سياست
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
- تنها مجرم اتمی جهان اینك به دروغ خود را مدّعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می كند در حالیكه یقیناً هیچ اقدام جدّی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هسته ای آمریكا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی می توانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بینالمللی در این زمینه به ویژه ان. پی. تی ، سرزمین اشغال شدهی فلسطین را به زرادخانه ای مُبدّل سازد كه انبوهی از سلاح های هسته ای در آن ذخیره شده است؟
- برخی از دولتهای هستهای در سالهای اخیر از نظریهی بازدارندگی در مقابل سایر قدرتهای هستهای بر مبنای نابودی تضمینشده متقابل هم فراتر رفتهاند تا جائیکه در راهبرد هستهای این دولتها، بر حفظ انتخاب هستهای در برابر تهدیدات متعارف از سوی ناقضین معاهده عدم اشاعه تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرتهایی هستند که علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هستهای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاحها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای و حمایت از سیاستهای آن رژیم، در اشاعهی واقعی این سلاحها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقهی خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو کردهاند و در رأس این دولتها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
- ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم.
فرازهایی از پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به اجلاس بین المللی خلع سلاح
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
شنبه 28/1/1389 - 11:23
شعر و قطعات ادبی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************
دیریست که ما منتظر روی تو هستیم
ما بند نجابت به تن اســــم تو بستیــم
دیریست که دلداده ماخانه نشین است
جای قدمش،بوسه به صدچاک زمین است
پلک دلم امشب به نبودت پر درد است
این فصل کبود از غم هجران تو سرد است
ای ساقی دلهای جهان مست نگاهت
ای ماه ، فرومانده ز چشمــان سیاهت
دیریست که ما منتظرو خانه به دوشیم
وقتی که قمر نیست همه تارو خموشیم
ای صاحب ثانیه ها پس تو کجایی؟
فهمیده ام این جمعه گذشت و نمی آیی
دیریست که در جمعه همه مست غروبیم از ناله پریم و غزل سنگ و رسوبیم
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
شنبه 28/1/1389 - 9:42
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************
![](https://www.sarirupload.com/out.php/i4283_015.jpg)
![](https://i12.tinypic.com/4g479zt.gif)
یک روز نسیم خوش خبر می آید
بس مژده به هر کوی و گذر می آید
عطر گل عشق در فضا می پیچد
می آیی و انتظار سر می آید
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
پنج شنبه 26/1/1389 - 16:51
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
مَن اَحَبَّ اَن یعلَم اَقبِلَت صَلاتُهُ اَم لَم تُقبُل فَلینظُرهَل مَنَعَتهُ صَلاتَه عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَر فَبِقَدرِ ما مَنِعَته قُبِلَت مِنه:
هرکس دوست دارد بداند که نمازش مورد قبول واقع شده یا نه، باید نگاه کند که آیا نمازش او را از منکر و فحشا بازداشته یا نه، به مقداری که او را از منکرات و فحشا بازداشته، از او قبول می شود.
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
پنج شنبه 26/1/1389 - 12:33
شهدا و دفاع مقدس
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
بیست وچهارم فروردین ماه دومین سالروز واقعه بمب گذاری محل كانون فرهنگی رهپویان وصال بود، به همین مناسبت مراسم یادبود و بزرگداشت شهدای این بمب گذاری با حضور گسترده مردم و خانواده های شهدا در گلزار شهدای شیراز در یك هوای بارانی برگزارگردید.
خوشا آنان که با اخلاص و ایمان
حریم دوست بوسیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار
محبت را پسندیدند و رفتند
خوشا آنان که در این صحنه خاک
چو خورشیدی در خشیدند و رفتند
خوشا آنان که بار دوستی را
کشیدند و نرنجیدند و رفتند
ز تقوی جامه در بر کن که یاران
ز تقوی جامه پوشیدند و رفتند
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
پنج شنبه 26/1/1389 - 4:49
مهدویت
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************
از هستی خویشتن رها بایى شد
از دیو خودی خود جدا باید شد
آن کس که به شیطان درون سرگرم است
کی راهی راه انبیا خواهد شد
تا بارانی نبارید .. چشمه ها نجوشید... سال ها امدند و رفتند
اما ابری نبارید و بارانی نبارید در جستجوی آب گوش ها تیز شد ... به ناگاه صدایی شنیده شد
(( تا بارانی نشوید .. باران نمی بارد)).برخی گفتند از بی حوصلگی است ..
برخی گفتند : (( هذیان تشنگی است )) اما نباریدن باران و تشنگی نه هذیان گویی بود و نه از بی حوصلگی... چاره ای نبود باید بارانی می شدند تا باران ببارد
اینک نیز چاره ای نیست باید بارانی شویم تا باران ببارد
برگرفته از وبلاگ غریبترین
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
چهارشنبه 25/1/1389 - 13:19
شهدا و دفاع مقدس
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
در باغ شهادت باز باز است.
چه انفجار مهیبی ، چه لحظه ای ، چه غمی
چهارسوی حسینیه رنگ محشر شد !
و سید الشهدا بوی خون تازه گرفت ،
ز غصه حضرت مهدی دلش مکدر شد ... نفس بریده ، نفس بی امان ، نفس محبوس
عروج پاکترینهای شهر باور شد
ـ بعد از مراسم دارالهدایه هركس آرزویی كرد و نوبت به نجمه رسید . آرزوی همیشگی : شهادت در ركاب پسر زیباروی فاطمه (س) . اخلاص خدائیت دست دلت را گرفت و بر سر سفره ارباب نشاند . ما جامانده های خوگرفته به نفس را دعاگو باش .
ـ مسئولِ بیدار باشِ اعضای خانواده بود برای نمازصبح . ابتدای اذان یكی یكی همه را صدا می زد . « نماز اول وقتش خوبه ، بلند شید . » عادت كرده بودیم كه بین الطلوعین نجمه رو در سجده ببینیم.
ـ دست و صورت خیسش قبل از خواب برامون عادی شده بود . مسعود وضو گرفته تا قرآن بخونه .
ـ خیلی اهل زیارت بود و با ائمه(ع) انس زیادی داشت . نماز صبح روز جمعه اش رو حتماً حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) می خوند .
ـ علاقه اش به شهداء رو همه می دونستن . دو تا از دایی هاش توی جنگ شهید شده بودن . مسعود همیشه می خواست در موردشون بدونه . بعد از انفجار برای آخرین بار كه دیدمش یاد برادرم افتادم . مسعود هم مثل داییش دستش روی سینه اش بود و مهمون اباعبدالله(ع) شد .
شهیدعلیرضا انتظامی 11 ساله
یكی از پاهای علیرضا انحراف داشت ، برای همین آتل می بست . تازه از پله ها پائین اومده بود كه یه كار جدید بهش دادم . دقت كه كردم ، دیدم بیشتر از 5 یا 6 بار پشت سر هم من یا باباش از پله ها فرستادیمش بالا و اون هیچی نگفته بود به جز " چشم !"
ـ گفتم علیرضا ! می دونی به تعداد كارهایی كه برای مامان و بابا می كنی ، خدا برات توی بهشت یه خونه می سازه ؟!
از اون به بعد با انجام هر كاری می پرسید : مامان ! به نظرت خونه ام رو برام تموم كردن ؟! الان پنجره هم داره ؟!
ـ با شنیدن مداحی « یاد امام و شهداء » بازم هر دوتایی پریدن جلوی تلویزیون . همیشه این شعر رو با آقای حدادیان می خوندن .
توی كانون هم جاشون كنار معراج شهداء بود . همیشه برای هدایت و شهادتشون دعا می كردم ، اما شهدای به این كوچیكی لطف حضرت رقیه(س) بود .
ـ كار هر روزش بود قبل از بیرون رفتن باید دست مادرم رو می بوسید . خم می شد و به پاهای مادرم بوسه می زد . وقتی مادرم امتناع می كرد با لبخند می گفت بهشت من زیر پاهای شماست ، خودتون خبر ندارید.
همیشه ساده می پوشید و مشكی . می گفتم : غلام ! این لباسها چیه می پوشی ؟ خب كار می كنی ، لباس نو بخر . لباس نو نمی پوشید تا بتونه با فقرا بیشتر رابطه داشته باشه .
از اینكه توی دوستاش با بچه های محروم بیشتر بود خیلی صفا می كرد . می گفت : « من عزادار آقا امام حسین(ع) هستم ، هر وقت امام زمان (عج) اومدن و انتقام جدشون رو گرفتن ، لباس مشكی ام رو در میارم و سفید می پوشم . »
ـ تموم عشقش كار فرهنگی بود . هر جا ، هر وقت خدمتی از دستش بر می یومد دریغ نمی كرد . مسئول تداركات و میاندار هیئت محبین المهدی (عج ) بود . با تموم خستگی روزمره اش شبها قبل از خواب زیارت عاشورا و یك جزء قرآنش ترك نمی شد .
ـ در تمام طول سالهای زندگیمان علی رو با وضوهای پشت سر همش می شناسم . در محضر خدا همیشه دائم الوضو بود . نمازشبش ترك نمی شد .
ـ همیشه آرزوی زیارت كربلا داشت . محرم خواب دیدم كه عده ای خاص رو صدا می زنن و اینها از جلوی كانون عازم كربلا هستن . پدرم رو صدا زدن . گریه ام گرفت . قرار بود با هم بریم زیارت .
گفت : این بار كه برگشتم چهار تایی با هم می ریم كربلا .
ـ می گفت : تعداد دونه های برنج زیاده و من از عهده شكرش بر نمیام . برای همین كم برنج می خورد .
پرسیدم از كی با شهداء آشنا شدند ؟ گفتند : تازه به دنیا اومده بود كه برای مراسم شهدای محل می رفتم و اینقدر گریه می كردم كه اشكهام روی صورت محمد می ریخت
شهادت ، شهادت ، همه آرزومه شهادت ، شهادت ، رؤیای ناتمومه
ـ چند روز آخر چهره اش خیلی قشنگ شده بود . یه دعای آیت الكرسی بهش دادم ، گفتم بذار توی جیبت . لبخند معنی داری زد و گفت : « مامان ! می ترسی چشم بخورم ؟! » حالا معنی لبخندش رو می فهمم .
یه روز مونده به آخر عمرش كه شهادتش باشه اجازه دادن ما بریم ببینیمش . البته سر تا پاشو بمیرم پوشونده بودن كه من نفهمم كه دستش قطع شده ، بدنش سوخته ، چه به سرش اومده .. سرشو پوشونده بودن كه نفهمم چه جوری سرش داغون شده ..
همین جوری انگار منتظر بود بگم مادر رضا هستم به رضای خدا . همون صبحش گفتن به شهادت رسید ...
از خرید كه برگشتم دیدم بچه ها از شدت گریه چشمهاشون سرخ شده . گفتم : غلامرضا ! فاطمه و علی چشونه ؟ گفت : براشون قصه كربلا رو تعریف كردم .
ـ دیدم داره نماز می خونه . پاشدم نمازم رو خوندم . می خواستم بخوابم كه گفت : هنوز اذان صبح نشده ، الان وقت نمازشبه . تازه فهمیدم داستان زنگ موبایل قبل از اذان چی بود .
ـ خیلی اهل مناجات بود و علاقه زیادی به صدای آقای سلحشور داشت . تموم زندگیمون بوی مناجات داشت . عادت كرده بودیم غلامرضا رو با ذكر و مناجات ببینیم . همه جا ، حتی تفریح و گردش !!
ـ « كاش زمان جنگ و جبهه بودیم . مامان ! جنگ شد و آقا دستور جهاد دادن من می رما ! » عادت كرده بودم از علی این حرفها رو بشنوم . هیچ زیارتی به اندازه شلمچه براش دلنشین نبود . با حسرت فیلمهای شهداء رو نگاه می كرد و آه می كشید . آرزوش شهادت بود و بس !
ـ تك پسر خانواده بود و چشم و چراغ فامیل و محله و آشناها . مراسم یكی از شهدای جنگ بود كه برای به دنیا اومدنش نذر كردم .
با لباس مشكی و شال عزا و پیشونی بندی كه لباس پادشاهیش بود ، توی ایستگاه صلواتی دیدمش . كار هر سال محرمش بود . مساجد توكلی ، محمدی ، زینبیه و ... شاهد تلاشهای با اخلاصش بودن . قطعاً دل آنها هم تنگ است برای سرباز بی ادعای اسلام و امام حسین(ع.(
توگلزار شهدا بالای قبر شهید محمد جواد یاقوت یه مصاحبه مانندی زده بود از ایشون .از طرف پایگاه مقاومت مسجد محلشون ...
یه قسمتش طبق معمول همه مصاحبه ها نظراتشون رو راجع به چند کلمه خواسته بودند یکیش نظرمو جلب کرد:
موبایل :اگه امام زمان گوشی مونو دید خجالت نکشیم.
ـ نیمه های شب بلند می شد و نمازشب می خواند . بعد از نمازصبح مقید به قرآن و زیارت عاشورا بود . دیگه عادت كرده بود . بعد از بین الطلوعین با بسم الله پیكانش رو بیرون می زد و یا علی(ع) ! شروع یه روز جدید .
ـ همیشه از شهداء و جنگ با حسرت حرف می زد . با چند تا از دوستاش مجمع شهید آوینی رو توی حسینیه محل راه انداختن . دو تا آرزو بیشتر نداشت : ظهور آقا امام زمان(ع) و شهادت
ـ چند بار دیده بودمش كه نصف شبها به شدت گریه می كنه . یه شب پرسیدم بابا محمد جاییت درد می كنه ؟! « نه بابا جون ! توی حال خودم بودم ، شما بخوابید . »
با نور موبایلش دعاهاش رو می خوند و نمازشبش رو تموم می كرد .
ـ خسته از مدرسه بر می گشت ، وقتی می گفتم خسته نباشی ! دستانم رو می بوسید و می گفت : شما از صبح زحمت كشیدید ، من كه كاری نكردم . از حالا به بعد نوبت من ، شما برید استراحت كنید .
ـ سال تحویل امسال با كانون مشهد بود . خیلی اصرار كردم كه سوغاتی چیزی نخره . یه شیشه عطر یاس برای خودش خریده بود و از اینكه نتونسته بود كفنی بخره غصه می خورد .
ـ اردیبهشت قصد زیارت كربلا داشت . بعد از انفجار ، هیجده روز منتظر مهر قبولی خانم حضرت زهرا (س) موند . با كفن كربلا و همون عطر یاس به دیدار ارباب فرستادیمش.
۱۸ روز در کما به نیت مادرمون بود اونهم دقیقا با سینه ای خورد شده و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک و .......
در نهایت در دهم اردیبهشت 87 آرزویش برآورده شد و به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست و جمع کاروان شهدا 14 نفره شد.
گل اشكم شبی وا می شد ای كاش
همه دردم مداوا می شد ای كاش
به هركس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما می شد ای كاش ....
خدایا بیتاب صبح ظهور چهاردهمین خورشید هستیم.
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
سه شنبه 24/1/1389 - 5:12
شعر و قطعات ادبی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
اینجا نه دیر و نه كلیسا ، نه كنشت است
دارم یقین این خاك رضوان بهشت است
اینجا پناه و مامن هر بی پناه است
اینجا محل بخشش اهل گناه است
ایوان زرینش نشان بی نشانی است
جولان گه دل خسته های قد كمانی است
اینجا زیارت خانه هر انس و جان است
دارالشفای قلب های ناتوان است
این گنبد و گلدسته از آن حبیب است
این مدفن مولا غریب ابن غریب است
اینجا پر از یاس و اقاقی ها و لاله است
اینجا محل گریه طفل سه ساله است
آن پرچم گلگون كه بالا بی شكیب است
گوید كه صاحب خانه اینجا غریب است
هر گوشه ای از این حرم احساس دارد
این خاك در خود حضرت عباس دارد
دانی چرا این خاك جزء بهترین است؟
همسایه اش نام آور ام البنین است
این خاك در خود رازهای بسته دارد
شب های جمعه زائری دل خسته دارد
سیدامیرحسین میرحسینی
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
سه شنبه 24/1/1389 - 2:46
سياست
بسماللهالرحمنالرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
سلام
و مكرو و مكروالله والله خیرالماكرین
صبح روز جمعه 21 فروردین 1388 و در آستانه سالروز بمب گذاری حسینیه سیدالشهداء (ع)، در حضور خانواده محترم شهداء، جانبازان، تعدادی از مسئولین کشوری و استانی و جمعی از اعضای کادر کانون فرهنگی رهپویان وصال، حکم اعدام عاملین بمب گذاری اجرا گردید.
بنا به گزارش خبرنگار رهپویان وصال، طبق حکم صادره توسط مقام قضایی، عاملین بمب گذاری با مشخصات زیر اعدام شدند :
1- محسن اسلامیان فرزند محمد با نام مستعار فرمانده بهمن (یار دوم) دارای سابقه كیفری در امر نگهداری اسلحه دائر بر محاربه و افساد فیالارض از طریق عضویت و همكاری موثر در گروهك محارب، ملحد و ضد حكومت اسلامی انجمن پادشاهی ایران با علم و اطلاع از موضع گروه و طراحی و اقدام جهت براندازی حكومت اسلامی و تهیه سلاح و مهمات و ساخت بمب در این راستا و مشاركت در انفجار تروریستی حسینیه سیدالشهداء رهپویان وصال شیراز كه منجر به شهید و زخمی شدن 222 نفر گردید و همچنین مشاركت در طراحی انفجار در سایر نقاط كشور و ساخت بمب مایرولی در این راستا و طراحی طرح ترور مسئولین نظام.
2- علی اصغر پشتر فرزند كرم با نام مستعار آراسب (یار سوم) و علی و احمد دائر بر محاربه و افساد فیالارض از طریق عضویت و همكاری موثر در گروهك محارب و ملحد و ضد حكومت اسلامی انجمن پادشاهی ایران با علم و اطلاع از موضع گروه و مشاركت در طراحی و اقدام برای براندازی حكومت اسلامی از طریق مشاركت در تهیه مهمات و ساخت بمب بكار رفته در انفجار تروریستی 24 فروردین ماه سال جاری حسینیه سیدالشهداء شیراز و مشاركت در طراحی انفجار در سایر نقاط كشور و ساخت بمب مایرولی در این راستا و طراحی طرح ترور مسئولین نظام.
3- روزبه یحییزاده فرزند مجید با نام مستعار روزبهان و صادق افراسیابی دارای سابقه كیفری دائر بر محاربه و افساد فیالارض از طریق عضویت و همكاری موثر در گروهك محارب و ملحد و ضد حكومت اسلامی انجمن پادشاهی ایران با علم و اطلاع از موضع گروه مزبور و طراحی و اقدام جهت براندازی حكومت اسلامی از طریق مشاركت در تهیه بمب جهت كارگذاری در مراكز شناسایی شده در رشت و تهیه وسایل كار و امكانات مالی موثر در این راستا و طراحی ترور استاندار رشت و اعتیاد به مواد مخدر.
متن کیفرخواست دادستان علیه متهمان شیراز ( 2/09/1387 - 13:35 ) جلسه رسیدگی به اتهامات سه نفر از عوامل اصلی انفجار حسینیه سیدالشهدا (ع) وابسته به كانون رهپویان وصال شیراز در شعبهی ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به صورت علنی برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی پس از قرائت تبصره ٢ ماده ١٨٨ قانون آیین دادرسی كیفری از سوی رییس شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی، قاضی علیاكبر حیدریفر به قرائت كیفرخواست صادره علیه متهمان از سوی دادسرای امنیت تهران پرداخت و تصریح كرد: در این حادثهی تروریستی عدهای از هموطنان در یك مراسم مذهبی در وضعیتی قتلعام شدند كه این امر در كنار بیمایه بودن هدف ترور و كور بودن نوع آن در اصطلاح امنیتی در بدو امر و به اشتباه باعث غیرعامدانه و حادثهای تلقی شدن انفجار توسط بعضی از مسوولان شد. هرچند از همان ابتدا دستگاه هوشمند قضایی استان فارس و مسوولین قوهی قضاییه حادثه را عمدی تلقی و بر این ایده اصرار ورزیدند. وی افزود: دیری نپایید كه دست امدادی صاحب عصر (عج) بار دیگر بر رخ طمعورزان به ساحت این ملت و انقلاب سیلی ادب فرود آورد و با انفجار بمب ساخته شده توسط عامل اصلی حادثه در هتل جهان تهران، پرده از واقعیات برافتاد و اینچنین شد كه بار دیگر شاهد تجلی عینی آیهی شریفهی «مكرو و مكرالله والله خیرالماكرین» در برابر دیدهی جهانیان بودیم. نمایندهی دادستان تهران در بیان گردش كار موجود در كیفرخواست اظهار كرد: پس از شروع به كار شبكهی معاند و ضدانقلاب یورو تیوی كه همانند سایر شبكههای رادیویی و تلویزیونی مشابه با طراحی و پشتیبانی مالی و اطلاعاتی سازمانها و سرویسهای اطلاعاتی آمریكا و سایر كشورهای غربی عملیات تبلیغی و روانی خود را به مرحلهی اجرا درآورد و در سطح افراطی اقدام به تضعیف باورهای دینی و انقلابی مخاطبان خود میكرد، به طور همزمان طرح جذب و هدایت مخاطبان مستعد جهت تشكیل هستهها و گروههای تروریستی در دستور كار این گروه قرار میگیرد و بر این اساس فردی با نام مستعار «فرود فولادوند» با تمسك به باستانگرایی افراطی و نفی مسلمات و اعتقادات دینی، گروه ملحد و محارب انجمن پادشاهی ایران را تشكیل و با استفاده از ارتباط اینترنتی اقدام به جذب عناصر داوطلب و عضوگیری از بین هموطنان داخل و خارج از كشور میكند. حیدریفر ادامه داد: در این راستا عناصر جذب شده عمدتا با هدف و كاربرد پشتیبانیكنندهی مالی، تبلیغی و ترویجی، عوامل عملیاتی تحت عنوان گروه یا هستههای تندر و عوامل اطلاعاتی در ساختار این انجمن یارگیری و ساماندهی میشوند. انجمن مزبور در ادامه موفق به جذب عناصر مورد نیاز خود عمدتا از مراكز استانها و شهرهایی نظیر شیراز، تهران و رشت میشود و متهم معدوم «مجید.ر» عامل اصلی بمبگذاری مورخ ٢٤/١/٨٧ حسینیه سیدالشهدای شیراز به عنوان مسوول هستهی عملیاتی تندر شیراز تعیین میشود. این متهم كه از جمله عناصر فعال در راستای اهداف انجمن پادشاهی ایران بوده است بر اساس آموزشهای ارایه شده از طریق اینترنت و جزوات تهیه شده با روش ساخت بمب دستساز و با استفاده از مادهی مایرول آشنا میشود. در ادامه پس از پیوستن متهم «علیاصغر.پ» به انجمن و آشنایی او با مجید، به ارتباط مستمر و مداوم آموزشی آنها با فردی به هویت «جمشید» كه از طریق ارتباط تلفنی و ایمیل وظیفهی هدایت انجمن و گروه تندر را به عهده داشته است توسط «علیاصغر» متهم «محسن» با «مجید» آشنا و به عضویت انجمن از طریق اعلام آمادگی اینترنتی و برقراری ارتباط با جمشید در خارج از كشور درمیآید و پس از اولین ملاقات «محسن» و «مجید» در دیماه سال گذشته در پارك خلد برین شیراز، نامبردگان با طرح دیدگاههای اعتقادی و ضد دینی و حكومتی خود طرح فعالیت در گروه تندر پایهریزی و جهت اجرای عملیاتهای تروریستی و براندازانه علیه حكومت اسلامی، خود را به مرور آماده ساخته و در همین راستا سه متهم یاد شده با سفر به شهرستان پاسارگاد در استان فارس و صرف مشروبات الكلی در مقابل مقبره كوروش سجده كرده و سپس در بازگشت اقدام به شناسایی مكانهای مورد هدف عملیاتهای تروریستی میكند. حیدریفر گفت: متهمان طرحهایی نظیری بمبگذاری در حوزهی علمیهی امامزاده شاه قیس شیراز، مسجد دانشگاه شیراز، حسینیه سیدالشهدای شیراز، سد سیوند، اتوبوسهای حامل نیروهای سپاه و شخصیتهای روحانی از جمله نمایندهی ولی فقیه در استان فارس و ترور مقام معظم رهبری در سفر به استان فارس را بررسی و در این راستا اقدام به جمعآوری اطلاعات عملیاتی لازم میكنند و در ادامه با تهیهی یك بمب مایرولی دستساز توسط متهمان یاد شده و دخالت مستقیم «مجید» طرح انفجار در حسینیهی سیدالشهدای شیراز به عنوان اولین هدف تروریستی تعیین میشود. متهمان در تعیین اهداف خود با هدایت «جمشید» عامل خارج از كشور اهداف براندازانهی حكومتی را برنامهریزی و ملاك عمل قرار میدهند. متهمان اقرار كردهاند كه هدفشان از این عملیات تروریستی و سایر عملیاتهایی كه برنامهریزی كرده بودند براندازی حكومت اسلامی از طریق ایجاد اختلاف فرقهای، تضعیف حضور مردم در صحنههای مذهبی، متزلزل كردن جایگاه ایران در عرصهی بینالمللی و ایجاد هرج و مرج در داخل كشور بوده است. نمایندهی دادستان تهران افزود: در تاریخ ٢٤/١/٨٧ «مجید» و «محسن» با انتقال بمب تهیه شده به محل حسینیهی سیدالشهدای شیراز طرح انفجار را به مرحلهی اجرا درمیآورند. ابتدا محسن در محل حسینیه حاضر و با حضور در صف نمازگزاران در حالی كه به ائمه معصومین و پیامبر اهانت میكرده حضور مییابد و با توجه به اطلاع متهمان از خاموشی ٣٠ دقیقهای چراغهای حسینیه پس از نماز، مراتب را به «مجید» اطلاع میدهد و مجید با روشن نمودن تایمر بمب در سرویسهای بهداشتی حسینیه وارد حسینیه شده و محسن با هماهنگی قبلی از حسینیه خارج میشود و با تلفن همراه مجید تماس میگیرد و مجید به بهانهی پاسخگویی به تلفن از حسینیه خارج و پس از دقایقی انفجار صورت میگیرد.
وی ادامه داد: در این انفجار ١٤ تن از هموطنان شهید و حدود ٢٠٨ نفر زخمی میشوند، سپس متهمان به منزل خود مراجعه و مراتب اجرای عملیات را به جمشید عامل CIA در آمریكا و علیاصغر كه در آن زمان در شهرستان استهبان و در خوابگاه دانشجویی حضور داشته اطلاع میدهد. وقتی علیاصغر از اجرای موفقیتآمیز عملیات تروریستی مطلع میشود در خوابگاه دانشجویی یك مجلس صرف مشروبات الكلی به افتخار اجرای عملیات با دوستانش برگزار میكند كه عینا اقرار كرده است. همچنین متهمان «مهدی.الف» و «علی.ز» نیز كه از دیگر اعضای انجمن و همفكران عقیدتی متهمان مجری انفجار بودند توسط «محسن» ساعتی پس از وقوع انفجار از اجرای عملیات توسط گروه مطلع میشوند. سپس به لحاظ بیم از دستگیری و جهت ادامه و اجرای سایر عملیاتهای تروریستی كه دستور اجرای آن از سوی جمشید و از خارج از كشور یعنی آمریكا صادر شده است، ابتدا مجید به شهرستان استهبان فرار كرده و پس از چند روز اختفا در خوابگاه علیاصغر به شیراز مراجعه و با واگذاری مسوولیت گروه تندر به علیاصغر و با همكاری متهمان «علی.ز» و «مهدی.الف» پس از تهیهی دومین بمب مایرولی كه از قبل وسایل مورد نیاز آن توسط گروه مزبور تهیه و در یك مزرعه متعلق به عموی محسن پنهان شده است به شهرستان فیروزآباد مراجعه و با خرید سلاح از متهم «حیدرعلی.ح» كه در دفعات قبل نیز از او سلاح در جهت اجرای عملیات براندازانه خریداری شده است به سمت بندر گناوه حركت میكنند و در یك مهمانپذیر ساكن میشوند.
منابع: rahpouyan/
امشب دومین سالگرد این شهیدان مظلوم است.آنان كه پروازی غرورآفرین داشتند.آنان كه الآن در محضر سیدالشهداء علیهالسلام هستند، روحشان شاد باد.
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك
اللهم عجل لولیكالفرج
دوشنبه 23/1/1389 - 15:30
اخبار
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)
سلام
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایكنا) شعبه فارس، «احد پاریابی» مدیر روابط عمومی كانون رهپویان وصال شیراز، روز یكشنبه 22 فروردینماه در جمع خبرنگاران و در آستانه دومین سالگرد شهدای رهپویان وصال شیراز با اشاره به 12سال سابقه فعالیتهای مختلف فرهنگی این كانون گفت: كانون رهپویان وصال شیراز یكی ازبزرگترین مجموعههای فرهنگی كشور است به طوری كه مخاطبان آن از مرزهای كشور نیز گذشته است.
وی با بیان اینكه این مجموعه فرهنگی فعالیتهای خود را در 60 واحد فعال فرهنگی با هدف ترویج فرهنگ قرآن و اهلبیت(ع) دنبال میكند، ادامه داد: اردوهای سالانه هزار و 500 نفری مشهد مقدس و اعتكافهای 25 هزار نفری جوانان در استان از جمله برنامههای این كانون در هر سال است كه از دو سال پیش و بعد از واقعه بمب گذاری استقبال از مجموعه كانون و برنامهها دو برابر شد.
پاریابی با اشاره به حادثه تروریستی سال 87 و شهادت و مجروحیت دهها نفر از اعضای كانون رهپویان وصال اظهار كرد: گروه انجمن پادشاهی ایران دو سال پیش در مراسم هفتگی این كانون در حسینیه سیدالشهداء شیراز، نخستین اقدام تروریستی خود را با انفجار بمب آغاز كرد.
مدیر روابط عمومی كانون رهپویان وصال شیراز، با اشاره به تلاشهای اطلاعاتی و انتظامی برای دستگیری اعضای این گروه تروریستی ادامه داد: اعضای این گروه تروریستی در همان سال 87 دستگیر شدند و در اولین سالگرد شهدای كانون 3 نفر از آنها اعدام شدند.
پاریابی اضافه كرد: دو نفر دیگر از اعضای این گروه نیز كه در فتنههای اخیر دستگیر شدند، پس از مراحل دادرسی اعدام شدند و مراحل دادگاهی دیگر متهمان این حادثه بمبگذاری صورت گرفته و به حبسهای طولانی مدت محكوم شدند.
وی بیان كرد: پرونده این واقعه بمبگذاری چند متهم خارجی دارد كه پرونده آنها توسط دولت جمهوری اسلامی در از طریق دادگاه لاهه پیگیری میشود و پرونده «جمشید» كه سردسته این گروه تروریستی، جزو آنها است.
حادثه بمب گذاری كانون رهپویان وصال شیراز 14 شهید و 214 مجروح برجای گذاشت كه از این تعداد 14 نفر جانباز شناخته شدند و هنوز درمان آنها ادامه دارد.
خبر گزاری قرآنی ایکنا واحد استان فارس
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
دوشنبه 23/1/1389 - 15:5