آموزش و تحقيقات
يکشنبه 14/7/1392 - 10:23
سلامت و بهداشت جامعه
در دوران پس از جراحی، ترمیم زخمها و التیام بافتها باید روند مناسبی را طی کند؛ بنابراین دستیابی به نتایج مطلوب در جراحی پلاستیک بینی، بدون مراقبتهای دقیق پزشک و بیمار امکانپذیر نخواهد بود.
ساعتهای ابتدایی پس از جراحی
در ساعتهای ابتدایی پس از جراحی، خونریزی جزئی به صورت نشت خون از کنار پانسمان بینی، کاملاً طبیعی بوده و به هیچ وجه نگرانکننده نیست. در این شرایط، میتوان با دستمال کاغذی مرطوب صورت بیمار را تمیز کرد.گاهی در ساعات نخستین پس از به هوش آمدن، بیمار احساس گلودرد میکند که ممکن است به دلیل تأثیر به جا مانده از لوله بیهوشی باشد.در برخی بیماران، به علت وسعت زیاد اقدامات جراحی در قسمت استخوانی بینی، ممکن است کبودی دور چشم مشخصتر شود. حتی گاهی اوقات قسمتی از سفیدی چشم دچار خونمردگی میشود. هیچیک از این پیشامدها در نتیجه عمل تأثیرگذار نبوده و صرفاً موقتی هستند. گاه در روزهای اول و دوم، ورم بیشتر میشود و در روز سوم به اوج میرسد؛ اما به هیچوجه نگرانکننده نیست.
بیست و چهار ساعت نخست پس از عمل
در بیست و چهار ساعت نخست پس از عمل، برای کاهش تورم دور چشم، بهتر است روی چشمها کیسه یخ بگذارید. سادهترین راه استفاده از دو عدد کیسه فریزر کوچک هرکدام حاوی سه قطعه یخ است. کیسهها را به یکدیگر گره زده و روی چشمها بگذارید. با آب شدن یخها، همین عمل را باید تکرار کنید.در مواردی که پس از عمل جراحی، داخل بینی بیمار پانسمان قرار میگیرد، جراح، یک تا شش روز (معمولا دو روز) پس از عمل، پانسمانها را خارج می کند.در انتهای عمل جراحی، روی بینی بیمار قالبی از جنس پلیمر سبک (قبلا از گچ استفاده میشد) گذاشته میشود.
جراح این قالب را بین روز چهارم تا هشتم (معمولاً روز ششم) از روی بینی برمیدارد. طی این مدت بیمار باید از وارد شدن ضربه به بینی جلوگیری کند. پیش از برداشتن قالب از روی بینی بهتر است بیمار به طور کامل استحمام کند و سر و صورت خود را بشوید تا چسبها شل شده و قالب آسانتر برداشته شود.پرههای کناری بینی هیچگاه برش و بخیه ندارند و بخیه فقط روی پره وسطی بینی میخورد که بین روز چهارم تا هشتم، جراح بخیه را از روی بینی برمیدارد.بیشتر اوقات، در مواردی که همزمان با جراحی پلاستیک بینی، جراحی انحراف تیغه بینی نیز انجام میشود، ورقههایی از جنس سیلیکون، به طور موقت در دو طرف تیغه بینی گذاشته میشود تا از چسبندگی و بازگشت انحراف بینی جلوگیری شود.
جراح این ورقهها را بین هفته اول تا سوم از داخل بینی خارج میکند.طی چند هفته پس از عمل، به علت جمع شدن و خشک شدن ترشحات داخل بینی، شاید تنفس دشوار شود. جهت رفع این مشکل، بیمار میتواند روزانه و در چند نوبت، محلول سرم نمکی نرمال را با استفاده از سرنگ ۲۰ سی سی بدون سوزن در بینی خود بریزد تا بیآنکه چسبها خیس شوند، مقداری از ترشحات بینی نرم شده و از راه بینی و یا حلق و دهان خارج شوند.
دوهفته پس از عمل
تا دو هفته پس از عمل باید از تخلیه ترشحات بینی با فشار خودداری نمود.در برخی بیماران ممکن است در هفتههای نخست پس از عمل، لب بالا تا اندازهای بیحس باشد که این حالت ظرف چند ماه بهتدریج از بین میرود. در افراد شاغل، معمولاً یک هفته مرخصی برای انجام این عمل و دوران پس از آن کفایت میکند. این زمان بسته به وضعیت و تمایل بیمار قابل تمدید خواهد بود. رفتن به مسافرت نیز پس ازگذشت سه روز از عمل مانعی ندارد.در هفتههای نخست پس از عمل، بیمار باید از قرار گرفتن در معرض آفتاب خودداری کند؛ زیرا اشعه آفتاب، موجب افزایش ورم بینی میشود. همچنین باید از مواجهه مستقیم با وسایل حرارتزا مانند اجاق گاز نیز پرهیز نمود.
عطسه یا سرفه با دهان باز
در هفته نخست پس از عمل باید از عطسه و یا سرفه با دهان بسته، خندههای زیاد و عمیق و نیز از گریه اجتناب شود.
میتوان با استفاده از مسواک نرم، دندانها را مسواک زد؛ به شرطی که لب بالا دستکاری نشود. شستن صورت یا استحمام کردن به شرطی که پانسمان روی بینی خیس نشود، اشکالی ندارد. بیمار باید از گذاشتن عینک طبی یا آفتابی به مدت یک ماه خودداری کند. در صورتی که عینک با استفاده از چسب ضد حساسیت به پیشانی متصل شود، میتوان از همان روز نخست از عینک استفاده نمود. استفاده از لنزهای تماسی چشم، از فردای روز عمل مانعی ندارد. استفاده از مواد آرایشی اشکالی ندارد. شاید به دلیل اثر چسبهای بینی، برخی از بیماران تصور کنند که بینیشان بیش از اندازه بالا رفته است، اما پس از برداشتن چسبها نوک بینی بهتدریج در وضعیت طبیعی خود قرار میگیرد. حدود ۷۰ درصد ورم و تغییرات، در شش هفته نخست پس از عمل برطرف میشود، ۱۰ درصد ظرف ده ماه، ۱۰ درصد طی بیست ماه و باقی ورم بهتدریج ظرف چهار تا ده سال فروکش میکند. معمولاً نوک بینی آخرین جایی است که ورم آن از بین میرود.
کاهش فعالیتهای بدنی شدید
در هفتههای نخست پس از عمل باید از فعالیتهای بدنی شدید و ورزشهای سنگین اجتناب کرد؛ بهویژه ورزشهایی که موجب برافروخته شدن چهره میشوند. از ورزشهای رزمی یا ورزشهایی هم که با احتمال ضربات توپ به بینی همراه هستند، باید مدت بیشتری اجتناب نمود. تا یک ماه پس از عمل جراحی بینی، باید از شناکردن خودداری شود. شیرجه، آفتابگرفتن و حمام سونا به مدت دو ماه و غواصی به مدت سه ماه به کلی ممنوع است.از نظر تغذیه، باید از خوردن غذاهایی که به جویدن طولانی نیاز دارند، مانند استیک، کباب برگ، ساندویچ و نظایر آنها در هفتههای نخست پرهیز گردد. همچنین پرهیز از غذاهای شور و با ادویهجات تند و محرک در طی این مدت الزامی است. بهتر است در روزهای نخست پس از جراحی، گوشت و مواد مغذی دیگر ابتدا در مخلوطکن نرم شود تا به جویدن کمتری نیاز داشته باشد. همچنین در این روزها، باید از خوردن چای و قهوه داغ اجتناب کرد. نوشیدن مایعات کافی مانند آبمیوه و سوپ، به رفع خشکی دهان کمک میکند.
مصرف مسکن
اکثر بیماران پس از عمل جراحی درد قابل توجهی ندارند. گاه به علت پانسمان داخل بینی، احساس سنگینی و درد خفیفی در ناحیه صورت و پیشانی وجود دارد که با مسکنهای سادهای مانند استامینوفن بر طرف میشود. پیش از عمل و پس از آن، از خوردن مسکنهایی مانندآسپرین یا ایبوبروفن، باید خودداری شود، زیراموجب کاهش انعقادپذیری خون شده، احتمال خونریزی را افزایش میدهند. در ماههای نخست پس از عمل، به علت چسبهایی که در هفته اول پس از عمل روی بینی زده میشود، امکان دارد پوست بینی چربتر باشد و حتی در افراد مستعد، جوشهای صورت بیشتر شود. در چنین شرایطی، پزشک داروهای مناسب را تجویز میکند. به همین دلیل امروزه با به کار بردن روش های جدید تقویت بینی از داخل، زدن چسب بینی بعد از هفته نه تنها مفید نبوده بلکه با ملتهب کردن وضعیت پوست تاثیر منفی در زیبایی دارد. در روزهای نخست پس از عمل، گاه حالت افسردگی برای بیمار ایجاد میشود. اضطراب پیش از عمل، تورم صورت و چشمها، شکل جدید بینی و تغییراتی که برای نخستین بار بیمار شاهد آنهاست و شاید برایش دور از انتظار باشد، از عوامل این افسردگی زودگذر به شمار میروند. گاه همراهان بیمار با اظهار نظرهای پیدرپی که از میل به بزرگنمایی آنها ناشی میشود، نگاهی اجمالی و سطحی را به بیمار القا میکنند و بر تشویش و نگرانی او میافزایند.
ورم نوک بینی
معمولا در ماههای نخست، هنوز نوک بینی ورم زیادی دارد، زیراورم این قسمت دیرتر از سایر قسمتهای بینی فروکش میکند. کاهش ورم، بهویژه در بینیهای گوشتی به زمان بیشتری نیاز دارد؛ بنابراین در این مدت بینی موقتاً بزرگ جلوه میکند. حتی ممکن است برخی از اطرافیان بیمار که از تصویر پیشین بیمار بیخبرند، تصور کنند بینی او بزرگتر هم شده است. بدیهی است که اگر بینی با وجود ورم زیاد بزرگ به نظر نرسد، پس از فروکش کردن ورم، یک بینی غیرطبیعی خواهد شد. برای اظهار نظر نهایی در مورد نتیجه عمل دستکم باید سه سال صبر کرد. بسیاری از بیماران چند هفته پس از عمل، درحالی که هنوز ورم بینی بهطور کامل فروکش نکرده است، با نگاهی موشکافانه ساعتها در مقابل آیینه، بینی خود را نظاره میکنند. این نگاه موشکافانه که تنها به بینی معطوف است و به سایر اعضای صورت توجهی ندارد، موجب میشود از یک سو بسیاری از بیتقارنیهای طبیعی به صورت عیب جلوه کند و از سوی دیگر، زیبایی و تناسب جدید بینی با دیگر اجزای صورت، با تمرکز صرف بر بینی نادیده گرفته شود. توصیه مکرر به بیماران عزیز آن است که در جراحی پلاستیک بینی، اصراری بر کوچک شدن بیش از اندازه بینی نداشته باشند. در جراحی بینی، حد و مرزهایی وجود دارند که عبور از خط قرمز آنها عوارض متعددی در پی خواهد داشت.
نکات مهم
زیبایی بینی به معنای کوچک شدن آن نیست، بلکه به معنای تناسب قسمتهای مختلف بینی با یکدیگر و نیز تناسب کل بینی با قسمتهای مختلف چهره است. هدف جراحی زیبایی بینی، زیباتر به نظر رسیدن چهره است و نه کوچک کردن بینی. چه بسیار بینیهایی که با وجود کوچکترشدن نه تنها بر زیبایی چهره نیافزودهاند، بلکه تناسب پیشین را نیز از بین بردهاند. در جراحی بینی، نوع بافتهای بینی عاملی محدودکننده است. بینیهای با پوست بسیار نازک و یا بسیار ضخیم، بارزترین نمونه تأثیر بافت بینی بر نتیجه عمل هستند. در چنین بینیهایی، جراح حاذق میتواند با بهرهگیری از هنر، دانش و تجربه خود بر این محدودیتهای بافتی چیره شود و برای هر بینی روش خلاقانه را به کار برد. کوچکشدن بینی تا زمانی مطلوب است که عملکرد تنفسی بینی به مخاطره نیفتد. کوچکشدن سوراخهای بینی و برداشتن بافتهای استخوانی، غضروفی و پوست، میتواند سلامت فرد را به دلیل از دست رفتن مسیر تنفسی بینی با مشکلات جدی مواجه کند. جراح بینی با ارزیابی دقیق وضعیت داخل بینی پیش از جراحی، با پیشبینی بسیاری از احتمالات، میتواند احتمال به خطرافتادن عوارض تنفسی را به کمترین مقدار برساند.
دکتر محسن نراقی-متخصص گوش،حلق و بینی
يکشنبه 14/7/1392 - 10:13
خودرو
چهارچرخ های اهنی خیلی وقت ها بی سروصدا می آیند و می روند. بدون آن که نشانی از خود به جای بگذارند. بعضی از این چهارچرخ ها اما ماندگار می شوند. آن هم به خاطر صاحبانشان. راننده هایی که نامشان آن قدر معروف هست که خودروهایشان را هم مهم و معروف کند.
موسکوویچ، رولز رویس، کرایسلر و لندرور. این ها شاید نام هایی معمولی و حتی خاطره انگیز برای خودروها باشند. اما این نام ها وقتی مهم می شوند که بدانیم یک چهره یا شخصیت معروف، پشت فرمان آن نشسته است و مالک خودرو بوده است.
اگر از خودروهای گران قیمت و امروزی فوتبالیست ها و بعضی بازیگران چشم بپوشیم، هنوز هم خودروهایی قدیمی وجود دارد که آن ها را بیشتر با صاحبانش به یاد سپرده ایم. چند تا از این خودروها را ببینید:
صاحب این خودرو بنز، یکی از سرشناس ترین چهره های انقلاب اسلامی بود. استاد شهید مرتضی مطهری مالک این بنز بود. خودرویی که الان هم از آن نگهداری می شود و به عنوان یکی از اموال به جا مانده از این شهید گرانقدر در معرض دید عموم گذاشته شده است.
پونتیاک Chieftain خودرویی که از نسل اول تولیدات دهه ۵۰ میلادی بود. صاحب آن را می شناسید؟ یکی از رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت. مرحوم دکتر محمد مصدق.
Aط¢آ«این مسکوویچ هم مثل من است. هروقت دلش بخواهد حرکت می کند. بوق می زند. راه می رود.گاه لج می کند و اصلا حرکت نمی کند.Aط¢آ» صاحب این جمله ها یکی از معروف ترین و محبوب ترین متفکران اسلامی است. مرحوم دکترعلی شریعتی صاحب این خودروی مسکوویچ بود. خودرویی قدیمی ساخت شوروی سابق که یکی از خاص ترین خودروهای آن روز جهان بود. موسکوویچ دکتر شریعتی به شماره شهربانی ۳۲۲۵۹ مشهد الان در موزه شریعتی تهران نگهداری میشود.
آخرین شاه قاجار، صاحب یکی از اولین خودروهای وارد شده به ایران بود. Aط¢آ«رولز رویس سیلورگوستAط¢آ» متعلق به احمد شاه قاجار همین چند وقت پیش در نمایشگاهی از خودروهای قدیمی به نمایش درآمده بود.
کرایسلر C300: این خودرو بنا به سفارش دربار سابق برای ثریا اسفندیاری همسر محمدرضا شاه پهلوی طراحی و ساخته شد. علاوه بر طرح منحصر به فرد آن مجهز به یخچال ، گرامافون و تهویه مطبوع هم بود. ضمن این که تمامی بخش های فلزی داشبورد آن با طلا آبکاری شده است.
این هم لندروور معروف شاعر و نقاش محبوب. Aط¢آ«سهراب سپهریAط¢آ»با همین لندروور معروف که ماشین محبوب آن روزگار بود، ایام را می گذراند. خودرویی که حالا با نام او به یادماندنی شده است.
يکشنبه 14/7/1392 - 9:58
اعتیاد و سیگار
متاسفانه امـروزه برخی افراد به غلط سیـگار کـشـیـدن را نشانـه بلـوغ و یـا حتی "کلاس" در خود محسوب می کنند و با پـک زدنهـای آنچنانی سعی در خود نمایی و فخر فروشی مینمایند! این درحالیست که عوارض و صدمات ناشی از استعمال سیگار تقریـبـا بـرای همگی ما آشکار و معلوم است.
در ایـن ایمیل تنها بـه ۲۳ دلیل مهم برای ترک سیگار اشاره میکنیم:
۱. ظاهر آراسته تر با حذف لکه های روی انگشتان و دندانهایتان.
۲. حذف بوی بد دهان ناشی از کشیدن سیگار و تنفس راحت تر.
۳. حذف بوی سیگار از روی لباس، مو، و بـدنـتـان و تـمـام وسـایـلـی که با آنها سر و کار دارید.
۴. پیشگیری از پیدایش چین وچروک زود هنگام در پوست صورتتان.
۵. حذف مشکلات تنفسی از قبیل:خس خس حین تنفس، سرفه، برونشیت مزمن و از همه مهمتر سرطان ریه.
۶. بازیافت دوباره حس بویایی و چـشـایـی کـه بـر اثر استعمال سیگار از حساسیتشان کاسته شده است. دوباره طعم واقعی غذایتان را احساس خواهید کرد.
۷. احساس سرزندگی و شادابی دوباره در زندگی. افزایش قوای جسمانی.
۸. خواب بهتر و راحت تر.
۹. کاهش خطرات بیماریهای قلبی، نـفـخ، فـشـار خـون بـالا، تـپـش قـلـب، زخـم مـعده، برگشت اسید معده، سرطان دهان و تعداد بیشماری از سرطان های گوناگون.
۱۰. کاهش بیش از ۵۰ بیماری و عارضه های گوناگون.
۱۱. دوباره کنترل رفتار خود را بدست خواهید آورید و با رهایی از زنـدان اعـتـیـاد بـار دیگر حس آزادی را باز پس خواهید گرفت.
۱۲. کاهش خطر آسیب رسیدن به نوزاد در زنان باردار.
۱۳. افزایش طول عمر (افرادی که بطور مستمر سیگار می کشند بطور متوسط ۱۶ سال از عمر خود را از دست میدهند.
۱۴. فراهم آوردن یک محیط سالم و سلامت برای کودکان و تمام افرادی که با آنان زندگی می کنید.
۱۵. الگوی مناسبی برای فرزندانتان خواهید بود.
۱۶. حذف هـزیـنـه هـای خرید سیگار که قابل توجه بوده و میتوان آن را صرف امور بهتری کرد.
۱۷. رهایی از صدها ماده سمی و سرطانزای موجود در سیگار.
۱۸. تردد و مسافرت بوسیله قطار، هواپیما و اتوبـوس بـرای شـما و دیـگر افراد سهل تر و دلپذیرتر خواهد شد.
۱۹. دیگر در محل کارتان مجبور نمی باشد برای سیگار کشیدن به بیرون بروید.
۲۰. آنکه بوسیدن محبوبتان میسر گشته و دیگر بوی دهانتان او را آزار نخواهد داد.
۲۱. بـا تـرک ایـن عـادت نـادرسـت اعـتـمـاد بـنـفس خود را افزایش داده و به اراده خودتان ببالید.
۲۲. از دنبال جاسیگاری گشتن خلاصی می یابید.
۲۳. از آن مهمتر دیگر نیازی به مطالعه دوباره این مقاله نخوهید داشت!
چهارشنبه 10/7/1392 - 10:38
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
از خـودتان چه تـصوری داریـد؟
"تصور از خود" همان ادراك از خویشتن است؛ به عبارت دیگر، تصور فرد از مهارتها، خصوصیات و تواناییهایی است كه دارد. ویژگیهای شخصیتی كه در این مقیاس بررسی میشود مفهومی از خود را ارائه میدهند. این مقیاس پنج جنبه از ویژگیها را بررسی و اندازه گیری میكند كه عبارت است از:
1. بعد تواناییهای ذهنی شامل سوالاتی درباره معلومات، هوش، حافظه، توانایی خواندن و هوشیاری.
2. بعد كارآمدی (تحصیلی یا شغلی) شامل سوالهایی درباره تلاش و سخت كوشی، موفقیت، تنبلی، به اتمام رساندن كارها و یادگیری مطالب.
۳. بعد جذابیت ظاهری شامل سوالهایی درباره قیافه، محبوبیت، وضع ظاهر و مرتب بودن.
۴. بعد مهارتهای اجتماعی شامل سوالهایی درباره شوخ طبعی، حسادت، شخصیت و ورزشكاربودن.
۵. بعد عیبها و حسنها شامل سوالهایی درباره حرص و طمع، خودخواهی، بیرحمی، مهربانی و خلق و خو.
برای انجام این تست، میتوانید در هر یك از صفات و ویژگیهایی كه در ادامه ارائه میشود، خود را با دیگران مقایسه كنید و تنها عنوان آن عبارتی را نزد خود یادداشت کنید كه درباره شما بیشتر مصداق دارد.
۱. قیافهام...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدتر است.
۲. معلوماتم...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۳. حرص و طمع من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
۴. شوخ طبعی من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۵. هوش من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۶. محبوبیت من...
الف. بیشتر از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیشتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. كمتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا كمتر از همه كسانی است كه میشناسم.
۷. حافظه من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، قویتر است.
ب. قویتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، ضعیفتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، ضعیفتر است.
۸. جذابیت من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. به اندازه بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۹. شخصیت من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ب. بهتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدتر است.
۱۰. تنبلی من...
الف. تقریبا كمتر از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. كمتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
۱۱. خودخواهی من...
الف. تقریبا كمتر از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. كمتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
۱۲. وضع ظاهری من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدتر است.
۱۳. خلق و خوی من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. بدتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدتر است.
۱۴. استقلال من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۱۵. مرتب بودن و پاكیزگی من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۱۶. موفقیتم...
الف. بیشتر از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیشتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. كمتر از بیشتر كسانی كه میشناسم.
ه. تقریبا كمتر از همه كسانی كه میشناسم.
۱۷. مهربانیام...
الف. بیشتر از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیشتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. كمتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا كمتر از همه كسانی است كه میشناسم.
۱۸. در یادگیری مطالب...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهترم.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهترم.
ج. مثل بیشتر كسانی هستم كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، ضعیفترم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، ضعیفترم.
۱۹. حسادتم...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
۲۰. تلاش و سختكوشی من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. به اندازه بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. كمتر از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۲۱. توانایی خواندن و مهارت بیان من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدتر است.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدتر است.
۲۲. در به اتمام رساندن كارها...
الف. از همه كسانی كه میشناسم، بهترم.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهترم.
ج. مثل بیشتر كسانی هستم كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدترم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدترم.
۲۳. تیزهوشی و هوشیاری من...
الف. تقریبا بیش از همه كسانی است كه میشناسم.
ب. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ج. به اندازه بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر هستم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
۲۴. از نظر ورزشكار بودن...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بهترم.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بهترم.
ج. مثل بیشتر كسانی هستم كه میشناسم.
د. از بیشتر كسانی كه میشناسم، بدترم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بدترم.
۲۵. بیرحمی من...
الف. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ب. از بیشتر كسانی كه میشناسم، كمتر است.
ج. مثل بیشتر كسانی است كه میشناسم.
د. بیش از بیشتر كسانی است كه میشناسم.
ه. تقریبا از همه كسانی كه میشناسم، بیشتر است.
روش نمرهگذاری آزمون :
همانطور كه ملاحظه كردید در این پرسشنامه چندین گروه سوال وجود دارد كه هر كدام بیانكننده صفتی در فرد است. هریك از این موارد شامل ۵ اظهارنظر درجهبندی شده است كه فرد یكی از آنها را انتخاب میكند. گزینههای این آزمون از ۵ تا 1 نمره گذاری میشود. به عبارت دیگر برای هر گروه گزینه الف (5 امتیاز)، گزینه ب (4 امتیاز)، گزینه ج (3 امتیاز)، گزینه د (2 امتیاز) و گزینه هـ (1 امتیاز) را به خود اختصاص دهید. پس از جمع امتیازات حداقل نمرهای كه شخص در این مقیاس به دست میآورد ۲۵ و حداكثر آن ۱۲۵ است.
بدینصورت که نمره آزمون شما عددی بین ۲۵ تا ۱۲۵ خواهد بود كه تحلیل آن براساس جدول زیر انجام خواهد شد:
۷۱ و كمتر از آن بسیار ضعیف
۷۲ تا ۸۱ ضعیف
۸۲ تا ۹۱ متوسط
۹۲ تا ۱۰۱ قوی
۱۰۲ و بیشتر از آن بسیار قوی
تصور از خود و اهمیت آن :
"تصور از خود" تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد؛ نگرش دیگران بویژه والدین، تعاملهای اجتماعی، ارتباط فرد با محیط و زمینههای محیطی از جمله عواملی است كه روی تصور از خود تاثیر میگذارد. به علاوه ارتباط كودك با والدین، موفقیت و شكست در زندگی و انعكاس نگرشهای دیگران و خود شخص درباره آنها و شرایط اجتماعی ��اقتصادی ازجمله عواملی است كه در شكل گیری و تحول تصور از خود اثر میگذارد.
وقتی یك شخص ارزش كمی برای خود قائل است كمتر میتواند در برابر فشار عقیده دیگران مقاومت كند. در مقابل كسانی كه ارزش زیادی برای خود قائلند، تصور خدشه ناپذیری از ظرفیتها و فردیت خود دارند. همچنین ثابت شده است كه اشخاص خلاق و اشخاصی كه حرمت بالایی برای خود قائلند، میتوانند بیش از دیگران، یك نقش فعال در گروه اجتماعی بر عهده گیرند و به صورتی آزاد و مؤثر آنچه را میخواهند بیان كنند.
"خود كارآمدی" فرد رابطه مستقیمی با عملكرد او دارد و میتوان آن را در افراد (بخصوص كودكان و نوجوانان) به شیوههای گوناگونی تقویت كرد. كسانی كه خود را كارآمد میپندارند، علاوه بر كسب موفقیت از نظر عملكرد نیز بیشتر از زندگی احساس رضایت میكنند.
مطالعاتی كه به بررسی تصور از خود در افراد عادی پرداختهاند حاكی از آن است كه تصور از خود، نقش اساسی در بهداشت و سلامت روانی افراد به عهده دارد، به گونهای كه با كاهش سطح تصور از خود علایم و نشانههایی چون اضطراب، افسردگی، احساس تنهایی، كمرویی، درون گرایی و... ظاهر خواهند شد و در صورت تداوم، اشكالات جدی به همراه خواهند داشت. همچنین افراد مضطرب، افسرده و كسانی كه خلق و خوی بسیار متغیری دارند، تصور از خودِ ضعیفی دارند. ناتوانی در ابراز وجود، میتواند متاثر از تصور از خود نامطلوب فردی باشد. این گروه از افراد از ابراز احساسات، افكار و نظرات خود به دیگران ناتوانند، قادر به دفاع از حقوق خود نیستند و در حضور جمع، مضطرب و ناراحتند.
چه باید كرد؟
آموزش "ابراز وجود" یكی از فنون رایج رفتار درمانی است كه میتواند باعث تغییر در تصور از خود شود. یكی از شیوههای آموزش ابراز وجود، ایفای نقش است. "مورنو" ایفای نقش را یكی از شیوههای درمان گروهی میداند. امروزه ایفای نقش كاربردهای متعددی از قبیل تخلیه هیجانی، تغییر نگرش، ایجاد بینش و بصیرت دارد.
چهارشنبه 10/7/1392 - 10:35
سينمای ایران و جهان
خبرگزاری مهر: علیرضا خمسه از آندسته کمدین هایی است که برای همه نسلی خاطره ساز بوده است از نسل پدر و مادرهای ما بچه های این روزها که طرفدار سریالی چون "پایتخت" بوده اند. هنوز هم وقتی تلویزیون "آپارتمان شماره ۱۳" و سایر کارهای خمسه را نشان می دهد، پای تلویزیون می نشینید و نمی توانید لذت بازی های این کمدین محبوب را از دست بدهید.
بازی در "بیست" بود که بعد از سالها توانست سیمرغ بلورین را برای علیرضا خمسه به ارمغان بیاورد. یک بازی متفاوت و جدی و درام از کمدینی که مردم عادت داشتند همیشه آنها را بخنداند. فیلمی که خودش هم در طول مصاحبه از آن به عنوان یکی از فیلم هایش که از همه بیشتر دوست دارد نام می برد. در دو سال اخیر هم بازی موفق او در مجموعه تلویزیونی "پایتخت" توانست هنرنمایی دیگری را از او به نمایش بگذارد و نشان داد که خمسه همیشه متفاوت و تکرارنشدنی است.
برای مصاحبه با او به آموزشگاه هنری وی می روم جایی که در حدود ۶ سال است به آموزش بازیگری می پردازد. از پله ها بالا می روم وارد سالن آموزشگاه که می شوم تصاویری از کارگردانان و بازیگران مطرح و چهره سینمای ایران بر روی دیوار خودنمایی می کند. کنجکاوانه به عکس ها، پوسترها و روزنامه های قدیمی از فیلم ها نگاه می کنم. خود خمسه هنوز در کارگاه و مشغول تدریس است. روی دیوار بعضی از نام هایی نوشته شده اند که در همین کارگاه های بازیگری شرکت کرده اند و بعد وارد دنیای تصویر شده اند. نام ها و چهره هایی که کمتر شناخته شده هستند. صدای علیرضا خمسه از درون اتاق دربسته ای به صورت مبهم به گوش می رسد.
بعضی از جملات را می شنوم و بعضی را خیر؛ درباره تخیل سخن می گوید. کارگاه بازیگری با کودکان است. همهمه و سروصدایشان بلندتر به گوش می رسد. گاهی سکوت می شود گاهی همه می خندند. حالا از غده و سرطان می گویند. هوس می کنم بدانم آن داخل چه خبر است اما باید صبر کنم... تنها وقتی کارگاه تمام می شود و پدرها و مادرها می آیند می توانم به کارگاه وارد شوم و برخورد خمسه را با والدین می بینم. خانواده از او در مورد فرزندشان سوال می کنند و او درباره هریک توضیحاتی ارایه می کند.
علیرضا خمسه آرامش زیادی دارد. چهره اش را انگار با لبخند پیوند زده اند، حتی وقتی از تلخی ها و ناآرامی ها سخن می گوید آرام و متبسم حرف می زند. وی در این گفتگو از تئاتر درمانی و نقش گروه در شکل گیری شخصیت اجتماعی کودکان و نوجوانان سخن می گوید. اینکه نظام های آموزشی ما چندان توجهی به بازسازی شخصت های نوجوانان نداشته اند و شاید حتی بدتر جلوی تخیل و رشد و پیشرفت شخصیت ها را گرفته اند.
خمسه همچنین از جامعه حال حاضر سخن گفت که این روزها در آن حتی کمدین ها هم احساس می کند موتورشان به سختی روشن می شود چه برسد به اینکه بخواهند به مردم دیگر انرژی بدهند و آنها را تحت تاثیر قرار دهند. از علاقمندان به بازیگری می گوید و اینکه چه راهکاری در مقابل آنها می گذارد و اینکه چگونه خودش در این حرفه ماند و نظر خانواده اش در آن زمان چه بود و حالا خودش درباره کار دو دخترش چه فکری می کند یا چه توصیه ای دارد. با ما در قسمت اول این گفتگو همراه شوید ...
- در میان هنرجوها بعضی را دیدم که عکس هایشان را روی دیوار زده بودید و وارد کار شده بودند.
هدف ما اینجا بیشتر آموزش و پرورش و در نتیجه زمینه های پداگوژیک مورد نظر است تا اینکه بخواهیم هنرجو و بازیگر به سینما تحویل دهیم. یعنی بیشتر روانشناسی و مسایل شخصی مطرح است. به طور مثال بعضی از کودکان و نوجوانانی که به اینجا می آیند شخصیت های فعال یا برعکس منفعلی دارند. همچنین اعتماد به نفس ندارند یا ممکن است اعتماد به نفس کاذب داشته باشند. بنابراین اینجا براساس روانشناسی نمایش با این هنرجویان کار می کنیم تا آنها را به این تعادل اجتماعی برسانیم در عین حال ممکن است به فیلم و سریال هم دعوت شوند که این هدف ثانویه است.
- پس به نوعی تئاتر درمانی است؟
بله کارکردهای آموزشی و پرورشی تئاتر مطرح است. درواقع از تئاتر و نمایش برای رسیدن به یک شخصیت مطلوب بهره گرفته میشود.
- در حال حاضر هدف بیشتر کارگاه های بازیگری ما رسیدن به پرده سینماست. چقدر این کار شما در جامعه می تواند جایگاه داشته باشد؟
به نظرم از این مساله خیلی غفلت شده است. جامعه بیشتر از اینکه به بازیگر نیاز داشته باشد به شخصیت های سالم نیاز دارد.
- مخصوصا جامعه ما که هم اکنون اینقدر دچار افسردگی شده است. تاکنون پیش آمده که از میان هنرجوها کسی بعد از مدتی مراجعه کند و بگوید چه تغییراتی بعد از این کارگاه ها داشته است؟
معمولا خانواده ها و ما عادت نداریم وقتی که خوب می شویم، مراجعه کنیم و از حال خوب خود بگوییم برای همین پزشک ها و روانشناسان بیشتر آمار بیماران را دارند. اینجا هم همینطور است هرکسی حالش خوب است می رود و دیگر بازنمی گردد.
- من از بیرون در کارگاه صدای کودکان را می شنیدم که از خورشید و سیب و غده سرطانی حرف می زدند. درباره کلاس امروزتان توضیح می دهید؟
یکی از مهمترین کارهای ما پرورش تخیل است. کودکان ما عادت دارند که هرچیزی را به همان شکلی که هست ببینند مثلا سیب، ماشین، توپ، و هر شیء دیگری را به همان صورت که هست، می شناسند. همین باعث شده که ذهن کودکان ما به سمت خلاقیت نرود یا اگر هم به این سمت حرکت می کرده، جامعه آن را تشویق نکرده است. بنابراین در اینجا تخیل به عنوان زمینه رشد و زمینه تعقل در کودکان مورد توجه است.
من هم در کلاس یک توپ را در دست گرفتم و برای اینکه حالا کودکان بتوانند آن را جور دیگری ببینند توپ را گاز می زدم و بعد همه آن را یک سیب می دیدند یا بالای سرم می گرفتم و عرق می ریختم یا زیر لباسم می گرفتم و آنها حدس می زند که این یک غده سرطانی است که درد هم دارد. یک شیء این قابلیت را دارد که به اشکال و ابزار مختلف تبدیل شود و کودک یاد می گیرد که در هر چیزی عناصر تراژیک و خنده دار پیدا کند یا از جامعه ای که عبوس و افسرده است تصور دیگری از جامعه در ذهنش داشته باشد.
- پس باید تخیل موجود در افراد را هدایت کرد.
بله. ما دو نوع تخیل در جامعه داریم. یک نوع تخیل های لجام گسیخته که بیماری و سرکوب تخیل هستند و نوع دیگر تخیلی که جهت داده شده است. مثال نوع اول مادری است که کودکش را به خاطر بازی با کفگیر دعوا می کند درحالیکه این کفگیر برای کودک می تواند هر چیزی باشد و مادر هم باید به بازی او داخل شود.
- درباره تاثیر این تخیل کتاب های بسیاری مخصوصا در غرب نوشته شده اما در کشور ما کمتر کار شده است. برای آنکه تخیل به سمت درست حرکت کند چه باید کرد؟
باید پدرها و مادرها را آموزش داد. همچنین باید برای مربیان مهدها و آموزش و پرورش دوره هایی گذاشت که به این مسایل توجه کنند. زمانی خود من به مربیان این آموزش ها را می دادم اما متاسفانه در جامعه ما کارها و آموزش های زیربنایی تشویق نمی شود. همه به دنبال سود و ضرر خود هستند. اینکه چه کسی چه اتومبیلی دارد یا خانه اش چقدر می ارزد یا... جامعه از معنا تهی شده است و دارد از اصول بری می شود. اگر آدم هایی مثل ما کم نیاورند و بتوانند بمانند و تاثیرگذار باشند این امید هست که به مرور جامعه تغییر کند.
- کمدین ها شخصیت های شادتری نسبت به دیگران دارند. تابحال شده که شما هم کم بیاورید؟
فراوان پیش آمده است.
- چه زمان هایی؟
در زمان هایی که با بی عدالتی و نامهربانی ها مواجه می شویم.
- چطور دوباره خود را احیا و به اصطلاح موتور خود را روشن می کنید؟
خیلی سخت است. قبل ترها راحت تر بود. الان گازوئیلی شده است و وقتی خاموش می شود چند نفر باید هل بدهند.
- تا بحال شده آشنایان و فامیل و دوستان از شما بخواهند برای فرزندانشان کاری کنید که بازیگر شوند؟ و اگر شده است چطور به این افراد کمک می کنید همان ابتدا آنها را به کار معرفی می کنید؟
ابتدا باید هرکس به هر زمینه ای که علاقمند است کمک کرد تا او را از توهم در آوریم. باید آدم ها را از رویا دور کرد و پای آنها را داخل واقعیت کشید. یکی از آشنایان من زمانی می خواست دامپزشک شود و بعد از او کار سختی در زمینه ارتباط با حیوانات خواسته بودند. کسیکه از کودکی تنها رابطه ای لطیف با گربه و سگ و این نوع حیوانات دارد حالا به یکباره با خشونتی عجیب و غریب مواجه می شود.
برای این کار هم هر کسی که علاقمند به بازیگری و سینما باشد ابتدا به او می گویم یک روز سر صحنه فیلمبرداری بیاید. وقتی می بینند ظل آفتاب یا در اوج سرما و در سخت ترین شرایطی که فقط در پشت صحنه می توان دید یک پلان چندین بار به علل مختلفی مثل هماهنگ نبودن کادر فیلم، لنز دوربین و ... تکرار می شود تازه با واقعیت های این حرفه آشنا می شوند. اغلب در این جور مواقع می گویند "چه کار سختی شما دارید، یک صحنه ۳۰ ثانیه ای را ۸۰ بار تکرار کردید!" بعد از آن طبیعتا اگر بازهم علاقمند بودند و حاضر بودند این سختی ها را تحمل کنند به آنها می گویم یک دوره شش ماهه به همین کلاس های آموزشی بیایند تا با کم و کیف این کارها و تکنیک ها آشنا شوند.
البته باید دید که فقط علاقه دارند یا استعداد هم در کنار این علاقه وجود دارد. اکثر این افراد علاقمند هستند. علاقمندانی که در بهترین شکل در بین آنها ده درصد می توان یافت که استعداد بازیگری داشته باشند. این یک آمار کلی در همه موسسه ها و آموزشگاه های خصوصی و آکادمیک است که از هر ۱۰ نفر ۹ نفر استعداد ندارند. همین امروز در کلاسی که داشتم یک یا دو نفر مستعد بودند بقیه فقط می توانند آموزش ببینند.
- و بعد شما به بقیه می گویید که استعدادی برای بازیگر شدن ندارید؟
خودشان می فهمند. فرض کنید شما با پارتی بازی وارد دانشکده پزشکی می شوید اما به تدریج خودتان می فهمید که علاقه ای به دست زدن به چاقوی جراحی و دیدن خون و ... ندارید.
- برای نسل من این مساله خیلی رواج دارد. فکر می کنید چرا تصمیم گیری درباره حرفه اینقدر سخت است؟ ابتدا فکر می کنیم کاری را دوست داریم و حتی در آن با استعداد هستیم اما بعد به قول شما می فهمیم که استعدادش را نداریم.
مشکل اساسی در نقص نظام آموزش و پرورش ما است. رسالت اولیه همه نظام های آموزشی جهان شناسایی مهارت ها، استعدادها و توانمندی های قوای جسمانی و روحانی افراد است.
دختر من قرار است امسال به دانشگاه برود اما هنوز نمی داند چه رشته ای باید انتخاب کند. مهندسی، پزشکی، موسیقی، نمی داند چه رشته ای را باید انتخاب کند چون در مدرسه اگر موسیقی، تئاتر و یا هر هنر و کار دیگری داشته اند، تفننی بوده است و نه حرفه ای. اگر تئاتر بازی کرده اند به مناسبت ها و مراسم ها محدود شده و با این هدف نبوده است که شخصیت آنها شناسایی شود.
در خارج از ایران یعنی هم در غرب و هم در شرق تئاتر و سینما به عنوان ابزارهای آموزشی تلقی می شوند. از سن پنج سالگی که شخصیت کودکان شروع به شکل گیری می کند کار آموزش و پرورش هم شروع می شود و کودکان با قرارگرفتن در برابر موقعیت ها به تدریج علایق و استعدادهایشان کشف می شود. اینکه به چه چیزی گرایش دارند. پزشک، دیپلمات، مهندس یا هنرمند و ... می شوند. کودکان به صورت دائم در شادی، بازی و فعالیت و کارگاه ها به صورت مستقیم آزمایش می شوند. یک بار در فرودگاه ژاپن کودکان ۶ یا ۷ ساله را دیدم که برای آشنا شدن با هواپیما و این فضاها آنها را آورده بودند. یعنی افراد را از همان کودکی وارد جامعه و با فضاهای متفاوت آشنا می کنند.
- گاهی ما تا میانسالی هم نمی دانیم چه می خواهیم!
بله نمی دانیم چه می خواهیم یا حتی چه کسی را می خواهیم. یک سال با یک نفر ازدواج می کنیم و بعد می فهمیم با او تفاهم نداریم. همه اینها به نقص نظام آموزشی ما بازمی گردد.
- شما چطور درگیر این نقص نشدید و از ۱۳ سالگی فهمیدید که باید وارد کار نمایش شوید؟
ببینید روال معمول اینگونه است که کشتی تایتانیک هم که غرق شد یک یا دو نفر از میان آنها نجات پیدا کردند.
- البته از شوخی گذشته فکر می کنم خانواده هم تاثیر زیادی در روند پیشرفت شما داشته اند و اینکه پدر شما معمار بوده اند.
بله زغال خوب هم بی تاثیر نیست. از شوخی گذشته همه اینها تاثیر دارد ولی واقعا قبل از هر چیز باید درباره نظام های آموزشی صحبت کنیم. ما از بچه هایی که از پدران معمولی متولد می شوند توقعی نداریم که ارشمیدس و افلاطون و ... یا هر آدم بزرگ دیگری بشوند ...
- اما بتهوون و ارشمیدس و افلاطون و ... همه از پدرانی معمولی زاده شدند.
بله من هم همین را می خواستم بگویم ما از پدران معمولی توقع نداریم که آدم های بزرگ از خانواده هایشان متولد شود ولی از نظام های آموزشی این توقع را داریم که اگر پدر و مادری ارشمیدس تحویل آنها داد، این استعدادها و نبوغ را در جایگاه های عوضی قرار ندهند؛ مثلا هنرمند را سیاستمدار کنند.
اینجا آدم های با استعداد زیادی هستند که ظرفیت ها و نیروهایشان هرز رفته است چون شناسایی نشده اند. خیلی مهم است که کشف شوید و از کودکی دیگران بفهمند که به طور مثال شما می توانید بیزنس کنید و تاجر خوبی شوید. از همان کودکی و رفتارهایی که کودکان نسبت به دیگران از خود بروز می دهند، اینها را مشخص می کند اما اصلا توجه نمی شود یا کودکی که دائم دیگران را می خنداند می تواند به یک کمدین تبدیل شود اما خانواده اش ممکن است رفتارهای او را سرکوب کنند و به او بگویند دلقک بازی در نیاور. بچه باید مودب باشد نباید بخندد یا باید متین باشد... مخصوصا اگر دختر باشد بیشتر او را نصیحت می کنند. برای همین ما در ایران کمدین زن نداریم چون نه شناسایی می شود و نه حتی بستر رشد و توسعه این کار فراهم می شود.
- شما چه کرده اید برای اینکه استعدادهای دختران خود را شناسایی کنید؟
(می خندد) دختر اولم قربانی عشق من و مادرش شد اینقدر حواسم به مادرش بود که از او غافل شدم.
- چند سال دارند؟
یکی از آنها ۱۸ سال و دیگری ۶ سال دارد. اولی امسال کنکور داشت و حالا می خواهد وارد دانشگاه شود.
- چه رشته ای؟
رشته ای که خودش دوست دارد موسیقی است اما با توجه به محدودیت ها و مسایلی که این حرفه در ایران برای زنان دارد ترجیح می دهد که آی تی بخواند.
- توصیه شما چه بود؟
توصیه عمده من همیشه به او و دیگران این بوده که به ندای درونشان گوش کنند.
- پس هیچگاه سعی نکردید که آنها را ترغیب به کاری کنید یا برعکس منعشان کنید؟
خیر. من هیچ گاه نگفته ام که مثلا وارد بازیگری بشوند یا نشوند الان هم دختر دوم من تا حدی بازیگری را دوست دارد و گرایش های هنری و آرتیستی دارد و من او را منع نمی کنم.
- خود شما دوست دارید در خانواده یک نفر راه شما را ادامه دهد و یک بازیگر وجود داشته باشد؟
من دوست دارم در خانواده ام شخصیت های سالم وجود داشته باشند. یک زن با شخصیت سالم می تواند خانه دار خوبی باشد اما یک زن با شخصیت ناک
چهارشنبه 10/7/1392 - 10:32
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 10/7/1392 - 9:7
موبایل
فرهنگ استفاده از ابزارها و سرویس های تکنولوژیک، بحث بسیار مهمی است که همواره بسیاری از مردم خواسته و یا ناخواسته درگیر و دست به گریبان عدم رعایت آن هستند. این روزها که استفاده از این ابزارها که مهمترین آنها موبایل، تبلت و لپتاپ بسیار شایع شده جدا از آگاهی چگونگی استفاده فنی از این ابزارها، فرهنگ رفتاری آن بسیار مهم و قابل توجه است که زیر پا گذاشتن آن در بسیاری از جوامع، بی ادبی و بی احترامی به حساب می آید. در این رابطه امروز به شرح چند مورد از رفتارهای شایع و نادرست می پردازیم. (البته به زبان طنز)
بیائیم چند مورد رو با لحن خودمانی دور هم مرور کنیم !
مورد دوم : (دوم رو اول میگم، چون مهمتره)
یکی از مواردی که همه از ما از اون متنفر هستیم تماس کاری زیاد و اس ام اس بازی بیش از حد کسی، میان جمعی ۲-۳ نفره و یا بیشتر هست، به طوری که جو جمع رو تحت تاثیر قرار میده.
تصور کنید با دو نفر از دوستانتان در حال گپ و گفتگوهستید، برای شما چپ و راست اس ام اس میاد !
حتی امکان داره دوست دوران مهد کودکتون هم این وسط یاد شما بیوفته و بهتون زنگ بزنه ! مسلما دوستان شما بهتون نمیگن اووووه استاد ! چقدر تو باحالی، چقدر سرت شلوغه، ما اصلا به تو نمیخوریم !
تحقیقات ما نشون داده که 73.8 درصد از دوستان اینجور مواقع شما رو مورد لطف و عنایت خودشون قرار میدن و حداقل چیزی که بهتون میگن اینه که جمش کن بابا ایکبیری !
اون 26.2 درصد دیگه هم اگه بهتون چیزی نگن حتما یه چیزای خیلی بدی تو دلشون بهتون میگن، حق دارن دیگه خب.
مورد اول :
عنایت داشته باشید، یکی دیگه از مواردی که خیلی بده اینه که شما به چه حقی بدون اجازه طرف پشت خط، صداش رو توی جمع میذارید رو بلندگو !؟ ها ؟ شرم نمیکنید ؟
باز هم تحقیقات ما نشون میده که توی این جور مواقع، طرفی که صداش داره از بلندگو پخش میشه یکدفه بهتون یه جمله ای میگه که تصورات دوستانتون در مورد شما له میشه آقو ! ها ها ها.. حالت جا اومد !؟
مورد سوم :
تصور کنید که شما با نامزدتون ! در حال اس ام اس بازی هستید یکدفه مهر شما گل میکنه و اس ام اسی ۴ پارتی شامل گزیده ای از کتاب لیلی و مجنون و با هزار آب و تاب براش میفرستین بعد از ۸ دقیقه و ۳۳ ثانیه اس ام اس میاد، شما هم حمله ور میشین سمت گوشی، با کلی عشق دکمه رو فشار میدین و میبینین که "دهکده پارک آبی ! بوده" (ببخشید اس ام اسه دیگه، یهو میاد)
یکم دیگه صبر میکنین تا جواب میده، بازش میکنین میبینین که نوشته "مرسی"
یعنی با این کار یه کپسول آتش نشانی روی شعله های عشق شما خالی میکنه، به خدا حرص داره نکنید این کارو !
مورد چهارم :
همیشه شرایط طرف مقابلتون رو برای جواب دادن به اس ام اس یا تماس خودتون درک کنید. حالا این که گفتی یعنی چه !؟
براتون مثال میزنم :
وقتی میدونید طرفتون پشت فرمونه که خیلی خطرناکه
پشت فرمون که میگم شامل فرمون موتور هوندا ۱۲۵ هم میشه ها !
وقتی میدونید طرفتون توی جلسه خیلی مهمیه (مثلا: جلسه بحرانی جهت پیدایش مادر هاچ زنبور عسل!)
وقتی طرفتون در شرایط فیزیکی برای پاسخ دادن نیست !
مثلا : مورد بوده که طرف توی عسلویه تا کمر تو چاه نفت بوده، از هر انگشتش یه چیکه نفت میچکیده نامزدش گیر داده که چرا تو دیشب موقع خدافظی بوس نفرستادی برام !؟
(محققان ما توی این لحظه به مدت ۱۷ روز کاری هنگ کردن)
وقتی طرفتون در شرایط فکری جهت پاسخ گویی به اس ام اس شما نیست.
مثلا : اصلا خودم، همین لحظه که دارم این مطلبو برا شما مینویسم نیاز به تمرکز دارم، مگه نه ؟
خب حالا طرفم هی اس میده که :
یکی از خصوصیات اخلاقی من که تو خیلی دوست داری چی هست ؟
یکی از خصوصیات اخلاقی من که تورو خیلی آزار میده چی هست ؟
با ذکر مثال توضیح بده
(یکم صبر کنین جواب بدم لطفا، دعوامون میشه اگه جواب ندم، ببخشید.
خب ببخشید معطلتون کردم، جونم براتون بگه که خلاصه از این موارد زیاد هست.
خودتون رعایت کنید دیگه، حتما باید بهتون توهین بشه !؟
مورد پنجم :
این مورد هم خیلی مهمه پس توجه کنید که امکان داره یه روزی خودتون توی این مصیبت قرار بگیرید دوست من !
وقتی یه بنده خدایی توی مکان های عمومی مثل اتوبوس، تاکسی و یا مترو به اجبار در کنار شما قرار گرفته چه گناهی کرده که براش اس ام اس اومده و یا مجبوره که جواب بده که تو چهار چشمی زل زدی تو صفجه گوشیش ؟
شاید سر بریده تو اس ام اس باشه ! فضولی آیا ؟
دوست فضول من، سعی کن در این مواقع سرت رو برگردونی یه طرف دیگه و بذاری طرف با آرامش جواب بده
اگر ارتروز گردن گرفتی با من
مورد بوده که طرف توی مترو توی اس ام اس نوشته : یارو زیپش بازه، یکدفه ۷ نفر نیگا کردن به زیپ شلوارشون !
اصلا ضرب المثل داریم که در حریم خصوصی بازه، حیای تو چی میخواد این وسط !؟
مورد ششم :
وسط مجلس ترحیم همه نشستن که ناگهان صدای زنگ موبایل فراگیر میشه :
آخ، دلُم پی دلته جومه نارِنج... کجا منزلته جومه نارِنج ...
روایت داریم که در این لحظه ۹۹ بار ضربه با دمپاییای نیکتا به دهن شخص مورد نظر حلال است
دوست من، موبایل یه آپشنی داره به اسم سایلنت
کتابخونه، مجالس رسمی، مکان های عمومی که سکوت مهمترین بخش اون هست، جلف بازی و بیشعوری نمیپذیره !
خب دوستان تا اونجا که میدونستم نوشتم، با رعایت نکاتی که بهتون توصیه شد سعی کنید همواره رستگار شوید.
چهارشنبه 10/7/1392 - 9:4
كودك
تقریبا همه والدین دوست دارند کودکان خود را به بهترین شکل ممکن تربیت کنند. اما گاهی همین والدین در این مسیر به طور ناخودآگاه و ندانسته دچار اشتباهاتی می شوند که می تواند برای آینده فرزندان آنها مشکل ساز باشد.
تقریبا همه والدین دوست دارند کودکان خود را به بهترین شکل ممکن تربیت کنند تا آنها در آینده با مشکلات روحی، جسمی و تربیتی مواجه نشوند. این آرزوی هر پدر و مادری است. اما گاهی همین والدین در این مسیر به طور ناخودآگاه و ندانسته دچار اشتباهاتی می شوند که می تواند برای آینده فرزندان آنها مشکل ساز باشد. بنابراین، ما در اینجا چند توصیه از کارشناس تربیت کودک را برایتان نقل کرده ایم تا شاید کمکی باشد برای تربیت فرزنداتی سالم تر. موارد زیر مسایلی هستند که شما باید از انجام آنها پرهیز کنید.
1. از کودک نپرسید «چرا این کار را انجام دادی؟»
چرا همکلاس خود را گاز گرفتی؟ چرا خواهر خود را کتک زدی؟ چرا ماکارونی ها را روی سر خود ریخته ای؟ چرا وقتی از تو سوال می پرسم نمی توانی به من یک پاسخ درست بدهی تا قانع بشوم؟ زیرا برای کودک آسان تر است که مسوولیت کارهای اشتباه خود را به عهده بگیرد تا اینکه به سوالات والدین پاسخ دهد.
2. به هیچ وجه تصور نکنید تکرار جملات دستوری باعث می شود تا کودک درخواست شما را اجرا کند.
این جمله کاملا واضح است. تکرار فرمایشات باعث انجام آنها نمی شود. خودتان را خسته نکنید.
3. موقعیت بزرگسالان را بیش از حد توضیح ندهید.
«ببخشید عزیزم مامان امروز حال خوبی ندارد و نمی داند چطور باید از پس هزینه های وسایل موردنیاز تو بربیاید.»، «وای عزیزم این صدای غر زدن های بابا است که از آن اتاق می آید»، «من امروز خیلی کار دارم و نمی دانم چطور باید با مسوولیت های تو کنار بیایم؟» و ...
4. هرگز نگویید: «اجازه بده موهایت را بشویم!»
این جمله برای کودکان مثل این است که به او بگویید: «اجازه بده این سوزن بزرگ را در چشمانت فرو کنم». بسیاری از کودکان از آب بازی خوششان می آید اما تقریبا همهشان از اینکه سر آنها را بشویید عصبی و بدخلق می شوند. اما باید بدانید وقتی این موضوع آزاردهنده را به آنها پیشنهاد می کنید مثل این است که به او اخطار می دهید که می خواهید آزارش دهید.
5. به دختربچه های کوچک دامن کوتاه نپوشانید.
6. به پسربچه ها اجازه ندهید ایستاده دستشویی کنند.
برخی از کودکان در ابتدای آموزش دستشویی رفتن نمی خواهند نشسته دستشویی کنند اما باید با ترفندهای مادرانه خود و کمی چاشنی خنده و بازی او را طوری قانع کنید که یاد بگیرزید باید نشسته این کار خود را انجام دهد.
7. هرگز احساس نکنید «چرا»های کودک در نتیجه هوش زیاد اوست.
کودکان بزرگ که حرف زدن را آموخته اند برای رسیدن به مقاصد خود ترفندهای جالبی بلد هستند. به طور مثال، همین زیاد سوال کردن در مورد همه چیز را شاید بتوان یکی از کلک های اعصاب خوردکن فرزندان دانست. او به طور دایم و یکسره می پرسد: چرا ماشین راه می رود؟ چرا چرخ دارد؟ چرا فرمان می چرخد؟ و ... و این باعث عصبی شدن والدین می شود و او کاملا زیرکانه و با عقل کودکانه خود می تواند به اسباب بازی یا خوراکی مورد نظرش برسد. چون مادر کلافه می شود و برای ساکت کردن صدای او و پایان بخشیدن به پرسش های بی سر و ته برای او بستنی یا اسباب بازی می خرد.
8. کارهایی که کودک باید انجام دهد را از او خواهش نکنید. یا در این رابطه از آنها سوال نپرسید.
به طور مثال، آیا دوست داری این ژاکت را بپوشی؟ آیا چیزی می خوری؟ آیا می خواهید مادربزرگ را بغل کنی؟ آیا می خواهی سرت را بشوییم؟ و ... کارهایی که باید انجام شوند را انجام دهید. لازم نیست از فرزند خود در این رابطه ها سوال بپرسید زیرا بدون شک او با این مساله مخالفت خواهد کرد. بنابراین، با این سوالات او را لوس نکنید.
9. هرگز کارهای بهداشتی و آرایشی خود را برای فرزندتان توضیح ندهید.
اگر دوست دارید مسایل شخصی و خصوصی شما در مقابل در و همسایه و فامیل بیان شوند، مثلا بندانداختن صورت خود را برای کودک توضیح دهید. آن وقت است که کودک هر جا مورد مشابه ببینید حتما در مورد کاری که شما انجام داده اید، حرف خواهد زد و خودتان می دانید که مطرح شدن برخی موارد به هیچ عنوان درست و اخلاقی نیست. برخی از کارها را باید دور از چشم کودک انجام دهید.
10. برای جایزه بستنی نخرید
بستنی قند بالای دارد و اگر مدام و به هر بهانه برای کودک خود بستنی خریداری کنید، در واقع سلامت آینده او را به خطر انداخته اید
چهارشنبه 10/7/1392 - 8:54
پوست و مو
اگر سری به داروخانه بزنید تا یک محصول مناسب برای حالت دادن و تقویت موهایتان بخرید احتمالا حسابی گیج خواهید شد چون آنقدر تنوع این محصولات زیاد است که هرکسی از آنها سر در نمیآورد.
البته اگر قبل از اینها با افزایش قیمت ناگهانی این نوع محصولات شوکه نشده باشید). اگر موهایی چرب ندارید، میتوانید سراغ محصولاتی بروید که حاوی روغنهای طبیعی هستند، چرا که روغنهای طبیعی گیاهی حاوی مواد مغذی، ویتامینها، اسیدهای چرب و املاح هستند و میتوانند بخشی از نیازهای موهای شما را برطرف کنند؛ در اینجا ما سعی کردهایم تمام روغنهای مفید برای مو را به شما معرفی کنیم تا باتوجه به نیاز موهایتان محصولی را انتخاب کنید که روغن موردنظر در آن باشد. البته میتوانید هم صرفهجویی کرده و روغن طبیعی را به طور خالص تهیه کنید و بعد با اضافه کردن به شامپو یا حتی به تنهایی از اثرات آن سود ببرید.
مانع شکنندگی موها
روغن کرچک
روغن کرچک هر تار مو را تغذیه کرده و باعث قوی شدن رشتههای مو شده تا هم از شکنندگی آنها جلوگیری میکند و کمی هم در کاهش ریزش موها موثر است. علاوه بر اینها این روغن میتواند با تامین چربی پوست کف سر در حالت گرفتن موها هم تاثیر داشته باشد. اثرات ضد قارچی و آنتیباکتریالی این روغن میتواند موها و پوست کف سر را از آلودگیها و عفونتها هم محافظت کند. علاوه بر اینها اسیدهای چرب امگا 9 موجود در این روغن هم مانع خشکی پوست کف سر میشوند و هم کمی رشد موها را تحریک میکنند. ناگفته نماند که روغن کرچک به خوبی رطوبت و آب را در خود نگه میدارد و در نتیجه میتواند به عنوان یک آبرسان خوب مانع خشک شدن و از دست رفتن آب موها شود.
ریشه موها را قوی میکند
روغن رزماری
اگر قرار باشد تنها یک روغن با خاصیتهای چندگانه برای موهایتان در کابینت داشته باشید بدون شک باید روغن رزماری باشد که هم میتواند میکروبهای پوست کف سر را به خوبی از بین ببرد و هم ریشه موها را قوی کرده و هم تاثیر بسزایی در درخشان کردن آنها دارد. استفاده از این روغن برای زمانهایی که پوست کف سر به شدت خشک شده یا پر از شوره شده است تاثیر بسزایی خواهد داشت، علاوه بر خواص مغذی، این روغن گیاهی مدیترانهای بعد از اولین استفاده به طور ملموسی موها را نرمتر و صافتر خواهد کرد.
آنتیاکسیدانها به جنگ نازکی مو میروند
روغن زیتون
روغن زیتون مادر روغنهای مفید برای مو است. این روغن میتواند جای بسیاری از محصولات حالت دهنده موها را بگیرد چراکه میتواند به طور عمیق در موها نفوذ کرده و آنها را مرطوب و هم به حالت گرفتن کمک کند. روغن زیتون به کوتیکولهای تشنه آب میرساند و تا حدی خشکی و زمختی موها را میگیرد به همین دلیل بیشتر از همه این روغن سبک را به کسانی پیشنهاد میکنیم که همیشه از خشکی بیش از اندازه موها شاکیاند. ناگفته نماند که آنتیاکسیدان موجود در روغن با نازک شدن و ریزش موها مبارزه میکند.
ضدآفتاب طبیعی برای موها
روغن آووکادو
این روغن مغذی را بیشتر از همه به کسانی توصیه میکنیم که پوستی ملتهب در کف سر دارند یا موهایشان بیش از اندازه نازک شده است. روغن آووکادو فرمولاسیون بسیار سبکی دارد و در نتیجه به راحتی جذب موها و پوست کف سر میشود. علاوه بر اینها این روغن میتواند آب و رطوبت را در خود نگه دارد و در نتیجه به آبرسانی موها هم کمک میکند. یکی دیگر از خواص متفاوت این روغن SPF موجود در آن است یعنی دارای فاکتورهای حفاظتی در برابر نور آفتاب است و میتواند تا حدی از موها درمقابل ضررهای ناشی از اشعه فرابنفش خورشید محافظت کند. این روغن سرشار از ویتامینهای A، D، E ، 6B ،آمینو و فولیک اسید است؛ موادی که هر موی سالمی به آنها نیاز دارد. شما میتوانید از روغن آووکادو برای نرم کردن عمقی مو یا به عنوان ماسک مو استفاده کنید اما بهترین نتیجه زمانی بهدست میآید که از این روغن به همراه دیگر روغنهای مغذی مثل روغن زیتون استفاده کنید.
پوست کف سر هم تقویت میخواهد
روغن بادام
یکی از روغنهای رایج و خوب برای چرب کردن موها و لطیف کردن پوستهای خشک، روغن بادام است که میتوانید به راحتی همه جا از داروخانهها گرفته تا عطاریها پیدا کنید. پروتئینهای موجود در این روغن به بازسازی سطح پوست کمک میکنند و حالت الاستیکی آن را بهبود میبخشند. اگر این روغن را با محصولات شوینده مخلوط کنید اثربخشی بیشتری خواهد داشت اما به تنهایی هم میتواند موها را درخشان، چرب و مقاوم کند.
ضد موخوره
روغن نارگیل
روغن نارگیل کمبود پروتئین موها را تا حدی جبران میکند و موجب ضخیمتر شدن آنها میشود؛ علاوه بر اینها با افزایش رطوبت و آبرسانی موها مانع موخورده شدن و آسیب دیدگی و شکننده آنها میشود؛ این روغن پوستریزی کف سر را کاهش می دهد و برای حالت دادن موها هم مفید است. اگر برای از بین بردن شورهها از این روغن استفاده میکنید باید حدود 2 قاشق غذاخوری روغن نارگیل را به طور کامل روی پوست کف سرتان ماساژ دهید، البته برای نتیجه بهتر این کار را هنگام خواب انجام دهید و اجازه دهید تا صبح روی سر شما باقی بماند و صبح کاملا آبکشی کنید، بهتر است حداقل هفتهای یکبار این دستورالعمل را انجام دهید. همچنین برای اینکه خیلی زود برفکها و خارش پوست کف سر شما التیام یابد مقداری آبلیمو را همراه با روغن نارگیل مصرف کنید، شما به راحتی میتوانید آب یک لیموترش تازه را در روغن نارگیل بریزید و سپس خوب مخلوط کنید و این مخلوط را به پوست کف سرتان بمالید.
راهنمای قدم به قدم برای استفاده از روغنها
1. اول از همه باید با توجه به نیازهای موی خود روغن مناسب را انتخاب کنید.
2. چند قطره از روغن را کف دست بریزید.
3. کف دستها را برای چند ثانیه به هم بمالید تا روغن گرم شود و به طور یکنواخت روی کف سر پخش شده باشد.
4. نوک موها را در کف دست بگیرید و کمی به هم بمالید؛ نوک موها معمولا آسیبپذیرترین قسمت موهاست و بیشتر از همه به مراقبت نیاز دارند.
5. بار دیگر کمی روغن کف دستها بریزید و دستها را به هم بمالید و روغن را روی ساقه موها بمالید تا ساقهها حالت بگیرند اما چرب بهنظر نرسند؛ پیشنهاد میکنیم اگر موهایتان خیلی خشک نیست تنها یکبار این کار را انجام دهید.
6. اگر نمیخواهید روغن روی موها بماند و میخواهید چند ساعت بعد موها را بشویید کمی نوک انگشتها را با روغن چرب کنید و آرام کف سر ماساژ دهید.
7. برای پخش شدن روغن روی تمام موها میتوانید خیلی آرام برس بکشید؛ اما به هیچعنوان به موها فشار نیاورید.
روغن خالص دانه انگور، تركیبی فوقالعاده موثر برای فعالسازی مجدد رشد پیاز مو است كه با ماساژ دادن آن روی پوست سر میتوانید به تاثیر سودمند این روغن پی ببرید.
روغن گیاهی مناسب برای موهای خشک: روغن گل مریم، سنبل، گل شمعدانی، رزماری
روغن گیاهی مناسب برای موهای چرب: اکلیل کوهی، سرو کوهی، مریم گلی، سدر، برگ درخت چای
ریزش مو: رزماری، لیمو، سروکوهی، گل شمعدانی و نوشیدن دمکرده زنجبیل
موهای آسیبدیده و شکننده: گل بابونه، لیمو، سنبل، گل شمعدانی یا رزماری
در حمام چطور از روغنها استفاده کنید
زمان استفاده از این روغنهای گیاهی لازم است از شامپوهای ملایم و خنثی برای شستوشوی موهایتان استفاده کنید. هنگامی که میخواهید موهایتان را شامپو کنید اگر 20 قطره شامپو استفاده میکنید، لازم است بین 5 تا 10 قطره نیز از روغن گیاهی که برای موهای شما توصیه شده است، اضافه کنید (البته مقدارهای گفته شده بستگی به بلندی و کوتاهی موی شما دارد). یادتان باشد که بهتر است قبل از شامپو کردن موهای خود را ماساژ دهید؛ به آرامی منافذ پوست سر را در زیر آب گرم ماساژ دهید.
یک پیشنهاد دیگر این است که قبل از حمام کردن موهای خود را با روغن گیاهی مخصوص موهایتان ماساژ دهید و اجازه دهید چند ساعتی روی موهای شما باشد و بعد به حمام بروید، زیرا در این صورت ریشه موهای شما با این مواد تقویتی بیشتر در ارتباط بوده و برای پوست سر و ریشه بسیار مفیدتر هستند. حتی اگر میتوانید اجازه دهید این روغن گیاهی از شب تا صبح روی موهای شما بماند
چهارشنبه 10/7/1392 - 8:51