یا اباصالح المهدی"عج " ادرکنی
هیچ کس کاش نباشد نگهش بر راهی
جشم بر در بود و دلبر او دیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند
کاش از روی ترحم گذرد بر دل من
و بسازد دل ویرانه و تحویل کند
کاش صاحب نفسی همدم این خسته شود
که زگرمی لبش مسئله تغییر کند
چندسالی است که از هجر رخش می گرییم
کاش با نیمه نگه از همه تقدیر کند
کاش با آن قلم عشق شبی نام مرا
در میان صحف فاطمه تحریر کند
کاش روزی بزند تکیه به دیوار حرم
با همان لحن علی نغمه تکبیر کند
کاش جز مجلس او جای دگر پا ننهم
تا فقط مجلس او جان مرا سیر کند
هیچ کس کاش نباشد نگهش بر راهی
جشم بر در بود و دلبر او دیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند
کاش از روی ترحم گذرد بر دل من
و بسازد دل ویرانه و تحویل کند
کاش صاحب نفسی همدم این خسته شود
که زگرمی لبش مسئله تغییر کند
چندسالی است که از هجر رخش می گرییم
کاش با نیمه نگه از همه تقدیر کند
کاش با آن قلم عشق شبی نام مرا
در میان صحف فاطمه تحریر کند
کاش روزی بزند تکیه به دیوار حرم
با همان لحن علی نغمه تکبیر کند
کاش جز مجلس او جای دگر پا ننهم
تا فقط مجلس او جان مرا سیر کند
" ؟ "