• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1481
تعداد نظرات : 1410
زمان آخرین مطلب : 4182روز قبل
خواستگاری و نامزدی
 

السلام علیك با ابا عبدالله

ارباب صدای قدمت می آید   

                                     

هنگامه اوج ماتمت می آید

ما در تب وتاب غم تو می سوزیم                                         

بار دیگر محرمت می آید

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد واخر تابع له علی ذالك،اللهم العن العصابة التی جاهدت الحسین،وشایعت وبایعت وتابعت علی قتله،اللهم العنهم جمیعا

.

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

 

روز ازل که نامه ما را نوشته اند نام تو را به صفحه دلها نوشته اند

 

دلهای ما حسینیه روضه های توست این ملک را به نام تو مولا نوشته اند

 

جانا در این حسینیه دل خوش آمدی این سینه را چو سینه سینا نوشته اند

 

ما ازسلاله غـم عشـقـیـم و عاشـقـیـم این عاشقی به سرخط تقوی نوشته اند

 
شنبه 28/9/1388 - 18:56
خواستگاری و نامزدی

 


خنده کنان می رود روز جزا در بهشت

 

هر که به دنیا کند گریه برای حسین

باز محرم، حسین و عاشورا، باز روایت اشک و عطش و آتش، باز حکایت خیمه سوخته و بوی سیب، باز...

محرم، نامکررترین قصه عاشقی است، گوش نوازترین ترانه هستی است در همیشه زمان، پنجره ایست گشوده برای تماشای انسان آرمانی و آرمان انسانی.

کتاب هفتاد و دو صفحه ای کربلا، این خواندنی ترین کتاب تاریخ، اکنون فراروی ماست و ما امروز در عصر جاهلیت مدرن، به مرور این کتاب انسان آفرین و ِنهضت ساز محتاجیم بیش از همیشه.

 

 
شنبه 28/9/1388 - 18:51
دانستنی های علمی

بسم الله النور

 

فریب ما نخور آقا؛ دروغ می‌گوییم


به جان "حضرت زهرا" دروغ می‌گوییم


چه انتظار ظهوری، چه درد هجرانی !


میا میا گل طاها؛ دروغ می‌گوییم


تمام چشم به راهی و انتظار ظهور


و ندبه‌های فرج را دروغ می‌گوییم


دلی که مأمن دنیاست، جای مولا نیست


اسیر شهوتِ دنیا؛ دروغ می‌گوییم


کدام گریه‌ی غربت، کدام اشک فراق


قسم به
"ام ابیها" دروغ می‌گوییم


زبان، سخن ز تو گوید ولی برای "مقام"


به پیش چشم خدا ما دروغ می‌گوییم


خلاصه، ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست


و ما به وسعت دریا دروغ می‌گوییم


مرا ببخش عزیزم که باز می‌گویم


میا میا گل طاها؛ دروغ می‌گوییم !

 

اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج

 
جمعه 27/9/1388 - 16:34
دانستنی های علمی
محرم آمد...

خدایا! مرا نعمت اشک و آه نصیب فرما؛ چرا که به برکت اشک می‏توان برق دولت از کف‏رفته را بازگرداند

  

محرم آمد......

 

پرسیدم: ازهلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی كشید و گفت: كه ماه محرم است.

 

گفتم: كه چیست محرم؟ باناله گفت: ماه عزای اشرف اولادآدم است

 .

 فرا رسیدن ماه محرم را تسلیت عرض میكنم

  
جمعه 27/9/1388 - 16:27
دانستنی های علمی

بسم الله النور

 

حلول ماه محرم را به تمامی عاشقان حسینی تسلیت عرض می‌نمایم

  

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا(س)

 

بـه لطـمه‌هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا(س)

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

 

بـه بـوی سیـب زمـینِ و غم حـسین(ع) غریـبش

 

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی(عج)

 

به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مـهـدی(عج)

  

أین الطالب بدم المقتول بکربلا

 

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر

جمعه 27/9/1388 - 16:24
شعر و قطعات ادبی

یک روز که پیغمبر در گرمی تابستان

همراه علی می رفت در سایه نخلستان

دیدند که زنبوری از لانه خود زد پر

آهسته فرود آمد بر دامن پیغمبر

بوسید عبایش را دور قدمش پر زد

بر خاک کف پایش صد بوسه دیگر زد

پیغمبر از او پرسید آهسته بگو جانم

طعم عسلت از چیست هر چند که می دانم

زنبور جوابش داد تا نام تو را گویم

گل می کند از نامت صد غنچه به کندویم

تا نام تو را هر شب چو گل به بغل دارم

هر صبح که برخیزم در سینه عسل دارم

از قند وشکر بهتر، بهتر ز نبات است این

طعم عسل از من نیست طعم صلوات است این

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

پنج شنبه 26/9/1388 - 9:59
دانستنی های علمی

آی خدای عاشقا !

این روزا بد جوره دلگیرم ، دلم هوای تو کرده ، هوای میکده ات...  

معبود من ! دلم برا خوندن عرفه ی حسینت تو صحرای معرفت عرفه می تپه  

دلم برا طواف کعبه عشق بازی تنگ شده ،

  دلم برا زمزمه " یا صاحب الزمان ادرکنی " گفتن توی طواف تنگ شده

گردیـدن دور حرمـــــــم گشتـه بهـانه

شاید که شوم با تو دمی شانه به شانه

 

 امسال در حج همه منتظر بودند. از حاجی اندونزیائی که مهدی را "ولی اله" می خواند تا زائر هندی که او را "قائد اعظم" می داند، از عرب عراقی که "ناجی امت" را صدا می زند، تا مسلمانان سیه چرده آفریقائی که او را "حامی مظلوم" می شمارد همه منتظر او هستند.

در حج همه منتظرند انتظار، شعار حج شده است. همه جا حرف از اوست. از نسب او می پرسند که به "احمد" می رسد، از نام او می گویند که "محمد" است. کلام او را قرآن و صوت او را جمیل توصیف می کنند. مردمان حرفها از "ذوالفقار" او دارند و نامردمان با شنیدن نام او ابرو در هم می کشند. 

 

همه می گویند او می آید. در یکی از جمعه های نور، در کنار همین کعبه ظاهر می شود و با صدای بلند بانگ بر می دارد که منم مهدی، امام آخرین.می گویند او با عصای موسی می آید و دم مسیحائی، بیرق احمدی را بلند می کند و با ذوالفقار علی به محو کژی ها و پلشتی ها می نشیند. 

 

شاید او همان "یوسف گمگشته "حافظ است یا "یار غایب از نظر" سعدی، شاید هم "تجسم هجران" مولوی می باشد، راستی آیا او همان نیست که خمینی را به خال لب خود گرفتار کرد؟

 امسال همه از او می گفتند. فرقی ندارد، شیعه، حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، حتی بهره های هند، اباضی های عمان و زیدی های یمن، همه و همه در جستجوی اویند. 

 

امسال همه حضور او را باور داشتند و دعا وسیله ای برای تعجیل در ظهور شده بود. سحرها می توانستی دانه دانه های اشک حاجیان را در فراق او ببینی. در مقابل ناودان طلا فریاد "اللهم عجل لولیک الفرج" بلند بود و در چهار گوشه کعبه ندای یا مهدی را می توانستی بشنوی.  

 

 آری او می آید او که خود مشتاق ظهور است و دلتنگ امت، می آید و شوکت مستکبران را فرو می ریزد، می آید و عزت مستضعفان را احیا می کند.

امسال همه منتظرند، امسال سمفونی انتظار از فریاد لبیک های حاجیان ساخته شده بود. "حج امسال حج انتظار بود."

پنج شنبه 26/9/1388 - 9:43
خواستگاری و نامزدی

قیافه و حال و هواش، بد جوری تو ذوق می زد. یه جوری وصله ناهمگون حاجی ها بود؛ ولی کسی به روی خودش نمی آورد.

 تا آخرین لحظه خداحافظی کسی فکر نمی کرد او هم می خواد به حج بره.

 وقتی دیدمش، در برابر چشم های متحیر من، هدفون رو از گوشش در آورد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت:

«آقا رضا، شما التماس دعا نداری؟»

با تعجب پرسیدم:«ایرج، تو هم عازمی؟ بابا ای والله!»

_نه بابا ما رو چه به این حاجی بازی ها؛ دو هفته پیش، بابا بزرگم مرد و تنها کسی که تو اقوام، گذرنامه آماده داشت من بودم؛ خلاصه ما مجبور شدیم جور اونو بکشیم! فعلاً.  

 اینو گفت و هندزفری موبایلشو تو گوشش کرد...

 ماه بعد، وقتی ایرج رو تو خیابون دیدم نشناختمش؛ نه از اون موهای بلند ژل زده خبری بود و نه از اون هیکل گوشت آلود شل و ول؛ با تعجب و حیرت اونو در آغوش گرفتم؛ اولین جمله ای که گفت این بود

 «آقا رضا،دوباره متولد شدم؛ من الان یک ماهه ام

 گفتم:«پسر، با خودت چیکار کردی؟چرا این طور شدی؟ »

گر چه خیلی مایل به حرف زدن نبود، پس از مکثی کوتاه گفت:

«جذبه عاشقی ما رو هم سوزونده

در یک لحظه احساس کردم در مقابل اوج و عظمت این جوون خیلی کوچیکم؛ ترجیح دادم فعلاً سؤال دیگری نپرسم.

 پیشونی شو بوسیدم و گفتم:«حاج آقا ایرج! بعداً می بینمت!»

لبخندی زد و گفت:

«اگه می شه از این به بعد منو«بلال» صدا بزن؛ آخه من هم آزاد شده پیامبرم.»

قدم های متواضع و با وقار بلال را نگاه کردم و در دل گفتم آیا این معجزه اسلام و خدای کعبه برای کافران کافی نیست؟
چهارشنبه 25/9/1388 - 8:19
شعر و قطعات ادبی

ناز غزل

 

کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت 

 

اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت 

 

چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید

 

تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت 

 

به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم 

 

یواشکی من و این چشم های مانده به راهت

 

هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم 

 

صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت 

 چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت

نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت

 

چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت 

 

چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت 

 

چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت

 

به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت

 

شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی

 

خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت

 

تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند

 

به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت 

 

دعاترین دعاها همین دعای نگار است

 

امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

  

مولای ما! کی شود روزی که به جویبار های رحمت تو درآییم  و سیراب از حضورتان شویم ؟ کی شود که از چشمه ی فیاض حضورتان جرعه ای آب حیات به ما تشنگان انتظار بدهند ، آقای ما ! ما بی کسیم ، "فقَد طالَ الصَّـــدَی" ، عطش ما را کشت و دوریتان بسیار طولانی گشت ؛" متی نُغادیک و نُراوحُک فنُقِرُّ عیناً،"

ای غایب از نظر ای حجت ثانی عشر ! کی می شود که با شما و در حضور شما صبح و شام کنیم و چشم ما به جمالتان روشن شود؟؟؟ 
چهارشنبه 25/9/1388 - 8:12
خانواده

تلخ است که لبریز حقایق شده است      

 زرد است که با درد موافق شده است    

عاشق نشدی و گر نه می فهمیدی

 پاییز بهاری است که عاشق شده است  

                                     

 این قدر تو برگ زرد انباشته ای        

          الحق که عجب حوصله ای داشته ای               

کردی همه درخت ها را عریان              

پاییز شنیده ام که گل کاشته ای!     

                                     

 پاییز در دل ما فصلی شکوفه بار است           

 دل ها که سبز باشد پاییز هم بهار است
سه شنبه 24/9/1388 - 10:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته