در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
می شود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بوذ
.
براى اولین بار درست فکر کردى*
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست. آواره شدن ,حکایت سختی نیست. از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
زندگی گل زردی است به نام غم فریاد عاشقی است به نام محبت مروارید گران بهایی است به اشک دوستی دو معشوق است به نام عشق
عاقبت از عشق تو اهل کلیسا میشوم میکشم دست از مسلمانی مسیحا میشوم آنقدر بر کشتی عشقت نشینم همچو نوح یا به عشقت میرسم یا غرق دریا میشوم
هستم ولى نیستم هر لحظه كنارت! نیستم ولى هستم هر لحظه به یادت
روزگار نچندان کهنه بودم مست از آرزوهای بی خیالم! ولی اکنون.... گشته ام بی خیال آرزوهایم بی خیال آرزو
کاش بودی....
اگرمی خواهید دیگران را حرص بدهید ...