اهل بیت
ابن زیاد با استناد به فتوای قاضی شریح مردم کوفه را به مبارزه با امام حسین(ع) تحریک کرد. قاضی شریح که بود و چه تاثیری در شهادت حضرت سیدالشهدا داشت؟
به گزارش خبرآنلاین "ابن حارث" معروف بود به شریح بن قاضی که اصلاً یمنی بود. پیامبر را دیده بود و در زمان حضرت محمد ص و ابوبکر منصبی نداشت و در زمان عمر به قضاوت کوفه منصوب شد ودر زمانهای عثمان و علی (ع) و امام حسن(ع) و معاویه و یزید و عبدالملک و حجاج و... بر منصب قضاوت بود و وقتی امام علی علیه السلام او را به این منصب گماشت بر او شرط کرد که هیچ حکمی را اجرا نکند، مگر آنکه آن را بر امام علیه السلام عرضه کند.
قضاوت میان حضرت علی(ع) و مرد نصرانی توسط قاضی شریح
نمونه دیگر داستان خلیفه عدالت گستر اسلام علی(ع) است. آن حضرت روزی سپرگم شده خود را نزد مردی نصرانی یافت او را به نزد قاضی شریح آورد و گفت: این سپر مال من است وآن را نزد این شخص یافتم که آن رانه به ایشان فروخته ام ونه بخشیده ام. شریح از مرد نصرانی پرسید: در مورد ادعای امیر المؤمنین چه پاسخی دارید؟ آن مرد گفت: این سپر از من ودر ملک من است و امیر هم نزد من دروغگو نمی باشد، قاضی بسوی علی (ع) نگاه کرد و از وی پرسید: ای امیر! آیا شاهدی هم داری؟ علی (ع) خندید و گفت: شریح به حق رسیده و من شاهدی ندارم. و قاضی به نفع نصرانی فیصله خود را صادر نمود و آن مرد سپر را گرفت ورفت و لی دوباره از راه برگشت وگفت: همانا من شهادت می دهم که این فیصله و حکم پیغمبران است ؛ امیر المؤمنین من را به محاکمه نزد قاضی خود می برد و او هم به ضرر امیر فیصله می کند. من به یگانگی خدا و رسالت محمد (ص) شهادت می دهم. ای امیر المؤمنین! این سپر مال شما است و زمانی که شما از جنگ صفین بر گشته بودید من به دنبال لشکر شما می آمدم و این سپر را که از بالای یکی از شتر های شما افتاده بود؛ من برداشتم. علی(ع) به ایشان گفت: این سپر حالا برای شما باشد و آنرا به وی بخشید.
تذکر حضرت علی (ع) خطاب به قاضی شریح
از مهمترین قضایایى که در آن، رفتار و عملکرد شریح توسط امیرالمؤمنین علیه السلام نکوهش شده تا جایى که امام با نوشتن نامهاى به او از کار اشتباهش انتقاد نموده است، موضوع خرید خانهاى مجلل به قیمت 80 دینار در دوران تصدى مقام قضاوت بوده است که شرح آن، همراه با نامه امام علیه السلام در کتاب «نهج البلاغه» آمده است « نامه 3 » .
به من خبر دادند که خانهای به هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، و گواهانی آن را امضا کردهاند. (شریح گفت: آری ای امیر مومنان امام (ع) نگاه خشمآلودی به او کرد و فرمود) ای شریح! به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشتهات نگاه نمیکند، و از گواهانت نمیپرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای. اما اگر هنگام خرید خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی مینوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمیکردی و آن سند را چنین مینوشتم: هشدار از بیاعتباری دنیای حرام این خانهای است که بندهای خوارشده، و مردهای آماده کوچ کردن، آن را خریده، خانهای از سرای غرور، که در محله نابودشوندگان، و کوچه هلاک شدگان قرار دارد، این خانه به چهار جهت منتهی میگردد. یک سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوم آن به مصیبتها، و سوی سوم به هوا و هوسهای سستکننده، و سوی چهارم آن به شیطان گمراهکننده ختم میشود، و در خانه به روی شیطان گشوده است ....
شریح و حادثه کربلا
اولین مداخله شریح در آغاز نهضت کربلا، مربوط به بیعت هفتاد تن از بزرگان کوفه همچون: حبیببن مظاهر، محمدبن اشعث . ، مختار ثقفى، عمربن سعد و . . . در حضور شریح و شاهد گرفتن وى بر هوادارى آلعلى علیه السلام و دعوت از امام حسین علیه السلام براى سپردن حکومت کوفه به او بود .ولى صرف نظر از پیمان شکنى بیشتر این بزرگان، خود شریح نیز به محض ورود عبیدالله به کوفه در دارالاماره او حضور یافت و بدون در نظر گرفتن تعهد بر وفادارى با آلعلى، به جرگه مخالفین آنها پیوست و یکى از مشاورین درگاه عبیدالله گردید.و عبیدالله نیز که جهت رسیدن به مقاصد خود به حمایت اشخاصى همچون شریح قاضى - که در میان مردم مقدس مآب کوفه، از شخصیت ممتازى برخوردار بود - نیاز داشت، از او استقبال کرد و او همان کارى که در برابر سوء استفادههاى «زیاد» و پسرش عبیدالله انجام داد، تا جایى که عبیدالله از کمترین سخن او فتوایى ساخت « معروف است که وی به دستور عبیدالله زیاد، فتوا داد که چون حسین بن علی علیه السلام بر خلیفه وقت خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است.» و از آن براى بسیج مردم کوفه علیه حسینبن على علیه السلام استفاده کرد بر اثر همین فتوی بود که مردم با امام خود جنگیدند و شهیدش کردند و او که شاهد چنین سوء استفادههایى از گفته خود بود، مهر سکوت بر لب نهاد و به دلیل ترس، مصلحت جویى و عافیتطلبى خود کوچکترین اعتراضى نکرد و به این وسیله کفه ترازوى دشمن را در مقابل آلعلى سنگینتر نمود .
پس از قیام مختار
مختار پس از تسلط بر کوفه و آرام کردن اوضاع این شهر، شریح قاضى را که به دنبال بروز فتنه در جهان اسلام، از منصب قضاى کوفه استعفا کرده و خانه نشین شده بود، به کار قضاوت برگرداند . سپاهیان مختار و به خصوص شیعیان او، با این کار مخالفت نموده و از مختار خواستند که وى را عزل کند. شریح نیز پس از شنیدن این اعتراضات، خود را به بیمارى زد، در نتیجه مختار نیز که تاب تحمل اعتراضات بسیار یاران خود را نداشت، شریح را از کار برکنار نمود و پس از برقرارى خلافت عبدالملک و تسلط او بر کوفه، شریح توسط این خلیفه مجددا به مسند قضاوت باز گردانده شد و پس از به دست گرفتن امارت کوفه توسط حجاج، وى مقام قضاى این شهر را تثبیت نمود و شریح علاوه بر اشتغال بر این امر، از مشاوران حجاج نیز به شمار مىرفت . وی حدودا در سن 120 سالگی فوت کرد.
جمعه 3/9/1391 - 22:33
کامپیوتر و اینترنت
هر چقدر مواظب گجتهایمان باشیم، باز هم ممکن است زمانی پیش بیاید که آنها ناخواسته دچار آسیب شوند. آیپد وسیله مناسبی برای مرور اخبار در همه جا و وهمه وقت است، چه چیز دلپذیرتر از مرور اخبار در هنگام صرف چای؟! اما اگر ناگهان لیوان چای از دستتان بلغزد و آیپد شما خیس شود، چه؟
شما باید چه کار کنید؟ شاید در اینترنت راهنماییها برای این شرایط اورژانس خوانده باشید. بعضی از آنها درست هستند و در کمال تأسف برخی از این توصیهها هم کاملا اشتباه هستند. در این پست «باید»ها و «نباید»های برخورد با یک گجت خیسشده را مرور میکنیم:
نوع مایع مهم است: مسلما ماهیت مادهای که وسیلهتان را خیس کرده مهم است، یکی از فاکتورهای مهم pH مایع است، همان طور که میدانید pH هفت، یعنی ماده خنثی است. موادی که pH بیشتر از ۷ دارند، قلیایی هستند، مثل مواد سفیدکننده pH دوازده دارند و pH آمونیک و خون انسان به ترتیب ۱۱ و بین ۷ تا ۷٫۵ است.
موادی اسیدی pH کمتر از ۷ دارند، مثلا pH آب پرتقال ۳٫۵ است، جالب است بدانید که اسیدها نسبت به قلیاها، آسیب بیشتری به سلامت قطعات الکترونیک وارد میکنند. خیلیها تصور میکنند که شیر خنثی است، در صورتی که شیر اندکی اسیدی است و pH آن ۶٫۵ است!
گجت خود را در برنج فرو نبرید! بر اساس توصیه مشهوری که در اینترنت و در وب فارسی به دفعات خواندهاید، ممکن است تصور کنید که بهترین کار این است که بلافاصله وسیله خود را در برنج فرو ببرید. این بدترین کاری است که میتوانید بکنید! (البته به اعتقاد نویسنده منبع این مقاله)
بله! با این کار وسیله شما خیلی خوب خشک میشود، اما در همین حین قطعات آن دچار خوردگی هم میشوند، به علاوه ممکن است دانههای برنج وارد جکهای هدفون، محل اتصال داک و سایر جاهای تنگ شوند و بیرون کشیدن آنها راحت نباشد.
سشوار را فراموش کنید! به هیچ عنوان وسیله خود را با سشوار خشک نکنید، چون مانند برنج باعث تسریع روند خوردگی میشود.
وسیله خود را به شارژر نزنید: آب و باتریهای لیتیومی اصلا با هم سازگار نیستند، با این کار ممکن است مدار کوتاه هم ایجاد شود. بهترین کار خاموش نگاه داشتن گوشی برای یک دوره زمانی است. توصیه میشود دستکم برای ۷۲ ساعت، وسیله خود را به شارژر متصل نکنید.
واکنش سریع داشته باشید: دستپاچه نشوید، بعد از خیس شدن گجت خود بلافصله آن را از محیط خیس نجات بدهید، هر قدر سریعتر این کار را بکنید، میزان آسیب کمتر خواهد بود. شما میتوانید با دستمال کاغذی سطح وسیله خود را تا حد امکان خشک کنید.
وسیله خود را خاموش کنید: اگر باتری گجت شما، قابل خارج کردن است، این کار را بکنید، اما اگر آیدیوایس دارید و از نظر فنی بلد نیستید که باتریاش را خارج کنید، تنها کار که از دستتان برمیآید، خاموش کردن آن است.
سنسور رطوبت آیدیوایس خود را چک کنید: آی دیوایسها حسگر رطوبت دارند، اگر نشانگر آنها سفید باشد، علامت خوبی است، اما اگر قرمز شده باشند، نشانه نفوذ آب به پورتهاست. راهنمای سایت اپل در مورد حسگر رطوبت را بخوانید.
در کمک گرفتن تردید نکنید! چیزی را به بخت و اقبال نسپارید، اگر تعمیرگاه خوبی میشناسید، بلافاصله وسیله خود را برای تعمیر به آنها بسپارید، ممکن است تعویض باتری یا تعمیر بورد، وسیله شما را کاملا نجات بدهد. بعضیها اشتباه میکنند و وسیله خود را به موقع به تعمیرگاه نمیبرند با این امید که، شانس به یاریشان بیاید.
البته تعمیرگاههای خوب با افراد کاربلد هم کم پیدا میشوند، اگر وسیله خود را برای تعمیر بردید و تعمیرکار، به نگاهی سرسری گفت که وسیله را «حتما» درست خواهد کرد یا از همان ابتدا به شما توصیه کرد که به فکر یک وسیله تازه باشید، بدانید که یک جای کار میلنگد، اما بعد از بررسی گوشی، رک و راست به شما گفت که احتمال تعمیر و آسیب رسیدن به قطعات گوشتان چقدر است، میتوانید بیشتر اعتماد کنید.
حالا ممکن است، این سؤال برایتان پیش بیاید که آخر در تعمیرگاههای چه میکنند، ! آنها گوشی شما را کامالا باز میکنند، تک تک قطعات آن را تا سر حد امکان خشک میکنند و قطعاتی را که به نظر میرسد، تخریب شدهاند، تعویض میکنند.
همه این توصیههای برای زمانی بود که یک تعمیرگاه خوب در دسترس باشد یا گجت شما آنقدر بهروز و باارزش باشد که ارش صرف وقت و پول را داشته باشد، اگر گوشی نسبتا قدیمیای دارید یا دسترسی به تعمیرگاه ندارید، شاید انجام برخی از «نباید»ها به صورت محافظهکارانه زیاد هم بد نباشد!
منبع:1پزشک
جمعه 3/9/1391 - 21:57
عقاید و احکام
گریه بر شهید از صدر اسلام در میان مسلمین متداول بوده و در جنگ احد این مساله بروز و ظهور پیدا کرد.روایتی که در زیر آورده شده است بر این مطلب تاکید دارد که گریه بر شهید در اسلام به خودی خود موضوعیت دارد و تجلیل از شهید در اسلام جایگاه بی بدیلی دارد.
در صدر اسلام در میان شهدای زمان پیامبر آنکه از همه بیشتر درخشید و به او لقب (سیّدالشهدا) یعنی سالار شهیدان در آن زمان دادند جناب حمزه بن عبدالمطلب عموی بزرگوار رسول اکرم بود که در احد شهید شد.
آنان که به زیارت مدینه مشرف شده اند حتماً به اُحُد هم مشرف شده اند و قبر جناب حمزه را در احد زیارت کرده اند. حمزه که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بود کسی را نداشت خودش تنها بود. وقتی که پیامبر اکرم از اُحُد برگشت به مدینه دید درخانه همه شهدا گریه هست جز خانه جناب حمزه حضرت فقط یک جمله فرمودند: همه شهدا گریه کننده دارند جز حمزه که گریه کننده ندارد. تا این جمله را فرمود صحابه رفتند به خانه هایشان و گفتند حمزه گریه کننده ندارد.
زنانی که برای فرزندان یا پدران یا برادران خود گریه می کردند به احترام پیامبر با احترام جناب حمزه بن عبدالمطلب آمدند به خانه حمزه و برای او گریستند و بعد از این دیگر سنت شد هرکس برای شهیدی می خواست بگرید اول می رفت به خانه حمزه و برای او می گریست.
این جریان نشان داد که اسلام با اینکه با گریه بر میت چندان روی خوش نشان نداده است مایل است که مردم برای شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.
قبل از شهادت امام حسین آن شهیدی که سمبل گریه بر شهید بود و گریه بر او مظهر شرکت در حماسه شهید و هماهنگی با روح شهید و موافقت با نشاط شهید به شمار می رفت جناب حمزه بود و بعد از شهادت امام حسین این مقام به ایشان انتقال یافت.
منبع:مقاله شهید؛مرتضی مطهری
دوشنبه 29/8/1391 - 17:19
عقاید و احکام
1) امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان. هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی. (کامل الزیارات- ص 74)
2) امام صادق(ع) به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)
3) در روایت دیگر می خوانیم : اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد." (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)
4) زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)
5) کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
6) اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع) را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
7) کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
http://www.ashoora.ir
دوشنبه 29/8/1391 - 15:42
عقاید و احکام
زیارت عاشورا - كه از تعالیم امام باقر علیهالسلام است - به سبب آثار سازنده فردى و اجتماعى و بیان مواضع فكرى و عقیدتى شیعه و نشانه گرفتن خط انحراف، اهمیت ویژهاى دارد.
شمارى از دستاوردهاى این زیارت عبارت است از:
1. ایجاد پیوند معنوى با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان
این محبت موجب مىشود كه زائر، آن بزرگان را الگوى خویش سازد و در جهت همسویى فكرى و عملى با آنان بكوشد؛ همچنان كه در قسمتى از زیارت، از خدا مىخواهد كه زندگى و مرگش را یكسره همانند آنان قرار دهد؛ «اللهم اجعل محیاى محیا محمد و آل محمد و مماتى ممات محمد و آل محمد».
از آن جا كه این محبت به خاطر خداوند است - و خاندان عصمت از آن جهت كهالهى و منسوب به اویند، محبوب واقع شدهاند - مایه تقّرب به خداوند است.
در قسمتى از این زیارت چنین مىخوانیم: «اللهم انى اتقرب الیك بالموالاة لنبیك و آل نبیك».
2. پیدایش روحیه ظلم ستیزى در زائر
تكرار لعن و نفرین بر ستمگران در این زیارت، موجب پیدایش روحیه ظلمستیزى در زائر مىشود. او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبتبه پیروان حق و دوستان خاندان عصمت، پایههاى ایمان دینى خود را مستحكم مىكند. مگر ایمان چیزى جز حب و بغض در راه خداست؛ «هلالایمان الاّ الحب و البغض»؟ موءمن واقعى در برابر ستم، بىموضع نیست؛ از ستمگر نفرت و انزجار آشكارى دارد و با مظلوم و جبهه حق، اعلامهمراهى مىكند؛ «یا اباعبدالله! انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم».
3. دورى جستن از خط انحراف
در این زیارت، ریشههاى ظلم هدف قرار مىگیرد؛ «فلعن الله امةً اسّست اساس الظلم و الجور علیكم اهل البیت و لعن الله امة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم التى رتّبكم الله فیها». ستمى كه در عاشورا تحقق یافت، در قلب تاریخ ستم ریشه دارد. این ظلم، یك حلقه از حلقههاى ستمى است كه با انحراف مسیر اصیل خلافت آغاز شد.
4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوههاى هدایت
در این زیارت آمده است: «فاسئل الله الذى اكرمنى بمعرفتكم و معرفة اولیائكم و رزقنى البرائة من اعدائكم، ان یجعلنى معكم فى الدنیا و الآخرة و ان یثبّت لى عندكم قدم صدق فى الدنیا و الاخرة». زائر پس از آن كه به حق معرفت پیدا كرد و ستم و ستمگر را شناخت و از آنان دورى جست، با ثبات قدم در مكتب خاندان عصمت و پیروى عملى از آنان، خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار مىدهد؛ یعنى، اسوهها و الگوهاىهدایت را - كه از سوى خداوند منصوب شدهاند - سرمشق خود قرار مىدهد و همگامى با آنان را مىطلبد.
5. ترویج روحیه شهادتطلبى و ایثار و فداكارى در راه خدا.
6. احیاى مكتب و راه و هدف خاندان عصمت.
دوشنبه 29/8/1391 - 15:40
عقاید و احکام
حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسیله خواندن زیارت عاشورا، جدم حسین(ع) را زیارت کند " چه از راه دور یا نزدیک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
چند نکته در رابطه با این حدیث قابل ذکر می باشد:
اول اینکه گوینده مطلب یک امام معصوم است، بنابراین خیلی قابل اهمیت می باشد.
دوم اینکه امام معصوم قسم می خورد که این تأکیدی براینکه حتماٌ حاجت این شخص را خداوند خواهد داد.
سوم اینکه می توان در صورتی که امکان نداشته باشد از نزدیک امام حسین(ع) را بوسیله خواندن زیارت عاشورا زیارت کند، از راه دور این کار را انجام دهد.
چهارم اینکه حاجات مادی و معنوی بوسیله این زیارت توسط خداوند برآورده می گردد.
برای رسیدن به مقام قرب الهی نیز وسائل گوناگون وجود دارد ولی وسیله مطمئن، راحت، سریع و ... برای رسیدن به خداوند عشق به امام حسین(ع) می باشد.با عشق و ارادت به سالار شهیدان کربلا می توان سریعتر و مطمئن به هدف رسید.
برای رسیدن به محبت و عشق و علاقه امام حسین(ع) نیز راههای گوناگون وجود دارد ولی راهی که سریعتر انسان می تواند بوسیله آن به بارگاه امام حسین(ع) راه یابد، و جزو شیفتگان و عشاق سیدالشهداء گردد، از طریق خواندن زیارت عاشورا و خصوصاٌ مداومت به خواندن این زیارت شریف می باشد.
دلایل مختلفی برای اثبات این ادعا وجود دارد که عبارتند از :
1- زیارت عاشورا از احادیث قدسی می باشد. روایت صفوان در مورد زیارت عاشورا بیان کننده این امر است که جبرئیل امین این زیارت را از طریق خداوند متعال برای پیامبر(ص) قرائت نمود و این زیارت از طریق معصومین به امام باقر(ع) رسید و از طریق این امام معصوم به دست شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت(ع) رسیده است.
2- ائمه ما شیعیان خصوصاٌ امام زمان(ع) تأکید به خواندن و مداومت به خواندن این زیارت شریف داشته اند، چنانچه در ملاقاتی که سید رشتی با امام زمان(ع) داشته اند، امام زمان به سید رشتی می فرمایند: که چرا عاشورا نمی خوانید و بعد سه بار می فرمایند عاشورا، عاشورا، عاشورا.(مفاتیح الجنان- شیخ عباس قمی)
3- علماء وبزرگان ما نیز برخواندن عاشورا و مداومت به آن تأکیدفراوان داشته اند و خود نیز این کار را انجام می داده اند و یکی از علل موفقیت اکثر بزرگان و علماء خواندن زیارت عاشورا بوده است.
چه بسیار زیبا است که انسان در هر زوز صبح 5 دقیقه از وقت خود را برای سالار شهیدان و زیارت عاشورا قرار دهد. چه صبح و روز زیبائی خواهد بود روزی که با نام و یاد عزیز زهرا(س) شروع شود.
مطمئن باشید که امام حسین(ع) جواب سلام شما را می دهد. فقط باید دل را پاک کرد تا جواب سلام امام را شنید و یقین داشته باشید که جواب سلام را امام حسین(ع) می دهد، چون جواب سلام واجب است و امام معصوم محال است ترک واجب نماید. فقط باید گوش ما شنوا و لایق شنیدن جواب سلام ایشان باشد.
منبع:www.ashora.ir
دوشنبه 29/8/1391 - 15:39
عقاید و احکام
1ـ در زمان مرحوم آیت الله میرزای شیرازی بزرگ در کشور عراق مرض وبا شیوع پیدا کرد و به قدری شدید بود که جنازه قربانیان در کنار خیابان ها رها شده بود و کسی نبود که آن ها را جمع کند ، کسانی هم که امکانات داشتند و می توانستند فرار می کردند ، در همان ایّام روزی در مجلس درس مرحوم آیت الله میرزای شیرازی که در شهر سامرا بود ، شاگردان گفتند که " آقا وبا به این جا نیز رسیده و سرایت کرده ، چه کنیم ؟ "مرحوم میرزا در مجلس که بزرگان و شارگردانش نشسته بودند فرمود : « من حکم می کنم که از همین امروز همه ، زن و مرد ، کوچک و بزرگ زیارت عاشورا را با 100 لعن و 100 سلام شروع کنید به خواندن تا خداوند این مرض را برطرف نماید . »این خبر یه سرعت در عراق منتشر شد و نقل کرده اند که 3 روز بیشتر طول نکشید که دیگر کسی از شیعیان به مرض وبا از دنیا نرفت و این بیماری به صورت کامل برطرف شد .
2 ـ در عهد زعامت مرحوم آیهاللّه حاج سیّد محمّد حجّت كوهكمرى قحطى و گرانى سختى پدید آمد ، آن مرحوم چهل نفر از طلاّب مهذّب و متدیّن را دستور داد كه به مسجد جمكران مشرّف شوند و در پشتبام مسجد به صورت دستهجمعى زیارت عاشورا را با صد سلام و صد لعن و دعاى علقمه بخوانند ، آنگاه به حضرت موسى بن جعفر ، حضرت ابوالفضل و حضرت علىاصغر علیهمالسلام متوسّل شوند ، رفع گرانى و نزول باران را از خداوند بخواهند . چهل تن از طلبه فاضل و متدیّن به امر مرجعیّت اعلاى تشیّع به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند ، زیارت عاشورا را طبق دستور آن مرجع آگاه انجام دادند ، مسجد جمكران را به قصد قم ترك كردند . هنوز به دهِ جمكران نرسیده بودند كه باران رحمت سیلآسا فروریخت و طلاّب ناچار شدند كه لباسهاى خود را درآورند ، كفشهاى خود را به دست بگیرند و از میان سیلابها عبور كنند
.
3 ـ داستان همسرِ صالحه استاد « اشرف حدّاد » را همه شنیدهاید كه به زیارت عاشورا مداومت داشت ، در شب اوّل رحلتش سه بار امام حسین علیهالسلام به دیدارش تشریففرما شدند و در بار سوّم امر فرمودند كه عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند .
4 ـ سیّد احمد رشتى هنگامى كه از قافله عقب ماند و از زندگى دست شست ، توسّل فراوان نمود ، سرانجام به محضر كعبه دلها تشرّف یافت ، حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و جامعه كبیره فرمود : « شما چرا عاشورا نمىخوانید ؟ عاشورا ، عاشورا ، عاشورا » .
5 ـ مرحوم میرزا ابراهیم محلاّتى ، عموى مرحوم آیهاللّه حاج شیخ بهاءالدّین محلاّتى ، در شب 24 صفر 1336 ه . در شیراز رحلت كرد . در همان شب مرحوم شیخ مشكور در نجفاشرف حضرت عزرائیل علیهالسلامرا رؤیا كرد . از او پرسید : از كجا تشریف مىآورید ؟ فرمود : از شیراز ، از قبض روح میرزا ابراهیم محلاّتى مىآیم . از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسید ، فرمود : در بهترین حالت است ، خداوند هزار فرشته موكّل فرموده ، كه از او اطاعت كنند . پرسید : از كجا ایشان به این مقام رسیده ؟ فرمود : او سى سال تمام بر زیارت عاشورا مداومت داشت . شیخ مشكور خوابش را به میرزا محمّدتقى شیرازى نقل كرد ، او به شدّت گریه نمود ، گفته شد : خواب است ، فرمود : بلى ، ولیكن خوابِ شیخ مشكور است . فرداى آن روز تلگرافى از شیراز رسید و صادقه بودن رؤیاى شیخ مشكور بر همگان ثابت شد .
6 ـ مرحوم شیخ صدرا بادكوبهاى كه بر زیارت عاشورا مداومت داشت ، در 11 شعبان 1392 ه . درگذشت ، پس از 23 سال هنگامى كه قبر شریفش در موقع تخریب وادىالسلام توسّط رژیم عفلقى شكافته شد ، پیكر پاكش تر و تازه پدیدار گردید .
7 ـ مرحوم حاج شیخ حسن فرید كه داستان سامرّا را از مرحوم حایرى شنیده بود ، به گرفتارى سختى مبتلا مىشود ، از روز اوّل محرّم به زیارت عاشورا شروع مىكند ، روز هشتم از بركت آن زیارت به صورت خارقالعادهاى مشكلش حل مىشود.
8 ـ بانویى كه تا بیست سال بعد از ازدواج اولاد دار نمىشد ، با مداومت بر زیارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد .
9 ـ مرحوم آقانجفى اصفهانى مىنویسد : دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروعه خواندم و نتیجه گرفتم .
10 ـ مرحوم حاج شیخ عبدالنّبى عراقى كه كتاب ارزشمندى در كیفیّت مداومت بر زیارت عاشورا نوشته ، انگیزه نگارش این كتاب را برآورده شدن حاجتى به بركت زیارت عاشورا معرّفى مىكند كه به نظر ایشان محال عادى بوده است .
منبع:www.ashora.ir
دوشنبه 29/8/1391 - 15:38
کامپیوتر و اینترنت
Mac OS x
در سیستم عامل مک می توانید برای انجام این کار از برنامه SmallImageاستفاده کنید. برای دریافت این برنامه به صفحه اصلی این پروژه مراجعه کرده و برنامه را دریافت کنید.
پس از نصب برنامه آن را اجرا کرده و تمام عکس هایی را که می خواهید اطلاعاتشان را حذف کنید درون برنامه کشیده و رها کنید. اگر می خواهید که کیفیت عکس ها ثابت بماند، حتما گزینه Recompress at quality را از حالت انتخاب شدن خارج کنید. پس از این کار تنها کافیست گزینه processرا انتخاب کنید. اگر نمی خواهید این کار بر رو فایل های اصلی تان انجام شود کافیست گزینه "Add Suffix"را تیک زده و یک پسوند برای ادامه اسم فایلتان انتخاب کنید. در این حالت از همه فایل هایتان کپی تهیه می شود.
Linux
کاربران لینوکس می توانند از ابزاری به اسم EXIFTool استفاده کنند که اتفاقا این ابزار برای ویندوز و مک هم ارائه شده است. اما احتمالا طرفداران لینوکس خط فرمان را به هر چیزی ترجیح می دهند.برای انجام اینکار از طریق خط فرمان کافی است به صورت زیر عمل کنید:
sudo apt-get install libimage-exiftool-perl
حال برای تمیز کردن فایل های تصویری به فولدر مورد نظر رفته و فرمان زیر را اجرا کنید
exiftool -all= *.jpg
الان شما فایل هایی با پسوند _original دارید که اطلاعات اضافی روی عکس ها به طور کامل حذف شده است.
دوشنبه 29/8/1391 - 0:52
کامپیوتر و اینترنت
امروزه با ورود گوشی های هوشمند و دوربین های مجهز به GPS عکسهایی که می گیرید اطلاعات بیشتری نسبت به قبل در خود ذخیره می کنند و زمانی که این عکس ها را در سایتی قرار می دهید، دیگران می توانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. به طور مثال محلی که عکس گرفته اید یکی از مواردی است که در عکس ها ذخیره می شود. اگر نسبت به این موضوع حساس هستید، در ادامه با ما همراه باشید تا نحوه حذف این اطلاعات و اطلاعات دیگری که در عکسهایتان ذخیره می شوند را با هم ببینیم.
ویندوز
برای حذف اطلاعات عکس های خود در ویندوز، می توانید از قابلیت خود ویندوز در این زمینه استفاده کنید. برای این کار ابتدا روی عکس یا مجموعه عکس هایی که می خواهید به طور دسته ای این کار را بر روی آنها انجام دهید، کلیک راست کنید. از تب Details، لینکی که در انتهای صفحه با عنوان "Remove Properties and Personal Information"قرار گرفته است را انتخاب کنید. در این بخش دو گزینه در مقابل شماست:
1. Create a copy with all possible properties removed
با انتخاب این گزینه، به طور اتوماتیک حداکثر اطلاعاتی که امکان داشته باشد از روی عکس شما برداشته شده و یک کپی از عکس در همان محل ذخیره می شود.
2. Remove the following properties from this list
در این حالت انتخاب به عهده خود شماست که کدام یک از اطلاعاتی را که میخواهید منتشر شود را نگه دارید و کدامیک را حذف کنید. توجه کنید که این کار اگر از عکس اصلی کپی نداشته باشید، بر روی فایل اصلی ممکن است اعمال شود. بنابراین توصیه می کنید از همان گزینه اول استفاده کنید که هم اطلاعات بیشتری حذف شده و هم یک کپی به طور اتوماتیک از عکستان ساخته می شود.
دوشنبه 29/8/1391 - 0:50
آموزش و تحقيقات
....
دانشمندان با دو دهه مطالعه روی یک بیمار زن، که برای حفظ حریم خصوصی تنها از او با نام SM یاد میکنیم، اطلاعات زیادی در مورد نقش آمیگدال در فرایند ترس کسب کردند، این بیمار به خاطر ابتلا به یک بیماری ارثی بسیار نادر، فاقد آمیگدال در هر دو سمت مغز بود. دانشمندان سعی کردند که تجارب ترسناک در او ایجاد کنند تا ببینند، بدون آمیگدال، آیا او قادر به ثبت و ضبط این خاطرات خواهد بود یا نه. محرکهای ترسآور متفاوت بودند، از مارها و عنکبوتها گرفته تا پخش فیلمهایی مثل حلقه ، هفت یا سکوت برهها. نتایج تحقق سال پیش در مجله Current Biology چاپ شد، بر اساس این مقاله، او توانایی ترسیدن را از دست داده بود، مثلا وقتی با مارهای هراسآور روبرو میشد، حس درونیاش این بود که آنها نفرتانگیز هستند، اما برخلاف انتظار نمیترسید و کنجکاویاش بر حس نفرتش غلبه میکرد و مار را به دست میگرفت و حتی تقاضای مار بزرگتر میکرد!
در آزمایش جالبتری SM را به یک بیمارستان متروک که به صورت یک خانه ترس بازسازی شده بردند، این خانه را یکی از ۵ مکان ترسناک دنیا میدانند، اما SM در کمال تعجب وقتی به آنجا رفت، به صورت داوطلبانه رهبری یک گروه پنج نفره از آدمهای غریبه را برای گشت و گذار در خانه قبول کرد تا به آنها نشان بدهد اصلا چیزی برای ترس در این خانه وجود ندارد! هیچ فیلم ترسناکی هم ذرهای از وحشت را در او ایجاد نمیکند.
این در حالی است که SM از نظر ضریب هوشی، حافظه، زبان و قوه ادراک کاملا طبیعی است.
در بخش جانبی آمیگدال، هستهای وجود دارد که هسته پشتی یا Dorsal نام دارد، این بخش است که موجب ترس شرطی میشود، به این معنی که اگر اطلاعات ورودی به آمیگدال را منطبق با تجارب تهدیدزای قبلی تشخیص بدهد، موجب ترس میشود. مثلا اگر به شخصی چند بار بعد از پخش یک صدای خاص، شوک بدهید، دفعات بعدی پخش صدا به تنهایی، برای ایجاد ترس در او کافی است.
اگر بتوانیم به صورتی از تولید پروتئینهایی در آمیگدال جلوگیری کنیم که حین رمزگشایی و تثبیت خاطرات ترسناک ایجاد میشوند، در این صورت ما در واقع دارویی برای متوقف کردن ترس ساختهایم، چنین دارویی اگر ساخته شود، شاید مؤثر و بنیادیتر از همه داروهای ضد اضطرابی باشد که تا حالا شناختهایم، تحقیقات زیادی در این مورد در حال انجام هستند، مثلا در دانشگاه Rutgers نیوجرسی چند سال پیش متوجه شدند که ظهور ژنهایی در آمیگدال که پروتئینی به نام stathmin که نام دیگرش oncoprotein 18 است را کد میکنند، بسیار زیاد است، این پروتئین در ایجاد خاطراتی که ترس را برمیانگیزند، نقشی اساسی دارد. دانشمندان متوجه شدهاند که در موشهایی که این ژن در آنها غایب است، هیچ ترس جدیدی شکل نمیگیرد و میزان واکنش آنها به ترسهای قبلی هم ضعیفتر است. این موشها را اگر در موقعیتهای خطرناک در درون هزارتوهای جدیدی بفرستیم، میتوانند با اضطراب کمتری به صورت کاراتری، از هزارتو گذر کنند.
بر اساس یک تحقیق دیگر دانشمندان متوجه شدهاند که بخشی از مغز به نام rACC با کورتکس سینگولیت قدامی نوکدار، میتواند روی پاسخ آمیگدال تأثیر بگذارد، برای مثال این بخش متناسب به چهره شاد یا هراسان اطرافیان میتواند، آمیگدال را فعال یا غیرفعال کند.
يکشنبه 28/8/1391 - 14:47