پروانه امشب پر مزن اندر براي يار من
ترسم صداي شهپرت از خواب بيدارش كند
اي آفتاب آهسته تر از بام قصرش كن نظر
ترسم صداي پاي تو از خواب بيدارش كند
اي بلبل امشب لال شو چهچهه مزن اندر چمن
ترسم صداي دلكشت از خواب بيدارش كند
باد صبا بهر خدا امشب نيا در باغ ما
گفتي كه مرا دوست نداري گله اي نيست/ بين من و عشق فاصله اي نيست/ گفتم كه كمي صبر كن و گوش به من كن/ گفتي كه بايد بروم حوصله اي نيست/ گفتي كه كمي فكر خودم باشم و آن وقت/ جز عشق تو در خاطر من مشغله اي نيست/ رفتي خدا پشت و پناهت به سلامت/ بگذار بسوزد دل من مسأله اي نيست/
عشق تنها چيزيه كه زمان و مكان نمي خواد و با گذشت زمان، نه تنها عشق فراموش نميشه، بلكه عميق تر هم ميشه.
بوي گندم مال من/ هر چي كه دارم مال تو
يه وجب خاك مال من/ هر چي كه مي كارم مال تو
با عشق وقت فراموش مي شود و از هنگامي كه عاشق تو شده ام نمي دانم كه وقت چيست. هر چند پيش از اين مي پنداشتم وقت طلاست. اكنون پي برده ام كه چه پندار بيهوده اي بود!!!!!!!!!!!
عشق جازدن و كنار كشيدن نيست، بلكه صبر داشتن و ادامه دادن است.عشق ديدن نيست، بلكه احساس كردن است. عشق گوش دادن نيست، بلكه درك كردن است.
من اگه هنوز مي خونم/ واسه خاطر دل توست/ شعر من صداي غم نيست/ همصداي حسرت توست/ عزيزم اگه خزونم/ واست از بهار مي خونم/ تو رو تنها نمي ذارم/ گرچه تنها جا مي مونم/ اگه تو شباي سردت/ با خودت تنها مي شيني/ من برات مي خونم از عشق/ تا كه فردا رو ببيني/ اگه همصداي اشكي/ واسه آرزوي بر باد/ من برات مي خونم اي گل/ نوبهارو نبر از ياد/ همه دلخوشيم به اينه/ كه تو يادت موندگارم/ گرچه عمريه تو اين دشت/ يه خزون بي بهارم/
وقتي رفتي باز هوا بد شد/ روزگار از بدي بدتر شد/ وقتي رفتي آسمون تر شد/ گريه ي ابرا بدتر شد/ گلا پژمردن/ واي گلا مردن/ شاخه هاشون زير پا خم شد/ ابرا باريدن/ دلا پوسيدن/ قفس قناري تنگتر شد/ اين دلم مرده/ دستمو خونده/ صبح تا شب بهونه آورده/ بي خبر مونده/ از همه رونده/ قاصدك خبر نياورده/ ديگه برگرد يار/ ديگه بس كن يار/ دل من از غصه داغون شد/ بي تو من خستم/ درها رو بستم/ همه جا واسم يه زندون شد/
وقتي شب پاشو تو باغا ميذاره/ نفس گلا مي گيره/ وقتي تاريكي از آسمون مي باره/ دل غنچه ها مي گيره/ وقتي ظلمت نفس گلا رو بسته/ گل محبوبه ي شب بيدار نشسته/ دل به تاريكي و ظلم شب نميده/ كه عطرش تا ته باغا رسيده/ اگه محبوبه رو تو گلدون بذارن/ همه اطرافشو خاروخس بكارن/ اگه ديوار بكشن دور وجودش/ اگه تهمت بزنن به تاروپودش/عطر محبوبه ي شب پشت هر ديوار سنگي راه داره/ گل محبوبه ي شب توي قلب غنچه ها پناه داره/ شبا كه گلا تو تاريكي نشستن/ همه از وحشت شب چشمارو بستن/ تنشون مي لرزه از ترس سياهي/ گل محبوبه تو واسشون پناهي