اخبار
رییس جمهور كشورمان تصمیم فداكارانه و سرشار از ایثار « آمنه بهرامی » را كاری بزرگ و ارزشمند دانست و گفت: گذشت و كار فداكارانهای كه روی داد، برای ما و ملت ایران باعث افتخار است و موجب شد تا بسیاری از افراد از این کار درس گرفته و متحول شوند.
به گزارش ایسنا، دكترمحمود احمدینژاد، شامگاه امروز (چهارشنبه) در دیدار آمنه بهرامی، فردی كه اخیراً در اقدامی فداكارانه از قصاص عامل اسیدپاشی به وی گذشت كرد، ضمن ابراز امیدواری از اینكه این گذشت آنچنان تاثیری در دلها بگذارد كه دیگر كسی به سراغ اینگونه اقدامات قبیح نرود، گفت: هر خوبی كه در دنیا باقی میماند حاصل فداكاری و گذشت است و همواره كسانی از زندگی و افراد خانواده خود گذشتهاند تا ارزشها در جامعه باقی بماند.
احمدینژاد خاطر نشان كرد: همه باید یاد بگیرند كه یكدیگر را دوست داشته باشند چرا كه دشمنیها و كینهورزیها بخاطر سیطره شیطان بر انسان بوجود میآید.
رییس جمهور ملت ایران را بهترین مردم دنیا دانست و گفت: دشمنان و شیاطین همواره از روحیه گذشت و فداكاری ملت ایران و اینكه این ملت یكدیگر را دوست دارند، ناراحت و عصبانی هستند.
آمنه بهرامی نیز كه به همراه خانواده خود در این دیدار حاضر شده بود، ضمن ارائه گزارشی از روند درمان خود، انگیزههای فردی و اجتماعی گذشتن از حكم قصاص را نیز با رییسجمهور در میان گذاشت.
کد خبر:97916 - پنج شنبه 13/5/1390 - 23:2
اخبار
یك دختر شاهرودی میگوید به علت رعایت حجاب اسلامی از كار اخراج شده است.
به گزارش رجانیوز به نقل از البرز، این دختر جوان در نامهای كه در سایت شخصی نماینده مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی منتشر شده نوشته است: "دیروز توی یكی از نمایندگیهای یك شركت بزرگ در شاهرود كه نیاز به حسابدار داشتن، به عنوان حسابدار پذیرفته شدم ولی امروز به علت رعایت حجاب اسلامی از كار بیرون شدم." وی افزود: "چرا باید وضعیت توی كشوری كه داعیه اسلاممداری داره این جوری باشه؟ چرا نباید برای دخترانی كه در ایران حجاب رعایت میكنند، جایی باشد؟ چه فرقی بین كشور ما و تركیه و فرانسه است؟ فقط خواستم بگم كه بدونین در ایران چی میگذره و همین!!"
كاظم جلالی، نماینده شاهرود ضمن آنكه قول برخورد داد، در پاسخ نوشت: "البته شاید بگوئید كجائید كه متأسفانه در بسیاری از شركتها این عرف شده است. من هم بیاطلاع نیستم. دردمندانه میبینم و میدانم اما چون كسی برخورد نمیكند متأسفانه این به یك عرف تبدیل شده است. اگر از همین موارد جزئی نمیگذشتیم به وضعیت امروز نمیرسیدیم."
پنج شنبه 13/5/1390 - 23:0
اخبار
به گزارش رجانیوز، روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «از آمنه بیاموزید!» نوشت:
*بیبیسی سه شنبه شب گذشته خبر داد محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران در پیامی به آمنه بهرامی از او تقدیر کرد و خطاب به صاحبان قدرت گفت؛ "از آمنه بیاموزید"!بی بی سی میافزاید خاتمی در پیام خود این پرسش را مطرح کرده است: "آیا در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی نیز نمیتوان از آمنه آموخت و بحران را با آرامش و تنش احترام به یکدیگر پاس داشت و حق و حرمت انسان و دوری از غرور را سودا کرد؟"
*حرف آقای خاتمی حرف درستی است، اما باید دید مخاطب او چه کسی باید باشد. من فکر میکنم مخاطب او باید خود او و دوستانش باشند نه مردم و نظام! واقعا باید دید صورت مسئله چه بود؟یک انتخابات آزاد و سالم و رقابتی در 22 خرداد سال 88 برگزار شد. کسانی که نظام برای آنها احترام قائل بود و قانون اساسی این حق را داده بود که در معرض رای مردم قرار گیرند، شورای نگهبان نیز صلاحیت آنها را احراز کرد و اجازه داد وارد فعالیت و رقابت انتخاباتی شوند.
*نظام و مردم در اوج اقتدار و کشور در اوج آرامش بود اما قدرت طلبی و تقدیس قدرت باعث شد همین جماعت بنا را بر بیمهری با مردم و نظام گذارند و کار را قبل از انتخابات به اردوکشی خیابانی بکشانند و پس از اعلام رای و نتایج انتخابات دست به شورش و اغتشاش خیابانی بزنند. آنها به همه تعهدات خود به مردم و قانون اساسی و رهبری پشت پا زدند و با اسیدپاشی به روی نظام و مردم اقتدار ملی را مخدوش کردند، مصالح نظام و مردم را زیر پا له نمودند و زبان دشمنان نظام را به روی مردم مظلوم ایران درازتر از گذشته کردند.
*این جماعت طبق همه قوانین دنیا و قوانین شرع ، محارب محسوب میشوند و حکم آنها هم مشخص است. اما نظام بنای مدارا با آنها را گذاشت. از قصاص چشمپوشی کرد و کار را به نصیحت و حبس توام با مرخصی برگزار کرد.
*آقای خاتمی و دوستانش این لطف نظام را فراموش کردند و در روز قدس، روز 13 آبان، روز 16 آذر و روز عاشورا آرمانها و مقدسات نظام را شخم زدند و همزبان با دشمن همه آنچه را که ملت به آن عشق میورزید به باد اهانت و ناسزا گرفتند یا حداقل در برابر این شرارت و جرایم مشهود سکوت کردند!
*خانم آمنه بهرامی از قصاص چشم پوشی کرد اما خواستار ماندن آن جوان مغرور، سرکش، جاه طلب و زیاده طلب در زندان شد.آن جوان مغرور با آنکه باید در زندان بماند و منتظر حکم دادگاه در مورد جرم عمومی خود باشد آنقدر مردانگی داشت که به پای آمنه بیفتد و عذرخواهی و اظهار شرمندگی کند اما کسانی که در شرارت و آتش افروزی فتنه سال 88 نقش کلیدی و اساسی داشتند علیرغم عطوفت و مهربانی نظام هر روز فحش و ناسزا میدهند و فحش نامه آنها زینتبخش تیتر یک روزنامههای ضد انقلاب و خبر اول رسانههایی چون بی بی سی و رادیو آمریکا و رادیو صهیونیستی است. راستی چه کسی باید از آمنه بهرامی بیاموزد؟
*منه وقتی برای معالجه به اسپانیا میرود و ضد انقلاب و دولت اسپانیا به او پیشنهاد کمک به شرط پناهندگی میکند اما او مثل یک زن قهرمان در برابر خواستههای آنان میایستد و دست رد بر سینه آنان میزند اما ارتش رسانهای اصلاح طلبان به بهانه شرارت فتنه سال 88 در صف طویل پناهندگی و جیره وابستگی به اجانب میایستند و به قیمت فحاشی و ناسزاگویی علیه مقدسترین و محبوبترین چهرههای انقلاب یک لقمه نان حرام میگیرند.
*سخن آخر اینکه اگر منظور آقای خاتمی این است که نظام و مردم باید نقش خانم آمنه بهرامی را بازی کنند - که همانطور که گفته شد کردهاند- و به عفو و بخشش روی آورند، باید اعتراف کنند که وی و دوستانشان بویژه کروبی و موسوی به روی مردم و نظام اسید پاشیدهاند و توضیح دهند چرا این کار را کردهاند و اگر هم منظور آقای خاتمی این است که وی و دوستانشان باید نقش خانم آمنه بهرامی را بازی کنند و به عفو و بخشش روی آورند باید پاسخ دهند معطل چه هستند چرا این کار را نمیکنند و همچنان بر طبل بیمهری با نظام میکوبند آنچه مردم هر روز از این جماعت مشاهده میکنند اسیدپاشی بر روی نظام از طریق بی بی سی و دیگر رسانههای دشمن برای زیر سئوال بردن اقتدار و منافع ملی است!
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:57
اخبار
رییس جمهوری با بیان اینكه جمهوری اسلامی ایران از تقویت روابط دوستانه و احترام آمیز با اروپا استقبال می كند و آن را به سود دو طرف می داند، اظهار داشت: دولت های اروپایی توجه داشته باشند كه روابط و همكاری های خود را با ایران نباید تحت تاثیر آمریكا قرار دهند.
به گزارش ایرنا، محمود احمدینژاد در مصاحبه زنده تلویزیونی چهارشنبه شب با شبكه "یورونیوز " در پاسخ به سوالی درباره روابط و همكاریهای ایران و اتحادیه اروپا ، با استقبال از ایجاد روابط مثبت و سازنده با اروپا، اظهار داشت: دوران استعمار، بردهداری و دوران برآمده از جنگ دوم جهانی دیگر به پایان رسیده است و در شرایط كنونی باید همه دولتها و ملتها برای اداره دنیا مشاركت كنند و با كمك یكدیگر جهان بهتری را بسازند.
رییسجمهوری افزود : میتوان اقتصاد و فضای سیاسی دنیا را بهتر از شرایط كنونی اداره كرد و به جای دشمنی و كینهتوزی، همه ملتها با هم دوست باشند، چرا كه دشمنی هیچ نتیجهای برای ملتها ندارد.
رییسجمهور با تاكید بر اینكه روابط اروپا با ایران نباید تحت تاثیر آمریكا قرار بگیرد، گفت: مردم اروپا به خوبی می دانند در حالی كه آنها خسارات و هزینههای ناشی از جنگ دوم جهانی را پرداختند اما سرمایهداران آمریكایی بدون توجه به خسارات ناشی از این جنگ، تمام منافع آن را نصیب خود كردند.
وی با بیان اینكه جمهوری اسلامی ایران علاقه مند است روابط دوستانهای را با كشورهای اروپایی داشته باشد، تصریح كرد: باید دست به دست هم دنیا را عادلانه اداره كنیم تا همه در آن محترم و از حقوق مساوی برخوردار باشند.
احمدینژاد با اشاره به اوضاع افغانستان گفت: شرایطی كه در افغانستان حاكم است به نفع هیچ كس نیست. مشكل این كشور را فقط میتوان با احترام به حقوق مردم افغان حل كرد و ایران و اتحادیه اروپا میتوانند در این راستا با یكدیگر همكاری سازندهای داشته باشند.
رییسجمهوری تصریح كرد: كشورهای اروپایی بیجهت خود را اذیت و با ملت ایران مقابله میكنند در حالی كه میتوانیم روابط اقتصادی و سیاسی مناسبی به نفع منافع ملتهای خود داشته باشیم.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه آیا ایران به دنبال صادرات گاز به اروپا است، اظهار داشت: البته اصراری بر صادرات گاز به اروپا وجود ندارد، چرا كه انرژی جزو كالاهایی است كه همواره مشتریهای زیادی دارد لذا موضوع صادرات گاز ایران به اروپا صرفاً میتواند بهانهای برای دوستیها و تقویت همكاریها باشد.
رییسجمهوری با بیان اینكه ایران و اروپا میتوانند همكاریهای فنی، سیاسی و فرهنگی گستردهای با یكدیگر داشته باشند، گفت: ملت ایران هیچگاه با مردم اروپا مشكلی نداشته و تاكنون هیچ خسارتی از جانب ایران به اروپا وارد نشده است، ولی بعضی دولتهای اروپایی به ملت ایران خسارات فراوانی زدهاند اما با این وجود، نگاه ملت ایران به آینده است.
احمدی نژاد در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص محاكمه "حسنی مبارك" رییسجمهور سابق مصر و موضع جمهوری اسلامی ایران در اینباره، گفت: اینكه روابط عدهای با ملتهایشان به اندازهای تیره شده كه به چنین وضعیتی دچار شدهاند و نیز مدیریتی كه بر جهان حاكم است كه بعضی دولتها را به حدی از ملتهای خود دور كرده تا ملتها به جای اینكه به دنبال پیشرفت و آزادی باشند، مجبورند محاكمه رهبران خود را مطالبه كنند، تأسفآور است.
احمدینژاد خاطر نشان كرد: امیدوارم شرایط مدیریت حاكم بر جهان به گونهای اصلاح شود كه مدیران و حاكمان از درون ملتها، برای ملتها و در كنار ملتها باشند و دیگر هیچگونه تنش و درگیری در جهان وجود نداشته باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره اوضاع سوریه و اعتراضات موجود در این كشور، گفت: حق ملتهاست كه آزادی داشته باشند و در سایه عدالت زندگی كنند اما بدون تردید اگر دیگران در مسایل داخلی كشورها دخالت نكنند، ملتهای خاورمیانه به خوبی قادر به حل و فصل مسایل خود هستند.
احمدینژاد تصریح كرد: بسیاری از مسایلی كه امروز در منطقه شاهد آن هستیم، حاصل دخالتهای دیگران است و اگر مشكلی در جایی بوجود میآید، باید ریشه آن را در مسایل تاریخی گذشته جستجو كرد.
رییسجمهور در پاسخ به سوالی پیرامون مسایلی كه پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داد و مقایسه آن با تحولات منطقه، تصریح كرد: رخدادی كه در ایران بوقوع پیوست هیچگونه شباهتی با آنچه كه امروز در منطقه رخ میدهد، ندارد. در ایران آزادترین انتخابات برگزار شد و بیش از 85 درصد یعنی 40 میلیون نفر از ملت ایران در آن شركت كردند؛ در این میان عدهای هم به ساختمانها و مردم حمله كردند و مسلم است كه چنین اقداماتی در هر كشوری ممنوع بوده و طبیعی است كه پلیس و دستگاه قضایی به این گونه موارد رسیدگی كند.
احمدینژاد با اشاره به اینكه در قوانین جمهوری اسلامی ایران راهها و مراجع قانونی لازم برای رسیدگی به شكایات وجود دارد، تصریح كرد: البته در اروپا هم، همواره تظاهرات و اعتراضاتی انجام میشود كه با برخوردهای بسیار خشن پلیس مواجه میشود اما آیا مردم اروپا از حكومتهای خود راضی هستند و اصولاً میتوانند آنها را تغییر دهند؟
رییسجمهور خاطر نشان كرد: شرایط سیاسی حاكم بر اروپا به مراتب بدتر از شرایط كشورهایی مانند ایران است زیرا اصولاً آنها اجازه نمیدهند، اپوزیسیون شكل بگیرد و كسانی كه درباره مسایل تاریخی اعتراض و انتقادی میكنند را زندانی میكنند.
احمدینژاد با بیان اینكه مسایل و ساختارهای امروز جهان بر پایه جنگ جهانی دوم شكل گرفته با طرح این سوال كه آیا پژوهشگران و دانشمندان اروپایی اجازه دارند درباره مسایل مربوط به جنگ جهانی دوم و یا سیستم حاكم اقدامی انجام دهند؟ گفت: بیتردید آنها چنین اجازهای ندارند؛ اما در ایران كسانی كه اعتراض داشته باشند از راههای قانونی میتوانند مسایل خود را مطرح كنند و به آنها رسیدگی هم میشود همچنان بارها چنین اقداماتی صورت گرفته است.
رییسجمهور ی گفت: در اروپا اكثریت مردم بخاطر اقداماتی كه در آن هیچ نقشی ندارند، هزینه میدهند و با وجود آنكه مردم در سیاستها و بهرهبرداریهای اقتصادی نقشی ندارند سالهاست كه هزینههای آن را میپردازند و زمانی هم كه اعتراض و انتقادی میكنند با برخوردهای خشن مواجه میشوند.
احمدینژاد در پاسخ به سخنان مجری شبكه یورونیوز مبنی بر اینكه بسیاری از مردم اروپا هزینه اقدامات آمریكا را میپردازند، درباره هزینه اعمال تحریمهای اقتصادی به ایران، اظهار داشت: امروز مردم ایران هم هزینه سیاستهای غلط برخی مدیران اروپایی را میپردازند، ملت ایران اقدام خلاف قانون و اشتباهی انجام نداده، اما 30 سال است كه عدهای از رهبران اروپایی با ملت ایران مخالفت میكنند و علت آن هم این است كه ایران كشوری آزاد و دارای دمكراسی است و ملت ایران شاه را كه از دوستان آنها بوده، كنار گذاشته و با سیاستهای توسعهطلبانه بعضی دولتهای اروپایی مخالف است.
رییسجمهوری تصریح كرد: سیاست هایی كه برخی رهبران اروپایی انتخاب كردند، هم مردم اروپا و هم سایر ملتها را با مشكل مواجه كرده است.
احمدینژاد خاطر نشان كرد: مقابله آمریكا با ملت ایران مربوط به امروز نیست؛ بلكه آمریكا از 30 سال گذشته در برابر ملت ایران قرار گرفته به نحوی كه حتی از جنگ هشت ساله تحمیلی صدام، علیه ملت ایران حمایت كرد و امروز هم همان سیاستهای استكباری گذشته خود را دنبال میكند.
وی افزود: امروز سوال جدی این است ، آیا سیاستهایی كه آمریكا و بعضی دولتهای اروپایی 32 سال علیه ملت ایران اعمال كردند، درست بوده است در حالی كه ملت ایران تاكنون به هیچ كشوری تجاوز نكرده و در كنار مرزهای اروپا و آمریكا جنگ به راه نینداخته است و همیشه در جهت ایجاد روابط عادلانه و دوستانه با همه ملتها تلاش كرده است.
احمدینژاد با بیان اینكه رهبران اروپایی باید بدانند كه دیگر شاه به ایران برنمیگردد و آنها راهی جز همراهی با ملت ایران ندارند، تصریح كرد: مشكلات زمانی برطرف خواهد شد كه حق ملتها به رسمیت شناخته شود.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره وضعیت كنونی دولت دهم با توجه به مباحثی كه با مجلس شورای اسلامی دارد، تصریح كرد: دولت همچنان مشغول خدمتگزاری است و از تمام لحظات برای پیشرفت و آبادانی كشور استفاده میكند و معتقدیم وجود اختلاف نظر و سلیقه از لوازم جامعه آزاد است و بحث و تبادلنظر بین مجلس و دولت موضوع بدی نیست چرا كه ایران جامعهای آزاد است و همه در آن حق اظهارنظر دارند ضمن اینكه مجلس شورای اسلامی امروز به 4 وزیر پیشنهادی دولت رای اعتماد بالایی دادند و هیچ مشكلی هم وجود ندارد.
رییسجمهور در پاسخ به سوالی درباره محدودیتهایی كه برای عدهای از سران حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری بوجود آمده، تصریح كرد: در همه كشورها زندان و محدودیت قانونی وجود دارد و كسانی كه از ایجاد محدودیت برایشان سوال می كنید، افرادی هستند كه مسایلی با قوه قضائیه دارند.
وی با بیان اینكه در ایران دستگاه قضایی نهادی مستقل است و بنده حق دخالت در كار قضات را ندارم، اظهار داشت: البته قوانینی وجود دارند كه افراد طبق آنها میتوانند از حقوق خود دفاع كنند؛ اما اگر نظر شخصی بنده را در ای خصوص بخواهید آرزویم اینست كه در هیچ جای دنیا و در اروپا و آمریكا هم حتی یك زندانی و زندان مخفی وجود نداشته باشد.
احمدینژاد با تاكید بر اینكه در ایران كسی بخاطر اظهار نظر در زندان نیست، چرا كه در قوانین جمهوری اسلامی ایران اظهار نظر آزاد است، خاطر نشان كرد: اگر روزنامههایی را كه در ایران منتشر میشود ، مورد بررسی قرار دهید، تندترین انتقادات علیه رییسجمهور بیان میشود و افراد گوناگون بدون كوچكترین واهمهای انتقادات خود را مطرح میكنند البته نمیگویم كه در نقطه ایدهآل قرار داریم اما بدون تردید شرایط امروز ایران از بسیاری از كشورهای اروپایی بهتر است.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره روابط ایران و آمریكا و اینكه آمریكا بزرگترین اقتصاد دنیاست و ایجاد رابطه با آن میتواند به نفع ایران باشد، تصریح كرد: در روابط بینالملل، اصل بر وجود روابط دوستانه و احترامآمیز است، اما دولت آمریكا هنوز سردرگم است و سیاستهای روشنی را دنبال نمیكند آنها خودشان رابطه با ایران را قطع كردند؛ چرا كه فكر میكردند در این صورت ملت ایران از بین خواهد رفت اما امروز 31 سال از آن زمان میگذرد و ملت ایران هر روز گامهای بلندی در مسیر پیشرفت و اقتدار برمیدارد.
رییسجمهوری تاكید كرد: دولت آمریكا باید سیاستهای خود را در قبال ملتها تغییر دهد و به حقوق ملتها احترام گذاشته و عدالت را بپذیرد.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره موضوع هستهای و غنیسازی 20 درصد و اینكه دانشمندان غربی معتقدند كه برنامه غنیسازی ایران ارتباطی به اهداف صلحآمیز و تولید برق ندارند، خاطر نشان كرد: همه میدانند كسانی كه ادعا میكنند جمهوری اسلامی ایران به سمت اهداف غیرصلحآمیز حركت میكند، دانشمندان غربی نیستند بلكه این نظر سیاستمداران غربی است.
وی تصریح كرد: تولید اورانیوم 20 درصد برای استفاده كاملاً صلحآمیز و برای رآكتوری است كه داروهای اكتیو تولید میكند ضمن اینكه ایران جزو معدود كشورهایی است كه تمام فعالیتهایش زیر نظر آژانس بینالمللی اتمی قرار دارد و وقتی اعلام كرده كه به دنبال ساخت بمب اتمی نیست، واقعاً چنین نیتی ندارد.
رییسجمهور كسانی كه به دنبال بمب اتم هستند را عقب افتاده ذهنی برشمرد و تاكید كرد: معتقدیم كسانی كه بمب اتم در اختیار دارند، خودشان بیشتر از دیگران در معرض خطر هستند، امروز بمبهایی كه در اروپا ذخیره شده بزرگترین خطر برای مردم این قاره است ضمن اینكه بمب اتم دیگر كارایی و خاصیت ندارد برای اینكه آیا در اختیار داشتن بمب اتم توانست رژیم صهیونیستی را در غزه و جنگ 33 روزه پیروز كند و یا بمبهای اتمی شوروی سابق توانست این كشور را از خطر فروپاشی نجات دهد؟
رییسجمهوری تصریح كرد: اگر بمب اتم 60 سال قبل در معادلات سیاسی دست برتر را داشت امروز دیگر كارایی خود را از دست داده است و در شرایط كنونی اندیشه ها، افكار نو و انسانها هستند كه میتوانند معادلات جهانی را تحت تاثیر قرار دهند.
وی خاطر نشان كرد: دیگر هیچ كس در جهان نخواهد توانست از بمب اتم استفاده كند و این مساله ای تمام شده است.
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:56
سينمای ایران و جهان
مجموعه هفتجلدی «هری پاتر» یكی از معروفترین و پرفروشترین كتابهای فانتزی در دهه هشتاد بوده است كه هم هواداران پروپاقرص و مشتاق دارد و هم مخالفانِ جدی و سرسخت. عدهای (مانند جواد جزینی، نویسنده و مدرس) معتقدند هریپاتر یك پدیده است و برخی دیگر (مثل مصطفی رحماندوست، نویسنده و شاعر) استقبال از كتابهای جی. كی. رولینگ را نوعی تب و مد میدانند كه فراگیر شده است. گروه موافق (مانند محمدرضا گودرزی، نویسنده و منتقد) استفاده از گنجینه عظیم ادبیات كلاسیك و تركیب عناصر اسطورهای و جدید در ساختار داستانی را دلیلِ جذابیت ماجراهای این جادوگر عینكی میدانند و گروه مخالف (مثل امیرحسین فردی، نویسنده و سردبیر) اصرار دارند كه قصههای پسرك یتیمِ رولینگ از نظر ساختاری و محتوایی اثری نازل و بیارزش است.
مهدی حجوانی، نویسنده و پژوهشگر، معتقد است «اگر برای ادبیات فقط معیارها و مصداقهایی محدود و معین قائل شویم، ممكن است هری پاتر از نظر زیباییشناسی و جنبههای ادبی، اثری نازل به شمار آید اما اگر به تنوع مصداقهای ادبیات داستانی واقف باشیم، آنگاه در مییابیم كه در كنار جنبههای نازل هریپاتر، به وجوهی نیز برمیخوریم كه از حیث ادبی، درخشان و تاثیرگذارند. نكته دیگر اینكه اگر هریپاتر از چشم بزرگسالان كتابخوان، مورد ارزیابی قرار گیرد، احتمالا از نظر ادبی نمره زیادی نخواهد گرفت اما اگر بررسی چنین اثری، معطوف به رویكرد «مخاطبمحور» باشد، آنگاه جایگاه برتری خواهد یافت. البته، منظور جایگاهی برتر در نوع خود است.»
چرا هری پاتر پرفروش شد؟
اولین كتابهای هریپاتر در اواخر دهه هفتاد از سوی انتشارات كتابسرای تندیس برای نوجوانان چاپ شد و تاكنون، بیشتر از یك میلیون جلد از آن بهفروش رفته است. شاید بتوان گفت هریپاتر تنها كتابی است كه بیشترین مخاطب را در گروههای مختلف سنی دارد و موفقیت آن در تاریخ ترجمه در ایران بیسابقه است.
مهدی حجوانی درباره كاركرد هریپاتر به دو مورد اشاره میكند؛ افزایش تعداد مخاطب و اهمیت دادن به سلیقه او.
از مریم الف (متاهل، 30ساله) میپرسم آیا كسی را میشناسد كه كتابهای هری پاتر را خوانده باشد و از داستانهای آن خوشش نیامده باشد؟ میخندد و میگوید: «اصلا نمیتوانم تصور كنم كه كسی كتابهای هری پاتر را خوانده باشد و دوست نداشته باشد! مگر میشود؟ من از 20 سالگی خواندنِ این كتابها را شروع كردم و مثل این بود كه در دنیایی موازی با جهان واقعی زندگی میكنم. میشود گفت كه در ماجراهای هریپاتر غرق میشدم. بهنظر من، هریپاتر خیلی بیشتر از یك كتاب بود.»
مهدی حجوانی در كتاب «زیباییشناسی ادبیات كودك» درباره علتِ موفقیت هری پاتر از دو گروه از عوامل نام میبرد؛ عوامل متنی و عوامل فرامتنی و مینویسد: «دشوار بتوان نقش رسانهها را در تبلیغ و شیوه عرضه هری پاتر نادیده گرفت اما بسندهكردن به تبلیغ و عرضه رسانهای هم نوعی نادیدهگرفتن از نوع دیگر است.»
الف) عوامل متنی: وقتی از ویدا اسلامیه درباره دلایل استقبال بینظیر مردم از هریپاتر سوال میكنم، او میگوید: «بهنظر من، هم تبلیغات در فروش كتابهای هریپاتر موثر بوده و هم جذابیتِ داستانهای جی.كی.رولینگ.»
بهترین و پرطرفدارترین مترجم كتابهای هریپاتر ادامه میدهد: «من با خود اثر و با مخاطبهای آن در ارتباط بودم و هستم، برای همین فكر میكنم كتابهای هری پاتر بخصوص برای نوجوانها جذابند. البته دیدهام كه افراد از گروههای مختلف سنی كتابهای هری پاتر را میخوانند. حتی پدرها و مادرها یا پدربزرگها و مادربزرگها این كتابها را خواندهاند. به خاطر اینكه دیدهاند بچههای یا نوههایشان از این كتابها استقبال میكنند و آنها هم میخواستند كتاب را بخوانند تا بفهمند موضوع چیست؟ و حالا خودشان هم طرفدار هریپاتر شدهاند و از داستانهای خانم رولینگ خوششان آمده است.» اسلامیه ادامه میدهد: «بهندرت دیدهام كه بچهها كتابی را برای چندبار بخوانند، اما درباره هریپاتر اینگونه بود مثلا بچهها میآمدند به من میگفتند كه ما هفتبار این مجموعه را خواندهایم. اگر داستانهای هری پاتر جذابیت یا حرفی برای گفتن نداشته باشد آدم آن را نمیخواند. من نمیتوانم یك كتاب را حتی برای دومینبار بخوانم ولی ببینید هری پاتر چقدر جذابیت دارد كه بچهها آن را برای چندمینبار میخوانند.»
اسلامیه میافزاید: «زمانیكه اولین كتاب از این مجموعه منتشر شد، متن نسبت به زمان خودش زبانِ نو و تازهای داشت. خانم رولینگ از ابرازهایی كه در ادبیات است، جادوگری و عوامل فانتزی بهشكل جدیدی استفاده كرده بود و به خوبی توانسته بود داستان را پرداخت كند و برای همین بود كه كتابهای هریپاتر گیرایی خاصی داشت.»
توصیف: ویدا اسلامیه با تاكید بر ویژگیهای مثبتِ مجموعه كتابهای هری پاتر از نظر ادبی، میگوید: «این كتابها هم مثل هر كار دیگری نقطه قوت و ضعف دارند اما نمیتوانم بگویم فقط سرگرمكنندهاند. از نظر ادبی و بهدلیل نوع نگاه نویسنده به مسائل اجتماعی یا روانی نیز آثاری ارزشمندند مثلا خانم رولینگ در كتاب سوم از دید روانشناختی به قضیه نگاه كرده و درباره احساسات و عواطف بچهای كه پدر و مادرش را از دست داده نوشته است یعنی نمیشود گفت كه مجموعه كتابهای هری پاتر بهطور كلی اثر ضعیفی هستند و نمیتوان گفت كه شاهكارند. شاید به نسبت این همه استقبالی كه از هری پاتر شد بتوان گفت اینقدر هم ارزش نداشت ولی بهنظر من باز هم نمیشود گفت كه كاملا بیارزش است.»
وی در ادامه از توصیف بهعنوان یكی از ویژگیهای مثبت در داستانهای هریپاتر یاد میكند: «خانم رولینگ خیلی به جزئیات میپردازد و خوب توصیف میكند. به طوریكه وقتی كتاب را میخوانیم بهسادگی میتوانیم آنچه را كه در داستان رخ میدهد تصور كنیم و میتوانیم خودمان را جای شخصیتهای داستان ببینیم. برای اینكه توصیفهایش بسیار دقیق هستند.»
شخصیتپردازی: مترجم رسمی هری پاتر در ایران شخصیتپردازی خوب را یكی دیگر از ویژگیهای قابلتوجهِ نویسندگی رولینگ میداند. اما مهدی حجوانی، با طرح اینكه هری پاتر از نظر شخصیتپردازی ضعیف است، درباره دلایل خود میگوید: «از جمله مواردی كه ضعف شخصیتپردازی در هری پاتر را آشكار میكند، سیاه یا سفیدبودن اغلب شخصیتهاست. خانواده دورسلیها كه هری پاتر تا 10سالگی در آن بزرگ شده است، شامل عمو ورنون، خاله پتونیا و تنها پسرشان دادلی، هر سه بیهیچ انعطافی، مطلقا عوضی، بیشعور و حیوانصفت نشان داده شدهاند. دوستان دادلی هم مثل خودش هستند. همین مطلقنگری، در ساختن شخصیتهایی كه در گروههای مدرسه هاگوارتز حضور دارند هم مشهود است.»
حجوانی میافزاید: «نكته مهم در ساخت و پرداخت شخصیتهای این رمان، توانایی آنها در یادگیری جادو و استفاده از قدرت جادویی است كه رمان را تا این حد در چشم و دل خوانندگان و بهویژه خوانندگان كودك و نوجوان، روشن ساخته است اما اگر این خصلت كه تازه و بدیع هم نیست ، كنار گذاشته شود، شخصیتهای هری پاتر وقتی وارد فضای جادویی میشوند و رفتهرفته خواننده به خصلت جادوگری آنها عادت میكند، معمولی میشوند و از اینجا به بعد، آنچه داستان را جذاب میكند و پیش میبرد، حوادثی است كه پیدرپی رخ میدهند.»
مایههای اسطورهای: ویدا اسلامیه میگوید: «استفاده نویسنده از اساطیر باعث شده مردم با فرهنگهای مختلف در سرتاسر دنیا بتوانند نشانهای از خودشان را در داستانهای هری پاتر پیدا كرده و با آن احساس نزدیكی كنند. وی میافزاید: «كتابهای فانتزی رویارویی خیر و شر است و این موضوعی است كه انسانها همیشه با آن روبهرو هستند و جذابیت خاص خودش را دارد.» ولی حجوانی درباره مایههای اسطورهای هریپاتر معتقد است: «هری پاتر اسطوره نیست بلكه قصهای است كه منطق اسطوره دارد و از اسطورهها و شخصیتهای اسطورهای مدد گرفته است. اگر به چنین ساختاری معتقد شویم، آنگاه بخشی از شگفتی ما نسبت به استقبال بیسابقه از هری پاتر برطرف میشود زیرا منطق و ساخت و پرداخت اسطورهای: اولا، گستره جهانی دارد و در ثانی، از سوی بچهها بهتر درك و دریافت میشود.»
ب) عوامل فرامتنی: «از كجا باید بدانیم یك كتاب چرا پرفروش میشود؟ چه راهی داریم برای دریافت چنین نكتهای؟» علیاصغر سیدآبادی، شاعر و نویسنده، میگوید: «شاید راهش یك نظرسنجی علمی باشد، هرچند معتقدم آن هم نمیتواند به خوبی پاسخ دهد و شاید تحلیل محتوای كتابهای پرفروش و استخراج ویژگیهای مشترك آن، اما فروش هری پاتر تفاوتی معنادار با بقیه پرفروشها داشت كه وجود ویژگیهای مشترك به مثابه علل پرفروش را دستنیافتنی میكند.
وی میافزاید: «بااینهمه هری پاتر تبی را فراگیر كرد كه تأمل در آن میتواند به روشنشدن علل پرفروش شدنش كمك كند. پس از هری پاتر موجی از رمانهای نوجوانان راه افتاد كه از عنصر جادو، جادوی
سیاه و نبرد بین خیر و شر با چاشنی جادو به عنوان دستمایه محوری استفاده كرده بودند. شركتهای فیلمسازی نیز نظرشان به رمان نوجوان جلب شد و تقریبا میشود گفت كه رمانهایی از جنس هری پاتر به ژانری مورد توجه تبدیل شد و حتی این موج به ایران نیز رسید و رمانها و داستانهای بلند زیادی با نیم نگاهی به هری پاتر نوشته شد اما اغلب این آثار چنان كه انتظار میرفت مورد توجه واقع نشد.»
سیدآبادی درباره چرایی این مسئله میگوید: «به نظرم این موضوع به غیر از عامل جادو به نحوه نوشتن هریپاتر هم برمیگشت. روایتی جذاب، پرتحرك و پرهیجان و سرراست از دنیایی عجیب و حضور قهرمانی كه كمكم در رمانهای مدرن كودك و نوجوان جایش را به جمع میداد. در واقع، بهرغم همه بحثهایی كه درباره قهرمانگرایی و پایان دورهاش میشود، هنوز حتی فیلمهای پرفروش هالیوودی كه شاخص سلیقه جهانی عوام است، قهرمانگرایی را پایانیافته نمیداند.»
نویسنده كتاب «شاهزاده بیتاج و تخت زیرزمین» با تاكید بر عامل تبلیغات ادامه میدهد: «در كنار همه عوامل درونی رمان، به نظرم تبلیغ هوشمندانه ناشر كتاب و همكاری نویسنده را نباید نادیده گرفت. حجم خبری كه در كشوری مثل ایران از هریپاتر منتشر شده است با هیچ كتاب دیگری قابلمقایسه نیست. اگر به روزنامههای نخستین روزهای انتشار هری پاتر نگاهی كنیم و نوع خبررسانی درباره این پدیده را ببینیم، در خواهیم یافت كه انگار همه ما تبدیل شده بودیم به روابط عمومی انتشارات بلومزبری.»
ویدا اسلامیه نیز دراینباره میگوید: «تبلیغات در فروش هری پاتر خیلی موثر بود چون كتابهای زیادی در دنیا یا در ایران وجود دارند كه ممكن است داستانهای جالبی داشته باشند اما درباره آنها تبلیغات نمیشود و كسی این كتابها را نمیشناسد. بنابراین، نمیتوانند مخاطب خود را پیدا كنند.» وی میافزاید: «امروز، ما در عصر ارتباطات زندگی میكنیم و تا اتفاقی در این طرف دنیا میافتد، مردمِ آن طرف دنیا خیلی سریع میفهمند. برای همین فكر میكنم تبلیغات در شناخت كتابهای هری پاتر خیلی موثر بود و مردم قصه را دنبال میكردند و بسیاری هم خوششان آمد.»
این مترجم، با اشاره به نخستین سالهای انتشار هری پاتر در ایران، ادامه میدهد: «اوایل، هری پاتر خیلی شناخته شده نبود تا اینكه فیلمهای آن به بازار آمد. البته فیلمهای هریپاتر خیلی جالب نبودند مثلا اولین فیلم، یعنی هریپاتر و سنگ جادو، اصلا فیلم خوبی نبود و بهنظر من اگر كسی كتاب را نخوانده بود، شاید از فیلم سردرنمیآورد كه قصه چی شد؟ بااینوجود، تبلیغات جهانی باعث شده بود كه نام هریپاتر دهان به دهان بچرخد و همه بخواهند این را بدانند كه هریپاتر كیست؟ شاید مردم فیلم را دیدند و احتمالا از موضوع سردرنیاوردند. بهنظر من، بعد از فیلم دوم و سوم بود كه استقبال مردم بیشتر شد؛ هم از فیلمها و هم از كتابها. فكر میكنم فیلمهای هری پاتر در معرفی این اثر به جامعه ایرانی نقش موثری داشت.»
بااینحال، خوانندگان كتابهای هریپاتر و بینندگان فیلمهای آن نظرهای متفاوتی دارند. نجات اتحادی (بیست وچهارساله) از فیلمهای هریپاتر متنفر است اما كتابهای آن را خوانده و خیلی دوست داشته است. این دانشجوی رشته علوم اجتماعی میگوید: «كتابهای هری پاتر نسبت به سایر كتابهای تخیلی متفاوت بود مثلا كتابهای گرگ و میش اصلا مرا جذب نكرد. ضمنا ترجمه ویدا اسلامیه هم خیلی خوب بود. برای همین بهنظر من، هری پاتر از آن دسته كتابهایی است كه آدم را جذب میكند. بهطوری كه من دیگر دلم نمیخواست كتاب را بگذارم زمین. حالا اینكه چرا؟ واقعا نمیدانم.»
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:52
سياست
تجلیل از مدیریتهوشمندانه رهبرانقلاب در حوادثجهان اسلام و جلوگیری از انحراف انقلاب اسلامی/ از سیدی ظهور نزدیک است تعجب کردم
دبیرکل حزب الله لبنان با انتقاد از سی دی ظهور نزدیک است، تطبیق علائم ظهور بر افراد را باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه دانست و گفت: من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوء استفاده واقع می شود.
برخی از شخصیت های حوزوی و علمای قم اخیرا در سفری که به کشور لبنان داشته اند، با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان دیدار و با این شخصیت برجسته جهان اسلام دیدار و گفت و گو کردند.
به گزارش رسا، در ابتدای این دیدار علما و شخصیت های ایرانی حاضر در جلسه جویای سلامتی و احوال دبیرکل حزب الله لبنان شدند که وی از سلامتی کامل خود خبر داد به گونه ای که هیچ گونه دارویی نیز استفاده نمی کند و یک زندگی جهادی و کاملا طبیعی و عادی دارد.
سیدحسن نصر الله همچنین نکاتی را در خصوص اهمیت ورزش کردن بیان داشت و با اشاره به تدابیر و احتیاط های لازم امنیتی بر اجرای برنامه های روزانه خود تاکید کرد.
سفر مقام معظم رهبری به قم بیانگر اهتمام و اشراف بالای ایشان نسبت به مسائل روحانیت و حوزه است
تحلیل و بررسی مسائل داخلی جمهوری اسلامی ایران از دیگر بخش های دیدار شخصیت های حوزوی با سید حسن نصرالله بود، دبیرکل حزب الله لبنان با یادآوری سفر مقام معظم رهبری در سال گذشته به قم، تاکید کرد که از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و همچین اخبار منتشر شده پیگیر این سفر و حضور مقام معظم رهبری در قم بوده است.
سید حسن نصرالله سفر مقام معظم رهبری به قم را بیانگر اهتمام و اشراف بالای ایشان نسبت به مسائل روحانیت و حوزه های علمیه دانست و تاکید کرد: من پیگیر این سفر بودم و افراد و شخصیت هایی را که به دیدار امام خامنه ای می رفتند، دنبال می کردم.
این شخصیت برجسته جهان اسلام افزود: در این سفر ارتباط مستحکم مراجع تقلید و ولایت فقیه قابل تحسین و مایه امیدواری بود و باعث یاس دشمنان جمهوری اسلامی و اسلام شد.
ارتباط مستحکم رهبری و حوزه باعث تقویت نظام اسلامی است
دبیرکل حزب الله لبنان همچنین از نقش ویژه رهبری و مراجع در مسائل اصلی جهان اسلام تمجید کرد و ارتباط مستحکم رهبری و حوزه های علمیه را باعث تقویت نظام مقدس جمهوری اسلامی دانست.
سیدحسن نصر الله همچنین در بخش دیگری از دیدار با علما و شخصیت های حوزوی، نقش ویژه جامعه مدرسین حوزه علمیه را ستود و در مورد علما سؤالاتی را مطرح کرد و جویای احوال و صحت و سلامتی تک تک آقایان شد و اشتیاق و ارادت خود را به مرجعیت و بزرگان حوزه ابراز داشت.
روایت سیدحسن نصر الله از تدابیر حکیمانه رهبری در مدیریت کشور و انقلاب اسلامی
وی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به تدبیر، حکمت، سعه صدر و توان بالای مدیریتی مقام معظم رهبری نکاتی را یادآور شد و اشاره کرد که آنچه در اجلاس نوآوری و اجتهاد از دیدگاه امام خامنه ای که چندی پیش در بیروت پایتخت کشور لبنان برگزار شد تنها متناسب با همان جلسه و بسیار کمرنگ بوده و گفتنی ها در زمینه شخصیت مقام معظم رهبری بسیار زیاد است.
در ادامه سیدحسن نصر الله نکاتی را در مورد حکمت و تدبیر، درایت و معنویت مقام معظم رهبری مورد اشاره قرار داد که متاسفانه به دلایل محرمانه و طبقه بندی بودن قابل اظهار عمومی نیست.
سیدحسن نصرالله که اشراف بسیار خوبی نسبت به مسائل جهان اسلام و همچنین رخدادهای داخل جمهوری اسلامی ایران دارد، نمونه هایی از مدیریت داهیانه مقام معظم رهبری را متذکر شد و به عنوان نمونه ابراز داشت: در دوره اصلاحات به همراه شورای مرکزی حزب الله لبنان سفری به ایران داشتند و بعضی از مسؤولان بلندپایه نظام خیلی تند در مورد اصلاح طلبان اظهار نظر می کردند و همچنین بزرگانی که اکنون به نحوی از آنها حمایت می کنند.
رهبری با مدیریت جریان اصلاحات بین اصلاحات آمریکایی و اسلامی تفکیک ایجاد کردند
وی اضافه کرد: آن زمان در مورد آنها واژه هایی همچون هیچی نمی فهمند، مملکت را بهم زده اند و دیگر واژه ها همچون حماقت و جهالت را بهکار می بردند و چاره اندیشی آنها در آن موقع زندان، حبس و حذف اصلاح طلب ها بود و نسبت به موضع رهبری در آن موقع به شکل خصوصی انتقاد می کردند که چرا رهبری این قدر اصلاح طلب ها را تحمل می کند؛ در حالی که ما شاهد بودیم چگونه رهبری با سعه صدر، تدبیر و مراقبت اصلاحات را مدیریت کردند و بین اصلاحات آمریکایی و اسلامی تفکیک ایجاد کردند؛ در حالی که افراد بی ظرفیت آن روز، امروز هم کم حوصلگی از خودشان نشان می دهند.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد: در شرایط حاضر هم تدبیر مقام معظم رهبری در پیشگیری از ایجاد انحراف در مسیر انقلاب اسلامی نشان از سعه صدر، هوشمندی، تقوا و ظرفیت عالی حضرت آیت الله امام خامنه ای در اداره نظام دارد.
وی با بیان نمونه ها و مصداق هایی، مدیریت حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی را ستایش کرد و ابراز داشت: ایشان به طور قطع و یقین علاوه بر شرایط داخلی اوضاع بین المللی رشد و پیشرفت امت اسلامی را هم در تصمیم گیری ها لحاظ می کنند و بر اساس مصلحت و تدبیر نقش خود را ایفا می کنند.
ستایش ولایت مداری و تعبد و تواضع آیت الله سیدکاظم حائری
سیدحسن نصرالله همچنین در این دیدار با اشاره به شخصیت آیت الله سیدکاظم حائری که از جمله شاگردان مبرز مرحوم شهید صدر است، ولایتمداری، تعبد و تواضع وی را ستود و نکاتی را در خصوص التزام وی به ولایت فقیه بیان کرد.
بنا بر این گزارش، از جمله حوزه های مطالعاتی مورد علاقه دبیرکل حزب الله لبنان علاوه بر فقه سیاسی، تاریخ، سیره و تحولات سیاسی معاصر، توجه به مباحث مهدویت و معارف مهدوی است و این مطالب را به شدت پیگیری می کند، وی نسبت به سی دی ظهور نزدیک است نیز واکنش جدی خود را نشان داد.
دبیرکل حزب الله لبنان همچنین از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه معارف مهدوی تجلیل و تقدیر کرد و گفت: من به صورت کامل به بیانات ایشان گوش داده ام و ایشان تاکید کردند که تطبیق علامات درست نیست.
تطبیق علائم ظهور باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم می شود/از سی دی ظهور نزدیک است تعجب کردم
وی بیان کرد: من اخیرا سی دی ظهور نزدیک است را دیده ام و تعجب کرده ام و نسبت دروغی در آن سی دی به من داده اند، علاوه بر اینکه تطبیق دادن علائم بر افراد هم اصولا کار درستی نیست.
سیدحسن نصرالله ضمن نقد سی دی ظهور نزدیک است، مطالبی را در این خصوص بیان کرد و گفت: در این سی دی ادعایی مطرح شده و گفته اند که من سید یمانی هستم که این معلوم نیست، چرا که اجداد ما هیچ وقت یمن نبوده اند و من هم هیچ کجا نگفته ام که ریشه ما یمنی است.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد: در مورد آقا( رهبر انقلاب) هم می گویند ایشان سید خراسانی است؛ ما یک تجربه ای در این زمینه داریم و پیش از ارتحال امام خمینی ابتدا بعضی از دوستان ما نیز این امید را داشتند که امام سید خراسانی باشد و منظور از خراسان، خراسان بزرگ است که تمامی ایران را در بر می گیرد و اینکه رزمندگان اسلام بغداد را فتح می کنند و جبهه عراق و لبنان به جبهه قدس منتهی و قدس فتح می شود و ما پشت سر امام نماز می خوانیم، بعد دیدیم که امام به ملکوت اعلی پیوستند و قطعنامه هم پذیرفته شد، بغداد هم فتح نشد و قصه به نحو دیگری ختم گردید.
آیت الله خامنه ای مستغنی از تطبیقات هستند
سیدحسن نصرالله با تاکید بر اینکه این گونه تطبیق دادن ها ممکن است باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه شود، گفت: ارادت ما به مقام معظم رهبری به گونه ای است که هم من و هم خانواده ام مقید هستیم که همیشه دعا کنیم که خدا همه عمر ما را به عمر رهبری بیفزاید.
وی تاکید کرد: حضرت آیت الله امام خامنه ای، مقام معظم رهبری هم مستغنی از این تطبیقات هستند.
سیدحسن نصرالله نقدهای خود را به سی دی ظهور نزدیک است، این گونه ادامه داد: اینها به آقا، سید خراسانی و به من سید یمنی می گویند، منظور اینها زمان حال است یا اینکه ریشه ما یمانی است و ریشه رهبری خراسانی؟ اگر منظور این است که ریشه ما یمنی است در مورد مقام معظم رهبری هم همین باید صدق کند، در حالی که همه می دانند ریشه ایشان خامنه است و در اصل خراسانی نیستند.
دبیرکل حزب الله در نقدهای خود به سی دی ظهور نزدیک است و تطبیق های صورت گرفته در آن، گفت: اگر منظور زمان حاضر است، من در زمان حاضر لبنانی هستم و یمنی نیستم، بنابراین مبانی تطبیق کنندگان در این سی دی به هیچ وجه درست درنمی آید.
وی همچنین با اشاره به داستان شعیب بن صالح ابراز داشت: اصل روایات شعیب بن صالح از لحاظ سندیت به طور جدی قابل بحث است و بر فرض صحت، شعیب بن صالح از بنی تمیم است و آن گونه که ذکر می کنند هنگامی که خراسانی لشکرکشی می کند به عراق برای نجات و دفاع از مردم آن منطقه، کسی را همان موقع در عراق منصوب می کند و به شکل موردی نیز منصوب می شود و در روایت شعیب بن صالح وجود ندارد که وی شخصیت کشوری و یا لشکری باشد، ممکن است یک فرمانده میانی باشد که بعدا معلوم بشود.
سید حسن نصرالله همچنین نسبت به تعمیق معارف مهدویت برپایه صحیح دینی آن و همچنین تحقیق در مسلمات و کتاب و سنت تاکیداتی را ارائه کرد و گفت: چه ضرورتی است که ما بیاییم علائم را تطبیق دهیم و من هم نسبت به بحث مقاومت حزب الله اعتقاد دارم این مقاومت به لطف الهی مقاومتی مشروع و مورد عنایت و لطف امام زمان(عج) است. اما هیچ ضرورتی ندارد که علامات را تطبیق دهیم و من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوء استفاده واقع می شود.
سیدحسن نصرالله یادآور شد: قبلا هم جوانی در لبنان در یک کتابچه ای این ادعاها را جمع کرده بود که ما او را احضار و تلاش کردیم که کتاب او از بازار جمع شود و هرگز اجازه نمی دهیم در لبنان از این قبیل کارها بشود.
دبیرکل حزب الله در بخش دیگری از این دیدار نسبت به اوضاع داخلی کشور لبنان و شرایط بین المللی از جمله دادگاه ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید این کشور و تشکیل دولت و همچنین دولت نجیب میقاتی توضیحاتی را ارائه کرد.
حزب الله در هر گونه رویارویی با رژیم صهیونیستی شکست تلخی را بر این رژیم تحمیل خواهد کرد
سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود گزارشی از وضعیت حزب الله لبنان ارائه کرد و ابراز داشت: حزب الله با اقتدار و قدرت بازدارندگی فوق العاده در معادلات منطقه ای ایفای نقش می کند و در هر گونه رویارویی با رژیم صهیونیستی، طعم تلخ شکست دیگری را بر این رژیم تحمیل خواهد کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد: حزب الله قوی تر از هر زمان و وقت دیگری است و در عرصه های دیپلماسی، امنیتی و سیاسی علاوه بر قدرت بازدارندگی دفاعی، پیروزی های درخشانی را کسب کرده است.
کد خبر:97957 -
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:51
اخبار
یكی از نزدیكان قالیباف در انتخابات شورای شهر سوم (سال 85) كه در انتخابات ریاست جمهوری 88 نیز از موسوی حمایت میكرد و اصرار دارد كه خود را در میان اصولگرایان نیز جا بزند، به جیهه پایداری حمله كرد.
به گزارش رجانیوز، علی دورانی كه در انتخابات مجلس هشتم نیز از مهرههای اصلی لیست جریان موازی اصولگرایان با عنوان "ائتلاف فراگیر" مورد حمایت لاریجانی و قالیباف بود، در مصاحبه با سایت اصلاح طلب فرارو ادعا كرده كه "جبهه پایداری پوشش حضور دوباره جریانات افراطی و انحرافی میشود."
همچنین در حالی كه اصرار بدون منطق بر سهم لاریجانی و قالیباف در كمیته اصولگرایان به مانع دستیابی به وحدت تبدیل شده، وی كه معمولاً در آستانه انتخاباتها سر و كلهاش پیدا میشود، جبهه پایداری را به سهمخواهی متهم كرده است.
وی در انتخابات سال 88 به همراه افرادی از جمله سید رضا اكرمی و كاتوزیان، عنوان اصولگرایی را برای حمایت از موسوی جعل كرده و ستاد اصولگرایان حامی موسوی را راه انداخته بود.
کد خبر:97951 - پنج شنبه 13/5/1390 - 22:44
کامپیوتر و اینترنت
یک گروه حمایت از کاربران تلفن همراه به تایلندی ها در خصوص قرار دادن تلفن همراه هنگام خواب در کنار خود هشدار داد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، رئیس موسسه حمایت از کاربران تلفن های ثابت و همراه گفت تایلندی ها به علت قرار دادن تلفن های همراه، نزدیک خود هنگام خواب در معرض خطر ابتلا به سرطان مغز قرار دارند.
موسسه نظر سنجی اباک در گزارشی اعلام کرد 5 / 64 تایلندی ها عادت دارند تلفن همراه خود را هنگام خواب در حالت روشن نزدیک سرشان قرار می دهند.
به گزارش خبرگزاری آلمان از بانکوک ، سازمان بهداشت جهانی نیز بتازگی در گزارشی هشدار داده است کسانی که از تلفن همراه به مدت بیش از 1640 ساعت طی ده سال استفاده می کنند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان مغز قرار خواهند گرفت.
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:42
شهدا و دفاع مقدس
گروه تاریخ انقلاب- متن زیر مربوط به گفتوگوی مهرانه معلم همسر شهید آیت است كه از مخزن تاریخ مركز اسناد انقلاب اسلامی استخراج شده است. همسر شهید آیت در این گفتوگو به نحوه شكلگیری حزب جمهوری اسلامی، ارتباط آیت با مظفر بقایی و علت قطع ارتباط، نقش شهید در مجلس خبرگان قانون اساسی، نوع نگاه او به بنیصدر و در نهایت لحظه شهادت نكاتی خواندنی را بیان كرده است.
گروه تاریخ انقلاب رجانیوز كه بهمناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار كه قربانی مبارزه با نفاق شد، در طی روزهای گذشته مصاحبههایی از نزدیكان آیت و یك تاریخنگار منتشر كرد. متن گفتوگو با همسر شهید بهعنوان آخرین مطلب در این سلسله مطالب در ادامه آمده است. این گفتوگو به سبك تاریخ شفاهی است و ادبیات تنظیمی آن نیز بر همین اساس حفظ شده است.
رابطه شهید آیت با مؤسسان حزب جمهوری اسلامی پیش از انقلاب چگونه بود؟
با آقای بهشتی فكر میكنم در اصفهان یكدیگر را میدیدند، خودش این طوری بیشتر میگفت. آقای خامنهای را من یادم هست قبل از انقلاب شاید آبان و آذر57 بود، آقای خامنهای یك روز آمدند منزل ما، آن موقعی بود كه داشتند تشكیلات حزب جمهوری اسلامی را راهاندازی میکردند. یك روز صبح بود كه آمدند طبقه بالا و به ما سپردند كه شما نمیخواهد چیزی برای ما بیاورید و فقط چای بیاورید. ما چای را دادیم دم در اتاق، نشستند و صحبت كردند. یكی دو ساعتی بودند، بعد كه رفتند من یادداشتهایی را كه روی میز بودند، از روی كنجكاوی نگاه كردم و بعدها دیدم اسامی است كه تشكیلات حزب را ایجاد كردند، و آن روز گویا داشتند استادان دانشگاه را بررسی میكردند.
ملاقاتشان روی آن قضیه بود كه چه طور تشكیلات جمع شوند و استادان دانشگاه را آیت متشكل بكند. آن اسامی كه جمع كرده بودند، بعداً هسته اولیه حزب را ریختند كه فكر میكنم 30 تا شورای مركزی حزب بود و پنج، شش تایشان هم روحانیونی بودند كه حزب را تشكیل دادند.
بعداً هم آنها فعالیت در كانون توحید را شروع كرده بودند. دیگر بقیه آقایان را حوالی انقلاب دیدم البته همشهریهای خودشان را بیشتر میدیدم، آقای عبدالله نوری را یك وقتهایی میدیدم، خانه ما میآمدند، آقای هادی آن موقع لباس روحانی میپوشیدند، بعداً لباسشان را عوض كردند، كت شلوار میپوشیدند ولی آن موقع هنوز لباس روحانی داشتند، حتی امید نجفآبادی كه بعد مجاهدی درآمد و نمیدانم سرنوشتش چه شد. او را هم قبل از انقلاب یك وقتهایی میدیدم، آنجا میآمدند. بعضیها را هم دیگر ما نمیشناختیم.
بعضیها معتقد بودند یا هستند كه مظفر بقایی از طریق شهید آیت تفكرات خودشان را حالا، به نظام تزریق كرده است.
یعنی آیت تغذیه میشده از مظفر بقایی مثلاً؟
یك چنین ذهنیتی هست؛ میخواستم یك كمی درباره منشأ ارتباطشان توضیح دهید و چطور فاصله گرفتند؟
این كه درست نیست که آیت از او تغذیه میشد.. اصلاً اختلاف آیت و بقایی دقیقاً هم روی همین مذهب بود كه ایشان آن مسیر را انتخاب میكند. آقای بقایی اصلاً به این مسیر اعتقاد نداشت یا مسئله مذهب در سیاست. به همین دلیل هم جدا میشوند، یعنی آن حزب زحمتكشان تا زمانی كه حزب زحمتكشان با آیتالله كاشانی همراهی و همكاری میكند، آیت هم در آن مسیر میرفته ولی بعدش دیگر آن نامهای كه مینویسد، اتفاقاً همین مسائل را مطرح میكند.
آیت نامه نود و چند صفحهای به بقایی مینویسد و دقیقاً رئوس فكری خودش و مطالبی كه او اعتقاد دارد به آن و توصیه میكند كه باید به این مسیر برویم؛ مسئله انقلاب اسلامی را و نقش مذهب را آنجا تأكید میكند ولی دكتر بقایی اعتقاد به این ندارد. آیت بعد از آن نامه دیگر با دكتر بقایی ارتباطی نداشت. تا سال 46 فقط به عنوان مستمع آزاد در جلساتی میرفت وشركت میكرد، بعد از آن مطلقاً ارتباطی نداشت.
باكی هم نداشت كه مثلاً بخواهد بگوید نه نمیرفتم نمیآیم. آیت خودش برای خودش فكر داشت و دلیل نداشت از بقایی خوراك فكری بگیرد و تغذیه بشود. بقایی هم این طوری نبود و اصلاً آن صحبتهایی را كه بقایی میكرد، با صحبتهایی كه آیت میكرده نمیخواند؛ سخنان بقایی را در وصیتنامه سیاسیاش نگاه كنید. صحبتهایی كه میكند، با صحبتهایی كه آیت داشته و میكرده و دنبال آن بود، كلی فرق دارد.
آن چیزی كه باعث میشد تا با هم همكاری داشته باشند مسئله آیتالله كاشانی بود و بعد از آن هم بقایی اعتقادی به این كه مذهب در سیاست دخالت كند و آن قدر دخیل باشد، نداشت. به همین دلیل آیت هم از آنجا دیگر فكر نمیكنم اهمیتی به این قضیه میداد كه بخواهد با او تماس بگیرد و مرتباً به آن بگوید اینطوری كن، اینطوری كن و او بخواهد نظر دهد.
این را دقیقاً من رد میكنم و خودش هم در صحبتهایی كه داشته در همان موقع رد كرده. در مجلس اول آقای سلامتیان روز اعتبارنامه شاید اصلاً عمداً این كار را كرد. چون من خودم فكر میكنم آیت واقعاً در مجلس اول برای ریاست مجلس شانس داشت و آنها با این سر و صداهایی كه كردند و آن صحبتهایی كه كردند، قصدشان این بود كه آیت اصلاً در مجلس نباشد، با اعتبارنامهاش در واقع مخالفت كردند برای این كه اعتبارنامهاش رد شود و رأی نیاورد و آیت اصلاً از مجلس رد شود و بیاید بیرون كه نشد و خوشبختانه یعنی به عنوان نماینده تهران باقی ماند ولی شانس ریاستش را قطعاً از دست داد؛ با آن ترور شخصیتی كه آنها کردند.
این که آیت خوراك فكری از بقایی بگیرد یا از حزب زحمتكشان تغذیه میشد، چیزی است كه در مخیله آنهاست و گاهی هم من صحبتهای معینفر و آقای سحابی را در مصاحبههایی که در روزنامهها میكنند، میخوانم؛ گاهی یك هم چنین چیزهایی را مطرح میكنند كه آیت از بقایی خط میگرفته، كه البته این چیزی است كه بافته ذهن آنهاست.
آیت به آن چیزی كه خودش فكر میكرد آن را میخواست پیاده كند نه آن چیزی كه بقایی میخواست بگوید یا هر كسی دیگری. او به مسئله انقلاب اسلامی و مذهب و سیاست اعتقاد داشت.
شهید آیت قبل از انقلاب با امام دیدارهایی داشتند یا نه؟
نه، قرار بود كه برود پاریس و از پاریس برود عراق، نجف، كربلا و حالا كه امام آنجا كه بودند یعنی قرار ایشان در این بود كه حتماً یك سفری در آن جا داشته باشند كه موفق نشدند. دیگر ظاهراً ممنوعالخروج شده بودند، برگشت از فرودگاه. تا زمانی كه انقلاب شد، نرفته بود. هیچ وقت موفق نشده بود.
موضع شهید آیت نسبت به مهندس بازرگان و دولت موقت چه بود؟
خیلی با آنها موافق نبود. میگفت این وضعیتی كه الآن در کشور پیش آمده، وضعیتی است كه واقعاً باید از آن به نفع انقلاب بهرهبرداری كرد. یعنی محافظه كاری و حرکتهای خیلی آرام و یواش و ملایم به درد انقلاب نمیخورد.
میگفت من بعید میدانم كه آقای بازرگان آن طوری برخورد بكند و روزی كه نخستوزیر شد، زمانی كه قرار شد راهپیمایی در حمایت از آقای بازرگان بشود آیت نرفت و ما هم نرفتیم؛ چون مخالف بود. شبی هم که فرمان نخستوزیری آقای بازرگان راخواندند، او گفت كه انقلاب عقیم شد. این عین جملهای است كه پای تلفن به همه میگفت كه انقلاب عقیم شد و این انتخاب، انتخاب درستی نبود.
میگفت باید یك نیروی انقلابی میآمد كه برخورد انقلابی میداشت. آیت گرایش به روحانیت و آیتالله كاشانی داشت. آقای بازرگان بیشتر به جانب مصدق بود. این هم خوب یكی از مسائلی بود كه برای او مسئله اصلی بود، این است كه زیاد با این قسمت قضیه آن موافق نبود ولی هماهنگی و همكاری خودش را داشت، همكاری میكرد، فعالانه كار میكرد. حتی در خود مجلس تا زمانی كه به شهادت رسید، در كمیسیون آئیننامه آقای بازرگان بود و آقای سحابی بود و همه آقایان بودند و روابط خوبی داشت آنها هم همینطور روابط خیلی خوبی داشتند. چون یك آدم اصولی و منطقی بود، یك آدم غیر منطقی نبود ولی با این كه در آن مقطع ایشان انتخاب بشود موافق نبود و حتی با اعضای شورای انقلاب هم كه آن موقع انتخاب شده بودند، زیاد موافق نبود و بیشتر فكر میكنم میگفت آقای مطهری كه رفتند پاریس آمدند به پیشنهاد آقای مطهری اعضا انتخاب شدند و تقریباً از نیروهای آنها كسی نبود در شورای انقلاب و بیشتر آن آقایان (ملی گراها)بودند و آن تركیب خیلی مورد توجه آیت نبود.
نظر ایشان در مورد آیتالله مطهری چه طور بود؟
به آیتالله مطهری ارادت داشت و علاقهمند بود و به ایشان كه یك آدم دانشمندی بود، احترام میگذاشت ولی از جهت سیاسی خب خیلی همفكر نبود و میگفت آقای مطهری آن چنان سیاسی نیستند. دقت میكنید به همین دلیل هم با اینكه بعد گفته بود و یا شنیده بود خودش كه آقای مطهری این تركیب شورای انقلاب را پیشنهاد كردند كه باید انتخاب بشوند. میگفت آقای مطهری خیلی در جریانات نیستند كه آدمها را اینطوری انتخاب كردند، مثلاً قطبزاده، بنیصدر، آقای یزدی.
شهید آیتبعد از انقلاب بهطور اجمالی چه سمتهایی داشتند؟
بعد از انقلاب هیچ سمتی نداشت. گفتم از سالی كه دیگر دانشگاهها هم كه تعطیل شد، زمان بعد از انقلاب، انقلاب فرهنگی كه شد، دیگر تدریس كه نداشت بازنشسته هم كه بود تا زمانی كه در مجلس خبرگان نماینده شد از اصفهان؛ بعد هم تا زمانی كه نماینده مجلس از تهران شد هیچ سمت رسمی و غیر رسمی نداشت، ولی در ارتش یادم هست شبها به دادرسی ارتش آن زمان اوایل انقلاب میرفت، با آقای نامجو و اینها آنجا خیلی سر میزدند. بعد با دادگاهها در تماس بود ولی اینكه خودش یك سمتی داشته باشد نه!
حتی یك موقعی یادم هست كه سناتور دشتی را اول انقلاب دستگیر كرده بودند، خیلی پیر بود و او خیلی دلش میخواست برود با دشتی صحبت كند، برای اینكه میگفت این تاریخ مجسم است و چه خوب است كه اطلاعات او را آدم تخلیه بكند و یا طوری این اطلاعات را در اختیار آدم بگذارد و فكر میكنم یك روز هم رفت زندان قصر. آن موقع به نظرم آقای دشتی بازداشت بود، رفت آن جا و با او صحبت كرده بود ولی گفت كه حاضر نشده مطلقاً حرف بزند و بهانه كرده گردن من درد میكند. گویا دیسك گردن داشت. فكر میكنم گفته بود كه دیگر من خیلی پیر هستم و حافظه من یاری نمیكند كه صحبت بكنم و شاید هم نخواسته بود. گفت به هرحال ما نتوانستیم هیچ حرفی از او بشنویم. در حالی كه آیت میگفت من به او گفتم این ایمنی را میتوانی داشته باشی، كاری با شما ندارند و شما همین قدر كه بتوانی یك صحبتهایی با ما بكنی یك مواردی كه نقطه نظر او بود ظاهراً میخواسته بپرسد از او كه او همكاری نكرده بود و هیچ اطلاعاتی در اختیار او نگذاشته بود.
اصولاً آیت با اینهایی كه دستگیر میشدند، عقیده او این بود كه این آقایانی كه در آن دستگاه و در آن رژیم بودند و اصلاً اصل 49 را كه در قانون اساسی گذاشت یكی از هدفهای او این بود میگفت اینها از نظر مالی باید خلع سلاح بشوند یعنی مال اینها گرفته بشود ولی ولشان بكنند، بگذارند باشند تا آن اطلاعات و آن چیزهایی كه میدانند را بنویسند، اینها به درد تاریخ میخورد. نباید اینها زودی به هر حال رها بشوند و از بین بروند. باید از وجود اینها به آن ترتیب استفاده شود، منتها اموال آنها باید مصادره بشود.
در مورد حزب جمهوری اسلامی هم اگر میشود توضیح بدهید؟
حزب جمهوری اسلامی هم كه خب خودش از كارگزاران آن بود؛ جزو شورای مركزی حزب بود. آن موقع به این فكر افتاده بودند كه باید در یك حزب قوی و به صورت تشكیلاتی كار بكند در مملكت همین طوری نمیشود كار کرد و به آن اعتبار دنبال تأسیس حزب رفتند و فعالانه همكاری كرد واقعاً هم وقت خود را تمام گذاشته بود در حزب یعنی تمام وقت به حزب میرسید.
شهید آیت قبل از انقلاب به خاطر آن مشی امنیتی و حالت محافظهكارانه اش چگونه بعد از انقلاب بسیار مطرح میشود و بسیار تأثیرگذار واقع میشود؟
من فكر میكنم آن تفكر او هست كه باعث مطرح شدنش میشود. او از كسانی بود كه اولاً استاد دانشگاه و تحصیلكردهای بود كه بدون اینكه لباس روحانیت داشته باشد ولی خب تفكری كه داشت طرفدار حكومت اسلامی بود و برای ایجاد حكومت اسلامی تلاش میكرد و اول انقلاب هم دنبال این بود که شکل قانونی به تفکرش بدهد.
همچنین ارتباط او با آقای منتظری من فكر میكنم تأثیرگذار بود، و از آن جا كه این تفكرات را داشت و خودش هم كه تشكیلاتی برای خودش داشت، در جهت ایجاد یك جمهوری اسلامی حركت میكردند و طبعاً فرصت انقلاب فرصتی بود كه رایزنیهایی انجام بشود تا بتواند بهتر كار كند وچون به دنبال هدف بود دیگر طبعاً خودش راههای خودش را پیدا كرده بود.
بعد از انقلاب تأسیس نهادهای انقلاب را داریم و تدوین اساسنامهها، نقش شهید آیت در این باره چه بود؟
او بیشتر در تأسیس سپاه نقش داشت و در تشكیل سپاه با شهید كلاهدوز و آقای نامجو و اینها بیشتر روی تشكیلات سپاه فكر میكرد كه حتماً علاوه بر ارتش، سپاه را هم داشته باشند خیلی شبها روی این قضیه بیشتر انرژی خود را میگذاشت.
یعنی یك نیروهای معتقد و معتمد به نظام را میخواست داشته باشد؟
اول انقلاب خوب میگفت به همه جا و همه كس نمیشود اعتماد كرد، باید یك افراد متدین و معتمدی داشته باشیم كه اینها به عنوان سپاه شروع به كار بكنند و آن تشكیلات سپاه را به آن اعتبار پایهریزی كرده بود. در عین حال، خوب ارتش را هم حتماً میخواست داشته باشند. منتها با یك تشكیلاتی ولی خودش دیگر شغلی به آن ترتیب نداشت و برنامهریزی و فكر او شاید تغذیه فكری میكرد ولی سمتی در این مورد نداشت.
شهید آیت در تشكیل مجلس خبرگان چه نقشی داشت و چه طور شد كه كاندیدا شد و بعد نحوه پیروزی او را هم بفرمایید؟
پیشنویس قانون اساسی را كه آن موقع تهیه كرده بودند، گویا آقای بهشتی دیده بودند، امام هم دیده بودند اما آن پیشنویس قانون اساسی به نظر آیت مناسب نمیآمد و میگفت این یك اشكالاتی و ایراداتی دارد كه باید حتماً تغییر پیدا كند، نقطه نظراتی در این زمینه داشت و آن موقع از طریق همه آقایان این صحبت شد كه هر چه زودتر مجلس خبرگان تشكیل شود و یك عدهای هم بودند كه میگفتند چه عجلهای است كه قانون اساسی نوشته بشود به این سرعت. میشود سالهای سال بدون قانون اساسی باشیم و همچنان در این وضعیت با شورای انقلاب خیلی كارها انجام بشود و توسط این شورا خیلی قوانین میتواند تصویب بشود ولی در مورد این كه حتماً مجلس خبرگان تشكیل بشود و قانون اساسی نوشته بشود، تشكیلات حزب جمهوری اسلامی جمعی تصمیم گرفته بودند و او هم با آن تفكر كه هر چه زودتر مجلس خبرگان تشكیل شود و قانون اساسی هر چه زودتر نوشته بشود، موافق بود. در انتخابات مجلس خبرگان از اصفهان رأی خوبی هم آورد چون نجف آبادی بود او را خوب میشناختند.
چه كسی از او خواست كه كاندید بشود؟
حزب جمهوری اسلامی یك تشكیلات وسیعی درست كرده بود و در همه شهرستانها كاندیداهایی مشخص كرده بود، همان طور كه گروههای دیگر داشتند شاید مثلاً مجاهدین و نهضت آزادی هم بودند. به هر صورت، از اصفهان كاندیدا شد و برای مجلس هم همین طور بود دیگر آن موقع آنها تشكیلاتی فكر كرده بودند افراد را در نظر گرفته بودند كه رأی هم آوردند، خوب حزب جمهوری اسلامی هم پایگاه خوبی بین مردم اول انقلاب داشت.
چند درصد آرا را كسب كرد؟
رأی آن الآن دقیقاً یادم نیست ولی خبرگان آن فكر میكنم یك میلیون و سیصد هزارتا حدوداً.
از پشت صحنه مسائل سیاسی، از همین دوران مرتبط با مجلس خبرگان، از تصمیمهایی كه میگرفتند، مسائلی خاطر شما هست؟
بعضی موارد مهم آن را یك صحبتهایی در خانه میكرد مثلاً آن موارد اصول اساسی كه در قانون اساسی باید وارد میشد، خوب آنها كه دیگر اصلاً هدف او بود و جای بحث نداشت و باید همان میشد و همان رأی میآورد و تلاش هم شبانه روز میكرد و راجع به نقطه نظراتی كه داشت، خیلی تلاش میكرد با نطق با صحبت با هر چه كه بتوانند آن جماعت را كه در مجلس هستند، بالاخره نیروها و افراد مختلفی بودند در مجلس خبرگان، قانع بشوند و بتواند یك ماده رأی بیاورد یكی مثلاً اصل 49 بود كه خوب خیلی تلاش داشت و خیلی خوشحال بود كه توانسته بود برای آن رأی بگیرد. به خط خودش نوشته بود اینها این ماده را خودش نوشت و خودش هم رأی گرفت از همه هم امضا گرفت تا بتواند رأی هم در مجلس بیاورد. موارد دیگر آن راجع به سیستم اقتصاد كه یك موارد را آیت دولتی فكر میكرد ولی آن چنان بسته هم نبود كه بگوییم انحصاری دولت كار بكند ولی موارد بزرگ را چرا مثلاً آموزش و پرورش، تحصیلات رایگان. اینها همه آن چیزهایی بود كه روی آن تأكید داشت و مسئله آزادی مطبوعات خیلی برای او مهم بود یعنی روی آزادی مطبوعات خیلی تأكید داشت، روزی هم كه حتی قبل از اینكه به شهادت برسد، یك طرحی تهیه كرده بودند كه میگفت میخواهد بیاید مجلس و من حتماً باید باشم برای مطبوعات خیلی عجله داریم و این برای او خیلی مهم بود و همچنین مسئله با شكنجه اقرار گرفتن خیلی حساس بود.
موضع ایشان در مورد شورای نگهبان قانون اساسی را به خاطر دارید؟
آیت، با آن موافق بود چون میگفت بعضی كشورها هم این دستگاه را دارند. با اطلاعاتی كه از قوانین سایر كشورها داشت، میگفت یك مجلس باید باشد و قوانین تصویبی را تأیید مجددی بكند كه جلوی خیلی انحرافات گرفته بشود ولی این البته مانع آزادی مجلس نمیشد ولی مخالف با شورای نگهبان نبود.
یك مسئله، مسئله دیدار ایشان با حضرت امام هست بعد از انقلاب. اینها را اگر میشود توضیح دهید؟
با حضرت امام ایشان فكر میكنم دو بار ملاقات كردند، غیر از ملاقاتهای جمعی كه با اعضای حزب یا نمایندههای مجلس میرفتند كه خوب آن جلسات عمومی بود. میرفتند، مینشستند و امام هم صحبت میكردند. ولی ملاقات خصوصی فكر میكنم دو بار با امام داشت. یك بار آن اوایل بود، یك بار هم فكر میكنم با آقای فارسی با هم رفته بودند. ملاقات زمانی بود كه میخواستند تیمسار مقدم، آخرین رئیس ساواک یك سمتی بگیرد كه او آن موقع گفت من احساس خطر میکنم. بالاخره ملاقاتی كه آقای فارسی گذاشته بودند با هم رفتند به دیدن امام البته فكر میكنم خیلی هم نتوانسته بود آن جا صحبتی بكند با امام چون گرفتار بودند و سر امام شلوغ بود و صحبت خیلی مختصری كرده بود.
بعضی وقتها خیلی دوست داشت بداند امام چه عكسالعملهایی راجع به صحبتهای در مجلس دارد و بخصوص بعد از آن جریان نوار و آن برخوردهایی كه بنیصدریها داشتند. بعضی وقتها خبرهایی كه برای او میآوردند میگفتند امام اتفاقاً خیلی توجه دارد و یكی دو بار ما در اتاق او بودیم گفتند كه من رادیو را روشن كرده بودم و امام گفته بودند كه آیت صحبت میكند میخواهم گوش كنم. این را برای او پیغام آورده بودند. خیلی دوست داشت حرفهای او به گوش امام برسد.
یكی از مسائلی كه آیت میگفت، این بود كه من خیلی خوشحال هستم روزی كه ماجرای نوار پیش آمد، ما از قبل آن مدتها میدیدیم كه یك تلفنهایی به خانه میشود و آدمها صحبتهایی میكنند از جمله كسانی كه صحبت میكرد آقای افتخار جهرمی پیگیر زنگ میزدند یا یكی دو نفر دیگر. چون صدای آقای افتخار جهرمی را من خودم میشناختم. به آیت میگفتند، مثل اینكه ماجرای نوار را با او مطرح میكردند. آیت مرتب میگفت مهم نیست یا چیزی نیست یا من چیزی نگفتم و یك صحبتهای جسته و گریخته. ما میشنیدیم ولی از ماهیت قضیه و واقعیت آن چیزی نمیدانستیم تا روزی كه ماجرای نوار مطرح شد.
من آن روز اتفاقاً مسافرت بودم. یك مسافرت كاری فكر میكنم، بودم. وقتی آمدم آیت داشت ناهار میخورد. ساعت 30/12 بود. فكر میكنم رسیدم، دیدم دارد با یك ذوق، با یك خنده خیلی خوشحال، خیلی كم آیت میخندید، آدمی نبود كه اهل خنده باشد ولی آن روز دیدم دارد خیلی خوب میخندد! گفت كه میدانی چه شد، گفتم نه. گفت امروز روزنامه انقلاب اسلامی بزرگترین تیتر تاریخ خود را زده و ساعت 10 روزنامه منتشر شده در سطح شهر و طرح توطئه توسط نوار آیت عنوان آن تیتر هست. گفت که خیلی خوشحال هستم، صحبتهای من بلكه به این طریق به گوش امام برسد.
خب من یك دفعه جا خوردم، گفتم خدا به داد برسد باز چه اتفاقی خواهد افتاد! به هر حال در این مواقع آدم احساس خطر میكند، چون دشمن او قوی بود و همه روزنامهها و مجلاتی كه منتشر میشد، اگر شما نگاه كنید، دقیقاً از روزی كه این موضوع مطرح شد، دقیقاً او را هدف گرفتند. واقعاً آن روز كه این صحبت را كرد ریالدلم لرزید كه چه خواهد شد. گفت نه، هیچ جای ناراحتی ندارد، خیلی خوشحال و خونسرد كه این به گوش امام خواهد رسید، من صحبتهای بدی نكردم. اینها تحریف كردند، آن موقع خبر به او داده بودند و روزنامه هنوز به دست خودش نرسیده بود كه تلفنی به او گفته بودند كه روزنامه این طوری آمده كه بعد روزنامه بعدازظهر آمد و بعد كه مصاحبه مطبوعاتی گذاشت و خیلی متین برخورد كرد. او هیچ جای نگرانی نداشت برای اینكه از خودش مطمئن بود.
گفت من صحبتهایی كه كردم، صحبتهای بدی نبوده، منتها اینها تحریف كردند، بعد كه آمدیم پیاده كردیم دو تای آنها را تطبیق دادیم، دیدیم واقعاً خیلی جاها اینها با سوءنیت همه را عوض كرده بودند، جابهجا كرده بودند. آنها صحبتش را با مهارت تغییر داده بودند و خیلی جاها را اصلاً نزده بودند، چاپ نكرده بودند و آن ماجرای نوار هم یك جنجالی بود واقعاً برای خودش، ولی خوب یك تنه ایستاد، یك تنه واقعاً خودش ایستاد. حتی حزب جمهوری اسلامی موضع خودش را گرفت یعنی این را گذاشت به عهده خود آیت! گفت خودش مسئول حرفهای خودش است. آیت خودش صحبت كرده و خودش هم مسئول است و حمایت آنچنانی از او نشد. در این زمینه در حالی كه صحبتهایی كه كرده بود صحبتهای بدی نبود صحبتهایی بود كه همه آن در جهت حمایت از حزب جمهوری اسلامی و در جهت نظام جمهوری اسلامی بود و با حسن نیت صحبت كرده بود ولی خوب گذاشتند به عهده خود او و خودش هم دفاع آن را كرد.
24 ساعت بعد یك مصاحبه مطبوعاتی گذاشتند در محل حزب جمهوری اسلامی و همه خبرنگاران آمدند و او دانه دانه به سؤالهای آنها پاسخ داد. البته گویا قبل از اینكه مسئله نوار به این صورت مطرح بشود، ظاهراً یك جلساتی گذاشته بودند به عنوان جلسات آشتیكنان و قرار بود گروههای مختلف صحبت کنند و نزد امام سخنانشان را بزنند، یک جلساتی هم منزل آقای باهنر گذاشته بودند ولی ظاهراً به تفاهم نرسیده بودند. بعد هم اینها آمدند و آن تیتر را زدند و دقیقاً برای آیت برنامهریزی كرده بودند. من فکر میکنم آنها ضربهای را كه در قانون اساسی از آیت خورده بودند، میخواستند با این نوار جبران کنند.
درباره ماجرای نوار بیشتر توضیح میدهید؟
میدانید آدمهای مختلفی دیدن او میآمدند بخصوص جوانان. چون شاگرد خیلی زیاد داشت، نوجوان و جوان و آن موقع جوانهای انقلابی و آدمهای مختلف. من مرتباً میدیدم یكی میآید، یكی دو بار به ما گفت كه این آقا بالا نرود یعنی در اتاق كار خودش كه مینشست. گفت من همان جا در حیاط با او صحبت میكنم. خوب، بعدها ما فهمیدیم این كلاهی، عامل انفجار هفت تیر بود، در حیاط با او یكی دو صحبت كوتاه كرد و رفت. بعدها گویا آیت چند جلسه هم رفته بود در ساختمانی بغل هتل هویزه (محل سابق روزنامه رسالت) که برای دفتر سیاسی حزب بود. افرادی كه به دیدن او میآمدند، آن جا برایشان صحبت میكرد. گویا این آقا یكی دو بار هم آنجا به ملاقات او رفته بود.
در یك ملاقات خصوصی آن شخص وابسته به مجاهدین خلق میرود دیدن آیت و سؤالاتی مطرح میكند و سؤالاتی هم كه بتواند از داخل آن یك مواردی هم در بیاورد با حذف و تحریف. والا عین متن نوارها بارها و بارها چاپ شد و هیچ موردی ندارد. خوب تیر آنها به سنگ خورد! حالا اینها آمدند آخرین تیر تركش را زدند و بعد از این كه دیدند نمیتوانند با آیت به هیچ طریقی تفاهم و سازش كنند، آن وقت آمدند ماجرای نوار را مطرح كردند كه ما نوار را پخش میكنیم، ما نوار را میدهیم منتشر بشود! اصلاً برای آیت خیلی تعجبآور بود كه اینها بخواهند از این طرح استفاده كنند، چون صحبت محرمانهای به آن ترتیب آیت نداشت. حالا ممكن است در اختلاف سلیقهها انسان خیلی موارد ممكن است سلیقه او این نباشد امروز این وزیر بشود یا آن وزیر بشود، این اختلاف سلیقه است.
مثلاً یكی از مواردی كه به آیت نسبت میدهند، انقلاب فرهنگی است. مسئله انقلاب فرهنگی خیلی جاها جسته و گریخته میبینم كه میگویند آیت باعث شد انقلاب فرهنگی بشود، اصلاً دل او برای فرهنگ مملكت بیش از همه میسوخت و بیش از همه چیز برای فرهنگ مملكت انرژی میخواست بگذارد. بیشترین تأكید را او راجع به فرهنگ میكرد، راجع به آموزش و پرورش میكرد، آن وقت تعطیلی دانشگاه را بعد انقلاب فرهنگی به آیت نسبت میدهند؛ چرا که در صحبت نوار میگوید حالا ما یك برنامهای داریم كه پیاده میكنیم یا شروع میكنیم این برنامه، برنامهای است كه میخواهد انقلاب فرهنگی بشود و دانشگاهها تعطیل شود!
چیزهایی که به او نسبت میدهند در این زمینه خیلیهایش را آنها ساختند، آیت همیشه نقطهنظرهای خود را در مجلس، در صحبتهای خود، در بیرون با دوستان خود همه را گفته بود، مورد پنهانی نداشت و همه خوب او را میشناختند، آدم ناشناختهای نبود. آیت در آن نوار خوشبختانه صحبتهای بدی نداشت و همیشه هم از این صحبتها خوشحال بود كه حرفهای خود را زدهام، نظرات خود را گفتم و به گوش امام رسیده و بعد هم كه بنیصدر رفت، یعنی 30 خردادی كه آن تظاهرات آنچنانی شد و امام یك صحبتهای مفصلی كردند و فرماندهی كل قوا را كه از بنی صدر گرفتند، آیت خوشحال بود.
آیت از افرادی بود كه با دادن فرماندهی كل قوا به بنیصدر مخالف بود. در تجربهای كه در زمان مصدق داشت، در تاریخ دیده بود و میگفت نباید قدرت در رئیس جمهور متمركز بشود و فرماندهی كل قوا هم در اختیار او باشد. او شدیداً با این قضیه مخالف بود. بعد هم آن مسائل پیش آمد و خود امام به آن جا رسیدند كه بنی صدر بركنار بشود و فرماندهی كل قوا را از بنیصدر بگیرند.
آیت آن زمان نه پستی داشت، نه مقامی داشت، نه وزیر بود، نه قدرت اجرایی داشت. مطلقاً چیزی دست او نبود اما بنیصدر همه نیروها و همه چیزها در اختیارش بود. قطبزاده، معین فر، سحابی و ابراهیم یزدی همه مقامهای اجرایی بودند اما دست او در این زمینهها كوتاه بود ولی از جهت صحبت بله، صحبتهای خود را میكرد و مخالفتها و نظرات خود را میگفت. اصولاً آیت با تمركز قدرت مخالف بود. آیت میگفت قانون اساسی را هم در آن جهت بیشتر نوشته بودند كه تمركز در یك جا نباشد و حتیالمقدور قدرت پراكنده باشد.
شما در لحظه ترور شهید آیت حضور داشتید. روایت شما از این ترور چیست؟
آن روز ساعت 6.30 صبح جلسه داشت. مثل این که آن روز به من الهام شده بود که حادثه ای پیش خواهد آمد. محسن (فرزندم) را بیدار کردم، محافظ هم در حیاط قدم می زد و ماشین را آماده می کرد، قبل از این که از منزل خارج شود، تلفن زنگ زد، گفتم امروز کمی دیر برو، مجلس اکثریت پیدا کرده، خسته ای، مریضی، چند روزی مرخصی بگیر، گفت: نه، هفته آینده مجلس راجع به مطبوعات جلسه خواهد داشت -مدتها بود که روی لایحه مطبوعات کار می کرد- بعد از لایحه مطبوعات شاید یک هفته ای مرخصی بگیرم، خلاصه با تلفن صحبت کرد، چند دقیقه به هفت مانده بود، معمولاً من بدرقه اش می کردم ولی آن روز در آشپزخانه کار داشتم، با عجله به آشپزخانه رفتم، رفت توی حیاط و سوار ماشین شد، از در خارج شدند، ناگهان صدای رگبار شنیدم رفتم بالای تراس ، مرتب صدای رگبار می آمد، من هم فریاد می کشیدم، دویدم توی کوچه، راننده شوکه شده بود، چند ثانیه بیشتر طول نکشید. همه ماجرا بین یکی دو دقیقه به هفت اتفاق افتاد، دیدم محافظش تیر خورده و خونریزی دارد، خودش هم از ناحیه گردن و مغز تیر خورده بود، او را از ماشین بیرون کشیدم دیدم از بینی و دهانش خون بیرون زد، رنگش زرد شد و...
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:40
کامپیوتر و اینترنت
شركت امنیتی - رایانه ای "مك آفی" اعلام كرد: كارشناسان این شركت، عوامل بزرگترین مجموعه حمله های سایبری را كه شامل نفوذ در شبكه های 72 سازمان مهم از جمله سازمان ملل متحد، دولت ها و شركت های معتبر سراسر دنیا بود، شناسایی كرده اند.
به گزارش ایرنا شبكه خبری "تایمز هند" روز پنجشنبه نوشت: شركت امنیتی "مك آفی" كه از این ورود بدون اجازه پرده برداشته است، اعلام كرد یك "بازیگر دولتی" پشت این حمله قرار دارد.
"تایمز هند" نوشت: این شركت امنیتی رایانه ای هیچ نامی را فاش نكرد.
یك كارشناس امنیتی كه در حوزه نفوذ اینترنتی كار می كند گفته است شواهد حاكی از آن است كه منشاء این حملات به چین باز می گردد.
فهرست طولانی قربانیان نفوذ اینترنتی در پنج سال اخیر شامل دولت های آمریكا، تایوان، هند، كره جنوبی، ویتنام و كانادا، اتحادیه كشورهای جنوب آسیا "آ.سه.آن"، كمیته بین المللی المپیك و تعدادی از شركت ها از پیمانكاران دفاعی تا سرمایه گذاران فناوری پیشرفته است.
"دمیری آلپروویتچ"، قائم مقام امور تحقیقات شركت امنیتی "مك آفی" در گزارش 214 صفحه ای خود كه روز چهارشنبه منتشر شد، نوشت: در سال 2008 میلادی نفوذگرهای اینترنتی به سامانه دبیر كل سازمان ملل متحد در "جنوا" ایتالیا دست پیدا كردند، اما این موضوع تا دو سال مخفی ماند.
شبكه خبری تایمزهند نوشت : آنچه درباره همه این داده ها اتفاق افتاد، هنوز تا حد زیادی به صورت یك پرسش بی پاسخ باقی مانده است.
پنج شنبه 13/5/1390 - 22:38