سينمای ایران و جهان
به گزارش خبرآنلاین، صدیقه سامینژاد در روز سوم تیر ۱۲۹۵ در شهر بم در استان کرمان متولد شد و در سال ۱۳۰۸ به همراه همسرش دماوندی که در استودیو امپریال فیلم بمبئی به کار اشتغال داشت به هندوستان مهاجرت کرد و پس از ۱۸ سال به ایران بازگشت.
به دلیلی استقبالی که از فیلم «دختر لر» در اکران عمومی صورت گرفت، سامینژاد در فیلم «شیرین و فرهاد» ساخته عبدالحسین سپنتا نیز بازی کرد.
سامینژاد در نمایی از «دختر لر»
تحصیلات وی سیکل اول دبیرستان و پیشه اصلی او پرستاری بود.
وی به دلیل بازی در سینما مورد انتقاد شدید خانواده اش قرار گرفت و مجبور شد مدتی را در انزوا بگذراند. سامینژاد در سال ۱۳۴۹ در مستند «سینمای ایران از مشروطه تا سپنتا» ساخته محمد تهامینژاد بخشی از این مصائب را شرح داد و به تلخی گریست.
روحانگیز سامینژاد در طبقه پایین خانهای دو طبقه واقع در خیابان پاسداران تهران، سروستان ششم زندگی میکرد و عصر چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۷۶ در تهران در ۸۱ سالگی درگذشت. او در قطعه ۳۶ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. چهارشنبه 23/6/1390 - 19:22
سينمای ایران و جهان
«ستایش» موفق شد بسیاری از بینندگان سریالهای ماهوارهای را جذب خود کند؛ سریالی سرشار از تعلیق و انتظار با داستانی کاملا ایرانی که ذائقه ایرانی را به راحتی به سوی خود میکشاند.
گرچه ستایش هم میتوانست خیلی زودتر از آنچه تصور میشد با سرانجامی خوش به پایان برسد اما گویا دستاندرکاران ساخت این سریال، باتوجه به استقبال تماشاگران سعی دارند تا بخش دوم داستان غمانگیز و پر از چالش این بانوی جوان را به روی آنتن ببرند. البته این سؤالها همچنان در ذهن بیننده وجود دارد که آیا ستایش ساخته شد تا جای «اوشین»، «هانیکو» یا «یانگوم» را در ذهن مخاطب ایرانی بگیرد؟ آیا دستاندرکاران این مجموعه اعم از نویسنده و کارگردان موفق به انجام چنین کاری شدهاند؟
سعید سلطانی که تاکنون کارگردانی سریالهای «پس از باران»، «سالهای برف و بنفشه» و «خانهای در تاریکی» را بر عهده داشته، ستایش را سریالی با داستان متفاوت از آنچه تاکنون روی آنتن سیما رفته، میداند. او معتقد است که ستایش داستان حقیقی یک زندگی است، همین! این سریال جمعهها ساعت 20:45 از شبکه3 سیما پخش میشود.
این داستان در واقع بیانکننده زندگی حقیقی یک شخص است با نام «ستایش» که در عین اینکه داستان ستایش را میبینیم به همراهش زندگی پدر و البته پدرشوهر و دیگر وابستگانش را هم دنبال میکنیم. داستان ستایش، داستان دختر کمسن و سال و نوجوانی است که در سایه تحصیل با او آشنا میشویم تا اینکه او ازدواج میکند و سپس بیوه میشود و از نظر خود من، از دست دادن همسر ستایش مرحلهای است که داستان را جذابتر میکند و درگیریهای ستایش و پدر بیمارش زندگیاش را پرچالشتر و البته دیدنیتر میسازد.
ببینید، وقتی قرار است زندگی حقیقی را به تصویر بکشید باید تمام زوایای آن را مد نظر قرار دهید؛ با تمام آدمهای خوب و بد داستان، یک زندگی واقعی پر از چالش. من بارها هم اطلاعرسانی کردهام که این سریال «فصل دوم» هم دارد و در شرف برنامهریزی برای ساختن فصل دوم سریال هستیم.
خیر، ما هرگز چنین قصدی نداشتیم. اثبات این ادعا هم اشتباهاتی است که ستایش در زندگیاش دچار میشود و ما میبینیم که چگونه خود را داخل حوادث و چالشهای بسیار میکند بیآنکه خوب بیندیشد. در واقع ستایش در بسیاری از مواقع در مواجهه با بحرانهای زندگیاش درست تصمیم نمیگیرد. ستایش الگوی از یک زن کرهای یا ژاپنی نیست. او نمونه یک زن ایرانی است؛ یک زن با احساسات و عواطف بسیار که برای پدر و فرزندانش آن را صرف میکند و خود را به آب و آتش میزند.
ما حتی یک خط هم به این داستان اضافه نکردیم و من از اول میدانستم که این سریال کجا قرار دارد و قرار است به کجا برود.
من نمیخواستم برای نشان دادن یک شخصیت منفی افعال زشتی را به کاراکتر نسبت بدهم چرا که این اقدام کلیشهای است. من و نویسنده از سادهترین راه برای شخصیتپردازی استفاده کردیم. در واقع حقیقتی را به تصویر کشیدیم که درکش راحتتر است.
حشمت فردوس آدم بدی نیست. او نانرسان خانوادههاست و تابع خصوصیات درست یک مرد ایرانی است. فردوس با رنج و بدبختی به اینجا رسیده و به هیچ عنوان نسبت به ستایش و انیس کینهورزی ندارد. همچنان که به انیس مکانی برای زندگی داده است و خرج او را هم میدهد. فردوس از ابتدا با تفکر فرزندانش مشکل داشت و این دو عروس هم قربانی این تفاوت نگاه بین دو نسل شدند. او تصورش این است که برای خانواده تلاش میکند پس خانواده باید مطیع او باشند اما در جایی اهل معامله با زندگی آدمها هم هست و رفتاری میکند که متوجهش نیست. در نقطه مقابل، ستایش را میبینیم که او هم بهرغم مثبتبودنش خالی از اشتباه نیست و فکرهای غلط و نادرست بسیاری دارد.
نه، در سریال ستایش منتظر پایان خوش نباشید بلکه منتظر یک پایان واقعی باشید.
چون از ستایش اسطوره نمیسازیم، نخواستیم که پایانی خوش به ماجرا بدهیم. ستایش یک شخصیت کاملا معمولی است و خالی از تفکرات غلط و درست نیست؛ شخصیتی است که کاملا دچار لغزش میشود و دائما با خودش درگیر است. او همه راهها را درست نرفته که انتظار داشته باشیم با عاقبتی خوش داستانش به پایان برسد.
به نظر من این اظهارنظرها ناشی از دقیق نگاه نکردن سریال است. بسیاری از منتقدان از سریال انتقاد کردهاند در حالی که خوب سریال را ندیدهاند.
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:20
سينمای ایران و جهان
به تازگی تعدادی از بیلبوردهای فیلم سینمای «ندارها» و البته بخشی از آن که عکس هانیه توسلی در آن دیده می شود، تخریب شد
به گزارش شبکه ایران گویا تخریب بنر و از بین بردن پوستر به اپیدمی سینمای ایران تبدیل شده است. بعد از تخریب بیلبوردهای «اینجا بدون من» و جمع آوری بنرهای «زندگی با چشمان بسته» که مشکل اولی کلوزآپ فاطمه معتمدآریا بود و مشکل دومی دستان باز ترانه علیدوستی، به تازگی تعدادی از بیلبوردهای فیلم سینمای «ندارها» نیز در مترو پاره شد.
مشکل بیلبوردهای «ندارها» هم تصویر هانیه توسلی روی بیلبوردها بوده است که باعث پاره شدن تعدادی از بیلبودهای این فیلم شده است.
جالب اینجاست که تصویر هانیه توسلی در حالی از پوستر «ندارها» پاره شده است که این بازیگر برای بازی در این فیلم کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بازیگر نقش زن از بیست و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شده بود
ایستگاههای متروی آزادی و دروازه دولت از جمله ایستگاههایی است که بیلبورد «ندارها» در آن پاره شده است.
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:19
سينمای ایران و جهان
آبی و رابی (1309) نخستین فیلم بلند داستانی صامت ایران به کارگردانی اوانس اوگانیانس است. این فیلم که ماجراهای کمدی دو مرد کوتاه و بلند قد است در روز جمعه 12دی 1309 ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد.
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:17
دانستنی های علمی
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از تلگراف، در این فهرست که از برترین آثار ادبی و رمانهای منتشر شده از نویسندگان صاحب نام جهان نام برده شده رمانهای مدرن در کنار برخی از آثار ادبی کلاسیک جای گرفتهاند.
این آثار ارزشمند در بخشهای مختلف رمان، شعر، نثر ادبی، ادبیات عاشقانه و داستانهای علمی و تخیلی گروهبندی و به مخاطبان معرفی شده است.
در 10 رمان ابتدای این فهرست علاوه بر «ایلیاد و اودیسه» به قلم «هومر»، از «غرور و تعصب» نوشته «جین آستین» و «سفرهای گالیور» نوشته «جاناتان سوئیفت» نام برده شده است.
«جاناتان سوئیفت» در این رمان خود «سفرهای گالیور» توانست ظرفیت نگارشی خود را به خوبی به مخاطبش نشان دهد او در این رمان قادر است مخاطب را در طول سفرهای شخصیت اصلی رمان با خود همراه کند بدون آنکه مخاطب توان جدا شدن از این فضا و داستان را داشته باشد.
علاوه بر این رمانهای «جین ایر» به قلم «شارلوت برونته»، «جنگ و صلح» نوشته «تولستوی»، «میدل مارچ» به قلم «جورج الیوت»، «دیوید کاپرفیلد» به قلم «چارلز دیکنز» و «مادام بواری» به قلم «گوستاو فلوبر» نام برده شده است.
و اما در بخش شعر این فهرست از «سونات» مجموعه اشعار «ویلیام شکسپیر»، «کمدی الهی» اثر «دانته»، «قصه های کانتربوری» به قلم «چاسر»، «سرزمین هرز» نوشته «تی اس الیوت» و «بهشت گمشده» به قلم «جان میلتون» نام برده شده است.
و اما در بخش داستانهای ادبی «پرتره یک زن» نوشته «هنری چیمز»، «اولیس» به قلم «جیمز جویس»، سری داستانهای «خرگوش» به قلم «جان آپدایک»، «صد سال تنهایی» نوشته «گابریل گارسیا مارکز» و «معشوق» به قلم «تونی موریسون» نام برده شده است که به عنوان برترین اثرهای ادبی در حوزه داستان در کنار آثار دیگر از سوی تلگراف معرفی شده است.
علاوه بر این آثاری مانند «بربادرفته» نوشته «مارگارت میچل»، «دکتر ژیواگو» نوشته «بوریس پاسترناک»، «خانواده سلطنتی پلانتاژنت» نوشته «ژان پلید» نام برده شده است.
در بخش کودک و نوجوان این فهرست نیز از آثاری چون «شیر، جادوگر و کمد لباس» به قلم «اس سی لوئیس»، « ارباب حلقه ها» به قلم «جی آر تالکین» و « پیتر سوزان» و مجموعه داستانهای «هری پاتر» به قلم «جی کی رولینگ» در کنار آثار دیگر نام برده شده است.
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:15
دانستنی های علمی
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:14
جهانگردی
سمبل ماه تولد خود را در این پارک روسی ببینید.
سمبلهای ماه تولد یا به عبارتی مجسمههای هنری مورد بحث از جنس برنز یا گرانیت نیستند! بلکه از جنس فلزهای عادی و قراضه زباله، ساخته شدهاند.
پارک عمومی "سمبل یا نمادهای زودیاک" در نزدیکی ایستگاه متروSviblovo شهر مسکو در سال 2007 افتتاح شده است. این پارک به دلیل مجسمههای منحصر به فردش بسیار معروف است.
این مجسمهها که سمبل ماههای سال هستند، توسط هنرمند خلاق روسی به نام آندری آسریانت ساخته شده است. لولههای فلزی، پیچ، مهره، صفحات فلزی، قطعات یخچال، حلقههای فلزی، زنجیر، ظروف فلزی غیر قابل مصرف و... همه و همه از اقلام اصلی و دست مایه کار آسریانت برای خلق این شاهکارهای هنری هستند.
جالب است بدانید؛ مسئولین امر از او خواسته بودند که تمام چهرههای این مجسمهها یا نمادهای ماههای تولد باید خندان باشند. یعنی این آهن قراضهها را باید این هنرمند حاذق بخنداند!
آسریانت در این باره میگوید؛ من در مورد خواستهی آنها فکر کردم و به شدت هیجان زده شده بودم. در پایان، تصمیم به موافقت با خواسته مقامات گرفتم. این خواسته به نوعی دعوت به یک مبارزه هنری و ارزیابی مهارت هنرمند است. تصمیم گرفتم هر چیزی که آنها میگویند را اجرا کنم تا همه راضی شویم.
آسریانت، دست و پنجه نرم کردن با این مواد خام، زمخت بدون هیچ انعطاف و زیبایی را با کمال میل پذیرفت. او با بازیافت قراضههای آهن آلات شروع به سرهم کردن آنها بوسیله جوش دادن، خم کردن و رنگ کردن آنها دست به چنین خلاقیت و شاهکارهای هنری زد.
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:11
طنز و سرگرمی
come here =بی اینجو
How are you=باكیت نی؟
Yes=ها والوو
No =نه كاكو
Really!! =نه آمو؟؟
Why? =بری چی چی؟
maybe=گاسم
leave me alone= آم برو او ورو بیزو باد بیاد
u made me confused= آم کله پرک گرفتم
wow= ووی آمووو
Take it easy= عامو ولش كن،حوصله داری شمو هم ماشاللو
so cute =جونم مرگ نشی!
that’s true= همی نه
I took my shoes and scapped=ارسیو زدم زیر چلم گوروختم
Gas Square=فلکه ی گازو
Hard=قایم
Tape=نیوار
Slow down!=حالو چه خبره؟
You are disgusting=جیگری بشی
Sunshine=آفتوو
Great=باریكلوو
Excuse=بونه
Dear=گمپ گلم
when sb eats too much=عام بپوكی
wait=صبرم بده،امونم بده
good quality=خوبوو
lizard=كلپوك
washing yourself before praying=دست نماز
a square shape device that you can pray on it=جنماز
bye=كاری باری؟
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:7
اخبار
«من نه جایزه میخوام، نه تقدیرنامه. بفرمایید!» این واکنش علی دایی نسبت به ارسال جوایز یک جشن در تمرینات تیم راه آهن بود!.
به گزارش سه نسل به نقل از جام، یکشنبه شب در یکی از آمفی تئاترهای مطرح تهران صاحبین رستوران های زنجیره ای پدر خوب جشنی برگزار کردند که در آن تعدادی از بازیکنان و بازیگران فوتبال و سینما حضور داشتند.
اگر چه مطرح ترین مهمان این جشن مهدی رحمتی و پوریا پورسرخ بود اما چهره های فراوانی از جمله علی دایی با وجود دعوت در این مراسم حضور نداشتند.
بعدازظهر دیروز نماینده های این مجموعه جایزه و تقدیرنامه علی دایی را به تمرینات راه آهن بردند اما او در کمال تعجب این جوایز را نپذیرفت! دلیل این نوع رفتار سرمربی رفتار راه آهن به حضور سامان گوران بر روی سن این مراسم و اجرای برنامه بود.
گویا گوران به تقلید صدا پرداخته و دایی هم به همین خاطر جایزه پدر خوب را نپذیرفت .
منبع : http://www.3nasl.com/archive/view/2161454
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:0
ازدواج و همسرداری
تا کنون از خود پرسیده اید که مهمترین عنصر در هر رابطه ای چه چیز میباشد؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطه ای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمه گر عشق است. شاید لازم باشد برای درک بهتر این مسئله رابطه (مانند ازدواج) را به یک بنا تشبیه کنیم. در این منزل باشکوه پی و شالوده خانه را عشق، ستونهای آن را دو فرد و مصالح ساختمانی اتصال دهنده آن را احترام تشکیل میدهند. از عشق آغاز میکنیم که هیچ رابطه ای بی آن زمانی فرو خواهد ریخت. اکنون به دو ستون اصلی این خانه نگاهی می اندازیم که با آنکه جدا از یکدیگر قرار گرفته اند اما همواره پیوسته به هم میباشند. بنابراین در هیچ رابطه ای دو فرد نمیبایست فردیت خود را از دست داده و با یکدیگر “یکی شوند،” بلکه میباید در کنار یکدیگر پشتیبان یکدیگر باشند و یکتایی، فردیت، شخصیت، علایق و خواسته ها و آرزوهای خویش را حفظ کنند. اما این منزل دیر یا زود در معرض عوامل محیطی قرار گرفته و طوفانها، گردبادها، زلزله ها، روزهای آفتابی و بارانی بسیاری را به خود خواهد دید. اینها همان تجارب زندگی هستند که دو فرد در کنار هم با آنها مواجه خواهند گشت. لحظات تلخ و شیرین، اندوه و شادکامی. اکنون به مصالح ساختمانی این منزل میرسیم. آیا بدون سیمان و بتون بنایی پابرجا خواند ماند؟ احترام مصالح پیوند دهنده اجزاء ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخی های زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان میباشد. ممکن است شریک زندگی تان شما را بسیار دوست داشته باشد اما آیا به شما احترام نیز میگذارد؟ افراد دوست دارند محبوب باشند اما محترم بودن به مراتب ارزشمند تر از محبوب بودن است. تعریف احترام چنین است: به رسمیت شناختن شایستگی، ارزشمندی، حقوق و مزایای فرد به عنوان یک انسان. و یا احترام عبارت است از: ادب، مراعات، پذیرش و توجه. یک شریک ایده آل فردی است که هم شما را دوست دارد و هم به موازات آن برای شما احترام قائل است. چگونه میتوان نشانه های بی حرمتی را در یک رابطه شناسایی کرد؟ نشانه های بی احترامی به قرار زیر میباشد:
۱- بی اعتبار کردن: جای فرد پاسخ دادن، سخنان فرد را قطع کردن، بی اعتنایی کردن، تمسخر کردن، گوش ندادن به سخنان فرد و تحقیر کردن.
۲- ارعاب کردن: تهدید کردن، هراساندن، قلدری کردن و تشر زدن.
۳- انتقاد کردن: عیبجویی، ملامت کردن، نفی کردن و غر زدن.
۴- کنترل کردن: جلوگیری از تصمیم گیری مستقل فرد، تحکم کردن، سلطه گری و تحمیل عقاید، خواسته ها و نیازها.
۵- قضاوت کردن:تعیین درستی و نادرستی اعمال فرد، برانگیختن احساس گناه و شرمساری در فرد.
۶- بد نام کردن: تهمت و افترا زدند، رسوا کردن و افشا گری کردن.
۷- فریب دادن:دروغ گفتن، گمراه کردن و حقه زدن.
۸- خیانت کردن:صادق نبودن، وفادار نبودن.
۹- توهین کردن: گستاخی کردن، ناسزا گویی، رنجاندن.
۱۰- سوء رفتار کردن: از لحاظ کلامی، احساسی و فیزیکی. صدمه زدن به حس امنیت و فردیت شخص. کتک زدن، فریاد کشیدن و فحاشی کردن.
۱۱- هر نوع تغییر در لحن صدا ، اشارات و تغییر در چهره که پیام آن چنین است:”من مهمتر از تو هستم”.
شریکی که بی احترامی میکند در واقع در صدد آنست که با خرد کردن شخصیت فرد مقابل، خود را مهمتر و برتر جلوه دهد. اما غافل از آن که با این عمل شالوده خانه ای که روزی با عشق بنا نهاده شده را سست و تخریب میکند و آنکه سرانجام آوار آن بر سر خود وی نیز فرو خواهد ریخت. شما همانگونه که اجازه میدهید دیگران با شما رفتار کنند، دیگران با شما رفتار خواهند کرد. همه چیز وابسته به خود شماست هنگامی که مورد بی احترامی قرار میگیرید و سکوت میکنید در واقع در آن بی احترامی خودتان نیز سهیم هستید. در انتها به خاطر داشته باشید که منزل باشکوه شما (رابطه) در صورتی که به حال خود رها گردد صرفنظر از آنکه در ابتدا تا چه اندازه استوار و مستحکم بنا گردیده باشد به مرور زمان از هم پاشیده و رو به خرابی و زوال پیش خواهد رفت بنابراین بیاموزید با تبادل عشق و احترام روزافزون ترکهای هر چند کوچک منزل خود را مرمت کرده و ان را استوار و پایدار نگه دارید. “راستگویی و صداقت در ایجاد اعتماد در رابطه ضروریست. احترام محصول اعتماد و عشق محصول احترام است” “هر رابطه ای منحصر بفرد است. و برای نتیجه بخش بودن آن باید مقتضیات آن فراهم گردد. هیچ راه میانبری وجود ندارد.” “زندگی کوتاه است. آن را هدر مشاجرات و جر و بحثهای بی معنی و بی اهمیت نکنید!”
منبع :
http://www.ksabz.net/displayContext/?id=76b63b3a-2038-4f47-858e-66a8f85e7f4c&mID=130e5c00-1a23-4fb3-ae2d-d5ab3ba6e3ab
چهارشنبه 23/6/1390 - 18:57