• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5081روز قبل
بیماری ها

پوکی استخوان:

بسمه تعالی
این مجموعه توسط سرکارخانم مهندس ناهید رضوی تهیه و ویرایش گردیده است .
پوکی استخوان . بیماری پنهان
کاهش تراکم استخوانها که معمولا با بالارفتن سن همراه است پوکی استخوان (استئوپروزیس) نامیده می شود. در این حالت ممکن است ترکیب باقیمانده توده استخوانی طبیعی باشد. زمانی که کاهش تراکم شدید باشد استخوانها به راحتی می شکنند و به سختی بهبود می یابند.این بیماری در زنان بیشتر و در مردان حدود 3 درصد است. همچنین این بیماری در نژاد سفید و آسیای شایعتر است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که پوکی استخوان بیشتر در این قسمتها دیده می شود:
در حفره دندانی آرواره------- ستون فقرات ------------- استخوانهای دراز بدن
علل بیماری
کمبود کلسیم در رژیم غذایی روزانه: بیشتر خانمها کمتر از میزان توصیه شده روزانه (800 تا 1200 میلیگرم)کلسیم مصرف می کنند و یا جذب کلسیم در آنها کافی نیست.
عدم تعادل بین کلسیم وفسفر در رژیم غذایی: وجود یک نسبت نامناسب بین کلسیم وفسفر(حدود 5 به 1) به کاهش مواد معدنی منجر می شود. گوشت از منابع بسیار خوب فسفر است. بیشتر کسانی که برای لاغر شدن از رژیمهای پر پروتئین پیروی می کنند به سبب جذب بسیار زیاد فسفر به میزان فراوانی کلسیم از دست می دهند و در معرض پوکی استخوان قرار می گیرند. ورزشکارانی که پروتئین به مقدار زیاد مصرف ممی کنند نیز دچار پوکی استخوان می شوند.
جذب مقدار زیاد پروتئین: با افزایش مقدار پروتئین در رژیم غذایی نیاز به کلسیم افزایش می یابد. به طور میانگین مردان جوان بالغ به حدود 10 میلیگرم کلسیم به ازای هر گرم پروتئین مصرفی نیاز دارند. افزایش کلسیم در ادرار نشانه مصرف زیاد پروتئین است. افزایش جذب پروتئین با افزایش جذب فسفات همراه است.
کمبود ویتامینD : در حضور ویتامینD جذب کلسیم در طول بیشتری از روده انجام می شود. بنابراین کلسیم بیشتری از غذا جذب می شود. جالب است بدانید کسانی که میزان جذب کلسیم آنها زیاد است و در مناطق شمالی کره زمین زندگی می کنند بیشتر از کسانی که میزان کلسیم در رژیم غذایی روزانه آنها کم است به بیماری پوکی استخوان دچار می شوند. زیرا در مناطق آفتابی به سبب تابش فراوان آفتاب ویتامینD بیشتری در زیر پوست ساخته می شود. کسانی که به علل شغلی در فضاهای سرپوشیده و دور از نور خورشید کار می کنند نیز در معرض خطر کمبود کلسیم قرار دارند.
استرسها: بسیاری از استرسها و شوکها مانند ضربه های روحی- از دست دادن آب- ترس – جراحی و ...... سبب افزایش ترشح هورمونهای آدرنال کورتیکال می شوند. مهمترین تاثیر ترشح بیش از حد این هورمونها بر استخوان حل شدن اجزای پروتئینی و معدنی استخوان است. از طرفی اضطراب و استرس ممکن است سبب کاهش جذب کلسیم شود.
ورزش نکردن و نداشتن فعالیت بدنی: کسانی که کم تحرک هستند هر چند رژیم غذایی همانند افراد فعال دارند کلسیم کمتری در استخوانهای آنها وجود دارد. فشارهای مکانیکی به استخوانها مانند فشارهایی که در هنگام ورزش بر استخوانها وارد میشود سبب تحریک و افزایش ساخت و ساز استخوان می شود. بنابراین ورزش می تواند یکی از عوامل مهم رشد ونگهداری استخوان باشد.
کمبود کلسیم پس از یائسگی: در زنان با آغاز یائسگی کاهش شدیدی در میزان چگالی استخوان مشاهده می شود. این مورد بیشتر در زنان بالای پنجاه سال دیده شده است. تاکنون تصور می شد که کاهش ترشح استروژن پس از یائسگی سبب کاهش تحریک پذیری استخوانها برای جایگزینی مواد معدنی در آن می شود. امروزه می توان مطمئن بود که استروژن بیش از یک اثر آنی و زودگذر نقش دارد.
میزان شیوع بیشتر این بیماری در زنان را می توان این گونه توضیح داد که زنان معمولا کلسیم کتری در مقایسه با مردان دریافت می کنند. بنابراین تا زمانی که الگوی غذایی مشابهی با مردان داشته باشند به طور مزمن دچار کمبود مواد معدنی می شوند. بهتر است همه مردان و زنان روزانه به ازای هر 100 کالری مصرفی 30 میلیگرم کلسیم مصرف می کنند. باید در نظر داشت که مصرف کالری در زنان بسیار کمتر از مردان است.
پوکی استخوان نتیجه طبیعی بالارفتن سن: برخی معتقدند که صرف نظر از رژیم غذایی پوکی استخوان پدیده ای عمومی است که با بالارفتن سن در انسان ایجاد می شود و ممکن است از حدود 30 سالگی آغاز گردد. چون کلسیم بیشتر در محیط اسیدی قابل جذب است در افراد مسن با کاهش اسید کلریدریک معده به سبب افزایش سن میزان جذب کلسیم کاهش می یابد. مصرف کلسیم همراه مرکبات و یا میوه های حاوی ویتامین C جذب آن را افزایش می دهد.
برخی عوامل موثر در ایجاد پوکی استخوان:
کاهش استروژن- برداشتن زودهنگام تخمدانها- مصرف طولانی مدت داروهایی مانند:تتراسایکلین- هپارین- مشتقات منوتیازین- دیلانتین- هورمون تیروئید- کورتیکواستروئیدها و سیکلو سپورینها. برخی بیماریها سبب تعادل منفی کلسیم می شوند و خطر پوکی استخوان را افزایش می دهند که از شمار آنها می توان به پرکاری غده تیروئید- دیابت- ناراحتی مزمن کلیوی- اسهال مزمن- برداشتن بخشی از معده- فلج بودن بخشی از بدن- بیماری های انسداد ریه و بستری شدن طولانی مدت در بیمارستان اشاره کرد.همچنین مصرف زیادالکل – مصرف بیش از اندازه فیبر غذایی و مصرفف فراوان کافئین نیز موجب این بیماری می شود.اسید اگزالیک موجود در سبزی هایی مانند ریواس- اسفناج- چغندرقند- و نیز اسید اگزالیک موجود درکاکائو سبب کاهش جذب کلسیم می شود. بنابراین باید در مصرف شیر کاکائو به ویژه در کودکان دقت کرد. همچنین اسید فیتیک موجود در پوسته بیرونی غلات با کلسیم متصل می شود و کمپلکس غیر قابل جذبی می سازد. باید اشاره کرد که رژیمهای حاوی چربی نیز سبب کاهش جذب کلسیم می شود.
نشانه های پوکی استخوان:
مدت ها گمان می رفت که نشانه های آغاز این بیماری دیده شدن شکستگی استخوان ها ست که خود به خود و بدون وارد شدن ضربه و یا بر اثر ضربه های بسیار کوچک ایجاد می شود. از آن جا که استخوانهای دراز بدن به سرعت استخوانهای فک و ستون فقرات به پوکی دچار نمی شوند بسیار مشکل است تا در مراحل اولیه پوکی را از روی تاباندن اشعه ایکس بر روی استخوانهای دراز تشخیص داد. شاید بتوان مراحل آغازی این بیماری را با عکس برداری از استخوانهای آرواره و فک تشخیص داد. بنابراین به نظر می رسد که دندان پزشکان باید قادر به تشخیص مراحل آغازین این بیماری باشند. به ویژه زمانی که بیماران با ناراحتی ها و امراض لثه که حاصل پوکی استخوان در فک است , به آنها مراجعه می کنند.
درمان و پیشگیری از پوکی استخوان:
تکمیل میزان کلسیم در رژیم غذایی: مقدار کلسیم مطلوب دریافتی حدود 800 تا 1200 میلیگرم است. این میزان چه برای درمان کسانی که در مراحل آغازین بیماری هستند و چه برای پیشگیری از پیشرفت بیماری لازم است.
درمان موازی و همزمان با فلوراید ویتامین D و کلسیم: همانگونه که گفته شد ویتامین D سبب افزایش جذب کلسیم و طبیعی شدن استخوانها در مبتلیان به پوکی استخوان می شود. مصرف فلوئور به صورت منظم در طول زندگی سبب حفاظت از استخوانها در مقابل پوکی استخوان در سالهای بعدی زندگی می شود. از منابع فلوئور می توان به آب آشامیدنی چای و ماهی اشاره کرد.
نکات ایمنی برای پیشگیری از شکستگی استخوان:
هر اقدام احتیاطی برای پیشگیری از مبتلا شدن به پوکی استخوان باید در نظر گرفته شود زیرا شکستگی استخوان دردناک – ناتوان کننده و پر هزینه است. ممکن است بی تحرکی بیماران در طول درمان و بازیابی مشکلات جدی تری مانند ضعف و سستی استخوان – لخته شدن خون – ضعف و خشک شدن عضلات را در پی داشته باشد. در این خصوص می توان چند پیشنهاد ارائه داد:
ورزش منظم: این کار به افزایش رسوب گذاری کلسیم در استخوان منجر میشود.
پرهیز از ورزشهایی که باعث وارد شدن ضربه ها و فشارهای شدید به استخوانها و مفاصل می شوند. مثلا دو یدن با کفش دارای تخت سفت و محکم بر روی سنگفرش سخت خیابانها سبب فشار به مفاصل ران می شود. همواره مراقب پاهای خود باشید و کفش مناسبی را برای ورزش انتخاب کنید
روزانه به مقدار کافی غذا بخورید و سبزی های برگ سبز تیره را بیشتر مصرف کنید
مقدار مصرف و جذب پروتئین باید در حد طبیعی باشد.
مصرف مناسب شیر و لبنیات و دریافت کافی ویتامین D از طریق رژیم غذایی یا قرار گرفتن در معرض نور خورشید

دوشنبه 24/3/1389 - 13:58
بیماری ها

بهداشت محیط:

در فرهنگ نامه‌ها ، معنای واژه بهسازی (Sanitation) چنین است: "علم نگاهداری سلامت" ، سازمان بهداشت جهانی بهسازی را چنین تعریف کرده است: مبارزه با همه عوامل مضر محیط زیست فیزیکی انسان که اثرات زیان آور بر رشد انسان ، سلامتی و بقای او دارند یا می‌توانند داشته باشند.
دید کلی
وضعیت سلامت و بهداشت هر فرد ، هر جامعه ، هر ملت ، با تاثیر متقابل و تلفیق اثر دو محیط تعیین می‌شود: یکی محیط زیست داخلی خود انسان و دیگری محیط پیرامون وی. برابر مفاهیم نوین ، بیماری به علت برهم خوردن توازن حساس موجود بین انسان و محیط زیست او روی می‌دهد. در بین سه عامل بوم شناختی یعنی میزبان ، محیط زیست و عامل بیماریزا که موجب بیماری می‌شوند ، عامل بیماری زا بطور معمول با کمک آزمایشگاه شناخته می‌شود. میزبان برای بررسی در دسترس قرار دارد ، ولی محیطی که بیمار از آن آمده است ، بطور معمول ناشناخته است.
با وجود این ، بیشتر اوقات کلید پیدا کردن ماهیت بیماری ، بروز آن ، پیشگیری و مبارزه با بیماری در محیط زیست قرار دارد. بدون آگاهی از محیط زیست ممکن است، کلید مذکور در اختیار پزشکانی که مشتاق درمان ، پیشگیری و مبارزه با بیماری هستند، قرار نگیرد. مهندسی بهداشت محیط در واقع کاربرد روشهای فنی به منظور ارتقا و بهبود شرایط بهداشتی جامعه است که بیشترین فعالیت علمی آن در اجرای پروژه‌های آب ‌رسانی و تسهیلات دفع فاضلاب ، متمرکز می‌باشد. کشورهای فعال در زمینه بهداشت محیط زیست با کندی پیش می‌روند. بسیاری از ضعفهای بهداشت در کشورها ، به علت نقص زیست محیطی است. عوامل زیست محیطی اساسی و پایه‌ای برای بهداشت افراد و جامعه بعضی موارد هستند که توضیح داده می‌شوند.
آب
بسیاری از مشکلات بهداشتی کشورهای رو به پیشرفت بطور عمده به علت نبودن آب آشامیدنی سالم است. بدون آب سالم جایی برای سلامت جامعه و رفاه وجود ندارد. تدارک آب سالم برای جامعه یکی از موثرترین و دائمی‌ترین فناوریها برای بهبود سلامت جامعه و مردم است.
آب سالم و پاکیزه آبی است که بدون عوامل زنده بیماریزا باشد. بدون مواد شیمیایی زیان آور باشد.
طعم مطبوع داشته باشد.
قابل استفاده برای مصارف خانگی باشد.
آبی را آلوده (Contaminatedy) گویند که دارای عوامل بیماریزای عفونی یا انگلی باشد.
مواد شیمیایی سمی داشته باشد.
دارای ضایعات و فاضلاب صنعتی و ... باشد.
آلودگی آب (Water Pollution) و خطرهای آن
آب به مفهوم شیمیایی هرگز خالص نیست و انواع ناخالصیها را چه بصورت تعلیق یا حل شده دارد. این ناخالصیها عبارتند از: گازهای حل شده مانند هیدروژن سولفید (H2S) ، مواد معدنی مانند نمک کلسیم و جانداران ذره بینی.
خطرهای آب آلوده را می‌توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
خطرهای زیست شناختی: این خطرها عبارتند از بیماریهای منتقله بوسیله آب به سبب عامل زنده بیماری زا ، یا یک میزبان آبزی موجود در آب ، مانند هپاتیت‌های ویروسی.
خطرهای شیمیایی: آلاینده‌های شیمیایی عبارتند از: حلالهای شوینده ، سیانیدها ، فلزات سنگین ، مواد سفید کننده و ... در بسیاری از کشورهای پیشرفته که بیماریهای واگیردار قابل انتقال بوسیله آب تقریبا از بین رفته‌اند ، هم‌ اکنون به آلاینده‌های شیمیایی بیشتر توجه می‌شود. سختی آب و بیماریهای قلبی - عروقی گزارشهای رسیده از چند کشور ، رابطه معکوس آماری بین سختی آب آشامیدنی و میزان مرگ به علت بیماریهای قلبی - عروقی را نشان داده است. در مناطقی که آب آشامیدنی آنها سبک است، شیوع بعضی بیماریها مانند آرتریو اسکلروز قلب ، بیماری استهاله‌ای قلب ، پرفشاری خون ، مرگ ناگهانی با منشا قلبی و عروقی و مخلوطی از این بیماریها بیشتر شده است.
هوا
محیط پیرامون انسان هوایی است که همه اشکال زندگی وابسته به آن هستند. هوا جدای از تامین اکسیژن حیات بخش برای انسان چند عمل دیگر را انجام می‌دهد ، بدن انسان بوسیله جریان هوا خنک می‌شود، حسهای ویژه‌ای مانند شنوایی و بویایی بوسیله محرکهایی که از راه هوا منتقل می‌شوند، کار می‌کنند. عوامل بیماری زا بوسیله هوا می‌توانند منتقل شوند.
منابع آلودگی هوا
فرآیندهای صنعتی: در سالهای اخیر ، انواع بسیاری از صنایع بوجود آمده‌اند ، صنایع شیمیایی ، پالایشگاه نفت و ... باعث آلودگی هوا می‌شوند.
احتراق: احتراق خانگی و صنعتی مواد سوختی مانند زغال سنگ ، نفت و ... منبع ایجاد گرد و غبار و دی‌اکسید سولفور است.
وسایل نقلیه موتوری
منابع متفرقه: سوزاندن زباله ، فعالیتهای کشاورزی ، مبارزه با آفتها و برنامه‌های انرژی هسته‌ای در آلودگی هوا سهیم هستند.
برونشیت مزمن و آلودگی هوا
برونشیت مزمن که غالبا بیماری انگلیسیها ، نامیده می‌شود ، یکی از علل اصلی مرگ در بریتانیا است ، پیشینه بالینی شامل سرفه مداوم همراه با خلط است. بررسیهای گسترده‌ای که در انگلستان انجام شده ، نشان داده که برونشیت مزمن تاثیر پذیری ویژه‌ای از آلودگی هوا دارد.
روشنایی و اثرات زیست شناختی آن روشنایی خوب برای کارساز بودن بینایی ضروری است، اگر شرایط روشنایی خوب نباشد. دستگاه بینایی زیر فشار قرار گرفته و ممکن است به ضعف عمومی و کاهش کارسازی آن بیانجامد، به تازگی بر اثرهای زیست شناختی روشنایی بسیار توجه می‌نمایند. این نکته که روشنایی روز بصورت invitro (در لوله آزمایش) ، بیلی روبین را به ترکیبات ساده تبدیل می‌کند، به عنوان یک اقدام درمانی در یرقان نوزادان نارس مبتلا به افزایش بیلی روبین خون بکار گرفته می‌شود. دیگر اثرهای زیست شناختی روشنایی ، عبارتند از: اثر بر ریتم زیست شناختی گرمای بدن ، فعالیت بدنی ، تحریک ساخته شدن ملانین ، فعال کردن پیش ویتامین D ، ترشح غده فوق کلیوی و
تابش پرتوها و اثرات زیستی آنها
تابش پرتوها از محیط زیست است و منابع مواجهه انسان با پرتوها را می‌توان در دو گروه بیان کرد. منبع طبیعی مانند پرتوهای کیهانی و منابع انسان ساخته مانند پرتوهای x پزشکی و دندانپزشکی. اثرات زیستی پرتوها دو گروه هستند:
اثرات بدنی: تابش مقدار 400-500 رونتگن (واحد) بر بدن در 50% موارد کشنده است. آسیبهای وارده به بدن شامل تخریب گویچه‌های سفید خون ، شل شدن ماهیچه‌ها ، لوسمی ، تومورهای بدخیم و کوتاه شدن عمر است.
آثار ژنتیکی: اثرهای ژنتیک در یک یا چند نسل بعد ممکن است تجلی نمایند. اثرات ژنتیک به سبب آسیب کروموزمها جهش در کروموزومها و جهش نقطه‌ای بوجود می‌آیند. اثرهای فشار جو بر سلامتی انسان ارتفاعات زیاد: در ارتفاع زیاد ، هوا کمتر فشرده بوده و در نتیجه فشار نسبی اکسیژن هم کمتر است. انسان در ارتفاعات خیلی زیاد بدون تجهیزات و تنفس با دستگاه نمی‌تواند ، زنده بماند. هنگامی که انسانی با کمی فشار جو ، مواجه شود، دگرگونی‌های فیزیولوژیک روی می‌دهد: افزایش شمار دم زدن ، افزایش غلظت هموگلوبین و افزایش بازده قلب.
ارتفاع کم: هنگامی که انسان در معرض فشار شدید جو ، قرار می‌گیرد، گازهای هوا مانند اکسیژن ، دی‌اکسید کربن و ازت متناسب با فشار نسبی این گازها در خون و بافتها حمل می‌شوند. افزایش غلظت ازت در خون یک حالت خواب رفتگی (narcose) ایجاد می‌نماید که منجر به کاهش اعمال عقلی و شعور‌ می‌شود.
آینده بحث
مهندسی بهداشت محیط ، سلاحی کار آمد و مهم در مبارزه با بیماریهاست و غالب تغییرات بنیادی در خصوص ترویج بهداشت در کشورهای توسعه یافته طی قرون گذشته ، مرهون تلاش و کوشش مهندسین بهداشت بوده. یا حداقل به اندازه پزشکان در این امر ایفای نقش نموده‌اند. با این حال تا دستیابی به چنین بهبودی در بهداشت عمومی اکثریت قاطع محرومان و تنگدستان جهان راه درازی در پیش است.
اکثریت مردم که به سبب فقر و گرسنگی از میزان بالای مرگ و میر رنج می‌برند. طرح دهه بین‌المللی تامین آب آشامیدنی و بهسازی محیط (سالهای 1981 تا 1990) بوسیله سازمان ملل متحد ، بیانگر نقش و اهمیت مهندسی بهداشت محیط در بهبود شرایط بهداشتی مردم فقیر جهان است که خود پیش‌ساز توفیق در سایر کوشش‌های توسعه قلمداد می‌شود.

دوشنبه 24/3/1389 - 13:56
بیماری ها

بهداشت عمومی:

بهداشت مجموعه‌ای از علوم مختلف است و بطور کلی منظور از آن ، انجام کارهایی برای جلوگیری از ابتلای مردم به بیماری و رسیدن به سلامتی است. تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) از بهداشت به صورت زیر است: بهداشت علم و هنر پیشگیری از بیماریها و طولانی کردن عمر و ارتقاء سلامتی بوسیله کوششهای متشکل اجتماعی است.
کوششهای اجتماعی
منظور از کوششهای اجتماعی موارد زیر است:
آموزش بهداشت
بهداشت محیط
تشخیص بیماریها
پیشگیری علیه بیماریهای عفونی
ایجاد یک سیستم اجتماعی که هر فرد بتواند از حق طبیعی خود برخوردار باشد.
با فراهم آوردن این امکانات سلامتی مردم تامین می‌شود. البته امروزه دامنه بهداشت عمومی توسعه یافته است و تامین سلامتی سالخوردگان ، مادران ، تغذیه ، جامعه ، نوتوانی ، آلودگی هوا و آلودگی صوتی جزء وظایف بهداشت قلمداد شده است. در علوم تجربی عوامل در شرایط یکسان نتیجه یکسان بدست می‌دهند، یعنی از ترکیب دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن ، آب بدست می‌آید. اما باید توجه داشت که در مورد یک امر بهداشتی مثل واکسیناسیون ، تنها جنبه علمی قضیه کافی نیست. زیرا یک برنامه بهداشتی موفق لزوما در منطقه و فرهنگ دیگر موفق نمی‌باشد، چون جنبه‌های اجتماعی ، اقتصادی ، روانی و ... نیز موثرند. پس بهداشت هنر است.
هدف دیگر بهداشت ، طولانی کردن عمر انسان است. عوامل مختلفی بر طول عمر اثر دارند و از آن جمله رفاه اقتصادی ، آرامش فکری ، خدمات پزشکی ، تغذیه ، حقوق بشر ، آموزش ، ارتباط مردم با دوست و با همدیگر ، آزادی و روابط دولت و ملت است. باید توجه داشت باشیم که امروزه اصطلاحات متفاوتی از نظر ظاهر برای بهداشت مطرح است. مثل بهداشت جامعه ، جامعه شناسی بهداشت ، پزشکی اجتماعی ، پزشکی جامعه نگر و ... که در واقع همگی مترادف بهداشت عمومی هستند. باید گفت مفهوم تمام این عناوین یکی است، ولی طرز نگرش آنها باهم متفاوت است، چون نیازهای جوامع باهم تفاوت دارد.
بعد سومی هم مطرح است و آن این که باید آینده افراد را برای پرورش استعدادها در نظر بگیریم که مترادف با هدفهای حیاتی‌اند و منظور از هدفهای حیاتی این است که انسان چنان تکامل کند که خلیفه‌الله روی زمین باشد. زمانی این امر محقق می‌شود که فرد از نظر فیزیولوژیکی ، روانی و عاطفی و بعد فلسفی و ... در سطح عالی باشد و آن سلامتی در موازات اهداف حیات است، چرا که ما هر قدر امکانات بیشتری را بتوانیم ایجاد کنیم، برای تبدیل استعدادهای بالقوه به بالفعل در راستای سلامتی مردم قدم برداشته‌ایم.
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی سیستم معاونت بهداشت عمومی (Public Health Asistanse)
تقریبا 55 درصد جمعیت با این سیستم اداره می‌گردید. مخصوص کشورهای جهان سوم بود که در هر زمانی حالت انتزاعی مخصوصی به خود می‌گرفتند. در این سیستم مدیریت بر اساس تمرکز بوده ، یعنی مسائل بهداشتی از بالا یعنی از مراکز به سازمانهای کوچک و شهرستانها جاری می‌شد. یعنی بودجه مدیریت از مرکز به استانها ، شهرستانها و بخشها و روستاها جریان پیدا می‌کرد. منتها این تصمیم‌گیری با خصوصیات اقتصادی و فرهنگی هماهنگ نبوده، در نتیجه ، نتیجه مثبت گرفته نمی‌شد.
از طرف دیگر ، اکثریت منابع مالی و انسانی در شهرها بکار گرفته می‌شد و روستائیان و شهرهای محروم ، از عدالت و توزیع مناسب برخوردار نبودند. و در سیستم معاونت بهداشتی عمومی حتی 30% کودکان تحت پوشش نبودند و یا مرگ و میر کودکان زیر یک سال قبل از سال 1355 ،‌ یکصد و بیست در هزار بود، ولی امروزه مرگ و میر کودکان زیر یک سال به کمتر از 28 در هزار رسیده است. یکی از عیبهای سیستم ، عدم پوشش منابع بهداشتی و اداری در روستا بود.
طرز ارائه خدمات بهداشتی
از طریق مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها
چون در کشورهای در حال توسعه ، تعداد پزشک کم بود، پزشکان در بیمارستانهای دولتی از کارایی چندان برخوردار نبودند و حتی کیفیت ارائه خدمات ناقص بوده و اکثریت مردم بخصوص روستائیان دسترسی به بیمارستانها نداشتند و خود پزشکان از رساندن خدمات به مردم بنا به عللی کوتاه می‌کردند. چون حقوق کافی دریافت نمی‌کردند و بیماران را به مطبهای خصوصی عودت می‌دادند و در مردم این باور بوجود آمده بود که بیمارستانهای دولتی خدمات کافی ارائه نمی‌دهند.
از طریق بیمه
چون فقر اقتصادی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد، بدان جهت همه مردم قدت پرداخت حق بیمه نداشته و تنها کارگران و کارمندان با پرداخت حق بیمه از خدمات بیمه استفاده می‌کردند و آن هم در عمل با اشکال روبرو بود، زیرا بیمه کننده دولت بوده و حالت مشابه کشورهای غربی را نداشت. بیمه شوندگان نیز از خدمات بیمه ناراضی بودند، اما راه دیگری وجود نداشت.
از طریق طب خصوصی
معمولا همان پزشکانی هستند که روزها در بیمارستانهای دولتی مشغول بوده و در عصر با دریافت حق ویزیت ، خدمات را ارائه می‌دهند و آنها نیز به عللی از دادن خدمات به بیمه شوندگان به تعرفه‌های دولتی خوشنود نبوده و اخلال بوجود می‌آوردند.
سیستم بیمه پزشکی
این سیستم مخصوص کشورهای پیشرفته غربی بود که همه مردم با پرداخت حق بیمه از خدمات درمانی بهداشتی بهره‌مند می‌شوند. البته در کشورهای غربی در آمد سرانه بیشتر است (68% مردم متوسط در آمد را دارند.) و لذا قدرت پرداخت حق بیمه را دارند و چنانچه اشاره شد، رقابت میان شرکتها وجود دارد، اما در کشورهای در حال توسعه ارائه‌گر خدمات فقط دولت است و کیفیت خدمات نامطلوب می‌باشد. ولی در کشورهای غربی بیمه شوندگان با اختیار خود بیمه‌گر را از بین هزاران بیمه‌گر انتخاب می‌نمایند و در نتیجه بین بیمه‌گران رقابت وجود داشته و هر بیمه‌گر سعی دارد با دادن خدمات بهتر مشتری جذب کند.
سیستم طب ملی
این سیستم مخصوص کشورهای کمونیستی بوده که 18% کل مردم دنیا از این سیستم استفاده می‌کردند و این سیستم توسط دولت ارائه می‌شد. مردم بدون پرداخت کوچکترین وجهی از خدمات بهداشتی استفاده می‌کردند و این کشورها از نظر سلامتی وضعشان بهتر بود. اساس این سیستم بر روی کلونی‌ها یا واحدهای بهداشتی بود که خدمات بر اساس بهداشت و پیشگیری بود که در سطوح روستاها پراکنده شده بودند و خدمات ارائه می‌دادند.
یعنی تمام مناطق از حداقل امکانات بهداشتی درمانی استفاده می‌کردند و در اثر آن با وجودی که کشورهای سوسیالیستی از نظر اقتصادی و اجتماعی وضع خوبی از سایر جهات نداشتند، ولی از نظر بهداشتی حتی از کشورهای غربی هم بهتر بودند و اولین کشورهایی بودند که در آنجا به علت رعایت تنظیم خانواده نرخ رشد جمعیت به منفی گرایش کرد.
سیستم شبکه (خدمات بهداشتی اولیه و شبکه‌های بهداشتی)
به علت پیشرفت سریع و تخصصی شدن علم پزشکی ، امکان دسترسی به خدمات درمانی برای غیر ثروتمندان مشکل بود. بخصوص بدان جهت در کشورهای در حال توسعه ، با پیشرفت علم پزشکی ، در ترفیع سلامتی مردم تفاوتی بوجود نیامده بود و هنوز در کشورهای در حال توسعه مردم از سوء تغذیه ، افزایش جمعیت ، بیماریهای عفونی و عدم دسترسی به آب تصفیه شده در رنج بودند. برای همین ارکان و شرایط خاصی تعیین شد که عمده ارکان وجه اجتماعی ، سیاسی و استراتژیک دارد و برای رسیدن به اهداف زیر تاکید می‌کند:
همکاری و هماهنگی سایر بخشها اجتناب ناپذیر است، یعنی برای سلامتی تنها وزارت بهداشت درمان نمی‌تواند سلامتی مردم را تامین کند. سایر نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیز باید برای ترفیع و تامین سلامتی مردم همکاری نمایند.

دوشنبه 24/3/1389 - 13:55
بیماری ها

بهداشت روانی:

نگاه کلی
کلمه بهداشت روانی چقدر برای شما آشناست؟
چه ارتباطی بین بهداشت روانی و اختلالات روانی وجود دارد؟
چگونه می‌توانیم بهداشت روانی خود را حفظ کرده یا بهبود ببخشیم؟
واژه بهداشت (Health) و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه‌های تربیتی – بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه ، جلوگیری و درمان بیماریها نمونه‌ای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دو نوع "بهداشت جسمی" و "بهداشت روانی" تقسیم می‌شود. ولی آنها همپوشی‌های زیادی را با هم دارند (بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند).
بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با "عملکرد فردی – اجتماعی" و آسیب‌های روانی – اجتماعی" دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامه‌های متعدد بهداشت روانی در سه بعد " پیشگیری ، درمان و توانبخشی" می‌شود این سه بعد در برگیرنده تمام اهداف و فعالیت‌های بهداشت روانی است.
تعاریف بهداشت روانی
تعریف سازمان بهداشت جهانی
سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را اینگونه تعریف می‌کند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست."
تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا
انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرش‌های مربوط به خود ، نگرش‌های مربوط به دیگران و نگرش‌های مربو به زندگی" تعریف می‌کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی."
عوامل موثر بربهداشت روانی
بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضو ع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می‌شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : "عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و... از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.
ابعاد بهداشت روانی
پیشگیری نوع اول (Primary Prevention) هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعت از شروع یک بیماری یا اختلال است، "با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویت مقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال" بدست می‌آید." برنامه‌های آموزش بهداشت روانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزش تاثیرات مصرف الکل و مواد و...)، برنامه‌های بالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامه‌های تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجاد سیستم‌های حمایت اجتماعی (نظیر بیمه‌های درمانی ، ایجاد و حمایت از گروه‌های محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا)" نمونه‌های پیشگیری نوع اول می‌باشد.
پیشگیری نوع دوم (Secondary Prevention)
هدف اقدامات این بعد از برنامه بهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمام نظریه‌ها و اقدامات درمانی نظیر "دارو درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، گروه درمانی ، روانکاوی و ..." در غالب این بعد از بهداشت روانی قرار می‌گیرد.
پیشگیری نوع سوم
هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یا قسمتی از توانایی‌های از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فرد بتواند به گونه‌ای مفید و سازنده به زندگی "خانوادگی ، اجتماعی و شغلی" خود باز گردد. در واقع برنامه‌های این بعد با "توانبخشی" (Rehabilitation) افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظ و پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ، اقدامات قبلی را تکمیل می‌کند.
چشم انداز بحث
موضوع بهداشت روانی و تامین آن برای "مردم ، سازمانها و دولتها" بسیار مهم است، چرا که با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن با پیشرفت‌های "علمی ، صنعتی و..." جامعه گره خورده است. امروزه اکثر کشورها منابع زیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف می‌کنند و در کنار آن با تدوین برنامه‌های جامع از "سازمان‌ها و منابع محلی – اجتماعی" نیز استفاده می‌کنند. متاسفانه ایران از این حرکت جامعه بشری به دور مانده است.
بطوری که افراد و بیماران دچار مشکلات روحی از ابتدایی‌ترین حق خود یعنی بیمه خدمات درمانی بهداشتی محروم هستند و تاکنون هیچگونه نشانه و حرکت موثری که نشان دهنده اهمیت بهداشت و سلامتی این افراد باشد در دولت دیده نشده است. در واقع افراد و بیماران دچار "مشکلات روحی – روانی" افراد "فراموش شده" در ایران هستند.

دوشنبه 24/3/1389 - 13:54
بیماری ها

5 ورزش برای رفع گردن ‌درد :

بیشتر ما، حداقل در دوره‌ای از زندگی‌مان، گردن‌درد را تجربه ‌کرده‌ایم. شایع‌ترین علت این عارضه، فشار آوردن بیش از حد به عضلات گردن یا استفاده نادرست از آنهاست، ...

به خصوص در محیط‌های کاری امروز
که استفاده از کامپیوتر در آنها رایج است وطبیعتا گردن‌درد هم در آنها شایع‌. این روزها در محل کار و حتی در خانه، خیلی از ما مدت درازی را در حالی پشت کامپیوتر می‌نشینیم که شانه‌هایمان پایین افتاده و سرهایمان به سمت مونیتور خم شده.
 
داروها، کایروپراکتیس، تحریک الکتریکی اعصاب، ماساژ و انواع مختلف ورزش از شایع‌ترین تجویزهای پزشکان برای رفع گردن‌درد است که نتایج آنها با هم فرق دارد و مشکل می‌توان آنها را با هم مقایسه کرد. با این حال، شواهد فزاینده‌ای در دست است که برخی از ورزش‌ها که برای تقویت عضلات گردن طراحی شده، می‌تواند در مداوای گردن‌درد، بسیار موثر باشد.
ا
لبته بهتر است قبل از انجام آنها با یک متخصص فیزیوتراپی یا متخصص پزشکی ورزشی مشورت کنید. وزن وزنه‌ها هم در این تمرین‌ها پیشنهادی است و بهتر است در این‌باره نظر پزشک متخصص را هم جویا شوید.

بالا بردن دمبل با شانه مستقیم بایستید، ‌در
حالی که پاهایتان به اندازه عرض شانه‌ها از هم فاصله دارد و زانو‌هایتان اندکی خم شده. در هر دست‌تان یک وزنه بگیرید و بازوهای‌تان را در دو طرف بدن‌تان آویزان کنید، به طوری که کف دست‌های‌تان به سمت‌ بدن‌تان باشد. با انقباض عضله ذوزنقه‌ای فوقانی (که در پشت‌تان قرار دارد) شانه‌های‌تان را بالا ببرید و به اندازه یک شماره در این حالت بمانید. حالا شانه‌هایتان را پایین بیاورید و این حرکت را در هر دور 8 تا 12 بار تکرار کنید.

و
زن وزنه در شروع این ورزش: 8 تا 12 کیلوگرم پارو زدن یک‌دستی
زانوی چپ‌تان را روی یک نیمکت صاف تکیه دهید و پای راست‌‌تان را روی
زمین بگذارید. وزن‌تان را روی پای راست‌تان بیندازید و وزنه را با دست راست‌تان بگیرید. پشت‌تان را به جلو خم کنید و دست چپ‌تان را روی نیمکت تکیه دهید. دست راست‌تان را که وزنه در آن است، بالا بیاورید؛ تا حدی که بازوی شما به موازات پشت‌تان قرار گیرد. مدتی به این حالت بمانید و بعد، دست‌تان را پایین بیاورید. این حرکت را 8 تا 12 بار تکرار کنید و بعد همین حرکات را با دست چپ‌تان انجام دهید.
 
و
زن وزنه در شروع این ورزش: 5 تا 10 کیلوگرم بالا آوردن وزنه از پهلو
مستقیم بایستید، در
حالی که پاهای‌تان به اندازه عرض شانه‌ها از هم باز و زانوهای‌تان کمی خم شده. در حالی که وزنه‌ها را در دست‌های‌تان گرفته‌اید، بازوها‌ی‌تان را از پهلو بالا بیاورید تا به موازات زمین قرار بگیرد. در این حالت آرنج‌های‌تان باید کمی خم شده باشد. به آهستگی بازوهای‌تان را پایین بیاورید و این حرکت را 8 تا 12 بار تکرار کنید
 
و
زن وزنه‌ها در شروع این ورزش: 2 تا 4 کیلوگرم.بال زدن معکوس
روی نیمکتی با زاویه 45 درجه روی شکم قرار بگیرید. با هر دست یک و
زنه در دست بگیرید و بازوهای‌تان را به سمت زمین آویزان کنید. در حالی که آرنج‌تان اندکی خم شده، وزنه را به سمت بالا و خارج حرکت دهید تا به سطح شانه‌های‌تان برسد. به آهستگی وزنه‌ها را پایین بیاورید و این حرکت را در هر دور 8 تا 12 بار تکرار کنید.
 
و
زن وزنه در شروع این ورزش: 1 تا 3 کیلوگرم پارو زدن ایستاده
مستقیم بایستد، در
حالی که پاهای‌تان به اندازه عرض شانه‌ها از هم باز شده. وزنه‌ها را به دست بگیرید و دست‌های‌تان را جلوی ران‌های‌تان آویزان کنید. کف‌دست‌‌های‌تان باید رو به بدن‌تان باشد. به آهستگی دست‌های‌تان را به همراه وزنه‌ها بالا بیاورید؛ انگار که می‌خواهید زیپ ژاکت‌تان را ببندید. به آرامی دست‌های‌تان را به حالت ابتدایی بازگردانید و این حرکت را در هر دور 8 تا 12 بار تکرار کنید.

دوشنبه 24/3/1389 - 13:51
بیماری ها

برونشیت مزمن:

برونشیت مزمن به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد بمدت حداقل 3 ماه از سال و در طول مدتی بیش از 2 سال متوالی سرفه خلط ‌‌دار داشته باشد که نتوان آنرا به علل دیگری نسبت داد. برونشیت مزمن و آمفیزم به عنوان دو علت بیماری انسداد مزمن راههای هوایی هستند ومعمولا باهم بحث می‌شوند. و با کاهش حداکثر حجم هوای بازدمی در طی بازدم پرقدرت مشخص می‌شوند. برونشیت مزمن عمدتا با مصرف سیگار و یا سایر آلوده کننده‌های هوای تنفسی ارتباط دارد.
مکانیسم ایجاد بیماری
برونشیت مزمن به دنبال نوعی التهاب در مجاری هوایی بزرگ (برونش‌ها) و کوچک و اپیتلیوم آلوئولهای ریوی ایجاد می‌شود. التهاب مربوط به برونشیت بواسطه افزایش سلولهای التهابی اطراف برونشیولها در پاسخ به محرکهای سمی ، میکروبی و یا التهابی ایجاد می‌شود. در واقع افزایش فعالیت مواد اکسیدان و کاهش فعالیت آنتی اکسیدان‌ها عامل بروز این التهاب است. به عنوان مثال دود سیگار باعث تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن (سوپراکسید و پروکسید هیدروژن) می‌شود.
علل برونشیت
سیگار
استعمال سیگار شایعترین عامل شناخته شده‌ای است که با برونشیت مزمن ارتباط دارد. در حدود 90% از تمامی بیماران سیگاری می‌باشند (و یا سیگاری بوده اند). مکانیسم آسیب سیگار با اثرات زیر می‌باشد:
معیوب نمودن حرکات طبیعی مژکهای مجاری تنفسی که در حالت عادی هوای استنشاقی را پاکسازی می‌کنند.
مهار کردن فعالیت ماکروفاژهای اپی‌تلیال آلوئولها که بلعیدن عوامل آلوده کننده و عفونت‌زا را بر عهده دارد.
افزایش غدد ترشح کننده موکوس و بدنبال آن افزایش موکوس و ایجاد خلط و همچنین ضخیم شدن لایه مخاطی.
رها سازی آنزیمهای پروتئولیتیک از گلبولهای سفید و تخریب سلولهای مجاری تنفسی.
افزایش شدید مقاومت راههای هوایی در اثر انقباض عضلات صاف اطراف آنها که باعث انسداد راههای هوایی می‌شود. سیگار کشیدن نه تنها شایعترین عاملی است که سبب انسداد مزمن راههای هوایی می‌شود بلکه اثر سایر عوامل مسبب بیماری را نیز افزایش می‌دهد.
آلودگی هوا
میزان بروز و مرگ و میر برونشیت مزمن در مناطق شهری صنعتی بالاتر از مناطق دیگر است و ارتباط برونشیت با افزایش آلودگی هوا با دی اکسید گوگرد و بعضی مواد دیگر به وضوح نشان داده شده است.
شغل
در کارگرانی که در تماس با غبارهای آلی و غیر آلی و یا گازهای مضر هستند، برونشیت مزمن شایع است. به عنوان مثال برونشیت در کارگران کارخانجات پلاستیک سازی (به علت تماس با دی‌ایزوسیانات تولوئن) و یا کارخانجات آسیای پنبه بیشتر دیده شده است.
عفونت
بر اساس مطالعات پزشکی ، بیماری حاد تنفسی از جمله عوامل اصلی در ایجاد و پیشرفت برونشیت به شمار می‌رود. همچنین از علل حملات حاد برونشیت است.
ژنتیک
برخلاف ارتباط قوی بین مصرف سیگار و ایجاد برونشیت تنها در 20% افراد سیگاری ممکن است برونشیت بروز کند و به نظر می‌رسد که حساسیت به تنباکو به شاخص‌های ژنتیکی ارتباط داشته باشد. کمبود 1α آنتی‌تریپسین (نوعی مهار کننده پروتئاز‌هاست و جلوی الاستاز نوتروفیلها را می‌گیرد و نقش حفاظتی بافت ریه را دارد.) تنها اختلال ژنتیکی است که بطور خاص با بیماری انسداد مزمن ریه ارتباط دارد.
علایم بیماری
در این بیماران سابقه طولانی وجود سرفه خلط دار و مصرف شدید سیگار ، قابل ملاحظه است. در ابتدای بیماری سرفه تنها در زمستان جلب نظر می‌کند و درمان فقط در زمان عودهای شدید و مکرر حملات لازم می‌شود. ولی در طول سالها ، سرفه از محدوده فصل زمستان به تمام سال گسترش می‌یابد و عودها (با خلط فراوان) شدیدتر و مکرر خواهد بود. بیشتر عودهای برونشیت مزمن از عفونت تنفسی ناشی می‌شود.
با پیشرفت بیماری ، تنگی نفس موقع فعالیت ایجاد خواهد شد، خس‌خس سینه و کبودی ممکن است وجود داشته باشد و هیپوکسی حاصله (کمبود اکسیژن خون) باعث عدم اشباع هموگلوبین شده، و خونسازی را تحریک می‌کند. سردرد صبحگاهی می‌تواند نشانه آغاز احتباس دی‌اکسید کربن باشد. سرانجام همه این عوامل باعث انقباض عروق ریوی شده و باعث نارسایی قلبی می‌شود که با ادم (ورم پاها) و سیانوز (کبودی) خود را نشان می‌دهد. همچنین در این مرحله اضطراب و افسردگی و اختلالات خواب شایع هستند. در طولانی مدت برونشیت مزمن باعث بروز عوارضی از قبیل کاهش وزن ، پوکی استخوان و اختلال فعالیت عضلانی می‌شود.
تشخیص
رادیوگرافی قفسه سینه
در برونشیت مزمن ساده ، هیچگونه علامتی در عکس ریه وجود ندارد. مگر اینکه عفونت هم وجود داشته باشد و یا اینکه علایم نارسایی قلبی به صورت افزایش عروق ریوی در عکس ریه دیده شود.
آزمون عملکرد ریوی یا اسپیرومتری کاهش حجم جاری بازدمی در طی بازدم پرقدرت وجود داشته و بعد افزایش زمان بازدم و کاهش جریان بازدمی رخ می‌دهد.
گازهای خون سرخرگی
وضعیت گازهای خون غیر طبیعی می‌شود، بطوریکه مقدار دی‌اکسید کربن (CO) خون بالا می‌رود و مقدار اکسیژن O خون کاهش پیدا می‌کند. که شدت آن پیشرفت بیماری را نشان می‌دهد.
درمان
ترک سیگار
در بیمار مبتلا به برونشیت ترک سیگار باعث افزایش طول عمر می‌شود، میزان بروز بدخیمی را کاهش می‌دهد و همچنین میزان بروز بیماریهای قلبی- عروقی را کاهش می‌دهد.
داروهای گشاد کننده برونش
این داروها از طریق افزایش جریان هوا و کاهش حجم پایان بازدمی و میزان هوای باقیمانده در ریه تنگی نفس را در بیمار کاهش می‌دهند و بر توانایی فعالیت بیمار می‌افزایند. از جمله این داروها سالبوتامول ، آلبوترول ، تربوتالین و سالمترول و همچنین ایپرتروپیوم بروماید می‌باشند که بیشتر به صورت اسپری استفاده می‌شوند.
کورتونها
این داروها از طریق مهار روند التهاب ، باعث پایین آمدن شدت بیماری و بهبود تنگی نفس فعالیتی می‌شوند.
اکسیژن
اکسیژن در بیمارانی که غلظت CO2 خون آنها بالا بوده و غلظت O2 خون خیلی پایین باشد و همچنین اگر هیپوکسی شدید موقع فعالیت یا خواب داشته باشد، کاربرد پیدا می‌کند. در این بیماران اکثرا باعث بهبود تنگی نفس موقع فعالیت شده، عملکرد عصبی- روانی را بهتر می‌کند همچنین جلوی بروز نارسایی قلبی را می‌گیرد.
پیشگیری و درمان عفونت
در بیماران مبتلا به برونشیت که عارضه قلبی در آنها ظاهر شده، تزریق سالانه واکسن آنفلوانزا و واکسن پنوموکوک توصیه می‌شود، تا از بروز عفونت تنفسی جلوگیری شود.
درمان حمله حاد برونشیت
معمولا حمله حاد بیماری به علت عفونت ایجاد می‌شود که در این صورت خلط بیمار افزایش پیدا کرده و حالت چرکی پیدا می‌کند و ممکن است تنگی نفس شدت پیدا کند. که در اینصورت درمان با آنتی‌بیوتیک لازم است. به همراه آن سایر داروهای ذکر شده و اکسیژن هم باید به بیمار داده شود. تجویز مایعات خوراکی برای رقیق شدن ترشحات مفید بوده و فیزیوتراپی قفسه سینه و تخلیه خلط برای بیمار کمک کننده خواهد بود. در صورت شدت تنگی نفس و کبودی و یا اختلال هوشیاری بیمار (که ناشی از نارسایی تنفس است) باید بیمار در بیمارستان بستری شده و مراقبتهای لازم انجام شود.

يکشنبه 23/3/1389 - 17:9
بیماری ها

بررسی هیپوتیروییدی ازلحاظ علت:

هیپوتیروئیدیسم شایعترین اختلال كلینیكی عملكرد تیروئید می‎باشد. هیپوتیروئیدیسم غالباً بوسیله برخی اختلالات غدة تیروئید ایجاد می‎شود كه به كاهش در تولید و ترشح تیروكسین و تری یدوتیرونین منجر می‎شود، كه در این صورت به عنوان هیپوتیروئیدیسم اولیه یا تیروئیدی نامیده می‎شود. هیپوتیروئیدیسم اولیه با افزایش ترشح تیروتروپین همراهی دارد. تعداد كمتری از هیپوتیروئیدیسم‎ها در نتیجة كاهش تحریك تیروئید بوسیله TSH ایجاد می‎شود كه به عنوان هیپوتیروئیدی مركزی با ثانویه نامیده می‎شود. هیپوتیروئیدیسم مركزی بوسیلة بیماری هیپوفیز یا هیپوتالاموس ایجاد می‎شود كه به علت كاهش هورمون آزاد كنندة تیرتروپین ایجاد می‎شود. در تمام جهان، كمبود ید شایعترین علت هیپوتیروئیدی می‎باشد. در مناطقی كه دریافت ید كافی است، شایعترین علل، تیروئیدیتهای اتوایمیون مزمن هستند كه به انواع گواتر و فرمهای آتروفیك دیده می‎شوند و هیپوتیروئیدیسم به دنبال را دیاسیون می‎باشد كه هم به وسیله درمان هیپوتیروئیدیسم با ید را دیواكتیو و هم به وسیله رادیوتراپی مستقیم خارجی گردن در بیماران با لنفوم یا كانسرهای سر و گردن ایجاد می‎شود. هرچند كه هیپوتیروئیدیسم مركزی نادر می‎باشد، بعضی از علل آن به عنوان مثال، تومورهای هیپوتالاموس و هیپوفیز می‎باشند. این مطالعه بصورت گذشته‏‎نگر در بیماران مراجعه كننده به كلینیك بیماریهای غدد و متابولیسم مركز آموزشی و درمانی سینا تبریز از سال 1376 تا 1382 انجام شده است. در این مطالعه ابتدا پرونده‎های كلیه بیمارانی كه بنا به یافته‎های آزمایشگاهی تشخیص هیپوتیروئیدیسم داده شده بود، مرور گردید. سپس از بین آن‎ها تمامی بیمارانی كه معیارهای كافی جهت استفاده در این بررسی را داشتند، مشخص شدند. برای جمع‏آوری اطلاعات لازمه، فرمی تهیه شد و كلیه یافته‎ها برای هر بیمار استخراج و در آن ثبت گردید. سپس اطلاعات مربوط به علت، سن، جنس، محل سكونت، وضعیت تأهل، داشتن گواتر، سابقه خانوادگی (FH)، سابقه مصرف دارو(DH) و یافته‎های آزمایشگاهی بررسی و آنالیز آماری گردید. شیوع علل مختلف، میانگین سنی و درصد شیوع هیپوتیروئیدیسم در دو جنس مذكر و مونث، وضعیت تأهل بیماران، محل سكونت، DH,FH درصد پراكندگی علائم بالینی (گواتر)، اختلالات غلظت سرمی TSH، تیروكسین(T4) ترییدوتیرونین(T3) و درصد جذب رزینی T3 (T3RU) مشخص شده است. معیارهای تشخیص هیپوتیروئیدیسم اولیه بصورت TSH بالا و T3 , T4 پایین، معیارهای تشخیص هیپوتیروئیدیسم ثانویه بصورت T3 , T4, TSH پائین و در مورد هیپوتیروئیدی سال كلینكال TSH بالا و T3 , T4 نرمال، معیار تشخیصی، قرار رفتند.هیپوتیروئیدیسم در تمام سنین و هر دو جنس اتفاق می‎افتد، هر چند كه بیشتر بیماران زن هستند. هیپوتیروئیدیسم می‎تواند شدید یا ساب كلینكال باشد. در اوایل با غلظت سرمی TSH بالا و غلظت سرمی FreeT4 پائین شناخته می‎شود و بعداً با غلظت سرمی TSH بالا و Free T4 نرمال. طیف علائم در بیماران هیپوتیروئید وسیع است، در یك سمت بیمارانی هستند كه علائم و نشانه‎های كمی از هیپوتیروئیدیسم دارند و در سمت دیگر بیماران با كمای میگزدمی قرار دارند. از دیدگاه بالینی، هیپوتیروئیدیسم سندرمی است كه با مجموعه‎ای از علائم و نشانه‎های تظاهر می‎یابد كه تحت تأثیر سن، سرعت پیشرفت هیپوتیروئیدیسم و وجود اختلالات دیگر قرار می‎گیرند. تشخیص بر پایه شرح حال، معاینه فیزیكی و اندازه‎گیری هورمونها و اتوآنتی بادیهای تیروئید در سرم می‎باشد. T4، بزرگترین محصول تیروئید، به آسانی جایگزین می‎شود، ولی باید دانست كه هیپوتیروئیدیسم، همیشه در نتیجه تخریب تیروئید بوجود نمی‎آید، بلكه باید اختلالی را كه منجر به كاهش بیشتر هورمونهای تیروئید شده، مثل كمبود یا زیادی ید را علاج كرد
نتایج: //در بررسی انجام شده در مورد بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی مراجعه كننده به درمانگاه غدد و متابولیسم بیمارستان سینا از سال 1376 تا 1382 تعداد كل بیماران پذیرفته شده كه پرونده‎شان حاوی اطلاعات كافی بود 302 نــفر بودند كه از این تعداد بیمار 275 نفر (05/91 %) مونث و 27 نفر (95/8 %) مذكر بودند. از كل بیماران با تشخیص هیپوتیروئیدی 249 نفر هیپوتیروئیدسم اولیه (5/82 %)، 27 نفر هیپوتیروئیدیسم ثانویه (9/8 %) و 26 نفر هیپوتیروئیدیسم سال كلینكال (6/8 %) داشتند. در بررسی علل اولیه هیپوتیروئیدی، 206 نفر تیروئیدیت‎ هاشیموتو، 13 مورد هیپیوتیروئیدی ناشی از درمان گریوز با I131 ، 10 مورد هیپوتیروئیدی مادرزادی، 7 مورد هیپوتیروئیدی ناشی از رادیوتراپی به سروگردن، 7 مورد هیپوتیروئیدی ناشی از تیروئیدكتومی و 6 مورد هیپوتیروئیدی بعد از زایمان وجود داشت. علل رادیوتراپی به سروگردن لنفوم، كانسرمری، بدخیمی‎های حلق و حنجره و بدخیمی تیروئید بودند. در بررسی علل ثانویه هیپوتیروئیدی، 17 مـورد پان هیپوپیتویتاریسم با علـت ناشناخته، 4 مورد پان هیپوپیتویتاریسم بدنبال جراحی آدنوم هیپوفیز، 2 مورد میكرو آدنوم هیپوفیز، 2 مورد سندرم شیهان، 1 مورد كرانیوفازنژیوها و یك مورد مننژیوما وجود داشت.
علل هیپوتیروئیدی اولیه: در بررسی علل هیپوتیروئیدیسم اولیه، تعداد و درصد افراد مبتلا دریك تحقیق بدست آمد. از نظر شیوع جنسی هیپوتیروئیدی اولیه 226 نفر (8/90 %) مونث و 23 نفر (2/9 %) مذكر بودند. میانگین سنی بیمارن بصورت 68/35 با انحراف معیار 38/15 محاسبه شد. 193 نفر (5/77 %) از بیماران متأهل و 56 نفر (5/22 %) مجرد بودند. 192 نفر (1/77 %) از مراجعه كنندگان از تبریز و 57 نفر (9/22 %) از شهرهای اطراف تبریز بودند. FH به علت كامل نبودن پرونده‏‎ها قابل بررسی نبود. از كل بیماران با هیپوتیروئیدی اولیه 62 نفر (9/24%) جز موارد شناخته شدة هیپوتیروئیدی و تحت درمان با لووتیروكسین بودند. 75 مورد (12/30 %) از بیماران بزرگی قابل لمس و قابل مشاهدة تیروئید داشتند.
هیپوتیروئیدیسم ثانویه: در بررسی علل هیپوتیروئیدیسم ثانویه، تعداد و درصد افراد مبتلا نیز طی یك تحقیق نتایجی بدست آمد .از نظر شیوع جنسی هیپوتیروئیدی ثانویه، 23نفر (2/85 %) مونث و 4 نفر (8/14%) مذكر بودند. میانگین سنی بیماران 9/42 با انحراف معیار 48/19 محاسبه شد.20 نفر (1/74 %) از بیماران متأهل و 7 نفر (9/25%) مجرد بودند. 19 نفر از مراجعه‏‎كنندگان (4/70%) از تبریز و 8 نفر (6/29%) از شهرهای اطراف تبریز بودند. 10 نفر از بیماران به علت پان هیپوپیتویتاریسم و 2 نفر به علت سندرم شیهان تحت درمان با LT4 و پردنیزولون بودند و 1 مورد به علت كرانیوفارنژیوما تحت درمان بالووتیروكسین، پردنیزولون و تستوسترون بود. 2 نفر از بیماران (4/7 %) بزرگی قابل مشاهده و قابل لمس تیروئید داشتند.
هیپوتیروئیدیسم ساب كلنیكال://26 مورد از بیماران به هیپوتیروئیدی ساب كلنیكال مبتلا بودند كه جنسیت همگی آن‎ها مونث بود. میانگین سنی بیماران با هیپوتیروئیدیسم ساب كلینكال 44/36 با انحراف معیار 08/16 محاسبه شد. 3 نفر (53/11%) از بیماران مجرد و 23 نفر (47/88%) متأهل بودند. 24 نفر (31/92%) از بیماران از تبریز و 2 نفر (69/7%) از شهرهای اطراف تبریز بودند. هیچكدام از بیماران گواتر نداشتند.
یافته‎های آزمایشگاهی: ///در بررسی‎های انجام شده در پرونده‎های بیماران، هیپوتیروئیدیسم اولیه بر پایة یافته‎های آزمایشگاهی TSH بالا و T3,T4 پایین تشخیص گذاری شده و در هیپوتیروئیدیسم ثانویه TSH ، T3 , T4 پایین و در هیپوتیروئیدیسم ساب كلینكال TSH بالا و T3 , T4 نرمال به عنوان معیار قرار گرفته است. در بیمارن با هیپوتیروئیدی اولیه، حداقل و حداكثر غلظت سرمی TSH 8/4 و 161 بود كه میانگین آن بصورت 69/31 8/42 محاسبه شده است. حداقل و حداكثر غلظت سرمی T4 01/0 و 116 بود كه میانگین آن بصورت 13/23 06/11 محاسبه شده است. حداقل و حداكثر غلظت سرمی T3 01/0 و 184 بود كه میانگین آن بصورت 08/55 38/67 محاسبه شده است و حداقل و حداكثر درصد T3 RU 5/0 و 39 درصد بود كه میانگین آن بصورت 81/4 99/24 محاسبه شده است.
در بیماران با هیپوتیروئیدی ثانویه، حداقل و حداكثر غلظت سرمی TSH 1/0 و 10 میانگین آن بصورت 09/3 13/3، حداقل و حداكثر غلظت سرمی T4 5/0 و40 و میانگین آن بصورت 27/66 33/6، حداقل و حداكثر غلظت سرمی T3 3/0 و 160 و میانگین آن بصورت 53/46 03/39 و حداقل و حداكثر درصدT3 RU 20 و 44 درصد و میانگین آن بصورت 09/6 3/27محاسبه شده است.
در بیماران با هیپوتیروئیدی ساب كلینكال حداقل و حداكثر غلظت سرمی TSH 5 و 10 و میانگین آن بصورت 55/1 76/6، حداقل و حداكثر غلظت سرمی T4 5 و 9/9 و میانگین آن بصورت 96/4 77/7 و حداقل و حداكثر غلظت سرمی T3 3/1 و 180 و میانگین آن بصورت 93/46 62/119 و حداقل و حداكثر درصد T3 RU 6/23 و 6/33 درصد و میانگین آن بصورت 4 17/28 محاسبه شد.
بحث و نتیجه‏گیری: /// در بررسی‎های انجام شده بر روی پرونده‎های بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی كه از سال 1376 تا 1382 به كلینیك غدد و متابولیسم بیمارستان سینا تبریز مراجعه كرده بودند، تعداد كل پرونده‎هائی كه حاوی اطلاعات كافی بودند 302 پرونده بود. در 302 پرونده مورد بررسی قرار گرفته 275 نفر (05/91%) مونث و 27 نفر (95/8%) مذكر بودند كه زنان 18/10 برابر مردان را در ابتلا به هیپوتیروئیدی تشكیل می‎دهند. ابتلا زنان به هیپوتیروئیدی در تمامی رفرانس‎ها بیشتر از مردان ذكر شده است ولی نسبت ابتلا در جمعیتهای مختلف متفاوتند، چنانچه میزان بروز هیپوتیروئیدی بنا به مطالعه‎ای كه در امریكائی‎های افریقائی بعمل آمده، نشان دهنده ابتلا زنان 2 برابر مردان می‎باشد (سال 1997) .. در این بررسی، تعداد 249 نفر (5/82%) هیپوتیروئیدیسم اولیه، 27 نفر (9/8%) هیپوتیروئیدیسم ثانویه و 26 نفر (6/8%) هیپوتیرویدی ساب كلنیكال داشتند. بنا بر مقاله‎ای از بررسی دانشگاه Maryland Medicine در سال 1995، میزان بروز هیپوتیروئیدی اولیه بطور كلی یك مورد در هر 5000-3600 نفر ذكر شده است. این میزان در نقاط مختلف جهان تغئیر می‏‎كند بطوریكه در كشورهای غربی (آمریكائی‎های بومی) میزان بروز یك مورد در هر 4200 نفر، در آمریكائی‏‎های افریقائی یك مورد در هر 32000 نفر و در اسپانیا 1 مورد در هر 2000 نفر دكر شده است. در مطالعاتی هم كه هیپوتیروئیدی را در افراد كمتر از 22 سال بررسی كرده بود، میزان بروز هیپوتیروئیدی اولیه 135/0 درصد بیان شده است. هیپوتیروئیدیسم ثانویه در امریكا، 10-5 نفر از هر 1000 نفر مبتلا به هیپوتیروئیدی را تشكیل می‎دهد كه این میزان در افراد بالای 65 سال به 10-6 % در زنان و 3-2% در مردان می‎رسد. در مقاله‎ای از (1991) ROSS میزان بروز هیپوتیروئیدی ساب كلنیكال در زنان پیر 16% بیان شده است. در بررسی علل هیپوتیروئیدی اولیه، شایعترین علت، تیروئیدیت‎ هاشیموتو بود كه به تعداد 206 نفر وجود داشت. علل دیگر به ترتیب شیوع، هیپوتیروئیدی به دنبال درمان گریوز با I131 (13 مورد)، هیپوتیروئیدی مادرزادی (10مورد)، هیپوتیروئیدی ناشی از رادیــوتراپی به سروگردن (7 مورد)، هیپوتیروئیدی به دنبال تیروئیدكتومی (7 مورد) و هیپوتیروئیدی بعد از زایمان (6 مورد) بودند. در مقاله (1998) Wartofsky 95% علل هیپوتیروئیدی اولیه بیماریهای التهابی تیروئید (هاشیموتو، بعد از زایمان، Subacute )، I131، جراحی و آتروفی ایدیوپاتیك تیروئید ذكر شده است. در حالیكه در امریكا شایعترین علل هیپوتیروئیدی اولیه، به ترتیب،كمبود ید، تیروئیدیت‎ هاشیموتو، ساب توتال تیروئید كتومی، I131، رادیوتراپی و لیتیم ذكر شده است. در بین علتهای هیپوتیروئیدی اولیه، در این بررسی، هیپوتیروئیدی مادرزادی 4% كل علتها را تشكیل می‎دهد. با توجه به اینكه بروز هیپوتیروئیدی مادرزادی 1 مورد در هر 4000 –3000 نفر می‎باشند، 06/0-04/0 درصد علت كل هیپوتیروئیدی‎های اولیه را تشكیل می‎دهد. در مطالعاتی كه در هلند به عمل آمده، میزان بروز هیپوتیروئیدی مادرزادی 1 مورد از هر 3400 نفر، در اسكاتلند یك مورد از هر 4350 نفر گزارش شده كه از این میان 2% هیپوتیروئیدی‎ها گذرا بوده و 5% هم به علت نارس بودن نوزادان بوده كه حالت گذرا داشته است. در ایران طبق مطالعة دكتر عزیزی میزان بروز هیپوتیروئیدی مادرزادی یك مورد از هر 900 نوزاد به دنیا آمده می‎باشد. در بین هیپوتیروئیدی‎های مادرزادی، میزان بروز هیپوتیروئیدی مادرزادی ثانویه در اسكاتلند یك مورد در هر 25000 نفر گزارش شده است. میانگین سنی بیماران با هیپوتیروئیدی اولیه 38/15 68/35 محاسبه شد. در Whickman Survay and other Studies میزان بروز هیپوتیروئیدی در زنان پیر بیشتر از زنان كمتر از 40 سال ذكر شده است، در حالیكه با مطالعه‎ای كه در افراد كمتر از 22 سال انجام شده میزان بروز هیپوتیروئیدی در افراد بین 18-11 سال 113/0 ذكر شده است و متذكر این نكته بوده كه افزایش تیروئیدیت اتوایمیون، مشابه بروز دیابت تیپ I می‎باشد كه نشان دهندة افزایش اتوایمیونیتی در افراد جوان است. در بررسی علل هیپوتیروئیدی ثانویه، شایعترین علت پان هیپوپیتویتاریسم به تعداد 21 مورد بود ( كه 17 مورد با علت ناشناخته و 4 مورد بدنبال جراحی آدنوم هیپوفیزبود)، 2 مورد آدنوم هیپوفیز، 2مورد سندرم شیهان، 1 مورد كرانیوفارنژیوما و1 مورد مننژیوما بود. شایعترین علت هیپوتیروئیدی ثانویه را در امریكا تومورها و التهاب (هموكروماتوز) تشكیل می‎دهند. ریسك فاكتورهای بروز هیپوتیروئیدی ثانویه، بالای 50 سال بودن، زن بودن، داشتن سابقه عدم كاركرد هیپوفیز یا هیپوتالاموس ذكر شده است. میانگین سنی بیماران با هیپوتیروئیدی ثانویه 48/19 09/42 محاسبه شد.
در مطالعه انجام شده در امریكا هم میانگین وقوع هیپوتیروئیدی ثانویه، در سن 40 سال به بالا ذكر شده است.در این مطالعه، در بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی ثانویه، 23 نفر مونث (2/85%) 4 نفر مذكر (8/14%) وجود دارد كه زنان 75/5 برابر مردان را تشكیل می‎دهند كه در امریكا هم نسبت ابتلا زن به مرد، به هیپوتیروئیدی ثانویه 10-5 به 1 ذكر شده است. در بررسی یافته‎های آزمایشگاهی بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی اولیه، میانگین غلظت سرمی TSH 69/31 86/42 ، میانگین غلظت سرمی T4 13/23 06/11، میانگین غلظت سرمی T3 08/55 38/67 و میانگین درصد T3 RU81/4 99/24 درصد محاسبه شد. در بررسی یافته‎های آزمایشگاهی بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی ثانویه، میانگین غلظت سرمیTSH 09/3 13/3،میانگین غلظت سرمیT4 14/8 33/6، میانگین غلظت سرمی T3 53/46 03/39 و میانگین درصد T3 RU 09/6 3/27 درصد محاسبه شد. در بررسی یافته‎های آزمایشگاهی بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی ساب كلنیكال میانگین غلظت سرمی TSH 55/1 76/6، میانگین غلظت سرمی T4 96/4 77/7، میانگین غلظت سرمی T3 93/46 62/119 و میـانگین درصـد T3 RU 4 17/28 درصد محاسبه شد. در بیماران با هیپوتیروئیدی اولیه 5/77 % (193 نفر) متأهل و 5/22% (56 نفر) مجرد بودند. در مورد هیپوتیروئیدی ثانویه 1/74% متأهل (20 نفر) و 9/25% (7 نفر) مجرد بودند. از لحاظ منطقه جغرافیائی، در مورد هیپوتیروئیدی اولیه 1/77% (192 نفر) از مراجعه كنندگان از تبریز و 9/22% (57 نفر) از شهــرهای اطراف تبریز بودند و در مورد هیپــوتیروئیدی ثانویه (4/70%) 19 نفر از تبریز و (6/29%) 8 نفر از شهرهای اطراف تبریز بودند. شهرهای شمالی و شمال غربی آذربایجان از جمله مرند، آذرشهر و سلماس بیشترین میزان بروز هیپوتیروئیدی را داشتند. از لحاظ داشـتن گواتر، 12/30% (75 مــورد) بیماران با هیــپوتیــروئیدی اولیه و 4/7% (2 مورد) بیمارن با هیپوتیروئیدی ثانویه گواتر داشتند. از لحاظ تاریخچه مصرف دارو، در بیماران با هیپوتیروئیدی اولیه، 62 نفر از بیماران جزء موارد شناخته شدة هیپوتیروئیدی و تحت درمان با لووتیروكسین بودند. در بیماران با هیپوتیروئیدی ثانویه، 10 نفر از بیماران به علت پان هیپوپیتویتاریسم، 2 نفر به علت سندرم شیهان تحت درمان با لووتیروكسین و پردنیزولون بودند و 1 مورد به علت كرانیوفارنژیوها تحت درمان بالووتیروكسین، پردنیزولون و تستوسترون بود. FH به علت كامل نبودن پرونده‎ها، قابل بررسی نبود.

يکشنبه 23/3/1389 - 17:7
بیماری ها

بررسی بیماری گریوز:

غده تیروئید دو هورمون مرتبط به هم تولید می کند که تیروکسین (T4) و تری یدو تیرونین (T3) نام دارند. این هورمونها نقش بسیار مهمی در تمایز سلولها در طی مراحل تکاملی بدن بازی می کنند و همچنین به حفظ هومئوستاز ترموژنیک و متابولیک در بدن افراد بالغ کمک می نمایند. هورمونهای تیروئیدی از طریق گیرنده های هورمونی واقع در هسته سلولها موجب تنظیم نحوه بیان ژنها می شوند. اختلالات غده تیروئید عمدتاً ناشی از روندهای خود ایمنی است که یا سبب تحریک تیروئید و تولید بیش از حد هورمونهای تیروئید می شوند (تیروتوکسیکوز) و یا با تخریب ساختمان غده تیروئید منجر به کاهش تولید هورمونهای آن می گردند (هیپوتیروئیدی) علاوه بر اینها، روندهای نئوپلاستیک غده تیروئید می توانند سبب بروز ندولهای خوش خیم و انواع گوناگونی از کانسرهای تیروئید شوند.
مواد و روش بررسی ://این مطالعه به صورت گذشته نگر در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه بیماری های غدد و متابولیسم در مرکز آموزشی – درمانی بیمارستان سینا انجام گرفته است.در این مطالعه ابتدا پرونده های کلیه بیمارانی که بنابه علائم بالینی و یافته های آزمایشگاهی بیماری گریوز (شایعترین علت هیپرتیروئیدی) تشخیص داده شده اند مرور گردید، و از بین آنها به تعداد صد بیمار که معیار کافی برای تشخیص بیماری گریوز داشتند، مشخص شد. برای جمع آوری اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی بیماران گریوز فرمی تهیه شد و کلیه یافته ها برای هر بیمار به صورت مجزا استخراج و در آن فرم ثبت شد. سپس اطلاعات مربوط به علائم بالینی، یافته های آزمایشگاهی، سن، جنس، نوع درمان داده شده و جواب به درمان گرفته شده، میزان عود و ... بررسی و داده های حاصل با استفاده از برنامه آماری SPSS تحت آنالیز قرار گرفت.
در این مطالعه انواع درمانهای گریوز، علائم بالینی، تشخیص بیماری، اختلالات غلظت T3، T4، TSH و T3RU با محاسبه درصد فراوانی گریوز در دو جنس مذکر و مؤنث و نیز حدود سنی بیماران مشخص شده که هر کدام از آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.همچنین در مطالعه حاضر، داروهای متداول ضد تیروئیدی و درصد پاسخ به این داروها و همچنین درصد افرادی که I131 دریافت نموده اند و پاسخ به آن مورد ارزیابی قرار گرفت و زمان مورد نیاز جهت یوتیروئید شدن و درصد عود با داروهای ضد تیروئیدی و I131، از جمله اهداف این بررسی بود. یوتیروئید شدن بیمار نیز بر پایه از بین رفتن علائم بالینی و نرمال شدن یافته های آزمایشگاهی قرار گرفته است.در بررسی انجام شده در مورد بیماران مبتلا به گریوز مراجعه کننده به درمانگاه غدد و متبولیسم بیمارستان سینا از تعداد کل بیماران پذیرفته شده، صد پرونده حاوی اطلاعات کامل جدا شد که از این تعداد بیمار، 27% مذکر و 73% مؤنث بودند. میانگین سنی بیماران 44/36 با انحراف معیار 34/16 محاسبه شد که به تفکیک در افراد مذکر 92/40 با انحراف معیار 82/20 و در افراد مؤنث 78/34 با انحراف معیار 56/14 سال بودند. محدوده سنی افراد بین 7 تا 77 سال بود.73 نفر از بیماران متاهل و 27 نفر مجرد بودند.71% از مراجعه کنندگان از اهالی تبریز و 29% از شهرهای اطراف تبریز بودند.365 بیماران نیز بزرگی قابل لمس و قابل مشاهده تیروئید داشتند.هیچ یک از موارد سابقه عمل جراحی تیروئید را نداشتند و تنها به یک مورد پیشنهاد تیروئیدکتومی داده شده بود. از لحاظ آزمایشگاهی، تشخیص بیماری گریوز بر پایه کاهش TSH و افزایش T3 و T4 سرم در میان بیماران بوده است. در بیماران گریوز، حداقل و حداکثر غلظت سرمی TSH 01/0 و 6/2 بود که میانگین آن به صورت 1/0 محاسبه شده است..... حداقل و حداکثر T3RU 23 و 63 درصد بود که میانگین آن به صورت 5/1 ± 41 محاسبه شده است. همه بیماران مورد آزمایش قرارگرفته به مدت 4 ± 20 ماه تحت درمان با متی مازول قرار گرفتند که دوز شروع کننده mg 10 ± 20 و دوز نگهدارنده mg 5/2 ± 5/7، بعد از یوتیروئید شدن بود. معیار یوتیروئید شدن، بهبود علائم بالینی و طبیعی شدن T4 و T3 در نظر گرفته شد. مدت زمان یوتیروئید شدن نیز به طور متوسط 10 ± 30 روز بود. پس از اینکه به طور متوسط بیماران حدود 4 سال (بین 2 تا 6 سال) پیگیری شدند نتایجی باارزش بدست آمد. در بین بیمارانی که بصورت بلند مدت پیگیری شدند، حدود 4/60% افراد دچار عود شدند و حدود 6/39% بیماریشان پسرفت کرد.
در میان افراد مذکر 9/71% دچار عود شدند و در حدود 1/29% از بیماران بیماری پسرفت پیدا کرد.در میان افراد مؤنث 3/64% دچار عود شدند و حدود 7/35%، بیماری پسرفت کرد.در بین بیماران از تیروئیدکتومی به عنوان خط اول درمان حتی پس از عود بیماری استفاده نشده است. فقط به یک نفر از بیماران توصیه به تیروئیدکتومی ساب توتال گردیده است.حدود 20 نفر از بیماران به دنبال شکست داروئی تحت یدتراپی با I131 قرار گرفتند. متوسط شروع ید با دوز mic 6 ± 14 بود.16 نفر با اولین پالس به درمان جواب مثبت دادند، سه نفر با دو پالس و یک نفر با سه پالس به درمان پاسخ دادند.از میان 20 نفر بیماری که تحت یدتراپی قرار گرفتند، حدود 5 نفر دچار هیپوتیروئیدی شدند.
بحث و نتیجه گیری//در بررسی های انجام شده بر روی پرونده های بیماران مبتلا به گریوز تعداد صد پرونده کامل و حاوی اطلاعات کافی در درمانگاه غدد و متابولیسم بیمارستان سینا جدا شد که از این تعداد، 27 نفر مذکر و 73 نفر مؤنث بودند که زنان 7/2 برابر مردان را تشکیل می دادند. ابتلای افراد مؤنث به گریوز در تمامی منابع بیشتر از افراد مذکر ذکر شده است، ولی نسبت ابتلا در جمعیتهای مختلف متفاوتند، در هاریسون شیوع گریوز در مردان زنان ذکر شده است.میانگین سنی بیماران گریوز 34/16 ± 44/36 محاسبه شد. در منابع مختلف میزان بروز گریوز بیشتر در افراد 50 – 30 ساله گزارش شده است، گرچه در افراد پیر نیز اتفاق می افتد. بنا به بررسی انجام شده 17 نفر از بیماران بالای 50 سال داشتند و 17 نفر از مبتلایان زیر 20 سال بودند.تحقیقات در ایران نشان داده است که نسبت ابتلای بیماران مؤنث به مذکر با افزایش سن کاهش می یابد (دکتر فریدون عزیزی). این اختلال به ندرت قبل از سن بلوغ شروع می شود. 73% بیماران متأهل و 29% مجرد بودند که تعداد افراد متأهل بیشتر از مجرد می باشد.از لحاظ منطقه جغرافیائی 71% از مراجعه کنندگان از اهالی تبریز و 29% از اهالی اطراف تبریز بودند. شهرهای شمالی و شمال غرب آذربایجان از جمله مرند و آذر شهر بیشترین میزان شیوع گریوز را داشتند.در بررسی های انجام گرفته در کشور چین دیده شده است با وجود اینکه شیوع بیماری گریوز در مردان کم است، ولی شیوع خانوادگی در بستگان درجه یک آنان نسبت به شیوع خانوادگی در بستگان درجه یک افراد مؤنث، بیشتر است. در این بررسی میزان ارثی بودن گریوز حدود 70% برآورد شده است. در تحقیق ما نیز حدود 36% مراجعین سابقه فامیلی مثبت داشتند که نسبت به 70% رقم کمی است؛ که شاید به علت ناقص بودن اطلاعات پرونده ها در مورد سابقه فامیلی باشد.76 نفر از بیماران بزرگی قابل لمس و قابل مشاهده تیروئید را داشتند.در بیماری گریوز، غده تیروئید معمولاً به صورت منتشر و یکنواخت بزرگ می شود و حجم آن به دو تا سه برابر اندازه طبیعیش می رسد. در منابع مختلف میزان دقیق شیوع گواتر همراه با گریوز ذکر نشده است.از صد بیمار مورد بررسی در بیمارستان سینا اکثراً از درمانهای داروئی به عنوان درمان بیماری گریوز استفاده شده بود. با وجود بالا بودن میزان عود در این روش، به نظر می رسد درمان داروئی یک روش ارجح از نظر پزشکان و بیماران می باشد. در مقایسه با سایر کشورهای میزان استفاده از داروهای آنتی تیروئید در ایران بیشتر شبیه به کشورهای اروپائی است؛ اما در آمریکا میزان استفاده از داروهای آنتی تیروئیدی در سال 1986، 50% بوده که در سال 1987 به 31% کاهش یافته است.میزان استفاده از ید رادیواکتیو بعنوان خط اول درمان در مبتلایان به گریوز در کشورهای اروپائی 22% است که در آمریکا طی سال 1986 در حدود 44% بود و در سال 1987 به 69% افزایش یافته است.در بررسی ما نیز حدود 20% بیماران از ید رادیواکتیو برای درمان گریوز، به صورت درمان پس از عود بیماری به دنبال استفاده از داروهای آنتی تیروئید بهره برده اند.میزان استفاده از درمان جراحی نیز در کشورهای اروپائی در سال 1986 در حد 1% بوده که در همین زمان در آمریکا 6% بیماران با جراحی بهبود یافتند. میزان استفاده از روش جراحی در سال 1987 در آمریکا به صفر رسید.در تبریز نیز در طی بررسی انجام شده در بیمارستان سینا، برای صد بیمار، هیچ پزشکی از جراحی ساب توتال تیروئید به عنوان خط اول درمان استفاده نکرده است و فقط به یک بیمار پیشنهاد جراحی داده شده است که به دنبال عدم پاسخ به درمان پس از استفاده از سایر روشها بوده است.
از صد بیمار تحت درمان با داروهای آنتی تیروئید 4/60% عود داشتیم.از 20 بیمار تحت ید تراپی با ید رادیواکتیو تنها یک مورد دچار عود شد. نتیجه گرفته می شود که میزان عود در استفاده از داروهای آنتی تیروئید بیشتر از سایر روشها است.طبق نتایج بررسی در سایر کشورها نیز میزان عود به دنبال استفاده از کاربی مازول در طی 20 سال پس از توقف درمان بیش از 75% بوده است، در صورتیکه پس از استفاده از ید رادیواکتیو حدود 20% عود دیده شده است و پس از تیروئیدکتومی ساب توتال نیز کمتر از 10% بیماران مبتلا به گریوز دچار عود شده اند.بیماران پس از درمان مدتی در حال پسرفت باقی می مانند و با گذشت زمان دچار عود می شوند بطوریکه پس از گذشت 6 سال از توقف درمان، میزان پسرفت در تحقیقی از کشورهای اروپایی از 100% به 60% کاهش یافته است.در بررسی اخیر ما نیز در طی 4 سال پیگیری بیماران گریوز بعد از درمان حدود 4/60% بیماران عود را تجربه کردند.
برای مقایسه نتایج تحقیقات در مورد درمان درازمدت بیماری گریوز توسط داروهای آنتی تیروئید در کشورهای مختلف مطالعات زیادی انجام گرفته است.به طور مثال: در سال 1980 در انگلستان از 65 بیمار که به مدت یکسال پیگیری شده بودند، 83% عود وجود داشت و در سال 1986 در همین کشور از بین 433 بیمار که 10 سال پیگیری شدند، 61% عود دیده شد. در همین سال در هنگ کنگ از 51 بیمار گریوز که 2/2 سال پیگیری شدند 52% عود کردند.در سال 1983 در فرانسه از میان 72 بیمار گریوز که به مدت 5/1 سال پیگیری شدند، 49% عود کردند. به همین ترتیب در ژاپن نیز طی سال 1966 از 47 بیمار گریوز که 2 سال پیگیری شدند 49% عود کردند.در تحقیقی از ایرلند در سال 1980 از بین 272 مورد بیمار مبتلا به گریوز که 5 سال پیگیری شدند، 56% دچار عود شدند، همین بیماران با پیگیری 10 ساله میزان عودشان به 62% رسید. در ایران نیز طی سال 1990 از 80 بیمار پیگیری شده به مدت 4 سال، 50% عود دیده شده است، که طبق تحقیقات اخیر در ایران از 546 بیمار که طی 6/4 سال پیگیری شدند عود به 9/63% رسیده است که این آمار بسیار نزدیک به آماری است که در تحقیق ما در بیمارستان سینا بدست آمده است (4/60%).بررسی های انجام شده توسط دکتر عزیزی در ایران در سالهای گذشته نشان داده است که سن بیماران و غلظت هورمونهای تیروئید و نیز عود پرکاری تیروئید در سالهای اخیر در ایران افزایش یافته است و این بیانگر این فرضیه است که افزایش دریافت ید در طی سالهای اخیر ممکن است سبب بالا رفتن عود هیپرتیروئیدی شود.بررسی انجام شده در بیمارستان سینای تبریز نیز میزان عود در مبتلایان به گریوز را نسبت به سالهای گذشته بیشتر نشان داد.طبق نتایج بدست آمده، درصد کمتری از افراد مذکر نسبت به افراد مونث در پایان دوره درمان در Remission قرار داشتند که این مسئله با تحقیقات آقای دکتر عزیزی در ایران همخوانی دارد. با تاکید بر این مورد که با افزایش سن میزان عود در بیماران مؤنث به مذکر کاهش می یابد.با توجه به آزمایشات بیماران، ارتباط معنی دار معکوس بین مقدار T4 اولیه با فاصله زمانی عود بیماری بعد از قطع درمان وجود دارد. همچنین بیمارانیکه در انتهای درمان، T3 بالاتری داشتند، مدت کوتاهتری یوتیروئید باقی ماندند.به طور کلی عوامل موثر در میزان عود بیماری گریوز شامل فاکتورهائی مانند T3 سرم، اندازه گواتر، جنس مذکر، استفاده از رژیم غذایی غنی از ید می باشند

يکشنبه 23/3/1389 - 17:5
بیماری ها

افسردگی در نوجوانان:

افسردگی در نوجوانان علل و روش های درمانی آن
محقق : خانم مهندس ناهید رضوی : كارشناس مهندسی زراعت و اصلاح نباتات
مقدمه
افسردگی شایع ترین اختلال خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است به بیان ساده تر افسردگی یك واكنش روانی – زیستی در برابر فشارها و استرس های زندگی است. چنین حالت واكنشی و اختلال خلقی محدود به زمان و مكان خاصی نیست و می تواند در هر زمان و هر مكان و برای هر شخصی در هر موقعیتی كه باشد پدید آید در واقع خلق آدمی حاصل مجموعه ای از واكنش های عاطفی در یك موقعیت خاص و زمان معین است به سخن دیگر خلق یك زمینه عاطفی زیربنایی است كه آكنده از گرایش های هیجانی و غریزی بوده به حالت های روانی احساسی انسان طعم خوشایند یا نا خوشایند می دهد و در بین قطب لذت و درد در نوسان است . یك تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق می تواند به صورت اندوه و غم زدگی مشخص گردد اگر شدت یا مدت زمان اندوه از حد متعارف تجاوز كند یا در یك شرایط خاص به صورت یك اختلال قابل توجه و بیمار گونه ظاهر شود می تواند به یك خلق افسرده تبدیل گردد.
مسئله
در بررسی علل افسردگی محققان مختلف به عوامل ژنتیكی خانوادگی و محیطی روانی و اجتماعی توجه داشتند بروز افسردگی را ناشی از صرف یك علت یا دلیل مشخص نیست لذا در بررسی علل و سبب افسردگی در قشرهای مختلف مردم عوامل زیر را می توان مورد توجه قرار گیرد.
الف : عوامل ژنتیكی : برخی از ومطالعات انجام شده حاكی از آن است كه اختلالات خلقی وجود دارد به عبارت دیگر بعضی از خانواده ها از نظر ژنتیكی بیش از دیگران مستعد داشتن فرزندان افسرده می باشند. در هر حال با این كه در اختلالات خلقی و افسردگی شواهدی مبنی بر دخالت عوامل ژنتیكی وجود دارد مع هذا اظهار نظر قطعی و محكم در این ارتباط مستلزم مطالعات بیش تر است چرا كه در غالب موارد فرزندان والدین افسرده هیچ گونه نشانی از افسردگی ندارند.
ب: عوامل زیستی و نارسایی در سیستم عصبی : به نظر می رسد برخی عوامل زیستی در پدیده ای افسردگی نقش داشته باشند. بعضی از نارسایی های شیمیایی بدن و اختلال در واكنش های بعضی از غدد می تواند زمینه های بروز افسردگی را فراهم آورد . بدیهی است در درمان آن دسته از افراد كه از افسردگی با منشاء شیمیایی رنج می برند نیاز به داروهای مناسب امری لازم و ضروری خواهد بود نارسایی های حیات دوران جنینی نیز می تواند زمینه ها و استعداد ابتلای فرد به افسردگی را در پی داشته باشد هم چنین به گونه نابهنجاری كاركردی در سلول های قشر مغز كه حساسیت پذیری فوق العاده را ایجاد می كند می تواند زمینه ابتلا به افسردگی را فراهم سازد.
جمع آوری اطلاعات
افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگیهای زیستی عاطفی و روانی است.همان طوری كه اشاره شد به رغم اینكه افسردگی نوعی واكنش در مقابل استرس ها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است خود افسردكی نیز یك نوع استرس و فشار ثانویه است كه به فرد تحمیل می گردد. استرس كه شخص بالاجبار به آن واكنش نشان می دهد متدوال ترین واكنش های نسبت به اختلال افسردگی یدیدای نگرانی و اضطراب است. در واقع اضطراب هم می تواند از جمله عوامل ایجاد كننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن. اضطراب به بیان ساده یك حالت دلواپسی، دل شوره ناامنی و ناراحتی است. اضطراب عموماً با علائم جسمانی مانند تپ قلب عرق كردن اختلال در ریتم تنفسی سرگیجه و ضعف همراه است.در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یك پدیده روان شناختی مهم با توجه به این كه هر كسی شیوه ای خاص در مقابل آن واكنش نشان می دهد بسیار دشوار است راههای دیگر شناخت افسردگی درمان دانش آموزان انجام تستهای روان شناختی ماند تب افسردگی مكرر و امثال آن است.و همچنین مشاهده چهره فرد مانند نگاهی رو به پایین یا حركات كند و امثالهم. علاوه بر آن مصاحبه با فرد مبتلا مشخص شدن نوع علائم و یا رنگ مورد علاقه مثلا در سوال از آنها رنگ مورد علاقه آنها خاكستری یا رنگهای تیره می باشد.با علائم ظاهری كه خانواده فرد اظهار می دارد پرخوابی یا كم خوابی یا بیداری ناگهانی در سحرگاه همچنین با بالارفتن نوعی از انتقال دهنده ها مثل سروتولین یا انجام نوار مغز و همچنین صحبت با مربیان و دانش آموزان
نا توانی در تمركز ذهن
كاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات
ناكامی های تحصیلی
نگرش ها و بازبرخورهای منفی و بازدارنده
پدیدآیی نگرش ها و بازخوردهای منفی و بازدارنده نسبت به پدیده های مختلف بویژه فعالیت های پویایی زندگی
خود پنداری منفی و احساس نا امیدی
از دست دادن توان مثبت اندیشی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگی های افراد افسرده است.
افكار تكرار شونده در زمینه مرگ یا خودكشی
مشغولیت با افكار مخرب و تحمیلی و تكرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآذاری و خودكشی از دیگر علائم افسردگی می تواند باشد
از دست دادن قدرت تصمیم گیری
تردید مكرر و نداشتن قدرت تصمیم گیری در زمینه فعالیت های مؤثرو پویایی زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری
عوامل خانوادگی و محیطی
درگیریهای خانوادگی ستیز مستمر والدین و نزدیكان وقایع ناخوشایند محرومیت آفرینی و دیگر شرایط استرس زای خانوادگی و محیطی می تواند زمینه های افسردگی را پدید آورده آن را تشدید نماید.
عوامل روانی پویایی
وجود برخی از ویژگیهای روان شناختی در دوران كودكی و اوایل نوجوانی احساس وابستگی فوق العاده به غیره، شخصیت انفعالی و احساس خود ارزشندی بسیار ضعیف احساس اعتراض و خصمانة درونی شده آرمان گرایی فوق العاده می تواند زمینه های بروز افسردگی را پدید آورد.
انتخاب یك راه موقتی
با توجه به اینكه زمینه های ابتلای به افسردگی نقش در بیوشیمی بدن و نارسایی در تركیبات شیمیایی سیستم عصبی است ، مصرف برخی از داروها ضد افسردگی را برای كمك به بهبود وضعیت زیستی- روانی افراد افسرده موثر واقع شود، لیكن در توصیه مكرر داروهای ضد افسردگی برای نوجوانان افسرده می بایست كاملاً محتاطانه عمل نمود در هر دارو درمانی به تنهایی نمی تواند وضعیت روانی و زیستی فرد افسرده را به گونه ای كه باید شایسته است در جهت مطلوب تغییر دهد مگر آنكه با روش های درمانی دیگر از جمله رفتار درمانی و شناخت درمانی همراه گردد.
اجرای عمل انتخاب شده
بازسازی دیدگاه منفی به مثبت فرد نسبت به خود نگرشی منفی مراجع نسبت به خود ممكن است از موضوعاتی چون احساس مقصر دانستن خود، احساس خجالت، خشم و توقعات بیش ازحد و غیر واقعی از خود سرچشمه بگیرد این زمینه را می توان در خلال محبت ها و جملات مراجع در طول جلسات درمانی پیدا كرد احساس مقصر دانستن خود از این جا سرچشمه می گیرد كه فرد احساس می كند مسئولیت همه شكست ها به عهده اوست و او هیچ نقشی در اتفاقاتی كه برایش رخ می دهد، ندارد به عنوان مثال دختر مورد بحث ممكن است بگوید : من لایق خوشحال بودن نیستم زیرا اساساً آدم خوبی نیستم . من هم مانند پدرم فردی تنبل و بی ارزشم كه نتوانست برای خودش شغلی پیدا كند و… گاهی مفهوم منفی ای كه فرد نسبت به افراد مهم زندگی اش ناشی می شود احساس مقصر دانستن خود گاهی نیز از این موضوع می شود كه مراجع برای دیگران آرزوی بدبخت شدن می كند. پدرمهر گاه مواد مخدر و مشروبات الكلی مصرف می كند به ما صدمه می زند به همین علت من آرزو می كنم كه او بمیرد و اكنون مداخله درمانی 1 – بازسازی شناختی گمان های غیر طبیعی كه باعث ایجاد احساس مقصر دانستن خود شرمندگی و گناهكار دانستن خود، شرمندگی و گناهكار دانستن خود می كردند با استفاده ازعبارات جملات مثبت به جای آن ها2-آموزش حل مسئله برای كمك به مراجع كه بتواند راه حل های مناسبی برای رفع مشكلا ت خود پیدا كند.
روان درمانی
در كاربرد روش روان درمانگری برای بهبود وضعیت فرد مبتلا به افسردگی عقیده اصلی براین است كه افسردگی در اثر برخی مشكلات در زندگی گذشته فرد و در روابط وی با دیگران پدیدار گشته است. برخی از روان درمانگران بر این باورند كه افسردگی عمدتاً در نیمه وجود غم و اندوه ناهشیاری است كه بر اثر محرومیت های واقعی یا تجلی در حیات روابط بین فردی به وجود آمده است. از این رو در این روش سعی می شود با هشیار نمودن فرد افسرده نسبت به فرایندهای ناهشیار به وی كمك شود تا منبع اصلی غم زدگی و رنج خود را بیابد و به تدریج بر آن غالب گردد در این روش با استفاده از تداعی ازاد و رور رویدادهای گذشته و تفسیر آن تلاش می شود كه علت یا زمینه اصلی افسردگی آشكار گشته، فرد با وقوف كامل بر آن سعی كند با غالب شدن بر وقایع گذشته خود را آزاد نماید. البته كاربرد در این روش در همه جای دنیا فوق العاده محدود است. به دلیل درصد نسبتا بالای افراد مبتلا به افسردگی، طولانی بودن جلسات روان درمانگری و محدودیت افراد متخصص و بالطبع هزینه های فوق العادة آن در اغلب جوامع به خصوص در كشورهای نظیر كشور ما به ندرت از این روش به صورت كامل برای درمان استفاده می شود مگر در برخی از مراكز درمانی دولتی و آن هم به صورت آموزشی و تجربی .
رفتار درمانی
این روش با تحلیل دقیق رفتار فرد مبتلا به افسردگی آغاز می گردد در این روش با بهره گیری از مصابحه بالینی و بعضاً اجرای برخی از آزمون ها و تكمیل پرسش نامه های خاص ، شرایط و عواملی كه زمینه های ابتلای فرد را به افسردگی هموار نموده است تا حدودی مشخص می گردد پس از روشن كردن زمینه افسردگی برنامه جامعی طراحی می گردد تا به تدریج با ایجاد تغییرات مثبت در رفتارهای فرد، خانوادگی و اجتماعی فرد مبتلا وضعیت وی بهبود یافته در جهت مطلوب تغییر كند. چنان چه این روش درمانی به شیوه بالینی و توسط رفتار درمانگران متخصص و مجرب اجرا شود. می تواند در بهبود وضعیت فرد افسرده تاثیر قابل توجهی داشته باشد.
ارزیابی نتایج
باور اصلی در شناخت درمانی این است كه افراد افسرده به طور ناخواسته و ناهشیار از یك سلسله باورهای شناختی نامعقول، منفی و بازدارنده برخوردارند هدف اصلی در شناخت درمانگری ان است كه بارها و نگرش و بازخوردهای تازه مثبت و مولد در وی فراهم گردد. تا با رفتارهای موثر خود در جهت بهبود تغییر نماید. عقاید منفی، تفكرات نادرست و غلط برداشت های نابجا و ناصحیح از وقایع و پدیده های مختلف می تواند زمینه های افسردگی را فراهم نماید .

يکشنبه 23/3/1389 - 16:57
بیماری ها

اعتیاد ، عوامل و راهكار:

اعتیاد : عوامل -- راهكار
محقق : خانم مهندس ناهید رضوی : كارشناس مهندسی زراعت و اصلاح نباتات
كـلام نخـست :كاهش آسیب های ناشی از سوء مصرف مواد مخدر در شرایطی كه افراد توانایی یا علاقه لازم برای ترك را ندارند ، ضروری است . در سالهای اخیر ، برنامه های متمركز توأم با كاهش آسیب های ناشی از سوء مصرف مواد در جهان رو به گسترش بوده و پیش بینی می شود در آینده نزدیك ، جهت گیری اصلی در دنیای سیاستگزاری های كلان در خصوص سوء مصرف مواد را با خود اختصاص می دهد .در دنیای امروز ، میلیاردها دلار برای جلوگیری از تولید ، ورود و توزیع مواد مخدر هزینه می شود كه در بهترین شرایط نیز تأثیری محدود داشته است . عدم موفقیت اقدامات كاهش عرضه در محدود نمودن دسترسی به مواد نیز لزوم طراحی و اجرای برنامه های متنوع كاهش تقاضا را نشان داده است . جامعه بشری پذیرفته است كه مشكل مواد و اعتیاد قابل ریشه كنی نیست و تا انسان هست مصرف مواد ادامه خواهد یافت .صاحب نظران معتقدند برای كاهش آسیب « برنامه ای لازم است كه در جهت كاهش عواقب منفی بهداشتی ، اجتماعی و اقتصادی مصرف مواد ، طرح ریزی شده باشد ، هر چند كه فرد مصرف كننده به مصرف مواد خود ادامه داد . » مهم ترین اهكار كاهش آسیب كه از سوی كارشناسان مطرح و تأكید شده « آموزش » می باشد . در واقع نباید از هیچ كدام از شیوه های دیگر كاهش آسیب بدون آموزش استفاده كرد .آموزش شیوه ای نوین و موفق است كه امكان تغییر رفتارهای آگاهانه را از رفتار مخاطره آمیز به سمت رفتارهای كم خطر تر فراهم می آورد . آموزش همچنین با فراهم كردن ارتباط معتادان با خدمات و تسهیلات بهداشتی و آموزش ، زمینه آشنایی و دسترسی با خدمات درمانی و ترك كامل را فراهم می سازد .امیدواریم در تدوین و تنظیم برنامه های ملی مبارزه با مواد مخدر و كاهش اعتیاد كشور با بهره جویی از تجربیات علمی و عملی سایر كشورها اصولی ترین شیوه ها را انتخاب كرده ، به كنترل بزرگترین معضل اجتماعی كشور پرداخته ، در این راه به توفیقات اساسی و قابل توحهی دست یابیم و بدین ترتیب ، بزرگداشت روزجهانی مبارزه با مواد مخدر را عملی ساخته و گرامی بداریم .
مواد مخدر و فروپاشی جامعه:
انسان از چه زمانی مواد مخدر را شناخته است این سؤال پاسخ دقیقی ندارد ولی مطالعاتی كه بر روی آثار مختلف باقی مانده از پیشینیان صورت گرفته نشان می دهد انسان از دیرباز به خصوصیات چنین موادی آشنا بوده است به نظر می رسد این آشنایی مانند اكثر كشفیات به صورت اتفاقی بوده باشد در نوشته های باستانی به خواص این مواد اشاره شده است . درنقاشی هایی بر روی سنگ ، طرح هایی از گل بوته خشخاش و شقایق وجود دارد . قدیمی ترین این آثار مربوط به 4000 سال پیش و در نواحی روم و مصر باستان است . بابلیان ، سومریان و آشوریان خواص مواد مخدر را می شناخته اند . سابقه مصرف مواد مخدر برای اولین بار در زمینه استفاده های طبی و به عنوان دارو استفاده برای تكسین درد از طریق خوردن یا مالیدن بر روی عضو بوده است . افلاطون در این جهت مطالعاتی داشته و خود راساً خواص شیره گرز خشخاش را آزمایش كرده و جهت مداوای بیماران مورد استفاده قرار داده است .بنابراین كاربرد اصلی و اولیه شیره خشخاش كه قدیمی ترین مواد مخدر است جهت مصارف پزشكی بوده ولی در موارد بسیاری از سوی افراد سرشناس به شكل تفننی هم مصرف می گردید . سران مغول از عصاره خشخاش استفاده می كردند . كشور هندوستان بعد از مصر قدیمی ترین سرزمینی است كه در آن مواد مخدر رایج بود . به همین جهت است كه گفته می شود در حمله مغول ، افیون بوسیله سربازان مفولی به ایران وارد شد . برخی هم آن را تحفه نادرشاه می دانند كه پس از فتح هندوستان به ایران آورده شد ولی چنین نیست چون سال قبل محمدبن زكریای رازی در قرن سوم و ابوعلی سینا در قرن چهارم و پنجم مطالعاتی در خواص تریاك داشته اند و در طب قدیم ایران استفاده از عصاره تریاك متداول بوده است البته استفاده در جهت تفریح به صورت امروزی متداول نبوده و مورد مزمت بوده است . عصر صفوی را می توان عصر ِآغاز مصرف مواد مخدر به صورت گسترده دانست رواج تریاك در این عصر به حدی بود كه شربت تریاك در عطاری ها به فروش می رسید . اوج مصرف مواد مخدر بعد از عصر صفویه به عصر قاجار می رسد مصرف تریاك به صورت امروزی از زمان قاجاریه با حمایت استعمارگران شكل گرفته است و در واقع شكل سیاسی مواد مخدر از این زمان آغاز می گردد . توصیه پزشكان در رواج شایعات مربوط به خواص بی شمار تریاك در زمینه های مختلف باعث رواج بیشتر مصرف و آغاز كشت وسیع خشخاش در نواحی مختلف كشور گردید .
بررسی عوامل خطر اعتیاد :
اعتیاد در لغت به معنای خود را به عادتی نكوهیده وقف كردن است و به عبارتی وابستگی به مواد شامل همه تركیباتی كه باعث تغییر كاركرد مغز به صورت هیجان افسردگی ، رفتار نابهنجار و عصبانیت یا اختلال در قضاوت و شعور می شود .اعتیاد یك حالت روانی و گاهی جسمی ناشی از تأثیر دارو بر روی یك موجود زنده است و با یك كشش مفرط برای مصرف دایمی با دوره های آن داروی مخصوص همراه است در چنینی حالتی فرد دچار یك وابستگی شدید می گردد طوری كه برای یافتن آن مواد به هر نوع اقدام و تلاشی دست می زند و در این راه از ارتكاب جرم هم ابا ندارد . اعتیاد یكی مهمترین معضلات قرن بیستم و یكم بوده بلایی است كه پیروجوان ، فقیر و غنی ، با سواد و بی سواد نمی شناسد و همه را به دام خود می كشاند . افراد معتاد منبع عظیمی از آلودگی های گوناگون و عوارض دیگری كه در نتیجه مصرف مواد مخدر بوجود می آید هزینه های سرسام آوری بر فرد و جامعه تحمیل می كند .رونق بازار سوداگران و سودجویان ، وجود رژیم های دیكتاتوری ، علل سیاسی ، شرایط ویژه اقتصادی ، پیامدهای نامطولب قانون اجتماعی و شغلی تأثیر مخرب مواد مخدر بر جسم و روح زیاد شدن تعداد مصرف كنندگان مواد مخدر و عواملی از این دست یاعث گردیده كه هر روز به طریق مختلف قربانیان بیشتری در دام مخوف اعتیاد گرفتار گردند . استفاده از سیگارهای ماری جوانا آب نباتهای حشیشی و نظایر آن در بین جوانان آغاز داستان غم انگیز اعتیاد است . طی اندك زمانی می توان یك فرد عادی را به هروئین معتاد كرد . هیچ نوجوانی و جوانی برای شروع اعتیاد پولی نمی پردازد نشست و برخاست هرچند كوتاه و تنفنن با افراد و بازاریابانی كه خود معتادند كافی است كه جوانی به سرعت معتاد شود و سرانجام برای بدست آوردن پول لازم جهت تهیه خرید مواد مخدر به سرقت ، خرید و فروش و یافتن مشتریان جدید و انحرافات رفتاری دیگر مجبور گردد .نوجوانی دوره انتقال از دوره كودكی به بزرگسالی و كسب هویت یابی فردی و اجتماعی است در این دوره میل به استقلال ، لذت جویی و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزش های خانواده را زیرسوال می برد و سعی بر ایجاد تحمیل ارزشهای جدید خود دارد مجموعه این عوامل بر حس كنجكاوی در این دوره و نیاز به تحرك ، تنوع ، هیجان فرد را مستعد مصرف مواد مخدر می نماید نوجوانی كه با ارزش ها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده ، مدرسه ، مذهب پیوندی ندارد از عهده انطباق كنترل یا ابراز احساسات دردناك خشم و اضطراب بر نمی آید بیشتر پیش بینی كننده احتمال اعتیاد هستند .
هــویـت :
هویت عبارت است از افتراق و تمیزی كه فرد بین خود و دیگران می گذارد . و هم شامل طرز فكر و عقایدی می شود كه معرف فرد است و هم نحوه ارتباط فرد با دیگران را می رساند . بر اساس نظریه اریكسون اگر هویت شخص نوجوانی در طی زمان و بر اساس تجربیات حاصل از برخورد صحیح اجتماع و خانواده به تدریج ایجاد شود و نوجوان بتواند خود را بسازد و از دیگران جدا سازد تعادل روانی وی تضمین می شود ولی اگر سرخوردگی ، عدم اعتماد جایگزین اعتماد گردد . و بجای تماس با مردم نوجوان گوشه گیر منزوی شود و به جای تحرك به ركود گراید و به جای خودآگاهی و تشكیل هویت مثبت دچار ابهام در نقش خود شود هماهنگی و تعادل روانی نوجوانی به هم می خورد . موضوع بحران هویت هم از نظر فردی و هم از لحاظ اجتماعی قابل بررسی است . در جنبع اجتماعی یكی از پیامدهای آن بزهكاری اجتماعی است و انواع آسیب های اجتماعی را می توان نام برد .یكی از مشخصات فرد معتاد این است كه نمی تواند بین دنیای درونی خویش و ساخت اجتماعی تطابق ایجاد كند و می توان گفت در بحران هویت چون علاقمندی من از بین می رود و می تواند زمینه ای برای اعتیاد باشد در بحران هویت نوجوان شدیداً دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است به طوری كه نمی تواند جنبه های مختلف خویش را در یك خویش قابل قبول و هماهنك سازمان دهد و به هنگام بحران هویت نوجوان دچار عواملی چون اهداف بلند مدت ، انتخاب شغل ، الگوهای رفاقت می گردد .
مهمترین عوامل خطر بحران هویت و انسان در توانمندی من :
1ـ پاداش منفی : اگر پاداش منفی باشد ممكن است فرد با مصرف اولین بار حالش به هم بخورد . و دیگر به فكر مصرف مجدد نباشد و هیچ وقت به دنبال آن ماده مخدر نرود ولی متأسفانه درصد اینگونه افراد با این خصوصیات خیلی كم است .
2ـ كنجكاوی : عده ای در مجالس دوستانه و یا مجالس میهمانی مواد مخدر مصرف می كنند غافل از اینكه این كار آنها حس كنجكاوی دیگران را تحریك می كند و تصمیم به تجربه می گیرند متأسفانه پاداش اولین مصرف در اغلب مردم مثبت است و همین كنجكاوی كم كم آنها را به مصرف مواد مخدر معتاد می كند .
3ـ طمع : چون پس از مصرف دارو احساس لذت و شعف و حالتهای شادی بخش به فرد دست می دهد كه در موقع عادی برایش پیش نمی شاید بنابراین وی سعی می كند هر طور كه شده روز دیگیر نیز برای كسب چنین حالتی خود را به مواد مخدر برساند و پس از چندبار مصرف كردن شخص معتاد می شود .
4ـ مسائل و مشكلات روانی و فردی : برخی افراد فكر می كنند كه با مصرف مواد مخدر گرفتاری های فردی آنها به دست فراموشی سپرده می شود زیرا دارو اثر تخریبی دارد و تا مدتی آنها را نسبت به مسائل و مشكلات بی تفاوت می كند و همین فرار از مشكلات فردی عامل عمده ای برای كشش افراد مختلف به مصرف مخدر است .
عوامل خانوادگی :
1ـ زمینه های خانوادگی : متأسفانه اغلب افرادی كه در خانواده های معتاد متولد و پرورش می یابند مصرف مواد مخدر توسط اعضای خانواده برایشان عادی است و ترس از تجربه مصرف از آنها دور می شود . ذكر این نكته ضروری است كه بین اعتیاد پدر و مادر و فرزند از نظر ژنتیك رابطه مستقیم وجود ندارد بلكه عمل مصرف پدر برای فرزند عادی می شود ولی اگر مادری در دوران بارداری معتاد باشد فرزندش معتاد می شود كه البته قابل علاج است ولی آنچه كه قابل اهمیت است عادی شدن مصرف دارو و مخدر محیط خانواده است البته نباید فراموش كرد كه گاه مصرف والدین در فرزندان تأثیر منفی می گذارد و ممكن است آنها را برای همیشه از مواد مخدر بیزار و گریزان كند ولی تحقیقات نشان داده داده است كه فرزندان والدین معتاد بیشتر از افرادی كه والدین معتاد نداشته باشند به مواد مخدر روی آورده اند .
2ـ فقر مادی خانواده : با كمال تأسف5 بیشتر معتادین جوامع را افراد فقیر تشكیل می دهند مثلاً افرادی كه در محله های شلوغ و پرجمعیت شهرهای صنعتی و تجاری زندگی می كنند بیشتر از سایر افراد در خطر اعتیاد قرار دارند البته نمی توان گفت بین فقر و اعتیاد رابطه مستقیم وجود دارد چون در هر جامعه عهده زیادی از مردم فقر معتاد نیستند اما یكی از عللی كه افراد مختلف را به اعتیاد می كشاند محرومیت های ناشی از فقر را مصرف مواد مخدر می دانند از طرف دیگر تولیدكنندگان مواد مخدر سعی می كنند تا عوامل توزیع را از این گونه افراغد انتخاب می كنند چون اولاً متخصص و حرفه ای ندارند و در نتیجه بازار كارشان بی رونق است و ثانیاً كاری است بدون زحمت با درآمد نسبتاً خوب و در عین حال به تخصص هم نیازی ندارد .بنابراین سوداگران مرگ سعی می كنند بعد از معتاد شدنشان از آنها برای فروش مواد مخدر استفاده نمایند . ذفقر فرهنگی كه خود از فقر خانوادگی ناشی می شود علت دیگر برای كشش افراد در این دایره است . چون خوشبختانه بین میزان آگاهی و شناخت یا حدود تحصیلات و اعتیاد مردم رابطه معكوس وجود دارد و هنوز هم درصد افراد تحصیل كرده معتاد به قدری پایین است كه از لحاظ آماری چشمگیر نمی باشد میزان آموزش در مورد دیگر انحرافات اجتماعی نیز همین نتیجه را دارد .
3ـ درگیری والدین : روابط نامطلوب والدین با یكدیگر موجب گرایش نوجوان یا جوان به مواد مخدر می شود و این در حالی است كه والدین در درگیری خویش فرزندان را فراموش می نمایند و آنها به دنبال محیطی امن برای زندگی بر می آیند و غالباً دچار سوداگران مرگ می گردند كه در ظاهر مهربان جلوه گر شده و آنها را به دام می كشند وقتی محیط خانواده كانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان سعی می كند بیشتر اوقات خود را در خارج از محیط خانواده بگذراند واین كار ارتباط او با دلالانی كه چون شكارچیان ماهری به دنبال شكار می گردند زیاد می كند و آنها پس از شناخت مشكل مشخص در نقش انسانی دسلوز و متوجه به مشكلات دیگران ظاهر می شوند و برای فرار از این واقعیت تلخ او را به مصرف مواد مخدر دعوت می كنند و پس از چندین بار مصرف معتادش می كنند و پس از معتاد كردن شخص دیگر از آنها به عنوان دوست دلسوز خبری نمی شود و هر قدر درگیری خانوادگی بیشتر باشد احتمال كشش به طرف اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی در فرزندان بیشتر است .
4ـ رفاه اقتصادی : تعداد چشمگیری از مشتریان مواد مخدر را افراد گروه ثروتمند و پردرآمد جامعه تشكیل می دهند زیرا در خانواده هایی كه در رفاه اقتصادی زیاد هستند روابط انسان بر اثر كثرت كار والدین ضعیف تر می شود . ضعف روابط انسانی در خانواده عامل مساعدی برای كشش به مواد مخدر است یافته های تحقیق نشان می دهد 44 درصد بزهكاران جامعه ما در خانواده های بی بند و بار زندگی می كرده اند بی بند و باری و لاابالی بودن والدین و بی اعتنایی آنها به سرنوشت فرزندان عواقبی بس وخیم برای آنان به دنیال خواهد داشت واین كه چه عواملی باعث بی بندوباری خانواده هاست خود به بررسی جداگانه ای نیاز دارد اعتیاد والدین به مواد مخدر و یا الكل و همچنین آلودگی های دیگر مانند خمار ، میهمانی ها و خوشگذرانی ها مشغله كاری زیاد و چند پیشگی آنان از عوامل و علل بارز خطرناك بی بندوباری در خانواده ها به شمار می رود البته توجه به مسائل فرزندان و كنترل وضعیت آنها تنها شامل درسی ، مشق و تغذیه نیست بلكه عدم توجه به دوستان ، وضعیت آننان در خارج از خانه ، غیبت از منزل ، كنترل و مسائل شخصی ، بی توجهی به خواسته های آنان تبیه بیش از حد متعارف ، سرزنش ، پول توجیبی و … هریك می تواند بندی از رابطه آنان با خانواده را بگسلاند و نیروی گریزانه از محیط منزل و پناه به شرایط نامناسب و محیط های آلوده و دوستان ناباب را در آنها بوجود آورد بنا به آمار ارائه شده از سوی دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی افرادی كه از خانه فرار می كنند اغلب بین 14 تا 25 سال سن دارند و 80 درصد آنان به دلیل ناسازگاری با والدین ترجیح می دهند خانه را ترك كنند سخت گیری های والدین ، تبعیض بین فرزندان در خانه ، فقر ، بیكاری ، تمایل به برقراری جنسی مخالف ، سختگیری در ازدواج ، بدرفتاری همسر در افراد متأهل اصلی ترین انگیزه های فرار افراد محسوب می شود بنابر آمار ، 10 تا 15 درصد افراد به دلیل فقر اقتصادی تصمیم به ترك خانه می گیرند ولی علت اصلی فرار افراد ناشی از فقر فرهنگی است به طوری كه افراد تحصیل كرده كمترین میزان فرار افراد را دارند و بقیه از افراد كم سواد و یا بی سواد هستند .
عوامل اجتماعی :
اعتیاد نوعی بیماری اجتماعی است و تحقیقات نشان داده كه بین وضعیت نامساعد اجتماعی و مصرف مواد مخدر رابطه ای مستقیم وجود دارد وقتی افراد نتوانسته باشند با شرایط موجود كنار بیایند و همه چیز را علیه خود ببینند موقتاً بر عالم بی خبری رفته و به دامن مواد مخدر پناه می برند .
عوامل سیاسی :
استكبار جهانی با توسل به ترفندها و توطئه های مختلف درصدد اخلال در روند پیشرفت كشورهای در حال توسعه بوده و با اشاعه مواد مخدر به تخریب رود ، فكر و قدرت اندیشه جوانان و نیروهای مؤثر آن كشورها همت می گمارند و باعث انحراف افكار جوانان گردیده آسیب های زیادی را وارد می كنند .
علائم تشخیص اعتیاد :
با توجه به اثرات سوء مواد مخدر و در معرض خطر بودن جوانان به عللی كه در زیر به آنها اشاره خواهد شد این سوال در اذهان بوجود می آید كه خانواده ها چگونه می توانند سوء مصرف مواد مخدر یا وابستگی و اعتیاد را در فرزندان خود تشخیص دهند ؟ زیرا اعتقاد متخصصین بر این است كه هر قدر سریعتر به وجود اعتیاد پی برده شود سریعتر می توان به درمان آن اقدام نمود .
1ـ یبوست
2ـ تیره شدن پوست لبها
3ـ حالت خواب آلودگی و افسردگی و عدم تحرك
4ـ درخواست مكرر پول از افراد به بهانه های مختلف
5ـ بی توجهی به وضعیت و بهداشت و سلامتی
6ـ چرت زدن دائمی
7ـ پرگویی و دروغ گویی
8ـ كاهش میل جنسی
9ـ افت عملكرد شغلی و اجتماعی
10ـ تمایل به كناره گیری از بستگان و معاشرت با دوستان مشكوك
11ـ تغییر حالت غیرطبیعی مردمك چشم
12ـ استفاده از داروهای خواب آور
همچنین تریاك و شیره باعث از دست دادن اشتها ،خشكی دهان ، بی حسی ، عدم تعادل در صحبت كردن ، بی قراری ، حالت تهوع ، خارش پوست بدن ، زیاد شدن ادرار ، كاهش فشار خون ، احساس گرفتگی ، ناراحتی های ریوی ، ضایعات مغزی و اختلال در كار كبد می شود . هروئین نیز به عنوان خطرناكترین ماده اعتیاد آور باعث اختلالات قلبی ، عروقی شده و به شدت شخصیت فرد را دستخوش تغییر می كند و فعالیتهای حیاتی را با وقفه مواجه می سازد و در عین حال موجب وابستگی شدید می گردد .حشیش نیز موجب تحریك حس بینائی و شنوایی ، قرمزی چشمها و خواب آلودگی می شود و اختلالاتی چون افزایش ضربان قلب ،خشكی دهان ، اختلالات عصبی و مغزی ، مختل شدن حافظه و تمركز افكار و بی توجهی به اهداف و تند مزاجی و تحریك پذیری پرحرفی و خنده های بی دلیل است .
مراحل اعتیاد :
اعتیاد به هر شكلی كه باشد معمولاً به طی یك دوره سه مرحله ای است این مراحل عبارتند از : 1ـ مرحله آشنایی ( لذا عاطفی ) : در این مرحله شخص در اثر مجالست یا تشویق دیگران ، یا میل به انجام یك كار تفریحی یا كنجكاوی یا عللی دیگر مانند كسب لذت با مصرف مواد مخدر آشنا می شود .
2ـ مرحله میل به افزایش مواد ( تحمل عاطفی ) : مصرف كننده به زوری نسبت به مواد مخدر كشش روزافزون پیدا می كند میزان مصرف اولیه دیگر حالت نشئه بوجود می آورد و زمانی بعد همان مقدار اثر مطلوب را ندارد كه در این مقطع شخص گامهای بیشتر به سوی اعتیاد را سریعتر بر می دارد .
3ـ مرحله اعتیاد ( محرومیت عاطفی ) : در این مرحله بعد از شك و تردید و شاید مدتی ترك اعتیاد شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی می رسد كه اگر مواد مخدر كم یا بدون رعایت تركیبات لازم ناگهان قطع شود نشانه های محرومیت بروز می كند .
انواع اعتیاد :
اعتیاد را می توان به دو گروه تقسیم كرد :
1ـ اعتیاد مجاز : به وابستگی و تداوم در مصرف موادی كه به عنوان دارو شناخته شده و به طور طبیعی یا مصنوعی به دست می آید ، اعتیاد مجاز می گویند و معمولاً شامل بسیاری از مواددارویی به ویژه آرام بخش ها و خواب آوره8ا می شود . این مواد با تجویز پزشك و یا اغلب خودسرانه مصرف می شود اعتیاد مجاز نیز به دو دسته تقسیم می شود :الف ـ اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و مصنوعی كه به عنوان دارو شناخته می شوند .ب ـ اعتیاد به موادی مانند تنباكو ، سیگار و نظایر آن كه تنها از دیدگاه روانی عادت آور است و تداوم مصرف را ایجاب می كند.
2ـ اعتیاد غیر مجاز : به وابستگی فرد به مصرف همیشگی مواد مخدر و بهره گیری از عواملی كه بنا به قوانین كشوری یا بین المللی ( شرعی و مدنی ) غیرمجاز شناخته می شود ، اعتیاد غیرمجاز می گویند .
انواع مخدر و اثرات آن :
1ـ تریاك : قدیمی ترین مواد مخدری است كه در اغلب جوامع به ویژه كشورهای آسیایی و آفریقایی بوسیله افراد مسن مصرف می شود .
2ـ مرفین : از تریاك گرفته می شود و به صورت مایع و پودر است .
3ـ هروئین : كه اثرش صدبار بیشتراز مرفین است .
4ـ كوكائین : اغلب در بیهوشی موضعی مصرف پزشكی دارد و اثرات جسمی آن كم است ولی اثرات روانی آن از هروئین بیشتر است .
5ـ ال . اس . دی : اعتیاد جسمانی ندارد ولی اعتیاد روانی می آورد و در آمریكا بیشتر از سایر كشورها مصرف می شود .
6ـ آمفیامین ها : بوسیله پزشكان برای بیماران تجویز می گردد و چون سیستم مركزی عصبی را تحریك می كندبیشتر بوسیله رانندگان ، كارگران شب كار ، دانشجویان مصرف می شود بدن در برابر مصرف آنهامقاوم می شودناگریزندكه بیشتر مصرف كنند .
7ـ ماری جوانا وحشیش : هر دو از گیاه خودرو شاهدانه گرفته می شود و اعتیاد جسمانی ندارد ولی اعتیاد روانی دارد اثرات مغزی ناگواری دارند وقتی تأثیر دارویی تمام شد به معتاد حالت بدی دست می دهد و امكان ارتكاب جرم زیاد می شود .
8ـ والیوم : بر مقدار زیاد به مدت طولانی مصرف می شوند اعتیاد آور است و متأسفانه امروزه در جوامع صنعتی به صورت حلال مشكلات درآمده اند .
راههای پیشگیری از اعتیاد :
پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر مستلزم همكاری سازمانهای مختلف اجتماعی است حمل و نقل مواد مخدر باید كنترل شود و خطرات و نتایج اعتیاد باید به افراد آموخته شود و همچنین باید نظر عمومی در مورد اینكه اعتیاد را گناه می شمرند تغییر كند ، افراد معتاد خودشان را مخفی نكنند و نتوانند آزادانه خود را در اختیار پزشك قرار دهند .از طرفی نظر اجتماع درباره اعتیاد به عنوان یك علامت بیماری روانی و نه یك انحطاط اخلاقی برای درمان بسیار مؤثر واقع می گردد و برعكس حس های طویل المدت و مسمومیت از حقوق اجتماعی راه مفیدی برای جلوگیری از اعتیاد محسوب نمی شود و فرد معتاد را در پیروی از تمایلات خود مصرتر می كند .
مراحل پیشگیری و تعریف آن :
پیشگیری در فرهنگ لغات به معنای جلوگیری از وقوع چیزی یا كاری است و دراصطلاح هر رشته ای از علوم با موضوع آن تركیب می شود چنانچه در حقوق جزا پیشگیری از وقوع جرم ، در پزشكی پیشگیری از بیماری و در این تحقیق پیشگیری از استفاده نابجای مواد مخدر است .
پیشگیری سه مرحله دارد :
1ـ پیشگیری اولیه : در این مرحله كه تأكید بیشتری روی آن می شود سعی بر این است كه بازدارنده ها اعم از ارشادات فرهنگی ، مذهبی ، اقدامات بهداشتی و اجرایی آنچنان صورت گیرند كه مانع وقوع مرحله آشنایی انسان با مواد مخدر شود .
2ـ پیشگیری ثانویه : این مرحله نیزبسیارمهم است وبایدباشناخت نخستین مورد سوءمصرف بلافاصله اقدامات ارشادی واجرایی آغازمیشود به طوری كه از وقوع سوءمصرف مكرروتحقیق مرحله استفاده نابجای ماده زیادآوراعتیادزاجلوگیری به عمل آورد .
3ـ پیشگیری ثالث : این مرحله كه پس از معتاد شدن فرد مصداق پیدا می كند . در ورحله اول جلوی بعضی از آثار اعتیاد مانند زیاده طلبی ( تحمل ) را می گیرد واگر به طور جدی و صحیح اجرا شود به تدریج می تواند آثارمحرومیت را كاهش دهد و حتی در صورت استمرار منجر به ترك اعتیاد گردد .
درمان اعتیاد :
با ممانعت از اسعتمال ، شماتت ، توبیخ و مجازات ، درمان معتادان امكان پذیر نیست . متخصصینی معتقدند كه محروم معتاد از ماده ای كه به آن اعتیاد دارد غیرانسانی و خطرناك و حتی گاهی منجر به مرگ می شود . معتاد بیمار است ، باید بستری شود و از لحاظ جسمی و روانی تحت مداوا قرار گیرد تا وابستگی جسمی و روانی او به مواد مخدر از بین برود و در ضمن درمان و پس از بهبودی نسبی ، با اشتغال به كار ، ورزش و رعایت نظم و انظباط به تدریج از لحاظ اخلاقی عاطفی و رفتاری متعادل شده و به راحتی بتواند خود را با اجتماع كه در آن زندگی می كند تطیبق دهد و با قبول مسئولیت به كار و تأمین مایحتاج اولیه خود قادر شود و برای این منظور تغییر محیطی كه موجب اعتیاد او شده ضروری است . معتادان باید تحت مراقبت ، حمایت و هدایت اعضای خانواده ، مددكاران اجتماعی و اعضای مبارزه كننده با اعتیاد قرار گیرند . فراهم كردن محیطی آرام و رفع هوایج اولیه معتاد در پیشگیری از اعتیاد دوباره معتاد تأثیر بسزایی دارد . هرگاه اعتیاد پس از بهبودی نسبی با سركوبی ، سرزنش و بی قراری كسان خود مواجه شود تاب مقاومت با ناملایمات را نداشته و در این موقع اعتیاد مجدد غیرقابل اجتناب خواهد بود .روش درمان در كشورهای مختلف با توجه به علوم پزشكی و امكانات و ماده ای كه فرد به آن معتاد است متفاوت می باشد . اما در تمام موارد ، روان درمانی از ضروریات مداوای یك معتاد محسوب می شود . روان درمانی باید پس از ترك اعتیاد و تا مدتی ادامه یابد تا از بهبودی كامل اطمینان حاصل شود . معتاد باید در موقع بروز حالت اضطراب ، احساس ناراحتی های روانی و مواجه با مشكلات به روان پزشك معالج خود رجوع كند .
رفتار درمانی :
امروزه رفتار درمانی به عنوان یكی از رویكردهای مهم درمانی محسوب می شود نخستین بار اسكینر و سولومن در سال 1953 اصطلاح رفتار درمانی را به كار بردند .سیف رفتار درمانی را چنین تعریف می كند : رفتار درمانی به مجموعه از روشها و فنونی گفته می شود كه از یافته های روان شناسی آزمایشی ، به ویژه روان شناسی یادگیری ، استخراج شده اند هدف آنها كمك به دفع مشكلات سازگاری افراد در موفقیت های مختلف زندگی فردی و اجتماعی است . شیوه های مختلفی برای روان درمانی افراد معتاد به مواد مخدر مورد استفاده قرار می گیرند . از جمله این روش های روان درمانی می توان از شرطی شدن بیزاری آور نام برد . شرطی شدن بیزاری آور برای كاهش ارزش تقویتی كه بلافاصله پس از استفاده از دارو به دست می آید مورد استفاده قرار می گیرند . این فرایند از طریق وابسته ساختن آن با پیامدهای نامطلوب به محرك بیزار كننده توانایی فراخوانی رفتار نامطلوب را از دست می دهد . مثلاً در درمان اعتیاد به مشروبات الكلی به شخص معتاد دارویی خورانده می شود كه تهوع آور است پیش از اینكه اثر دارو ظاهر شود به او قدری مشروب داده می شود یعنی منظره ، بو مزه مشروب بلافاصله با حالت تهوع دنبال می شود و این همانندی مشروب الكلی با تهوع چندین بار تكرار می شود تا اینكه بلافاصله با استشمام بو مشروب حالت تهوع به فرد دست می دهد وبه این صورت از مشروب الكلی متنفر می شود .
شناخت درمانی :
در نظریه های شناختی فرآیندهای شناختی عامل اصلی نگهداری رفتار محسوب میشود ، یكی از فرض های اساسی شناخت درمان این است كه افراد بر حسب ادراكی كه از امور و رویدادها دارند به آنها واكنش نشان می دهند . دوم اینكه این شناخت های نادرست می باشند كه منجر به اختلالات هیجانی در افراد می شوند از این رو هدف عمده شناخت درمانی ایجاد تغییر و اصلاح در فرآیندهای شناختی افراد می باشند . بنابراین تغییرات مطلوب در رفتار مراجعان از راه تغییرات الگوهای فكری ، باورها و نگرش ها به دست می آید شناخت درمانی به فرد خاصی منصوب نمی باشد افرادی از جمله آلبرت الیس ، آرون بك در معرض و گسترش این شیوه درمانی سهم عمده ای دارند . این درمانگران اعتقاد دارند گفتگوی درونی یا صحبتهای شخصی مراجعان نقش عمده ای در انجام رفتارشان ایفا می كند . در واقع رفتارها و هیجانات نتیجه فرآیندهای شناختی محسوب می شوند .
گروه درمانی :
گروه درمانی اصطلاحی است كلی كه برای نشان دادن آن دسته از فرآیندهای روانی درمانی بكار می رود كه در آن گروهی از افراد به دور هم جمع میشوند و یك رهبر درمانی با آنان كار می كند . فرض بر آن است كه تعامل بین افراد گروه جنبه درمانی دارد .از آنجایی كه در گروه درمانی عامل اصلی درمان ، خود گروه است یك سری تهولات و رویدادها از آنجایی كه در گروه درمانی عامل اصلی درمان ، خود گروه است یك سری تهولات و رویدادها در جریان این گروهها به وقوع می پیوندد كه میتوان آنها را به شرح زیر گفت :
1ـ اجتماعی شدن : یادگرفتن از دیگران از راه پذیرش
2ـ پدیده های آینه ای : بیمار جنبه هایی از خویش را كه در دیگر اعضای گروه منعكس می شود را می بیند .
3ـ عمومیت : معانی مبهم از راه جمع شدن وضوح بیشتری می یابند .
4ـ شراكت : سرایت هیجاناتی مانند خشم و اندوه وقتی كه بیمار هیجاناتی را كه دیگر اعضای گروه بیان می كند او تجربه می كند بطور كلی در درمان گروهی دو نوع گروه وجود دارد :
1ـ گروه بسته : این نوع گروه برای یك مدت معین و با اعضای ثابت تشكیل می شوند تعداد مناسب اعضای گروه 8 نفر است و برای افراد معتاد بهتر است از این گروه استفاده شود .
2ـ گروه باز : این نوع گروه معمولاً مدت معینی ندارد و اعضای جدید آن وارد می شود همچنان كه بعضی اعضاء خارج می شود .

يکشنبه 23/3/1389 - 16:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته