مردهاکاین گریه بر فقدان همسر میکنند
بعدمرگ همسر خود،خاک برسر میکنند!
خاک گورش رابه کیسه سوی منزل می برند
دشت داغ سینه ی خود،لاله پرورمیکنند
چون مجانین،خیره بر دیوار وبر در میشوند
خاک زیرپای خوداز گریه هی ترمیکنند
روز وشب باعکس او پیوسته صحبت میکنند
دیده را ازخون دل دریای احمر میکنند
درمیان گریه هاشان یک نظرباقصد خیر!!!
بر رخ ناهیدومهساونورمیکنند
بعدچندی کزوفات جانگداز او گذشت
بابت تسلیت خودفکر دیگرمیکنند
دلبری چون قرص ماه وخوشگل وکم سن وسال
جانشین بی دلیل یاروهمسرمیکنند
کج نیندیشید!فکرهمسر دیگر نی اند
ازبرای بچه هاشان فکر مادرمیکنند!!
درگذشته نمره ی بیست مثل جواهر ارزش داشت وراحت وآسان به دانش آموزان داده نمی شد. کسانی که این نمره را دریافت میکردند واقعابیشتراز نمره معلومات داشتن ولیاقت گرفتن نمره ی بیست این افتخارعظیم را داشتند.همه ی شاگردان قدیمی میدانند که انشای کمتراز 10خط راهیچ معلمی نمره ی قبولی نمی دادوبسیاری ازمحصلین دراین درس رد میشدند.
یک بار دریکی ازدبیرستان ها عنوان موضوع انشای سال ششم دبیرستان این بود:"شجاعت یعنی چه؟"
محصلی در مقابل این موضوع نوشته بود:"شجاعت یعنی این". وبرگه ی خودرا سفید تحویل داده بود!
امابرگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بودوهمه به اتفاق به او نمره ی بیست داده بودند.
بی خود ازقدیم نگفتن:کم گوی وگزیده گوی چون در««
دخترها:
*توی ماهیتابه روغن میریزن
*زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
*تخم مرغ رابه همراه نمک داخل ماهیتابه میریزن
*بعدازچند دقیقه تخم مرغ رو نوش جان میکنند
پسرها:
*توی کابینت های بالایی دنبال ماهیتابه میگردن
*10دقیقه-بعد ازکلی فکر،توی کابینت های پایینی دنبال ماهیتابه میگردن وبالاخره پیداش میکنن.
*ماهیتابه رو روی اجاق گازمیزارن
*توی ماهیتابه روغن میریزن
*توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن.
*یه دونه تخم مرغ پیدامیکنن
*دنبال کبریت میگردن(پیدانمیکنن)
*بافندک باباشون(جای اینوازکجابلد بودی!)اجاق رو روشن میکنن.
*بوی سرکه ودود کل آشپزخونه رو برمیداره(سرکه چه شباهتی به روغن داره!!!)
*ماهیتابه رو میشورن،توش روغن واقعی میریزن،روی اجاق گاز میزارن
*تخم مرغی که از روی میز سرخورده وشکسته وپهن شده کف آشپزخونه رو بادستمال جمع میکنن
*چندتافحش میدن لباس میپوشن میرن بیرون.
*20تاتخم مرغ میگیره برمیگرده
*تلویزیون رو روشن میکنن.
*روغن سوخته رو میریزن توی سطل آشغال دوباره روغن میریزن
*تخم مرغ هارو میشکنن توی ماهیتابه
*دنبال نمکدون میگردن پیدانمیکنن
*کیسه نمک رو پیدا میکنن،نمکدون رو پر میکنن بیشتر میریزن روی میز
*ناگهان صدای گزارشگرفوتبال رو میشنون میدون جلوی تلویزیون
*محوتماشای فوتبال میشن ونمکدون رو روی مبل میزارن
*بوی سوختگی میاد میدون توی آشپزخونه
*تخم مرغ ها وروغن سوخته رو میریزن دور
*دوباره روغن وتخم مرغ میریزن توی ماهیتابه
*باچنگال فلزی ماهیتابه رو به هم میزنن
*ناگهان صدای گل رو از تلویزیون میشنون!سریع برمیگرده توی آشپزخونه
*تخم مرغ ها که باتفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل آشغال میندازن
*ماهیتابه بیچاره رو توی ظرف شویی میندازن
*دنبال ظرف استیل میگردن
*قابلمه روحی رو پیدا میکنه توش تخم مرغ وروغن میریزه
*چند دقیقه به تخم مرغ ها زل میزنه
*یادنمک میفتن ومیرن نمکدون رو ازجلوی تلویزیون برمیدارن
*چندثانیه فوتبال تماشا میکنن
*یادتخم مرغ ها میفتن میدون توی آشپزخونه
*روی باقی مانده تخم مرغ ها که خوب دستمال نکیشده بود سر میخوره
*چندتافحش میدن بلند میشه
*نمکدون شکسته روتوی سطل آشغال میندازه
*قابلمه رو با دست برمیدارن دوباره روی اجاق ولش میکنن
*انگشتای سوخته رو زیر آب میگیرن
*بایک دستمال (اندازه پتو)قابلمه رو برمیدارن،دستمال آتیش میگیره
*دستمال آتیش گرفته رو با پا خاموش میکنن
*نیمرو ی آماده شده رو جلوی تلویزیون نوش جان میکنن!!(خسته نباشی)
كتزیاس می گوید:كوروش ایرانیان را مبدل به یك ملت صنعتی كرد و طوری صنایع ایران در دوره ی هخامنشیان پیشرفت كرد كه از كشورهای دیگر برای فرا گرفتن صنعت به ایران می آمدند و پس از مدتی كارآموزی به وطن خود مراجعت می كردند
آربان می گوید:حقی كه كوروش بر گردن ایرانیان دارد به قدری زیاد است كه هرگز ایرانی ها نخواهند توانست آن را ادا كنند و هر قدر او را تجلیل كنند سزاوار است.
کدوم ازما حق کوروش رو ادا کردیم!!! وطنمون روچقدر دوست داریم؟
چقدر روش تعصب داریم؟