بسوخت حافظ و کس حال او به یار نگفت مگر نسیم پیامی خدای را ببرد .ح.ن. صراحیه.
به سراغ من اگر می آیید ...نرم و آهسته بیایید ...مبادا که ترک بردارد ...چینی نازک تنهایی من .ح.ن
باید امشب بروم . باید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم...و به سمتی بروم... که درختان حماسی پیداست... رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند .ح.ن.صراحیه