند، بهطور بالقوه دچار رفتارهای مخرب میشوند و اینكه چرا برخی مردم خودشان را در معرض خطر از دستدادن شغل، ازهمگسیختگی روابط، و یا زیانهای مالی قرار میدهند، دیدگاههای مختلفی از زوایای گوناگون ایراد شده است. از طرفی، اعتیاد به اینترنت یك پدیده بینرشتهای است، و علوم مختلف پزشكی، رایانهای، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق و رواشناسی هر یك از زوایای مختلف این پدیده را مورد بررسی قرار دادهاند. در هر یك از این علوم مختلف، نظریههایی برای این اختلال مطرح شده است. همچنین در بسیاری از موارد، نظریههای مطرح شده, از چارچوب یك علم خارج میشود و تركیبی از مفاهیم چندین علم را دربرمیگیرد.
با وجود پژوهشهای فراوان و تلاشهای هماهنگ برای شناسایی مهمترین عوامل گرایش فرد به اعتیاد به اینترنت، همچنان موارد مبهم و پرسشهای بسیاری فراروی محققان و متخصصان این حوزه قرار دارد. وجود دیدگاهها، نظرات، تبیینها و اختلافنظر در مورد نحوه پدیدآمدن، طبقهبندی، تشخیص، تداوم و استمرار اعتیاد به اینترنت، به پیچیدگی و معماگونه بودن این آسیب اشاره دارد. به همین دلیل است كه هنوز هیچ فرد، نظریه و دیدگاهی كه قادر به تبیین تمامی «رفتارهای اعتیادگونه» باشد، مطرح نشده است.
گروهول در توضیح این مسئله كه چرا مردم به گونهای اعتیادآور از اینترنت استفاده میكنند، الگوی استفاده مرضی از اینترنت را پیشنهاد كرده و در این رابطه، دو دیدگاه ارائه میدهد:
۱. علت گرایش افراد به استفاده اعتیادآور از اینترنت، تمایل آنها به دوریگزیدن از مشكلاتی است كه در زندگی شخصی با آنها مواجهند. به عبارتی، افراد برای اینكه از مشكلات زندگی فرار كنند، به اینترنت روی میآورند.
۲. دیدگاه دومی كه گروهول درخصوص دلیل رویكرد افراد به استفاده اعتیادی از اینترنت بیان میكند، دیدگاه قابلقبولتری است. وی در این دیدگاه، به مراحلی اشاره میكند كه فرد هنگام كار با اینترنت و كشف منابع آن، از آنها گذر میكند.
مراحل مورد نظر گروهول به قرار زیر است:
۱. افسونگری یا وسواس؛ این مرحله زمانی است كه محیط برای فرد تازه است و وی تازه وارد این محیط شده است. یا اینكه فرد یك كاربر قدیمی است كه فعالیت جدیدی را در اینترنت پیدا میكند. مرحله اول، به شدت اعتیادآوری است. در واقع، این حالت اعتیادی تا جایی ادامه دارد كه فرد وارد مرحله دوم یعنی توهمزدایی یا سرخوردگی شود.
۲. توهمزدایی یا سرخوردگی؛در این مرحله، فرد نسبت به فعالیتی كه اغلب انجام میدهد، سرخورده و بیتمایل میشود. موقعی كه فرد از این مرحله بگذرد، میتواند مطمئنا وارد مرحله سوم یعنی تعادل شود.
۳. تعادل؛نماد و مشخصه بارز مرحله سوم، استفاده طبیعی از اینترنت است. هر فردی در زمانهای متفاوتی وارد مرحله سوم میشود. در جمعبندی این سه مرحله باید گفت كه حتی گاه اتفاق میافتد كه تمامی این مراحل بهصورت چرخشی در فرد تكرار شوند. در واقع، سیر این مراحل بهصورت خطی نیست. بهویژه، زمانی كه فرد فعالیت جدید جالب دیگری را در اینترنت پیدا میكند، این مراحل دوباره در وی از نو شروع میشوند (Duran, ۲۰۰۳: ۲).
معتادان اغلب یك «زندگی دوم» (Second life) و یا مفری را برای «فراموشكردن مشكلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد میكنند، درست مانند احساس كرختی و مستی كه افراد معتاد به الكل در هنگام نوشیدن الكل گزارش میدهند» (Sexuality Education Resource Centre ۲۰۰۳: ۳).
سیگل و سنا در بررسی نظریههای مربوط به اعتیاد اینترنتی، به نظریههای كلان انحراف و كجرفتاری اجتماعی استناد كرده و این نظریهها را به چهار دسته كلی تقسیم كردهاند كه هر كدام از این دستههای كلی خود نظریههای مختلفی را در بر میگیرد.
این چهار دسته كلی عبارتند از:
۱) نظریههای فردی،
۲) نظریههای ساختار اجتماعی،
۳) نظریههای فرایند اجتماعی،
۴) نظریههای واكنش اجتماعی.
در نظریههای فردی، ریشه اختلال در خود فرد جستوجو میشود، یعنی ساخت زیستشناختی و ویژگیهای روانشناختی شخص است كه سازنده رفتار اوست. براساس این دیدگاه، شخصیت شامل تمامی جنبههای رفتاری، هیجانی، شناختی، اخلاقی، و حتی جنبه جسمانی، عصبی، هورمونی و بیوشیمیایی میشود كه بهوجودآورندة رفتار بهنجار یا نابهنجار است.
براساس نظریههای ساختار اجتماعی، رفتار بزهكارانه, ناشی از سازگاری فرد با شرایط حاكم در محیطهای طبقه پایین است.
سیگل و سنا نظریههای ساختار اجتماعی را به سه دسته تقسیم كردهاند:
۱. نظریه درهمریختگی اجتماعی
۲. نظریههای فشار
۳. نظریه خردهفرهنگ (فرهنگ منحرف)
نظریههای فرایند اجتماعی، نابهنجاری را ناشی از تعاملات انسانها در زندگی اجتماعی روزمره میدانند. نظریههای فرایند اجتماعی به نظریههای زیر تقسیم پذیرند:
الف) نظریه تداعی افتراقی
ب) نظریه كنترل اجتماعی
ج) نظریه كنترل اجتماعی هیرشی
نظریههای واكنش اجتماعی، بر روی نقشی كه نهادهای اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رفتارهای نابهنجار دارند، متمركز میشوند. یعنی روشی كه در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واكنش نشان میدهد و روشی كه افراد نسبت به جامعه واكنش نشان میدهند. دو نظریه مهم در بین نظریههای واكنش اجتماعی، نظریه، «برچسب» و نظریه «تضاد» است (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۳۹-۳۸).
درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادی از آن، نظریههای دیگری هم ارائه شده است، كه عبارتند از:
۱. نظریه پویایی روانی و شخصیت:این نظریه, ریشههای اعتیاد فرد به اینترنت را به سالهای آغازین زندگی وی ارتباط میدهد. به عبارتی، عمدهترین دلایل گرایش اعتیادآور فرد به اینترنت، شوكهای روحی یا كمبودهای عاطفی دوران كودكی، ارتباط با سایر ویژگیهای خاص شخصیتی و یا سایر اختلالات، و خلقوخوها یا گرایشهای روانشناختی ارثی است. طبق این دیدگاه، بسته به حوادثی كه در دوران كودكی برای فرد اتفاق افتاده است و یا ویژگیهای شخصیتیای كه در طی بلوغ در این فرد شكل گرفته است, او برای تقویت یك رفتار اعتیادآمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد میشود. در این حالت، آنچه كه اهمیت دارد، موضوع یا فعالیت نیست، بلكه فرد و شرایطی است كه وی متأثر از آن، معتاد میشود (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۲. نظریه كنترل اجتماعی:براساس نظریه كنترل اجتماعی هیرشی، عاملی كه باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان میشود، «پیوند اجتماعی» است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مشغولیت و اعتقاد است. ضعف هر یك از این چهار عنصر در فرد میتواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.
الف) دلبستگی: كسانی كه به دیگران دلبستگی و علاقه ای ندارند، نگران این نیستند كه روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند و به همین علت بیشتر احتمال دارد كه مرتكب رفتار انحرافی شوند.
ب) تعهد: هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غیره كمتر باشد، احتمال ارتكاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
ج) درگیری (مشغولیت): كسانی كه مشاركت مداوم در فعالیتهای زندگی، كار، خانوادگی و غیره ندارند و بیكارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.
د) باور و اعتقاد: اگر فردی اعتقاد قوی به ارزشها و اصول اخلاقی یك گروه نداشته باشد یا به این ارزشها وفادار نباشد, احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۵۶).
۳. تبیین رفتاری:این تبیین بر پایه مطالعات بی. اف. اسكینر راجع به شرطیشدن عامل یا کنشگر است. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت میشود. پاداشهایی كه وی از این رفتار میگیرد، فرار از واقعیت، رسیدن به عشق و سرگرمیهای زیاد است و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداشها نیاز داشته باشد, احتمالاً به اینترنت روی خواهد آورد. در نتیجه، این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا میكند (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۴. تبیین بیوپزشكی:بر پایه تبیین بیوپزشكی، عوامل ارثی و مادرزادی و یا اختلالات شیمیایی در مغز و فرارسانها، دلایل اصلی رویآوردن فرد به اعتیادند. از نظر این دیدگاه، وجود برخی كروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و یا فقدان مواد شیمیایی لازم و مشخص و فرارسانهایی كه فعالیت مغز و سایر دستگاههای عصبی را تنظیم میكنند، در بروز اعتیاد در فرد موثرند (Ferris, ۲۰۰۲: ۲-۳).
آزادسازی حجم زیاد دوپاماین در مراكز لذت، باعث سركوبی كاركردهای حیاتی مغز و نهایتاً كنترل آن میشود. از این نظر، روشهای چندی وجود دارد كه طی آن، استفاده از اینترنت احتمالاً باعث تحریك این فرایند عصبی ـ بیولوژیكی میشود. روشهای مورد نظر عبارتند از:
۱. تجربه بالقوه شدید قدرت، هیجان، خوشحالی، تحریك، تحقق اهداف و رضایت، كه در نتیجه آن فرد قادر خواهد بود در یك لحظه, پیرامون هر چیزی, به منبع گستردة اطلاعات وصل شود.
۲. احساس مخاطرهجویی, مانند شرطبندی، با ناشناخته ماندن چیزی كه شاید اتصال بعدی به اینترنت بتواند آن را مشخص كند همراه است. حال این امر ناشناخته, ممكن است كسب اطلاعات جدید و جالب و یا فرصتهای تعاملی همچون ارتباط صرف با یك دوست، رفتن به اتاقهای چت، هرزهنگاری، سكس سایبر، خرید آنلاین و جز اینها باشد.
۳. اثر خویشتنداری رضایتبخشی كه گمنامی كاربر در نت به وی میدهد. این امر هم باعث تسریع روند صمیمیت و پیوند اجتماعی میشود كه ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهی بیشتر است و هم موجب میشود كه فرد دچار رویا و خواب و خیال شود و یا یك هویت كلی جدید برای خود ایجاد كند كه ممكن است بسیار لذت بخش هم باشد.
۴. اثر هیپنوتیزمآور حركات تصاویر روی صفحه مانیتور رایانه (یا تلویزیون).
۵. جذابیت چندرسانهای همانند رنگ، صدای موزیك یا استریو، سرعت و گرافیكهای فلاشدار (Lawyers concerned for lawyers, INC., ۲۰۰۵:۲-۴).
۵. نظریه شناختی :همانند دیدگاه روانكاوی، دیدگاه شناختی متوجه فرایندهای درونی است. البته این دیدگاه بیش از آنكه بر امیال، نیازها، و انگیزشها تأكید كند، بر اینكه افراد چگونه اطلاعات را كسب كرده و تفسیر میكنند و آنها را در حل مشكلات بهكار میگیرند، تأكید دارد. اصولاً دیدگاه شناختی بیشتر به افكار كنونی و شیوههای حل مسأله توجه دارد تا تاریخچه شخصی.
در این دیدگاه، اعتیاد به اینترنت, برآمده از شناختهای معیوب و یا پردازش معیوب شناختی است و درمان آن مبتنی بر تصحیح فرایند شناختهای معیوب است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
۶. نظریه شناختی ـ رفتاری:گسترش اعتیاد به اینترنت, با شرایط روانشناختی قبلی به وجود میآید. در اكثر مواقع، این آسیبشناسی شامل افسردگی، اضطراب اجتماعی و انواع روانپریشیهاست. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار میگیرد، فرایند كاربرد مشكلزای اینترنت شروع میشود. این آسیبشناسی زمینهای، نوعی آمادگی و تمایل است و موجب شروع استرس میشود.
البته چندین عامل دیگر نیز در ایجاد و یا حفظ اختلال دخالت دارند:
اولاً، بعضی از تقویتكنندههای رفتاری وجود دارند كه به عنوان عامل شرطی عمل میكنند. اتاق، صندلی، دستزدن به صفحه كلید، موس، صدای روشنشدن رایانه، بوق یا صدای زنگ آن در گروه این عوامل هستند.
ثانیاً، بدكاری شناختی نیز در اینجا عمل میكند. زیرا شناخت غیرسازشی در زمینه خود و دنیا، شاخصهای اولیه این اختلال هستند. باورهایی همچون این موضوع كه فرد فقط در اینترنت قدرت كنترل دارد، فقط در آنجا برای خود كسی است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افکار شناختی مشكلزا در زمینه «خود» هستند.
باورهایی مانند هیچكس در بیرون از اینترنت از من خوشش نمیآید، یا اینترنت تنها جایی است كه واقعاً میشود مردم را شناخت، و هر كسی به نوعی به اینترنت آلوده است و مانند آن افكار شناختی مشكلزا در زمینه «دنیا» هستند.
ثالثاً، بیان كیفی كاربری اینترنت بستگی به شبكه حمایتی اجتماعی فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمایت اجتماعی نشود، احتمال دارد به اعتیاد اینترنتی عمومی روی بیاورد كه با رفتارهای جلب توجه اجتماعی، غیرشخصی و غفلت كاری مشخص میشود. اما اگر جنبههای اجتماعی داشته باشد، اعتیاد به اینترنت ویژه در او ایجاد خواهد شد كه فقط در بخش ویژهای از تكنولوژی مانند بازی یا هرزهنگاری جنسی است.
از دیدگاه رفتاری ـ شناختی، نشانههای اختلال شامل افكار وسواسی درباره اینترنت، كنترل تكانه ضعیف، ناتوانی در متوقفكردن استفاده از اینترنت و مهمتر از همه، این باور كه اینترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر این، در موقعی كه تماس برقرار نیست، به فكر اینترنت بودن، بار آینده تماسگرفتن را پیشبینیكردن و صرف مخارج زیاد درباره اینترنت و كارهای مربوط به آن نیز، نشانههای دیگر این اختلال هستند. مشكل عمده دیگر، جداكردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اینترنتی است و در نهایت نوعی احساس گناه درباره استفاده از اینترنت و دروغگفتن به دوستان درباره وقت صرفشده و سری نگهداشتن آن، نشانههای دیگر این اختلال هستند. این افراد درحالی كه میدانند كارشان از نظر اجتماعی مورد پسند نیست، نمیتوانند آن را متوقف كنند. چراكه خود به خود, به خودارزشی كمتر و در نتیجه نشانههای بیشتر میانجامد (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
اعتیاد به اینترنت و نظارت والدین:از زمره عوامل موجد و یا مانع اعتیاد اینترنتی در میان نوجوانان و جوانان، نظارت و کنترلی است که والدین بر استفادة فرزندان از اینترنت اعمال میکنند. مسئله ای که بارز است، این است که معمولا خانوادهها نگاهی متعادل و منطقی پیرامون استفاده فرزندانشان از اینترنت نداشته و دو سیاست کاملا قطبی نسبت به این موضوع در پیش میگیرند. بهطوریکه براساس نتایج یونگ در سال ۱۹۹۸، معمولا والدین در برخورد با استفاده فرزندانشان از اینترنت، مایلند در یكی از دو دسته «سهلانگاری مهربانانه» و «تبعید قاطع یا مطلق قرار بگیرند» ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶.
تحقیقات صورتگرفته نشان داده است كه والدین بیشتر نوجوانان آمریكایی در حین آنلاین بودن فرزندانشان، هیچ نظارتی بر آنها ندارند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶. همچنین یونگ تقریباً در تمامی مطالعات موردیای كه راجع به معتادان نوجوان اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید كه این نوجوانان در اتاقهای خواب و بهدور از چشم بزرگترها آنلاین میشوند.
این نتایج نشان میدهد كه حتی ممكن است بسیاری از خانوادهها از فعالیتهای آنلاین فرزندانشان اطلاعی نداشته باشند و یا در صورت آگاهی، بهدلیل فقدان درك ماهیت این فناوری نسبتاً جدید، نتوانند بهطور كامل به خطرات بالقوه استفاده از آن پی ببرند.
البته امروزه، رسانههای متعدد خبری با انتشار خبرهای مختلف راجع به خطرات استفاده مفرط از اینترنت میتوانند تا حدودی این نقص را پنهان كنند. اما نكتهای كه مسلم است، این است كه گاه رسانهها با پوشش نادرست این خبرها، شیوع پدیده را رقم میزنند. پدیدهای كه به زعم یونگ، به جای آنكه والدین را تشویق به آموزش خود و فرزندانشان راجع به ایمنی اینترنتی كند، آنها را وامیدارد كه خود و فرزندانشان را از دسترسی به اینترنت منع كنند. این كار اگرچه ممكن است, دسترسی به اینترنت را در منزل دشوار كند، اما، كنترل آن در خارج از منزل و كافینتها (بخصوص در مدارس که خانوادهها هیچ کنترلی بر کیفیت استفاده فرزندان از اینترنت ندارند) تقریباً غیرممكن است) (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶).
براساس نتایج مطالعات وزارت آموزش و پرورش نیوزیلند، تقریباً تمامی مدارس ابتدایی (۹۶ درصد) و راهنمایی (۹۹ درصد) به اینترنت وصل هستند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۸. از این رو، بدیهی است که با توجه به افزایش گسترده کاربری اینترنت توسط نوجوانان و جوانان در مکانهای مختلف، کنترل و نظارت بر آنان امری دشوار و گاه در برخی موارد غیرممکن مینماید.
نتایج برخی از مطالعات و تحقیقات تجربی درباره اعتیاد اینترنتی:در خارج از كشور، مطالعات زیادی بهویژه از نیمه دهه ۶۰ صورت گرفته، كه هر كدام از زاویهای خاص به موضوع اعتیاد اینترنتی و پیامدهای مثبت و منفی آن پرداختهاند.
در این بخش بهطور جداگانه بهشرح نتایج برخی از آنها كه با موضوع تحقیق حاضر تناسب دارند، اشاره میشود: برنر طی مطالعهاش در سال ۱۹۹۶ دریافت كه ۳۰ درصد از پاسخگویان, تلاش ناموفق در ترك استفاده از اینترنت داشتهاند. همچنین، ۵۸ درصد از پاسخگویان اظهار داشتهاند كه دیگران (خانواده و دوستان) راجع به استفاده بیش از حد از اینترنت، به آنها گوشزد كردهاند (King, ۱۹۹۶:۶).
برنر (۱۹۹۷) در مطالعه دیگری به این نتیجه رسید كه ۱۷ درصد از كاربران بیشتر از ۴۰ ساعت در هفته از اینترنت استفاده كرده و متوسط استفاده نیز، ۱۹ ساعت در هفته بوده است. همچنین، ۵۸ درصد از كاربران اعلام كردهاند كه دیگران از وقتی كه آنها صرف اینترنت میكنند، شكایت دارند و ۴۶ درصد از آنها نیز اعلام كردهاند كه كمتر از چهار ساعت از وقت خواب خود را برای استفاده از اینترنت صرف میكنند (همان: ۲۸-۲۷).
تامپسون در سال ۱۹۹۶ به مطالعه اختلالات اعتیاد اینترنتی در بین مردم پرداخت. براساس نتایج مطالعه ایشان، ۷۲ درصد از پاسخگویان اذعان به وجود نوعی اعتیاد یا وابستگی به اینترنت در خود داشتهاند و ۳۳ درصد از آنها نیز به اثرات سوء استفاده از اینترنت بر زندگیشان اشاره كردهاند.
در رابطه با تأثیر اعتیاد اینترنتی بر احساس كمبود در روابط اجتماعی واقعی، تامپسون به نتایج مختلفی دست یافت:
۲۹ درصد از پاسخگویان اشاره كردهاند كه مهارتهای اجتماعی آنها دچار اختلال شده است. درحالیكه ۳۶ درصد از آنها به تقویت این مهارتها اذعان داشتهاند. ۴۷ درصد از پاسخگویان به اختلالات فیزیكی همچون تارشدن دید چشم و یا بدخوابی اشاره كردهاند. تامپسون در پایان, چنین نتیجه میگیرد كه پدیده اعتیاد اینترنتی، پدیدة جدیدی است و بسیاری از مردمی كه در حال حاضر مبتلا به آن هستند، در واقع دارند به تازگی و نوبودن این منبع دانش در زندگیشان پاسخ میدهند، نه چیز دیگر (Ibid: ۷).
ایگر در سال ۱۹۹۶ به مطالعه تأثیرات اعتیاد اینترنتی بر رفتار مردم كشور سوئیس پرداخت. مطالعه نشان داد كه ۶/۱۰ درصد از كل پاسخگویان به اینترنت اعتیاد دارند.
همچنین،گروهی كه خودشان را معتاد به اینترنت معرفی كردهاند، گرایش به موارد زیر در آنها بیش از گروه غیرمعتاد به اینترنت بوده است:
۱. پیامدهای منفی اینترنت بر آنها
۲. مشاركت بیشتر در گروههای خودیار آنلاین
۳. احساس تمایل شدید به استفاده از اینترنت در زمان آفلاینبودن
۴. برای استفاده بعدی از اینترنت انتظاركشیدن
۵. بهخاطر استفاده از اینترنت، احساس گناهكردن
۶. دروغگفتن به دوستان راجع به میزان آنلاینبودن.
۷. شكایت خانواده و دوستان نسبت به استفاده مفرط از اینترنت (Ibid: ۶-۷).
یونگ(۱۹۹۶) در مطالعهای كه انجام داده، دریافت كه ۸۰ درصد از پاسخگویان، كاربران وابستة اینترنت بودند كه انگارههای رفتاری معتادانه قابلتوجهی را از خود بروز دادند. وی خاطرنشان میسازد كه وابستگی به اینترنت، گسستها و انقطاعهای شدیدی در زندگی تحصیلی، اجتماعی، مالی و شغلی مشاركتكنندگان ایجاد كرده است. بهطوری كه ۵۸ درصد از دانشآموزان و دانشجویان، كاهش چشمگیری در عادات مطالعه، افت نمرات درسی، غیبت در كلاسها، مشروط شدن و مانند آن دارند. افزون بر این، كنترلی وجود ندارد كه این افراد همیشه وقت خودشان را در فعالیتهای علمی صرف كنند. ۴۳ درصد این شاگردان بهخاطر دیرخوابیدن ناشی از استفاده از اینترنت، در مدرسه با عدم موفقیت روبهرو شدهاند (Duran, ۲۰۰۳: ۳ و امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
اندرسون در سال ۱۹۹۷ به مطالعه تأثیر اعتیاد اینترنتی بر دانشجویان پرداخت. وی دریافت كه یك سوم این دانشجویان در نتیجه استفاده مفرط از اینترنت، دچار مشكلات تحصیلی شدهاند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
باربر (۱۹۹۷) در یك نظر سنجی از معلمان، كارمندان كتابخانه و همكاران كامپیوتر دریافت كه به زعم ۸۶ درصد از آنها، استفاده از اینترنت كارآیی درسی دانشآموزان و دانشجویان را بهتر نكرده است. زیرا اطلاعات اینترنتی آنقدر بیسامان و به موضوعات برنامه درسی نامربوط هستند كه به آنها كمكی در بهدستآوردن نمره بالا در آزمونهای استاندارد نمیكند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
شرر (۱۹۹۷) در تحقیقات خویش بر روی دانشجویان دانشگاهها، متوسط استفاده افراد وابسته به اینترنت را ۱۱ ساعت در هفته شناسایی كرده است. همچنین، وی دریافت كه ۷۲ درصد از وابستهها، مرد بودند (همان: ۳۱).
