• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5178روز قبل
ازدواج و همسرداری
امروزه شرایط زندگى مشترك ، گونه جدیدى از روابط زناشویى را بوجود آورده است و سنت و مدرنیته در كنار هم راهى نو باز كرده اند. ما نكاتى از آن را برایتان بازگو مى كنیم:


1 - همسرتان را به عنوان یك مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.

2 - همسر خود را به چشم یك شی‌ء مسؤول ننگرید. بلكه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

3 - جنبه یا بخش‌هایی از شخصیت شوهرتان را كه باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید. 

4 - برای این كه همسرتان با شما روراست باشد سعی كنید او را درك كرده و برای افكار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واكنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌كارید.

5 - وقتی همسرتان با شما درد دل می‌كند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید كه اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌. 

6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود كه شوهرتان از شما فاصله بگیرد. 

7 - او را به درك نكردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نكنید. زیرا او درك كردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد.

8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر این كه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال كرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در نهایت جوابی را كه شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید.

9 - زمانی كه همسرتان با شما صحبت می‌كند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقة شما را نشان می‌دهد.

10 - هیچ وقت از كارهایی كه همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نكنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌كند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوة خود ابراز محبت می‌كند.

11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلكه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی كنید از قبل در مورد هدیة مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید.

12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید كه با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسین كند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید كه نظرش را هر چند كه برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.

13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نكته را زمانی كه وی عصبانی است بیشتر مراعات كنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود.

14 - برای همسر خود نقش یك زن حساس و شكننده را بازی نكنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود كه همسرتان فكر كند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌كند كه ارتباط كلامی كمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد.

15 - سعی كنید كه در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یك زن و همسر حفظ كنید. زنی كه توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود كه وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فكر كند كه همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند كه هویت مستقل و قوی خود را حفظ كند.

16 - اگر احساس می‌كنید كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید كه او را وادارید تا در این زمینه به شما كمك كند كه از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌كنید. این مسئله مشكل شماست شخصاً روی آن كار كنید و در صورت لزوم از یك روان‌شناس كمك بخواهید.

17 - زمانی كه همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نكنید از لحاظ احساسی به او نزدیك شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیك شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر كرده و از خود دور می‌كنید. زمانی كه استرس او كم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد.

18 - در زندگی زناشویی خویش سعی كنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی كه مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترك را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یك همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد. 

19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نكنید. زیرا وی اعتقاد دارد كه شریك زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌كنید كه در موردش صدق نمی‌كند و این مسئله موجب كدورت در روابط می‌شود. 

20 - وقتی شما در می‌یابید كه در ایجاد مشكلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شكوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر می‌آید
چهارشنبه 26/3/1389 - 20:5
خواستگاری و نامزدی
شادابی ،نشاط ، لذت بردن از زندگی و هدفمندی مستلزم داشتن شخصیت سالم است . ازطریق آشنایی با معیارهای سلامت روانی و تطابق آن باویژگی های شخصی ،تعامل با دیگران و محیط پیرامونی اندكی می توانیم عوامل آسیب زا به شخصیت سالم را شناسایی و با اصلا ح آنها ، در كسب شخصیت سالم تلاش كنیم .

سلامت روانی و جسمانی خواست همه انسانهاست و همه در تلاشیم شخصیت های سالمی درزندگی برای برقراری مناسبات سالم انسانی پیدا كنیم .اما آیا تا كنون اندیشیده اید كه چه فردی ازشخصیت سالم بهره مند است .

گوردن آلپورت یكی از نخستین روان شناسی بود كه توجه خود را به شخصیت سالم معطوف داشت . از نظر وی افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می كنند ،از قید و بندهای گذشته آزادند و از نیروهایی كه آنها را هدایت می كنند كاملا آگاهند و می توانند برآنها چیره شوند . راهنمای اشخاص بالغ ، زمان حال ،‌هدفها و انتظارهایی است كه از آینده دارند .جنبه بنیادی شخصیت آدمی را مقاصد سنجیده و آگاهانه (امیدها و آرزوهای او ) تشكیل می دهد . این هدفها ، انگیزه شخصیت سالم قرار می گیرد و بهترین راهنما برای فهم رفتار كنونی انسان هستند .وجود آدمی برداشتن هدفهای دراز مدت استوار است و انسا ن را از حیوان ، كودك را از سالمند ،در اكثر موارد ،‌شخصیت سالم را از بیمار متمایز می كند .

از نظر آلپورت ،‌انسانهای سالم نیاز مداومی به تنوع ،‌احساس و درگیری تازه دارند .كارهای روزمره و عادی را كنار می گذارند و درجست و جوی تجربه های تازه هستند . ماجراجو هستند ،‌خطر می كنند و چیزهای تازه كشف می نمایند . همه این فعالیتها ایجاد تنش می كند و در هر صورت تنها از راه تجربه ها و خطرهای تنش زاست كه بشر می تواند ببالد . نگاه شخص سالم به آینده او را پیش میراند و این نگرش با هدفهای خاص خود شخصیت را یگانه می سازد و سبب افزایش میزان تنش او می شود .


از دیدگاه آلپورت


گسترش مفهوم خود ،ارتباط صمیمانه خود با دیگران ، امنیت عاطفی ، ادارك واقع بینانه ، مهارتها و وظایف ، عیینیت بخشیدن به خود و فلسفه یگانه سازندگی هفت معیار شخصیت سالم است.

ازسوی دیگر اریك فروم معتقد است كه به سبب اهمیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی برای درك یكایك اعضای جامعه ،باید ساختار آن جامعه درگذشته و حال تجزیه و تحلیل گردد . بنابراین شناسایی ماهیت جامعه كلید درك شخصیت متغیر انسان است . شخصیت ،خواه سالم و ناسالم به فرهنگ بستگی دارد . فرهنگ مانع یا حامی رشد و تكامل مثبت انسان است .

فروم شخصیت انسان را بیشتر محصول فرهنگ میداند . از نظر وی سلامت روان بستگی به این دارد كه جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد جامعه را برآورده می كند ،نه اینكه فرد تا چه حد خود را با جامعه سازگار می كند . در نتیجه ، سلامت روان بیش از آنكه امری فردی باشد . مساله ای اجتماعی است . جامعه ناسالم در بین اعضای خود دشمنی بدگمانی بی اعتمادی میآفریند و مانع از رشد كامل آنها می گردد . درمقابل جامعه سالم به اعضای خود امكان می دهد به یكدیگر عشق بورزند ،بارور، كارآمد و خلاق باشند و قوه تعقل و عینیت خود را بارورو نیرومند سازند .

از نظر مزلو نیز كه یك روانشناس انسانگر است .شخص سالم در حال خودشكوفایی یا تحقیق ذات است ،شخصی است كه شایستگی بودن و شدن را داراست .

درک درست ازواقعیت ،ذهن بازداشتن به تجربه ها ،‌افكار ، اطلاعات جدید ،وحدت شخصیت هویت راسخ ، خود را می شناسد و برآن اساس رفتار می كند ،توانایی گسترش روابط صیمیانه ،خلاقیت و برخورداری از رفتار اخلاقی مبتنی بر اصول معنوی را ویژگی های شخصیت سالم می داند و معقتد است افرادی كه خواستار خود شكوفایی هستند به نوبه خود نیازهای سطوح پایین تر شان (یعنی نیازهای جسمانی ،‌ایمنی ، تعلق ،‌محبت و احترام ) را برآورده سازند آنان دچار بیمارهای روانی نیستند ،آنان الگوهای بلوغ ، پختگی و سلامتی هستند و با حداكثر استفاده از همه قابلیتها تواناییهایشان خویشتن را فعلیت و تحقق می بخشند . میدانند چسیتند ،كیسیتند و كجا می روند . به اعتقاد وی جوانان نمی توانند كاملا خواستار تحقق خود باشند ،آنان احساس هویت نیرومند و استقلال ندارند ، به رابطه عاشقانه پایدار نرسیده اند ، اما می توانند به سوی تحقق خود پیش بروند و از خود ویژگیهای نشان دهند كه حاكی از توجه به بلوغ و سلامت روان باشد .

به اعتقاد مزلو ویژگی دیگرافراد خود شكوفا ،‌ادراك صحیح از واقعیت عینی شناخت عینی از موضوعهاو اشخاص پیرامون خود به همانگونه كه وجود دارد و تشخیص ریاكاری و نادرستی است .شخصیتهای نا سالم ،‌جهان را با قالب ذهنی خویش ادارك می كنند و می خواهند به زور آن را به شكل ترسها ، نیازها ،‌وارزشهای خود درآورند .

ازسوی دیگر روان شناسان شناخت گرا ، براین باورند كه شخص سالم ،‌رویدادهای محیط را با استفاده از روشهایی تعبیر و تفسیر می كند كه به احساس خوب (یا امید ) می انجامند و او را قادر می سازند به اینكه برای حل مسائل زندگی خود مهارتهای خاصی را به بكار برد .

وین و دایر با پیش كشیدن بحثی تحت عنوان تصویر اشخاصی كه نقاط ضعف شخصیت خویش را از بین برده اند . معتقد است كه این اشخاص همه چیز زندیگ را دوست دارند ،‌ازانجام هیچ كاری ناراحت نمیشوند .اوقات خود را با شكوه و شكایت ، یا این آرزو كه اوضاع طوردیگری باشد ،‌تلف نمی كنند . نسبت به امور زندگی احساس شور و هیجان دارند .خواست و توقعشان از زندگی تاحدی است كه دستیابی به آ‌ن برابیشا ن امكان داشته باشد . وقتی افراد دیگری نزدیك چنین افرادی هستند ،‌در وجود آنان هیچگونه ناله و شكایت یا حتی آههای افسوس بار نمی بینند . در مهمانی ها یا درتنهایی ، به سادگی به آنچه كه در اطرافشان قراردارد خود را سرگرم میكنند . تظاهر به لذت بردن نیم كنند . بلكه هر آنچه را كه هست بطور خردمندانه میپذیرند و توانایی شگفت انگیز در لذت بردن ازواقعیات دارند . اگر لازم باشد كه اوضاع و شرایطی عوض شود . سعی در تغییر آن می كنند و از این تلاش و كوشش لذت می برند . به راستی دوستدار زندگی هستند و تا حد امكان ازآن بهره میگیرند .

نگرش كارل راجرز به الگوی شخصیت سالم ،تصویر خوش بینانه ای از طبیعت انسان عرضه می كند كه مضمون عمده آن این ست كه شخص باید فقط بر تجربه ای كه خود از جهان دارد متكی باشد چرا كه این تجربه تنها واقعیتی است كه هر فرد می تواند بشناسد .به اعتقاد وی ، ادراك آگاهانه از خویشتن و دنیای پیرامون است كه شخص راهدایت می كند ، نه نیروی ناآگاهی كه در اختیار و به فرمان او نیست . تجربه هوشیار و آگاهانه زیربنای عاطفی انسان رامی سازند و شخصیت سالم ،اهمیت زمان حال و چگونگی ادراك آن ،بیش از گذشته است . البته نباید منكر تاثیر رویدادهای گذشته برشیوه نگرش كنونی شد زیرا رویدادها در میزان سلامت روانی انسانها موثر واقع می شود ، اما تاكید عمده بر رویدادهای كنونی است نه آنچه در كذشته پیش آمده است .

راجرز برای شخصیت سالم ازخود پنداری مثبت و سالم سخن به میان می آورد و پذیرش احساسات ،عزت نفس ،ارتباط خوب با دیگران ، زندگی كامل در زمان حال ،‌ادامه یادگیری چگونه آموختن ،ذهن بازداشتن به افكار خود ، توانایی تصمیم گیری مستقل وخلاقیت را از خصایص شخص سالم برمی شمارد .


معیارهای سلامت روانی


براساس نظر كارشناسان سازمان جهانی بهداشت ،‌سلامتی نه فقط به فقدان بیماری و نقص عضو بلكه به حالت رفاه كامل جسمی ، روانی و اجتماعی اطلاق می شود بنابراین تعریف ، سلامت روانی به عنوان یكی از معیارهای تعیین كننده سلامت عمومی شناخهت می وشد . فردی كه از سلامت روانی برخوردار است ،ضمن احساس راحتی و آسایش قادر است در اجتماع به راحتی و بدون اشكال به فعالیت بپردازد و ویژگی های شخصی وی در آن اجتماع ،‌موجب خشنودی و رضایت است .

سلامت روانی و بدنی لازم و ملزومند . متخصصان علوم تغذیه و پژوهشگران تناسب فیزیكی ،بین سلامت روان و بدن با كیفیت تغذیه و میزان تحریك جسمی ،‌ارتباط معناداری یافته اند . مطالعات زیستی ـ شیمیایی مغز انسان نشان می دهد كه سلامت روان و ذهن ،احتمالا به منظم و متعادل بودن فعالیتهای الكتروشیمیایی سلولهای مغز ی و دستگاههای عصبی بستگی دارد .

به سختی می توان كسی را یافت كه متعادل منطقی و آگاه به اعمال خود باشد هر فرد در دوره هایی از ندگی خود دارای ویژگیهایی از قبیل شیدایی ، افسردگی ،اجتماعی بودن ،بیگانگی ،‌جست و خیز و انفعالی بودن است ،بنابراین به شكلی رفتارهای غیرم نطقی را تجربه می كند . تفاوت رفتارهای عادی و غیر عادی یك امر رتبه ای و درجه بندی شده است .برخی از مردم بیش از دیگران غیر منطقی هستند . و بعضی دیگر چنان غیر منظقی هستند كه در زمینه سازگار شدن با زندگی به كمك نیاز دارند .

همچنین فرانكل اراده معطوف به معنا را ملاك سلامت روان می داند . او نظریه معنا درمانی را برای درمان كسانی كه زندگیشان بدون معناست معرفی می نماید .در این نظریه ،‌طبیعت انسان بر سه محور استوار است :آزادی اراده ،اراده معطوف به معنا و معنای زندگی .او معتقد است با آنكه در معرض شرایط بیرونی معینی هستیم كه برزندگی ماتاثیر می گذارد با این حال در انتخاب واكنشهای خود نسبت به این اوضاع و شرایط آزاد هستیم . اراده معطوف به معنا و معنای زندگی به نیاز مداوم انسان به جست و جستجو نه برای خویشتن بلكه برای معنایی كه به هستی ما منظور می بخشد ارتباط می یابد . هرچه بتوانیم از خود فراتر رویم و خود را در راه چیزی یا كسی ایثار كنیم انسان تر می شویم . مجذوب شخص یا چیزی فراسوی خودشدن معیار نهایی رشد و پرورش شخصیت سالم است . به اعتقاد فرانكل جوهر وجود انسان را سه عامل معنویت ،آزادی و مسولیت تشكیل می دهند .

برای دسترسی به سلامت روانی باید بپذیریم كه در رفتار خود آزادی انتخاب داریم و این آزادی را هب كار ببریم و مسوولیت انتخاب نیز با خودماست . بنابراین سلامتی و عدم سلامتی روانی به مقدار زیادی ناشی از تجارب موفق و ناموفق در دوران تحصیلی و واكنشهای معلمان و والدین نسبت به اآنان است .

زمانی كه شخصیت كودك شكل نگرفته ،سالهای نخست زندگی تحصیلی خود را آغاز می كند ،‌در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد و درطول بهترین سالهای عمر خود ،‌با عوامل مختلف موثر بر تحول شناختی ،عاطفی و اجتماعی به كنش متقابل می پردازد كه نتیجه اش همان چیزی است كه به صورت جوان 19 ـ 18 ساله ای به جامعه تحویل داده می شود .


حال چنانچه این فرد به ویژگی ها و خصایص شخصیت سالم آشنا و در جهت كسب آنها تلاش كند . زندگی ای سرشار ازامید ، شادی ،‌آرامش و همراه با موفقیت خواهد داشت.

چهارشنبه 26/3/1389 - 20:4
خواستگاری و نامزدی
خدای مهربان، انسان را قدرتمند‌ترین موجود عالم خلق کرده ‌که قادر است به هر آن‌چه اراده کند، دست‌یابد و با تفکر و ‌تدبیر، بهترین لحظه‌ها را برای خود ایجاد نماید...
خدای مهربان، انسان را قدرتمند‌ترین موجود عالم خلق کرده ‌که قادر است به هر آن‌چه اراده کند، دست‌یابد و با تفکر و ‌تدبیر، بهترین لحظه‌ها را برای خود ایجاد نماید. خالق انسان، او را به‌گونه‌ای آفریده ‌که قادر است سخت‌ترین مسائل را بیندیشد و برای آن‌ها راه‌حل پیدا کند. انسان، دارای قدرتی خارق‌العاده است که بزرگ‌ترین دانشمندان جهان پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش، هر روز به نکته‌ای جدید از پیچیدگی‌های وجود او پی‌می‌برند.
اما متأسفانه بیش‌تر انسان‌ها از وجود خویش غافل‌اند و قدر عظمت خود را نمی‌دانند و در بی‌راهه‌های یأس و ناامیدی، غرق می‌شوند. افراد ناامید و یا به تعبیری کم‌حوصله، در ذهن خویش، هیولایی ساخته‌اند به نام «هیولای نتوانستن» و با افکار و باورهای منفی، هر روز این هیولای زشت را در درون خود تقویت می‌کنند و شکست را برای زندگی خود رقم می‌زنند. انسان‌های آگاه و هوشمند، همه‌ی موضوع‌های زندگی را به شکل یک مسأله می‌بینند که باور دارند‌ راه‌حلی خواهد داشت و بدین‌گونه برای بهتر‌زیستن، تلاش می‌کنند و به نتیجه‌های خوبی هم می‌رسند اما به‌راستی چه کنیم تا هیولای نتوانستن را ‌‌درون خود از بین ببریم و با دنیایی از انرژی، به سمت خلق اهداف زندگی‌مان حرکت کنیم؟
نکته‌های زیر ‌بسیار راه‌گشا می‌باشد به‌شرطی که اهل عمل و اجرا باشیم:
1- کلمات معجزه می‌کنند:
بسیاری از افکار و اندیشه‌های ما با کلماتی شکل می‌گیرند که ‌می‌شنویم و یا می‌بینیم. کلمه‌ها و جمله‌ها، زندگی انسان‌ها را شکل می‌دهند و مسیر تعالی آنان را مشخص می‌کنند. افرادی که دایره‌ی لغات آنان از کلمات و جملات مثبت تشکیل شده است، زندگی بسیار مطلوبی دارند و برعکس، افرادی که همواره از کلمات منفی و پر از ناامیدی استفاده می‌کنند، زندگی بسیار سخت و پرتلاطمی دارند. امروزه اثر تلقین و کاربرد آن در علم پزشکی، اثبات گردیده است. انسان‌هایی که با جملات مثبت زندگی می‌کنند، آرامش و سلامتی بیش‌تری دارند و حتی ‌این کلمات و جملات پرانرژی می‌تواند به‌عنوان یک پیام تلقینی در شرایط سخت، برای انسان بسیار راه‌گشا و مفید ‌‌باشد. 
به‌عنوان تمرین و کاربردی نمودن موضوع بالا، در دو برگه کاغذ به‌صورت جداگانه، کلمات و جملات مثبت و منفی که بیش‌تر در طول شبانه‌روز استفاده می‌کنید را بنویسید و سپس سعی‌کنید هر روز از تعداد کلمات منفی، کم کرده و مقدار جملات و کلما‌ت مثبت خود در زندگی را افزایش دهید و معجزه‌ی کلمات مثبت را در زندگی خود حس‌کنید.
2- عادت‌های مثبت:
عادت‌ها، زندگی ما را یا بسیار سخت ‌و یا ‌خیلی آرام و دلنشین می‌کنند. اگر ما عادت‌های منفی داشته باشیم، استرس و نگرانی بسیار زیادی در زندگی‌مان جاری می‌شود و در صورتی‌که عادت‌های مثبت در درون ما شکل گرفته باشد، سخت‌ترین اقدامات نیز برای ما آسان می‌شود. برای نمونه، ا‌فرادی که عادت به پُرخوری دارند، به‌طور دائم دچار مشکل و ناراحتی هستند و انواع بیماری‌های جسمی و روحی را پیدا خواهند کرد و در مقابل، افرادی که برای نمونه دارای عادت سحرخیزی هستند، علاوه بر این‌که همیشه با نشاط و شادند، به ‌بسیاری از کارهای خود نیز می‌رسند. با ایجاد عادت‌های مثبت، بسیاری از اهداف زندگی برای ما قابل دسترس‌ می‌شود و ما می‌توانیم به ر‌ؤیاهای‌مان دست‌یابیم و زندگی بسیار مطلوبی را برای خود و اطرافیان، محقق نماییم. 
باز هم قلم و کاغذی برداریم و ‌در یک صفحه، عادت‌های منفی و در صفحه‌ی دیگر، عادت‌های مثبت‌مان در زندگی را بنویسیم. قدری با خود روراست باشیم و به‌طور دقیق همه‌ی عادت‌هایی را که داریم، بر روی کاغذ پیاده کنیم و سپس سعی‌کنیم هر هفته یک عادت منفی را حذف و یک عادت مثبت را در زندگی اجرا نماییم و لذت خوب زندگی کردن را حس‌کنیم و‌ با عشقی وصف‌ناشدنی زندگی را سپری نماییم.
3- تمرکز در اهداف
انسان‌ها در طول زندگی، دارای هدف‌های مختلفی می‌باشند و ممکن است بعضی‌‌وقت‌ها در طول مسیر، اهداف‌شان نیز تغییر کند اما افرادی موفق هستند که در رسیدن به اهداف‌شان، تمرکز دارند و انرژی خود را در پریدن به شاخه‌های مختلف، از دست نمی‌دهند. تمرکز در اهداف و برنامه‌ها، به انسان انرژی مضاعف می‌دهد و به نتیجه رسیدن هر‌یک از اهداف، به انسان اعتمادبه‌نفس می‌دهد؛ پس انسان‌هایی که به‌دنبال رسیدن به خواسته‌های‌شان هستند، به این نکته‌ی بسیار مهم دقت ویژه باید داشته باشند که تعدد اهداف، مانع ‌رسیدن به هدف‌ها نشو‌د بلکه باید با یک اولویت‌بندی مناسب، هر کاری را در زمان مناسب انجام داد. 
پیشنهاد می‌کنم باز هم برای این‌که ‌خودشناسی مناسبی داشته باشیم، ‌مروری بر اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت خود داشته باشیم و زمان سررسید آن‌ها را به‌طور دقیق مشخص کنیم و اگر نیازی به بازنگری دارند، به‌سرعت این کار را شروع کنیم و با تمرکزی بالا به سمت تحقق اهداف‌مان حرکت کنیم.
4- ایجاد باورهای مثبت:
لازمه‌ی توانستن در هر اقدامی، داشتن باور توانستن است. انسان‌هایی که ابتدا در ذهن خود به اهداف‌شان می‌رسند، در محیط زندگی نیز به خواسته‌های‌شان به‌راحتی دست‌می‌یابند. اتفاقاتی که در زندگی هر‌کسی می‌افتد، قسمت زیادی از آن، ابتدا در ذهن او‌ شکل‌می‌گیرد و سپس در عامل بیرون اتفاق می‌افتد. انسان‌های توانمند، با‌ورهای مثبت دارند و بر مبنای این باورها، اعتمادبه‌نفس بسیار خوبی دارند. اندیشه‌ها و باورهای کنونی شما، در حال خلق زندگی آینده‌ی شما هستند. آن‌چه که بیش از همه به آن فکر می‌کنید و یا متمرکز می‌شوید، در زندگی‌تان پدیدار خواهد شد؛ پس خود را باور کنید تا زندگی شما پر از موفقیت و پیروزی شود. باورهای منفی و گمراه‌کننده را از خود دور کنید و همواره به‌د‌نبال ایجاد باورهای مثبت در خود باشید.
در یک برگه‌ی کاغذ، ‌‌باورهای مثبت و منفی خود را بنویسید و پس از شناسایی، سعی‌کنید باورهای منفی ‌را از بین ببرید و باورهای مثبت ‌را افزایش دهید و از زندگی خود لذت ببرید.
5- ایمان به خدای مهربان:
انسان‌هایی که قلب‌شان، خانه‌ی خدای مهربان است، آرامش عمیقی دارند و در سخت‌ترین لحظه‌های زندگی نیز با توکل به خدای مهربان، به‌خوبی از معضلات و سختی‌ها رها می‌شوند. آنان باور دارند که قدرتی عظیم، پشتیبان‌شان است ‌و با اعتمادبه‌نفسی عمیق، در صحنه‌ی زندگی به سمت تحقق اهداف‌شان حرکت می‌کنند. آنان خدا را هم در شادی‌ها و هم سختی‌ها یاد می‌کنند و همیشه لحظه‌های قشنگی را برای مناجات با او قرارمی‌دهند و راز و نیازی عاشقانه با او برقرار می‌کنند. آنان خدا را دوست دارند و سعی‌می‌کنند هر آن‌چه را که او از طریق فرستادگان‌ش خواسته است، اجرا کنند و لحظه‌ای از یاد او غافل نشوند. انسان‌های هوشمند با توکل به خالق مهربان، به آن‌چنان توانمندی و قابلیتی می‌رسند که هر آن‌چه را اراده کنند، دست‌می‌یابند و دنیا و آخرت خود را زیبا رقم می‌زنند. 
چه خوب است ما بندگان، هرازگاهی نامه‌ای عاشقانه به خدا بنویسیم و در‌خواست‌های خود را صادقانه و خالصانه از او بخواهیم .
چهارشنبه 26/3/1389 - 20:4
آموزش و تحقيقات
هر چه به خرداد نزدیك مى شویم، دلهره هاى پایان سال تحصیلى كه دانش آموزان را گرفتار مى كند نیز بیشتر مى شود. در هر سن و سال و وضعیت تحصیلى كه باشیم باز هم امتحان، امتحان است و ترس و اضطراب هاى خاص خودش را دارد. قصد ما ترساندن بیش از حد شما از امتحان نیست. در این مطلب شما را با روش هاى كاربردى آشنا مى كنیم كه مى تواند در آمادگى شما براى امتحانات پایان ترم مفید واقع شود.

علت بیشتر مشكلات آموزشى دانش آموزان عدم استفاده صحیح از نیروى فكرى و ذهنى است. مهمترین دلیل كه باعث مى شود مطالب درسى در زمان برگزارى امتحانات به فراموشى سپرده شود، عدم داشتن حضور ذهن است. استفاده صحیح از نیروى ذهن به همراه یك برنامه ریزى متناسب و دقیق و به كارگیرى قواعد اصولى حین مطالعه از مهم ترین عوامل در به خاطر سپردن مفاهیم و نهایتاً موفقیت دانش آموز در امتحانات است.

اما اینكه چطور مطالعه كنیم، اولین سئوالى است كه دانش آموزان در كلاس هاى یادگیرى روش هاى آموزشى مى پرسند. قدم اول براى مطالعه درس هاى امتحانى، تنظیم برنامه درسى است. درس خواندن نیز همانند دیگر مسائل مهم زندگى به برنامه ریزى و تنظیم و دقت نیاز دارد. برنامه ریزى به شما كمك مى كند كه استفاده مفیدترى از مدت زمانى كه در اختیار دارید بكنید و انرژى ذهنى تان را بیهوده هدر ندهید.
برنامه ریزى را با یك هدف آغاز كنید. مثلاً تعیین كنید كه در مدت زمانى كه تا شروع امتحانات در پیش دارید، مى خواهید چه درسى را بیش از همه مطالعه كنید و یا در چه درسى ضعیف هستید كه باید بیشتر روى آن تمركز كنید. به این توجه نكنید كه چون استعداد زیادى در بعضى از درس ها مثلاً ریاضى ندارید، وقت گذاشتن بى فایده است.
این یك حقیقت است كه ما كارى را انجام مى دهیم كه دوست داریم. اما اگر هدف از درس خواندن برایمان روشن باشد دیگر علاقه داشتن یا نداشتن و حتى استعداد مهم نیست. هدف در شما انگیزه ایجاد مى كند كه با خاطرى آسوده و به دور از تنفرات درسى به یادگیرى درس موردنظر بپردازید. در برنامه ریزى خود تنها به یك درس اكتفا نكنید. برخى افراد از شیوه مطالعه تك درس استفاده مى كنند. اینكه شما یك هفته براى خواندن یك درس وقت بگذارید، ذهن تان خیلى زود خسته شده و یادگیرى تان كاهش مى یابد.
به جاى شیوه تك درس، مطالعه ۳ ، ۴ درس را در برنامه تان بگنجانید. هر چقدر تنوع در زمان بندى و دروس مورد مطالعه، بیشتر باشد بازده ذهنى شما نیز بیشتر خواهد بود. به تناسب بین دروس انتخابى نیز توجه كنید. مطالعه همزمان درس هایى كه با عدد و فرمول سروكار دارد، شیوه كارآمدى نیست. خواندن شیمى و فیزیك در یك روز به طور چشمگیرى ذهن شما را خسته مى كند و مانع از ادامه فعالیت مغزى شما مى شود. تركیب درس هاى مفهومى مثل ریاضى و فیزیك با درس هایى كه به حفظیات معروفند مثل ادبیات بهترین شیوه براى مطالعات تمام وقت به شمار مى رود.

خودتان را از مطالعه بیزار نكنید، اینكه شما خودتان را براى امتحان آماده مى كنید به معنى حذف تفریح و سرگرمى از برنامه روزانه نیست. بعد از ۴۵ تا ۵۰ دقیقه مطالعه به یك ربع استراحت نیاز دارید. نوشیدن یك لیوان آب میوه یا شیر به همراه بیسكویت، آجیل در این میان تاثیر مفیدى بر عملكرد مغزى شما خواهد داشت.
مى توانید براى خودتان پاداش تعیین كنید. با خودتان قرار بگذارید كه اگر فلان درس را به موقع و البته با یادگیرى كامل تمام كردید، به تماشاى برنامه تلویزیونى دلخواه بروید یا موزیك مورد علاقه تان را گوش دهید. حال پس از اینكه برنامه ریزى كردید و طول مدت مطالعه را تعیین كردید، به مطالعه مشغول شوید. چگونگى مكان و زمان مطالعه تاثیر مهمى در فرآیند یادگیرى شما دارد. البته این موضوع به روحیات شما بستگى دارد.

بعضى فقط در محیط آرام درس مى خوانند یك سرى هم در مكان هاى شلوغ و با هر سروصدایى مى توانند به مطالعه بپردازند. در هر حال باید در هر مكانى كه هستید تمركز حواس داشته باشید.
همیشه عواملى وجود دارند كه باعث حواس پرتى ما از موضوع اصلى شوند.

یادآورى خاطرات و تخیلات گوناگون كه عموماً منشاء محیطى دارد و از سروصدا و رفت وآمد دیگران حاصل مى شود، از مهمترین مواردى است كه باعث از دست رفتن تمركز و حضور ذهن مى شود. در این زمان صدبار هم كه یك نوشته را بخوانیم در ذهن مان ثبت نمى شود.

براى اینكه ذهن تان از موضوع اصلى دور نشود، تند بخوانید. نه آن قدر كه چیزى نفهمید. سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید كه یك درگیرى ذهنى مطلوب ایجاد شود. تندخواندن نوعى مطالعه اولیه به صورت سریع است كه باعث مى شود با مفاهیم كلى درس آشنا شوید.
سپس از خودتان سئوال بپرسید. سئوالاتى كه حول وحوش موضوع اصلى درس دور مى زند به شما كمك مى كند با ایجاد ارتباط بین مفاهیم، یادگیرى درس را براى خودتان آسان سازید. البته یادگیرى شما باید در طول سال تحصیلى و همزمان با آموزش درس موردنظر انجام گیرد، یادگیرى كه در اینجا گفته مى شود تكرار مجدد درس و به خاطر سپردن آن در مغز است.

در حین تندخواندن، ابتدا چیزهایى را بخوانید كه فهم شان برایتان ساده است. تمامى زیرنویس ها، پاراگراف ها، سرفصل ها و مطالبى را كه مهم به نظر مى رسند بخوانید، حتى اگر كمى از مطلب را بفهمید، بهتر از آن است كه چیزى از آن سر در نیاورید. در یادگیرى فرمول ها و لغات خارجى به جاى حفظ كردن آنها، شكل شان را به خاطر بسپارید. به كارگیرى گوش و چشم در درك مطالب از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
از طریق سمعى هم مى توانید به درك مفاهیم درسى نائل شوید. صداى خودتان را ضبط كنید و در طول روز گوش كنید. این كار به شما كمك مى كند تا در هر لحظه اى حتى زمانى كه به استراحت مشغولید از طریق تكرار، مطالب را در حافظه تان ثبت كنید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 20:3
خواستگاری و نامزدی
«هدف»، واژه گمشده زندگی خیلی از آدم هاست. اما آنهایی که پیدایش می کنند دیگر حاضر نیستند به هیچ قیمتی از دستش بدهند. به خصوص اگر این هدف نجات دهنده جان انسان ها باشد. برای عبدالرضا یعقوبی هم همین اتفاق افتاد. فهمید هدف زندگی اش آنقدر بزرگ هست که مجبور باشد از خیلی چیزها بگذرد، اما از هدفش نه و حاصل این از خود گذشتن و از هدف نگذشتن شد «آریا». دستگاه منحصر به فرد مونیتور علائم حیاتی انسان که حاصل 2 سال تلاش پی در پی او و همکارانش در بنیان پویندگان است. این گزارشی است از زندگی یک مخترع ایرانی.

دستگاه مونیتور علائم حیاتی همان دستگاهی است که نشانه هایی مثل نبض، نوار قلب و مسائل اینچنینی را به پزشک اعلام می کند تا او بتواند به درمان هر چه بهتر بیمار کمک کند. استفاده از این دستگاه بسیار مهم است، چرا که حتی علائم خفته و غیر قابل رویت را نشان می دهد. اما به خصوص در گذشته به خاطر هزینه های سنگین خرید آن، فقط در اتاق عمل یا بخش مراقبت های ویژه مورد استفاده قرار می گرفت. تا این که کم کم استفاده از آن بیشتر شد؛ اما بز هم مجهز کردن همه بخش های بیمارستانی به آن کار سخت و هزینه بری محسوب می شد. اتفاقاتی از قبیل از دست رفتن بیماران حاضر در بخش به خاطر نبودن این دستگاه و از دست دادن علائم حیاتی شان، جرقه ای شد برای تولد آریا. دستگاهی که تیم بنیان پویندگان آن را مثل فرزندشان می دانند.

از تعمیر ساخت دستگاه های خارجی تا ساخت دستگاه های ایرانی
یعقوبی، 42 ساله است و فوق لیسانس الکترونیک از دانشگاه تهران را دارد. کارش را با تعمیر همین دستگاه ها شروع کرد؛ اما به تعمیر اکتفا نکرد. او و تیم تحقیقاتی اش هدف بسیار بزرگ و سختی را انتخاب کردند، هدفی که خیلی ها سعی کردند از آن منصرف شان کنند؛ اما موفق نشدند؛ ساخت دستگاهی ویژه! تمامی اعضای این تیم حدود دو سال و نیم است به صورت شبانه روزی روی این پروژه کار می کنند. هدف از این پروژه ساخت دستگاهی است که با هزینه کمتر؛ اما کیفیت بالاتر پای دستگاه مونیتور علائم حیاتی را به قسمت های بیمارستان ها، بالای تخت همه مریض ها و حتی کیف پزشکان باز کند. حتی تبدیل این دستگاه به بخشی از مراقبت های خانگی نیز هدف بلند مدت یعقوبی است. حاصل تمام این تلاش ها سرانجام اوایل سال جدید به مرحله خط تولید می رسد و نام ایران و ایرانی را در صدر اذهان دانشمندان جهان قرار خواهد داد.

آریای سرافراز
یعقوبی می گوید: « الان تکنولوژی ما به جایی رسیده که این محصول را به 4 کشور دنیا صادر می کنیم.» البته قبل از آریا، این تیم کار تولید دستگاه های معمولی را به عهده داشت؛ اما در مراحل اولیه تفاوتی بین دستگاه های ایرانی با تولیدات سایر نقاط دنیا از جهت نوآوری وجود نداشت. کم کم این تیم به جایی رسید که نوآوری و خلاقیت را به یکی از مهم ترین بخش های کاری اش تبدیل کرد. در آریا تمامی پارامترهایی که در مانیتورهای 17 اینچ علائم حیاتی هستند، وجود دارد. اما مهم تر این است که این دستگاه بیش از 800 گرم وزن ندارد! ضد آب و ضد ضربه است و تمامی این ویژگی ها آن را تبدیل به بهترین گزینه انتخابی برای کشورهایی مثل ایتالیا، انگلیس و... کرده است. همه منتظر ساخت این دستگاه هستند تا آن را تهیه کنند. مثلا انگلیس تعداد زیادی از این دستگاه را سفارش داده تا موتور سوارهای اورژانس خود را به آن مجهز کند و چه چیزی از این افتخار که قرار است در تمام جهان دستگاه های ایرانی کمک و نجات بخش انسان ها باشد شیرین تر است؟

بدون تعطیلی
یعقوبی از سختی های کار می گوید: شب بیداری و تا صبح نخوابیدن مسئله عجیبی نبود! همه سخت در تلاش بوده اند و حتی اتفاق می افتاد که یک هفته سری به خانه نمی زده اند، قالبسازها شب ها در کارگاه می خوابیدند. خودش می گوید در یکی از سفرهایم به خارج از کشور، کسی به من گفت من 9 روز است که تعطیلی نداشته ام، من هم گفتم آخرین باری که تعطیلی داشتم ام را یادم نیست! (می خندد). هر کس هر کاری از دستش برمی آمده انجام داده است تا پروژه به این مرحله برسد، مرحله پایان از تمام خستگی ها.

خانواده با گذشت
جدای از سختی هایی که بر سر راه افراد تیم تحقیقاتی قرار داشته، خانواده هایشان هم درگیر خستگی هایی شده اند.
یعقوبی می گوید: «ساعت هایی که درگیر کار بودم و خلاهایی که به خاطر این درگیری برای خانواده ایجاد شد، به هیچ وجه قابل جبران نیست، اما برای پیشترفت ایران در زمینه های صنعتی چاره ای جز از خودگذشتگی و هموار کردن راه برای آنهایی که در آینده وارد این عرصه می شوند نیست.»

یعقوبی می گوید:« برای شروع کار فرش و طلای خانومم را فروختم!» خانواده او بخش بزرگی از حمایت های روحی و روانی او را به عهده داشته اند. به خصوص همسرش که در نبود پدر باید سینا و مهسای 13 و 9 ساله را هم حمایت کند تا کمتر بهانه پدر را بگیرند.

یعقوبی از سفری می گوید که از چندین ماه قبل به صورت خانوادگی برایش برنامه ریزی کرده بودند و بچه ها برایش بی صبرانه روز شماری می کردند.

اما مدت کوتاهی قبل از آن سفر، پدر مجبور می شود به یک سفر کاری برود. خودش می گوید اگر هر بچه دیگری بود پدرش را بابت این کار اذیت می کرد؛ اما سینا و مهسا کمبود ها را می بخشند و با افتخارات پدر، خود راضی می کنند.

کار سخت
کارآفرین برتر، رعایت کننده حقوق مصرف کننده، صادر کننده نمونه و افتخاراتی از این قبیل یعقوبی و تیم بی نظیرش را برای تمامی وزارتخانه های مربوطه به اسمی آشنا برای تقدیر تبدیل کرده است. یعقوبی ایجاد کار برای افرادی که مدرک لیسانس و از آن بالاتر دارند را کار سختی می داند که با عنایت خداوندی که همه چیز را مدیون او می داند، انجام شده است. بیش از یک سوم تیم او کارهای تحقیقاتی انجام می دهند و تعداد بسیاری از آنها مدارک بالای تحصیلی دارند.
جالب است بدانید که او از جمله آدم های موفقی است که از شرایط سخت زندگی به جایی که الان در آن قرار دارد رسیده است.
خودش می گوید پدرش در 2 جا سخت کار می کرده تا شرایط زندگی را که به گفته خودش در کودکی خیلی خوب نبوده، برای او و خواهر و برادرهایش بهتر کند. حاصل تلاش های پدر و مادرش نه تنها فرزندانی افتخار آفرین مثل عبدالرضا و خواهر برادرهایش شد، بلکه درسی بزرگ را برای آنها به یادگار گذاشت: «ما همه چیز را عملا یاد گرفتیم. به این می گویند اگر پدر و مادر دروغ بگویند و به بچه بگویند راست بگو فایده ای ندارد راست است. ما تلاش بی وقفه و انگیزه کاری را عملا دیدیم و یادگرفتیم.»
چهارشنبه 26/3/1389 - 20:2
خواستگاری و نامزدی
 

رنگ‌های كمكی یعنی بنفش و قهوه‌ای و خاكستری در یك طبقه نسبتا متفاوتی قرار دارند. اگر بخواهیم با صراحت كلام سخن بگوییم، سیاه و خاكستری اساسا رنگ به شمار نمی‌آیند،

 

زیرا سیاه اصولا رنگ نیست و رنگ خاكستری نیز در آزمایش، كاملا بی‌رنگ و خنثی است. لذا آن دو را بی‌رنگ می‌نامند. بنفش، تركیبی است از آبی و قرمز، در حالی كه قهوه‌ای مخلوطی از نارنجی، قرمز و سیاه است و یك رنگ تیره و نسبتا بی‌روح را می‌سازد. ترجیح دادن هر یك از سه رنگ «بی‌رنگ» (سیاه، خاكستری یا قهوه‌ای) را می‌توان نشانه‌ای از یك نقطه‌نظر منفی نسبت به زندگی دانست.

هیچ‌یك از دو رنگ بنفش و قهوه‌ای در شمار رنگ‌های مستقل (اصلی) روانی نیستند.

برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی كه برگزیده و دلخواه فرد است می‌تواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد.


قرمز، خوش قلب اما خودپرست

این رنگ، مظهر شدت و زیاده‌روی است كه گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز، رنگ عشق، تنفر، فداكاری، خشونت، خون و آتش است. كسی كه به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی‌تواند در زندگی بی‌تفاوت باشد. این‌گونه اشخاص تند و سركش و در عین حال فعال، شجاع و كمی عجول هستند. احتمال شكست به‌خصوص در عشق برای آنها فراوان است. قضاوت‌های عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران سبب از بین رفتن دوستی‌هایشان می‌شود با آن كه در عشق كاملا فداكارند اما اگر روزی زندگی بر وفق مراد نباشد، بدون تفكر و جویا شدن علت می‌جنگند.

دو عیب بزرگ، خودپرستی و عدم كنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش‌قلبی و حس بزرگ‌طلبی است. به‌طور كلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.

 


صورتی؛ موردعلاقه دیگران

رنگ صورتی در واقع همان قرمز است كه كم‌رنگ شده. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را كمی ملایم‌تر دارا می‌باشید. با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی‌دهید. دیگران را خوب درك می‌كنید و با اطرافیان خود باملایمت و لطف رفتار می‌كنید و به دلیل نشاط و شادابی‌تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی كه به این رنگ علاقه دارند، اغلب شكست‌ها، خشونت‌ها و دشواری‌های زندگی را تحمل كرده‌اند و با مشكلات فراوانی مواجه شده‌اند.

 

آبی، نظم و پشتكار و تنهایی

رنگ آبی از رنگ‌هایی است كه طرفداران زیادی دارد.

اگر به این رنگ علاقه دارید كاملا می‌توانید احساسات و هیجانات خود را كنترل كنید. ظاهر آرام شما، دیگران را وادار می‌كند كه به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید. در خرید و پوشش لباس قناعت می‌كنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری كه در شماست میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران، شما را كسل می‌كند و كسانی كه از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می‌كنند. كارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می‌دهید و یكی از صفات مشخص پشتكار شماست.


چهارشنبه 26/3/1389 - 20:1
كودك
امروزه جدید‌ترین اماكن جذاب و پرزرق و برق را می‌توان در یك اتاق كوچك، یك‌جا فراهم كرد! مدل‌های مجازی آن‌ها، تنها با داشتن یك رایانه‌ی شخصی، قابل دسترسی‌ست. اگر به عمق عملكرد آن‌ها پی‌ببریم و وارد دنیای جدید شویم، متوجه خواهیم شد كه كودكان و نوجوانان، بی‌دلیل جذب این محیط نمی‌شوند.
البته كودكان به‌دلیل تكامل‌نیافتن كامل حس استقلال‌طلبی و اجتماعی‌شدن، كم‌تر به این عرصه نیاز پیدا می‌كنند اما با پیشرفت تكنولوژی و در دسترس‌بودن آن برای همه، حتی كودكان نیز با وجود عدم نیاز واقعی، جذب آن می‌شوند. به‌راستی چه چیزی آنان را این‌گونه جذب می‌كند؟

با هم، قدمی در دنیای مجازی برمی‌داریم. وارد اتاق می‌شویم، دكمه‌ی روشن‌شدن رایانه را می‌فشاریم، با چند فرمان كوتاه، به محیطی به‌نام «اینترنت» وارد می‌شویم.

در آن‌جا فروشگاه‌هایی وجود دارد كه بدون مراجعه‌ی حضوری به آن‌ها، می‌توانید سفارش كالای مورد نظرتان را بدهید، كتابخانه‌هایی وجود دارد كه همه‌نوع كتابی -اعم از داخلی و خارجی- در آن‌ها یافت می‌شود. این امكان را دارید كه به مطالعه‌ی بخش‌هایی از كتاب مورد نظرتان بپردازید و حتی می‌توانید برخی از كتاب‌های الكترونیكی را به‌صورت رایگان داشته باشید.

از كنار آموزشگاهی عبور می‌كنید كه‌ همه‌نوع آموزشی در آن‌ داده‌می‌شود؛ از درست‌كردن گل‌چینی گرفته تا ستاره‌شناسی. پارك‌هایی وجود دارد كه در آن‌، مردم از سراسر دنیا آمده‌اند و بدون تعارف و نگرانی، با یكدیگر گپ می‌زنند؛ از تجربه‌های تلخ و شیرین ‌گرفته تا پیشنهاد همكاری‌های تجاری و... البته تا انتهای خیابان مجازی، جایی بسیار زیبا و دیدنی وجود دارد كه دیدن آن را به شما توصیه‌می‌كنیم.

روان‌شناسان و والدین، پس از حضور چنین سرزمین جذاب اما عجیبی، به این چالش افتادند كه آسیب‌های احتمالی آن را نیز تشخیص‌دهند. آنان ‌پس از مطالعه‌ی دقیق و همه‌جانبه‌ی این پدیده، دلایل تعلق خاطر نوجوانان را این‌گونه توصیف كردند:

1- كسب و كشف هویت:
نوجوانان در سن نوجوانی به‌دنبال شناخت خود و ارائه‌ی تصویر مشخصی از پنداره‌ی خود می‌باشند. «اینترنت» به آنان این امكان را می‌دهد كه به‌دنبال گروه‌هایی بگردند كه در كنارشان احساس تعلق را به‌دست آورند. در «اینترنت» طیف گسترده‌ای از گروه‌ها، علائق، مذاهب، مكاتب و شخصیت‌های گوناگون وجوددارد كه می‌توان با آن‌ها آشنا و هم‌سو شد.

2- جدایی از خانواده و والدین:
نوجوان می‌خواهد مستقل باشد، كارهای خود را به‌تنهایی انجام‌دهد و با غرور خود، ‌به هیچ‌كس اجازه‌ی دخالت در امورش را نمی‌دهد. این امر، فوق‌العاده هیجان‌انگیز است و فضای مجازی و بی‌قید و شرط، برای نوجوان، این امكان را فراهم می‌سازد که افراد جدیدی را ملاقات ‌كند، كارهای هیجان‌انگیزی ‌‌انجام ‌دهد، به اكتشاف جهان بپردازد، اظهارنظر ‌كند و خود را توانا ببیند و... که تمام این‌ها تنها با یك رایانه و در یك اتاق انجام می‌گیرد.

3- آزادی مطلق:
بر‌خلاف تصور عمومی، نوجوانان فقط با رایانه چت نمی‌كنند؛ آنان عطش سیری‌ناپذیری به دانستن و كاوش‌ دارند. اینترنت به آنان این امكان را می‌دهد كه بدون محدودیت، به اطلاعات گسترده‌ای دسترسی ‌داشته باشند. حتی برخی نوجوانان عقاید، نقطه‌نظرات و افكاری كه شاید در دنیای واقعی، زیاد جدی تلقی نشود را با تأسیس وبلاگ و... منتشر می‌كنند كه حتی ممكن است روزانه بیش از صد‌نفر، آن‌ها را ببینند. او در این فضا دیده می‌شود، افكارش را عرضه می‌كند، استقلال و اعتماد‌به‌نفس كسب می‌نماید و با افكاری بسیار راحت و آزاد به مسائل واقعی زندگی خود می‌پردازد.
 
درست همانند دیگر وسایل و ابزاری كه برای كمك به انسان، اختراع می‌شوند و ممكن است استفاده‌های منفی و مضر نیز ‌در‌پی داشته باشند، اینترنت هم دارای كاركردها و استفاده‌های غیر‌مفید و حتی ضد‌اخلاقی می‌تواند باشد كه باید تحت كنترل دقیق و مثبت قرارگیرد.

البته اشتباهی كه برخی والدین می‌كنند، بسیار زیان‌بار‌تر از كمك‌نكردن‌شان است؛ آنان به‌جای نظارت، دخالت می‌كنند، درحالی‌که باید هدف از نظارت، حمایت باشد چراکه خطرات وسیعی در این راه وجود دارد، ‌مانند شكارچیان انسان؛ برای نمونه امكان دارد فردی خود را یك
دختر 17‌ساله‌ معرفی كند اما در اصل، مرد 40ساله‌ای باشد كه به‌علت جرائم رایانه‌ای، تازه از زندان آزاد شده و به‌دنبال طعمه می‌گردد! اگر این فرد، خود را یك نوجوان معرفی نكند، خود را به‌عنوان یك دوست، محرم اسرار، همدرد و حمایت‌كننده جلوه‌می‌دهد اما والدین، چگونه می‌توانند عزیزان خود را از گزند این آسیب‌ها مصون نگه‌دارند؟

متأسفانه برخی از والدین اظهار می‌كنند كه ما به فرزند خود آزادی و استقلال می‌دهیم، حال تشخیص با اوست؛ ‌به هر جهتی كه می‌خواهد، برود. او نیز باید مانند دیگر هم‌سالان خود پشت میز رایانه بنشیند، آن را یاد بگیرد و اگر توانست تایپ كند، حتماً رشد كرده و راه را از بی‌راه تشخیص می‌دهد.

والدین باید کارکردن با رایانه را یاد بگیرند و با فرزندان خود همراه شوند. در زیر، راه‌هایی به این منظور پیشنهاد شده است:

- با آنان صحبت‌كنید:
سعی‌كنید بدون این‌كه لحن اتهام‌آمیزی داشته باشید، برنامه‌ی كاری او را در اینترنت جویا شوید، از او بخواهید شما را به این دنیای جدید معرفی كند، از فعالیت‌های لذت‌بخش‌اش در این محیط سؤال كنید و كنجكاوی نشان‌دهید:
«در اینترنت چه می‌كنند؟ چه كسانی وجود دارند؟ چه می‌گویند؟» از مزایا و معایب اینترنت از او سؤال كنید، نشان‌دهید كه آن را قبول دارید اما نسبت به خطرات احتمالی آن نیز حساس هستید. سعی‌كنید رایانه را در اتاق خصوصی قرار ندهید. برای نمونه در پذیرایی خانه باشد. با این كار، هم نظارت را آسان كرده‌اید و هم استفاده از رایانه را معطوف به خانواده نیز نموده‌اید.

- تعیین قوانین منطقی:
قوانین برای جهت‌دهی به رشد اجتماعی و فرهنگ‌پذیری فرزندان لازم است. مسلماً دوست ندارید فرزندتان تا دیروقت بیرون از منزل باشد، هر فیلمی ببیند و دست به هر كاری بزند. حتماً محدودیت‌هایی برای زمان یا مدت معاشرت در اینترنت قائل شوید؛ قوانینی كه به‌روشنی نشان‌دهد چه اعمالی را نمی‌توان انجام داد.

- تعادل برقرار سازید:
درست است كه دنیای مجازی، فوق‌العاده جذاب و مفید می‌باشد اما زندگی واقعی نیز وجود دارد. نوجوان را تشویق كنید كه به فعالیت‌های زندگی روزمره بیش‌تر بپردازد. متأسفانه بازی‌هایی مانند «دزد و پلیس، بالابلندی و...» به «بازی‌های كشت و كشتار، قتل، خون‌ریزی و انتقام» تبدیل شده كه روحیه‌ی لطیف و خیرخواهانه‌ی كودك را به شخصیتی خشن، مضطرب و روان‌پریش تبدیل می‌كند. از استفاده‌ی بیش از اندازه‌ی فعالیت‌های رایانه‌ای جلوگیری كنید.

- كنترل نرم‌افزاری:
خوشبختانه برخی از نرم‌افزارهای تجاری وجود دارند كه به كمك آن‌ها می‌توان نظارت و كنترل فعالیت نوجوانان در فضای مجازی را امكان‌پذیر كرد. به كمك این برنامه‌ها می‌توانید وب‌سایت‌هایی كه او از آن‌ها استفاده كرده را ثبت‌شده، مشاهده نمایید. می‌توانید برای استفاده‌ی او از اینترنت، محدودیت زمانی قائل شوید؛ فقط كافی‌ست با یك متخصص رایانه مشورت كنید تا نرم‌افزار مورد نظر شما را معرفی نماید. البته خیلی مفیدتر خواهد بود كه این امر را با ‌دادن بینش به نوجوان اعمال كنید و به او بگویید كه صلاح‌اش را خواستارید و این كار، صرفاً به سود خود اوست، نه خصومت و دشمنی با او.

- هرگز سعی‌نكنید نوجوان را از دسترسی به رایانه محروم‌ نمایید؛
این استراتژی، شعله‌ی آتش را در او شعله‌ورتر خواهد ساخت. سعی‌کنید اعتمادبه‌نفس او را افزایش داده و نشان‌دهید كه متوجه و نگرانش هستید. هیچ راهی بهتر از دوستی و هم‌سویی با نوجوان نیست، پس او را درك كنید و هم‌گام با او قدم بردارید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 20:0
ازدواج و همسرداری
زن و شوهران پرمسأله، خود را سالم‌ترین و عاقل‌ترین می‌دانند!!! چرا گروهی از زنان یا شوهران به اشباهات رفتاری و روانی دیگری تأکید دارند؟


سازگاری یکی از اصلی‌ترین نشانه‌ی سلامت روانی است.

وقتی
زندگی مشترک شروع می‌شود، زن و مرد هریک به نوبه‌ی خود آگاهانه یا ندانسته متعهد می‌شوند که برای ایجاد و داشتن زندگی مشترک شاد و پرطراوت در کنار هم تلاش کنند. این امر زمانی تحقق می‌یابد که:

1- زوج‌ها دوست داشتن واقعی و
عشق‌ورزی را به‌درستی آموخته باشند تا بر زندگی مشترک‌شان، مهر، محبت و عشق حاکم شود.

2- آگاهی‌های لازم در
زمینه‌ی تفاوت‌ها، نیازها و چگونگی رفع نیازهای خود و همسرشان را کسب کنند و به معیارهای خود و همسرشان احترام بگذارند؛ به‌ویژه نیازهای احساسی و عاطفی همدیگر را درک کرده و آگاهانه و به‌درستی، آن‌ها را برطرف سازند.

3- مهارت‌های لازم برای ایجاد روابط مؤثر بین خود و
همسر را آموخته و همواره معتقد باشند که می‌توانند زندگی مشترک رضایت‌بخشی را فراهم سازند.

کسب آگاهی و مهارت‌های ضروری
زندگی مشترک، آموختنی‌ست؛ برای کسب هرگونه مهارتی در هر زمینه‌ای، معمولاً آموزش‌دیدن به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم ضرورت دارد چراکه انسان با آموزش، پرورش و عمل است که آگاهی، مهارت و تجربه‌ی لازم را کسب نموده و با خلاقیت خود، به گسترش آن می‌پردازد. وجود مهدهای‌کودک، مراکز پیش‌دبستانی، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، انواع بی‌شمار کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی و پرورشی در دنیا، دلالت بر این دارد که در هر موردی، می‌بایست دوره‌ی آموزش‌های لازم و درست را طی و مهارت و تجربه‌های لازم و کافی را کسب نمود.

با وجود این‌که
آموزش ازدواج برای تشکیل زندگی مشترک موفق برای همه‌ی دختران و پسران بسیار حیاتی‌ست و شاید بتوان گفت که حتی از سایر آموزش‌ها نیز مهم‌تر و اثرگذارتر می‌باشد، اما متأسفانه این امر در تعداد کمی از خانواده‌ها و جوامع پذیرفته شده و به‌مرحله‌ی اجرا درآمده است. گویا همه‌ی دختران و پسران به‌طور مادرزاد و خودکار، اطلاع کاملی از تشکیل زندگی مشترک موفق داشته و نیازی به طی دوره‌های همسرداری و شناخت بیش‌تر از دنیای هم ندارند! درحالی‌که با مراجعه به مشاوران و روان‌شناسان خبره و یادگیری و کسب مهارت‌های ضروری‌ و شناخت بیش‌تر خود و همسر است که زوج‌ها می‌توانند در برابر مسائل و موانع، راه‌حل‌های مناسب را انتخاب ‌کنند و آگاهانه باورها، اندیشه‌ها، احساسات و عملکرد خویش را در مسیر هدف‌های‌شان قرار داده و زندگی مشترک موفقی را بسازند.
می‌گویند
زندگی مشترک همانند بازی «تخته نرد» است؛ اگرچه انتخاب عدد تاس‌ها در اختیار ما نیست، اما نحوه‌ی بازی در اختیار خودمان است. هرقدر مهارت بازی بالاتر و تکنیکی‌تر باشد، امکان موفقیت و برنده‌شدن نیز بیش‌تر می‌شود.
 

در
زندگی مشترک، هرچند خیلی از عوامل بیرونی را نمی‌توان کنترل‌کرد و هم‌چنین برای بسیاری از زوج‌ها، انتخاب و برداشت‌ از رویدادهای پیرامون، ناآگاهانه و ناهوشیارانه است اما:

 *زوج‌هایی که دارای آگاهی و مهارت‌های لازم هستند و می‌توانند بر ذهن خود مدیریت ‌کنند، باورهای مثبت را جایگزین باورهای منفی می‌کنند و در بیش‌تر موارد از مسائل، آگاهانه و هوشیارانه برداشت مثبت می‌نمایند و رابطه‌ی زناشویی خود را رضایت‌بخش‌تر و
جذاب‌تر و بالنده‌تر می‌سازند.

* زوج‌هایی که نگرش و باورهای منفی نسبت به
همسر و امور زندگی دارند، جلوی پیشرفت و بهبود روابط زناشویی‌شان گرفته می‌شود چراکه باورهای منفی بر اندیشه، احساسات و اعمال‌شان تأثیر منفی گذاشته و نمی‌گذارد زوج‌ها مشکلات خود را به‌درستی درک و حل نمایند. درواقع باورهای منفی، منشأ اصلی اختلاف‌ها و آزردگی‌ بین زوج‌ها می‌شود. به‌عبارت دیگر عواملی چون ترس، شک و تردید، پایین‌بودن اعتمادبه‌نفس، نداشتن شجاعت و جسارت لازم برای تصمیم‌گیری متفاوت با عقاید دیگران و ده‌ها عامل دیگر موجب می‌شود که بخش عمده‌ی تصمیم‌گیری‌های بیش‌تر زوج‌ها از روی عادت و با اندیشه‌های منفی، غیرجسورانه و غیرخلاقانه باشد.

زوج‌های موفق معتقدند که باورها، اندیشه‌ها، گفتار و رفتارشان را خود انتخاب می‌کنند و همه‌ی عملکردهای‌شان، بازتاب انتخاب‌های درست یا اشتباه و آگاه یا ناآگاه خودشان است. آنان عقیده دارند که کیفیت
زندگی مشترک و زناشویی‌شان، همان‌چیزی‌ست که یا خواستار آن بوده و یا زیربار آن رفته‌اند و مسؤولیت آن را برعهده‌‌ گرفته و نتایج مربوطه را می‌پذیرند و درصورت اشتباه، اقدام به جبران آن می‌کنند. این زوج‌ها به‌راحتی احساس‌های خود را بروز می‌دهند و با مذاکره و احترام‌گذاشتن به نظرات یکدیگر و درک همدیگر، زندگی مشترک‌شان را در مسیری رضایت‌بخش و جذاب قرارمی‌دهند.

زوج‌های ناموفق، دیگران را مسؤول ناکامی و شکست خود دانسته و باورها، اندیشه‌ها و رفتار خود را درست می‌دانند و حاضر نیستند که بپذیرند شاید اندیشه‌ها و عملکرد خودشان اشتباه بوده است. این زوج‌ها عدم موفقیت در
زندگی مشترک را به گردن همسر، فامیل و دیگران می‌اندازند و کم‌تر حاضر می‌شوند مسؤولیت شکست‌ها را خود بر‌عهده بگیرند. آنان خطاب به همسر و دیگران می‌گویند: حق با من است... اگر به حرفم گوش می‌دادی، این‌طور نمی‌شد... همه‌ی مشکل‌ها از سوی توست... چرا نمی‌توانی احساسم را بفهمی... و ده‌ها نگرش منفی دیگر. مشکل بزرگ بسیاری از زوج‌های پرمسأله این است که خود را سالم و حتی سالم‌ترین و عاقل‌ترین می‌دانند، به اشتباهات گفتاری، رفتاری و روانی دیگران تأکید دارند و به سرزنش و انتقاد از آنان می‌پردازند تا فشار عقده‌ها‌ی درونی‌شان را کاهش دهند.

تصاویر ذهنی، باورها، اندیشه‌ها، عملکرد و قدرت خلاقیت هرکسی، هویت و شخصیت او را شکل می‌دهد؛ اگر بپذیریم که این عناصر در هر سنی قابل تغییر هستند و با تغییر آگاهانه‌ی تصویر ذهنی و باورها می‌توان هویت و شخصیت خود را متحول و دگرگون ساخت، در این‌صورت با دلگرمی و امیدواری بیش‌تری، آماده‌ی ایجاد تغییر در عادات و رفتار خود شده و می‌پذیریم که قابل تغییر و اصلاح هستیم و می‌توانیم با دلگرمی بیش‌تر و آگاهانه، خود را در مسیر تغییر درست قراردهیم و
زندگی مشترک رضایت‌بخشی بسازیم.

در هر پیش‌آمدی اگر بدانیم که من، شما و هر زن و شوهری در برابر حوادث و گزینه‌های
زندگی خود مسؤولیم و حق انتخاب داریم و هر پیش‌آمدی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قراردهیم، مغز بیش‌تر فعالیت می‌کند و هرچه مغز بیش‌تر کار کند، مسائل‌‌مان بهتر حل می‌شود. بنابراین با ارتقای آگاهی، تمرین، تکرار و استفاده‌ی بیش‌تر از مغز، می‌توان به‌موقع و به‌درستی اقدام‌کرد و در هر شرایطی آگاهانه‌تر، خلاقانه‌تر، مهربانانه‌تر، همدلانه‌تر و جسورانه‌تر تصمیم‌‌گرفت و کنش یا واکنش نشان‌داد.

در تداوم
زندگی مشترک، گزینه‌ها و مسیرهای انتخابی بیش‌تر زوج‌ها، ناهوشیارانه، منفی، مضر و ناصواب می‌باشد. وقتی ارتباط زن و شوهر، سطحی، مکانیکی و غیرصمیمی باشد و به احساس‌ها، گفته‌ها، ارزش‌ها و نیازهای یکدیگر بی‌توجه باشند، هم‌چنین، عزت و اعتمادبه‌نفس، آزادی و استقلال همسر خود را با کنترل‌ و بدرفتاری‌های جسمی، کلامی، روانی و دخالت‌های غیرضروری ‌مورد تعرض قراردهند یا همسر خود را با‌زور و فشار، وادار به تسلیم و تمکین نمایند، زندگی مشترک را با دغدغه‌های فکری، نگرانی‌ها و اضطراب‌ها، عذاب‌ها و مشکلات متعدد و ناخواسته‌ای مواجه خواهند ساخت؛ چراکه کارهای ناصواب، خوشبختی و آرامش واقعی را به‌دنبال ندارد.

در این نوع روابط زناشویی، یکی از زوج‌ها می‌خواهد در هر
زمینه‌ای از همسرش برتر جلوه کند؛ پیوسته فقط اشتباه‌ها را می‌بیند و ایراد می‌گیرد و با دخالت‌های مکرر در هر زمینه‌ای، نمی‌گذارد استعداد همسرش شکوفا شده و رشد کند و عملاً عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس او را از بین می‌برد تا فقط خودش در معرض نمایش و توجه بیش‌تر قرارگیرد، درحالی‌که اگر مسیرهای انتخابی، مثبت، سازنده و درست باشد، به احساس‌ها، گفته‌ها و نیازهای هم توجه کنند، در هر شرایطی مسؤولیت‌پذیر باشند، رفتار همدلانه و عاشقانه‌ای با هم داشته باشند، با حفظ حرمت همدیگر و با انعطاف‌پذیری و صداقت، درخواست‌ها و پیشنهادهایی جهت بهتر ساختن زندگی مشترک ارائه دهند، در برابر موانع و مشکلات مسؤولانه و با جدیت اقدام نمایند و با صراحت و روراستی، اندیشه‌ها و احساس‌های خود را بیان و همدیگر را بهتر درک ‌کنند، می‌توانند به تداوم زندگی مشترک رضایت‌بخش، کمک شایانی نمایند.

زوج‌های موفق به زوج‌های ناموفق توصیه می‌کنند که: با
همسرتان با محبت و واضح صحبت کنید، از کلمات مثبت بیش‌تر استفاده نمایید، به‌جای ضمیر من، از ضمیر ما استفاده کنید، نقاط قوت همسرتان را کشف‌کرده و به تأیید و تحسین و حسن‌جویی از او بپردازید تا زندگی مشترک‌تان در مسیر رضایت‌بخش قرار‌گیرد. با حمایت، همدلی و دلگرمی، با گفتار کلامی و غیرکلامی مانند لبخندزدن، نگاه پرسوز، با هیجان صحبت‌کردن، توجه‌کردن بیش‌تر به همسر در منزل و مهمانی‌ها و... حمایت و صمیمیت بیش‌تری از خود نشان‌دهید، در برابر هر موضوع و پیش‌آمدی، بلافاصله احساسی عمل نکنید، هر موردی را تجزیه و تحلیل نموده و از مغزتان بیش‌تر استفاده کنید تا زندگی موفق، شاد و آرامی را تجربه نمایید.

زوج‌های موفق توصیه می‌کنند: برای داشتن
زندگی متعادل، ضمن انجام وظایف و مسؤولیت‌های روزانه جهت کاهش فشارها، تنش‌‌ها و خستگی‌های روانی و جسمی و تجدید انرژی‌های مصرف‌شده‌ی خود، همسر و فرزندان در بین انجام وظایف روزمره، فعالیت‌های لذت‌بخش و تفریح‌های دلخواهی چون ورزش، پیاده‌روی، دیدار دوستان، مسافرت، مطالعه، هم‌نشینی با دوستان و فامیل، گوش‌دادن موسیقی، کشیدن نقاشی، تشویق و تحسین همدیگر و... را (در برنامه‌تان) بگنجانید تا نشاط طراوت و بالندگی زندگی مشترک‌تان را حفظ کنید.

چهارشنبه 26/3/1389 - 20:0
دانستنی های علمی
چه کسی ماشین ظرفشویی را اختراع کرد؟

جالب است بدانید مخترع ماشین ظرفشویی یک زن بوده!بله، یک خانم ثروتمند به نام «ژوزفین کوچران» ماشین ظرفشویی را در سال 1886اختراع کرد. این خانم به خاطر ثورت بی حد و حصرش مرتب در حال مهمانی دادن بود و در مهمانی های مفصلش بسیاری از ثروتمندان شرکت می کردند. اگرچه ظرف های کثیف باقیمانده از مهمانی های خانم کوچران را خدمه او می شستند، اما او اصرار داشت ظرف ها با سرعت بیشتری شسته شوند و ظروف کمتری هم حین شستن بشکنند. بالاخره خانم ثروتمند تصمیم خودش را عملی کرد و چون چنین دستگاهی تا آن زمان ساخته نشده بود، او شخصاً ساخت آن را به عهده گرفت. ماشین ظرف شویی خانم کوچران به شکلی طراحی شده بود که ظرف ها، فنجان ها و نعلبکی ها درون آن چیده می شدند، بعد به وسیله یک موتور، آب و ماده شوینده به ظروف اضافه می شد و ظرف ها شسته می شدند.دوستان خانم کوچران همه جا در مورد این ماشین صحبت کردند و به زودی سفارش های زیادی برای ماشین فوق به خانم کوچران رسید. او اختراع خود را در نمایشگاه جهانی شیکاگو در سال1893 به نمایش گذاشت و باعث تعجب خیلی ها شد.

چگونه ظرف های ما را می شوید؟!

ماشین ظرفشویی، یک دستگاه خودکار است که ظرف های کثیف را می شوید و تمیز می کند؛ تنها کاری که آدم باید انجام دهد، این است که ماشین را پر از ظرف کند، پودر شوینده را اضافه کند، چرخه شست و شو را تنظیم کند و دکمه «روشن» را فشار دهد. اما ماشین ظرفشویی برخی اعمال خاص را نیز خودبه خود انجام می دهد که عبارتند از:

-خودش را از آب پر می کند.

-آب را با سرعت و فشار زیاد از طریق فواره هایی به ظروف می پاشد تا آنها را تمیز کند.

-آب کثیف را تخلیه می کند.

-با پاشیدن آب بیشتر، ظروف را آبکشی می کند.

-هوا را گرم می کند تا ظرف ها خشک شوند؛ البته اگر شما انجام این قسمت را هنگام تنظیم دستگاه خواسته باشید.

علاوه بر این، ماشین ظرفشویی بر کار خود نظارت می کند تا همه چیز به طور مطلوب پیش رود. یک زمان سنج، طول مدت هرچرخه را تنظیم می کند؛ یک گیرنده حسی دمای آب و هوا را نمایان می کند تا از گرم شدن بیش از حد ظروف و تخریب آنها جلوگیری کند و گیرنده حسی دیگری می تواند بگوید که سطح آب به اندازه کافی بالا هست تا مرحله شست و شو و آب کشی آغاز شود. بعضی از ماشین های ظرفشویی دارای گیرنده هایی هستند که میزان کثیفی آب را که از ظروف می چکد مشخص می کنند و وقتی که آب به اندازه کافی تمیز بود، ماشن ظرفشویی می فهمد ظرف ها تمیز شده اند.

میوه هم می شورد یا نه؟

اگر از مغازه دارها بپرسید، می گویند همه ماشین های ظرفشویی میوه و سبزی می شویند و سبد میوه شوی هم دارند. خوب است بدانید این سبد میوه شوی که مغازه دارها از آن نام می برند، چیزی نیست جز همان طبقه اول ماشین ظرفشویی شما!در حقیقت آنچه یک ماشین ظرفشویی را از نظر شستن میوه از ماشین ظرفشویی دیگر متمایز می کند، قابلیت کار با آب سرد است؛ یعنی اینکه در ماشین ظرفشویی برنامه ای تعبیه شده باشد که با استفاده از آن بشود میوه ها را با آب سرد شست تا پلاسیده نشوند.

فیلترینگ آب یعنی چه؟

معمولاً آبی که با آن ظرف هایمان را می شوییم، لکه هایی روی ظروف باقی می گذارد.گاهی اوقات هم آب بعضی مناطق خراب است و شستن ظروف را مشکل می کند. سیستم فیلترینگ، تمیز بودن آبی را که در چرخه شست و شو مورد استفاده قرار می گیرد تضمین می کند و با گردش مداوم میکروفیلتر، لکه ها و چربی ها را از سطح ظروف بر می دارد و با حرکت چرخشی آب، لکه ها را به کلی از بین می برد که این علاوه بر تمیزتر شدن ظروف، مزیت دیگری هم دارد، این کار باعث کاهش مصرف مواد شوینده می شود.

نمک بریزید

می گویند نمک در تمیز شدن ظروف تاثیر بسیاری دارد؛ برای همین هم بیشتر استفاده کنندگان، همراه با مایع یا پودر ظرفشویی، مقداری نمک هم داخل دستگاه می ریزند. به تازگی نیز در بعضی از این ماشین ها جایی برای ریختن نمک در نظر گرفته شده تا هم ظرف ها تمیز شوند و هم کار مصرف کننده آسان شود. در کاتالوگ بعضی ماشین ها هم می بینیم که نوشته شده نیازی به استفاده از نمک یا ماده دیگری برای بهتر شسته شدن ظروف نیست. در این ماشین های ظرفشویی برای تمیزی بهتر ظروف، از سیستم Magnetizer «سختی گیر آب» استفاده می شود.

امکانات جانبی

امکانات جانبی ماشین ها با هم متفاوت بوده و هر شرکتی برای مقبول کردن کالای خود امکانات متفاوتی را روی آن قرار داده است. بعضی از این امکانات عبارتند از:

-در بعضی ماشین ها بازوهای سبدی که ظرف ها را در آن می چینند متحرک است و این امکان برای شما وجود دارد که حالت قرار دادن این ظروف را در ماشین به دلخواه خودتان تغییر دهید.

-بعضی ماشین ظرفشویی ها یک سیستم ویژه به نام براق کننده هم دارند؛ به این صورت که در مرحله آخر آبکشی، مایع براق کننده ای را روی ظروف می پاشند تا هم شست و شو کامل شود و هم ظرف ها برق بیفتند. این سیستم علاوه بر شفاف شدن ظرف ها باعث می شود آنها زودتر خشک شوند.

-بعضی از ماشین ظرفشویی ها برای افزایش استحکام و ایمنی سبدها از ریل های جدیدی استفاده می کنند که می توان به وسیله آنها به آسانی و بدون هیچ مشکلی سبد را -حتی وقتی که کاملاً پر است- بیرون کشید؛ به این دلیل که ریل های پایینی عمیق تر هستند و همین عمق باعث می شود تا ثبات کامل سبد تضمین شود و دشواری بیرون کشیدن آن از بین برود.

-بعضی ماشین ظرفشویی ها علاوه بر امکان شست و شوی بسیار داغ امکان آبکشی اضافی را هم برای مصرف کننده های وسواسی فراهم کرده اند.

-بعضی ماشین ظرفشویی ها به سیستم تایمر تأخیری مجهزند؛ همان سیستمی که این روزها در بعضی از ماشین لباسشویی ها هم می بینیم. این سیستم به شما امکان می دهد تا زمان روشن شدن ماشین لباسشویی را هر وقت که خواستید تعیین کنید.بعضی ظرفشویی ها هم به سیستم تبادل گرما مجهزند.

ضد عفونی می کنند؟

ماشین های ظرفشویی معمولاً به خودی خود قابلیت ضد عفونی کردن ظروف را ندارند و احتیاج به یک ماده کمکی دارند، مگر اینکه موقع خرید، حواستان به این امکان ماشین ظرفشویی باشد. ماشین های ظرفشویی به خاطر داشتن امکان استریلیزه، ظروف را ضدعفونی می کنند؛ یعنی روی این دستگاه دکمه ای وجود دارد که با فشار دادن آن، حرارت آب به حدی بالا می رود که ظروف، استریلیزه می شوند. بین مشخصات بعضی ماشین های ظرفشویی، به عبارت «امکان شست و شوی بسیار داغ» بر می خوریم که آن هم به معنای استریلیزه کردن است. در بیشتر ماشین های ظرفشویی قابلیت استفاده از مواد سفید کننده و ضدعفونی کننده وجود دارد، اما اگر در کاتالوگ ماشین چنین چیزی نبود حتماً پیش از استفاده از این گونه مواد پرس و جو کنید.

آب، زمان، صدا

چقدر طول می کشد تا ظرف های شما در ماشین ظرفشویی شسته شوند؟ ماشین های ظرفشویی، ظرف های شما را به طور نرمال در 76 دقیقه می شویند اما بعضی ماشین ها که لقب ماشین ظرفشویی های سریع را یدک می کشند، این زمان را تا 45 دقیقه و حتی 40 دقیقه هم کاهش می دهند. این ماشین ها اصولاً موجودات کم سرو صدایی هستند. میزان سرو صدایی که آنها در خانه شما تولید می کنند بین 45 تا 48 دسی بل است و درهر دور شست و شو میزان آب مصرفی شان با توجه به اندازه ماشین متفاوت است که معمولاً بین 11 تا 15 لیتر آب مصرف می کنند.

برنامه اقتصادی:

برنامه اقتصادی اصولاً برنامه ای است که می توان به وسیله آن با کمترین هزینه از بیشترین امکانات بهره برد. بعضی از ماشین های ظرفشویی به این گونه برنامه ها مجهز هستند:

-نیمه شوی:این برنامه معمولاً در ماشین های 12 نفره مورد استفاده قرار می گیرد و به این معناست که وقتی شما ظرف کافی برای پر کردن ماشین ندارید، می توانید با استفاده از این برنامه، آبگیری ماشین را به نصف برسانید. این برنامه برای صرفه جویی در آب بسیار موثر است و به شما امکان می دهد که ماشین را بدون نیاز به پر شدن روشن کنید.

-برنامه اقتصادی: روی بعضی از ماشین ها هم برنامه ای تحت عنوان برنامه اقتصادی نصب شده که با استفاده از آن می توان در مصرف آب، انرژی و حتی زمان صرفه جویی کرد؛ مثلاً یکی از این برنامه ها به این صورت است: 50 درجه سانتی گراد، 12 لیتر آب و 1/05 کیلو وات انرژی.

ماده شوینده ماشین ظرف شویی چیست؟

ماده شوینده شامل مواد حلالی است که غذا را در خود حل کرده و در ضمن با مواد ساینده، تکه های چسبنده غذا را از ظروف جدا می کند. عملکرد این ماده شوینده در صورت وجود املاح زیاد در آب، دچار اختلال می شود. البته لازم است بدانید که نمی توان هر نوع ماده شوینده را در ظرفشویی استفاده کرد بلکه باید موادی که مخصوص ظرفشویی ساخته شده اند را به کار برد تا هم کف بیش از اندازه تولید نکند و هم باعث خرابی ظروف نشود. انواع شوینده ها به شکل پودر، قرص و ژل موجود است و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد و این تنها به سلیقه شخصی شما مربوط است که از کدام شکل استفاده کنید.

بد نیست بدانید که....

مخزن

ماشین های ظرفشویی ارزان، دارای مخزنی از جنس پلاستیک و مدل های گران قیمت تر، مخزنی از جنس فولاد ضد زنگ (اصطلاحاً استیل)دارند .جنس استیل از زنگ زدگی، رسوب و لک شدگی جلوگیری می کند. در استفاده از مدل هایی با مخزن استیل، از مواد شوینده دارای سفید کننده استفاده نکنید.

قفسه ها

شما باید این قسمت را به دقت بررسی نمایید تا از مناسب بودن اندازه قفسه ها با بشقاب ها، عمق قابلمه ها، کاسه ها و خلاصه بیشتر ظروف خود اطمینان حاصل کنید. شاید ظروفی داشته باشید که در هیچ ماشین ظرفشویی جا نشوند، در چنین مواردی باید قبول کنید که یکی دو قطعه از ظروف را دستی بشویید.

بعضی از ماشین های ظرفشویی دارای سه قفسه هستند که ممکن است اندازه بشقاب ها یا عمق ظروف گودی که در آن قرار می دهید را محدود کنند. اکثر ماشین ها دو طبقه قفسه دارند و گاهی دارای قابلیت شیب دار قرار گرفتن نیز هستند.

مصرف آب

ماشین های ظرفشویی آب زیادی مصرف می کنند که البته اگر ماشین کاملاً پر باشد، مقدار آب مصرفی آن، از مقدار آبی که با شستن دستی ظرف مصرف می شود چندان تفاوتی ندارد. برای اطمینان یافتن از مقدار مصرف آب، مدل های مختلف و مقدار مصرف آنها را با دقت بررسی کنید.

شست و شوی هوشمند

بعضی مدل های ماشین ظرفشویی دارای حسگرهایی هستند که با عبور دادن شعاع نور از آب و اندازه گیری شفافیت آن، میزان کثیفی آب را تشخیص داده و زمان خالی شدن و تعویض آن را مشخص می کنند.

آبگرمکن

تقریباً تمام ماشین های ظرفشویی به آب گرم متصل می شوند. آب گرم منزل معمولاً در درجه 48 تا 55 درجه سانتی گراد تنظیم می شود. ماشین های ارزان تر از همین دمای آب استفاده می کنند و ماشین های گران تر دارای سیستم گرم کننده هستند. برای شسته شدن چربی و پاک شدن مواد شوینده، دمای آب باید 60 درجه باشد. از طرفی داغ بودن آب نیاز به خیس کردن و آب کشی مکرر را از بین برده و در مصرف آب صرفه جویی خواهد نمود. مدل های جدیدتر، ظروف را با آب داغ شسته و با آب سرد آبکشی می کند تا در مصرف برق نیز صرفه جویی شود.

نکات مهم هنگام خرید

-در وهله اول هنگام خرید این وسیله باید به تعداد نفرات خانواده توجه کرد؛ به عنوان مثال یک ماشین ظرفشویی 12 نفره برای یک خانواده 6 تا 8 نفره و یک ماشین ظرفشویی 4 نفره مناسب است.

-اکثر ماشین ظرفشویی های ارزان دارای مخزنی ازجنس پلاستیک و مدل های گران قیمت مخزنی از جنس فولاد ضد زنگ دارند.

-هنگام خرید توجه داشته باشید که اندازه قفسه ها با بشقاب ها، عمق قابلمه، کاسه و سایر ظروف هماهنگ باشد.

-بعضی مدل های ماشین ظرفشویی نیز دارای آسیابی مخصوص هستند که خرده های غذا را آسیاب کرده و همراه آب بیرون می فرستند. اما مدل های دیگری نیز هستند که فاقد این قابلیت هستند و باید حتماً ظروف را تمیز کرده و بعد در آن قرار داد. پس اگر حوصله تمیز کردن ظروف را ندارید به این مساله نیز توجه داشته باشید.

-برنامه های شست وشوی ظروف از موارد مهم دیگری هستند که هنگام خرید باید به آن توجه کرد.اکثر ماشین های ظرفشویی دارای برنامه سه گانه شست و شو هستند. برنامه سختی گیر آب، سیستم هوشمند ایمنی، برنامه شست و شوی سریع، معمولی، قوی، میوه و سبزیجات و... برخی از آنها هستند.

پس هنگام خرید توجه داشته باشید که از ماشین ظرفشویی خود چه انتظاری دارید تا با توجه به نیاز خود آن را خریداری کنید.

چرا از ماشین ظرفشویی استفاده کنیم؟

1)استفاده از ماشین ظرفشویی تا حد قابل توجهی مصرف آب خانگی را کاهش می دهد، به طوری که یک دست ظروف 144 پارچه را اگر با دست بشوییم 85 لیتر آب مصرف می شود در حالی که همین تعداد در ماشین ظرف شویی تنها 16 لیتر آب نیاز دارد.

2)به خانم خانواده فرصت بیشتری می دهد تا به جای صرف وقت در آشپزخانه و شستن ظروف، زمان بیشتری را در کنار فرزندان و همسر خود داشته باشد.

3)در شست و شو با دست، بهترین زمان پذیرایی از مهمان بعد از صرف غذا به شستن ظروف می گذرد (بیش از یک ساعت) در صورتی که در شست و شو با ماشین ظرفشویی، بعد از صرف غذا در کنار مهمان خود هستید.

4)در شست و شو با دست، مجبوریم از آب ملایم استفاده کنیم در صورتی که در ماشین ظرفشویی آب داغ استفاده می شود لذا عمل ضد عفونی نیز تا حدی انجام می گیرد.

5)در شست وشو با دست، ظروف به علت استفاده از اسکاچ بعد از چند ماه خش برداشته و کدر می شوند، در صورتی که در ماشین ظرفشویی چون از مواد شوینده مناسب استفاده می نماییم، ظروف همیشه براق و شفاف باقی می مانند.

6)در شست و شو با دست، میزان استفاده از مایع ظرفشویی بسیار زیاد است در صورتی که در ماشین ظرفشویی میزان مصرف پودر بسیار کم است.

7)مواد شوینده به پوست دست آسیب زیادی می رسانند در حالی که در ماشین ظرفشویی دست شما با مواد شوینده هیچ گونه تماسی ندارد.

8)درشست و شو با دست، به علت ایستادن زیاد و بی حرکت ماندن، خطر بیماری هایی مانند واریس، آرتروز ستون فقرات و زانو بسیار بالا می رود در حالی که در شست و شوی ماشینی این احتمال وجود ندارد.

9)در شست و شوی دستی، امکان لب پر شدن ظروف چینی و کریستال شما وجود دارد در حالی که در ماشین ظرفشویی این امکان به حد صفر می رسد.

10)مواد کلره و یا اکسیژنه موجود در پودرها و قرص های ماشین ظرفشویی، عمل ضد عفونی ظروف را تکمیل می کنند.

حتماً رعایت کنید.

-تا حد امکان از برنامه کوتاه مدت (کم مصرف) استفاده کنید. همچنین اگر ظرف ها را پیش از قرار دادن در دستگاه با یک دستمال تا اندازه ای پاک کنیم، امکان استفاده از برنامه کوتاه بیشتر است. اگر ظرف ها فقط کمی کثیف هستند از یک چرخه شست و شوی سبک استفاده کنید؛ زیرا در این روش به دلیل استفاده کمتر از آب گرم و کاهش زمان کار دستگاه، انرژی کمتری مصرف خواهد شد.

-حتی الامکان از ظرفیت کامل ماشین ظرفشویی استفاده کنید. تعداد ظرف ها تغییری در مصرف آب ماشین نمی دهد. پس بهتر است ظرف ها را در طول روز داخل ماشین جمع کنید و سپس یک بار در ساعات غیر اوج مصرف آن را به کار اندازید.

-از پودر ظرفشویی به اندازه لازم استفاده کنید؛ زیرا ریختن پودر زیاد، هیچ تاثیری در تمیز ترشدن ظرف نخواهد داشت.

-ظرف ها را مطابق دستورالعمل تولید کننده در ماشین قرار دهید، همه ردیف ها را پر کنید تا از آب و انرژی حداکثر استفاده بشود، اما این کار به گونه ای باشد که گردش آب به راحتی صورت گیرد تا ظرف ها کاملاً تمیز گردند.

-پیش از قرار دادن ظرف ها در ماشین، باقیمانده غذا را پاک کرده و مایعات را خالی کنید. بقیه کار را ماشین ظرفشویی انجام می دهد. اگر مجبور شدید که ظرف ها را پیش از گذاشتن در ماشین آب بکشید حتی الامکان از آب سرد استفاده کنید.

-اگر از یک منبع آب گرم ارزان قیمت برخوردار هستید؛ در صورت امکان آن را مستقیماً به ماشین ظرفشویی وصل کنید.

-دستگاه را حتی الامکان درساعت های اوج مصرف روشن نکنید.

-نظافت منظم، عمر دستگاه را افزایش داده و مصرف انرژی آن را کاهش می دهد.

-ماشین ظرفشویی را دور از یخچال قرار دهید، زیرا این دستگاه در هنگام کار حرارت تولید می کند و مصرف انرژی یخچال را بالا می برد.

-در صورتی که ماشین ظرفشویی شما سیستم خشک کن بدون گرما دارد از آن استفاده کنید. اگر دستگاهی دارید که قدیمی تر است و مجهز به این سیستم نیست، می توانید بعد از پایان شست و شو ظرفشویی را خاموش کنید و درب آن را باز بگذارید تا جریان هوا ظرف ها را خشک کند.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:59
خواستگاری و نامزدی
با این توضیحات کلی، امیدوارم درک خشم و عصبانیت ساده تر شده باشد.  در اینجا می پردازم به پاسخ خواننده عزیزی که راه های مقابله با عصبانیت را پرسیده اند.  مهمترین نکته ای که در مقابله با خشم باید بدانیم اینست که عصبانیت یک احساس طبیعی و درونی است.  باین معنی که احساس عصبانیت درست و خوب است، ولی نحوه ابراز آن باید همراه با گفتگو و حتا بدون حمله لفظی به افراد دیگر باشد.

ریشه عصبانیت در درون شخص است.  باین گونه، صرفنظر از آنچه در اطراف انسان می گذرد، مسئولیت عصبانی شدن با شخص عصبانی است.  یکی از مشکلات برخورد با عصبانیت اینست که شخص عصبانی بطور معمول دیگران و یا شرایط خارج از خود را مسئول این حساس می داند و با سرزنش کردن اطرافیان، موجب ناراحتی بیشر میشود.  پس، اولین راه مقابله با عصبانیت، بعهده گرفتن مسئولیت این احساس است.  در بحبوحه عصبانیت، نمیشود با بحث و گفتگو مشکلی را حل کرد.
دومین راه مقابله اینست که بحث و گفتگو را متوقف کرد و با نفس عمیق کشیدن، از محل خارج شدن، دست و صورت را آب زدن و ایجاد سکوت و آرامش، آتش خشم را خاموش کرد.  وقتی می بینیم خودمان و یا دیگران عصبانی هستیم، بلافاصله باید بگوییم «من الان خیلی عصبانی هستم و احتیاج دارم که خودم را آرام کنم».  و یا به شخص عصبانی بگوییم «بنظر میرسد الان وقت خوبی برای ادامه این بحث نیست، بگذار کمی هر دو آرام شویم و بعد به گفتگو ادامه خواهیم داد».

 بی احترامی و داد و بیداد و ناسزا گفتن، به خشم می افزاید.  در بحبوحه عصبانیت، سرزنش کردن نتیجه منفی دارد.  در چنین شرایطی، بویژه وقتی با کودکان و نوجوانان روبرو هستیم باید احساس عصبانیت آنها را تایید کنیم.  بکار بردن جملاتی مانند:  «من می بینم که تو احساس عصبانیت میکنی.  همه آدم ها حق دارند عصبانی شوند، من آماده ام که تو برایم توضیح بدهی از چه عصبانی هستی و یا اگر ترجیح میدهی، بعداً راجع باین موضوع صحبت خواهیم کرد».
این نوع برخورد به احساس آرامش می افزاید.  بطور کلی افرادی که زیاد عصبانی میشوند، قادر نیستند احساسات و خواسته های خود را درست بیان کنند.  باین گونه، در مواردی که همه چیز آرام است میتوان آنها را تشویق به صحبت و بازگو کردن احساسات و نیازهایشان کرد.  واقعیت این است که شخص عصبانی در عین حال از چیزی رنج میبرد، ولی یا آگاه به این احساس درونی نیست و یا توانایی بازگو کردن آن را ندارد.  گاه نیز  بدلایلی می ترسد از احساسات درون سخنی گوید.  ترس و عصبانیت دو روی یک سکه هستند.

اگر بدانیم که دلیل مهم عصبانیت یک احساس دردناک درونی است، بهتر میتوانیم  با شخص عصبانی برخورد کنیم.
چهارشنبه 26/3/1389 - 19:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته