• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 62
زمان آخرین مطلب : 4597روز قبل
کنکور

برای آشنایی با رشته های مختلف دانشگاهی در علوم ریاضی، انسانی، تجربی، هنر و زبان های خارجی و معرفی 14دانشگاه برتر ایران به همراه توضیحات متنوع و مفید میتوانید به سایت های زیر مراجعه کنید:

 

دانشگاهها

رشته های دانشگاهی

اشتراک های بین رشته های مختلف

سوالات رایج

 

چهارشنبه 5/4/1387 - 20:18
شعر و قطعات ادبی

ماحصل وادی احساس عشق            پاک ترین گوهر الماس عشق

کوثر دین، نور بصر فاطمه            نام تو شد،مِهر قمر فاطمه

"بضعـة منّی" به تو شد استوار         این همه دل بهر تو شد بی قرار

جوهره ی اصل امامت تویی            چشمه ی ایثار و شهادت تویی

امّ ابیها لقب ناب تست                 چون تو گلی در همه دنیا نرست

مونس اسرار پیمبر تویی                سنگ صبور غم حیدر تویی

زندگیت کوته و پر محتوا                بهر علی منبع مهر و وفا

خرد ترین دختر احمد تویی               ناب ترین هدیه ی سرمد تویی

وصل نبوت به امامت شدی              منشأ پر فیض کرامت شدی

عفت تو عزت زن بوده است              همچو گلی زیب چمن بوده است

هیچکسی این همه عزت نیافت            درره دین گنج سعادت نیافت

همسر تو مرد ترین مرد دین              اسوه ی احرار زمان و زمین

مادر صلح حسنی بوده ای                با همه فقرت،چه غنی بوده ای

دامن تو مشق شهادت نوشت               نامه ای از عشق و رشادت نوشت

از نفست شور حسینی دمید               خون شهادت به رگ دین دوید

زینب تو شاه زن کربلا                   بعد حسین شد سپر هر بلا

مهر بطالت زده بر قاتلان                 حامی حق گشته به تیغ زبان

خانه ی تو هسته ی تاریخ شد              اختر پیوسته ی تاریخ شد

خانه ی تو خانه ی خورشید بود             بهر زمان روزن امّید بود

آنچه به تاریخ،صدا کرده است             آل تو و دست خدا کرده است

بی خبر از تربت پاکت تو ایم              شیفته ی غربت خاک تو ایم

مد فن تو،در ته دل های ماست             سلسله ی عشق تو مأوای ماست

رفتی وصد راز مگو با تو بود             قصّه ی صد سنگ و سبو با تو بود

رفتن تو قلب علی را شکست               کوه غمی بر دل مولا شکست

وصف تو را بیش نگویم رواست     فاطمه را فاطمه بودن سزاست

                                                                   کرامت جمس

سه شنبه 4/4/1387 - 12:54
خاطرات و روز نوشت

آبروی اهل دل از خاک پای مادر است             هرچه دارد این جماعت از دعای مادر است

آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف               صاحــب قرآن بگفتا زیر پای مادر است

 

دوشنبه 3/4/1387 - 11:13
آموزش و تحقيقات

اندازه گیری سرعت نور



روش لیزر از كشور امریكا: در این روش آزمایشگران در موسسه استانداردها در بولدر، كلرادو - بسامد v تابش بخصوصی را كه از لیزر هلیم ? نئون گسیل می شد ، مستقیما با بسامد نوسان ساعت سزیمی(این ساعت برای تعریف ثانیه به كار می رود) مقایسه و آن را اندازه گیری كردند . آن وقت با استفاده از اندازه گیریهای دقیق طول موج این تابش كه توسط چندین گروه آزمایشگر انجام شده بود از رابطه (بسامد * طول موج = سرعت ) مقدار سرعت نوررا محاسبه كردند .
كه این عدد بدست آمد = (0.0012 +_ 299792.4574)
نكته مهم در این نوع اندازه گیری این بود كه دیگر از فاصله های معین استفاده نشد .(یعنی با داشتن فاصله و زمان حركت نور ، سرعت آن را بدست آوریم )

دوشنبه 3/4/1387 - 10:59
طنز و سرگرمی
تکرار تاریخ
پسری به پدرش گفت:« پدرجان! یادتان هست که می گفتید اولین دفعه که ماشین پدرتان را سوار شدید، ماشین را درب و داغان برگرداندید خانه؟»
پدر: «بله پسرم!»
پسر: «باز هم یادتان هست که همیشه می گویید تاریخ تکرار می شود؟»
پدر:« بله پسرم!»
پسر: «خب، امروز بار دیگر تاریخ تکرار شد.»

آموزش
از مردی پرسیدند: «کباب را چطور می پزند؟»
مرد جواب داد:« از آشپزی سررشته ندارم. آن را درست کنید، خوردنش را به شما یاد می دهم.»

وای ...!
مشتری: « این کت چند است؟»
فروشنده:« ۱۰ هزار تومان.»
مشتری: « وای! اون یکی چی؟»
فروشنده: « دو تا وای!»

آرزوی سلامتی
روزی شخصی به عیادت دوستش رفت و حال او را پرسید.
او گفت: «تبم قطع شده ولی گردنم خیلی درد می کند.»
شخص عیادت کننده با خونسردی گفت:« امیدواریم آن هم قطع شود.»

اسفناج
یک روز مادری به فرزندش گفت: «دخترم! اسفناج بخور که خیلی خاصیت دارد. آخر اسفناج آهن دارد.»
دختر او جواب داد:« مادر جان! تازه آب خورده ام، نکند زنگ بزند!»


نسخه دکتر
بیمار:« آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!»
دکتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟»
بیمار: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»
يکشنبه 2/4/1387 - 19:5
طنز و سرگرمی
نصیحت پدرانه
پدر:« پسر جان! وقتی من به سن تو بودم، اصلاً دروغ نمی گفتم.»
پسر:« پدرجان! ممکن است بفرمایید که دروغگویی را از چه سنی شروع کردید؟»

 موش مردگی
یک نفر خودش را به موش مردگی می زند، گربه می خوردش.

 در چشم پزشکی
پزشک:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.»
بیمار: «آخ جان! پس می توانم یک حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عکس بگیرم.»

 در کلاس درس
معلم:« بگو ببینم، برق آسمان با برق منزل شما چه فرقی دارد؟»
دانش آموز:« اجازه!  برق آسمان مجانی است، ولی برق خانه ما پولی است.»

 نشانی
اتوبوس سرچهار راه رسید. پیرمردی از مسافرها، عصایش را روی پشت شاگرد راننده گذاشت و گفت:
« این جا چهار راه سعدی است؟»
شاگرد راننده گفت:« نخیر، این جا ستون فقرات بنده است.»

 فراموشی
مردی به مطب پزشک رفت و گفت: «آقای دکتر! چند وقتی است که بیماری فراموشی گرفته ام. چه کار کنم؟»
پزشک:« اول بهتر است تا فراموش نکرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

 در کلاس ریاضی
معلم:« ناصر! اگر حمید ۵ تا مداد داشته باشد و ۳ تای آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برایش می ماند؟»
ناصر:« آقا اجازه! ما حمید را نمی شناسیم و کاری هم به کارش نداریم.»
يکشنبه 2/4/1387 - 19:3
طنز و سرگرمی

علت جنگ


شخصی از ملا پرسید: می دانی جنگ چگونه اتفاق می افتد؟ ملا بلافاصله کشیده ای محکم در گوش آن مرد می زند و می گوید: اینطوری!


راه گم کرده


ملا خود را از دست طلبکاران به مردن می زند، او را شستشو داده کفن می کنند و در تابوت نهاده به طرف گورستان می برند تا دفن کنند اما تشییع کنندگان راه قبرستان را گم می کنند و هر چه می گردند موفق نمی شوند به یافتن راه، ملا که طاقت خنگی آن ها را نداشت از میان تابوت بلند شد و گفت راه قبرستان از آن طرف است!


کندن بال مگس


ملا در اتاقش نشسته بود که مگسی مزاحم استراحتش می شود، مگس را می گیرد و یک بالش را می کند. مگس کمی می پرد دوباره مگس را می گیرد و بال دیگرش را هم می کند. او می گوید: بپر  ولی مگس نمی پرد. به خود می گوید: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بکنید گوش او کر می شود!

يکشنبه 2/4/1387 - 19:0
طنز و سرگرمی
غافلگیری
از شخصی می پرسند «چرا قرص هایت را سر وقت نمی خوری؟»
پاسخ می دهد: «می خواهم میکروب ها را غافلگیر کنم.»

اشتباه

شخصی میخی را برعکس به دیوار می زد. دوستش از راه رسید و گفت: «تو اشتباه می کنی، این میخ برای دیوار روبه روست.»

دنیای گنجشکی
یک روز یک گنجشک با یک موتوری تصادف می کند و بی هوش می شود. وقتی به هوش می آید، می بیند در قفس است. می زند توی سرش و می گوید: «بیچاره شدم، موتوریه مرد!»

موهای سفید

پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می کنی، یکی از موهایم سفید می شود.»
پسر:« حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»

 طرفداری
دو شکارچی با هم صحبت می کردند. اولی پرسید:« اگر خرسی به تو حمله کند، چه می کنی؟»
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم.»
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟»
دومی:« می روم بالای درخت.»
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
دومی: «خب، پشت یک صخره پنهان می شوم.»
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم.»
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
در این موقع، شکارچی دوم عصبانی شد و گفت: «داداش!  بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟!
يکشنبه 2/4/1387 - 18:58
طنز و سرگرمی

غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشید شما از اون کارت پستال ها دارید که نوشته : عزیزم تو تنها عشق من هستی؟ مغازه دار گفت بله داریم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنید!

 

 مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید : آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت : ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!    

 

          یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت  هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!! 

يکشنبه 2/4/1387 - 18:54
طنز و سرگرمی

مردی که در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ویندوز نصب می کنم!!!

غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن (پره های هلی کوپتر!)


یه بار یه دیوونه دنبال رئیس بیمارستان می اندازه . خلاصه رئیس بیمارستان رو تو یه بن بست گیر میاره. رئیس بیمارستان با ترس می گه از جون من چی می خوای ؟ دیوونه هه می ره با دست بهش می زنه می گه حالا تو گرگی!
يکشنبه 2/4/1387 - 18:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته