جیرجیرک به خرس گفت:دوستت دارم خرس گفت:الان وقت خواب زمستانیه منه،6 ماه دیگه بیا تا در موردش با هم حرف بزنیم. وقتی خرس از خواب بیدار شد جیرجیرک رو ندید!! خرس نمیدونست جیرجیرک فقط 3 روز زندگی میکنه!
یک سقا در هند،دو کوزه بزرگ داشت که هر کدام از آنها را از یک سر یک میله ای اویزان می کرد و روی شانه هایش می گذاشت. در یکی از کوزه ها شکافی وجود داشت، بنابراین در حالی که کوزه سالم، همیشه حداکثر مقدار آب ممکن را از رودخانه به خانه ارباب می رساند، کوزه شکسته تنها نصف این مقدار را حمل می کرد. برای مدت دو سال این کار هر روز ادامه داشت. سقا فقط یک کوزه و نیم آب را به خانه ارباب می رساند. کوزه سالم به موفقیت خودش افتخار می کرد. موفقیت در رسیدن به هدفی که به منظور آن ساخته شده بود. اما کوزه شکسته بیچاره از نقض خود شرمنده بود و از اینکه تنها می توانست نیمی از کار خود را انجام دهد ناراحت بود. بعد از دو سال روزی در کنار رودخانه کوزه شکسته به سقا گفت: من از خودم شرمنده ام و می خواهم از تو معذرت خواهی کنم. سقا پرسید: چه می گویی؟ از چه چیزی شرمنده هستی؟ کوزه گفت: در این دو سال گذشته من تنها توانسته ام نیمی از کاری را که بر عهده ام گذاشته شده است را انجام دهم چون شکافی که در من وجود داشت، باعث نشتی آب در راه بازگشت به خانه اربابت می شود. به خاطر ترکهای من تو مجبور شدی این همه تلاش کنی، ولی باز هم به نتیجه مطلوب نرسیدی. سقا دلش برای گوزه شکسته سوخت و برای همدردی گفت: از تو می خواهم در مسیر بازگشت به خانه ارباب به گلهای زیبای کنار راه توجه کنی. در حین بالا رفتن از تپه کوزه شکسته، خورشید را نگاه کرد که چگونه گلهای کنار جاده را زندگی می بخشد و این موضوع او را کمی شاد کرد. اما در پایان راه باز هم احساس ناراحتی کرد. چون دید که باز نیمی از اب نشت کرده است. برای همین دوباره از صاحبش عذر خواهی کرد. سقا گفت: من از شکافهای تو خبر داشتم و از آنها استفاده کردم. من در کنار راه گلهایی کاشتم که هر روز وقتی از رودخانه بر می گشتیم تو به آنها آب داده ای. برای مدت دو سال من با این گلها خانه اربابم را تزئین کرده ام. بی وجود تو خانه ارباب نمی تواست این قدر زیبا باشد
زندگی لطف اجباری اما شیرین خداوند است
آیا کار شما طاقت فرسا و خیلی سخته..سخت تر از کار این کودک؟؟،
آیا حقوق و درآمد شما خیلی کمه؟حتی از این کودک؟؟...،
آیا فکر می کنین تنها و غریب هستین ؟/بدون همدم؟؟؟،
آیا فکر می کنین که تحصیل کردن کار شاق و سختیه و امکانات تحصیلی در جایی که هستین خیلی کمه؟؟حتی از؟؟؟... آیا احساس شکست و تسلیم شدن در برابر سختیها و مشکلات بهتون دست داده پس این پیرمرد چی بگه؟؟ !
زیر بار زندگی خمیده و نالان هستین...همیشه؟؟
آیا تو منطقه ای که هستین مترو یا اتوبوس نیست؟؟شاید هم ناراحتین از نداشتن ماشین شخصی؟؟
رودها در جاری شدن .وعلفها در سبز شدن معنی پیدا می کنند کوه ها با قله ها و دریاها با موجها زندگی پیدا می کنند وانسانها همه انسانها با عشق، فقط با عشق پس بار خدایا بر من رحم کن بر من که میدانم ناتوانم رحم کن باشد که خانه ای نداشته باشم باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم اما نباشد ، هرگز نباشد که در قلبم عشق نباشد ، هرگز نباشد
و خداوند عشق را آفرید
تا شکر گزار باشیم
استقلال تو را به بلندای نامت دوست دارم
استقلال 3 - 2پیکان
آنقدر قوی باش که بتوانی با روزگار روبرو شوی . آنقدر ضعیف باش تا بتوانی قبول کنی که نمی توانی همه کارها را به تنهایی انجام دهی . و در مقابل کسانی که به کمک تو احتیاج دارند بخشنده باش . در مورد نیاز های شخص ات صرفه جو و قانع باش . آنقدر عاقل باش تا قبول کنی در مورد همه چیز آگاهی نداری . آنقدر ساده باش که به معجزه اعتقاد داشته باشی . شادی هایت را با دیگران تقسیم کن . در غم و اندوه دیگران شریک شو . راهنمای افرادی باش که خود را گم کرده اند . هنگامی که تردید داری پیرو کسانی باش که به موفقیت رسیده اند . اولین کسی باش که به رقیب پیروزت تبریک می گویی آخرین کسی باش که از رفیق شکست خورده ات انتقاد می کنی . برای اینکه دچار اشتباه نشوی از جایی که قدم بعدیت را می گذاری مطمئن شو . از مقصد و هدفت خاطر جمع شو تا مبادا راه غلط را بروی . با کسانی که به تو عشق می ورزند مهربان باش . و بالاتر از همه خودت باش
تصاویری از چشمه آب زلالی كه صدها سال است گرداگرد قبر اصلی حضرت ابوالفضل العباس در زیر حرم مطهرش در كربلا طواف میكند و این است اجر تشنهماندن او بر لب فرات به احترام تشنگی برادر .... ...