سينمای ایران و جهان
نمی دونم چر ما وقتی فیلمی می سازیم به جزئیاتش زیاد
توجه نمی كنیم وفكر می كنیم كه این كلیات هستند كه باید زیبا وخوب باشند در
حالی كه این جزئیات خوب است كه باعث كلیات خوب می شد واتفاقا مردم بیشتر
به
جزئیات توجه می كند وشاید این یكی از دلایل ضعف سینمای ما نسبت به
سینماهای دیگر نقاط جهان است
البته می توان
گفت كه عامل ایجاد این مشكل یاری نگرفتن عوامل ساخت فیلم ها از متخصصان در
زمینه ی فیلمشان است ولو اینكه آن لحظه از فیلم كه نیاز به مشاور دارد
2دقیقه بیشتر هم نباشد
مثلا در مجموعه هوش
سیاه درهمین قسمت اخیری كه پخش شد اشكالاتی بود كه نشان می داد كارگردان
محترم از هیچ متخصصی برای صحنه بیمارستان استفاده نكرده است و به طبع خود
او هم كه عالم به تمام علوم نبوده است پس ایجاد مشكل در سریال می گردد مشكل
هم از این قرار بود كه كامران به محض اصابت تیر با نقطه ای از بدن كه هیچ
عضو
حیاتی در آنجا حضور ندارد بی معطلی از هوش رفت وبه بیمارستان منتقل شد ودر
آنجا پزشك بیان كرد كه مشكل خاصی ندارد ولی مشخص نیست چرا بهوش نمی اید
؟در اینجا این سوال پیش می آید كه آیا پزشكان ما نمی تواند یك بیهوشی واقعی
را از یك بیهوشی كه تظاهر است تشخیص دهند؟
و نكته بعد اینكه
كامران به دستگاهی متصل بود به نام ونتیلاتور كه این دستگاه برای افرادی
استفاده می شود كه یا به خودی خود نمی توانند نفس بكشند و یا تننفس بسیار
كمی دارند درحالی كه كامران در تنفس مشكلی نداشت از طرفی به خاطر اهمیت
تنفس اگر این دستگاه از بیمار جدا شود سریعا شروع به آلارم زدن می كند
درحالی كه كامران همان طور كه یك سرم را به راحتی جدا می كنند آن را جدا
كرد وهیچ اتفاقی رخ نداد ودیگر اینكه پلیس محترم چه نیازی داشت كه پسر خود
را بالای سر مجرمی ببرد كه بسیار هم خطرناك است وبخواهد كه در آنجا به
فرزندش درس اخلاقی بدهد
در نهایت این مشكلات تنها مربوط به این سریال
نیست و در بسیاری از فیلم های ما این بی دقتی ها رخ می دهد
همان
طور كه در چند قسمت قبل سریال در چشم باد دختركانی از صحنه رد شدند كه
بركیف
های خود عكس یانگوم را داشتند درحالی كه آن صحنه از فیلم مربوط به سال
57-58بود
در آخر امیدوارم كه همه ی تلاشگران عرصه ی هنر این
مرزوبوم
دقت وهمت خود را بیشتر كنند تا آنجا كه روزی بیاید كه هیچ اشكالی نتوان بر
آثار هنرمندان گرفت
به امید آن روز
جمعه 31/2/1389 - 2:21
فلسفه و عرفان
زمانی غلامی خریدم.
از وی پرسیدم: « چه نام
داری؟»
گفت: «تا چه خوانی»
گفتم: «چه خوری؟»
گفت: «تا چه خورانی»
گفتم: «چه پوشی؟»
گفت: «تا چه پوشانی»
گفتم:
«چه کار کنی؟»
گفت: «تا چه فرمایی»
گفتم: «چه خواهی؟»
گفت: «بنده
را با خواست چه کار؟»
پس با خود گفتم: «ای مسکین! تو در همه عمر،
خدای تعالی را چنین بنده ای بوده ای؟!»
ابراهیم ادهم (ع)
سه شنبه 28/2/1389 - 17:46
داستان و حکایت
صالح لبش را جوید و زیر لب لعنتی به ستمکاران زمان فرستاد. چشمش با دیدن کاروان های کوچک و رنگ و رو رفته پر از اشک شده بود. هر جا را نگاه می کرد کولی یا گدایی را می دید که با صورت سیاه و دندان های کثیف راه می رفت.
صالح بن سعید پا بر زمین می کوفت و زیر لب زمزمه می کرد:
«از میان اینهمه کاروانسرا، این متوکل ملعون، امام نازنین را فرستاده «کاروانسرای گدایان»! این نامرد! حتماً سعی داشته امام را در ذهن های مردم کوچک کند...»
تا به امام برسد به زمین و زمان فحش داد که چنین جایی را در خود فرو نبُرْد تا امام پایش به آنجا باز نشود. وقتی مقابل چادر امام رسید ندای امام که او را به داخل دعوت می کرد به گوشش رسید.
در حالت انفجار خشم و بغض و اشک خود را در دامن امام انداخت. بوی او را که به مشام کشید بخشی از دردهایش را از یاد برد. اما هنوز با چشم پر اشک زل زده بود به امام!
امام با لبخندی نگاهش کرد و علت اینهمه ناراحتی را پرسید.
صالح انگار که منتظر بوده باشد سیلی از کلمات از دهانش بیرون ریخت:
-امروز که آمدم سامرا با خود گفتم حتماً امام در قصر است و متوکل را دیده است! هه! این نامرد چگونه به خودش اجازه داد یک روز شما را معطّل کند و روانه کند به چنین کاروانسرایی؟!
اصلاً می دانید این کاروانسرا کجاست؟ محل گدایان است!
این ستم پیشه... این ستمکاران می خواهند نور شما را خاموش کنند. یا ابوالحسن! اینها می خواهند شما را غریب و بی نام و نشان معرفی کنند! چه می دانند مردم...!
امام با لبخند همیشگی نگاهی مهربان به صالح انداخت که با تمام وجود برای محبوبش دل می سوزاند. دلش به حال او سوخت. او چه می شناخت امام کیست؟!
-ای پسر سعید! تو هنوز مقام و منزلت ما را نشناخته ای! فکر می کنی اینها با شأن ما منافات دارد ولی نمی دانی کسی که خداوند بالا برد با کار ظالمان پائین نمی آید.
صالح با چشم اشک بار سر بلند کرد. امام دستش را بلند کرد و به گوشه ای از چادر اشاره کرد.
صالح چشم گرداند و با چشم خود دید درختها چگونه سر در گوش هم فرو برده اند و از آواز نهر سخن می گویند. به چشم خود دید قصرهای در خیال نیامده را! با چشم خود دید ریاحین و گلها را که چگونه با نوازش حوریان و غلامان سر خم می کردند.
هنوز چشم از آن برنداشته بود که صدای امام در گوشش پیچید:
-ما هر کجا باشیم اینها برای ما مهیا است و در کاروان گدایان نیستیم!
صالح چشم از منظره برداشت. انگار صدای امام را از بهشت شنیده بود...
منبع: منتهی الآمال، ص 1280
سه شنبه 28/2/1389 - 17:45
شعر و قطعات ادبی
زمین دامنم از آب دیده مرطوب است
بیا! که حاصل
این کشتزار مرغوب است
مرا خلاص کن از سالهای غیبت خود
مگر تحمل من
مثل صبر ایوب است؟
اگرچه رویْ سیاهم، به کار می آیم
برای طی
زمستان زغال هم خوب است
اگر دروغ بگویم اسیر گرگ شوم:
مقام
پیرهنت چشمهای یعقوب است
عصای معجزهها مار می شود با تو
کسی که
بیتو نخشکد شقی تر از چوب است
همیشه ابر ز خورشید رنگ می گیرد
به
هرکجا بروی این صحیفه زرکوب است
رضا جعفری
سه شنبه 28/2/1389 - 17:34
شعر و قطعات ادبی
برای دیدنت چه گلهایی که می شناسم
اما
رنگ کدام گنبد است
دلِ کدام عارف
کدام کلمه
این خودکار دیوانه
که می دود، نوک می زند
پیدایت نمی کند
بادبادک ام خورده به سقف
من رهایم
این جمعه اینجا
نام یوسف
یعقوب است
و پیراهنم به دنبال تن تو
گرگ زده .
علیرضا شکر ریز
سه شنبه 28/2/1389 - 17:32
شعر و قطعات ادبی
نمی شود تو رد شده باشی و
گل های وصله خورده ی
خیابانی
سربرنگردانده باشند حتی باور نمی کنم
این روزهای بی برکت
زیر بال
بابونه های باران نخورده را
نگرفته باشی...
حتی همین حالا
که
طبیعی ترین آدمهای دنیا
مصنوعی راه می روند...
حتی همین حالا
که
یک عده تو را به خط نستعلیق می نویسند و
تجوید نامت را درست رعایت می
کنند
و آن سوی ماجرا
تمام همت شان را
به مواظبت از میزهای موازی
گره می زنند
و آن سوتر جریانات
به قیمت ترور درخت ها
ادامه ی حیات
می دهند.
منتظر بزرگ ترین سورپریز
-که باید فارسی اش را پیدا
کنم-
مانده ایم؛
تا مجبور نباشیم
در سلام اول سال
در باغ سفره
های دل هایمان
سیر و سرکه بچینیم
ما به هیچ دستی، برای دوستی،
ایمان نداریم
تنها دستهای توست
که بر دل هر روز سوخته ی این همه آدم
بخش پذیر است!
سید محمد امین جعفری
سه شنبه 28/2/1389 - 17:28
شعر و قطعات ادبی
آواز مرغ خسته ی شب طور دیگریست
خوابم نمی برد
دلم آشوب می شود
می لرزم از تجسم آن لحظه ی کبود
یعنی حسین
مادرمان خوب می شود؟
من فکر می کنم که اگر میخ در نبود
می شد به
زنده ماندن محسن امید بست
تو فکر می کنی شبح پشت در که بود
بابا
چرا بلند نشد در چرا شکست؟
کاش ای حسین پهلوی مادر نمی شکست
از
سینه اش مقابل ما خون نمی چکید
ای کاش لحظه ای که در خانه می شکست
ما
قدمان به سینه ی آن میخ می رسید
بغضی است در دلم که به جانم شرر
زده
ای عشق! با تو صحبت از آن راز می کنم:
مهمان اگر رسید دوباره
برایمان
در را از این به بعد خودم باز می کنم
امشب بیا برای
تسلای داغمان
این شام تیره را به عبادت سحر کنیم
یا این که سر به
شانه ی هم تا اذان صبح
بی آن که هیچ کس شنود ناله سر کنیم
اینک
طنین ناله ی زینب شده بلند
عرش خدا ز ضجه در آشوب می شود
گریان
حسین بر رخ او بوسه می زند
یعنی بخواب! مادرمان خوب می شود...
کتاب
کهکشان راه نیلی، حسن بیاتانی
سه شنبه 28/2/1389 - 17:23
دانستنی های علمی
هتل ها یکی از موثرترین عوامل جذب گردشگر
در کشورهای توریستی هستند هرچه خدمات آنها بهتر و گسترده تر باشد درصد
رضایت گردشگران از محل بازدید بالاتر میرود
آنچه در ادامه میآید
برگزیدهای از پیشرفتهترین و به نوعی مجهزترین هتلهایی است که تا حدودی
ذائقه شتاب گرفته مشتریان عصر بیست و یکم را تسلی میبخشند.
1-هتل
هلیکس، ابوظبی، امارات:
اگر چه کار ساخت و تکمیل این هتل هنوز
به اتمام نرسیده است، اما از طرحها و نقشههای موجود میتوان به پیشرفته
بودن و مجهز بودن آن به جدیدترین امکانات روز دنیا در زمینه ساختمانسازی
پی برد. بنای اصلی کاربرد تکنولوژی در این هتل را میتوان در نحوه ذخیره
گرما و انرژی آن دانست که با استفاده از مهار قدرت خورشید و باد به کمک
سلولها و توربینهای ایجاد شده در محوطه خارجی هتل تأمین میشوند. از نکات
قابل توجه هتل هلیکس، تعادل دما و رطوبت در تمام 208 اتاق موجود در آن است
که تنها توسط آبشاری مصنوعی در داخل آن حفظ و مدیریت میشود.
علاوه
بر آن این هتل از دیوار بزرگ شیشهای برخوردار است که به صورت دورهای باز
شده و نسیم خنک دریایی را به داخل هدایت میکند.
2-هتل ساکس،
شیکاگو، آمریکا:
سیستم اینترنتی وایرلس یا بیسیم (wi-fi) و
مجهز به تلویزیونهای مسطح و بزرگ و یک سالن مخصوص موسیقی که در طبقه ششم
آن قرار دارد. از خدمات جالب توجه آن بهجز ارائه بازیهای رایانهای،
تحویل نوتبوک و دستگاههای پخش موسیقی است که به صورت رایگان در طول مدت
اقامت مسافران در اختیار آنها قرار گرفته و این امکان را به مسافران میدهد
تا با دنیای گسترده الکترونیک تنها و بدون خروج از اتاق و یا ساختمان هتل
ارتباطی سریع برقرار کنند.
3-هتل 1000، سیاتل، آمریکا:
علیرغم
امکانات بدیع و جالب توجه این هتل همچون آبریزهایی(دوش) سقفی که برای
پرکردن وان حمام مورد استفاده قرار میگیرند تکنولوژی دیگری نیز، جذابیت و
ویژگی خاصی به هتل 1000 داده است و آن "زنگ الکترونیکی بیصدا" نام دارد.
این زنگ به اسکنری مجهز به سیستم نور ماورای بنفش، متصل است. کاربرد آن به
گونهای است که هر گاه خدمتکار هتل کلید نصب شده روی درب اتاق را فشار دهد،
اسکنر به صورت خودکار فعال شده و در صورت نشان دادن هر گونه حرکتی درون
اتاق هیچگونه صدایی از آن خارج نشده و خدمتکار متوجه میشود که زمان دیگری
را برای نظافت اتاق در نظر بگیرد.
4-هتل جزیره، توکیو، ژاپن:
فنآوری
به کار رفته در هتل جزیره توکیو بسیار دقیق و همسو با محیط زیست طراحی شده
به نحوی که ساختمانی مخصوص خدمات الکترونیکی در آن احداث شده است. هر یک
از اتاقهای این هتل مجهز به رادیوهای اینترنتی با 3000 ایستگاه رادیویی
است، سیستم کنترل کننده نور اتاق و تلفنهای بیسیم که امکان مکالمه
مسافران را حتی در خارج از محیط هتل میدهند از جمله امکانات به کار رفته
در آن به شمار میروند.
5-هتل بلوآپهال، پونژان، لهستان:
نام
این هتل را از آنرو سالن سیال نهاده و شاهکار هنر الکترونیک در صنعت
هتلسازی میدادند زیرا به طرزی اغوا کننده سیستمهای ویدئویی در سراسر
دیوار و زوایای آن نصب شده است که تصویر تمام مسافران را چونان آینهای در
خود منعکس میکنند.
مسافران با اولین گام درون هتل، بازیگر صحنهای
میشوند که به کمک 2400 دوربین کوچک در تمام فضای داخلی این ساختمان به
ایفای نقش میپردازند. هیچ کلید یا شمارهدری در این ساختمان وجود ندارد و
تنها وسیله راهنما سیستمهای هدایت کننده آیفون است که توسط گوشیهای همراه
اپل در دست مسافران، آنها را به اتاقهای خود میرساند. این گوشیها علاوه
بر ردیاب بودن امکانات دیگری نیز دارند که از آن جمله میتوان به
فراخواندن خدمتکار، جستجو در شبکههای اینترنتی و ذخیره و دانلود کردن
اطلاعات مرتبط با جاذبههای گردشگری منطقه اشاره کرد.
6-کاخ
آسمانی، هنگکنگ:
هتل کاخ آسمانی هنگکنگ با ارائه مجهزترین
امکانات رفاهی برای مسافران همچون سیستمهای سرگرمکننده رایانهای شخصی،
دستگاههای انفرادی پخش موسیقی و تمام امکانات لازم و ضروری برای مسافران
به منظور بالا بردن سطح شناخت آنان از محیط اطراف را در اختیار مشتریان خود
قرار میدهد. مسافران میتوانند به صورت رایگان و نامحدود از امکانات هتل
حتی اتومبیلهای آن که مجهز به سامانه رایانهای بیسیم است استفاده کنند.
7-پناهگاه
مادر، پاریس،فرانسه:
هتل ماما شلتر(پناهگاه مادر) که امروزه به
هتل بوتیکی مجلل در شهر پاریس تبدیل شده، پیشتر به عنوان تعمیرگاه و
گاراج اتومبیلهای دسته دوم مورد استفاده قرار میگرفته است. از امکانات
نصب شده در این هتل وجود سیستمهای تصویری آیمک (iMac)24 اینچ است که در
هر یک از 172 اتاق هتل تعبیه شده و به عنوان یک مرکز بینظیر سرگرمی برای
مشتریان به شمار میرود. از دیگر امکانات آن نیز میتوان به سیستم
رایانهای بیسیم اشاره کرد.
از ویژگیهای منحصر به فرد این هتل، که
بدون شک نمیتوان نمونه آن را در هیچ یک از پیشرفتهترین هتلهای جهان
دید، وجود مایکروویوهایی در اتاقهای هتل است که امکان گرم کردن غذای
دلخواه مشتریان را به آنها میدهد.
8-هتل مونتاژ،بورلی هیلز،
آمریکا:
برخی این هتل را مخصوص مردانی میدانند که علاقه به
اصلاح صورت خود در کنار آینه درون حمام دارند، زیرا آینه تمام حمامهای
اتاقهای این هتل ضد بخار بوده و در هر دمایی وضوح و شفافیت خود را حفظ
میکند.
هتل مونتاژ علاوه بر این قابلیت، سال 2009 را به عنوان یکی
از هتلهای دارنده مدال طلای مسابقه لید (LEED) یا پیشرو در طراحی انرژی و
محیط زیست پشت سرگذاشت. جایزه لید، عنوانی است که به هتلها به دلیل
استفاده صحیح از انرژی گرمایی، روشنایی و سیستمهای تهویه مطبوع اهداء
میکنند.
9-هتلهای المنت، آمریکا:
اتاقهای اینگونه
هتلها از لامپهایی کممصرف با طراحیهای مخصوص استفاده میکنند. علاوه
بر آن دوشهای نصب شده در حمام هر یک از اتاقها نیز از شدت ریزش آب کمی
برخوردار است که نقش مهمی در هدر نرفتن آب ایفاء میکند.
هر اتاق
دارای آشپزخانهای مجهز است تا مسافران بنا به سلیقه و میل خود،غذاهایی
متناسب با قدرت مالی خود را در آن تهیه کنند. همچنین برای سرگرم کردن
کودکان دستگاه رایانهای نینتندو که یکی از سادهترین وسایل بازی به شمار
میرود، به زودی در تمام اتاق ها قرار خواهد گرفت.
10-هتل پاو،
نیویورک، آمریکا:
این هتل را مخصوص مسافران جوانی میدانند که
علاقه خاصی به سرگرمیهای یارانهای، استفاده بیش از حد از اینترنت،
تماشای تلویزیون و گوشدادن به موسیقی دارند.
این هتل سعی کرده است
با ارائه اینترنت رایگان و تعبیه تلویزیونهای بزرگ و سیتسمهای صوتی مناسب
جوانان را در محیط اختصاصی و تا حدودی علمی به تبادل اطلاعات و دوری از
جنجالهای بیرون سوق دهد.
پنج شنبه 23/2/1389 - 16:40
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 23/2/1389 - 16:31
دانستنی های علمی
هیتلر برای فریب نیروهای متفقین، ارتشی
به نام ارتش شبح در آلمان تشکیل داده بود.
گزارشهایی که به تازگی منتشر شده نشان
میدهد که ارتش آلمان از نوعی تاکتیک نظامی با نام "ارتش شبح" برای اولین
بار بهره برده است که در آن از ماکتهایی سبک، به جای تجهیزات و ادوات
نظامی برای ترساندن دشمنان خود استفاده میکرده است.
گزارشهای
طبقهبندی شده موجود در پنتاگون که وجود آنها 50 سال از سوی این وزارتخانه
تکذیب میشد، اکنون نه تنها انتشار یافته بلکه اسناد آن توسط یک کتابخانه
در میشیگان آمریکا به معرض نمایش گذاشته شده و حتی مورد توجه یک فیلمساز
مستند نیز قرار گرفته است.
در این اسناد که برای اولین بار از سوی
یک پایگاه اینترنتی در سیاتل منتشر شده، این طور آمده است: "ارتش شبح
آلمان" را گروهی از طراحان، هنرمندان، متخصصان صوتی، اصحاب رسانه و
هنرمندان گریم و عکاسان حرفهای تشکیل میدادند.
وظیفه اصلی واحد ارتش شبح در آلمان،
فریب نیروهای دشمن با استفاده از ماکتهایی سبک بود تا این نیروها همواره
بر این باور باشند که ارتش آلمان به تجهیزات بسیار زیادی مجهز است و
توانایی مقابله با آنها وجود ندارد. این واحد حتی گاهی به جنگ با دشمن
فرستاده میشد چرا که طبیعتاً ارتش آلمان، به خاطر تعداد بالای تجهیزات
متحمل هیچ خسارتی نمیشد.
در این گزارش همچنین آمده است که متخصصان
صوتی این واحد، ادوات موجود را به صدای حرکت انواع کامیون، تانک و حتی
سخنرانیهای آتشین مجهز کرده بودند.
ابزار دیگر ارتش آلمان، ساخت
ماکتهایی در اندازه واقعی تجهیزاتی مانند توپخانه، نفربر، خودروی نظامی،
کامیون، تانک و حتی ساختمان بود که به راحتی توسط نیروها قابل جابجایی
بودند.
پنج شنبه 23/2/1389 - 16:10