خاطرات و روز نوشت
اول خدا
دوستان گلم سلام
میلاد خجسته ی امام حسن عسکری "ع" رو به ساحت مقدس امام زمان "عج" و همه ی عزیزان تبیانی تبریک و تهنیت می گم.
ای غیبت نموده به سرداب سامراء
ای منتقم و وارث خون های کربلا
مولا قسم به چادر خاکی مادرت
سال هزار و سیصد وهشتاد و نه بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
هرمؤمنی که با مردم متواضع باشد، نزد خدا از صدیقین می باشد.
امام حسن عسکری "ع"
چهارشنبه 4/1/1389 - 21:30
خاطرات و روز نوشت
اول خدا
با اهدا سلام و خسته نباشید
امیدوارم سال جدید منشاء خیر و برکت برای تک تک دست اندرکاران و عزیزان خوب تبیانی باشه
و آرزوی شادکامی برای همه ی اعضاء خوب تبیان رو دارم.
ایام به کام آنیما
جمعه 28/12/1388 - 15:6
آلبوم تصاویر
جمعه 28/12/1388 - 14:54
شعر و قطعات ادبی
اول خدا
آب ، آهنگ خودش را دارد
آسمان ، رنگ خودش را دارد
رسمش این نیست ، عزیزم برگرد
عشق ، فرهنگ خودش را دارد
******
باور کنی و یا نه ، گناهی نداشتم
من هیچوقت قلب سیاهی نداشتم
تقصیر من نبود ، خدا لعنتش کند
این درد عشق را که الهی نداشتم!
******
گفتی که استواری ومانند آهنی
گفتی همیشه فکر سفر، فکر رفتنی
اینها همه قبول ، ولیکن عزیز من!
یک لحظه صبرکن ، چقدرحرف می زنی
"مهدی میچانی فراهانی"
جمعه 28/12/1388 - 13:16
ادبی هنری
اول خدا
برای همه ی ما اتفاق می افتد.
که روز هایی را اندوه بار و ناخوش سپری کرده باشیم.
لحظاتی که احساس تنهایی ونگرانی می کنیم.
اما باید این حقیقت را پذیرفت که زندگی ارزش ماندن دارد و خدا هرروزبهانه ای برای شکرگزاری به دست مان خواهد داد.
و اگر بخواهیم یک زندگی کامل و بی نقص داشته باشیم باید تلخی و شیرینی را در کنار هم بپذیریم.
" هلن استاینر رایس "
پنج شنبه 27/12/1388 - 20:59
آلبوم تصاویر
اول خدا
پنج شنبه 27/12/1388 - 20:46
شعر و قطعات ادبی
لااله الاالله الملک الحق المبین
یا اباصالح " عج "
جای کسی همیشه در این شهر خالی است
جای کسی که چشم و چراغ اهالی است
هرچند رفته ، راه درازی نرفته است
لحظه به لحظه آمدنش احتمالی است
پس منتظر بمان چه کسی گفته عطر سیب ،
بال فرشته ، لحن اذانش خیالی است ؟
پس این همه نشانه تو را می دهد خبر
چشم تو پاسخ جملات سئوالی است
می آیی و گلی به زمین هدیه می دهی
آغاز فصل سبز پس از خشکسالی است
یک گل ، فقط گلی که تو باشی بهار عشق
جایش میان این همه نوروز خالی است !
" نغمه مستشار نظامی "
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم
پنج شنبه 27/12/1388 - 13:5
طنز و سرگرمی
اول خدا
گویند:روزی "ناصرالدین شاه قاجار"از"اعتمادالسلطنه"که وزیر انطباعات بود،پرسید:
در مملکت چه چیز از همه بیشتر است؟
اعتمادالسلطنه بی درنگ گفت: قربان ! پزشک.
ناصرالدین شاه تعجب کرد وگفت:دلیل این سخن چیست؟
اعتمادالسلطنه گفت: دلیلش را بعدا عرض می کنم.
یک هفته بعد،دستمالی زیر چانه اش بست و دو سر آن را روی سرش گره زد وچنان نمود که دندانش
درد می کند، با همان حالت پیش شاه آمد ، شاه پرسید: چه شده است؟
گفت دندانم آماس کرده.
یکی از درباریان گفت: شلغم جوشیده روی جایگاه آماس بگذارید.
دیگری گفت: هلیله ی بادام ،علاج این درد است.
حاصل آن که هرکس فراخور دانش خود چیزی تجویز کرد.
اعتمادالسلطنه به آرامی گره دستمال را باز کرد وخطاب به شاه گفت:
-قربان ! دندان من درد نمی کند ، فقط خواستم عرضی که یک هفته پیش کردم تایید شود که در مملکت ،
پزشک از همه چیز بیشتر است!
"نیش ونوش خلیل محمد زاده"
چهارشنبه 26/12/1388 - 22:52
آلبوم تصاویر
اول خدا
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:28
آلبوم تصاویر
اول خدا
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:25