• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5088روز قبل
خواستگاری و نامزدی
در اینجا ما پیشنهاداتی به شما ارائه می‌دهیم كه نه فردی پرحرف و خسته كننده باشید و نه فردی منزوی و خجالتی. مثل تمام جنبه‌های زندگی حفظ تعادل بهترین گزینه است.
صحبت كردن یكی از نیازهای طبیعی انسانهاست و اگر بخواهیم حق مطلب را بهتر ادا كنیم، باید بگوییم حرف زدن یكی از مهارت‌های
زندگی است كه برای توسعه و تداوم روابط سالم و مستحكم لازم است

همچنین نحوه سخن گفتن و عادت‌های كلامی تا حد بسیار زیادی بازگوكننده شخصیت
افراد است. بعضی از مردم آنقدر حرف می‌زنند كه همه ترجیح می‌دهند از مصاحبت با آنها اجتناب كنند، و برخی دیگر آنقدر كم‌حرف‌اند كه حتی در زمانی كه به حرف زدن احتیاج هست نیز از اینكار طفره می‌روند.

در اینجا ما پیشنهاداتی به شما ارائه می‌دهیم كه نه فردی پرحرف و خسته كننده باشید و نه فردی منزوی و خجالتی. مثل تمام جنبه‌های
زندگی حفظ تعادل بهترین گزینه است.

چه مواقعی پر حرف می‌شویم؟

وراجی كردن و مسلسل وار حرف زدن، شاید برای شخص سخنگو لذت بخش و دل انگیز باشد اما مسلماً اگر نظر شنونده را هم بپرسید، تناقض این نظرات كاملاً‌ برایتان مشهود خواهد بود.

گاهی مواقع پرحرفی بجز دلایل شخصیتی می‌تواند دلایل دیگری نیز داشته باشد، از جمله وقتی:

عصبی هستیم یا احساس ناامنی می‌كنیم

اغلب مواقع وقتی حس تعادل درونی ما دچار نوسان می‌شود و احساسات ضد و نقیض ما را احاطه می‌كند، ناخوداگاه سعی می‌كنیم این احساس را با تند‌تند حرف زدن جبران كرده و بپوشانیم.

در چنین مواقعی آنچنان با جدیت به حرف زدن ادامه می‌دهیم كه گویی برای جلوگیری از برقراری سكوت مسئولیتی به عهده ما گذاشته شده و وظیفه داریم برای ادای این وظیفه دست به ایراد هر سخنی بزنیم حتی اگر این سخنان كاملاً بی‌ربط و بی‌معنی بوده و فقط جنبه حرافی داشته باشد.

اما اگر حرف چندان
جالب توجه، باارزش، و مهمی برای گفتن ندارید، نباید بابت این سكوت زیاد نگران باشید و خود را مجبور به سخن گفتن بدانید. با این آرامش كنار بیایید و اجازه دهید احساس نیاز برای گفت‌وگو كردن روند طبیعی خود را طی كند و خود به خود به جریان بیفتد.

وقتی درباره خودمان صحبت می‌كنیم

صحبت كردن درباره خود بزرگترین اشتباهی است كه همه مردم مرتكب می‌شوند. حتماً تا بحال با
افرادی كه دائماً‌ در حال بازگو كردن خاطرات و تجربیات شخصی هستند مواجه شده‌اید، ‌آنها در قبال كوچكترین كلامی كه از طرف شما گفته شود سیلی از حرفهای خسته كننده را به سوی شما روانه می‌كنند و هیچ توجهی نیز به بی‌قراری و كلافگی شما نشان نمی‌دهند.

«برای دیگران سخن بگویید نه به‌خاطر خودتان» این قانون طلایی همه جا جواب می‌دهد. درست نیست كه هدف ما از صحبت كردن صرفاً شخصی باشد و تنها برای درد و دل كردن و سبك شدن باب گفتگو را باز كنیم.

مثل تمام رابطه‌های دو طرفه در اینجا هم باید به طرف مقابل توجه نماییم و برای آنها احساس ارزشمندی به ارمغان بیاوریم. اما اگر فقط بخواهیم درباره خودمان صحبت كنیم و فقط نفس خود را ارضا كنیم، همان بهتر كه فقط و فقط خودمان مخاطب حرف‌هایمان باشیم.

برای اینكه متوجه شوید سخنانتان چقدر برای طرف مقابل خسته كننده و كسالت آور است، به زبان بدن آنها دقت كنید.

اگر از حركات و احوالات آنها اینطور برمی‌آید كه تلاش می‌كنند به هر بهانه‌ای از دستتان در بروند، اگر سرشان را در دستانشان گرفته‌اند، اگر به نقطه‌ای دور خیره شده‌اند، ‌یا اگر تلاش می‌كنند بحث را عوض كنند، این بدین معناست كه آنها از سخنان شما خسته شده‌اند.

شایعات بی‌اساس و بدگویی از دیگران

صحبت كردن درباره خصوصیات بد دیگران، و یا مبالغه كردن درباره اشتباهات و نقطه ضعف‌های آنها عادت بسیار زشتی است كه متاسفانه اكثر جمع‌های دوستانه یا خانوادگی به چنین صحبت‌هایی منجر می‌شود.

فقط به این دلیل كه همه اینكار را انجام می‌دهند شما نمی‌توانید خودتان را توجیه كنید و با جماعت همرنگ شوید.

مسئله این است كه اغلب اوقات با اینكه می‌دانیم از لحاظ اخلاقی مجاز به انجام چنین رفتاری نیستیم، اما باز‌هم به ندای وجدان توجهی نكرده و به شیوه غلط خود ادامه می‌دهیم، زیرا با بدگویی از دیگران می‌توانیم بیشتر و بیشتر حرف بزنیم و همیشه سوژه داغی برای ادامه گفت‌وگو داشته باشیم.

اما یادتان باشد مردم همیشه برای كسانی كه در چنین مواقعی سكوت اختیار كرده و از موقعیت‌هایی كه منجر به بدگویی از دیگران می‌شود كناره گیری كنند، ‌احترام بیشتری قائل هستند.

اگر شما در همان برخوردهای اولیه از دیگران انتقاد كنید مسلماً در نظر آنها فرد قابل اعتمادی به نظر نمی‌آیید. در چنین موقعیت‌هایی سكوت شما بر بزرگی و احترام‌تان می‌افزاید.

وقتی كه حرف مناسبی برای صحبت كردن ندارید

عقلا همیشه می‌گویند «وقتی حرف باارزشی برای گفتن ندارید، بهتر است كه چیزی نگویید و سكوت اختیار كنید» به حق كه نصیحت به جایی است اما واقعاً چه تعداد از ما به این جمله عمل می‌كنیم.

چه مواقعی كم حرف می‌شویم؟

منزوی و گوشه گیر شدن كار ساده ایست، این‌طور نیست؟ در چنین مواقعی ما از برخورد با
افراد تازه وارد اجتناب می‌كنیم و ترجیح می‌دهیم هیچ‌گام مثبتی برای خارج شدن از خلوت آرامش و تنهایی خود بر نداریم.

در بیشتر مواقع اگر برای صحبت كردن و معاشرت با
افراد جدید از خود علاقه نشان ندهید، فردی خود شیفته و مغرور به نظر میایید، پس سعی كنید از لاك تنهایی‌تان بیرون بیایید و شما اولین نفری باشید كه دست دوستی به سمت دیگران دراز می‌كنید.

البته تمام ما لحظاتی را تجربه كرده‌ایم كه به دلایل خواسته یا ناخواسته‌ای دچار بی‌حوصلگی و كم‌حرفی شده باشیم. شاید بتوان برای ایجاد چنین حال و هوایی چند دلیل ذكر كرد:

خشم

یكی از دلایلی كه می‌تواند بطور موقتی باعث كم‌حرفی شود، خشم و عصبانیت نسبت به اتفاقاتی است كه در
زندگی همه ما رخ می‌دهد.

یك پیشنهاد برای خلاص شدن از این احساس فراموش كردن مسائل و
افرادی است كه شما را خشمگین كرده‌اند. اگر از كسی گله و شكایتی دارید بهتر است به‌جای اینكه خودخوری كنید، با آرامش و خیلی مودبانه با او صحبت كنید و یا حتی به‌صورت غیر مستقیم حرف‌هایتان را بزنید.

صحبت كردن همیشه به شفاف شدن فضا و برطرف كردن بسیاری از سوءتفاهم‌هایی كه در اثر سكوت‌های بیجا ایجاد می‌شود كمك می‌كند.

سعی كنید اگر حرفی روی دلتان سنگینی می‌كند هر چه زودتر آن را به زبان بیاورید قبل از اینكه آنقدر سنگین شوند كه ما بین شما و كسانی كه دوستشان دارید فاصله بیاندازند.

اگر ما یاد بگیریم با چه روشی سخنان خود را بیان كنیم تا منجر به ایجاد خشم و عصبانیت در طرف مقابل نشود، در این صورت به كلید طلایی ارتباطات دست یافته‌ایم و تنها در این صورت است كه می‌توانیم موقعیت‌های تنش‌زا را تنها با چند جمله به ظاهر ساده آرام كنیم.

غرور و كناره‌گیری

بعضی مواقع غرور عامل كناره گیری ما از صحبت كردن با بعضی از
افراد شده و این احساس برتری نهفته در درون ماست كه مانع از هم كلامی ما با كسانی می‌شود كه از لحاظ موقعیت اجتماعی یا خانوادگی در سطح پایین‌تری قرار دارند.

آیا تا به حال برای صحبت كردن با مسئول نظافت شركت خود پیش قدم شده‌اید؟ فكر نمی‌كنید كوتاهی شما به این دلیل بوده كه از لحاظ موقعیت اجتماعی او را پایین‌تر از خود می‌بینید؟

خجالت

خجالت یكی از عواملی است كه باعث می‌شود نتوانیم شخصیت و احساسات واقعی خود را نشان دهیم و این احساس مزاحم مانع از ارتباط ما با كسانی می‌شود كه دوست داریم با آنها هم صحبت شویم.

خجالت از احساس عدم امنیت و نگرانی بابت آنچه در مورد ما گفته خواهد شد ناشی می‌شود. اما اگر با خودمان صادق باشیم و نقاط ضعف و قوت خود را پذیرفته باشیم، دیگر نگران قضاوت‌های بعضاً نادرست دیگران نخواهیم بود.

ما موظف نیستیم كه همه را تحت تاثیر اعمال و رفتار خود قرار دهیم. اجازه ندهید خجالت سدی شود در مقابل علایق و خواسته‌هایتان و مانع از آن شود كه به راحتی با دیگران سخن بگوید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:14
ازدواج و همسرداری
موضوعی که به طور وسیع در زمینه انتخاب همسر نادیده گرفته شده است مربوط به نقش و تاثیر باورهای شخصی در فرایند انتخاب همسر می‏باشد. از بررسی سوابق موجود در زمینه نقش باورها در انتخاب همسر، لارسن، 9 باور غیرمنطقی که افراد اغلب درباره انتخاب همسر دارند را بیان کرده است. اگر در انتخاب همسر این اهداف را دنبال می کنید. سعی کنید در مورد باو ر ها و نگرش های خود تجدید نظر نامیید

1- به دنبال نیمه‏ گمشده:

شخصی
که دارای این عقیده است گمان می‏کند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این تفکر بسیار شبیه این عقیده است که ما در دنیا همزاد و یا نیمه دومی داریم که با ازدواج با او همه چیز به تکامل می‏رسد. این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چرا که به این طریق افراد پذیرای ناهماهنگی ها نخواهند بود و به قضایا به صورتی کمال گرایانه می نگرند. و فکر می کنند که همسرشان باید از تمام زوایا شبیه باشد.

2- همسر کامل:

اعتقاد به این تفکر
که «تا زمانی که فرد کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم.» کسی که این اعتقاد را داشته باشد شاید برای تصمیم گرفتن برای ازدواج دچار محدودیت شود چرا که هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود.
ما در
دنیا همزاد و یا نیمه دومی داریم که با ازدواج با او همه چیز به تکامل می‏رسد. این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چرا که به این طریق افراد پذیرای ناهماهنگی ها نخواهند بود

3- تکامل خود:

کسی
که اینگونه فکر می‏کند و می‏گوید: «تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم.» این اعتقاد نیز محدود کننده و غیرمنطقی است از آن جهت که هیچ‏کس کامل نیست و احساس کامل بودن به عنوان یک همسر را نخواهد داشت.

4- ارتباط کامل:

صاحب این عقیده این چنین می‏اندیشد: «ما باید قبل از
ازدواج ثابت کنیم که ارتباط موثری خواهیم داشت.» توجه به فاکتورهای پیش‏بینی کننده پیش از ازدواج بسیار عاقلانه است. مانند ارتباط خوب و مهارت‏های حل مشکل و تشابه و همانندی ارزش‏ها و عقاید جستجوی چنین ارتباطی و چنین همسری که این مهارت‏ها و قابلیت‏ها را داشته باشد عاقلانه است، با این وجود، از آنجا که موفقیت در ازدواج را نمی‏توان تضمین کرد، برای کم کردن محدودیت این تفکر می‏توان این‏گونه اندیشید که هیچ‏ راهی برای تضمین خوشبختی پیش از ازدواج میسر نمی‏باشد.

5- تلاش بیشتر:

این اعتقاد با این تفکر شکل می‏گیرد
که من با هر کسی که برای ازدواج انتخاب می‏کنم خوشبخت خواهم شد به شرط آنکه به قدر کافی تلاش کنم. تلاش زوجین برای حل مشکلات و موثر ساختن یک ازدواج، دو فرد بالغ و متفکر را می‏طلبد. از آنجا که هر کسی آنقدر متمایل به حل مشکلات نخواهد بود، بنابراین کمی دقت در انتخاب همسر در ابتدا ضروری به نظر می‏رسد. تا با انتخابی مطلوب تر بتوانیم از وقوع بسیاری از مشکلات پیشگیری نماییم.
ازدواج

6- عشق کافی است:

فرد دارای این عقیده شاید چنین بگوید: «عاشق کسی شدن برای من دلیل کافی برای ازدواج است.» در واقع اشخاص کمی هستند که ازدواج را بدون عشق تصور کنند. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر توانایی‏های اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند.عشق لازم است اما کافی نیست آنهم نه عشقی که در ابتدای کار بر اساس احساسات و ظواهر امر صورت می گیرد بلکه علاقه ای که پس از شناخت و احساس هماهنگی ایجاد می شود.

7- فرد مکمل و تضاد:

در این نگرش شخص این‏گونه می‏اندیشد: «من باید با کسی
ازدواج کنم که خصوصیات شخصیتی او متضاد با خصوصیات من باشد.» اگر چه تفکر رایج مبنی بر آنکه افراد با خصوصیات کاملاً متفاوت می‏توانند کامل کننده ضعف‏ها و قوت‏های یکدیگر باشند، اما فاکتورهای پیش‏بینی کننده موفقیت در ازدواج نشان می‏دهند که قوی‏ترین عامل خوشبختی، همانندی در ارزش‏ها، نگرش‏ها و خصوصیات شخصی است.

8- انتخاب باید آسان باشد:

این عقیده
که انتخاب یک همسر باید ساده باشد و این انتخاب حامل یک شانس و یا اتفاق است. بنابراین فرد شاید تصور کند که برای انتخاب همسر به جای عمل کردن باید در انتظار یک اتفاق بماندتا حدی اشتباه است. چنین فردی در انتظار شانسی برای دیدار و عشق در اولین نگاه است!و معتقد است ازدواج هندوانه سر بسته است و هیچ کس از نتیجه آن مطلع نیست. در صورتی که برای داشتن یک ازدواج موثر و موفق باید تلاش کرد و شناخت لازم را در مسیری معتدل و روشن به دست آورد.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:12
ازدواج و همسرداری
در سالهای اخیر به مقاله هایی برمی خوریم که راهکارهایی را برای اینکه زنان بتوانند مرد مناسب خود را پیدا کنند، عنوان کرده اند که بیشتر نویسنده های این عناوین، خود خانم ها بوده اند ! یک مقدار عجیب است، چون در دنیایی که بیشتر زنان مردان دلخواه خود را براحتی می‌توانند پیدا کنند و یا برعکس، دیگر نیازی به راهنمایی وجود ندارد.

نظر و دیدگاه یک مرد در این مورد کارآمد تر است، در واقع اگر به دنبال یک همراه و شریک
زندگی مادام العمر هستید، تنها راه و ساده ترین آن این است که " یک زن واقعی باشید. "

در اینجا به رموزی جهت نیل به این هدف اشاره کرده ایم که به آسانی بتوانید از دیدگاه مردان   "یک زن واقعی جلوه دهید".

1- در ابتدا خودتان بخواهید و تصمیم بگیرد؛ در همه ی موارد، روابط خانوادگی، کاری، وفاداری ، عقاید و ....یک زن واقعی نباید در تصمیم گیری، وابسته به پدر و مادر، دوستان و یا کس دیگر باشد.  او آنقدر توانایی و اطمینان دارد که بتواند خود به نتایج دست یابد، اما بهتر است به نظرات و ایده های اطرافیان نیز گوش فرا دهید و از نکات مثبت آن در تصمیم گیرها  بهره مند شوید.

2- اولویت های خود را بشناسید؛ یاد بگیرید تا تشخیص دهید چه چیزی در
زندگی شما اهمیت بیشتری دارد و در اولویت نخست قرار دارد. یک زن واقعی  می‌داند که باید وقت خود را بیشتر به روی موارد حیاتی زندگی خود متمرکز کند، او همیشه می‌داند که آن معیارها و مواردی که برای خیلی از مردم مهم است، شاید از دید او در اولویت نباشد و برعکس .

3- اطمینان کنید و اطمینان ببینید! یک زن واقعی می‌داند که براستی قادر نیست همه ی اوضاع را در کنترل خود داشته باشید، پس بهتر است آرام و خونسرد، اجازه دهد تا مسیر زندگی طی شود، او همواره از علاقه قلبی همسرش به خود مطمئن است و به خاطر همین روراستی و اطمینان وی، درمقابل نیز تمام مردم او را فردی مطمئن در تمام مراحل زندگی می‌خوانند.

4- مراقب خود باشید؛ از جسم ، روح و ذهن خود مراقبت کنید .یک زن واقعی باید همواره
ورزشی منظم و مستمر داشته باشد، کتاب های مقدس بخواند، عبادت کند و به تقویت ذهن و روح خود بپردازد، وی دقیقا" حد و مرز هر چیزی را تشخیص می‌دهد و واقف است که چگونه با رعایت حد مناسب هر کدام از فعالیتهای فوق، دیگران  را نیز در  نتیجه و آثار مثبت آنها، سهیم کند.

5-
عشق بورزید و در مقابل، مهربانی و عاطفه را هدیه بگیرید؛ از اینکه نیازهای عاطفی خود را عنوان کنید ، خجالت نکشید. چرا که شما با برطرف شدن نیازهای عاطفی خود، براحتی عشق و مهربانی را به نفر مقابل خود هدیه می‌دهید و لحظات لذت بخشی را برای یکدیگر به ارمغان بیاورید.

6- خلاقیت خود را تخلیه کنید. هر کسی خلاقیت و ذوق نسبی خود را داراست. یک زن واقعی از نیروی خود جهت داشتن لحظات خوش و مثمر ثمر بودن آن، استفاده می‌کند ، مانند ، خیاطی ، آشپزی ،
نقاشی ، نویسندگی ، ... او از اینکه کسانی را که دوست دارد ، آشنایان و حتی غریبه ها را در نتایج این هنرها سهیم کند ، واهمه ای ندارد.

7- هیچ وقت از کارهای سخت و طاقت فرسا خسته نشوید؛ یک زن واقعی با اتمام مهارتها و کارهای سنگین ، بر تنبلی خود غلبه کرده و در پایان انجام هر کار ، با تشویق خود و کمی آرامش ، دوباره راه خود را ادامه می‌دهد.

8- زیبا شوید ؛ به خودتان برسید .البته که همه زیبا نیستند ولی می‌توانند در هر چهره ای ، بهتر جلوه کنند. همواره تمیز باشید ، لباس مرتب و برازنده ای به تن کنید و از پوست ، چهره و اندام خود بخوبی مراقبت کنید تا همیشه بدرخشید ( البته نه اینکه این حالت بیش از حد معمول باشد ).

9- یک زن واقعی به جواهرات زیاد، مانیکور و ...احتیاجی ندارد، از دید او این کارها بی فایده و اتلاف وقت است. چرا که او یک پیاده روی با همسر خود در جنگل را لذت بخش ترین و پرمعناترین کار می‌داند.

10- حدود خود را رعایت کنید؛ یک زن واقعی همیشه می‌داند و قادر است تشخیص دهد که کی و کجا احساسات خود را به همسرش نشان دهد و در مقابل در موقعیت نامناسب ، احساسات خود را کنترل می‌کند و به نفسش اجازه نمی دهد کاری را که نمی خواهد انجام دهد .

11- قوی باشید. زمانی که مردی تصمیم به زندگی مشترک می‌گیرد، یکی از اهداف مهم وی ، فرزند دار شدن است . آنها در ذهن خود همیشه بر این باورند که یک زنی که از نظر جسمی ضعیف است ، قادر نیست بچه دار شود ! آنها زنی می‌خواهند که بتوانند در پرورش  فرزندان همواره قوی و متکی به خود باشند.

12- اعتماد به نفس داشته باشید؛ خیلی آرایش نکنید ، به دنبال تأیید دیگران نباشید و خودتان را باور کنید. مردان همیشه به دنبال زنی هستند که خودش را قبول داشته باشد ، نه اینکه به دنبال تأیید دیگران باشد . زیباترین زنها با به زبان آوردن جملاتی مثل "به نظرت در این لباس خیلی چاق به نظر می‌رسم ؟!" باعث می‌شوند که خود به خود حس مرد نسبت به آنها کم و کمتر شود.

13- خودتان را بشناسید و ضعف هایتان را جبران کنید؛ بیشتر مردم ، چه مرد و چه زن، به دنبال این هستید که با یافتن فردی ممتاز و برتر می‌توانند ضعف های خود را اصلاح کنند . در حالی که این حقیقت ندارد ، شما همانی که بودید خواهید ماند . اگر بهترین ، زیباترین مرد هم نصیب شما شود ، باز هم شما خود شما هستید با همان خصوصیات و توانایی های گذشته ، اگر شما هنوز ، شخصیت و توانایی های خود را باور ندارید ، خیلی امیدوار نباشید ، چرا که شما زنی نخواهید بود که مردان به دنبال آن هستند.

14- مردها پروژه نیستند ! حقیقت این است که مردها تغییر ناپذیرند و دوست ندارند که شما بخواهید افکار ، اعمال ، رفتار آنها را جوری که دوست دارید تغییر دهید ، همان طور که اگر صادق باشیم ، می‌بینیم که خود ما نیز هیچ وقت دوست نداریم  در آن سن ، کسی بخواهد روی مغز ماکار کند و افکار و ... ما را تغییر دهد .

15-  اگر متوجه شدید که با شروع یک رابطه یا ادامه آن ، مجبورید در خیلی موارد تسلیم همسرتان شوید و یا همواره  مجبورید خودتان را بخاطر او تحت فشار بگذارید ، تجدید نظر کنید . هر کسی در مقایسه با دیگری تفاوتهایی در نحوه زندگی و رفتار دارند ، شاید سیگار بکشد یا ... . همیشه خودتان باشید و در این راه تظاهر نکنید . اگر خودتان را دوست داشته باشید ، می‌توانید دیگری را نیز دوست داشته باشید. در این صورت همیشه خوشحال و راضی هستید که این روحیه ی شما بر همسرتان نیز تأثیر بسزایی خواهد داشت، در واقع این جذاب ترین ظاهری است که می‌توانید برای او داشته باشید!!
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:10
خواستگاری و نامزدی
1. ماجراجو باشید اما سر دار و ندارتان شرط نبندید.

تمام موفقیتهای من به خاطر روحیه ریسك پذیرم بوده است. من آسایش تحصیل در
دانشگاه شهر خود را رها رده و برای تحصیل به خارج رفتم. بر سر موضوعی كه واقعا برایم اهمیت داشت در مقابل رئیسم ایستادم. از كار در شركت استعفا داده و كار خودم را به وجود آوردم. به فروشنده ای در مقابل وثیقه اندك پول قرض دادم و موارد بیشماری از این قبیل. اینها، كارهایی بودند كه بیشترین پاداش را به دنبال داشتند. اما، در تمام این موارد من میتوانستم از عهده پیامدهای شكست هم بربیایم. البته قرار هم نبود كه در صورت شكست به جزیره الب تبعید شوم، اما باید همه جوانب كار را سنجید. هرچند كه من همیشه هم نمینشینم و یك برنامه عریض و طویل بچینم، بیشتر اوقات تنها از حس درونی خود پیروی میكنم، اما در تمام شرایط، كاری را انجام میدهم كه بدانم میتوانم از پس شكست آن برآیم.

2. كار را با اعتماد به دیگران آغاز كنید:

شما نمیتوانید تك و تنها به جای برسید و تنها با كمك دیگران میتوانید به اهداف خود دست یابید. این دیگران شامل دوستان، خانواده، همكاران، روئسا و كاركنان،
فروشندگان و خریداران هستند. اگر شما ذاتا شكاك هستی

د یا دوست دارید تمام كارها را به تنهایی انجام دهید، امكان اینكه بخت به شما رو كند بسیار كم خواهد بود. زیرا معمولا شانس توسط دیگران بر سر راه شما قرار میگیرد.

3. با مهره های قوی خود بازی كنید:

نقاط قوت خود را بشناسید و آنها را به كار گیرید. نقاط ضعف خود را نیز بشناسید و از اینكه مجبور به استفاده از آنها شوید، اجتناب كنید. از وانمود كردن به قدرتهایی كه فاقد آن هستید خودداری كنید. شما میتوانید توان و قدرتمندی خود را افزایش داده و بر ضعفهای خود چیره شوید. اما قبل از هرچیز باید مهارتها، استعدادها،
دانش و روابط خود را به خوبی بشناسید و در هر زمان كه میتوانید، از آنها استفاده كنید. این كار احتمال خوش شانس بودن را افزایش میدهد.

4. بیش از آنچه میگیرید، پس بدهید.

اگر میخواهید
افراد خوش شانس را به برنامه خود وارد كنید، آماده بخشش باشید. شما باید بدون چشمداشت، برای دیگران قدمی بردارید. جربیات من، همواره نشان داده اند كه این ضرب المثل قدیمی: "از هر دست بدهی، از همان دست میگیری" واقعیت دارد و مطمئن باشید كه آنچه را بخشیده اید، چه مالی و چه معنوی، در غیر منتظره ترین موقعیت به شما باز میگردد و گره از كارتان میگشاید.

5. متناسب و سلامت شوید و این حالت را حفظ كنید:

نظور از تناسب و سلامت تنها از نظر فیزیكی نیست. منظور من بهداشت و سلامن جسمی، فكری و روانی است. صحیح
غذا بخورید و فعال باشید. در هر سن و موقعیت به مطالعه و آموختن بپردازید. مثبت اندیش باشید. بدانید كه لزوما همواره همه چیز بر وفق مرادتان نیست. اما با اعتقاد بر امكان پذیر بودن موفقیت، حتی در موقعیتهای دشوار نیز پیروز خواهید شد. هرگز هنگام شب و زمانی كه خسته هستید، به مشكلات عمده و سخت نیاندیشید. سلامت و انرژی شانس به همراه خواهند داشت و قدرت مقابله با شكست را در اختیارتان میگذارند.

6. در برقرار كردن ارتباط و اطلاع رسانی مهارت یابید:

شما باید بتوانید به خوبی به دیگران بگویید كه هستید و چه میخواهید. بر روی مهارتهای كلامی خود كار كنید. منظور من شیوه استفاده از كلمات، روش واضح سخن گفتن و نوشتن و بیان منظور با كلامی ساده اما قدرتمند است. اگر فرصت دارید، زبان دیگری نیز بیاموزید.
دانستن چند زبان مختلف، شانس بسیاری برای من به همراه داشت و امكانات كاری فراوانی در اختیارم قرار داد. به یاد داشته باشید كه در دهكده جهانی، اهمیت زبان هرگز كم نخواهد شد.

7. در كار و صنعت واقعی خود گام بردارید:

یك حسابدار میتواند به خوبی از برنامه های اقتصادی، جدولهای مختلف درآمد و سود و زیان و... مطلع باشد و كار خود را به خوبی انجام دهد، اما بعید است بتواند تغییر شغل داده و كفاش خوبی شود. هر راه اندازی، هر شركت و هر معامله ای بر مبنای یك صنعت یا برپایه رشته
علمی یا تجربی خاصی بنا شده است. به سوگند بقراطی رشته مورد نظر خود وفادار باقی بمانید. در اینصورت دیگران متوجه میشوند كه شما واقعا در حرفه خود وارد و كارآمد هستید و بخت به شما رو خواهد كرد. با پرداختن به این عادات، به شانس فرصت بدهید به سراغتان بیاید. هر چه زودتر، بهتر.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:9
خواستگاری و نامزدی
 

اگر زندگی شما یک نواخت کسل کننده و خالی از انرژی است رعایت نکات زیر زیر می تواند به پویایی شما کمک کند.
 
 روزا به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.

 حداقل  در روز با خود خلوت کنید، در صورت نیاز از قفل در غافل نشوید.

 با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
 
 صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم….»

- با سه E  زندگی کنید؛ Energy  (انرژی)، Enthusiasm  (شوق)، Empathy  (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F  یعنی Faith  (ایمان)، Family  (خانواده) و Friends (دوستان).

 امسال بیشتر از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.

 زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.

 

وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.

 از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.

 مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید

 تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.

 از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.

 انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.

 این را درک کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.

 صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.

 

 بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.

 زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.

 زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.

 خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.

 

 مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.

 با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.

 

 زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.

 از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.

 

 جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.

 همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»

 همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.

 افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.

 زمان حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.

 یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.

 زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد، دوستانتان هستند. با آنها در تماس باشید.

 

 از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.

 حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.

 بهترینها هنوز در راه اند.

 هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.

 کار درست را انجام دهید!

 با خانواده در تماس باشید.

 شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر… ممنونم.» «امروز به … دست یافتم.»

 یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.

 از سفر لذت ببر. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید.

چهارشنبه 26/3/1389 - 19:8
خواستگاری و نامزدی
خیلی از ما در طول روز احساس خستگی و ضع می‌کنیم و مدام دنبال چیزی هستیم که انرژی ما را افزایش بدهد مدام خمیازه می‌کشیم و خسته ایم اما واقعا نمی دانیم به چه نیاز داریم ،به این نکات توجه کنید:

هر 3 تا 4 ساعت یک وعده
غذایی کوچک یا میان‌ وعده بخورید که قندخون‌تان همواره یکنواخت باشد.

وقتی قند خون پایین بیفتد شما احساس خستگی، عصبانیت و نا آرامی می‌کنید.

از کربوهیدرات‌هایی مثل نان تهیه شده از غلات، میوه‌ها و سبزی بیشتر استفاده کنید و پروتئین‌ها را هم جزو غذاهایتان بگنجانید. این مواد به دلیل اینکه خیلی آهسته هضم می‌شوند، سبب افزایش انرژی شما می‌شوند.

 آب بنوشید. در صورت کم آبی احساس خستگی بیشتری خواهید کرد.

غذای خوب و سالم بخورید، هنگام شب خوب بخوابید، به موسیقی گوش دهید.

مطالعات نشان می‌دهند، کارمندانی که در حین کار کردن به موسیقی گوش می‌دهند 10 درصد بیشتر کارایی دارند .
 
وقتی خسته شوید، استراحت کمی داشته باشید.

پیاده‌روی و قدم زدن را فراموش نکنید و اگر پشت میز می‌نشینید، هر از گاهی بدنتان را بکشید.

تحقیقات نشان می‌دهد 20 دقیقه ورزش کردن می‌تواند به مدت 12 ساعت به شما انرژی بدهد.

ورزش کردن جریان خون را که حامل مواد مغذی و اکسیژن است به عضلات افزایش دهد. بدن از موادمغذی برای تولید بیشتر انرژی استفاده می‌کند.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:7
خواستگاری و نامزدی
اگر مصاحبه ای دارید تشویش و نگرانی تان کاملا طبیعی است. اگرچه برای از بین بردن نگرانی و استرس راهکار قطعی ای وجود ندارد اما راههایی برای آرام کردنتان وجود دارد که در زیر آمده است:

* آماده شوید:
اکثر ما، وقتی هنوز کاملا آمادگی کاری را نداریم نگران و عصبی می شویم. اگر سخنرانی دارید، یک شب قبل از آن تمرین کنید و یادداشت بردارید یا زمان بیشتری را صرف تمرین روی متن سخنرانی تان بکنید طوری که به زمان حضورتان لطمه ای نخورد و سر موقع در جمع مهمانان حاضر شوید. زیرا هرچه دیرتر به محل برسید دستپاچگی شما بیشتر می شود و تمرکزتان را از دست می دهید. همچنین قبل از سخنرانی کاملا استراحت کنید تا بدون استرس بتوانید یک سخنرانی خوبی را ارائه دهید.

* خودتان را آرام کنید:
از خوراکی هایی که خاصیت آرامش بخشی دارند استفاده کنید مثلا چای بابونه بخورید. اما از مواد مهیج و هیجان انگیز مانند کافئین و سیگار و مشروبات الکلی که ضربان قلبتان را بالا می برد پرهیز کنید. شما هرگز نمی دانید بدنتان در مقابل این مواد چه واکنشی نشان می دهد. پس چرا ریسک کنید؟

* تنش ها را از خودتان دور کنید:
معمولا وقتی که تنش و نگرانی به سراغمان می آید، ماهیچه هایمان به هم گره می خورد که درنتیجه گردش خونمان کم می شود و امکان ریلکس شدن و آرامش داشتن سختتر می شود. برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنید، ماهیچه های پایتان را منقبض کنید، تا 5 بشمارید و ماهیچه ها را آزاد کنید. به همین روش انقباض ماهیچه های نقاط دیگر بدنتان را ادامه دهید، و وقتی ماهیچه های  شانه ها و گردنتان را منقبض کردید، متوقف کنید.

* هوا را به داخل فرو ببرید:
اگر نفس عمیق می کشید، هوا را از طریق بینی تان از شکمتان (نه از قفسه سینه تان) به داخل بکشید. این کار، آرامشی را برای شما به ارمغان می آورد.
 
* با پزشک مشورت کنید:
مصرف بعضی داروها باعث عصبی شدن و تشویش و نگرانی می شود. اما انجام دادن یوگا به صورت مرتب تاثیر بسزایی در از بین بردن تنش ها و نگرانی ها دارد همچنین یوگا یک راه طولانی مدت برای کنترل اعصاب می باشد.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:7
خواستگاری و نامزدی
بعد از اینکه گریه مفصلی کرد، در حالی که باقی‌مانده اشک‌هایش را از روی صورت‌اش پاک می‌کرد، با چهره‌ای غمگین و صدایی که حسرت در آن موج می‌زد، گفت: «آقای دکتر! می‌شه یه قرصی به من بدین که دیگه این چیزا یادم نیاد...

اگرچه ما یاد می‌گیریم که از نظر عاطفی درگیر مشکلات بیمار نشویم و فقط تا جایی به آنها بپردازیم که مانع تفکر بی‌طرفانه و کمکی که قرار است به بیمار بکنیم، نشود؛ ولی این بار انگار فرق می‌کرد و واقعا آرزو می‌کردم که چنین دارویی در اختیار داشتم.
اما حیف که هنوز چنین روشی ابداع نشده و با توجه به دانش فعلی از مغز و حافظه، دستیابی به چنین درمانی هم اصلا نزدیک به نظر نمی‌رسد. پس چه باید کرد؟
خوشبختانه با انجام برخی اقدامات ممکن است بتوان تدریجا این مشکل را کمرنگ‌تر کرد. یکی از اولین و مهم‌ترین اقداماتی که باید صورت گیرد، درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب است که امکان دارد به‌طور هم‌زمان در فرد وجود داشته باشد و باعث تشدید اشتغالات ذهنی و آسیب‌پذیری بیمار شود.

بنابراین فرد باید از نظر وجود اختلالات همراه مورد بررسی قرار گیرد. به علاوه، انجام روان‌درمانی هم ممکن است بتواند از طرق مختلفی مثل حساسیت‌زدایی نسبت به جنبه‌های آزارنده حادثه، اصلاح باورهای نادرستی که ممکن است در مورد حادثه در ذهن فرد باشد و همچنین بررسی واقعه از دیدگاه‌های جایگزین یا به عبارت دیگر ارایه تعریف دوباره‌ای از اتفاق ناگوار، کمک‌کننده باشد. جالب است بدانیم که اگر فردی تلاش کند به یک موضوع خاص فکر نکند، از این تلاش خود نتیجه معکوس خواهد گرفت و بیشتر از قبل به آن موضوع فکر خواهد کرد!

پس تلاش برای فراموشی، آب در ‌هاون کوبیدن است و گردو بر گنبد انداختن. در عوض پرداختن به امور دیگری که توجه فرد را به سمت دیگری منحرف کند، می‌تواند تا حدودی و دست‌کم به صورت موقتی موثر باشد. اگرچه به خصوص در مواردی که مشکل شدید است، معمولا برای بهبود پایدار ناچار به استفاده از اقدامات درمانی که پیشتر به آنها اشاره شد، هستیم.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:6
خواستگاری و نامزدی
پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه‌ هاروارد طی مطالعات گسترده‌ای به این نتیجه دست یافته‌اند که تغییر در نحوه زندگی می‌تواند به حفظ سلامت زنان و مردان کمک کند و درعین حال با کاهش خطر بروز بیماریهای مختلف، عمر آنها را نیز افزایش دهد.
در این پژوهش محققان با توجه به نتایج یافته‌های اخیر خود 5 راهکار ساده را برای افزایش طول عمر ارائه کرده‌اند که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود:

به دنبال گیاه‌خواری بروید
در پژوهشی از مبتلایان به
سرطان پروستات خواسته شد که تنها 10 درصد از کالری و چربی روزانه را مصرف کرده و خیلی کم مواد قندی مصرف کنند و در عوض از سبزیجات، سبزیجات بنشنی میوه‌ها و غلات سبوس‌ دار استفاده نمایند.
همچنین به آنها اجازه داده شد که به جای ماهی تن از مکمل‌های
روغن ماهی مصرف کنند. به گفته محققان؛ نتایج تحقیقات نشان داد که مصرف بیشتر مواد غذایی گیاهی، پیری را به تعویق می‌اندازد.

ورزش و تمرینات بدنی را به طور منظم انجام دهید
افرادی که عادت به بی‌تحرکی و نشستن مداوم دارند سریع‌تر پیر می‌شوند و خطر مرگ زودهنگام در آنها افزایش می‌یابد. اما در عوض افرادی که حداقل به مدت 30 دقیقه در هر روز و شش یا هفت روز در هفته ورزش‌هایی مثل شنا، دوچرخه سواری یا دویدن انجام می‌دهند عمر طولانی‌تری همراه با سلامتی دارند.

سیگار نکشید
در مطالعه هاروارد
مقایسه بین زنان غیرسیگاری و زنانی که 15 نخ سیگار یا بیشتر در روز دود می‌کردند نشان داد؛ سیگار خطر ابتلا به بیماری قلب و سرطان را تشدید کرده و به این ترتیب طول عمر افراد را کاهش می‌دهد.

از مصرف مشروبات پرهیز کنید
به گفته محققان؛ مصرف مشروبات الکلی نیز مانند سیگار مضر است و باعث کاهش طول عمر
افراد می‌شود.

 وزن خود را در حد سلامتی نگهدارید
در حالی که برخی از مطالعات به محدودیت شدید کالری و
لاغری شدید برای افزایش طول عمر اشاره می‌کنند اما یافته‌های محققان هاروارد نشان می‌دهد که برای حفظ سلامت و طول عمر وزن باید در حد طبیعی نگه داشته شود، تحقیقات نشان می‌دهد که اگر شاخص توده بدنی به بیش از 25 برسد خطر مرگ افزایش پیدا می‌کند.

با رعایت این فاکتورها نه تنها می‌توان طول عمر را اضافه کرد بلکه درعین حال نیز می‌توان در تمام مدت حیات در سلامتی جسمی و روانی بود.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:5
ازدواج و همسرداری
خیلی از زوج ها بعد از ازدواج متوجه می شوند که برای حفظ هماهنگی و خوشبختی زندگی زناشوییشان باید با هم مصالحه کنند. اما برای خیلی از زوج ها بعضی از موضوعات دشوارتر از این است که بخواهند سر آن به تفاهم برسند.

یکی از مسائلی که ممکن است بعد از ازدواج زوج ها سر آن به مشکل بخورند، تفاوت های مذهبی است. ازدواج هایی که در آن دو نفر با پیش زمینه های مذهبی متفاوت با هم ازدواج می کنند، این روزها خیلی متداول شده است. بااینکه اعتقادات مذهبی مسئله ای است که دو نفر قبل از ازدواج درمورد آن با هم بحث می کنند، اما دو طرف تصور می کنند هیچ چیز نمی تواند بر عشق آنها به هم غلبه کند. اما وقتی زندگی واقعی خود را به آنها نشان می دهد و خانواده ها باید تصمیم بگیرند فرزندانشان را با چه دین و مذهبی بزرگ کنند یا کدام مراسم مذهبی را جشن بگیرند و کدام را نگیرند، تفاوت های مذهبی به مشکلی بزرگ تبدیل می شود.

اگر شما هم با همسرتان تفاوت مذهبی دارید، نکاتی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم می تواند کمکتان کند با تفاوت های مذهبی در ازدواجتان کنار بیایید:

به عقاید یکدیگر احترام بگذارید

احترام گذاشتن به اعتقادات مذهبی همدیگر در ازدواج امری ضروری است. یادتان باشد که مذهب همسر شما بخش بسیار مهمی از زندگی اوست. با هم عهد ببندید که هیچوقت به اعتقادات و باورهای مذهبی هم بی احترامی نکنید و به عهدتان وفادار بمانید.

وجه اشتراک پیدا کنید

با پیدا کردن وجه اشتراک بین باورهای مذهبی خودتان و همسرتان، می توانید با تفاوت های دینی هم کنار بیایید. مثلاً اگر در دین هر دو شما عید نوروز جشن گرفته می شود، پس تمرکز خودتان را روی این عید قرار دهید. به باورهایی که هر دو شما در مورد خدا دارید توجه کنید.

سعی کنید خودتان را آموزش دهید

سعی کنید اعتقادات او را بفهمید. با اینکار نه تنها می توانید در موقعیت های مختلف او را درک کرده و حمایتش کنید، بلکه آشنا شدن با باورهای همسرتان بینشی عمیق تر نسبت به همسرتان در شما ایجاد می کند و او را بهتر می فهمید. درمورد مذهب از همسرتان سوال کنید و به هیچ وجه بحث و جنجال سر باورهای همدیگر راه نیندازید.

به مسائل غیرمذهبی توجه کنید

اگر فکر می کنید در مورد مسائل مذهبی هیچوقت با همسرتان به تفاهم نخواهید رسید، سعی کنید روی مسائل غیرمذهبی که هر دو شما از آن لذت می برید تمرکز کنید مثل سرگرمی های مختلف، ورزش یا فیلم. انجام دادن کارهایی که هر دو شما را خوشحال می کند کمکتان می کند حس اتحاد در ازدواجتان را بالاتر ببرید و دیگر وقتتان را صرف دعوا کردن سر مسائل مذهبی تلف نکنید.

تفاوت های مذهبی در ازدواج می تواند مشکل ساز باشد، حتی در بادوام ترین و با عشق ترین ازدواج ها. اما با درک متفابل و مصالحه می توانید از بروز مشکل جلوگیری کنید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته