• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1584
تعداد نظرات : 1638
زمان آخرین مطلب : 4082روز قبل
اهل بیت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

 

صالح پسر عُقْبه، از یاران امام پنجم علیه السلام به نقل از پدرش می گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: «کسی که در روز عاشورا، از نزدیک امام حسین علیه السلام را با چشم گریان زیارت کند، خداوند پاداش بزرگی به او می دهد». عُقبه به حضرت عرض کرد: «جانم به قربانت! اگر کسی امکان حضور در کربلا و حرم مطهّر آن حضرت را در روز عاشورا نداشته باشد و بخواهد از راه دور او را زیارت کند، تکلیف او چیست؟» حضرت فرمود: «پیش از ظهر در جای بلندی بایست و پس از اشاره به سوی مرقد آن حضرت بر او سلام کن و بر ستمگران و قاتلان او لعن و نفرین کن. سپس دو رکعت نماز زیارت بخوان و هر چه می توانی بر مصیبت امام گریه کن. خاندانت را نیز بر این عمل ترغیب کن». آن گاه در پایان افزودند: «من ضمانت می کنم هر کسی این کار را انجام دهد، خداوند پاداش یاد شده را به او بدهد».

*****************************

فرا رسیدن ماه محرم ما حزن و ماتم را به شما تسلیت عرض می كنم.می خواهیم در ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین علیه السلام به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) با همكاری هم چهل بار زیارت عاشورا را بخوانیم . از همه عزیزان می خواهم تا برای شركت در این طرح به آدرس زیر بیایید.

 

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=258594&pageIndex=0&pageSize=10&forumID=455

 

خدایا همین محرم را ماه ظهور مولا قرار ده و توفیق قیام حسینی به ما بده.

خدایا ما را مدد كن تا همچون مردم كوفه نباشیم كه گفتند ما منتظریم آقا بیا و بعد از امام رو برگرداندند.

 

 

اللهم عجل لولیك‌الفرج

سه شنبه 16/9/1389 - 9:43
اهل بیت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام

 

حرثمه مى گوید:
چون از جنگ صفین همراه على علیه السلام برگشتیم ، آن حضرت وارد كربلا شد. در آن سرزمین نماز خواند. و آن گاه مشتى از خاك كربلا برداشت و آن را بویید و سپس فرمود:
- آه ! اى خاك ! حقا كه از تو مردمانى برانگیخته شوند كه بدون حساب داخل بهشت گردند.
وقتى حرثمه به نزد همسرش كه از شیعیان على علیه السلام بود بازگشت ماجرایى كه در كربلا پیش آمده بود براى وى نقل كرد و با تعجب پرسید: این قضیه را على علیه السلام از كجا و چگونه مى داند؟
حرثمه مى گوید: مدتى از ماجرا گذشت . آن روز كه عبیدالله بن زیاد لشكر به جنگ امام حسین علیه السلام فرستاد، من هم در آن لشكر بودم .
هنگامى كه به سرزمین كربلا رسیدم ، ناگهان همان مكانى را كه على علیه السلام در آنجا نماز خواند و از خاك آن برداشت و بویید دیده و شناختم و سخنان على علیه السلام به یادم افتاد. لذا از آمدنم پشیمان شده ، اسب خود را سوار شدم و به محضر امام حسین علیه السلام رسیدم و بر آن حضرت سلام كردم و آنچه را كه در آن محل از پدرش على علیه السلام شنیده بودم ، برایش نقل كردم .
امام حسین علیه السلام فرمود:
- آیا به كمك ما آمده اى یا به جنگ ما؟
گفتم : اى فرزند رسول خدا! من به یارى شما آمده ام نه به جنگ شما. اما زن و بچه ام را گذارده ام و از جانب ابن زیاد برایشان بیمناكم . حسین علیه السلام این سخن را كه شنید فرمود:
- حال كه چنین است از این سرزمین بگریز كه قتلگاه ما را نبینى و صداى ما را نشنوى . به خدا سوگند! هر كس امروز صداى مظلومیت ما را بشنود و به یارى ما نشتابد، داخل آتش جهنم خواهد شد. 
بحارالانوار جلد 44 صفحه 255.

 

 اللهم عجل لولیك‌الفرج

شنبه 13/9/1389 - 9:43
دعا و زیارت

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام

 

 


پروردگارا، مرا به که وا می گذاری، به خویشاوندی که پیوندمحبت را می گسلد، یا بیگانه ای که با من خشم می راند، یا به آنان که مرا خوار می شمارند و حال آن که تو خدای منی و رشته سرنوشت من در چنگ توست! از غربت و تنهایی و دوری خانه ام و خواری ام درچشمان کسی که وی را بر من مسلط گردانیده ای، به درگاه تو شکایت می آورم.

بارالها بر من خشم مگیر که اگر تو بر من خشم نیاوری، مرازغیر تو باکی نیست و مگر نه این است که فراخناک لطف و عافیت تومرا کافی است!

خداوندا، تو را به نور جمالت که بر زمین و آسمانها تابیده است و پرده های تاریکی را برانداخته و کار گذشتگان و آیندگان راصلاح بخشیده است، سوگند می دهم و از تو می طلبم که در آن حال که بر من خشم گرفته ای، مرا نمیرانی و قهر خود را بر من نازل نگردانی که تو می توانی قهر و عتاب را رها کنی و به لطف بازآیی و از من خشنود شوی!

ای آن که سپاسگزاریم به درگاه وی اندک است، اما او محرومم نمی سازد و گناهانم بسیارند لکن مرا به فضیحت و رسوایی نمی کشاند، پیوسته مرا در حال انجام گناهان می نگرد، اما هیچ گاه به خواری نمی راندم!

ای آن که در کودکی مرا محافظت فرمودی و در هنگام پیری بی روزیم نگذاشتی. ای آن که الطاف و نعمتهایت در نزد من بیرون از شمارند و توان شکرگزاری آنها را ندارم.

ای کسی که با من به نیکویی و احسان رفتار می کنی و من به زشتی و عصیان تو را پاسخ می گویم. ای کسی که مرا به یمن ایمان نجات بخشیدی، پیش از آن که به طریقه شکر نعمتهایت آشنا باشم.

ای مولای من، تویی که نعمت دادی، تویی که احسان کردی، تویی که به نیکی رفتار نمودی، تویی که کرامت فرمودی، تویی که فضیلت بخشیدی، تویی که فضل خود را به اتمام رسانیدی، تویی که روزی عطا فرمودی، تویی که کرم کردی، تویی که توانمندم ساختی، تویی که سرمایه ام دادی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت کردی،تویی که هدایت کردی، تویی که از گناه بازداشتی، تویی که گناهان را پوشیدی، تویی که گناهان را بخشیدی، تویی که عذر پذیرفتی،تویی که مکنت و جاه بخشیدی، تویی که عزت دادی، تویی که پشتیبان بودی، تویی که تاییدم کردی، تویی که یاری رساندی، تویی که شفابخشیدی، تویی که عافیت دادی، تویی که اکرام کردی، خجسته و بلندمرتبه ای ای پروردگار من، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس پیوسته تو را سزاست.

اما من ای خدایم، به خطاهایم معترفم، پس بر من ببخشای! منم که گناه کردم، منم که خطا نمودم، منم که نادانی کردم، منم که به سوی گناه شتافتم، منم که اشتباه کردم، منم که به غیر تواعتماد کردم، منم که در عین دانایی گناه کردم، منم که وعده هادادم، منم که وفا ننمودم، منم که پیمان شکستم، منم که به جرم خود اقرار کردم.

بارالها، من بدان نعمات که مرا داده ای اذعان دارم، به گناهانم اعتراف کرده و از آنها باز می گردم; تو نیز مرا بیامرز.

ای کسی که گناه بندگان تو را ضرری نرساند و نیازی به طاعت ایشان نداری، هر کدام از بندگانت که کاری نیکو به جای آورند،به توفیق و لطف توست، پس ستایش و حمد تو را سزاست.

خدایا، چون مرا فرمان دادی سرکشی نمودم و چون نهی کردی، آنچه را نمی خواستی به جای آوردم. اینک این منم که نه دلیلی بربی گناهی خود دارم که عذر بخواهم و نه نیروی آن دارم که از کسی یاری بخواهم. حال با کدامین اعضایم رو به روی تو بایستم; آیابا گوشم یا با چشمم یا با زبان و یا پاهایم، آیا تمامی اینهانعمتهایی نیست که مرا عنایت فرموده ای و من با همه آنهانافرمانی ات کرده ام، ای مولای من، حجت و دلیل از آن توست و من محکومم!

ای شنواترین شنوندگان و ای تیزبین ترین بینندگان و ای سریعترین حسابگران و ای مهربانترین مهربانان، بر محمد(ص) وخاندان پاک وی درود فرست!

پروردگارم، از تو حاجتی را می طلبم که اگر آن را به من ارزانی دادی، هر چیز دیگری را که از من دریغ نمایی، مرا زیانی نرساندو اگر از آن محرومم سازی، هر چه را به من عطا فرمایی مرا نفعی نبخشد; «از تو می خواهم که مرا از آتش جهنم آزاد گردانی!»

غیر تو خدایی نبود، یگانه ای و تو را همتایی نیست، فرمانروایی توراست و ستایش از آن توست و تو بر همه چیز توانایی، ای خدا،ای خدا، ای خدا.

خدایا، من در آن حال که بی نیاز و توانمندم، به تو نیازمندم،پس چگونه در حال فقر نیازمند تو نباشم. خدایا من که در عین دانایی، نادانم، چگونه در حین جهل، نادان نباشم!

خدایا، به راستی که تغییر تدابیر تو و سرعت انجام اراده وتقدیرات تو، بندگان عارفت را باز داشت، از این که در حال نعمت به دوام بخشش تو اطمینان کنند و در حال نقمت، از رحمت تو نومیدگردند!

اکنون منم که با فقر و نیازمندیم به تو توسل می جویم و چگونه به حضرتت توسل جویم با فقری که محال است دامان غنای تو رابیالاید. چسان از این حال که دارم به تو شکایت آورم، در حالی که هیچ چیز بر تو پوشیده نیست. چگونه حرفهای دلم را برای تو بیان کنم و حال آن که از همه آنها آگاهی! چگونه ممکن است امیدهایم را که رو به سوی تو دارند، به نومیدی بدل سازی و حال مرا نیکونگردانی، با آن که قوام آن به دست توست.

خدایا با آن که عظیم نادانم، چقدر به من لطف می کنی و با آن که زشتی کردارم آشکار است، چقدر با من مهربانی!

خدایم! چقدر تو به من نزدیکی و من از تو دورم! و چقدر نسبت به من مهربانی. پس چیست که بین من و تو حجاب افکنده است!؟

پروردگارا، از تغییر آثار و دگرگونی حالات نیک دانستم که خواسته تو در مورد من این است که خود را در همه چیز به من بنمایانی، تا درباره هیچ چیز از تو غافل نگردم.

خدایا، هر گاه گناهانم مرا گنگ گردانید، کرم تو زبان مراگشود و هرگاه که صفات ناپسندم مایوسم ساخت، الطاف بی پایانت مرا به طمع واداشت!

خدایا، آن کس که زیباییهایش در حقیقت زشتی است، چگونه زشتیهای رفتار وی زشت و ناپسند نباشد و آن کس که سخنان حق گونه او ادعایی بیش نیست چسان ادعاهایش، ادعا نباشد.

خدایا، فرمانهای تاثیرگذار و اراده مسلط تو برای سخن گویی،گفتاری باقی نمی گذارد و صاحب توانایی را ناتوان می سازد.

بارالها، توجه من به مخلوقات تو سبب می گردد که از مشاهده جمالت محروم بمانم، پس مرا در پیشگاه خویش به عبادتی بگمار که به وصال تو رساندم! چگونه برای اثبات وجود شریفت به چیزی دلیل آورده شود که در هستی خود محتاج توست، آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست تا وجود غیر، آشکار کننده جمال تو باشد؟

تو کی پنهان بوده ای که برای عیان ساختنت نیاز به دلیلی باشد که تو را اثبات نماید، کی دور بوده ای که کاینات راه رسیدن به توباشند. کور باد آن چشم که تو را نگاهبان خود نبیند! و چه زیانبار است معامله بنده ای که از محبت تو وی را بهره ای نیست!

خدایا، خواری و پستی ام در برابر تو هویداست و احوال من بر توپوشیده نیست.

وصالت را از تو می طلبم و به یاری وجود شریفت، بر هستی توگواهی می دهم. مرا با نور خود به ذات پاکت راهنمایی فرمای و باصدق عبودیت در پیشگاهت برپای دار.

پروردگارم، مرا از زیر بار ذلت نفس رهایی ده و پیش از آن که مرگم در رسد از آلودگی شک و شرک پاکم کن. از تو یاری می جویم،یاریم کن. بر تو توکل می نمایم، مرا به حال خود وامگذار. تو رامی خوانم، مرا نومید مساز. مشتاق فضل توام، محرومم مکن. خویشتن را به وجود پاکت منتسب می نمایم، دورم مگردان. مقیم درگاه توام،از خود نرانم.

تویی که انوار جمالت را به دلهای شیفتگانت تاباندی تا آن که تو را شناختند و به یگانگی تو ایمان آوردند. تویی که محبت غیرخود را از قلوب دوستانت زدودی تا غیر تو را به دوستی نگرفتند وبه جز تو پناه نیاوردند و آن گاه که جهانیان آنان را هراسناک سازند، تو مونس ایشان هستی و تویی که آنها را هدایت فرمودی تاجایی که نشانه های قدرتت بر آنان آشکار گشت!

آن کس که تو را از دست داد، چه کسی را یافت و آن که تو رایافت که را از دست داد! به راستی که زیانکار است آن کس که به جای تو دیگری را برگزیند و بسی خسران زده است آن که بکوشد تااز تو جدا گردد. چسان به غیر تو امیدوار شوم، در حالی که تورشته احسان را نگسسته ای و چگونه نیاز خویش از درگاه غیر توبطلبم و حال آن که عادت بخشندگی خویش را دگرگون نساخته ای!

ای کسی که شیرینی موانست خویش را به عاشقانت چشانیده ای، پس آنان در برابر تو تملق کنان برپای ایستاده اند! ای کسی که پرده های هیبت خود را بر دوستانت افکنده ای و آنان هراسناک درمقابل تو پوزش می طلبند.

تو بندگانت را به یاد می آوری پیش از آن که دیگران از آنهایادی کنند و آغازگر هر بخشش و احسانی قبل از آن که عبادت کنندگان رو به سوی تو آورند و بخشنده و عطا کننده ای، پیش از آن که خواهندگان از تو بخواهند و چه شگفت است این که بسیارمی بخشی، آن گاه از آنچه بخشیده ای از ما وام طلب می کنی!

خداوندا، من را به کمند مهربانی خویش به سوی خود آر تا وصال تو را دریابم و با جاذبه الطاف خویش مرا درکش تا به سوی تو روی آورم!

خدایا، رشته امیدم از تو نمی گسلد گرچه تو را سرکشی نموده ام وهرچند تو را عبادت کنم باز دهشت مرا رها نمی سازد. کاینات مرابه سوی تو رهنمون می گردند و یقینی که به کرم تو دارم مرا به سویت می کشاند.

خدایا، چگونه نومید گردم و حال آن که تو امید منی و چگونه به خواری تن دردهم در حالی که تو تکیه گاه منی.

خدایا، چسان در برابرت دعوی سربلندی نمایم با آن که بنیادمرا از ذلت برآورده ای و چسان سر فخر بر آسمان نسایم و حال آن که مرا به خود منتسب کرده ای!

خدایا! چگونه ردای بینوایی درنپوشم، در حالی که مرا درجایگاه فقرا نشانده ای و چگونه خویشتن را فقیر بنامم با آن که تو با بخشش خود بی نیازم ساخته ای!

تویی که جز تو پروردگاری نیست. خود را به تمامی اشیاشناسانده ای به گونه ای که موجودی نیست که تو را نشناسد. تویی که خویشتن را در آینه همه موجودات به من نموده ای و من در همه چیزجمال تو را به آشکارا نگریسته ام و تویی که برای تمام موجودات آشنایی!

 

پایگاه حوزه 

 

  

 اللهم عجل لولیك‌الفرج

سه شنبه 25/8/1389 - 12:26
اخلاق

 

*حدیث روز سه شنبه*

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام

 


 

تفسیر حدیثی از باقرالعلوم (ع) توسط آیت الله وحید خراسانی
 

آیت الله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید شیعیان در بحث امروز خود گفت: امام باقر (ع) در حدیثی به «جابر بن یزید جعفی» وی را به پنج چیز وصیت می کند که اولین و مهم ترین آن ها پرهیز از ظلم است.
 
منبع خبر: www.farsnews.com


آیت الله حسین وحید خراسانی در درس امروز قواعد فقیه خود با توجه به ایام شهادت امام باقر (ع) به بیان برخی از فضائل امام باقر (ع) پرداخت.
 
آیت الله وحید با بیان این که برای صحبت از امام باقر (ع) ابتدا باید فاصله مان با اهل ولایت او معین شود، گفت: نام بردن از امام باقر (ع) آسان است، اما درک معنای "باقر " و رسیدن به مفهوم آن بسیار مشکل است.
            
وی با اشاره به کمیت و کیفیت علوم منتشره از امام باقر (ع) گفت: تنها "محمد بن مسلم " 16 هزار حدیث از ایشان روایت کرده است که درک برخی از آن ها حداقل احتیاج به یک ماه بحث دارد. به عنوان مثال، امام در حدیثی به "جابر بن یزید جعفی " که در جلد 75 بحارالانوار آمده است، فرمود: "تو را به پنج چیز وصیت می کنم: اگر به تو ظلم شد، تو ظلم نکن! " امام در این حدیث از جابر می خواهد که عنوان ظلم را از لوح وجود خود پاک کند. اگر همین قسمت از حدیث امام رعایت شود، برای اصلاح دنیا و آخرت بشر کافی است.
 
آیت الله وحید با اشاره به قسمت دوم حدیث گفت: امام دراین قسمت می فرماید "اگر کسی به تو خیانت کرد، تو به وی خیانت نکن ". امام باقر (ع) در قسمت سوم می فرماید "اگر تکذیب شدی و تو را به دروغ نسبت دادند، غمگین مشو! "، منظور امام این است که اگر انسان را نیز ستایش کردند، از این ستایش خشنود نشود. بیان همین لطایف از سوی امام است که نشان می دهد "باقر علوم نبیین " است.
 
این مرجع تقلید شیعیان با طرح این سؤال که چرا امام باقر (ع) ابتدا بحث ظلم را بیان کرد و سپس به بیان خیانت پرداخت، گفت: در کلام معصوم (ع) داریم که "دِعَامَةُ الْإِنْسَانِ الْعَقْل " یعنی "عقل " عمود خیمه آدمیت است.
 
همچنین در حدیثی در "مستدرک الوسائل " آمده است که "مَثَلُ الْعَقْلِ فِی الْقَلْبِ کمَثَلِ السرَاجِ فِی الْبَیت "، بنابراین نسبت ظلم به عقل مانند نسبت ظلمات به نور است. اگر در انسان، ظلم راه یابد، نور عقل وی خاموش می شود. به همین دلیل امام باقر (ع) ابتدا انسان را به پرهیز از ظلم سفارش می کند.
 
آیت الله وحید، رسیدن به مرتبه ای که انسان حتی به ظالم هم ظلم نکند را نشان از طهارت تربیت شدگان در درگاه الهی دانست و افزود: امام باقر (ع) در ادامه حدیث می فرماید که ای جابر! ولی ما کسی نیست مگر آن کسی که اگر تمام اهل مصر و بلد جمع شوند، تمام مردم شهر بر خوبی او اتفاق کنند، ابداً خشنود نشود و در او تأثیری نگذارد. اهل ولایت امام باقر (ع) اینچنین هستند.
 
وی افزود: اگر همین حدیث عملی شود، مقام آدمیت به رفعت و مقامات عالی می رسد.
 
این مرجع تشیع با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم (ص) گفت: رسول خدا فرمود: "ای جابر! باید بمانی تا سلام مرا به باقر علم النبیین برسانی. "، اصلاً عمر طولانی جابر نیز به برکت همین دعای پیامبر بود تا سلام پیامبر را به فرزندش ابلاغ کند.

آیت الله وحید در پایان تصریح کرد: لقب "باقر " را کسی به امام پنجم، محمد بن علی (ع) داد که خدا در قرآن درباره او می فرماید "وَمَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَی، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَی "، یعنی پیامبری که از روی هوس سخن نمی گوید.


پایگاه حوزه


 

 اللهم عجل لولیك‌الفرج

يکشنبه 23/8/1389 - 9:49
داستان و حکایت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

 گفتگوى دو شیطان در باره بسم اللّه

یك روز شیطان چاقى ، شیطان لاغرى را ملاقات كرد.
شیطان چاق ، از شیطان لاغر پرسید:
چرا تو اینقدر لاغر و ضعیف شده اى ؟
شیطان لاغر، جواب داد:
من بر شخصى مسلّط و ماءمور شده ام كه او را گمراه كنم . ولى آن شخص ‍ در اوّل هر كار، مانند: خوردن ، آشامیدن ، ...، زبانش به ذكر بسم اللّه الرحمن الرحیم گویا است ، از این رو از نفوذ در او، و شركت در كارهاى او محروم هستم . و همین سبب و موجب لاغرى من شده است ، حال تو بگو بدانم ، چطور چاق شده اى ؟
شیطان چاق پاسخ داد:
چاقى من به خاطر آن است كه شاد هستم ، زیرا بر شخص غافل و بى خبر و بى تفاوت مسلّط شده ام كه در هیچ كارى بسم اللّه نمى گوید، مثلا هنگام ورود و خروج و هنگام خوردن و نوشیدن ... و در هر كارى ، آنچنان غافل و سرگرم است كه اصلا به یاد خدا نیست .(3)
پس اى مؤ منین در اول هر كارى بسم اللّه الرحمن الرحیم یادتان نرود زیرا با گفتن بسم اللّه شیطان از شما دور مى شود.


داستانهاى بسم اللّه الرحمن الرحیم : ص 69.

 

اللهم عجل لولیك‌الفرج

سه شنبه 18/8/1389 - 11:38
شعر و قطعات ادبی

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام

 

 

 

امشب خدا لطف نهان خود هویدا میکند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا میکند

امشب دو تا را جفت هم ، از صنع یکتا میکند

یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا میکند

با چشم دل در صورت او سیر معنا میکند

امشب حسد بر خاکیان ، بی حد برند افلاکیان

خندان چمن ؛ رقصان دمن ؛ خوشدل زمین ؛ خرم زمان

در دست اسرافیل بین ، صورش شده ساز و دُهُل

با نور، دعوتنامه بفرستاده هادیّ سُبُل

امضا ، ز ختم المرسلین ؛ گیرندگان ، خیل رُسل

هر کس که آید همرهش نی دسته گل ؛ یک باغ گل

در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا

ای غصّه و ای غم برو ؛ ای شوق و ای شادی بیا

ز بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است

وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است

چشم فلک شب تا سحر اختر شماری کرده است

ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است

دست خدا ، وجه خدا را خواستگاری کرده است

امشب علی ،آن عدل کل بر عق کل داماد شد

شاگرد ممتاز نَبی ، داماد بر استاد شد

خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند

صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند

وز طور موسی آمده تا آنکه در بانی کند

آید خلیل ،آرد ذبیحِ خود که قربانی کند

یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند

کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه

عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه

امشب به ملک اهل دل مولی الموالی ، والی است

بر سینه غم دست رد زن، شب موسم خوشحالی است

شام سیه بختی شد و روز همایون فالی است

کوثر،کنار ساقی کوثر علیّ عالی است

زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است

امشب به روی مرتضی ، لب های زهرا خنده کرد

آن دل گر از غم مرده بود، از خنده ی خود زنده کرد

میخانه باز و هرکسی جام مکیّف می زند

ناهید، پا می کوبد و تندر به کف دف می زند

رنگین کمان چون مشتری خود را در این صف می زند

لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می زند

آری نه تنها خاکیان ، هر آسمان کف می زند

منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا

خیز و مِس خود کن طلا ، آیینه ات را ده جلا

عقد علی و فاطمه در آسمان بسته شد

در آسمان بسته شد در کهکشان ها بسته شد

زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان بسته شد

راه یقین ها باز شد ، پای گمان ها بسته شد

بازاریان حُسن را ، دیگر دکان ها بسته شد

خورشید و ماه و آسمان،آیینه گردانی کنند

چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند

بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بُوَد

جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود

میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود

چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود

درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم آیی بُوَد

خیل مَلک از عرش ، سوی فرش فرش آورده اند

بهر جلوس انبیا پَرهای خود گسترده اند

امشب زشادی هر وجودی خویش را گم کند

گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می کند

دریای لطف سرمدی ، بی حد تلاطم می کند

اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می کند

هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می کند

امشب که گاه شادی بی حدّ و بی اندازه شد

با دست جانان دفتر عشق علی ، شیرازه شد

امشب صدف، بر گوهری ، یک بحر گوهر می دهد

یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر می دهد

صرّاف کل ، دردانه ای بر دُرج حیدر می دهد

خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می دهد؟

نی نِی ، فلک خورشید را بر ماه انور می دهد؟

تبریک گو بر مصطفی جبریل از دادار شد

زهرا امانت باشد و حیدر امانت دار شد

امشب علی در خانه خود شمع محفل می برد

کشتی عصمت ، نا خدا را سوی ساحل می برد

مشکل گشای عالمی، حل مسائل می برد

انسان کامل را ببین ، با خود مکمل می برد

هم آن به این دل می دهد ؛ هم این از آن دل می برد

با نغمه ی جادویی اش ، داوود مداحی می کند

با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند

چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان

خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان

شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان

لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان

شیعه مبارک باد گو ، بر یازده فرزندشان

ای شیعه ، دست افشان شو وتبریک بر دلها بگو

بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو

ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین

قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین

زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین

هم روز را در چهره او ، هم شب را در آن گیسو ببین

هم لاله زار رو ببین ، هم نافه بارِ مو ببین

هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند

روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند

 

شاعر : علی انسانی

منبع:البرز نیوز 
 

اللهم عجل لولیك‌الفرج
دوشنبه 17/8/1389 - 11:15
اهل بیت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . . .

 

 

 

 

یه روز پیغمبرآقا امیرالمؤمنین را صدا زدند و فرمودند : “ علی جان ! چیزی می خوای به من بگی ؟ ”
آقا امیرالمؤمنین سرخ شدن . حجب و حیای امیرالمؤمنین کل چهره شون رو برافروخته كرد . پیغمبراكرمr فرمودند كه : “ علی جان ! خدا ، ( خودِ خدا ) به جای تو فاطمه مرا برای تو خواستگاری كرده است ! ” و گویا تو هم به این امر مایلی . یعنی خواستگاری فاطمه (س) وحی بوده ، چون خودِ خدا خواستگاری كرده است . امیرالمؤمنین سكوت كردند . پیغمبر فرمودند : “ خب ، این علامت رضایت است . شرم و حیا مانع شد كه علی در این رابطه در حضور پیغمبر  حرفی بزند . بعد پیغمبر فرمودند : “ فلان روز بیا و قراری گذاشتن . ”

( همین قراری كه ما  می ذاریم ، مثلاً مجلس بله و برون . ) بعد در اون موقع اومدن و صحبت شد . پیغمبر فرمودند كه : “ من باید از دخترم فاطمه (س) هم سؤال كنم . ”‌ راجع به مهریه و غیره سؤال شد . آقا امیرالمؤمنین فرمودند : “ هر چه  فاطمه (س) بخواهد ، آیا با فلان مطلب حاضر است ؟ ” پیغمبر فرمودند : “ دخترم ! حاضری با این مهریه به عقد علی در بیایی ؟ ” حالا ، به همون مقدار مهرالسنه ای كه می گن چهارده مثقال نقره بود كه با پول الان حدوداً می شه صد هزار تومن . حضرت زهرا (س) فرمودند : “ من به علی كه راضی ام . اما مهر برای من كافی نیست . ” فرمودند : چه كنیم ؟ مبلغ رو ده برابر كنیم ؟ مجدداً فرمودند : “ نه . به علی كه راضی ام اما این مهر برای من كافی نیست . ” هر چقدر مبلغ رو بالاتر بردن ، حضرت زهرا (س)‌ فرمودند : “ من اصلاً اشكالم تو مبلغ مهر نیست . ” فرمودند : خب ، خودت بگو . چه چیزی رو به عنوان مهر می خوای ؟ حضرت زهرا (س) فرمودند : “ من دو تا مهریه می خوام . ” حالا كه خدا خواستگاری كرده ، خودش مهر من رو بده .


بعد فرمودند : “ یكی اینكه در روز قیامت من اجازه داشته باشم به محبان خودم ، به شیعیان خودم ، یعنی اونایی كه من رو دوست دارن ، كمك كنم و نجاتشون بدم . ( ببینید ! در اول عاشقانه ترین ازدواج بشریت از ازل تا ابد این می شه مهر فاطمه (س) ) چقدر این دید ، الهی و ملكوتی و مهربان هست كه می فرماید : “ مهرم رو نجات گناهكارهای امتم قرار می دهم .

خداوند وحی فرمودند كه : “ راضیم ” فاطمه (س) داره درخواست می كنه ، پس راضیم ! پیغمبراكرم فرمودند : “ مهر دوم شما چیه ؟ ” حضرت عرض كردند : “ می خواهم كه آبهای عالم را مهر من قرار بدهند . ” كه پیغمبراكرم اینجا این اختیار رو دادن . پس آبهای عالم مهر فاطمه (س) است . خب ، این آبهای عالم به اصطلاح ، یه حالت ظاهری داره كه دریاها و دریاچه ها و رودها رو شامل می شه . كه این حالت ظاهری آب هست و بعضاً‌ در روضه ها ، ازش استفاده می كنن كه آب فراتی كه مهر فاطمه (س) بود بر روی ابی عبداللهبسته شد . اما جنبه باطنی این آب چیه ؟ این “ ماء ” ، این آبی كه می گن ، اون آبی هست كه در قرآن می فرماید : “ و من الماء كل شیء حی ” یعنی خدایا ! یك تبلور و جلوه ای در من و نام من قرار بده كه نام من مانند آب ، همه گنهكاران و همه انسانها رو زنده كنه .


لذا ، نام صدیقه كبری (س) كه میاد ، اصلاً‌ دلها می لرزه . امام صادق می فرمایند : همه مردم وقتی مشكلی دارن به ما اهل بیت رجوع می كنن و ما 13 نفر وقتی مشكلی داریم به مادرمون فاطمه زهرا (س) رجوع می كنیم . این دومین مطلب مهریه بود .


بعد بحث جهیزیه شد كه فاطمه زهرا (س) جهیزیه شون رو نشون دادن . ( حالا اگه بخوام امشب دقیقاً‌ نحوه ازدواج حضرت زهرا (س) را براتون بگم ، شاید اینجا ( از نظر اشك ) بشه شب شهادت حضرت زهرا (س) . ) برای اینكه این ازدواج خیلی عجیبه ! حالا ، اشك هم كه فقط اشك درد نیست ، بعضی وقتها اشك مهر هم هست ، اشك شوق هم هست ! خانم (س) فرمودند : “ من اینها رو دارم . ” بعد نگاه كردن ، دیدن خیلی ساده است . یه دستاس هست ( دستاس هم همون آسیابهای دستی است كه یه مشت گندم می ریزن و خورد می كنن . ) سه ، چهار تا كاسه گلی ، چند تا قاشق گلی و یه زیر انداز ( همون كساء معروف ! ) یعنی این زیرانداز هم فرش ، هم رختخواب و هم كفپوش خونه فاطمه (س) بود . و یه رو انداز ، نه یه دونه پتو . یعنی با زبان امروز ، یه پارچه ، یه ملحفه . حضرت زهرا (س) فرمودند : “ این جهیزیه منه ، علی به اینها راضی هست ؟ ” آقا خندیدند و فرمودند : “ فاطمه (س) كه بیاد تو خونه من ، دیگه دنیا و آخرت وارد خونه من شده ، من كِی دیگه به اینها نگاه می كنم ؟ ” ( آخه ، فاطمه (س) می خواد بیاد تو خونه من ! ) ـ پس امام علی(ع) فرمودند : “ بله من راضی هستم . ”


بعد پیامبر rسؤال فرمودند : “ علی جان ! حالا ، تو چی داری ؟ ” امام علی (ع) عرض كردند : “ آقا ! من از مال دنیا فقط یه سپر و یه زره دارم . هیچی دیگه ندارم . ” (‌ ببینید ! علی با اون همه عظمت از مال دنیا فقط همین ها را داره ! ) كه البته بعد از قضیه ازدواج دیگه حضرت علی اونها رو هم نداشت . چون كه در اونجا پیغمبر(ص)  فرمودند : “ وقتی كسی  فاطمه (س) رو داره نه سپر می خواد و نه زره . ” این دو تا رو هم بفروش و خرج عروسی و خونه گرفتن و وسایل خرید برای زندگی كن . در یكی از روایت اومده كه پول زره و سپر 30 درهم شد . ( اصل زندگی سعادتمند عشق و تفاهم است ) بالاترین جلوه عشق در عشق بین علی و فاطمه (س) است . چون در تاریخ ، این تنها ازدواجی است كه هر دو طرف معصومند . و تنها معصومه تاریخ حضرت فاطمه (س) است . خب با این اوضاع و احوال كارها درست شد . حالا می خوان خطبه بخونن . الله اكبر ! جبرئیل امین نازل شد . عرض كرد : “ یا رسول الله ! من اومدم از علی و فاطمه (س) وكالت بگیرم . خود خدا در عرش قرار هست كه خطبه رو جاری كند . ( خود خدا ! ) خداوند خودش خطبه رو در عرش جاری كرد و صیغه رو خوند . و اونجا در عرش این پیوند بسته شد . همه ملائكه ( به سبك خودشون ، نه مثل ما ) تمام عرش را زینت كردن . عده زیادی از ملائكه ، بخاطر این پیوند ، سجده شكر كردن و اونجا چقدر پای كوبی و خوشحالی بود . یعنی این روز ، اینقدر مهمه كه با ازدواج این دو معصوم ، خداوند بعنوان همون هدیه ای كه مهمونها به عروس و داماد می دن یك در به درهای رحمت خودش اضافه كرد . فقط به خاطر ازدواج علی و فاطمه (س) . امشب  اینجوریه ، لذا ما امشب یه عروسی عادی نیومدیم . امشب به جشنی اومدیم كه یكی از علما و اساتید ما ، می فرمودند :


“هر كس در شادی امشب شركت كنه ، گویا ده بار حج واجب انجام داده . ” و خب می دونید كه بعد از انجام حج واجب هم آدم مثل اینكه دوباره متولد شده و گناهی هم نداره . امشب اینطوریه . این وضعیت فاطمه (س) است . این وضعیت این ازدواج است .

 

بخشی از سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
منبع:http://www.rahpouyan.com

 

وقتی كه خانم فاطمه زهرا(س) می فرمایند:مهرم رو نجات گناهكارهای امتم قرار می دهم .در برابر عظمت این بزرگواران چه هدیه ای دارم كه به ایشان تقدیم كنم؟جز شرمساری!

فقط از خودشان می خواهم كمكمان كنند تا گناه نكنیم.همین......

 

اللهم عجل لولیك‌الفرج

 

 

دوشنبه 17/8/1389 - 10:40
مهدویت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

 

دعای امام رضا برای ظهور امام زمان



دعای محبوب

 

 

 

امام علیّ بن موسی الرضا(ع) ـ که روز جمعه را روز ظهور حضرت مهدی(ع) می‌داند ـ ، در یکی از بهترین لحظات نیایش خود یعنی قنوت نماز ظهر جمعه سرود بی‌قراری و انتظار سر می‌دهد و برای فرج و ظهور آن بزرگوار دعا می‌کند:
 
« اَللّهُمَّ اَصْلِحْ عَبْدَ کَ وَ خَلیفَتَکَ، بِما اَصْلَحْتَ بِهِ اَنْبِیائَکَ وَ رُسُلَکَ، وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ، وَ اَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ، وَ اسْلُکْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً، یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ،وَ اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً، یَعْبُدُ کَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً، وَ لاتَجْعَلْ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ عَلی وَ لِیِّکَ سُلْطاناً، وَ ائْذَنْ لَهُ فى جِهادِ عَدُوّ ِکَ وَعَدُوّ ِه، وَ اجْعَلْنی مِن اَنْصارِهِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شیْ ءٍ قَدیر.»(1)


بارالها ، کار ظهور بندة شایسته و خلیفة راستینت (امام مهدی) را اصلاح فرما، همانگونه که کار پیامبر و فرستادگانت را اصلاح نمودی، و از فرشتگانت نگاهبانانی بر او بگمار، و از سوی خویش با «روح القدس» او را یاری و پشتیبانی فرما، دیده‌بانانی ازپیش رو و پشت‌سر همراه وی گردان، تا از هر بدی نگاهش دارند، ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز، که او تو را می پرستد و هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند، پس برای هیچیک ازآفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به «ولی» خودت قرار مده، و او را درجهاد با دشمنت و دشمنش اجازت فرما، و مرا از یاران او بشمارآور،که همانا تو بر هر کاری توانایی.
با عنایت به مضــامین زیبای فوق، روشــن می‌گردد که امـام هشتم(ع) عــالی‌ترین و بلندترین زمزمه‌های محبّت را چگونه با سوز و از سر شوق در این مناجات کوتاه بر زبان جاری می‌سازد! هم محبوب خود را معرفی می‌نماید و هم آرزوی سلامتی و ظهور او را دارد و از خدا می‌خواهد تا بیعت هیچ ستمگری بر گردن آن حضرت نباشد. آن‌گاه برای جهاد در رکاب او اعلام آمادگی نموده بدین وسیله ارتباط معنوی و عاطفی خود را ب آن بزرگوار ابراز می‌فرماید.(2)

1. بحار/ج89- مصاح المتهجد/367- جمال السبوع/413
2. آفتاب در نگاه خورشید، ص 21

منبع : وبلاگ شمیم حضور

 

میلاد سلطان سرزمین مهر ، امام رضا (ع) بر همه شما مبارك باد

 

اللهم عجل لولیك‌الفرج

جمعه 23/7/1389 - 1:4
مهدویت

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

غزل «انتظار فرج» استاد شهریار


«دلم شکسته و جانم هنوز چشم به راهت
 شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت

در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست 
اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت

ز گرد راه برون آ که پیر دست به دیوار
به اشک و آه یتیمان دویده بر سر راهت

در انتظار تو می میرم و در این دم آخر
 دلم خوش است که در خواب دیدم به خوابگاه گاهت

کنون که می دمد از مغرب آفتاب نیابت 
چه کوه های سلاطین که می شود پرکاهت

تویی که پشت و پناه جهادیان خدایی 
سر جهاد تویی و خداست پشت و پناهت.»
 



اللهم عجل لولیك‌الفرج

چهارشنبه 7/7/1389 - 8:11
رمضان

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

 

 

 

سلام بر تو ای ماه رمضان ، ماه توبه و انابه ، ماه مغفرت و آشتی بنده با خدا ، ماه برکت و نور ماهی که در آن دل های مؤمنان جلا یافت .

 

پیامبر (ص) فرمودند : رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است .

 

در ماه های رجب و شعبان خود را برای رسیدنت آماده می کردیم . در این ماه های شریف ، پلّه پلّه برای ورود به میهمانی خدا مهیّا می شدیم .  

 

- اولین شب جمعه ماه رجب لیلة الرّغائب (شب آرزوها)

- روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب ، ایّام البیض و اعتکاف عاشقان خدا در خانه های خدا ( مصادف با ولادت با سعادت امیرالمؤمنین (ع) )

- مبعث پیامبر عظیم الشّأن اسلام (ص) در 27 رجب

- ورود به ماه شعبان المبارک و و مناجات شعبانیّه آن

- میلاد سه گل محمّدی (ص) امام حسین (ع) و امام زین العابدین (ع) و قمر بنی هاشم (ع)

- روز نیمه شعبان ، روز میلاد جان جانانمان ، حضرت بقیّة الله الاعظم (عج)

- آخر شعبان و آمادگی برای ورود بر تو ای ماه رمضان

 

دو نکته بسیار مهم و جالب در تمام این ایّام و اعمال آن برجسته بود : « گرفتن روزه و مناجات با خدای رحمن و رحیم » انگار خدا می خواست تا ادب حضور در تو را به ما بیاموزد .  تو آمدی و دل های ما را با نور خدا منوّر کردی .

 

حالا دیگر راه آسمان و زمین به هم نزدیک شده بود .

 

روزهایت ، شب هایت ، سحرهایت هنگامه افطارت ، حتّی خوابیدن در ساعاتت ، همه و همه رنگ خدایی گرفته بود . میهمانان خدا هر یک به فراخور ظرفیت و توان و معرفت خود از وجود نازنینت بهره مند شدند .

 

انس با قرآن و مناجات و راز و نیاز بی تکلّف و با کلام نورانی و صمیمی معصومین علیهم السّلام ، روح و جانمان را صیقل می داد . دیگر با خدا آشتی کرده بودیم . شاید مهمان خوبی نبوده ایم و حقّ این میهمانی بزرگ را نتوانستیم ادا کنیم ؛ ولی میزبانمان سنگ تمام گذاشته بود . به قلب های لرزان ما و و دستان نیازمان نظر داشت . هنوز نیازمان را نگفته بودیم که برآورده شدنش را می دیدیم . صفای دل ها باعث شده بود که همه با هم مهربان شوند . مراقب بودیم که نکند با شکستن دلی و بی توجّهی به بندگان خدا موجب محرومیت از رحمت خدا شویم . همه سخاوتمند شده بو دیم . در دعاهایمان همگانی می اندیشیدیم : اللّهمّ ... کلّ ...

 

ای ماه رمضان عزیز سرتاسر تو خیر و برکت بود ولی شب های قدرت در اوج بودند . یک فرصت استثنایی برای بندگی خدا بودند . با خدای خود عهدها بستیم و سرنوشت و مقدّرات یک سالمان در این شب های عزیز رقم خورد . خدایا کمک کن بر عهد خود باقی بمانیم و این صفای دل را از ما نگیر . 

 

ای ماه رمضان ! حالا که داری می روی ، بدان که منتظرت می مانیم تا سال دیگر بیایی و از برکاتت بهره مند شویم .  آرزو می کنیم سال دیگر وقتی خواستی بیایی همراه با مولایمان امام زمان روحی لمقدمه الفداء به استقبالت بیاییم .

 

ای ماه رحمت ! اگر سال دیگر آمدی و نبودیم ، از ما هم یاد کن و بدان که خیلی تو را دوست داشتیم .

 

خدایا دست ما را بگیر و نگذار تا دوباره فریب شیطان و نفس را بخوریم و از تو دور شویم .

 

خدایا بر همه بندگانت که از تو دورند ، و راه بندگی را بلد نیستند ، رحم آور و موجبات هدایت همگان را فراهم کن .

 

خدایا شکر که ماه رمضان را برای ما قرار دادی . همه حاجاتمان را برآور و ما را از آمرزیده شدگان قرار ده .  

 

خدایا عیدی ما را فرج مهدی فاطمه (عج) قرار بده .

 

 

طاعاتتان قبول و عیدتان مبارک

 

اللهم عجل لولیك‌الفرج
پنج شنبه 18/6/1389 - 18:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته