• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 507
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 4154روز قبل
تاریخ

ویتنام



ویتنام
     
 

نوروز در ویتنام اواسط بهمن ماه است. این عید به طور رسمی، سه روز است كه گاه ممکن است تا یک هفته کامل طول بکشد.

آیین  نوروزی در ویتنام
مردم ویتنام در نوروز برای احترام به ارواح ،اجداد و بزرگان فامیل مراسم ویژه ای برگزار می‌كنند. همچنین هدایایی از انواع غذا و اشیای زیبا میان دوستان و همسایگان مبادله می‌شود.
ویتنامی‌ها می‌کوشند خود را به خانه و جمع خانواده برسانند و کیک  چهارگوش پرتقالی همراه با غذاهای سنتی صرف کرده و در دعای خانواده شرکت کنند. مربای زرد رنگ نارگیل نیز تهیه می‌شود.
در بازارها انواع کاردستی‌ها مانند درخت و انواع شکلات به اشکالی مختلف ساخته و عرضه می‌شود که همه سمبلی از زندگی و آینده خوش است.
دوره‌گردها در شهر با باری پر از هلو روی دوچرخه‌ها روان می‌شوند به حدی که خیابان‌ها شبیه به جنگلی صورتی رنگ و درحرکت به نظر می‌رسد.
ویتنامی‌ها پیش از عید، خانه‌های خود را تمیز می‌کنند و لباس‌های نو می‌پوشند و ادارات و مراکز تجاری با روبان و پارچه‌های قرمز که تبریک سال نو بر آن نوشته شده، تزیین می‌شود.
مراسم نوروزدر ویتنام، هرساله صدها توریست خارجی را به این كشور جلب می‌كند.
 

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:35
تاریخ

افغانستان



افغانستان
     
 

پیشینه تاریخی
آغاز جشن نوروز که با اول فروردین مصادف است تنها یک سالروز سالنامه ای که شروع یک دور تازه را در گردش زمین مشخص می سازد، نیست بلکه نماد دنیا دنیا فرهنگ و آیین هایی است که سینه به سینه به مردم افغانستان منتقل شده است. جشن نوروز در افغانستان همراه با رسوم خاصی برای هر روز است.
نوروز در تاریخ و فرهنگ افغانستان مظهر بزرگداشت زندگی، طبیعت و ارزش های انسانی است که ریشه های عمیقی در شعر و ادب، هنر و رسوم خانوادگی و اجتماعی این کشوردارد گرچه در مورد چگونگی و زمان پیدایش نوروز پژوهش ها از گمانه زنی ها فراتر نرفته و استنادهای موثق دردست نیست اما عمر آن را هم اندازه پیشینه اقوام آریایی می دانند.


برافراشتن پرچم حضرت علی (ع) در مزار شریف
عبدالقیوم قویم استاد دانشگاه کابل پیشینه آیین های جشن نوروز در افغانستان را به سه هزار سال قبل نسبت داد و گفت: این جشن بزرگ ریشه های عمیقی در نظام مذهبی زرتشتیان داشت که تا پس از ورود اسلام براین سرزمین نیز رایج بود.
وی با بیان اینکه نوروز درافغانستان هیچگاه به کیش یا گروه ویژه ای منحصر نبوده است، اظهراداشت: حتی ظهور و گسترش اسلام که اعیاد مذهبی ویژه ای را با خود آورد، مانع برگزاری آیین های نوروزی نشد. نوروز درافغانستان با ارزش های دینی درآمیخت و غنای بیشتری یافت چنانچه اینک برافراشتن پرچم حضرت علی (ع)، در شهر مزارشریف، اوج آیین های نوروزی درافغانستان محسوب می شود.
این استاد دانشگاه گفت: با گسترش دین اسلام به قلمرو آریانای کهن، این جشن هم از سوی خلفای اسلامی و هم توسط امیران محلی خراسان برگزار می شده است ونقش سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و غوریان در ادامه برگزاری این جشن برجسته بوده است.
مركزیت جشن نوروز در مزار شریف
وی خاطرنشان كرد: اگرچه نوروز نزد همه مردم افغانستان جایگاه ویژه ای دارد اما استان بلخ به مرکزیت شهر مزارشریف در شمال افغانستان همه ساله با نزدیک شدن فصل بهار و جشن باستانی نوروز، حال و هوای دیگری به خود می گیرد و آماده پذیرایی هزاران مسافر و زائر از نقاط مختلف افغانستان و کشورهای همسایه می شود. زیارتگاه منسوب به حضرت علی (ع) در شهر مزار شریف، در آستانه نوروز آذین بندی می شود و پیش از برگزاری آیینی باشکوه با حضور هزاران افغان پلاکاردهای ویژه خوش آمد گویی برای زائران نوروزی نصب می شود.
فیض الله محتاج از کارشناسان فرهنگی افغان نیزگفت: در سرزمینی که امروز افغانستان نامیده می شود، بزرگترین جشن های آریایی از جمله نوروز، در بلخ باستان برگزار می شده است. به باور وی، بر پایه اسطوره های ملی، پنج هزار سال پیش در عهد "یما" در بلخ، جشن باستانی نوروز پایه ریزی شد که تاکنون با همان شکوه برپا می شود. وی خاستگاه نوروز باستانی را شهر بلخ معرفی کرد.
 این کارشناس فرهنگی اضافه کرد: همچنین براساس برخی افسانه های کهن، "کیومرث" نخستین فرمانروای آریایی نام برده شده که نوروز را بنیان نهاده و تاریخ را از آن آغاز کرده است. مردم افغانستان در ایام نوروز لباس های نو می پوشند و به دیدوبازدیدهای خود و نیز گردش در تفریحگاهها بیشتر از گذشته می پردازند.
از آیینهای خاص افغانها در اولین روز عید نوروز پرچم امام علی(ع) است که با مراسمی ویژه و باشکوه در صبح آن روز برافراشته می شود و بدین گونه، جشن نوروز رسماً آغاز می گردد.


آیین و رسوم نوروزی در بلخ
نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مزار شریف هنوز به همان فر و شکوه پیشین برگزار می شود. در روزهای اول سال همه دشت های بلخ و دیوار و پشت بام های گلی آن پر از گل سرخ می شود. بلخ سبدی از گل سرخ یا اجاق بزرگی می شود که این لاله ها در آن می سوزد. این گل فقط در بلخ به وفور می روید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار می رود. از آیین و رسم نوروزی در سرزمین بلخ می توان به شستشوی فرش های خانه و زدودن گرد و غبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:34
تاریخ

زنگبار



زنگبار
     
 

 جشن نوروزی در تانزانیا
در زنگبار (تانزانیا) به مراسم نوروز ، نوروزی گفته می شود. زنگی یک واژه فارسی است به معنی تیره رنگ، قهوه ای و سیاه، بار یعنی جایگاه ، محل، کاخ مانند و نیز به معنی ساحل، کناره و کرانه و زنگبار یعنی ساحل سیاهان و یا سرزمین سیاهان. غیر اعراب این واژه را ، به گویش " زنجبار" به کار می برند و اروپاییان آن را "زنزیبار" می خوانند. زنگبار، در سواحل شرقی قاره آفریقا قرار دارد و ایرانی ها از دوران هخامنشی ها با این بخش از آفریقا دررفت و آمد بازرگانی بوده اند. در زمانهای کهن ، به ویژه پس از یورش تازیان به ایران زمین ، گروه بزرگی از مردم شیراز به زنگبار، کوچ کردند و از همان زمانها ، آیین های ایرانی مانند نوروز را نیز با خود به  همراه بردند و اینک سالهاست که نوروز جشنی شناخته شده به نام  نوروزی در زنگبار می باشد.
کدبان علی عطار، مستند ساز ایرانی می نویسد: در دوران پایانی سده ۱۹ و ابتدای سده بیستم ، دولت انگلستان جزیزه رنگبار را که در نزدیکی کرانه باختری آفریقا قرار دارد به تصرف خود درآورد و برای پیشبرد بخشی از کارهای فنی در آنجا ، گروهی از پارسیان هند را که در  گجرات  هندوستان زندگی می کردند استخدام و به آنجا فرستاد و به این ترتیب ۱۵۰ خانواده پارسی نیز در زنگبار ماندگار شدند وهمه ساله جشن ملی نوروز را برپا داشتند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:34
تاریخ

پاکستان



پاکستان
     
 

آیین نوروز در پاكستان
در پاکستان غالبا صفت عالم افروز را در مورد نوروز به کار می برند و این حکایت از علاقه مندی مردم این کشور به نوروز دارد. بسیاری از خانواده های پاکستانی مراسم نوروز را گرامی می دارند به طوریکه برای یکدیگر کارت تبریک طلایی و الوان مزین به گل و بلبل که نشان از نو شدن طبیعت دارد، می فرستند که معمولا بر آن عبارت عید مبارک نقش بسته است.آنها هم مانند ایرانی ها خانه تکانی می کنند، لباس نو می پوشند، به دید و بازدید می روند و سعی می کنند کدورت و غم را از دل ها بزدایند و زندگی را به شادی بگذرانند. خانواده های پاکستانی به هنگام نوروز سفره نوروزی رنگین می گسترانند و انواع شیرینی و میوه ها را بر آن می چینند و بزرگترها به کوچکترها هدیه می دهند. از آداب و رسوم عید نوروز در میان مردم پاکستان تهیه نمودن انواع شیرینی مثل لدو، گلاب حامن، رس ملائی،کیک برفی،شکرپاره، کریم رول، سوهن حلوا و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام است.


مقصد نوروز امنیت و صلح در جهان اسلام
پاکستانی ها بر این باورند که مقصد نوروز، امیدواری و در امن و صلح و آشتی نگهداشتن جهان اسلام و عالم انسانیت است تا آنجا که آزادی و آزادگی، خوشبختی و کامیابی، محبت و دوستی و برادری و برابری همچون بوی خوش گلهای بهاری در دل و جان مردمان جایگزین می گردد. نوروز در ترکیه مردم عثمانی که ترکیه امروز بخشی از آن امپراطوری بشمار می رود عید نوروز را به عنوان یکی از معدود ایام جشن می گرفتند. در این روز حکیم باشی معجون مخصوصی که نوروزیه نامیده می شد جهت پادشاهان و درباریان تهیه می نمود که گفته شده است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه می شده که شفابخش بسیاری از بیماری ها و دردها بوده و باعث افزایش قدرت بدنی می شده است.
مردم این سرزمین نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع تجدید حیات و طراوت در جهان و برخی روز مقدس در کنار شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام علی و تعیین ایشان به خلافت و سالروز ازدواج ایشان با حضرت فاطمه زهرا(س) دانسته اند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:33
تاریخ

مصر



مصر
     
 

نوروز در مصر برگرفته از فرهنگ ایران
نوروز قبطی در مصر با نوروز در ایران هر چند از لحاظ زمان برگزاری تفاوت دارد ولی در اصل یکی است زیرا مصریان جشن نوروز را از ایرانیان گرفته و با همان نام و آداب و سنن برگزار می کردند. نوروز مصری ( قطبی ) هر سال با آغاز فصل زراعی و زمانی که رود نیل طغیان کرده و زمین های اطراف خود را سیراب می سازد، آغاز می شود به عبارت دقیق تر روز دهم یا یازدهم از ماه سپتامبر یعنی روز اول ماه توت که یکی از ماههای مصر باستان است .


نوروز جشن ملی مصر
مصریان باستان با آمدن فصل بهار و قرار گرفتن خورشید در برج حمل سال فلکی خود را آغاز سال می کردند و این روز به عقیده آنان آغاز خلقت نیز می باشد، توت حکیم معروف مصری آغاز سال نو مصریان را مقارن با ظهور ستاره شعرای یمانی در برج خورشید قرار داد و مصریان برای زنده نگهداشتن نام این حکیم فرزانه آغاز سال نو را به نام او ثبت کرده و آن روز به عنوان جشن ملی مصریان شناخته شد. از آنجایی که کشور مصر با داشتن رود نیل استعداد کشاورزی یافته و نیل تنها منبع در آمد آنان به شمار می آمد، کاهنان مصری برای رود نیل و روزی که در آن طغیان می شود، احترام خاصی قائل بوده و آن را مقدس می شمارند و گاهی صفت الهی نیز به آن داده اند.
 هرودوت معتقد است که مصریان باستان اولین کسانی بوده اند که سال را به ۱۲ ماه تقسیم کرده و به پایان آن ۵ روز اضافه کردند قلقشندی صاحب کتاب صبح الاعشی می گوید: نوروز که یکی از مشهور ترین اعیاد مصر است از ایران باستان گرفته شده و به آن نام نیروز قطبی داده اند. این عید با همان نام و آداب و سنن ایرانی در مصر برگزار می شود. وی در کتاب مناهح الفکر نیز می گوید: مصریان در آن روز شادی کرده، آتش می افروزند و آب بر روی یکدیگر می پاشند که از مراسم ایرانیان به مراتب مفصل تر است و مردم شام نیز همین آیین را در اول ماه نیایش که یکی از ماههای رومی است،برگزار می کنند.


روایات گوناگون از پیدایش نوروز در مصر
پیرامون چگونگی پیدایش نوروز در مصر روایت های مختلفی وجود دارد.عده ای معتقدند که نوروز از زمان کمبوجیه وارد این سرزمین شده است، یعنی از سال ۵۹۵ ق.م. که کمبوجیه سرزمین مصر را تسخیر کرد. گروهی نیز معتقدند که نوروز در زمان خسرو پرویز سال ۶۱۹ وارد مصر شده است . برخی هم بر این عقیده اند که نوروز پس از ورود اعراب به مصر متداول شده است.
دکتر محمدی که یکی از اساتید برجسته مصر است در این مورد می گوید: نوروز در زمان خسرو پرویز وارد مصر نشده زیرا حکومت نامبرده در مصر بیش از ده سال دوام نداشت در حالی که کمبوجیه و جانشینان وی مدت زیادی در آنجا حکومت کردند. بنابر این به احتمال قوی می توان گفت که کمبوجیه نوروز باستان را به مصر برده است.
 دکتر فوادعبدالمعطی صیاد که استاد دانشکده ادبیات عین الشمس است با نظر دکتر محمدی مخالف بوده و معتقد است: تاریخ ورود نوروز به مصر باستان در عهد حکومت داریوش جانشین کمبوجیه بوده است. در زمان این پادشاه روابط فرهنگی میان مصریان و ایران محکم و استوار بوده است.
مورخان و پژوهشگران نقل کرده اند که داریوش بعضی از اصطلاحات تقویم مصری را به سرزمین خودآورده است. عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است چرا که ابن ایاس روایت هایی برای ما نقل کرده است که نشان می دهد مصریان قبل از ورود اسلام به مصر نوروز را برگزار می کردند که با آداب و سنن ایرانیان نیز شباهت فراوانی داشت.
در زمان بطلمیوس و رومی ها معبد ( دندره بزرگ ) ساخته شده است. زمان ساختن این معبد بزرگ در عهد بطلیموس سوم آغاز شد و در زمان تیباریوس ( قیصر روم ) به پایان رسید. این معبد بزرگ ۱۲ ستون به نمایندگی از ۱۲ ماه سال دارد. در این معبد بزرگ معمولا" آغاز سال نو را جشن می گرفتند و پادشاه همراه با ۱۳ کاهن پرچم به دست که نشانه هایی از خدایانشان بر آن حک شده بود وارد معبد می شدند و مراسم مذهبی خاصی را برگزار می کردند. بدون شک این معبد بزرگ از عظمت برگزاری جشن نوروز حکایت می کند
لوی می گوید: در خیابان های شهرهای مصر و عراق بازی های خشنی توسط اسب ها صورت می گرفت که بر گرفته از آداب و سنن ساسانیان بوده است. در زمان برگزاری این بازی های تابستانی و پرهیاهو کسی جرات نمی کرد که با لباس های تمیز و ظاهری آراسته به خیابان برود.


برپایی عید نوروز در آغاز ماه توت
مصریان در آغاز سال نو جشن نوروز را با شکوهی هر چه تمامتر برگزار می کردند. هر چند که زمان برگزاری آن بر اثر تحولاتی که در تقویم آنها صورت گرفت تغییر یافته است. مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. به کارمندان دولت و خانواده هایشان لباس و پوشاک داده می شود و طبق عادت دیرینه مردم نیز به همدیگر هدیه می دهند. حتی پس از فتح مصر از طرف اعراب نیز این جشن باستانی ادامه داشت. در زمان حکومت فاطمیان، عید نوروز به یک جشن ملی تبدیل شد. در این عید رسمی خلیفه و خانواده اش و تمام مسئولان کشوری شرکت می کردند، خصوصا" در زمان ظهور حکومت شیعیان در ایران، چرا که رابطه فاطمیان با ایران در تمام طول حکومتشان قطع نشده بود.
مقریزی درباره عید نوروز در میان فاطمیان می گوید: نوروز یکی از اعیاد رسمی مصر در آن زمان بود، در آن روز رفت و آمد در راهها کم می شد، لباس و پوشاک بین کارمندان و خانواده شان تقسیم می شد، عیدی ونیازهای نوروز به آنها داده می شد و مردم در آن روز آتش می افروختند و اب بر سر و روی یکدیگر می پاشیدند.
وی به نقل از این زولاق می گوید: در سال ۳۶۳ قمری خلیفه فاطمی ( المعزلدین الله ) افروختن آتش و پاشیدن آب را در نوروز منع کردولی سال بعد افروختن آتش و پاشیدن آب از طرف مردم شدت یافت، مردم به کوچه و بازار ریختند و آن بازی ها را به شهر قاهره کشاندند و به مدت ۳ روز به لهو و لعب پرداختند، بازارها را چراغانی و آذین بندی کردند به همین سبب خلیفه ناچار شد دستور دهد تا در خیابان ها جار بزنند که مردم دست از این اعمال بردارند و چون مردم به دستور او توجه نکردند، تعدادی از آنها را دستگیر کرد و در زندان ها انداخت و تعداد دیگری را برای تنبیه سوار بر شتر به دورشهر گرداند. علی رغم این مخالفت های خلیفه فاطمی به خاطر حفظ حرمت و زیان نرسیدن به مردم این مراسم همچنان به قوت خود باقی ماند و نوروز جزو اعیاد رسمی کشور مصر محسوب شد و این جشن به طور واضح و عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است آشکار در زمان خلافت الامربالله ( ۵۴۹-۵۲۴ ه.ق. ) متجلی گشت و شکل نهایی خود را باز یافت.
 مقریزی ادامه می دهد: در زمان این خلیفه فاطمی در عید نوروز لباسهای مردانه و زنانه و مایحتاج نوروز از قبیل مواد غذایی و خربزه، انار، خوشه های موز، سبدهای خرما، حلیم با گوشت مرغ، گوسفند، گاو ونان میان مردم تقسیم می شد، مردم در این مراسم از میان خود مردی را به نام میر نوروز انتخاب می کردند و او معمولا" صورت خود را با آرد یا ذغال می پوشاند، سوار بر الاغ می شد و جامه قرمز به تن می کرد و در کوچه و بازار شروع به گشت و گذار می نمود. او از مردم طلب عیدی می کرد و مانند مامور مالیات دفتر مخصوصی در دست می گرفت و در صورت عدم دریافت پول و عیدی به صورت آنها ابی آغشته به کثافات می ریخت . مردم در آن روز به شوخی می پرداختند و به طرف یکدیگر پوست و آشغال پرتاب می کردند. در آن روز معمولا" در خیابان ها به گشت و گذار مشغول می شدند و اغنیا و ثروتمندان از خانه های خود بیرون نمی آمدند. پلیس هم با مشاهده این اعمال اعتراض نمی کرد و سکوت اختیار می نمود. اگر کسی از این موضوع اطلاع نداشت و به خیابان می رفت، دیگران به عنوان مزاح به او آب های کثیف می پاشیدند و لباسهای او را آلوده می کردند. مگر اینکه به آنها پولی می پرداخت و خود را از این مخمصه نجات می داد، چه بسا محصلان درمدارس به عنوان شوخی به معلمان خود هجوم آورده و آنها را تهدید به انداختن در چاه می کردند مگر آنکه پولی به آنها می دادند و خود را رها می ساختند. متز می گوید: به نظر من آداب و سنن رایج در مصر شباهت زیادی به آداب جشن کارناوال داشت. اروپاییان نیز در روزهای آخر سال میان شب میلاد و شب( غطاس ) چنین آیینی را انجام می دهند. در بعضی از شهرهای آلمان فرزبدان پدران و اقوام خود را به شوخی کتک می زدند. در بلغارستان نوکران، ارباب خود را در این روز می زدند. روز آغاز سال ( نوروز) خلیفه فاطمی سوار بر اسبی می شد که لولوه نام داشت و به میان مردم می آمد تا در شادی و سرور آنها شرکت کند. چون این گونه اعمال مردم عامی در خیابان ها خارج از نزاکت و ادب بوده و باعث اخلال در نظم و امنیت می شد، بعضی از حکام مصر مجبور به اتخاذ تصمیماتی می شدند که از این اعمال جلوگیری کند، مانند سلطان الظاهر برقوق که در قرن ۸ هجری ( ۱۴ م ) حکومت می کرد و کوشش کرداز انجام این مراسم جلوگیری کند و دستور داد انجام دادن این مراسم در نوروز لغو شود ا و متخلفان را به اشد مجازات تهدید کرد. از این پس جشن نوروز تنها به صورت شادی و قدردانی از نعمت های الهی که به واسطه رود نیل به آنها اعطا شده تبدیل شد. با این حال مردم با ادیان ومراسم مختلف آن را انجام می دادند. کشاورزان در این روز همراه بازن و فرزندان و احشام خود از خانه خارج می شدند و به کنار رود نیل می رفتند و در آنجا ساعت های خوشی را می گذراندند و به هنگام بازگشت به عنوان تبرک و سپاس از نعمت های الهی، مقداری از آب رود نیل رابه خانه های خود می آوردند. این همان تصویری است که مقریزی و سایر مورخان درباره آداب و سنن مصریان در عید نوروز در زمان خلافت فاطمیان برای ما ترسیم کرده اند .
 در این روز فرخنده مردم بهترین تبریکات خود را به یکدیگر ابراز می کردند و شعرا نیز بهترین اشعار خود را در رقابت با یکدیگر می سراییدند، از این قصاید می توان به سروده ای که تمیم بن المعزالدین الله فاطمی به مناسبت نوروز به برادرش العزیز بالله خلیفه فاطمی تقدیم کرده، اشاره نمود. در این قصیده ۱۸ بیتی او پس از مدح برادرش العزیزبالله چنین می گوید: فان طاب نوروز و عید فانما بنورک اضحی ذا و ذا و هو طیب اگر نوروز و عید بر ما خوش و گوارا شود به لطف و برکات وجود شماست و وجود شما بر ماگواراست در شعر معاصر نیز درباره نوروز می توان به قصیده ۲۷ بیتی که به مناسب فرا رسیدن بهار و شکوفه کردن درختان در تاریخ ۱۱ سپتامبر سال ۱۹۴۷ م توسط احمد زکی ابوشادی سروده شده اشاره کرد. در این قصیده شاعر به وطن خویش که از آن دور است بهترین آرزوها و پاک ترین بوسه ها را که همچون نفس تازه بهار معطرند مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. تقدیم می کند.
 در قصیده دیگری نیز که به مناسبت آغاز سال نو و خاطره دلخراش شهادت مصریان به دست دقیانوس پادشاه ستمگر رومی ها، توسط محمد الاسمر شاعر معروف مصری سروده شده,چنین آمده است: قیل عید النیروز قلت و ذکری هی عندی بالشعر و النثر احری این منها کل المسمی بنیروز هنا اوهناک فی ارض کسری ماریاض الربیع اجمل عندی من ریاض الاخلاق غصنا" و زهرا . شاعر در این قصیده ۶۰ بیتی چنین می گوید: گفتند که عید نوروز آمد و خاطره به شهادت رسیدن مصریان به دست ستمگران رومی تداعی شد. گفتم بهترین تجلیل از این خاطره گفتن نثر و سرودن شعر است. آنچه نامیده می شود به نام نوروز در این سرزمین و یا در سرزمین خسرو پرویز کجا هستند. از این حادثه گلستان بهار نزد من زیباتر از گلستان های اخلاق و شکوفه های آن نیستند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:33
تاریخ

قرقیزستان



قرقیزستان
     
 

 

عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز آن هم در روز اول یا دوم فروردین ماه است. اگر اسفند ۲۹ روز باشد اول فروردین و اگر ۳۰ روز باشد در روز دوم فروردین برگزار می شود. مراسم جشن این روز را در شهرها دولت تدارک می بیند و در روستاها بزرگان و ریش سفیدان در برگزاری آن دخالت دارند.

مسابقات نوروزی در قرقیزستان

در شهرها در میادین بزرگ و در روستاها در بیابان های اطراف این جشن برگزار می شود. در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل بش بارماق، مانته برسک، و کاتما مرسوم است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش می شود.دراین روز افزون بر جشن برگزاری یک سری مسابقات از قبیل سوارکاری و غیره نیز مرسوم است و به گونه چشم گیری در این روز مسابقات دنبال می شود و جوایز ارزنده ای به نفرات برتر داده می شود.

نوروز در میان تاجیکان قرقیزستان

 

بیش از ۱۰ میلیون جمعیت تا جیکستان، قرقیزستان و ازبکستان در وادی فرغانه زندگی می کنند. در کنار تاجیکها، قرقیزها و ازبکهای این وادی هم نوروز را جشن می گیرند و رسوم و آداب نوروزی مشابهی دارند از جمله در قرقیزستان بیش از ۵۵ هزار تاجیک زندگی می کنند. آنها عمدتا در مناطق جنوب-غرب این کشور سکونت دارند.

اندرق از بزرگترین روستاهای قرقیزستان است، که مردمانش تاجیک هستند و به زبان فارسی تاجیکی صحبت می کنند. این جا یک منطقه کوهستانیست و این روستا در دامن سلسله کوههای ترکستان واقع است. دامداری و کشاورزی شغل اساسی مردم این روستاست. در یکی از دو مدرسه این روستا شاگردان به نوروز آمادگی می بینند یک هفته قبل از نوروز، صبح روزی که ما به این روستا آمدیم، همه جا را برف پوشانده بود. آمادگی ساکنان این روستا به نوروز چند روز پیشتر آغاز شده. اکرم جان کلانف و همسرش آییم نسا کلاناوا سالهای طولانی آموزگار بوده اند و اکنون بازنشسته هستند. خانواده آنها هم برای استقبال از نوروز آمادگی می بینند. آییم نسا کلاناوا در باره نوروز گفت: با نزدیک شدن نوروز ما حولی (حیاط) و خانه خود را تازه (تمیز) می کنیم. حرکت می کنیم همه جا سبز باشد، موافق امکان لباس نو برای خود آماده می سازیم تا در روز عید آن را به تن کنیم. مردم ما این جا به عید نوروز اعتقاد زیاد دارند. این خانواده برای تهیه سمنک یا همان سمنو گندم سبز می کنند محتشم، دختر آییم نسا کلاناوا با چند زن دیگر در اتاقی نشسته بودند.محتشم کلاناوا، آموزگار مکتب اندرق، در باره سبب نشستشان گفت: ما برای آن جمع آمدیم، که یکجا به عید نوروز طیّاری بینیم و یکجا سمنک بپزیم. یک چند روز است، ما برای سمنک گندم گذاشتیم و با نوبت آمده آن را نگاه و بین می کنیم این خانواده برای پختن سمنک گندم سبز می کند همه این زنها در سال ببر یا پلنگ تولد شده اند و امسال هم سال ببر محسوب می شود. طبق رسوم رایج در روستای اندرق، امسال مسئولیت تهیه غذاهای نوروزی برای همه مردم ده به عهده این زنهاست، که طالعشان ببر است اما هزینه آن را جوانان می پردازند. در این جا کودکان و نورسان هم برای نوروز از چند روز قبل آماده می شوند. در دو مکتب یا مدرسه روستا، که از جمله هفت مدرسه تاجیکی قرقیزستان محسوب می شوند، گروهی از شاگردان با کمک آموزگاران خود تمرین می کنند و شعر و ترانه های نوروزی می خوانند  تا در روز جشن هنر خود را به اهل ده نمایش بدهند. معمولاً در روزهای جشن نوروز کودکان و نورسان این روستا سرگرمی هایی از قبیل خروس جنگی،تخم مرغ جنگک هم دارند. طبق رسوم رایج در روستای اندرق، امسال مسئولیت تهیه غذاهای نوروزی برای همه مردم ده به عهده این زنهاست که طالعشان ببر است این روستا بیش از شش هزار جمعیت دارد. امّا بسیاری از جوانان و مردان اندرق نوروز را معمولاً در خارج از کشورشان جشن می گیرند. همه ساله تا یک هزار نفر از ساکنان اندرق مثل روستاهای دیگر وادی فرغانه برای کار به روسیه مهاجرت می کنند.در فصل زمستان تعدادی از آنها به روستای خود برمی گردند و پس از جشن نوروز و گرم شدن هوا دوباره به روسیه می روند. در این روستا هیچ کارخانه ای فعال نیست. بعضیها از اندرق برای کار به شهر خجند، مرکز استان سغد تاجیکستان می روند، که تقریباً ۱۰۰ کیلومتر از این جا دور است. خودروها و سه چرخه های کهنه ساخت روسی و این وسایل سنّتی حمل و نقل بیانگر سطح زندگی مردم اندرق است.نظیرجان طاهرف، رییس جمعیت تاجیکان ناحیه لیلک قرقیزستان دراین باره گفت:قیرقیزها هم نوروز را جشن می گیرند. آنها هم مانند ما، تاجیکها، به این عید آمادگی می بینند. عرف و عادتها، طعامهای نوروزی آنها و ما یک خیل است فقط ما تاجیکها، نوروز می گوییم، آنها ناوروز می گویند. هرچند تاجیکهای قرقیزستان توانسته اند رسم و سنّتهای ملّی خود به ویژه نوروز را حفظ کنند، امّا زبان مادری آنها ظاهراً با خطر نابودی روبروست. مثلاً در اندرق بیش از یک و نیم هزار شاگرد با کمبود کتب درسی به زبان فارسی تاجیکی مواجه هستند. مشرب الله یوسفف، مدیر مدرسه اندرق در این رابطه گفت: یکی از معمّاهای اساسی نرسیدن کتابهای تاجیکی است. برای رواج و رونق فرهنگ ملّی، اگر ما را با کتابهای درسی به زبان تاجیکی تأمین می کردند، بسیار خوب می شد.بیش از یک و نیم هزار شاگرد در روستای اندرق با کمبود کتب درسی به زبان فارسی تاجیکی مواجیه هستند تاجیکهای این روستا اکنون به دولت تاجیکستان چشم دوخته و امیدوارند، که مقامهای آموزش و پرورش این کشور به آنها کتابهای تاجیکی بفرستند. این تنها راه برای جلوگیری از بسته شدن این دو مدرسه تاجیکی از سوی مقامات قرقیز است. ساکنان اندرق از آن نگرانند، که فرزندانشان بدون آموزش زبان مادری ممکن است فرهنگ و سنّتهای ملّی، از جمله آیینهای ویژه نوروزی را، بتدریج فراموش کنند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:32
تاریخ

ترکمنستان



ترکمنستان
     
 

 

نیاکان ترکمن عید نوروز را به عنوان سنبل و نماد زندگی دوباره، برکت ، مکنت ، سعادت و رفاه تلقی کرده اند. در ترکمنستان یکم و دوم فروردین مطابق با ۲۱ و ۲۲ ماه مارس هر سال به مناسبت عید نوروز تعطیل رسمی بوده و جشن های مختلف مردمی در سراسر این کشور برپا می شود.
 در کشور ترکمنستان، نوروز به نشانه احیاء آداب و رسوم دیرینه است . ترکمن ها آداب خاصی برای نوروز مانند غذاهای خاص نوروز و برپایی بازی ها و مسابقات گوناگون دارند.
عید نوروز در ترکمنستان جشن کشاورزانی است که آذوقه مردم را تامین می کنند و به همین دلیل کشاورزان دامنه های کوه "کپت داغ" و کناره های آمودریا با عظمت خاصی نوروز را جشن می گیرند. پس از استقلال کشور ترکمنستان رییس جمهوری این کشور به منظور احیای رسم دیرین کشورکه از نسل های پیش وجود داشته ، سال نو را نوروزاعلام نمود و امروز عید نوروز به عنوان جشن ملی به رسمیت شناخته شده است.


غذاهای نوروزی
مردم تركمنستان در این ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند نوروزکجه، نوروز بامه، سمنی (سمنو) و اجرای بازی های مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای دیگری به این جشن و شادی می دهند. درایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار می شود که می توان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، و غیره اشاره نمود.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:32
تاریخ

قزاقستان



قزاقستان
     
 

مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری می‌‌دانند و بر این باورند که در این روز ستاره‌های آسمانی به نقطه ابتدایی می‌‌رسند و همه جا تازه می‌شود و روی زمین شادمانی بر قرارمی‌شود.
در شب سال تحویل تا شب قزیر صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانه اش روشن می‌کند وخانه اش را خانه تکانی کرده و چون مردم قزاق باور بر این دارند که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث می‌شود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی نشوند.
رسوم نوروزی برای جوانان
در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقیمانده از گوشت اسب که «سوقیم» نام دارد غذایی به نام «اویقی آشار» همراه با آویز می‌‌پزند و در قبال آن آینه ، شانه و عطر هدیه می‌گیرند که آن را «سلت اتکیتر» می‌‌نامند.
در عید نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگوله‌ای به گردنش در ساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر است رها نموده تا از این طریق مردم را بیدار نمایند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام می‌کند.
همچنین پختن غذایی به نام نوروز گوژه ( آش) که تهیه آن به معنی خداحافظی با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوع ماده غذایی تهیه می‌شود در این ایام جزو آیین و رسوم این سرزمین می‌‌باشد.
نوروز برای قزاق‌ها بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقدند سال خوبی پیش رو خواهند داشت.


مسابقه نوروزی قول ترزاق
مسابقات معروفی نیز در این ایام در قزاقستان برگزار می‌شود که مهمترین آنها «قول توزاق» است که بین گروههای مرد و زن برگزار می‌شود. اگر برنده زن‌ها باشند قزاق‌ها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات می‌توان به کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود.
در عصر نوروز نیز مسابقه آیتیس آغاز می‌شود که مسابقه شعر و شاعری است.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:32
تاریخ

جمهوری آذربایجان



جمهوری آذربایجان
     
 

ماهیت دینی نوروز در آذربایجان
در میان مردم آذربایجان عید نوروز با ماهیت دینی از ارزش خاصی برخوردار است. عید نوروز که فرهنگ‌ها و باورهای باستانی مردم آذربایجان و ارزش‌های اسلامی را در خود جمع نموده است در زمان شوروی سابق ممنوع بود اما مردم در چارچوب محیط خانواده و محل زندگی توانستند این عید را زنده نگه دارند. دولت شوروی در زمینه زبان و فرهنگ ملی به خاطر التفاتی که به زعم خود نشان داده بود سعی داشت تا تاریخ و فرهنگ هزار ساله، آداب و رسوم و اعتقادات دینی مردم را به صورت حساب شده از میان بردارد. در آن زمان همه آداب و رسوم تاریخی و اعیاد از جمله عید نوروز به عنوان میراث مضر گذشتگان تبلیغ و اعیاد جدید و ساختگی شوروی جایگزین آنها می‌شد. اول ژانویه نخستین روز سال میلادی به عنوان عمومی مردم برگزار می‌شد و عید نوروز به عنوان باقیمانده دین و ارتجاع معرفی می‌گشت.


نامگذاری كودكان به نام بایرام و نوروز

برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ بود که شیخعلی قربانف دانشمند و نویسنده میهن دوست آذربایجان سعی نمود تا عید نوروز به صورت کاملا آشکار از طرف مردم برگزار كند اما او و برخی از گروهها مورد تعقیب دولت شوروی قرار گرفته و از کار برکنار شدند و از آن به بعد نیز به برگزاری عید نوروز اجازه داده نشد. علیرغم ممنوعیت‌های بسیار به مناسبت عید نوروز تغمه و داستانسرایی می‌شد . به بچه هایی که در این ایام به دنیا می‌آمدند اکثرا اسامی مانند نوروز و بایرام می‌گذاشتند. مردم نوروز را و نوروز مردم را زنده نگاه داشته بود. نوروز موجودیت مردم را نشان می‌داد و با اعیاد بیگانه شوروی تفاوت‌های اساسی داشت.


تبدیل نوروز به مراسم رسمی
پس از استقلال جمهوری آذربایجان در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ عید نوروز از خانه‌ها به محله‌ها و سپس به میادین شهر‌ها گسترش یافت و تبدیل به یک آیین و مراسم رسمی شد.


ویژگی های نوروز
 از دیگر خصوصیات بارز عید نوروز آن است که مردم از آن به عنوان عید صلح و دوستی و وحدت و یکپارچگی یاد می‌کنند و طبق آیین‌های باستانی، آنهایی که قهر هستند آشتی می‌کنند و قهر و کینه از میان برداشته می‌شود. مراسم عید نوروز که از چهارشنبه سوری آغاز می‌شود تا ۲۱ مارس ادامه دارد. در آذربایجان بر خلاف ایران مراسم سیزده بدر برگزار نمی شود تنها روز ۲۱ مارس تعطیل است اما حال و هوای نوروز هنوز ادامه دارد. عید نوروز که احترام به آتش، آب و سر سبزی را در خود حفظ نموده است.
از چیزهایی مردم آذربایجان در سفره هفت سین می گذارند سمنو است. سمنو تنها به معنای سرسبزی و طراوت نیست بلکه به معنای برکت نیز می باشد. سمنو به عنوان لذیذ ترین غذا در عید نوروز می باشد و بعد از طبخ، آن را در میان خویشاوندان و همسایه ها تقسیم می کنند.
همچنین  سمنو در میان آنها عامل تداوم بخش نسلها شناخته می شود .رسمی است که در زمان نوروز سمنو را در میان زنانی که دارای اولاد نمی شوند می گردانند و می گویند: آی بونو گؤیردن تانری، بو گلینی ده گؤیرت، آرزوسونا کاما یئتیر. مطلبینه، مورادینا چاتدیر. عهدینی اومیدینی بیتیر(ای خدایی که این سمنو را بارور کردی این عروس را هم بارور کن، آرزویش را اجابت کن، به خواسته اش برسان، به امیدی که دارد برسان) در مراسم سمنو آذربایجان موسیقی هم اجرا می شود.


آیین نوروزی
مراسم عید در آذربایجان از روز سه شنبه (چهارشنبه سوری) آغاز می‌شود. در این روز مردم در حیاط خانه‌ها یا در محله‌ها، آتش روشن می‌کنند یا تفنگ‌ها و با گلوله‌های مخصوص به تیراندازی می‌پردازند و همه‌جا را روشن می‌سازند وهر کس به اندازه توانایی اش از روی آتش می‌پرد و می‌گوید همه دردها و رنج‌هایم بر روی آتش ریخته شود. بچه‌ها مراسم عید نوروز را با شوق بیشتری برگزار می‌کنند آنها نوروز را تبدیل به یک عید کودکانه می‌کنند. آنها با تخم مرغ‌های رنگ کرده با هم مسابقه می‌دهند و به ترتیب از روی آتش می‌پرند. در بعضی از روستاها بازی‌های مخصوص عید به صورت ایلی و دسته جمعی برگزار می‌شود و بازی هایی مانند کوسا، گود و به صورت تئاتر به نمایش در می‌آید و از جنگ بین خروس‌ها و یا سنگ‌ها هم به حالت تفریحی استفاده می‌شود. در چهارشنبه سوری پس از خاموش شدن آتش‌ها بر سر سفره عید می‌نشیند و سپس مراسمی مانند پاییدن در، از در و دیوار کیسه و کلاه انداختن به اجرا در می‌آید. دختران جوان در را می‌پایند و اولین جمله‌هایی را که می‌شنوند، تفسیر می‌کنند. در عین حال فال انگشتر، حنا بستن، پوشیدن لباس پسر از طرف دختران و رفتن به خانه همسایه از صحنه‌های دیدنی این مراسم است. از صبح روز چهارشنبه به کنار چشمه‌ها و رودخانه می‌روند، از روی آنها می‌پرند، آب چشمه به منزل می‌آورند و حتی حیواناتشان را در آب چشمه سیراب می‌کنند که این مراسم در بعضی از روستاها واجب و ضروری شمرده شده و از آن به عنوان خیر و برکت یاد می‌کنند. در عیدنوروز دیدار بزرگان خانواده و خویشان وبستگان زیارت قبور و دیدار خانواده‌های داغدار از جمله مراسمی است که اهمیت فراوانی به آن داده می‌شود.
مردم جمهوری آذربایجان به واسطه اعتقادات به آیین و مراسم نوروز برای با شکوه تر انجام شدن جشن نوروز برای این مراسم تدارک ویژه ای مانند سرودن ترانه ها پیش از نوروز تدارک بساط شادی ایام نوروز،تهیه لوازم و مواد مورد نیاز سفره نوروز ،تهیه چیستان های نوروزی ،ستایش و نفرین های نوروزی ،پند و امثال نوروزی ،اعتقادات نوروزی ،عادات نوروزی،تماشای نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی می بینند.

استقبال از نوروز
درمیان مردم آذربایجان رسم بر این است پیش از رسیدن نوروز پوشاک نو خریده به خانه و حیاط سر و سامان داده فرش و پلاس نو بافته و به استقبال نوروز می روند. در رابطه با عید نوروز جای مهمی به اعتقادات و فال ها داده می شود به طوریکه در شب چهارشنبه سوری دختران نو رسیده در ته دل فالی گرفته و و مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب وموافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف نامناسبی می شنیدند نیتشان عملی نمی گشته است بنابراین برمبنای آیین عید ،مردم از بد گویی و حرف نامناسب دوری می جویند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:31
تاریخ

تاجیکستان



تاجیکستان
     
 

عید نوروز در تاجیکستان و برخی دیگر از نقاط آسیای مرکزی "عید سر سال" یا "عید سال نو" نامیده می شود. تاجیکان همچون دیگر ایرانی نژادها آیین و آداب خاصی برای جشن نوروز دارند. روز نوروز در تاجیکستان با سال شمار دهقانی تاجیکی اول ماه حمل و با حساب میلادی ۲۱ یا ۲۲ مارس شروع می شود که به نام "خیدیر ایام" یعنی جشن بزرگ معروف است.
مردم تاجیکستان به ویژه بدخشانیان در ایام عید نوروز خانه تکانی و ظروف خانه را کاملا تمیز می کنند تا گردی از سال کهنه باقی نماند و برابر رسم دیرینه نوروز قبل از شروع عید نوروز بانوی خانه وقتی که خورشید طلوع کرد دو جارو را که سرخ رنگ است و درفصل پاییز از کوه جمع آوری کرده و تا جشن نوروز نگاه داشته در جلوی خانه راست می گذارند، زیرا رنگ سرخ برای این مردم رمز نیکی و پیروزی و برکت است. پس از طلوع کامل خورشید هر خانواده می کوشد هرچه زودتر وسایل خانه را به بیرون آورده و یکپارچه قرمز را بالای سر در ورودی خانه بیاویزد که این معنی همان رمز نیکی و خوشی ایام سال است . سپس درها و پنجره ها باز می شوند تا هوای نوروزی و بهاری که حامل برکت و شادی است وارد خانه شود.
تاجیک ها هم تقریبا همچون ایرانی ها سفره هفت سین می چینند که به آن سفره "دسترخان" می گویند اما جشن نوروز را برخلاف ایرانی ها به خیابان ها می کشاندند تا همه در آن شریک باشند در واقع نوروز در تاجیکستان فقط به خانه ها نمی آید بلکه تمام شهر را متحول می کند.


مسابقه بزكشی
مسابقه بزکشی هم یکی دیگر از برنامه های جدا نشدنی از جشن نوروز در تاجیکستان است. لاشه بز را وسط میدان می گذارند و از بلندگویی که روی کانتینری آن سوی میدان نصب شده در هر دور، مقدار جایزه و نام کسبه ای که هزینه جایزه این دور را متقبل شده اعلام می کنند. بعضی ها شرکت می کنند و آن هایی که جایزه باب میلشان نباشد اطراف میدان سوارکاری یورتمه می روند تا دور بعدی آغاز شود. مسابقه تا جایی که جایزه دهنده ای باشد ادامه پیدا می کند. در زمین بازی میدان بزکشی دو تکه پارچه قرمز بیش از هر چیز جلب توجه می کند، یکی پرچم جایی که مقصد نهایی لاشه بز است و دیگری دستار داور مسابقه که با ریش سفید و بلندش وسط میدان ایستاده است . مسابقه بزکشی شاید تنها میراث باقی ماند ه ای است که حس جنگ های سلحشورانه باستان را در ذهن هر تماشاگری تداعی می کند. آش پلو، سومنک (سمنو)، کلوچه، انواع شرینی، سمبوسه، نان فتیر، نان چپاتی، انار، ماستابه، انگور، سیب، مویز، گردو، بادام، برگه ی زردآلو و هلو از جمله خوراکی های سنتی است که در عید نوروز بر سفره ی هر خانواده ی تاجیک دیده می شود.


غذاهای نوروزی
تاجیک ها در نخستین روز نوروز، صبحانه را با انواع غذاهای شیرین صرف می کنند که عبارت است از حلوا، شیربرنج، غوز حماچ ، به این امید که تا پایان سال زندگی شان شیرین باشد. پس از صرف صبحانه پارچه سرخی را بالای در ورودی خانه می آویزند که آن را نشانه بهروزی و خوش بختی می دانند. آنگاه اثاث خانه را که از قبل تمیز کرده اند به طرزی نیکو می چینند، سپس پنجره ها را می گشایند تا نسیم نوروزی در زوایای خانه به گردش درآید. همه لباس تازه به تن می کنند و کوچکترها در حالی که غنچه ای از گل سرخ در دست دارند نزد بزرگترها می روند و با گفتن"شاگون بهار مبارک" سالی خوش برایشان آرزو می کنند. در بدخشان در شب دوم سال نو از کله و پاچه گوسفند وگندم غذای مخصوصی تهیه می کنند که به آن "باج" می گویند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:30
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته