تاثیر بیماری تیرویید بر پوست و مو در کل به نظر
نمیرسد که اختلال در عملکرد غده تیرویید به تنهایی بتواند عارضه جدیای را
روی پوست و موی افراد باقی بگذارد. البته این مساله به شرطی است که این
افراد نکتههای مراقبتی و بهداشتی را كاملا رعایت کنند و به موقع برای
درمان مشکل تیرویید خود به متخصص غدد داخلی مراجعه كنند. |
با دکتر غلامحسین غفارپور متخصص پوست ، عضو هیات علمی دانشگاه
علوم پزشکی تهران درباره تاثیر اختلالات غده تیروئید بر پوست و مو گفتوگو
کرده ایم.
آیا اختلال در عملکرد غده تیرویید تاثیر خاصی بر پوست و مو دارد؟
بله،
بهطور کلی افرادی که دچار اختلال در عملکرد غده تیرویید اعم از پرکاری یا
کمکاری هستند، دچار عوارضی در پوست و مو میشوند که این عوارض با توجه به
نوع اختلال و نوع درمان و همچنین مدت درمان متفاوت خواهد بود.
در مورد کمکاری تیرویید این عوارض در پوست و مو به چه صورت بروز میکند؟
اگر
کمکاری غده تیرویید برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، تاثیرهای خاصی را
روی پوست و موی فرد به جا میگذارد که این تغییرها در موها باعث خشکشدن،
ریزش، بد رنگشدن و از بین رفتن جلای آنها میشود. البته این عوارض بر پوست
نیز قابلمشاهدهاند که از مهمترین آنها میتوان به پوستهپوستهشدن و
خشکشدن پوست اشاره کرد.
این عوارض در پرکاری تیرویید به چه صورت بروز میکنند؟
پرکاری
تیرویید نیز بر پوست و مو تاثیرگذار است و باعث ریزش موها میشود. در عین
حال پرکاری تیرویید اثری متفاوت بر پوست دارد. این اختلال برعکس کمکاری
تیرویید، باعث مرطوبشدن بیش از حد پوست بدن نیز میشود.
در طول مدت
درمان با داروهای مربوط به کمکاری تیرویید، برای جلوگیری ریزش مو میتوان
مراقبتهایی را انجام داد، مانند استفاده از شامپوهای مخصوص موهای خشک برای
جلوگیری از شکنندگی و ریزش موها
آیا درمان اختلال غده تیرویید میتواند عوارض بهوجود آمده در بافت پوست و مو را نیز برطرف کند؟
بله،
در کمکاری تیرویید با استفاده از داروی لووتیروکسین به تدریج مشکل
پوستهپوسته شدن، زبری و خشکی پوست و همچنین ریزش مو و تنکشدن آن برطرف
خواهد شد و جای نگرانی نخواهد بود.
اما در اختلال پرکاری
تیرویید، مساله کمی متفاوت است. به این معنی که در درمان این اختلال،
داروهای ضدتیروییدی که برای بیماران تجویز میشوند، خود باعث عوارضی مانند
افزایش ریزش مو میشوند. البته در این موارد هم جای نگرانی چندانی وجود
ندارد، زیرا پس از کنترل پرکاری تیرویید و قطع داروها، ریزش موها کاهش پیدا
میكند و موی فرد به حالت قبل بازمیگردد.
بعضی از افراد
مبتلا به اختلال عملکرد غده تیرویید، همزمان با درمان این اختلال، از
داروهای جلوگیریکننده از ریزش مو مانند فیناستراید نیز استفاده میکنند.
آیا این داروها با هم تداخل ندارند؟
خیر، در کل داروهای مربوط به
کنترل اختلالهای غده تیرویید، تداخل خاصی با داروهایی مانند فیناستراید که
برای جلوگیری از ریزش مو تجویز میشود، ندارند.
البته در
موارد پرکاری و کمکاری تیرویید نیازی هم به مصرف فیناستراید و داروهای
مشابه آن نیست. به دلیل اینکه علت ریزش موها در این موارد، تحتتاثیر
هورمونهای مردانه نیست و مصرف این داروها تاثیر چندانی در کم کردن ریزش
موها ندارد.
در طول دوره درمان تیرویید، بیماران باید چه اقدامهایی را برای کاهش ریزش مو انجام دهند؟
در
طول مدت درمان با داروهای مربوط به کمکاری تیرویید، برای جلوگیری ریزش مو
میتوان مراقبتهایی را انجام داد. از جمله این مراقبتها میتوان به
استفاده از شامپوهای مخصوص موهای خشک برای جلوگیری از شکنندگی و ریزش موها
اشاره کرد.
البته استفاده از شامپوهایی که برای موهای رنگشده تهیه شده است نیز در این موارد میتواند مطلوب باشد.
همچنین میتوان پس از شستشوی موها با شامپو، از نرمکنندهها و پس از استحمام نیز از روغنهای مخصوص مو استفاده كرد.
انتخاب شانههای مناسب که کمتر موها را تحتکشش قرار دهند نیز میتواند در حفظ موهای این افراد موثر باشد.
در
پرکاری تیرویید که داروهای آن نیز باعث افزایش ریزش مو میشوند، افراد
مبتلا میتوانند برای کاهش ریزش مو از محلول ماینوکسیدیل استفاده کنند. این
محلول باید روزانه دوبار، یکبار صبح و یکبار شب بهصورت موضعی مورد
استفاده قرار گیرد تا به تقویت مو کمک کند.
مکانیسم اثر قطعی این محلول هنوز مشخص نیست، ولی بهطور کلی باعث تحریک ریشه و افزایش رشد مو میشود.
در مورد مراقبتهای پوست هم نکته خاصی وجود دارد؟
بله،
با فرارسیدن فصول سرد سال، مراقبت از پوست برای تمام افراد لازم است، ولی
در مورد افراد مبتلا به کمکاری تیرویید که پوست آنها دچار خشکی و ترک
خوردن میشود، این مراقبتها ضروریتر از افراد سالم به نظر میرسد.
کاهش
دما و هوای سرد میتواند باعث شکستهشدن طبقه شاخی پوست و در نتیجه کمشدن
رطوبت آن شود که این عارضه در نهایت باعث پوستهپوستهشدن بافت پوست خواهد
شد
در این موارد افراد مبتلا به کمکاری تیرویید میتوانند از
کرمهای نرمکننده یا چربکننده پوست، کرم اوسرین، روغن وازلین و حتی
گلیسرین استفاده کنند.
حرف آخر
در کل
به نظر نمیرسد که اختلال در عملکرد غده تیرویید به تنهایی بتواند عارضه
جدیای را روی پوست و موی افراد باقی بگذارد. البته این مساله به شرطی است
که این افراد نکتههای مراقبتی و بهداشتی را كاملا رعایت کنند و به موقع
برای درمان مشکل تیرویید خود به متخصص غدد داخلی مراجعه كنند.
منبع: هفته نامه سلامت
ابستان یعنی هوای گرم، یعنی روشن شدن کولرها و پنکهها، یعنی تفریح و
استراحت، یعنی تعطیلی مدرسهها، یعنی سفر و... تابستان یعنی گذراندن روزهای
طولانی زیر آفتاب داغ. انگار روزهای طولانی تابستان با بقیه روزها و
ماهها فرق دارد؛ نه فقط برای دانشآموزان که برای تمام افراد، همه آنهایی
که برای سه ماه تابستان برنامههای متفاوتی طرح میکنند و میخواهند این
فصل را به شکل دیگری بگذرانند. تابستان برای
دانشآموزان اما رنگ و بوی دیگری دارد؛ آنها تابستان را طور دیگری معنا
میکنند و میدانند تابستان یعنی تعطیلی درس و مدرسه، یعنی فراغت و بیکاری
حالا در این روزهای تعطیل چکار باید کرد؟ این اولین پرسشی است که معمولا به
ذهن پدرها، مادرها و بچهها میرسد، پس از آن هم گاهی تمام اعضای خانواده
همراه با هم بدرستی برای گذراندن یک تابستان پربار برنامهریزی میکنند و
متاسفانه گاهی هم سه ماه تعطیلات تابستان به بطالت میگذرد.
در حالی که
مسلما با داشتن یک برنامه دقیق و حسابشده میتوان به بهترین شکل ممکن از
این روزهای تعطیل استفاده کرد، البته برنامهریزی و استفاده کردن از روزهای
تعطیل تابستان به هیچ وجه به معنای ثبتنام در دهها کلاس درسی مختلف یا
شرکت در چندین و چند کلاس ورزشی متفاوت نیست، بلکه همه چیز باید در کنار
هم، بدرستی و به میزان مشخص در نظر گرفته شود؛ همانقدر که ورزش و تقویت
درسها مهم است، استراحت و تفریح هم میتواند در بهبود عملکرد دانشآموزان
تاثیر بگذارد.
با بچهها همراه شوید
چه کسی گفته فقط برای کارهای سخت و
پیچیده باید برنامهریزی کرد؟ چرا بعضیها فکر میکنند انجام دادن کارهای
ساده یا حتی تفریح کردن و گذراندن اوقات فراغت به برنامهریزی نیازی ندارد؟
تا همین چند ده سال پیش، وقتی
تابستان از راه میرسید با توجه به رونق کشاورزی و دامپروری برخی از بچهها
به پدر و مادر کمک میکردند و بعضی از بچهها راهی کوچه و خیابان میشدند.
دوچرخهها از انباری خانهها بیرون میآمد و فروش توپهای پلاستیکی هم
بیشتر از قبل میشد. در روزهای گرم تابستان، همیشه کوچهها پر بود از
بچههایی که سوار دوچرخههایشان بودند یا در حال بازی با توپهای
پلاستیکی. گروهی هم که دوست نداشتند در کوچه و خیابان بازی کنند، داخل خانه
مینشستند و خودشان را با بازیهای مختلف سرگرم میکردند. آن روزها حتی سر
ظهر هم بچهها زیر آفتاب داغ تابستان میدویدند و بازی میکردند و اگر
اصرار پدر و مادر نبود، حتی حاضر نمیشدند در آن ساعتها که آفتاب با تمام
توان میتابید نیز به داخل خانه بروند. حالا اما شرایط فرق کرده؛ حالا دیگر
مثل قدیم نیست و بچهها براحتی نمیتوانند خودشان را سرگرم کنند. این
روزها اوقات فراغت شکل دیگری به خودش گرفته و حالا همه خانوادهها به فکر
برنامهریزی برای گذراندن هر چه بهتر این روزها هستند. برای همین هم سر و
کله کلاسهای مختلفی پیدا شده که در این روزها برگزار میشود. عدهای هم
بازیهای کامپیوتری را جایگزین دیگر تفریحات میکنند و وقتی تابستان از راه
میرسد، به بچهها اجازه میدهند بیشتر از قبل پای کامپیوتر و تلویزیون
بنشینند و بازی کنند. در حالی که خوب است قدر این سه ماه تعطیلات تابستانی
را بدانیم و آن را به بهترین شکل ممکن بگذرانیم. مطمئن باشید شیوههای ساده
و البته متفاوتی برای سرگرم شدن در روزهای تعطیل تابستان وجود دارد که
میتوانید از آنها کمک بگیرید.
بازی در فضای باز
اگر خانهتان
حیاط دارد و فضای کافی برای جستوخیز بچهها دارید یا اگر فرصت میکنید و
گاهی فرزندتان را به پارک میبرید، خوب است بازیهایی مثل دوچرخهسواری،
توپبازی، گرگم به هوا، قایمباشک و... را حتما در برنامههای تفریحی کودک
قرار دهید. این بازیها نه تنها میتواند فرزندتان را سرگرم کند که فعالیت
جسمی خوبی هم برای او به حساب میآید، فقط باید فضای مناسب را در اختیارشان
بگذارید تا آنها هم با خیال راحت مشغول دویدن و بازی کردن شوند.
البته در
صورتی که داخل آپارتمانی کوچک زندگی میکنید و چنین شرایطی را در اختیار
ندارید، خوب است حتما چند ساعتی در هفته به پارکها و فضاهای باز بروید تا
کودکان و نوجوانان بتوانند براحتی انرژیشان را تخلیه کنند و احساس بهتری
به دست آورند.
بازیهایی برای آپارتماننشینها
خیلی از پدر و
مادرها فکر میکنند زندگی کردن در آپارتمانهای کوچک و نقلی امروزی، فرصت
بازی را از بچهها گرفته و آنها ناچارند اوقات فراغتشان را بیرون از خانه
سپری کنند، اما مگر میشود جایی را بخوبی خانه پیدا کرد؟ مگر بچهها
میتوانند تمام ساعتهای روز را در کلاسها سپری کنند یا داخل کوچه و
خیابان بچرخند؟
مطمئن باشید
با کمی فکر و خلاقیت، بازیها و سرگرمیهای مناسبی پیدا میکنید که داخل
خانه هم بتوانید مشغول انجام دادن آنها شوید. خواندن کتاب و مطالعه یکی از
بهترین روشها برای پر کردن اوقات فراغت است که بچهها در هر سن و سالی
میتوانند آن را انجام دهند؛ با این حال، اگر میخواهید ذوق و علاقه بیشتری
برای کتاب خواندن ایجاد کنید، میتوانید برای فرزندتان مسابقه بگذارید،
مثلا او میتواند انتهای یک داستان را مطابق میل خودش تغییر دهد و برای شما
تعریف کند، شما هم در صورتی که از داستان او خوشتان بیاید، به او هدیهای
کوچک خواهید داد؛ همچنین میتوانید همراه فرزندتان داستانی را که خوانده
است، بازی کنید و نقش شخصیتهای مختلف داستان را به کودک بدهید تا به این
شیوه سرگرم شود.
نقاشی کردن و
درست کردن کاردستیهای مختلف همراه با کودکان هم یکی دیگر از راههایی است
که میتوانید فرزندتان را سرگرم کنید.نوجوانان و بچههایی که سنشان کمی
بیشتر است، معمولا با این کارها راضی نمیشوند و باز هم احساس خوبی ندارند،
اما برای این گروه هم بازیهای خاصی وجود دارد که به کمک آنها میتوانید
سرشان را گرم کنید؛ بازیهایی مثل اسم ـ فامیل و نقطهبازی از جمله این
کارهاست.البته شاید بچهها ابتدا خیلی ذوق و شوق نشان ندهند، اما باید
یادمان باشد آنها به چنین فعالیتهایی عادت ندارند و فقط یاد گرفتهاند
خودشان را با تلویزیون و رایانه سرگرم کنند، برای همین باید به آنها فرصت
بدهید تا با این نوع فعالیتها هم آشنا شوند و از انجام آنها لذت ببرند.
روزهای طولانی تابستان همراه با اعضای خانواده
خیلی
وقتها، یادمان میرود در کنار همه کارهای کوچک و بزرگی که داریم، باید به
خانوادهمان هم برسیم. گاهی فراموش میکنیم همانقدر که کار کردن بیرون از
خانه و کسب درآمد مهم است، چند دقیقهای نشستن کنار اعضای خانواده و صحبت
کردن با آنها هم اهمیت دارد که صدالبته اگر ارزشش بیشتر از مسائل مادی
نباشد، کمتر از آن هم نیست.
با
این حال، باز هم نسبت به این موضوع بیتفاوت هستیم و خیلی برایش
برنامهریزی نمیکنیم. حالا اما فرصت خوبی است. این روزهای تعطیل تابستانی،
وقتی است که میتوانید بیشتر از قبل دور هم جمع شوید. حالا که دیگر نگران
درس و امتحان بچهها نیستید و آنها هم فرصت کافی برای بودن کنار شما دارند.
روزهای
طولانی تابستان از راه رسیده؛ پس ساعات بیشتری را با هم بگذرانید. حیف است
در این روزهای گرم و طولانی، فقط خمیازه بکشید یا زیر باد کولر دراز
بکشید. از جایتان بلند شوید، دست بچهها را بگیرید و از خانه بیرون بزنید.
فرقی نمیکند مقصدتان کجاست، میخواهید به شهر دیگری سفر کنید یا فقط تا
پارک سر خیابان بروید، مهم این است که تصمیم گرفتهاید چند ساعتی را با
اعضای خانواده بگذرانید؛ به دور از هرگونه فکر و مشغله دیگری مطمئن باشید
این با هم بودنها و حرفزدنها، خاطرههای شیرینی برایتان میسازد؛ فقط
باید کمی برایشان بیشتر وقت بگذارید.
البته
لزومی هم ندارد حتما از خانه خارج شوید اگر هوا گرم است، اگر طاقت رفتن به
فضای باز را ندارید و اگر نمیخواهید از خانه خارج شوید، میتوانید داخل
خانه چند دقیقهای دور هم بنشینید، یک فنجان چای بنوشید و فارغ از مشکلات
درسی بچهها و نگرانیهای معمول روزمره با همدیگر صحبت کنید.
اگر تا به حال چنین فرصتی نداشتهاید، این تابستان وقتش است؛ این کار را امتحان کنید، مطمئن باشید به نفعتان خواهد بود.
هم تفریح و هم استراحت
گاهی،
اوقات فراغت فرصتی میشود برای تنبلی و وقت تلف کردن؛ همان وقتهایی که به
بهانه گذراندن اوقات فراغت تمام روز را در رختخواب میمانیم، همان روزهایی
که میگوییم میخواهیم اوقات فراغتمان را بگذرانیم، ولی حتی حوصله خواندن
چند خط کتاب را هم نداریم، همان وقتهایی که بارها آن را دیدهایم یا
خودمان تجربه کردهایم.
خیلی
وقتها گذراندن اوقات فراغت با وقت تلف کردن اشتباه گرفته میشود، در حالی
که واقعا اینطور نیست البته گروهی هم هستند که از ترس اینکه مبادا
وقتشان تلف شود، تمام روزها و ساعتهایی را که آزاد هستند و کار خاصی
ندارند، با برنامههای مهم و معمول روزانه پر میکنند، این افراد هم از
روزهای تعطیل خود لذتی نمیبرند و از آن استفادهای نمیکنند.
در
صورتی که باید بدانیم اوقات فراغت نه به معنای فرصتی برای وقت تلف کردن
است و نه به معنای کار کردن بیش از حد؛ بلکه همه چیز باید در حد تعادل
برنامهریزی و انجام شود.
استراحت و تفریح را فراموش نکنید
مسلما
این روزها بهترین فرصت برای رفع خستگی و استراحت کردن است، با اینکه
بارها درباره برنامهریزی صحیح برای گذراندن روزهای تعطیل صحبت میشود،
نباید فراموش کنیم استراحت هم بخش مهمی از نیازهای انسان است که حتما باید
مورد توجه قرار گیرد، این موضوع بخصوص در مورد دانشآموزان که 9 ماه مشغول
درس و مطالعه بودهاند نیز باید در نظر گرفته شود، البته علاوه بر استراحت،
انسان به تفریح و سرگرمی هم نیاز دارد.
بنابراین
حواستان باشد برنامه تابستانی بچهها را طوری تنظیم نکنید که تفریح جایی
در آن نداشته باشد؛ چراکه با این وضع، بچهها خسته و دلزده خواهند شد و
توانایی لازم برای شروع یک سال تحصیلی جدید را نخواهند داشت.
این در رحمت تابستانها باز میشود
امتحانها
که به پایان میرسد و مدرسهها که تعطیل میشود، انگار زنگ مسابقهای برای
پدر و مادرها به صدا درمیآید؛ مسابقهای با شرکت بچهها و صد البته
کمترین میزان مشارکت و نظر خواستن از آنها.
آغاز
تابستان خط شروع این مسابقه است. هوای گرم و آفتاب سوزان و ترافیک و
نداشتن وقت و هزار دلیل و مانع دیگرجایی برای صبر و تامل باقی نمیگذارد.
وقتی زنگ مسابقه شنیده شد، همه برای رسیدن به موفقیت شروع به دویدن
میکنند. میدوند تا کلاسها را یکی بعد از دیگری فتح کنند. میدوند تا
لحظه لحظه وقت بچهها را غنیسازی کنند. تلاشی خستگیناپذیر آغاز میشود،
آنچنان که تو فکر میکنی پدرها و مادرها همه نداشتهها و دستنیافتههایشان
را در آینده فرزندان دنبال میکنند؛ انگار در خط پایان دست آن پدر و مادری
بالا میرود که برنامه پر و پیمانتری برای فرزندانشان تدارک دیده باشند و
آنان که در این مرحله باید فقط بنشینند و نگاه کنند و سپس تا آخر تابستان
یک نفس بدوند، بچههایی هستند که هنوز نفسشان از ماراتن 9 ماهه مدرسه و
امتحاناتش تازه نشده است و آنها موظفند از این کلاس به آن کلاس بروند؛ آن
هم بدون کوچکترین اعتراض بچههای معصومی که با بسته شدن در مدرسه، در
دیگری به رویشان باز میشود؛ دری بهنام کلاسهای تقویتی، زبان و....
در
این میان آنهایی که یکی دو سالی دیگر باید روی صندلی کنکور بنشینند، حسابی
درگیرند. خدا صبرشان دهد که برای نفس کشیدن باید دنبال فرصتی خالی باشند.
ذهن این گروه بیش از بقیه پر میشود از فرمولها، محفوظات، قواعد و مجموعه
عظیمی از کلمات و اعداد که تنها تا در ورودی دانشگاه همراهیشان میکند و
از آن پس بیشترشان به باد فراموشی سپرده میشود و تنها خاطراتی گاه خوش و
گاهی ناخوشایند از آنها در گوشه و کنار ذهن جوانان باقی میماند.
در
این مجال تنها یک حرف با پدرها و مادرها داریم و آن اینکه حداقل حق
بچهها مشورت با آنهاست. یادمان نرود ما داریم برای آنها تصمیم میگیریم.
برای سه ماهی که متعلق به آنهاست لااقل یک جلسه خانوادگی تشکیل دهیم و
بچهها بنشینند، از خواستهها و علایقشان بگویند و پدر و مادر هم نظرات
خودشان را بیان کنند. از میان این گفتوگو نکتههایی به دست میآید که
براساس آنها بهتر میتوان تصمیم گرفت.
درست
است که گاهی بچهها تحت تأثیر روحیه نوجوانی تصمیمهای ناپختهای
میگیرند، اما اینکه همه برنامههای تابستانی آنها را هم ما بزرگترها
برنامهریزی و مدیریت کنیم، کار درستی نیست. همه میدانند که تلاش والدین
برای موفقیت بیشتر بچههاست، اما خواستههای آنها هم مهم است. به یقین آنچه
از جمع این دو دیدگاه حاصل میشود، بهتر و بیشتر بر دل نوجوانان مینشیند و
آنها با علاقه بیشتری آن را دنبال میکنند.
بعد از ظهرهای گرم و طولانی
روزی
که در برخی مدارس کشور، دفاتر مشاوره راهاندازی شد و مشاورانی بر مسند
مشورت نشستند تا پدرها و مادرها را با چند و چون روحیات بچهها و
نیازهایشان بیشتر آشنا کنند، دل خیلیها خوش شد که شاید در پس این گپ و
گفتها عطش والدین برای سبقت گرفتن در پر کردن برنامه تابستانی بچهها هم
قدری کاسته شود. فکر کردند شاید آشنا شدن با نیازهای واقعی فرزندان، پدر و
مادر را متقاعد کند که طور دیگری رفتار کنند؛ خود را حاکم مطلق بر سرنوشت
بچهها ندانند و باور کنند آن کوچولوهای دیروز حالا دیگر لازم است در
چگونگی زندگی و تعیین فردای خود نقش داشته باشند. همه اینها بسیار شیرین
بود. رویاهایی که در بسیاری موارد تعبیر خوبی نداشت، چرا که خیلی زود متوجه
شدیم و شدند که برخی از آن مشاوران که باید راه نشان میدادند، بیشترین
تلاششان در مسیر متقاعد کردن پدر و مادرهاست که آقای عزیز، خانم محترم،
کلاسهای تقویتی مانند مکملهای ویتامین برای بدن بچهها، لازمه سامانه
آموزشی ماست و خبر خوش میدادند که بهترین کلاسهای تقویتی نیز همین
بغلگوشتان و در مدرسه خودمان برپا شده و میشود در میانه این صحبتها هم
فهرست بلند بالایی از اسامی استادان شناخته شده و ناشناس روی میز
میگذاشتند که به والدین تاکید کنند، ببینید ما چقدر به فکر شما و فرزند
دلبندتان هستیم! اصلا از این بهتر میشود؟ و این شد که حداقل تنوع هم از آن
بچههای معصوم دریغ شد؛ آخر پیش از این برای رفتن به کلاسهای جورواجور
تابستانی باید مسیرهای جدید پیموده و فضایی نو تجربه می شد ، که با تشکیل
کلاسهای تقویتی با استادان مجرب (که فقط خدا میداند چند نفر هستند و چقدر
مجرب!) همه کلاسها در همان مدرسه تشکیل و چرخه 9 ماهه مدرسه رفتن، یک
ساله شد.
اینها
همه نشان از آن دارد که از نگاه بعضیها برنامههای ویژه اوقات فراغت، یک
سبد بزرگ مالی است که هرکس باید تا آنجا که میتواند سهم خود را از آن
بردارد. در این میان هم کمتر کسی به فکر بچههایی است که باید بیایند و سر
این کلاسها بنشینند و بعدازظهرهای گرم و طولانی تابستان را با فکر تفریح،
به حفظ کردن فرمولها، شعرها و تاریخها بگذرانند.
شاید
آنها که بیش از همه باید به فکر باشند، پدر و مادری هستند که با صرف
هزینههای نهچندان اندک، برنامه تابستانی بچهها را پر میکنند. اگر
خواننده این مطلب هستید، امیدواریم امسال شیوه جدیدی را تجربه کنید. یک روز
مناسب که همه اهل خانه فرصت کافی داشته و سرحال باشند، دور هم جمع شوید و
تلاش کنید همه نظر خود را در مورد برنامههای تابستان و آنطور که دوست
دارند اوقات فراغتشان را بگذرانند، بیان کنند. در پایان هم شما حرفها را
جمعبندی کنید و با صلاح خودتان یک برنامه پیشنهادی ارائه دهید.
پس
از یک گفتوگوی دیگر، این برنامه کاملا اجرایی میشود؛ برنامهای که همه
اهل خانه در آن سهمی داشتهاند و به یقین در اجرایش بیشتر و بهتر همکاری و
همراهی خواهند کرد.
امیدواریم با این شیوه، هم شما و هم بچهها تابستان خوبی را پشت سر بگذارید.
نیلوفر اسعدیبیگی
یگوید: دیگر پیر شدهام و بدون عصا راه رفتن سخت شده است.
میگویم: من عصای دستت میشوم.
میگوید: خرج مریضیام سنگین شده و بارم به دوش تو افتاده.
میگویم: برکت خانهام هستی، هر چه دارم از توست. میگوید: میترسم روزی تو را نشناسم، میگویند پیری، فراموشی میآورد.
میگویم: نترس چرا که جوانی من محصول پیری توست و این محصول هیچگاه آفت فراموشی نمیخورد.
پدرم پیر شده
است، اما هنوز صدای اللهاکبر نماز صبحش، جوان و تازه مانده است، هنوز
روزهای داغ تابستان بر روزههای رمضانش فائق نیامده و هنوز هم روز اول عید
همگی منتظر اسکناسهایی نو هستیم که قبل از هر کس از او عیدی بگیریم.
مادرم هم پیر شده است، چین وچروک صورتش، از گذر ایام حکایتها دارد، بیماری
قلبی و مرض قند، مشتمشت قرص را به او تحمیل میکند؛ اما آنها، قهرمانان
زندگی من هستند و همچون کوه، توانم میبخشند.
اولین
نشانههای افسردگی، پس از تنهایی به وجود میآید. مرگ همسر و تنهایی پس از
آن، یکی از بدترین اتفاقات این دوران است. بازنشستگی از کار هم، به این
تنهایی دامن میزند. علاوه بر این، کاهش سلامتی سبب مصرف داروهایی میشود
که افسردگی و ناراحتیهای روحی، از عوارض جانبی این داروهای شیمیایی است.
به تمام این مشکلات ترس از مرگ، اضطراب از روبهرویی با مشکلات مالی و ترس
از ناتوانی برای اداره خویشتن را نیز اضافه کنید. زمانی که افسردگی در سطح
متوسط قرار دارد سالمندان واکنشهایی نظیر گریه از خود نشان میدهند؛ اما
در موارد جدیتر آنها میگویند که دوست دارند گریه کنند؛ اما نمیتوانند و
بدتر از این زمانی است که آنها مدام از مرگ صحبت میکنند و هر لحظه انتظار
مردن را میکشند.
به آنها حس مفید بودن بدهید:
ممکن است سرعت کار سالمندان زیاد نباشد، اما آنها بسادگی میتوانند
کارهایی را که نیاز به دقت و حوصله بیشتری دارد، انجام دهند. دستور یک غذای
سنتی را از مادربزرگتان بپرسید یا از پدربزرگتان بخواهید وقتی از پارک
برمیگردد کمی خرید کند. حتی میتوانید چند دقیقهای موهایتان را به دستشان
بسپارید تا برایتان ببافند. خلاصه اینکه راههای مختلفی وجود دارد تا از
آنها کمک بگیرید، تا آنها حس نکنند در این سنین سربار شما هستند.
آنها را تبدیل به نگهبان خانه نکنید: یکی
از سادهترین کارها برای افسرده کردن آنها، این است که در سفرها و
مهمانیها به دلیل ناتوانی یا بیحوصلگیشان، آنها را تنها بگذارید، چرا که
طولی نمیکشد که احساس میکنند نگهبان خانه شما شدهاند. اگر میزبان شما
شرایط خاصی دارد مثلا مهمانی پرسروصدایی در انتظارتان است یا خانه او
پلههای زیادی دارد، این شرایط را برای مادربزرگ یا پدربزرگ توضیح دهید و
تا حد امکان کسی را در خانه بگذارید تا تنها نمانند. میتوانید از خواهر یا
برادری که به این مهمانی دعوت نشدهاند، بخواهید آن شب را به منزل شما
بیاید.
اجازه ندهید اعتماد به نفسشان ضعیف شود: پدربزرگ
و مادربزرگتان را درک کنید، آنها از یک سو به گذشتهای فکر میکنند که
دیگر برنمیگردد و از سوی دیگر به آیندهای که چندان درخشان نیست. از نظر
جسمی روز به روز ضعیفتر میشوند و همین موضوع اضطراب و نگرانی آنها را
زیاد میکنند. گاهی حرفهایی میزنند یا کارهایی میکنند تا شما بیشتر به
آنها توجه کنید، پس گمان نکنید که قصد دارند شما را اذیت کنند، بلکه بدانید
به دنبال اندکی توجه بیشتر هستند. سعی کنید حس زیبایی و جوانی را در
آنها زنده کنید. خودتان صورتشان را اصلاح کنید، موهایشان را رنگ کنید، اگر
هنوز دوست دارند از حنا استفاده کنند، مانعشان نشوید، لباسهای نو برایشان
بخرید و به همان اندازه که به اتوی لباس خودتان اهمیت میدهید، به آراسته
بودن آنان نیز توجه کنید. تمام این کارها برای این است که آنها حق دارند که
هنوز زیبا باشند و زندگی کنند.
یک اتاق، اگر
نمیشود یک کمد، اگر نمیشود یک کشو به آنها اختصاص دهید. اگر مادربزرگ یا
پدربزرگتان مهمان خانه شما شدهاند، برایشان فضایی شخصی را فراهم کنید.
شاید دیده باشید که سالمندان برخی لوازم خود مثل پول یا جواهراتشان را در
رختخواب یا زیر بالش میگذارند، اگر به آنها فضایی شخصی بدهید، خیالشان
راحت میشود بویژه که سالمندان در این سنین وسایلی دارند که چندان تمایل
ندارند دیگران آنها را ببینند، مثل دندان مصنوعی؛ بنابراین اگر خانهتان
بزرگ است و امکان اختصاص دادن یک اتاق به آنها را دارید حتما این کار را
انجام دهید، اگر خانهتان کوچک است یک کمد یا کشو را برایش خالی کنید و
کلید آن را به خودش بدهید.
به آنها گوش و توجه کنید:
یکی از مهمترین کارهای شما در برابر آنها خوب گوش دادن است. ممکن است
سخنان مادربزرگ برای چندمین بار تکراری باشد؛ اما شما باید مثل بار اول به
آنها توجه کنید،
برنامه خواب سالمندان با خواب جوانترها تفاوت دارد: اگر
دیدید آنها سرشب خوابآلود هستند و صبح زود بیدار میشوند تعجب نکنید،
چرا که با افزایش سن ساعت خواب بدن تغییر میکند و آنها روزانه به شش تا
هشت ساعت خواب سبک هم نیاز دارند؛ اما بیش از 50 درصد سالمندان از
بیخوابیهای شبانه شکایت میکنند که میتواند بر اثر عوارض داروها یا
نداشتن فعالیت بدنی باشد. بسیاری از سالمندان به دلیل درد در مفاصل رغبتی
به حرکات بدنی ندارند، پس در طول روز آنها را تشویق کنید تا کمی راه بروند
حتی در خانه یا اینکه برخی حرکات ورزشی سبک را انجام دهند تا هنگام خواب
کمی خسته باشند. استفاده از تشکهای طبی و برقی که گرما تولید میکند،
میتواند از درد مفاصل آنها بکاهد و خواب شبانه را برایشان آسانتر کند.
مراقب باشید که او به طور منظم تحت نظر پزشک باشد:
بعضیداروهایی که سالمندان استفاده میکنند دارای عوارض افسردگی است، بد
نیست درباره این داروها با پزشک مشورت کنید. همچنین برنامه غذایی سالم و
مقوی که سرشار از میوه، سبزی، ویتامینها، مواد معدنی و پروتئینهاست
برایش فراهم کنید. درست کردن یک غذای جداگانه برای آنها نه تنها سبب تامین
سلامت جسمی آنها میشود، بلکه تداعیکننده میزان مهم بودنشان در نزد شماست.
و در آخر اینکه افسردگی یک زنگ خطر است، زیرا سالمندانی که افسرده
میشوند به احتمال بیشتری دچار آلزایمر، سکته مغزی، دیابت و دیگر
بیماریهای جسمی میشوند.