تبیان، دستیار زندگی

************** 

در کنار رویاهایم همیشه یک صندلی خالی برای تو هست چه بنشینی چه بروی دوستت دارم

**********************************************************

چقد دلم واست تنگ شده بود ... بازم سلام ! بازم سلام به امید اینکه این آخرین سلامم به تو باشه ... بازم سلام به امید اینکه تو فقط با سکوتت جوابمو بدی ... بازم سلام به امید اینکه کنارم بمونی ! این روزا خیلی بهم بد گذشت ... خیلــــــــــــــی . فکر کردن بهش داغونم میکنه ! این روزا یه بغضی دارم که سنگینیش داره خفم میکنه ... این روزا غمم زیاده ، اینقدر زیاده که دارم میسوزم اینجا ! این روزا میخوام یه کار خطرناک کنم البته میدونی که از نظر من خطرناک نیست ؟! ولی ... بازم میترسم ! چیکار کنم به نظر تو ؟ به خدا دارم خفه میشم .. سختمه دیگه ...دیگه از سکوت مسخرم جلوی اونا خسته شدم .. دیگه نمیتونم جلو خودمو بگیرم تا هیچی بهشون نگم ! دیگه تنهام و حالم بدتر شده ... دیگه نمیکشم با سکوت روزای آتیشی این جهنمو بگذرونم ! دیگه نمیکشم با تظاهر به همه خوشبختی دروغیمو نشون بدم! وضع من از همه ی اونایی که میشناسم بدتره خودشونم میدونن اما تظاهر میکنن که اونا از من بدترن ٬تنهایی من از همه بیشتره خودشونم میدونن ! نابودی من از همه نزدیکتره خودشونم میدونن !!!! اشک من از همه بیشتره و هیشکی نمیدونه ..!

دلم میخواد برم از اینجا ... دلم میخواد برم و داد بزنم ... دلم میخواد برم و فریاد بزنم که خدااا جونمو بگیر ازم ..دلم میخواد برم و زار بزنم ، دلم میخواد برم تا بهشون بفهمونم تو این زندون موندن چقد سخته !!!