اورزاك طی مطالعهای كه به سال ۱۹۹۹ انجام داد، دریافت كه افرادی كه مستعد اعتیاد اینترنتی هستند، بهسادگی خسته و ملول میشوند، تنها ، كمرو و خجالتی و دچار افسردگی یا انواع دیگر اعتیاد هستند. (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱).
براساس نتایج مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۷، ۵ تا ۱۰ درصد از جمعیت آنلاین جهان در زمان مطالعه وی معتادند. حدود ۵۴ درصد از معتادان اینترنت، سابقه افسردگی و ۳۴ درصد از آنها نیز سابقه اضطراب و نگرانی دارند. ۵۰ درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند كه سابقه اعتیاد به مواد مخدر دارند. همچنین، از میان كل پاسخگویان معتاد به اینترنت، ۲۵ درصد بیان كردند كه در ظرف ۶ ماه اول آنلاین شدن، به اینترنت معتاد شدهاند. ۵۸ و ۱۷ درصد از آنها نیز دوره آن را به ترتیب بین ۱ تا ۶ سال، و بیش از ۱ سال ذكر كردهاند. متوسط آنلاین بودن پاسخگویان معتاد به اینترنت نیز برابر با ۳۸ ساعت در هفته بود. مردان عموماً از اینترنت بهعنوان ابزاری برای جستوجوی قدرت، پایگاه و تسلط استفاده كرده و موارد كاربرد اینترنت در میان آنها نیز شاملٍ كسب اطلاعات، بازیهای تعاملی پرخاشگرانه، اتاقهای چت و هرزهنگاری بوده است. اما استفاده زنان از اتاقهای چت بیشتر بخاطر تشكیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی، و اجتماعی شدن (Socialization) بوده است. ۹۰ درصد از معتادان اینترنت، به سایتهای ارتباطی دو طرفه اعتیاد داشتند: اتاقهای چت، بازیهای تعاملی، گروههای خبری، و نامه الكترونیكی (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲-۳).
یونگ (۱۹۹۸) در مطالعهای كه روی معتادان به اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید كه افراد با موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، و نیز افراد دارای تحصیلات بالاتر، بیشتر در معرض این اختلال قرار دارند.
این مطالعه نشان داد كه افرادی كه وقت بیشتری دارند، مانند افرادی كه در خانه هستند و دانشجویان دانشگاه در خوابگاهها، با احتمال بیشتری در معرض اینترنت هستند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۳-۳۱).
مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۸ نشان داد كه ۸۰ درصد از پاسخگویانی كه معتاد به اینترنت بودند، در هفته ۳۸ ساعت از وقتشان را صرف امور و اهداف غیراداری و غیركاری در اینترنت میكنند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲). یونگ نشان داد كه زنان معتاد به اینترنت، از اینكه میدانستند كسی نمیداند آنها به چه چیزی شبیه هستند، نوعی آسایش خاطر به آنها دست میداد (Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۱۰). وی همچنین در مطالعهاش دریافت كه احتمال اعتیاد زنان و مردان به اینترنت برابر است.
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعهای كه روی كاربران اینترنت انجام داد، پی برد كه ۷/۵ درصد از نمونه تحقیق وی دارای معیار استفاده غیرارادی از اینترنت بودند. از میان این افراد، عمدهترین موارد مصرفی اینترنت عبارت بودند از: اتاقهای چت، هرزهنگاری، خرید آنلاین، و نامه الكترونیكی. همچنین، حدود یك سوم از مشاركتكنندگان در این مطالعه اظهار داشتهاند كه آنها از اینترنت بهعنوان یك روش فرار از وضع همیشگی و یا تغییر خلق و خویشان استفاده میكنند. همچنین، افراد معتاد در قیاس با افراد غیرمعتاد، اعتقاد بیشتری به ازدستدادن كنترل رفتارهاشان هنگام استفاده از اینترنت داشتهاند. گرینفلد معتقد است كه فقدان كنترل بر رفتارها، تنها یكی از شاخصهای توانمندی طبیعت روانگردان اینترنت است. سایر علائم نیز شامل تحریف وقت و زمان، تسریع دوستی و صمیمیت و كاهش حجب و حیاست. برای مثال، ۸۳ درصد از مشاركتكنندگانی كه معیارهای اعتیاد به اینترنت را داشتند، اذعان داشتهاند كه موقعی كه از اینترنت استفاده میكنند، مرزها را زیر پا گذاشته و كنترلی بر آنها ندارند. این درحالی است كه از میان افراد غیرمعتاد، تنها ۳۷ درصد به فقدان كنترل بر مرزها اشاره كردهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰:۱-۲).
یونگ در مطالعهاش پیرامون اعتیاد اینترنتی بدین نتیجه رسید كه افراد معتاد به اینترنت دچار علائم خاصی بوده و با پیامدهایی مواجهند كه دقیقاً مشابه پیامدهای افرادی است كه به الكل، شرطبندی، خرید و سایر رفتارهای وسواسی دچار هستند. همچنین، این افراد محیط مجازی اینترنت را جذابتر از واقعیت روزانهشان میدانند. زندگی روزانه این قبیل افراد تحت تسلط نیاز به آنلاین شدن قرار دارد. همچنین، عمدهترین حوزههای متأثر از اعتیاد اینترنتی، مدرسه، خانواده، كار و روابط هستند. علاوه بر این، یونگ بدین نتیجه رسید كه بروز اعتیاد اینترنتی ریشه در هفت دلیل اصلی دارد كه عبارتند از نارضایی از زندگی زناشویی، فشار كاری، مشكلات مالی، عدم امنیت، اضطراب، دعواهای خانوادگی، و زندگی محدود اجتماعی (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱-۲).
كوپر طی مطالعهای پی برد كه ۱۷ درصد از نمونه تحقیق وی، كاربران “در ریسك” هستند كه به شیوهای مشكلساز درگیر میل جنسی اینترنتی شدهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۳).
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعه خود دریافت كه ازدواج و روابط جنسی بیشترین حوزههایی هستند, كه تحت تأثیر اعتیاد اینترنتی قرار میگیرند. تأكید بر ازدواج و روابط, ظاهراً به خاطر استفاده غیرارادی از هرزهنگاری، سایبر سكس، و موارد سایبراست. حتی ۶۲ درصد از پاسخگویان اظهار كردهاند كه بهطور متوسط هفتهای چهار ساعت وارد سایتهای هرزهنگاری میشوند تا نیازهای جنسی خود را برطرف كنند (Duran, ۲۰۰۳: ۲-۳).
گرینفلد در مطالعه دیگری به سال ۱۹۹۹، بدین نتیجه رسید كه ۶ درصد از كاربران وب، دچار اعتیاد اینترنتی هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
كرات در سال ۱۹۹۹ در مطالعهاش بدین نتیجه رسید كه نوجوانانی كه از تماسهای اجتماعی كنارهگیری میكنند، از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از واقعیت استفاده میكنند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
ولش (۱۹۹۹) در مطالعه خویش دریافت كه ۸ درصد از دانشجویان مرد با معیارهای اختلال اعتیاد به اینترنت جور در میآیند (همان: ۳۴).
نای و اربرینگ (۲۰۰۰) در مطالعه خویش بدین نتیجه رسیدند كه زنها بیش از مردها در دامنه شدید اختلال اعتیاد به اینترنت بوده و بنابراین نسبت به مردها مشكلات بیشتری در استفاده از اینترنت داشتند (همان: ۳۳).
بولن و هری در مطالعهشان در سال ۲۰۰۰، به این نتیجه رسیدند كه هر چه جوانان زمان بیشتری را با اینترنت سر كنند، در مقابل از میزان زمانی كه صرف محیط اجتماعی واقعیشان خواهند كرد، كاسته خواهد شد. بهعلاوه آنكه جوانان معتاد به اینترنت همانند سایر معتادان، دچار علائم و شاخصههای اعتیادی مشخص هستند. فعالیتهای اعتیادآمیز مردان، عموماً بازیهای پرخاشگرانه و فعالیتهای اعتیادآمیز زنان نیز عموماً تشكیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی و یا گلایه از شوهران در اتاقهای چت است (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۳-۱۱.
بر اساس نتایج مطالعه اندرسون بر روی دانشجویان، ۱۰ درصد از پاسخگویان دارای معیارهای وابستگی به اینترنت بوده و اكثریت كسانی هم كه استفاده اعتیادی از اینترنت داشتند، مرد و از دانشجویان علوم سخت بودهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۱).
گروهول (۲۰۰۳) طی تحقیقاتی كه درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادآور آنها از اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید كه افرادی كه وقت زیادی را صرف استفاده از كامپیوتر میكنند، كسانی هستند كه در زندگی با مشكلاتی مواجهند. در واقع، این افراد چون رغبتی به برخورد با مشكلاتشان زندگی ندارند و مایل نیستند حتی با آنها روبهرو شوند، به فعالیت اعتیادآور در اینترنت میپردازند. به واقع، این گونه رفتارها، مشابه رفتار كسانی است كه تلویزیون زیاد نگاه میكنند، یا كتاب زیاد میخوانند، و یا مرتب برای نوشیدن آب به بیرون از اتاق میروند (Duran, ۲۰۰۳: ۱).
سه شنبه 21/8/1387 - 14:10
موبایل
اعتیاد اینترنتی1؛ علل و پیامدهای آن
مقدمه:
استفاده از اینترنت، یكی از جلوههای آشكار دنیای مدرن و ابزاری مهم برای آموزش نسلنو بهشمار مىآید. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتی در مراكز خرید. طبق برآورد صورت گرفته، در سال ۱۹۸۱، ۶۶ میلیون نفر از مردم آمریكا به اینترنت دسترسی داشتهاند كه در سال ۱۹۹۹ شمار آنها به ۸۳ میلیون رسیده است (Biggs,۲۰۰۰:۱). بیشترین كاربران اینترنت جوانان هستند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است كه استفاده از اینترنت در میان جوانان، بیش از هر گروه سنی دیگری است (Bullen and Harre ,۲۰۰۰:۵). کودکان نیز به عنوان گروه سنی متفاوت, در شمار روبه فزونی كاربران اینترنت قرار مىگیرند. در سال ۲۰۰۵، بیش از ۷۷ میلیون كودك وارد فضای سایبر شدهاند (غمامی، ۱۳۸۴: ۴۵).
دفتر مطالعه و توسعه رسانه ها در مقالعه ای به قلم سعید معیدفر, کرم حبیب پور گتابی و احمد گنجیمی به بررسی این مورد پرداخته است :
همزمان با دسترسی گستردة افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی «اعتیاد اینترنتی» نیز هستیم كه مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است همچون، اضطراب، افسردگی، كج خلقی، بیقراری، تفكرهای وسواسی و یا خیالبافی راجع به اینترنت. از طرفی، در عین حال كه روابط این افراد (به ویژه كودكان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش مییابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی كاسته میشود. ضمن آنكه، احتمال لطمه دیدن عملكرد آموزش نیز وجود دارد. (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲).
حجم رو به رشدی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اعتیاد اینترنتی, حكایت از آن دارد كه اختلال اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روانشناختی ـ اجتماعی است كه از مشخصههای آن، تحمل، علائم كنارهگیری، اختلالات عاطفی، و ازهمگسیختگی روابط اجتماعی است..
به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایعتر میشود. وب، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمكننده است. اما برای بسیاری از مردمی كه به آن معتادند، این منافع، در حال تبدیل شدن به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری است (Ferris, ۲۰۰۲: ۱). مطالعات نشان داده است كه ۱۴ درصد از كاربران اینترنت، دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روانشیدایی، افسردگی و جز اینها هستند (Zahniser, ۲۰۰۰: ۱).
اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی رها شده تبدیل كرده و بر روابط اجتماعی آنها تأثیر میگذارد. بهرهوری و بازده كاری كاربران اینترنت، در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، پایین میآید. آنان با تأخیر به محل كار میروند و دچار كمكاری میشوند. عدمتحرك جسمی و چاقی به همراه علائمی چون درد كمر، پشت و ماهیچه، از دیگر پیامدهای این مسئلهاند. این كاربران حتی در صورت كنارهگیری از اینترنت، دچار علائم اختلال میشوند (Seth, ۲۰۰۳: ۱).
این مقاله ضمن ارائه تعاریفی از اعتیاد اینترنتی، درباره علائم و شاخصهای آن، تاریخچه و انواع آن، مطالبی را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگویی به این سوالات است که ۱. آیا پدیده استفادة اعتیادی از اینترنت وجود دارد؟ ۲. استفاده اعتیادآمیز از اینترنت چه پیامدهایی برای افراد (به ویژه كودكان و نوجوانان) در حیطه های مختلف اجتماعی, فرهنگی و آموزشی دارد؟ ۳. عوامل موثر بر اعتیاد اینترنتی كدام است؟
اعتیاد اینترنتی: وجود یا عدم؟
واژههای استفاده «طبیعی» و استفاده «اعتیادآور» از اینترنت واژههایی هستند كه هنوز هم در میان محققان مورد بحث و بررسی قرار مىگیرند. البته از آنجا كه تحقیق در زمینه اعتیاد اینترنتی هنوز مراحل آغازین خود را طی میكند، به همین خاطر، شاهد تفسیرهای متفاوتی از استفاده اعتیادی اینترنت، اهمیت و شرایط آن هستیم (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
امروزه روانشناسان حتی مطمئن نیستند كه اسم این پدیده را چه بگذارند. برخی از آنها ترجیح میدهند به جای واژه «اعتیاد به اینترنت»، از واژه «اعتیاد به كامپیوتر» استفاده كنند. چراكه هستند افراد زیادی كه ساعتها با كامپیوتر كار كرده و به آن وابستهاند، اما اصلاً، به اینترنت حتی فكر نمیكنند (Suler, ۲۰۰۵: ۱). حتی بسیاری از روانشناسان در این مسئله تردید دارند كه آیا واژه «اعتیاد» برای توصیف زمانی كه مردم وقت زیادی را صرف استفاده از اینترنت میكنند، واژه مناسبی است.
كیزلر بر این باور است كه «گمراه كننده به نظر میرسد كه یك سری رفتارها را تنها به این خاطر كه مردم میگویند به دفعات بسیار آنها را انجام میدهند، رفتار اعتیادی بنامیم»(DeAngelis, ۲۰۰۰:۱)
پیرامون وجود یا عدم وجود پدیده اعتیاد اینترنتی، اختلاف عقیده زیادی وجود دارد. تا آنجا كه عدهای معتقدند اینترنت تنها در صورتی اعتیادآور خواهد بود كه زندگی فرد و اطرافیان را مختل كند. برخی دیگر نیز اظهار میدارند كه اصلاً چیزی به عنوان اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این گروه معتقدند كه لذتی كه بهخاطر استفاده از كامپیوتر به فرد دست میدهد، به هیچ وجه قابل مقایسه با لذتٍ حاصل از مصرف كوكائین و یا هر نوع ماده مخدر دیگری نیست (Ferris, ۲۰۰۲:۱). همچنین، عدهای از كارشناسان معتقدند اینترنت بر زندگی افرادی تأثیر میگذارد كه استفاده وسیعی از آن میكنند، حال آیا میتوان این روند را اعتیادآور دانست یا خیر؟ (Duran, ۲۰۰۳, ۱). برخی مردم هم معتقدند كه اینترنت فقط یك ابزار بیضرر و دوست داشتنی برای جمعآوری اطلاعات، پیداكردن دوستان جدید، و گذران وقت است.
طبق نظرسنجیهای بهعمل آمده از مردم كشور آمریكا، عدهای از مردم معتقد بودند كه احتمال بروز پدیده اعتیاد به اینترنت واقعاً وجود دارد. عدهای هم اذعان داشتهاند كه این فقط یك شوخی است. یكی از پاسخگویان نیز گفته است كه چیزی مانند اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این پاسخگو معتقد بوده است كه بسیاری از فعالیتهایی كه در زندگیاش انجام میدهد، لذتبخشاند و این دلیلی بر اعتیاد به آنها نیست. وی ادامه میدهد كه «شاید كامپیوتر تنها یك ابزار تعاملبخش در جهانی باشد كه مردم آن به شدت ایزوله هستند. كامپیوتر شئ ساكت و خیلی خوبی است». یكی از پاسخگویان دیگر اظهار داشته است كه شاید هم یك چنین اختلالهایی وجود داشته باشد، اما تمامی آنها ممكن است بد نباشند. وی میگوید:« … شخص ممكن است ساعاتی طولانی از وقت خود را صرف اینترنت كند، همان كاری كه من میكنم، و دلیلش هم این است كه من نهایتاً پس از تلاش بسیار، منبع «بیپایان» اطلاعات را یافتهام. هیچ مفری برای خروج از این كتاب مرجع وجود ندارد و اگر هم من به چیزی معتاد شدهام، آن چیز، دانش است … آیا همه ما معتاد به چیزی نیستیم كه ما را نسبت به زندگی علاقهمند كند؟»
افرادی دیگر همچون یونگ و سایر روانشناسان معتقدند كه زیادهروی در استفاده از اینترنت، میتواند برای سلامت فكری و فیزیكی شخص خطرناك باشد. اعتیاد به اینترنت، كاركرد انطباقی شخص را مختل میكند. اگر شخصی به اینترنت معتاد شود، كاركردهای وی غیرانطباقی میشوند.
بهعنوان مثال نیویورك تایمز در مقالهای كه اواخر آگوست سال ۱۹۹۷ راجع به اختلال اعتیاد اینترنتی منتشر كرد، به داستانهای واقعی از افرادی اشاره كرده است كه فكر میكردند دچار اعتیاد شدهاند. به عنوان نمونه، در یكی از داستانها، به زنی ساكن شمال غربی پسفیك اشاره میكند كه بهخاطر استفاده مفرط از كامپیوتر و صرف وقت زیاد برای این كار، شوهرش او را طلاق داده بود. ظاهراً وسواس شدید این زن نسبت به اینترنت موجب شده بود كه فراموش كند كه میبایست برای بچههایش غذا بپزد، آنها را به ملاقات دكترشان ببرد، و یا سوخت كافی برای گرمای خانه تهیه كند. همچنین در این روزنامه داستانی از پسربچه هفده سالهای از شهر تگزاس نقل میشود كه دچار علائم كنارهگیری ناشی از استفادة مفرط اینترنت شده بود. زمانی كه این پسر بچه را به مركز توانبخشی الكلیها و معتادان بردند، بدنش به شدت رعشه داشت و میز و صندلی اتاق را به اطراف پرت می کرد.
از اینگونه مثالها چنین بر میآید كه اختلال اعتیاد اینترنتی در واقع وجود دارد. اما سوالی كه مطرح است، این است كه مقصر اصلی كیست؟ آیا مقصر كسی است كه در هر گونه فعالیت آنلاین ـ از تحقیق تا چت و موج سواری صرف در نت ـ شركت میكند؟ یكی از مسایل محوری كنونی كه تمامی انواع اعتیادها با آن مواجهند، پارلمان است. یعنی اینكه آیا پارلمانها به عنوان مسئول اصلی عرضه این محصولات اعتیادآور باید مسئولیت حل مشكلات را بپذیرند؟
كمپانی لاوا مایند تولیدكننده انواع بازیهای كامپیوتری, از یكی از مشتریانش كه جملهای را برای این كمپانی از روی سایت نوشته بود، نقل میكند. این مشتری گفته بود: «چرا این لعنتی اینقدر اعتیادآور است؟»
پرسش دیگری نیز مطرح است. آیا برنامهسازان و ارائهكنندگان خدمات آنلاین, مسئول میزان استفاده مردم از محصولاتشان هستند؟
در پاسخ به این سوالها ابتدا باید گفت استفادة فراوان از اینترنت, در همة موارد؛ به معنای اعتیاد به آن نیست. برنامهسازان و ارائه كنندگان خدمات آنلاین فقط باید مراقب باشند ضمن حفظ قدرت رقابتیشان، محصولات مناسب را تولید كرده و خدمات را به بهترین شیوه به عموم مردم عرضه كنند. در قبال خودشان مسئولیتپذیر باشند و «بدانند كه چه موقع بگویند كی». البته لازم است كسانی كه زمینه و استعداد اعتیاد به اینترنت را در خود مىبینند, پیش از ایجاد مشكل, با پیش گرفتن روش اعتدال از بروز آن جلوگیری كنند. (Oliver, ۲۰۰۳a: ۱-۲).
اعتیاد اینترنتی: جستاری در معنا
اعتیاد اینترنتی به گسترة وسیعی از مشكلات رفتاری و كنترل انگیزه استفاده از اینترنت اشاره دارد (Yacet, ۲۰۰۱:۱). اعتیاد اینترنتی بهعنوان یك رفتار وسواسی، یا آرزوی برقراری پیوند، یا شاید حتی نمودی از انتقال و یا بازتاب روابط ابژه، و یا رفع نیاز قلمداد میشود (Fenichel, ۲۰۰۳: ۱).
هولمز در تعریف خود از اعتیاد اینترنتی، به تعریف استفاده طبیعی و معمولی اینترنت پرداخته و میگوید كه هر گاه میزان استفاده از اینترنت به كمتر از ۱۹ ساعت در هفته برسد، در آن صورت میگوییم كه فرد به شكل طبیعی از اینترنت استفاده میكند. بنابراین، از نظر هولمز، فردی که بیش از ۱۹ ساعت در هفته از اینترنت استفاده می کند، معتاد به اینترنت است.
یونگ نیز اشاره میكند كه فرد معتاد كسی است كه حداقل ۳۸ ساعت در هفته و یا ۸ ساعت در روز، وقت خود را صرف استفاده از اینترنت میكند. متخصصان در زمینه آسیبشناسی، محدودترین تعریف را برای طبقهبندی استفاده از اینترنت ارائه میدهند. بهطوری كه چنانچه فرد در هفته ۲ تا ۳ ساعت از اینترنت استفاده كند, یك كاربر معمولی، و چنانچه میزان استفاده وی از اینترنت به ۵/۸ ساعت و یا بیشتر برسد, كاربری است كه باید مورد بررسیهای آسیبشناسانه قرار گیرد. (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
گولدبرگ معتقد است كه اعتیاد اینترنتی عبارت است از استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت، كه معیارهایی همچون تحمل و علائم كنارهگیری، از شاخصههای آن هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۱).
بهطور خلاصه، مرور بر ادبیات نظری و تجربی پیرامون اعتیاد اینترنتی, نشانگر آن است كه اعتیاد اینترنتی پدیدهای است كه از سه ویژگی برخوردار است:
۱. اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی وسواسی است كه برخی ویژگیهای آن مشابه شرایط آسیبشناسانه است. در واقع، زمانی میتوان گفت كه فرد دچار اعتیاد به اینترنت شده است كه دارای علائم خستگی زودرس، تنهایی، افسردگی و غیره باشند. افرادی همچون اورزاك و یونگ به چنین تعریفی از اعتیاد اینترنتی اعتقاد دارند. روشهای درمان این نوع اعتیاد نیز، رفتار درمانی شناختی و تقویت درمانی انگیزش است.
۲. اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی است. از این دیدگاه زمینه تحقیقی جدیدی تحت عنوان «روان درمانی اینترنتی» ظهور كرده است. این دیدگاه, معتادان اینترنت را بهعنوان بیمار میبیند. روش درمان این نوع اعتیاد نیز، تشكیل گروههای خبری و گروههای بحث است. در این شكل از درمان، اعضای اختلالات روانی مرتبط به هم، نقش یك گروه حمایتی را بازی كرده و با ارائه پیشنهادات آنلاین و روشهای برخورد با آن، از شدت اعتیاد اینترنتی میكاهند. افرادی چون استن، هانگ و آلسی به چنین دیدگاهی اعتقاد دارند.
۳. اعتیاد اینترنتی نوعی مشكل رفتاری است. دلیل این مسئله نیز، وجود یك رابطه قوی بین اعتیاد اینترنتی و وابستگی شیمیایی است. مطالعات نشان دادهاند كه افرادی كه مشكلات وابستگی شیمیایی دارند، در هفته وقت بیشتری را صرف اینترنت میكنند، تا كاربران «وابسته غیرشیمیایی». از معتقدان چنین نگاهی، مىتوان به شرر قابل اشاره كرد (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
انجمن روانپزشكی آمریكا برای شناخت اعتیاد اینترنتی و افرادی كه به استفاده مفرط از اینترنت معتادند، معیارهایی را مشخص كرده است كه طبق آن، چنانچه بخواهیم فردی را معتاد به اینترنت بنامیم، باید حداقل سه مورد از معیارهای هفتگانه زیر، در طول یك دوره ۱۲ماهه (یك ساله) در وی دیده شود.
معیارهای پیشنهادی این انجمن شامل ۷ مورد به شرح زیراست:
۱. تحمل: این معیار به معنای صرف زمان بیشتری برای اینترنت به منظور رسیدن به رضایت است. در این شرایط, با وجود صرف همان میزان وقت, میزان رضایتمندی كاربر كمتر است و نیاز به زمان بیشتری دارد تا به همان درجه از رضایت قبلی برسد.
۲. وجود دو یا چند علامت كنارهگیری در طی دو روز در ماه كه بعد از كاهش و یا ترك مداوم استفاده از اینترنت حاصل میشود. این مسئله باید موجب بروز دردها و رنجها و یا اختلالاتی در عملكرد اجتماعی، فردی و یا آموزش شود.
۳. از اینترنت به منظور تخفیف و یا اجتناب از علائم كنارهگیری استفاده میشود.
۴. از اینترنت، اغلب در دورههای زمانی پیش از آنچه كه در ابتدا مدنظر بود، استفاده میشود.
۵. حجم قابل توجهی از وقت صرف فعالیتهای مربوط به كاربری اینترنتی (برای مثال، كتابهای اینترنتی، جستوجوی بروزرهای جدید وب، جستوجوی فروشندگان اینترنتی و جز اینها) میشود.۶. بهخاطر استفاده از اینترنت، از فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی و یا تفریحی دست كشیده و یا كاسته میشود.
۷. فرد بهدلیل استفاده مفرط از اینترنت، خطر فقدان روابط مهم، شغل، و فرصتهای آموزشی و شغلی را میپذیرد.
تحقیقاتی هم كه اخیراً راجع به اعتیاد اینترنتی صورت گرفتهاند، چندین معیار را برای اعتیاد به اینترنت و بازشناسی آن برشمردهاند. سه مورد از این معیارهای مهم عبارتند از:
۱. موقعی كه شخص سعی میكند تا از اینترنت خارج شود، احساس بیقراری و بدخلقی میكند.
۲. از اینترنت، برای فرار از مشكلات و یا كاستن از احساس یأس و ناامیدی، گناه، اضطراب و یا افسردگی استفاده میشود.
۳. كاربر اینترنت در مورد میزان و وسعت استفاده خود از اینترنت، به اعضای خانواده و یا دوستانش دروغ گفته و آن را كتمان میكند. و نهایتاً، شخص با وجود هزینه بالای استفاده از اینترنت، مكرراً از آن استفاده میكند (Oliver, ۲۰۰۳b: ۱-۲).
علائم اعتیاد اینترنتی:
مانند تمامی انواع دیگر اعتیادها، اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی ـ اجتماعی با مشخصههایی چون تحمل (نیاز به افزایش زمان لازم برای کسب مطلوبیت برابر با زمانهای اولیه استفاده)، علائم كنارهگیری (بهویژه رعشه و ارتعاش، اضطراب، بیحوصلگی)، اختلالات عاطفی (افسردگی، تندخویی و بدخلقی)، و ازهم گسیختگی روابط و مناسبات اجتماعی (كاهش و یا فقدان روابط اجتماعی به لحاظ كمی یا كیفی) است.
علائم اختلال اعتیاد اینترنتی عبارتند از:
مشكلات میان فردی و یا مشكلات در هنگام كار یا مطالعه، نادیده گرفتن مسئولیتهای مربوط به دوستان، خانواده، كار و یا مسئولیتهای فردی، كنارهگیری پس از دست كشیدن از اینترنت، كج خلقی هنگام تلاش برای دست كشیدن از اینترنت، آنلاین ماندن بیش از زمان برنامهریزی شده، دروغ گفتن یا مخفی نگهداشتن زمان واقعی كار با اینترنت از نظر دوستان یا خانواده، تغییر در سبك زندگی به منظور گذران وقت بیشتر با اینترنت، كاهش فعالیت فیزیكی، بیتوجهی به سلامت شخصی و بیخوابی یا كم خوابی و یا تغییر در الگوی خواب به منظور گذران وقت در اینترنت.
از طرفی، افراد در صورت استفاده از اینترنت، نه تنها رفتارهایی متفاوت با الگوهای رایج در جامعه از خود نشان میدهند، بلكه نوع تفكرشان نیز با اكثریت افراد جامعه, متفاوت مىشود. این افراد اندیشههای وسواسی راجع به اینترنت دارند، كنترل چندانی بر وسواس و انگیزههای اینترنتیشان نداشته و حتی فكر میكنند اینترنت تنها دوست آنهاست. همچنین، اینگونه افراد فكر میكنند كه اینترنت تنها جایی است كه آنها در آن، احساس خوبی نسبت به خود و جهان اطراف دارند (Pinnelli, ۲۰۰۲:۱۲۶۳).
روانشناس انگلیسی به نام مارك گریفیث با مقایسه نمونههای بالینی و به كمك تعاریف تثبیت شده و مشخص اعتیاد، به بررسی شاخصههای پدیده اعتیاد اینترنتی میپردازد. گریفیث برای تعیین علائم اعتیاد اینترنتی، از یك تعریف نسبتاً سنتی اعتیاد استفاده میكند كه برحسب آن:
اعتیاد از مشخصههای زیر برخوردار است:
۱. برجستگی: استمرار در یك فعالیت خاص یا استفاده از ماده مخدر مورد نظر، مهمترین فعالیت در زندگی شخصی است.
۲. تغییر روحیه و خلقوخو: احساس نشئگی، كرختی و آرامی.
۳. تحمل: افزایش حجم فعالیت یا ماده مخدر در طی زمان به منظور تولید همان میزان رضایت.
۴. علائم كنارهگیری: احساس بدخلقی و كج خلقی، زمانی كه فعالیت یا استفاده از ماده مخدر ترك میشود.
۵. تضاد و كشمكش: تضادهای میان فردی بهدلیل انجام فعالیت مورد نظر و یا استفاده از ماده مخدر، و تضادهای درونی فرد.
۶. عود یا بازگشت: گرایش به بازگشت دوباره به الگوی استفاده آسیب شناسانه قبلی. در مورد شدیدترین الگوهای مصرف، این بازگشت ممكن است حتی بعد از سالها كنترل و پرهیز، به سرعت اتفاق بیفتد (Ibid: ۱۲۶۳).
سامسون و كین بر این باورند كه فرد معتاد به اینترنت دارای علائم زیر است:
۱. در حین آنلاین بودن، زمان را از دست میدهد.
۲. ساعات ضروری خواب را صرف آنلاین بودن میكند.
۳. موقعی كه زمان آنلاین بودن تمام یا قطع شود، عصبانی میشود.
۴. چنانچه به وی اجازه دسترسی به اینترنت داده نشود، كج خلقی میكند.
۵. زمانی را كه باید تكلیف درسی یا كاری انجام دهد، صرف آنلاین بودن میكند.
۶. ترجیح میدهد آنلاین شود تا اینكه با دوستان یا خانواده باشد.
۷. از محدودیت زمانی كه برای وی جهت استفاده از اینترنت تعیین شده است، سرپیچی میكند.
۸. به دیگران راجع به اینكه چه مدت آنلاین بوده است، دروغ میگوید.
۹. روابط جدیدی با كسانی كه هنگام آنلاین بودن ملاقات كرده است، تشكیل میدهد.
۱۰. خستهتر و كج خلقتر از زمانی میشود كه اینترنت جزئی از زندگی وی نبود.
۱۱. موقعی كه از كامپیوتر دور است، ظاهراً ذهن خود را مشغول نوع فعالیتهای مورد نظر در آنلاین شدن بعدی میكند.
۱۲. استفاده وی از اینترنت باعث شده است كه از سایر فعالیتهایی كه قبلاً برای او لذتبخش بودند، دست بكشد.
۱۳. موقعی كه آنلاین نباشد، احساس خستگی، بدخلقی و افسردگی میكند. حالت بدخلقی وی موقعی بهبود مییابد كه دوباره آنلاین شود (Samson and Keen, ۲۰۰۵:۱).
جهت سنجش اعتیاد به اینترنت، سوالات زیر نیز نمایی از علائم وجود آن در کاربران هستند که می توان از آنها به عنوان علائم اعتیاد به اینترنت استفاده کرد:
۱. آیا احساس میكنید كه نسبت به اینترنت اشتغال ذهنی دارید؟ (یعنی به فعالیت آنلاین قبلیتان فكر میكنید یا اینكه انتظار جلسه آنلاین بعدی را میكشید)
۲. آیا احساس میكنید كه برای اینكه به مطلوبیت لازم اینترنت برسید، لازم است وقت بیشتری را صرف آن كنید؟
۳. آیا بارها تلاشهای ناموفقی در كنترل و یا قطعكردن استفادهتان از اینترنت داشتهاید؟
۴. آیا موقعی كه سعی میكنید از اینترنت دست بكشید و یا در كل از آن استفاده نكنید، احساس ناآرامی، افسردگی و كج خلقی به شما دست میدهد؟
۵. آیا بیش از زمانی كه در ابتدا قصد داشتید، آنلاین میمانید؟
۶. آیا احساس میكنید بهخاطر استفاده از اینترنت، دارید روابط اجتماعی مهم و یا فرصتهای شغلی و آموزشی را از دست میدهید؟
۷. آیا به اعضای خانواده، درمانگرها و دیگران راجع به میزان استفادهتان از اینترنت دروغ میگویید؟
۸. آیا از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از مشكلات و یا رهایی از احساس یأس و ناامیدی، اضطراب و افسردگی استفاده میكنید؟
در نحوه تفسیر سوالات فوق و جوابهای مربوطه نیز قابل ذكر است كه اگر شما به بیش از پنج مـورد از ایـن سوالات پاسخ «بله» بدهید، در آن صورت میتوان گفت كه شما به اینترنت معتادید (Zahniser, ۲۰۰۰:۱: Yacet, ۲۰۰۱:۹-۱۰).
گونهشناسی اعتیاد اینترنتی و شاخصههای هر یك :
«اعتیاد اینترنتی» اصطلاح وسیعی است كه تنوع گستردهای از رفتارها و مشكلات مربوط به كنترل وسواس و انگیزش را در بر میگیرد. دیویس از زاویه نوع استفاده از اینترنت، معتقد است که کاربران به دو شکل آسیب شناسانه و مرضی از اینترنت استفاده می کنند:
۱) استفاده مرضی ویژه از اینترنت: این نوع استفاده از اینترنت, به استفاده بیش از اندازه و سوء استفاده از اینترنت اشاره داشته و ریشه آن در آسیب شناسی روانی قبلی فرد است که در اثر عوامل تقویتی که از اینترنت دریافت می کند، در فرد باقی می ماند. مانند قماربازی، هرزه نگاری، و مانند آن که اگر شخص به اینترنت دسترسی نداشته باشد، از طریق دیگر نشان داده می شود، اما چون این فرصت در اینترنت فراهم است، فرد به آن روی می آورد.
۲) استفاده مرضی کلی (فراگیر) از اینترنت: این نوع استفادة اعتیادی از اینترنت, شامل استفاده مرضی کلی از اینترنت نظیر چت، پرسه زدن، نامه الکترونیکی و جز اینها بوده و علت اصلی آن، نوع بافت اجتماعی فرد است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۵-۳۴).
اعتیاد اینترنتی چندین گونه دارد که پنج نوع آن شایعترین است.
ضمن آنکه هر یک از این گونه ها، شاخصهها و معرفهای خاصی دارند، که با بقیه متفاوت است:
اعتیاد به خرید، تجارت و مزایده:
در حال حاضر خرید و فروش آنلاین رشد فزایندهای در میان عموم یافته است. از این رو، زیاد میبینیم افرادی كه دچار مشكلات ناشی از خرید و فروش آنلاین سهام از جمله خرید كالاهای آنلاین و سایر سایتهای مزایده هستند. (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). این اعتیاد دربرگیرنده مقوله وسیعی از رفتارهایی است كه میتوانند شامل علاقه مفرط به قمار اینترنتی، خرید و یا معامله سهام باشد. این افراد به منظور افزایش سرمایه خود از كازینوهای مجازی، بازیهای جذاب، حراجیهای اینترنتی و یا بازارهای دلالی استفاده میكنند، اما این فعالیتها اكثراً باعث نابودی سرمایه شده و به قیمت اهمال دیگر وظایف شغلی و متزلزل شدن روابط خانوادگی تمام میشود (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
اعتیاد به جستوجو ذخیره بیش از اندازه اطلاعات :
وفور اطلاعات قابلدسترس در شبكه، نوع جدیدی از عادات گریزناپذیر كاوش و جستوجوی اینترنتی را پدید آورده است. بدین ترتیب كه افراد زمان بیشتری را جهت جمعآوری و سازماندهی دادههایشان صرف میكنند. افراطگری و كاهش میزان بهرهوری كاری, از پیامدهای این نوع اعتیاد است (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). در این نوع اعتیاد، فرد شیفتة غنای اطلاعات وب میشود و جستوجوی بیش از اندازه برای جمعآوری اطلاعات، از پیامدهای این شیفتگی است.
اعتیاد به كامپیوتر (انجام وسواسگونه بازیهای كامپیوتری و یا برنامه نویسی علوم كامپیوتر) :
در دهه ۸۰ كه بازیهای كامپیوتری مانند مین یاب و بازی ورق وارد دنیای كامپیوترها شد، محققین پی بردند كه افراط در بازیهای كامپیوتری باعث میشود كارمندان اكثر ساعات كاریشان را صرف بازی كنند. این بازیها چند نفره نبودند، همچنین نیازی به اتصال به شبكه اینترنت نداشتند (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
مردم بیشتر پولهایی را كه برای سرگرمی و تفریح كنار میگذارند، صرف بازیكردن آنلاین میكنند، تا رفتن به سینما برای تماشای فیلم (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). نتایج تحقیقات انجامگرفته بر روی ۳۳۶ نفر از دانشآموزان دبیرستانی حاکی از آن است که ۲۶ درصد از آنها پول غذایشان را صرف بازیهای ویدئویی میكنند (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
كلین و كیپرز (۱۹۹۰) دریافتند كه دانشآموزانی كه بازیهای ویدئویی را به هر سرگرمی دیگری ترجیح میدهند، در قیاس با دیگر شاگردان, دارای مشكلات رفتاری بیشتری هستند (Zahniser, ۲۰۰۰:۱).
گریفیث و دانكاستر طی مطالعهای كه روی نمونهای ۳۷۸ نفری درخصوص بازیهای كامپیوتری و میزان شیوع و شاخصهای جمعیتی آن در انگلستان انجام داد، دریافت كه میانگین سنی ۵/۱۳ سال بوده و ۷/۹۸ درصد از آنها تجربه این بازیها را داشته و میانگین سنی شروع بازیها در گروه مورد بررسی، ۴/۸ سال بوده است. همچنین، دلایل این افراد برای شروع این بازیها شامل خنده (۷۵ درصد)، مبارزه (۲۷ درصد)، هماهنگ شدن با دوستانی كه به بازی میپرداختند (۲۵ درصد) و نیافتن سرگرمی جالب توجه دیگر (۲۳ درصد) است (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
فثیر گزارش میدهد كه در انگلستان، ۴۱ درصد از ۴۰۲ نفر مورد بررسی، نیم یا بیشتر پول هفتگی خودشان را صرف بازیهای كامپیوتری میكردند. ۲۸ درصد از آنها هفتهای یك یا چند بار به بازی میپرداختند. برخی هم برای انجام بازیها، به قرضكردن پول از دوستانشان میپرداختند. تعداد دیگری، پول غذایشان را صرف بازیهای كامپیوتری كرده و گروهی نیز با فروش اموالشان، پول انجام بازیها را تأمین میكردند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۴).
اعتیاد به موزیک نیز صورت دیگری از اعتیاد به رایانه است که اشاره به آن در این قسمت حائز اهمیت است. براساس یك مطالعه، یكی از كاربران اشاره كرده است كه حدود ۱۳۸۹ فایل موسیقی روی درایو هارد كامپیوتر خود داشته و روزانه ۲۰ تا ۳۰ كلیپ ویدئویی ذخیره میكند. حتی گاهی اوقات چهار ساعت دنبال یك آهنگ روی سایتهای موسیقی مىگردد(Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵).
سه شنبه 21/8/1387 - 14:9