خلقت انسان دارای حقیقتی است که او برای رسیدن به آن آفریده شده است و در
او صفات و خصوصیاتی نهفته است که مجموعهی این صفات، شخصیت فرد را تشکیل
میدهد.
شخصیت هر کس دارای ویژگیهایی است که او را از دیگران متمایز میکند.
شخصیت مجموعهی باورها و اعتقادات، احساسات و رفتار هر فرد است که نحوهی
ارتباط او را با خود، دیگران، عالم هستی و همچنین نحوهی برخورد او را با
مسائل و مشکلات تعیین میکند.
شخصیت دارای دو وجه میباشد:
ظاهری (بیرونی) و باطنی (درونی).
شخصیت ظاهری هر فرد پوششی برای شخصیت باطنی او در مقابل ضربههای روحی و
روانی است. انسانی به تکامل میرسد که تمام جنبههای وجود خود را کشف
نماید.
اغلب مردم بر این باورند که ما دقیقاً خودمان را میشناسیم و میدانیم که
چه میخواهیم و چه میکنیم.
اگر واقعاً اینطور است پس ریشهی این همه بگومگوهای بیمورد چیست؟
ریشهی این همه اضطراب، دلشوره، نگرانی، خستگیهای مزمن جسمی و روانی
چیست؟
امروزه شناخت، درک و آگاهی از خود نیازمند دانش و روش است، چون انسان
هزارهی سوم بیش از هر دورهای در ارتباطات و تکنولوژی گره خورده است،
شناخت او از خود مستلزم بررسی و ارزیابی صحیح از خود میباشد.
از آن جهت که خود آگاهی به عنوان مادر مهارتهای زندگی به شمار میآید،
در این مقاله به آن میپردازیم.
تمرینهای کسب خود آگاهی:
1- فرصتی فراهم کنیم و سری به خودمان بزنیم و از خود سوال کنیم که «من کیستم؟»
2- با اتکاء به خداوند بزرگ و پی بردن به قدرت لایزال الهی که منبع عظیم
انرژی درونی است، خود را تقویت نماییم.
3- به این باور برسیم که در جهان هستی وجودی منحصر به فرد هستیم و
تواناییهایی داریم که دیگران فاقد آنند.
4- بدانیم انسانیت ما در اعماق وجود ما نهفته است، آنها را کشف کرده و
در رفتارهایمان به کار گیریم.
5- سعی کنیم از خود تصویری مثبت، تصویر انسانی موفّق و توانا داشته باشیم.
6- گاهی اوقات در تنهایی، با خود خلوت کرده و به رفتار و عملکردهای خود
بیشتر بیاندیشیم.
7- مهمترین عامل موفقیت و شادکامی در زندگی، اعتقادی است که به خویشتن
خویش داریم، سعی کنیم آن را کشف کنیم.
8- انسانها همانگونه که میاندیشند، زندگی میکنند، پس مثبت بیاندیشیم.
9- عواملی که موجب نگرانی و اضطراب در ما میشود را شناسایی کنیم و با
اولویتبندی در رفع آنها اقدام نماییم.
10- شناخت علایق و تمایلات میتواند شوق به زندگی را در ما تزریق کند.
برای شناخت آنها در وجود خود تلاش نماییم.
11- نقایص و معایب رفتاری، احساسی و عاطفی خود را شناسایی کنیم و در جهت
رفع آنها اقدام نماییم.
12- مراقب باشیم! اگر نقاط قوّت ما با غرور همراه باشد، جزئی از ضعف ما
به شمار میرود.
13- موانعی را که در کمین است تا نگذارد به شخصیت اصلی خود دسترسی پیدا
کنیم را بنویسیم و راههای مقابله با آن را از منابع مختلف کشف کنیم.
14- از تعلّقات و هر چیزی که ما را غمگین میکند رها شویم.
15- هر روز در بهترین اوقات خود و در لحظاتی خاص در خلوت، با خدا گفت و
گو کنیم و از او بخواهیم تا قدرت درونی ما را افزایش دهد و بدانیم که
خواستههای ما از خداوند مانند یک لیوان آب از یک اقیانوس است.
16- عشق ورزیدن را در خود توسعه دهیم و از دشمنی و تنفّر که زیباییها را
زشت و کدر میکند و انرژی درونی انسان را کاهش میدهد، بپرهیزیم. تمرین
کنیم هر روز یکی از کینههایی را که در دل داریم فراموش کنیم.
17- گاهی با پناه بردن به سکوت میتوانیم نداهای درونی خویشتن را بهتر
بشنویم و به آگاهی عمیقتر نسبت به خود دست یابیم.
18- بعضی از باورهای غلط که از قبل در ذهن ما خانه کرده، موجب میشود که
شناخت حقیقی از خود نداشته باشیم. چه خوب است که گاهی با خانه تکانی ذهنی
بتوانیم صندوقچهی ذهن خود را از باورهای غلط قدیمی خالی کنیم و فضا را
برای ایجاد آرامش و خودشناسی در وجودمان باز کنیم.
19- پناه بردن به دامن طبیعت میتواند به کسب خودآگاهی عمیقتر ما کمک
کند. پس گاهی به کوه و بیابان سر بزنیم، در جنگل یا ساحل دریا قدم بزنیم،
در هوای آزاد کوهستان به آسمان و ستارگان بنگریم تا به عظمت آنها در
وجود خویش بیشتر پی ببریم.
20- فرض کنیم فقط یک سال دیگر فرصت زندگی داریم. چه کارهایی را انجام
خواهیم داد؟ چرا از هم اکنون انجام ندهیم؟
21- خیلی روشن به این سوال پاسخ دهیم (بهطوری که یک موجود غیرزمینی
بتواند پاسخ ما را درک کند).
برای چه در این دنیا هستیم و هدف و مقصود ما از زندگی چیست؟
22- تصمیمهای مهم زندگی خود را بنویسیم و پاسخ دهیم که مرکز تصمیمگیری
ما جسممان است یا قلبمان یا ذهنمان؟
اگر مرکز تصمیمگیری جسم باشد، فردی مقتدر و مسالمتجو هستیم.
اگر مرکز تصمیمگیری قلب باشد، فردی دوست داشتنی، اهل عمل و مبتکر
هستیم.اگر مرکز تصمیمگیری ذهن باشد، فردی دانا، صادق، وفادار، با نشاط و
مسرور هستیم.
23- با مصاحبه با افراد نزدیک فهرستی از نقاط مثبت خود را بدست آوری
کودکانی که در تابستان متولد میشوند در مقایسه با متولدین بزرگتر از خودشان، نمرات کمتری در آزمونهای مدارس می گیرند.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از روزنامه تایمز تفاوت آموزشی بین متولدین ماههای تابستان به ویژه متولدین شهریورماه با متولدین ماههای دیگر که از نظر سنی بزرگترند، تا پایان دوره دبیرستان باقی میماند به گونه ای که در پاره ای از موارد، به علت پایین بودن نمرات این قبیل دانش آموزان، معلمان آنان را به کلاس هایی که نیاز به آموزش های ویژه دارند، منتقل می کنند.
موسسه مطالعات مالی در انگلیس که این پژوهش را به انجام رسانده، توصیه کرده است، معلمان به تفاوت های سنی دانش آموزان، به ویژه در کلاس های پایین توجه کنند و براساس سن کودکان، نمرات امتحانی را محاسبه کنند.
همچنین از معلمان خواسته شده است تا زمان آزمون، متناسب با آمادگی سنی دانش آموزان تعیین شود، زیرا شماری از کودکان، به علت دیرتر به دنیا آمدن، نمی توانند نمرات مورد نظر را به دست آورند و نیاز به زمان بیشتری دارند.
تایمز به نقل از گزارش موسسه مطالعات مالی انگلیس نوشت، در پژوهشی ۲ ساله که بر روی نمرات ۲ میلیون دانش آموز ۵ تا ۱۸ ساله صورت گرفت، مشخص شد متولدین شهریور ماه مورد تبعیض سنی قرار می گیرند و این تبعیض به ویژه در بین دانش آموزان سال اولی بیشتر مشاهده می شود.
کارشناسان آموزشی می گویند: نمرات دانش آموزی که در پاییز، مثلا در مهر ماه متولد شده است، باید با نمرات دانش آموزان متولد تابستان در سال دوم تحصیل مقایسه شود.
در گزارش یاد شده توصیه شده است ، تفاوت سنی دانش آموزان و اثر آن بر نمرات دانش آموزان به معلمان و والدین جوان آموزش داده شود
گزارش: همشهری آنلاین
بهار فصل خوبی برای بچهدار شدن نیست
محققان میگویند این که کودک شما متولد چه ماهی باشد، روی میزان هوش او و موفقیتهای تحصیلیاش در آینده تاثیر میگذارد.
این را محققان دانشگاه ایندیانا اعلام كردهاند كه با بررسی تاریخ تولد و همچنین وضعیت درسی بیش از یک و نیم میلیون کودک هندی، متوجه شدند آنها که بین ماه می و آوریل، زندگی جنینی خود را شروع کرده اند، از بقیه بچهها کمهوشترند و پیشرفت تحصیلیشان کندتر است.
رویترز گزارش داده این نتایج هنوز از دید مجریان این طرح قابل توجیه نیست، اما یک توجیه آن این است که این موضوع با بیشتر شدن حشرات و برخی عوامل محیطی مثل سموم و نیز نیتراتها در مواد غذایی و نیز بادهای موسمی در فصل بهار مرتبط است.
این یافتهها را همچنین میتوان با پارهای مطالعات قبلی مربوط دانست؛ مطالعاتی که تاثیر برخی عوامل محیطی را روی بروز اختلالات هورمونی در زنان مشخص کردهاست.
نتایج یکی از این مطالعات حاکی از آن است که مواجهه با حشرات و نیز نیتراتها، باعث میشود میزان شیوع کمکاری غده تیروئید در زنان باردار بیشتر شود.
از آنجا که کمکاری غده تیروئید میتواند رشد دستگاه عصبی جنین را به تاخیر بیندازد، محققان میگویند ممکن است پایین آمدن ضریب هوشی این بچهها، به همین علت باشد.
نتایج این مطالعه در نشست اخیر انجمن طب اطفال ارائه شده است.
آیا میدانید سه رکن اصلی زندگی سالم چیست؟
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج كافی می دانند، در حالی كه در كنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است كه به آن اشاره می كنیم:
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج كافی می دانند، در حالی كه در كنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است كه به آن اشاره می كنیم:
1) رشد اجتماعی
رشد اجتماعی، سازگاری خوب اجتماعی با همهی آدم ها و از جمله با همسری است كه قرار است عمری با او زندگی كنیم. افرادی كه در زندگی مشتركشان رعایت حقوق همسر را میكنند، احترام میگذارند و حق تصمیمگیری برای همسر قائل می شوند از رشد اجتماعی برخوردارند. یكی دیگر از مشخصههای رشد اجتماعی، داشتن استقلال فكری است. افراد مستقل تواناییها و محدودیت هایشان را به خوبی می شناسند و این شناخت به تصمیم گیری صحیح كمك می كند، آنها در مورد مسائل مختلف خوب می اندیشند و ارزیابی می كنند و پیامدها و نتایج كارهای خود را بر عهده می گیرند. در بسیاری از ازدواج ها عدم استقلال یكی از زوجین باعث بروز اختلافات بسیاری می شود. افرادی كه استقلال ندارند، وابستهاند و توجهشان بیشتر معطوف به دیگران است تا خودشان ، اهل فكر كردن و اندیشیدن نیستند وچون خود را قبول ندارند دائماً دنبال كسی هستند تا به جای آنها تصمیم بگیرد و مسئولیت را از گردن آنها سلب كند. گاهی حتی برای امور ساده ای مثل انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل میشوند. افرادی كه روحیه استقلال طلبانه ندارند زندگی مشترك ناموفقی خواهند داشت.
استقلال فكری از دو راه به دست می آید: یكی از طریق مطالعه ( درسی، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا كه تجربه ای كه از كارهای گذشته داریم درمورد كارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذكر این نكته لازم است كه مستقل بودن به معنای مشورت نكردن نیست، استقلال فكری وقتی تحقق پیدا میكند كه هدفی را كه شخص دنبال می كند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلكه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت كردن با دیگران استفاده كند.
یكی دیگر از فاكتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است. یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها و این كه فرد بداند، میتواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی كه دارای اعتماد به نفس هستند، تصویر درستی ازخود دارند و افرادی كه اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند، كاری را شروع كرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند. " من نمی توانم " ،" غیر ممكن است" ،" نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند كه این افراد زیاد به كار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته، تصمیمگیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد، افراد مغرورند كه توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند. برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقعبینانهای از تواناییها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت كنیم. به كار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدفهایی را كه انتخاب میكنیم در حد تواناییهایمان باشد تا هر بار كه كاری را با موفقیت به اتمام میرسانیم یك لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود
2) رشد اخلاقی
رشد اخلاقی یعنی كنترل داشتن روی رفتار، عادات و خلق و خوی خود ؛ به طوری كه هم حقوق خود و هم رفاه و حقوق دیگران رعایت شود. كسی كه رشد اخلاقی دارد خصوصیات زیر را داراست: همیشه پیامدهای اجتماعی و رفتار و اخلاقش را در نظر می گیرد، حتی در حین عصبانیت آنقدر كنترل دارد كه حرفی نزند تا بعد احساس گناه كند و یا باعث قطع روابط شود و به طور كلی پیامد بدی داشته باشد. یكی از فوائد داشتن رشد اخلاقی این است كه انسان احساس آرامش میكند چرا كه وقتی كسی كنترل رفتار و گفتارش را داشته باشد، بیشتر از همه خودش احساس آرامش میكند. رشد اخلاقی باعث نزدیكی دلهاست و در یك تعریف جامع می توان گفت كه:
‹‹ واقعیت آن چیزی است كه هست و اخلاق آن چیزی است كه باید باشد.››
3) رشد عاطفی
رشد عاطفی به معنای داشتن كنترل روی عواطف مثبت و منفی است. یكی از نشانه های رشد عاطفی داشتن اعتدال است؛ همانطور كه پرخاشگری محض غلط است، مطیع بودن محض نیزغلط می باشد. مطلب دیگری كه در رشد عاطفی هر فرد باید مورد توجه قرار بگیرد حس وظیفه شناسی است . به شخصی وظیفه شناس گفته می شود كه وظایف نقشی را كه ایفا می كند به خوبی بشناسد و انجام دهد. به طور كلی وظیفه شناسی در نقشها بیان می شود؛ افراد وظیفه شناس احساس مطبوعی از زندگی دارند و از آن راضی هستند. افرادی كه از رشد عاطفی برخوردارند در زندگی احساس آرامش میكنند و به دیگران هم آرامش میدهند. ذكر یك نكته در اینجا ضروری به نظر می رسد و آن نقشی است كه والدین در تربیت فرزندان خود دارند، چرا كه دختر یا پسر باید از جنسیت خویش راضی باشد در غیر این صورت رشد عاطفی با اختلال روبرو میشود. والدین باید بدانند كه دختر و پسر فرقی ندارند. تفاوت در نقشی است كه آنها در آینده ایفا میكنند. باید آنها را با صداقت، قاطع و دلسوز و مهربان تربیت كرد.
تا اینجا به ذكر مسائلی پرداختیم كه قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرد
اما بسیاری ازنكات هست كه بعد از ازدواج باید مد نظر داشت و برای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش كرد.
قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی كه سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یكی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی كه زن و شوهر باید مكمل هم باشند نه این كه مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یكدیگر را درك كنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی كه هر زوج جوانی باید بداند این است كه هیچ رفتاری به خودی خود، سر نمیزند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این كه مقابل هم قرار بگیرند.
یكی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شكیبایی و گذشت است.
اما گذشت و شكیبایی باید دوطرفه باشد. گذشت یك طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود. گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است كه طرف مقابل از آن اطلاع پیدا كند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه، آگاه) شود و در نتیجه، تغییر رفتار ایجاد شود. در غیر این صورت گذشت یك طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.
هنر گوش دادن
عامل دیگری كه درزندگی زناشویی بسیار حائز اهمیت است ولی كمتر به آن پرداخته می شود؛ هنرگوش دادن و چگونگی سخن گفتن است.
دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن، به موقع صحبت كردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یكی از عواملی است كه به درك متقابل زوجین كمك بسزایی می كند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد. به خصوص در زمان بحث و گفتگو كه آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث میشود كه بحث به مشاجره كشیده نشود. مطلب دیگر با ملاطفت صحبت كردن است چرا كه گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.
صداقت
در انتهای این مبحث به " صداقت " در زندگی زناشویی می پردازیم . بسیاری از مردم با نظر یكی از بزرگان موافقند كه گفته است " ترجیج می دهم از شنیدن حقیقت غمگین شوم تا از شنیدن دروغ خوشحال گردم" . چرا كه عدم صداقت باعث می شود تمامی صحبت های شخص زیر سؤال رود و در تمام آنها شك و تردید به وجود آید. هیچ چیز به اندازه عدم صداقت باعث بی اعتمادی در زوجین نمیشود در عین حال سبب كینه نیز می شود و فضای مسمومی را ایجاد می كند.
شاد و سلامت باشید