خانواده
تنگ است بسی به سینه ام راه نفس از بس که به راه حق نمی بینم کس پر گشته جهان سراسر از ظلم و نفاق ای پادشه عصر به فریاد برس یا مهدی ادرکنی خدا کند که بیایی زهره parandeh2
چهارشنبه 30/8/1386 - 14:55
ادبی هنری
افتخار درخشکاندن قطره اشک است نه در جاری ساختن سیل خون دوستی نعمت با ارزشی است خوشبختی را دو برابر ساخته و بدبختی را خفیف میکند زهره parandeh2
چهارشنبه 30/8/1386 - 14:45
ادبی هنری
خوشا به حال تسلیم شدگان زیرا رستگارانند خوشا به حال راستگویان زیرا که نجات یافتگانند خوشا به حال وارستگان از دنیا زیرا که رهیافتگانند خوشا به حال دلهای پر بیم از خداوند زیرا که جانشان اگاه خواهد شد خوشا به حال دلنوازان زیرا که معبود اسمانی نوازنده دلهای ایشان است زهره parandeh2
چهارشنبه 30/8/1386 - 14:38
شعر و قطعات ادبی
اری اغازدوست داشتن است گرچه پایان راه نا پیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست دانی از زندگی چه می خواهم من تو باشم تو پای تا سر تو زندگی گر هزار باره بود بار دیگر تو بار دیگر تو زهره parandeh2
چهارشنبه 30/8/1386 - 14:29
انتقادات و پيشنهادات
گرمترین سلامهای مرا در این فصل سرما و صمیمیترین سلامهای مرا که از دل می اید به شما خوبان و مهربانان تقدیم میکنم اگر مطالبم نسبت به مطالبتان ناچیز است میدانم ولی همچنان منتظر نظراتتان هستم با تشکراز محبت شما عزیزانم زهره parandeh2
سه شنبه 29/8/1386 - 17:15
خواستگاری و نامزدی
در زندگی مهربانی ثروت است و خودخواهی و تکبر فقر و بینوایی زندگی همچون خوابی است که عشق رویای شیرین ان می باشد با تشکر زهره parandeh2 نظر یادتون نره مهربانان
سه شنبه 29/8/1386 - 15:43
شعر و قطعات ادبی
گرچه دانم اسمان کردت بلای جان ولیکن من بجان خواهم تو را عشق ای بلای اسمانی گر حیات جاودان بی عشق باشد مرگ باشد لیک مرگ عاشقان باشد حیات جاودانی با تشکر زهره parandeh2 نظر فراموش نشود
سه شنبه 29/8/1386 - 15:1
شعر و قطعات ادبی
گل امد بی وفایی یادم امد بهار اشنایی یادم امد چکید از شاخه باران قطره قطره از ان اشک جدایی یادم امد با تشکر زهره parandeh2
سه شنبه 29/8/1386 - 14:51
شعر و قطعات ادبی
گهی از دیده پنهانی پری زادی پری رویی گهی در جان هویدایی فرح بخشی فریبایی خدا کند که بیایی گر عمر ابد خواهم از انست که خواهم انقدر نمیرم که بجای تو بمیرم یا مهدی ادرکنی با تشکر نظر یادتون نره دوستدارتان زهره parandeh2
سه شنبه 29/8/1386 - 14:18
شعر و قطعات ادبی
بگذارکه بنده ی کمینم تا در صف بندگان نشینم گفت الله الله چه جای این سخن است گر بر سر و چشم ما نشینی بارت بکشم که نازنینی با تشکر نظر یادتون نره عزیزان دوستدار همه ی شما زهره parandeh2
سه شنبه 29/8/1386 - 13:45