• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1242
تعداد نظرات : 283
زمان آخرین مطلب : 5700روز قبل
دانستنی های علمی

ضرب المثل ها و اصطلاحات انگلیسی

یکی بود یکی نبود

once upon a time

خواستن توانستن است

when there is a will,there is way

زحمت نکش

take no pain

از دهنم در رفت

it slipped my tonge

از خیرش گذشتم

i decided to do without it

پول علف خرس است

do not cost your pearls before swine

چهارشنبه 30/5/1387 - 19:14
دعا و زیارت

کلاف اول: منتظر در آیینه قرآن

ویقولون لولا انزل علیه آیة من ربه فقل انمالغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین

ومی گویند چرابراو آیت ونشانهای از خداوند نیامد ؟ پس به ایشان پاسخ ده که خداوند، دانای نهان است واینک منتظرباشید که من نیز باشما ازمنتظرانم

سوره یونس آیه 20

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:

آنان که به غیب ایمان می آورند منظران مهدی علیه السلام هستند وخوشابرآنان.

آنان که در غیبت اوبردباروبر محبت او پایدارند.

کلاف دوم : نیایش

پس هرگاه در زمان غیبت ، روزگار دراز وعمرها طولانی بگذرد جز آنکه بریقین ، محبت ، توکل واعتمادم بر تو افزاید ، تاثیردیگری نخواهد داشت. وجز آنکه توقع و انتظارم به ظهور حضرتت بیشتر گردد وبرای جهاد در پیشگاهت که جان ، مال، فرزند وعیال وهرچه که پروردگارم به من تفضل مومرحمت نموده فدایت سازم وامرونهی تورا در باره تصرف درآنها اجراسازم ، اثری نمی گذارد. ای مولای من ! پس هرگاه دوران درخشان وپرچمهای درخشان تورا در یابم من بنده مطیع امرونهی تو خواهم بود وبه آن طاعت ، امید وانتظار شهادت دررکاب حضرتت وسعادت در پیشگاهت دارم.

زیارت حضرت صاحب الزمان ؛ مفاتیح الجنان

کلاف سوم : دریچه ای به سوی ولایت

شما مردم عزیز- بخصوص شما جوانان- هرچه درصلاح خود، در معرفت واخلاق ورفتار وکسب صلاحیتها دروجودخودتان بیشتر تلاش کنید ، این آینده ( ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف )) رانزدیکتر خواهید کرد .اگرخودمان را به صلاح نزدیک کنیم آن روز نزدیک خواهد شد ،همچنانکه شهدای مابافداکردن جان خودشان آن روز را نزدیک کردند.

مقام معظم رهبری

کلاف چهارم : گذری به مناجات شعبانیه در عصر غیبت ( برداشتهای آزاد پای درس استاد بزرگوار ، فاطمه میرزایی)

الهی ! اقمنی فی اهل ولایتک مقام من رجا الزیادة من محبتک ....

اقامت در اهالی ولایت می خواهم ای خدا در این عصر غیبت ! تا انسان در مکانی اقامت نگرفته سر گردان و پریشان است ، و هر لحظه در اضطراب آن که هر لحظه ممکن است از آن کشور اخراج شود ، اما اقامت که گرفت ، به قول خودمان گرین کارت که صادر شد، دیگر اهل آن ولایت می شود ... اهل ولایت هم که شدی ؛ این باغ پایانی ندارد، هر دم از این باغ بری می رسد ، ... مست این گل شدی ، تازه بینهایت گل دیگر باقی است ....  اینجا دیگر حرف از مقام است ، مقام اسم مفعول است ، یعنی فعلیت از بین می رود و مفعول می شوی ، آن به آن رویت کار می کنند و تو دیگر از خودت چیزی نداری وایینه جمال محبوب خواهی شد ،اما چه طور می شود در اهالی ولایت ، اقامت نامه گرفت ؟ آن هم در عصرغیبت ، یعنی تعطیلی سفارت خانه ، آن هم در این صف طویل این همه مشتاق ! آن هم با این همه دکنهای دروغین ... وقتی که خود ائمه بودند و نور حضورشان بی پرده بود ، از علی 7-8 نفر اقامت  نامه گرفتند ... از حسین 72 نفر ، از تمام اهل بیت تعداد معدودی با جان کندن اقامت نامه گرفتند ... حالا ما در عصر تعطیلی سفارت خانه ! چطور می توانیم اقامت نامه بگیریم ؟ دوستان ! کار سخت است ! باید سختی کار را بپذیریم ! مایی که با یک امتحان می نشینیم سر جایمان ، چطور می خواهیم اقامت نامه بگیریم ؟ سختی راه را باید شناخت ...

در حدیث است که در روزگار غیبت مرد صیح می کند در حالی که بر ایمان است و شب می کند در حالی که

ایمان را از دست داده است ، شب می کند در حالی که بر ایمان است و صبح می کند در حالی که ایمان را از دست  داده است ، یعنی از دست دادن ایمان زمانی نمی برد ، مانند پاک شدن سرمه از چشم ! همانطور که وقتی سرمه می کشی نمی فهمی که کی پاک شد ، نمی فهمی که کی ایمان را از دست می دهی ! مگر آنکه مدام آیینه در دست داشته باشی ! آیینه حضور ولی در قلب !

خوب حالا این راه سخت را چطور می توان پیمود ؟ بالاخره حتما راهی دارد؟ بله ! دارد ، اما راه آن نیز مشکل است .... : " الهی ! والهمنی ولها بذکرک الی ذکرک و همتی فی روح نجاح اسمائک و محل قدسک ..." خدایا ! این سماء تو چیست که خودت گفته ای : و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها ! یا حسین !

کلاف پنجم: تو با منی واما من ، زبیخودی تو را نمی بینم ....

به حضرت ابی الحسن علیه السلام نوشتم که : همانامردی دوست دارد که مطالب و حوائج خود را به امام خود عرضه بدارد ، آنچنانکه دوست دارد که بر پروردگار خود عرضه بدارد (تکلیف او چیست و چه باید بنماید) گوید: در جوابم مرقوم داشت که : اگر تو را حاجتی باشد لبهای خود را حرکت ده که جواب برای تو خواهد رسید .

الرسائل کلینی

کلاف ششم : چرا نمی آیی !

 

در مورد امام زمان ( ع ) در روایات آمده است كه یحكم بحكم داوود : با حكم حضرت داوود ( ع ) حكم می كند . حضرت داوود حكم غیبی صادر می كرد و به شواهد و ادلّه وابسته نبود . در زمان حضرت داوود شخص فقیری مدتها از خداوند رزق حلالی می طلبید . روزی گاوی در خانه او را شكست و داخل شد . او هم بر این اساس كه دعایش مستجاب شده است گاو را سربرید و گوشت آن را كباب كرد و با خانواده اش خوردند . صاحب گاو كه به دنبال گاوش می گشت فهمید كه آن شخص فقیر گاو را كشته و مصرف كرده است . او را نزد حضرت داوود برد و حضرت داوود از آن شخص فقیر علّت كارش را پرسید : او هم گفت من هفت سال بود كه دعا می كردم خدا رزق حلالی مرحمت كند ، وقتی گاو در را شكست و داخل شد به خود گفتم دعایم مستجاب شده است ؛ لذا آن را سر بریدم و با خانواده ام خوردیم .

حضرت داوود به صاحب گاو فرمود : از شكایتت صرف نظر كن ، صاحب گاو عصبانی شد و اعتراض كرد كه این چه نحو قضاوت كردن است . حضرت داوود به او فرمود : علاوه بر آن ، نصف دارائیت را هم به او بده . صاحب گاو هم به شدت برآشفت . حضرت داوود فرمود : تمام دارائیت را به او بده . در بین مردم در اثر این حكم سر و صدا بلند شد . حضرت داوود همراه با مردم بر سر قبر پدر كسی كه گاو را كشته بود حاضر شد و او را زنده كرد و علت مرگش را از او جویا شد . او گفت پدر این صاحب گاو غلام من بود . او مرا كشت و تمام دارائیم را هم تصاحب كرد . در نتیجه روشن شد علاوه بر اینكه تمام دارائی صاحب گاو متعلق به آن شخص فقیر است ، خود صاحب گاو و فرزندانش هم بچه های غلام پدر او هستند و متعلق به او می باشند ، امام زمان ( ع ) هم این گونه حكم می كند . 1

 ............ ......... ......... ......... .........

 پی نوشت :

1. یعنی ای توئی كه طالب دیدار امام زمانی چقدر خود را برای شهروند مهدوی شدن آماده كرد ه ای ؟! اگر امام زمان بیاید بگوید پست و مقام و مال و ... همه را بده ! می توانی شكوه و شكایت نكنی یا اظهار نظر و سلیقه علیحدّه ای از خود ابراز خواهی كرد ؟! خود را گول نزنیم ! مثال ما جماعت مثال همین مرد شاكی است ... تا دیر نشده به خود بیاییم !!!!!!!!!!!! !!!!!!!!! !!!!!!!!! !!

 

مصباح الهدی، دست نوشته های استاد طیب از جلسات مرحوم دولابی

 

کلاف هفتم : غربال آخر الزمان !

از منصور آمده که گفت : حضرت ابو عبد الله امام صادق علیه السلام فرمود: ای منصور! این امر شما نخواهد رسید ، مگر بعد از نو میدی ! نه ، به خدا سوگند ! تا این که از هم جدا شوید . و نه ، به خدا سوگند ! تا این که آزمایش شوید ، ونه به خدا سوگند ! تا این که شقاوتمند شود هر که شقاوتمند شدنی است و سعادتمند گردد هر کس اهل سعادت است .

اصول کافی / 1/ 370 .

بیچاره دل من که معنی سوگند امام را نمی فهمد و از کنار این حرفها به سادگی  می گذرد ....

کلاف هشتم : سخنى درباره نیمه شعبان

کمیل بن زیاد گفت : با مولایم امیر المومنین علیه السلام در مسجد کوفه نشسته بودم ، عده ای از اصحاب آن حضرت نیز همراه او بودند، یکی از آنان گفت: معنی این آیه چیست ؟ " فیها یفرق کل امر حکیم " در آ ن شب هر چیزی با حکمت، مشخص ومعین می شود . حضرت فرمودند: منظور شب نیمه شعبان است ، سوگند به کسی که جان علی به دست اوست ، بنده ای نیست مگر اینکه تمام خیر وشری که به او می رسد در شب نیمه شعبان قسمت می شود واین خیر وشرها از شب نیمه شعبان تا شب نیمه شعبان سال بعد به او می رسد و وبنده ای که این شب را زنده داشته و با دعای خضر(معروف به دعای کمیل) به درگاه خدا دعا نماید، دعای او اجابت می شود ...

شیخ حرّعاملى(رحمه الله) از بزرگان اصحاب نقل مى كند كه امام صادق(علیه السلام)فرمود:

«شبى كه حضرت قائم(عج) در آن متولّد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولّد نمى شود مگر اینكه مؤمن خواهد شد، و اگر در سرزمین كفر متولد گردد، خداوند او را به بركت امام مهدى(عج) به سوى ایمان منتقل مى سازد.»( )

در نیمه شعبان زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) و همچنین زیارت امام زمان(علیه السلام) مستحب است، امام صادق(علیه السلام)فرمود:

«شب نیمه شعبان بهترین شب بعد از شب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است، در ركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود».( )

غسل و شب زنده دارى و عبادت در این شب بخصوص فضائل بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد كه ولادت با سعادت امام زمان(علیه السلام) در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده است.

از جمله فضائل این شب اینكه، از شبهاى مخصوص زیارت امام حسین(علیه السلام) است كه صدهزار پیامبر(صلواة اللّه علیهم) آن حضرت را در این شب زیارت مى كنند.

از نمازهاى مستحبى كه در این شب وارد شده دو ركعت نماز است كه در هر ركعت بعد از حمد صدبار سوره توحید خوانده مى شود.

نقل شده: رسول اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: شب نیمه شعبان در خواب دیدم جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: اى محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) در چنین شبى خوابیده اى؟ گفتم: این شب چه شبى است؟

فرمود: شب نیمه شعبان است برخیز، مرا بلند كرد و به بقیع برد، و سپس فرمود: سرت را بلند كن زیرا در این شبها درهاى رحمت خدا در آسمان بروى بندگان باز است، همچنین درِ رضوان، درِ آمرزش، درِ فضل، درِ توبه، درِ نعمت، درِ جود و سخاوت، درِ احسان باز است، خداوند به عدد پشمها و موهاى چرندگان در این شب گنهكاران را آزاد مى كند، پایان عمرها در این شب، تعیین مى گردد، رزق هاى یكسال در این شب تقسیم مى شود و حوادث یكسال در این شب معیّن مى گردد.

اى محمّد! كسى كه این شب را با تكبیر و تسبیح و تهلیل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراى او است، و خداوند گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد... اى محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) این شب را احیاء دار و به امت خود دستور بده آنها نیز این شب را احیاء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرّب جویند، چرا كه این شب شبى شریف است.

از اعمال این شب، خواندن دعاى كمیل در سجده است روایت شده كه كمیل گوید دیدم على(علیه السلام) این دعا را در شب نیمه شعبان در سجده خواندند.

در مورد زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب بخصوص در صورت امكان در كنار قبرش، آمده هر كه بشناسد امام حسین(علیه السلام)را و شهادت او و هدف شهادتش را كه موجب نجات امت گردید و وسیله و راهگشائى براى رسیدن به فوز عظیم شد (خلاصه اینكه عبادتش در این شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خویشتن را در برابر خدا خاضع نماید كه شایستگى آن را دارا مى باشد و نیز از خدا خواسته هاى شرعیش را تقاضا كند.

کلاف نهم :هدیه ای  به عشاق المهدی

محبتی در دلت احساس می کنی ، هر از چند گاهی می جوشی و می خروشی از این عشق ناب ، اما در عرصه زندگی ، نمی دانی محبتت کجا می رود ؟  می دانی سرچشمه محبت چیست ؟ معرفت ! شناخت ! بعد از آن جذبه اولی که تورا می  کشاند، این معرفت است که تورا در این دیار ساکن و مقیم می کند ، یا علی بگو و پا در میدان شناخت امامت بگذار !

بچه ها ! کتاب مکیال المکارم را خوانده اید ، بزرگان به خواندن آن توصیه دارند ، کتابی است که به عنایت و دستور خود حضرت نگاشته شده ، شاید قدم خوبی برای آغاز شناخت باشد . و امان  از آن محبت ثانوی که بعد از معرفت می اید ... اللهم ارزقنا .....

کلاف دهم: نجوای عاشقانه

هر جا که سفر كردم تو همسفرم بودی
وز هر طرفی رفتم تو راهبرم بودی


با
هر كه سخن گفتم پاسخ ز تو بشنفتم
بر هر كه نظر كردم تو در نظرم بودی


هر
شب كه قمر تابید هر صبح كه سر زد شمس
در گردش روز و شب شمس و قمرم
بودی

در صبحدم عشرت همدوش تو میرفتم

در شامگه غربت بالین سرم
بودی

در خنده من چون ناز در كنج لبم بودی

در گریه من چون اشك در چشم ترم
بودی

آواز چو میخواندم سوز تو بسازم بود

پرواز چو میكردم تو بال و پرم
بودی

هرگز دل من چون تو یار دیگری نگزید

گر خواست که بگزیند یار دگرم
بودی

چهارشنبه 30/5/1387 - 19:13
دانستنی های علمی

« تقوی؛ روح عمل و عامل صعود »

اسلام دارای مبانی و ارکانی است که بر آنها بنا شده، بدانها قوام گرفته و بدون وجود آنها فرو می‌‏ریزد و از آن جز اسمی بی‌‏مسمی برجای نمی‏ماند. حج یکی از این ارکان است و آن سان پر اهمیت است که خداوند درباره‏ی ترک عمدی حج فرموده است: « ... و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زیان رسانیده)، خداوند از همه‏ی جهانیان بی‏نیاز است.(1)»حج به عنوان یادگار ابراهیم (علیه السلام) و میراث تمام پیامبران، مجموعه‏ای کامل از دستورات عملی است که با نظمی خاص و قواعدی روشن در بازه‏ای معین از زمان باید به اجرا درآید. مناسک حج از طریق وحی، تجلی یافته و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ این مناسک را از جبرئیل، فرشته‌ای که امین وحی و آموزگار همین مناسک به ابراهیم خلیل (علیه السلام) بوده، فرا گرفته است.حج‏گزار پس از رمی جمره‌ی عقبه(2) و پیش از حلق یا تقصیر(3) در سرزمین مِنا، گوسفند و یا گاو قربانی می‏کند. این سنت ویژه‏ی الهی در حج، موجب تقرب مخصوصی است که در عبادات دیگر کمتر یافت می‏شود. توضیح اینکه، در جاهلیت قربانی از پلیدی شرک مبرا نبود، بلکه همچون "لبیک" و نماز مشرکان، آمیخته با شرک بود؛ چنانکه آنان به هنگام لبیک می‏گفتند: «لبیک خدای لبیک، خداوندا دعوت تو را می‏پذیرم، شریکی برای تو نیست الا شریکی که تو خود او و آنچه مُلک اوست را مالکی.(4)» و نمازشان در کنار کعبه کاری جز سوت کشیدن و کف زدن نبود.(5) همچنین شیوه‏ی آنان پس از قربانی نمودن این بود که کعبه را به خون قربانی می‌‏آلودند و قسمتی از گوشت آن را بر خانه‏ی کعبه می‏آویختند تا خداوند آن را قبول کند.(6)اما اسلام حرمت خاصی برای قربانی قرار داد و پس از بیان ضرورت احترام به شعائر الهی(7)، در طرد آن سنت زشت جاهلی و برای بیان تقّربی که حاصل قربانی است، و چه بسا به همین جهت به قربانی موسوم شده، می‏فرماید: «نه گوشت‏ها و نه خون‏های آنها هرگز به خدا نمی‏رسد، آنچه به او می‏رسد تقوا و پرهیزگاری شماست ...(8)»؛ زیرا این آیه‏ی شریفه کعبه را از سنن جاهلی مزبور پیراسته می‏دارد و از طرفی در دفع این پندار که «چون خداوند از جهانیان بی‏نیاز است، پس قربانی بر حج‏گزار واجب نیست»، این نکته را اظهار می‏دارد که اصل قربانی لازم است اگر چه خداوند از آن بی‏نیاز است و آنچه از این قربانی به خدای سبحان می‏رسد گوشت یا خونش نیست، بلکه روح کردار و جان عمل، که همان تقواست، به حضرتش می‌‏رسد. بنابر این آنچه به خدا می‌‏رسد، باطن و روح عمل است. قربانی نیز مانند تمام اعمال و مناسک دیگر، حقیقتی دارد به نام تقوا، و قداست و تعالی قربانی از آن تقواست نه از آن گوشت و خون، «یناله التقوی منکم».حضرت امام سجاد (علیه السلام) در بیانی نورانی، سرّ قربانی را این بیان می‌‏کنند که حج‏گزار و قربانی‏کننده با تمسک به حقیقت ورع، گلوی دیو طمع را بریده، او را بکشد(9). شاید به خاطر همین تقوای ارزشمند موعود در قربانی است که عید قربان را «حج اکبر(10)» خوانده‏اند.اما نکته‏ی ظریف دیگری نیز در آیات و روایات وجود دارد که برای غیر حاجیان نیز سودمند است و در عین حال نگاه اسلام به اعمال و عبادات را بیشتر روشن می‌کند و آن اینکه؛ به طور عمومی، هر عملی که به قصد قربت انجام گیرد قربانی [چیزی که به وسیله‏ی آن نزدیکی به رحمت خدا را طلب کنند(11)] است؛ چنانکه در حدیث است: «زکات و نماز قربانی مسلمانان است(12)». بنابراین هر عملی که در آن تقرب به خدا باشد، قربانی است و خداوند تنها عمل با تقوا را قبول می‏کند.(13) « برگرفته از کتاب صهبای حج، تالیف آیه ‏الله جوادی آملی (با اندکی تلخیص و ساده نویسی) »

 


چهارشنبه 30/5/1387 - 19:9
خانواده

نمی دونم خواب بودم یا بیدار
همه جا نور بود،خدا رو دیدم
خدا همون نور بود...
خدا دستانم را گرفت
من براش حرف زدم ، درد و دل کردم
اون فقط گوش می کرد و هیچ نمی گفت
من گله می کردم...
اون فقط گوش می کرد و هیچ نمی گفت
گفتم مگه من گله گذار نیستم
مگر من بنده ی نا سپاس تو نیستم
به من نعمت دادی من بیشتر خواستم باز هم دادی
طمع من کم نشد خواستم و خواستم
و تو بی منت هرچی خواستم دادی
اون موقع تو رو احساس نمی کردم
اما حالا هم که در آغوش تو هستم
باز هم طمع دارم باز هم بیشتر می خوام
باز گله می کنم...
خدا گفت تو بنده ی من هستی
فقط از من بخواه من به تو بی منت نعمت می دم.
تو از من دور هستی اما من که به تو نزدیک هستم،
چطور خواسته ات را برآورده نکنم من به تو نزدیک هستم.
گله و شکایتت رو به من بگو
دادگاه انسان ها عدالت نداره
اگر هم خوب باشی باز محکومی.
اما تو برای من بزرگی برای من ارزشی.
من تو رو هرگز محکوم نمی کنم
من به تو همیشه فرصت جبران داده ام.
تو نیازمندی از من بخواه نیازها ت رو،
من بی نیازم هر چی بخوای در اختیارت می گذارم.
آخه تو تنهایی، کسی رو جز من نداری،
من جهان رو برای تو آفریدم ، نعمت هاش رو برای تو آفریدم.
همه ی زیبایی ها برای توست از من نا امید نشو،
بخواه هر آنچه که می خوای.
من همه چیز رو در اختیارت می گذارم چه سپاسگذار باشی چه ناسپاس.
می خوام منو ببینی همون طور که من تو رو می بینم.
چشما ت رو باز کن من کنار تو نشسته ام.
تو همه چیز را از من داری چطور مرا نمی بینی؟
فقط کافیه چشما ت رو باز کنی.
گفتم: تو هر چه بیشتر به من دادی منو کور تر کردی،
طمع منو بیشتر کردی ای کاش فقیری بودم که جز تو هیچ کس رو نداشتم.
تو منو بی نیاز کردی در صورتی که میدونستی  فراموشت میکنم.
خدا گفت: تو هم با تمام دارایی ها ت فقیری کسی را جز من نداری.
من تو رو بی نیاز کردم که منو بیشتر یاد کنی منو بیشتر احساس کنی.
اما نخواستی...
نعمت های من نشانه است، نشانه ای از وجود من ،
تو نخواستی این رو بفهمی تو نخواستی منو ببینی.
من کنارت بودم اما نخواستی منو احساس کنی.
اشک در چشمانم حلقه زد شرم کردم از وجود خودم.
دستا م رو از دستان خدا کشیدم ،سرم را پایین انداختم و گفتم:
خدا من بنده ی شرمسار تو هستم.
من خوب نبودم من فراموشت کردم چرا باز هم کنار من هستی؟
خدا گفت : شرمنده من نباش شرمنده خودت باش.
تو باید منو بشناسی تو باید منو ببینی تو باید منو بفهمی
منیتت را کنار بگذار من در وجود تو هستم.
من تو رو هر طور که باشی بد یا خوب دوست دارم
تو ر و در آغوشم میگیرم دستانت ر و می گیرم حرفهات رو گوش میکنم
حتی ناسپاسی هایت رو.
آخه تو تنهایی، کسی رو جز من نداری.
تو فقط همت کن از ته دلت بخواه منو، من دستا ت رو گرفته ام
من با تو هستم از چی می ترسی؟
من که کنار تو هستم برو خودت رو بشناس به دنبال حقیقت پنهانت برو.
من در وجود تو هستم تو اگر خودت را پیدا کنی منو خواهی دید
اون وقت تو هستی که منو در آغوشت می گیری ، دستهای منو می گیری.
من منتظر تو هستم بازگرد به سوی من،
من توبه تو رو می پذیرم من منتظر بازگشت تو به سوی خودم هستم.
یهو همه جا تاریک شد ، خدا دیگه نبود.
احساس کردم اون برای همیشه رفته.
اما به یاد آوردم که اون گفت :
من در وجود تو هستم.
خدا رازی است در وجود من می روم تا پیدایش کنم.
ای عزیزترینم خدای مهربانم من به سوی تو باز خواهم گشت.
و صدایی آروم در گوشم زمزمه کرد
من منتظرت می مونم.


برای همه دعا یادمون نره


چهارشنبه 30/5/1387 - 19:7
دانستنی های علمی

خوشبختی واقعی زمانی حاصل می شود كه ...

1. خوشبختی واقعی زمانی حاصل می شود كه خود را وقف رسیدن به هدفی كنیم.

2. خوشبخت ترین و كارآمدترین انسان ها كسانی هستند كه كاری را  انجام می دهند كه احساس می كنند واقعاً تغییری در دنیا ایجاد می كند.

3. زندگی خود را آسان كنید.؛ مدام به دنبال راه های حذف كارها و فعالیت های غیر ضروری باشید.

4. مردم درست به همان اندازه خوشبخت اند كه خودشان تصمیم می گیرند.

5. سعی و سعادت  دو چیز هستند كه همیشه در پی هم می آیند.

6. زندگی را آن طور كه هست ببینید نه آن طور كه  دوست دارید باشد.

7. شادی و خوشبختی ، پیشرفت مستمر در تحقق یك هدف یا ایده ارزشمند است. هر روز برای دستیابی به هدف های خود قدمی بردارید.

8. اگر فكر می كنید برای شادی و خوشبختی شما باید فرد دیگری تغییر كند محكوم به شكست هستید.

9. بخش عظیمی از شادی و خوشبختی شما ناشی از داشتن روابط  خوب  با دیگران است. مراقب نحوه معاشرت خود با دیگران باشید.

10. میزان خوش بینی شما بستگی به این دارد كه مسائل را چطور برای خود توجیه می كنید . تفكر مثبت داشته باشید تا احساس خوشبختی كنید.

11. دوست داشتن بدین معناست كه خوشبختی خودمان را در خوشبختی دیگران بدانیم .

12. آنچه معمولاً ما را به تدریج سست می كند و خوشبختی مان را مسموم می سازد این است كه احساس می كنیم به زودی خسته می شویم و به پایان آنچه برایمان جذاب استمی رسیم.

13. از زندگی خشنود باشید، زیرا به شما فرصت دوست داشتن، كاركردن، بازی كردن و نگاه كردنبه ستارگان را می دهد.

14. خوشبختی وقفه ای است دربین دوره های تیره روزی.

15. اعمال خودرا خالص كنید تا سعادتمند شوید.

16. تفكر، انسان را به نیكی و نیكوكاری دعوت می كند.

17. كوشش كنید زندگی را با شادی و شعف سپری ساخته و شگفتی های آن را لمس و احساس كنید.

18. وقت گرانبهای خود را صرف این پرسش نكنید كه چرا جهان بهتر از این نیست؟ این كار فقط اتلاف وقت است.از خود بپرسید كه چگونه می توانم آن را بهتر كنم؟و با جواب دادن به آن ، راه رسیدن به خوشبختی را هموار كنید.

19. بزرگ ترین ثروت زندگی سرور است. زیرا با سرور می توانیم بهترین خدمت را به خدا و همچنین به خودمان بكنیم. شاید بتوان گفت كه سرور تنها هدف زندگیو مایه خوشبختیماست.

20. بیم،آنجا است كه دلبستگی باشد. از دلبستگی چشمبپوش تا نیك بخت شوی

چهارشنبه 30/5/1387 - 19:5
دعا و زیارت

20ـ حزب رستگار

پیامبر اكرم در حالى كه به على (ع ) اشاره مى كرد, فرمود:.

او و حزبش رستگارند,.

هذا و حزبه المفلحون ((163)) .

21ـ پیروان على , پسندیده و راضى

او خود فرمود:.

رسـول خـدا(ص ) به من خبر داده كه من و شیعیانم در حالى محشور مى شویم كه ما از خدا راضى وخدا از ما راضى است ,.

ان خلیلى (ص ) قال یا على انك ستقدم على الناس و شیعتك راضین مرضیین ((164)) .

مـشـابـه ایـن تـعـبـیر در قرآن شریف نیز وارد شده است : در سوره بینه در تعریف بهترین خلایق مى فرماید:رضى اللّه عنهم و رضوا عنه , یعنى : خدا از ایشان راضى است و ایشان از خدا راضى است .

در ذیـل ایـن آیـه نـیـز روایـاتـى از رسـول اكرم نقل شده است كه به مقتضاى آنها, منظور على و شـیعیانش هستید این مقام كه خدا از انسان راضى و انسان از خدا راضى باشد از مراتب عالى كمال انـسـانـى است ,جنانكه قرآن شریف آن را مخصوص نفوس مطمئنه كه با تكیه به یاد خدا به آرامش رسیده از اضطراب عالم كثرت آسوده اند, برشمرده مى فرماید: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضیة مرضیة .

22ـ یاد على (ع ) عبادت است

قال رسول اللّه (ص ): ذكر علی عبادة ((165)) .

23ـ نگاه به چهره على (ع ) عبادت است

از عایشه روایت شده است كه مى گفت : ((پدرم را دیدم كه زیاد به چهره على (ع ) نگاه مى كند به او گفتم :اى پدر چرا تو این اندازه به چهره على (ع ) مى نگرى ؟ )).

بـه مـن گـفـت : ((دخـترم از رسول خدا(ص ) شنیدم كه مى فرمود: نگاه كردن به چهره على (ع ) عبادت است )) ((166)) .

24ـ على (ع ) باب بهشت

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

مـن شـهـر بـهشتم و على باب این شهر است در خطاست كسى كه فكر مى كند از غیر در مى توان واردبهشت شد,.

انا مدینة الجنة و على بابها یا على كذب من زعم انه یدخلها من غیر بابها ((167)) .

25ـ درخشش على در بهشت

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

همان طور كه ستاره صبح براى اهل دنیا مى درخشد, على (ع ) براى اهل بهشت مى درخشد,.

على یزهر لا هل الجنة كما یزهر كوكب الصبح لا هل الدنیا ((168)) .

26ـ على (ع ) بر مسلمانان

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

حق على بر هر مسلمانى , همانند حقى است كه هر پدرى بر فرزندش دارد,.

حق علی على كل مسلم حق الوالد على ولده ((169)) .

27ـ اطاعت از على (ع )

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

هـركـس از مـن اطـاعـت كـنـد, از خدا اطاعت كرده و هر كس از على اطاعت كند از من اطاعت كـرده هـر كـس مـن را نـافـرمانى كند, از خدا نافرمانى كرده است و هركس على را نافرمانى كند, مرانافرمانى كرده است ,.

مـن اطـاعـنـى فـقـد اطـاع اللّه و مـن اطاعك اطاعنى , و من عصانى فقد عصى اللّه و من عصاك فقدعصانى ((170)) .

28ـ رازدار رسول خدا(ص )

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

راز دار من على است ,.

صاحب سرى على بن ابیطالب ((171)) .

و عایشه از پدرش نقل مى كند كه على (ع ) راز دار رسول خدا(ص ) بود ((172)) .

29ـ على , سر پیامبر

فرمود:.

على نسبت به من همانند سر است در بدن ,.

على منى مثل راسى من بدنى ((173)) .

30ـ القاب على

یكى از معیارهایى كه مى توان براى تعیین خلیفه رسول خدا(ص ) به آن اعتماد كرد عناوین و القابى اسـت كـه پـیـامـبر اكرم (ص ) در زمان حیات خود به افراد داده است به طورى كه از كتب اخبار و حـدیـث اسـتفاده مى شود, هیچ یك از اصحاب پیامبر اكرم (ص ) به اندازه امیرالمؤمنین على (ع ) به دریـافـت القاب بلند وعناوین عالى مفتخر نبوده اند از جمله عناوینى كه پیامبر اكرم (ص ) در زمان حیات خویش به على (ع )اعطا كرده است , مى توان به موارد ذیل اشاره كرد.

30ـ 1ـ صدیق , ((174)) .

30ـ 2ـ صدیق اكبر, ((175)) .

30ـ 3ـ سیدالعرب ,.

روزى رسـول اكـرم (ص ) بـه عـایـشـه فـرمـود: ((اگـر مـى خـواهـى سید و آقاى عرب را ببینى بـه عـلـى بن ابى طالب نگاه كن )) عایشه عرض كرد: اى پیامبر خدا مگر سید عرب تو نیستى فرمود: ((من آقاى نسل بشرم و على آقاى عرب است )) ((176)) .

30ـ 4ـ سیدالمسلمین و امام المتقین ((177)) .

30ـ 5ـ سیدالمؤمنین و امام المتقین و قائد الغرالمحجلین ,.

یعنى : آقاى مؤمنان و پیشواى پرهیزكاران و سرآمد روسفیدان مشهور (در قیامت ).

پـیامبر اكرم (ص ) فرمود: در شبى كه به معراج رفتم , درباره على بن ابى طالب سه چیز به من وحى شد:او آقاى مؤمنان و پیشواى پرهیزكاران و سرآمد روسفیدان مشهور (در قیامت ) است ((178)) .

30ـ 6ـ یعسوب المؤمنین , رئیس مؤمنان ((179)) .

30ـ 7ـ امیرالمؤمنین , ((180)) .

30ـ 8ـ سید شباب اهل الجنه , ((181)) .

تـوضـیـح : بـه طورى كه از احادیث استفاده مى شود, اهل بهشت همگى جوان هستند, یعنى پیران نـیـزهـنـگـام ورود بـه بهشت جوان مى شوند بنابراین اگر كسى سید جوانان بهشتى باشد, به این معناست كه سید و آقاى تمام اهل بهشت است .

30ـ 9ـ خیرالبریة , بهترین مخلوقات ((182)) .

ایـن لـقـب تـا آنـجـا بـراى عـلـى بـن ابـى طـالـب (ع ) مـشـهـور شده بود كه وقتى اصحاب او را مى دیدند,مى گفتند: قد جا خیر البریة , یعنى بهترین مخلوقات آمد ((183)) .

30ـ 10ـ حجت خدا,.

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

من و على حجت خدا بر بندگان او هستیم ,.

انا و على حجة اللّه على عباده ((184)) .

30ـ 11ـ وزیر پیامبر.

انـس بـن مـالـك مـى گـویـد: ((هـنـگـامى كه سوره نصر نازل شد, ما فهمیدیم این سوره خبر از وفـات پـیـامبر(ص ) مى دهد به سلمان فارسى گفتیم : از پیامبر اكرم (ص ) بپرسد كه پس از او چه كـسـى مـرجـع وپـناهگاه ما خواهد بود, و چه كسى را بیش از همه دوست مى دارد سلمان خدمت حضرت رسید و این مطلب را از او پرسید حضرت روى برگردانده پاسخ نداد سلمان دوباره پرسید باز هم حضرت روى برگردانده پاسخ نفرمود سلمان ترسید پیامبر خدا(ص ) را ناراحت كرده باشد از ایـن رو دیگر چیزى نگفت پس از مدتى پیامبر اكرم (ص ) به سلمان فرمود: مى خواهى جواب سؤالت را بـدهـم ؟

عـرض كـرد: یـارسول اللّه ! من ترسیدم شما را خشمگین كرده باشم فرمود: نه بدان كه برادرم , وزیرم , خلیفه و جانشینم در خاندانم , بهترین كسى كه پس از من به جا مى ماند و دینم را ادا مى كند و وعده هایم را جامه عمل مى پوشد, على بن ابى طالب است )) ((185)) .
امـیـرالـمؤمنین على (ع ) در مواردى خود به این فضیلت اشاره كرده مى فرمود: ((من برادر و وزیر پـیـامـبـرخدایم هیچ كس پیش از من این را نگفته و پس از من نیز كسى نخواهد گفت , مگر آنكه دروغگو باشد))
((186)) .

 

ادامه دارد
چهارشنبه 30/5/1387 - 19:2
دعا و زیارت

فضیلت ماه شعبان

Upgrade your email with 1000
       
فضیلت ماه شعبان

در فضیلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیاءصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود :
 اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى كنم كه از پدرم حسین بن على عَلیهَاالسَّلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤ منین علیه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیك گرداند او را به كرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند و شیخ روایت كرده از صفوان جمال كه گفت فرمود  : به من حضرت صادق علیه السلام كه وادار كن كسانى را كه در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدایت شوم مگر مى بینى در فضیلت آن چیزى فرمود بلى بدرستى كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله هرگاه مى دید هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را كه ندا مى كرد در مدینه اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بسوى شما مى فرماید آگاه باشید بدرستى كه شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق علیه السلام كه امیرالمؤ منین علیه السلام مى فرمود كه فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه شنیدم منادى رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله ندا كرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى پس مى فرمودكه روزه دو ماه كه شعبان و رمضان باشد توبه و مغفرت است از خدا و روایت كرده اسماعیل بن عبد الخالق كه گفت بودم نزد حضرت صادق علیه السلام كه در میان آمد ذكر روزه شعبان حضرت فرمود كه در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است حتى آنكه مردى مرتكب خون حرام مى شود پس روزه مى گیرد شعبان را نفع مى بخشد او را و آمرزیده مى شود و بدانكه اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است اعمال مشتركه و اعمال مختصه .

اعمال مشتركه ماه شعبان
-----
آن چند امر است :
اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست .
 از روایات مستفاد مى شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هركه هر روز از این ماه استغفار كند هفتاد مرتبه مثل آنست كه هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار كند.
 سوّم تصدّق كند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه از آن جناب سؤ ال كردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض كرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر كه تصدّق كند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت كند همچنانكه یكى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى كند تا آنكه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى كه بقدر كوه اُحُد شده باشد .
چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه ثواب بسیار دارد از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
 پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى كه دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد ششم در این ماه صلوات بسیار فرستد .
اعمال مُختصّه ماه شعبان

شب اوّل
نمازهاى بسیار در اقبال ذكر شده از جمله دوازده ركعت به حمد و یازده مرتبه توحید

روز اوّل
روزه اش فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه هر كه روزه بگیرد روز اوّل شعبان را واجب شود براى او بهشت البته و سید بن طاوس ثواب بسیارى نقل كرده از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله براى كسى كه سه روز اوّل این ماه را روزه دارد و در شبهاى آنها دو ركعت نماز كند در هر ركعت حمد یك مرتبه و توحید یازده مرتبه و بدانكه در تفسیر امام علیه السلام خبرى در فضیلت شعبان و روز اوّل آن ذكر شده كه فوائد بسیار در آن مندرجست .
روز سوّم
روز مباركى است كه شیخ
در مصباح فرموده در این روز متولّد شد جناب حسین بن على علیه السلام و بیرون آمد توقیع شریف به سوى قاسم بن عَلاء همدانى وكیل حضرت امام حسن عسكرى علیه السلام كه مولاى ما حسین علیه السلام متولد شد روز پنجشنبه سوّم شعبان پس روزه بگیر آن روز را.
چهارشنبه 30/5/1387 - 19:0
دعا و زیارت

امام سجاد علیه السلام :

من كرمت علیه نفسه هانت علیه الدّنیا

هر كس خود را ارجمند شمارد, دنیا را پَست انگارد.

 تحف العقول , ص 285

چهارشنبه 30/5/1387 - 18:54
دعا و زیارت

امام سجاد علیه السلام :

رأیت الخیر كلّه قد اجتمع فى قطع الطمع عمّا فى ایدى النّاس و من لم یرج النّاس فى شىء و ردّ امره الى اللّه عزّوجلّ فى جمیع اموره ,استجاب الله عزّوجلّ له فى كل ّشى ء.

تمام خیر و نیكى را دیدم كه در بریدن طمع از آن چه دست مردم است مى باشد, و هر كه هیچ امیدى به مردم نداشته باشد و امورش را در هركارى به خداى عزّوجل واگذارد, خداى عزّوجلّ در تمام چیزها او را اجابت كند.

 اصول كافى , ج 2 ص 148

چهارشنبه 30/5/1387 - 18:51
دعا و زیارت

امام سجاد علیه السلام :

ما اُحِبُّ انّ لى بِذُلِّ نَفْسى حُمُرُ النَعَم

دوست ندارم داراى شتران سرخ مو (و ثروت كلان ) باشم ولى در برابر تحصیل آن لحظه اى تن به ذلّت دهم .

 مستدرك الوسائل , ج 2 ص 464  

چهارشنبه 30/5/1387 - 18:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته