• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 586
تعداد نظرات : 114
زمان آخرین مطلب : 5030روز قبل
آموزش و تحقيقات

مسئله اعتیاد در جهان امروز، در بیشتر كشور ها به صورت مشكل عمده ای مطرح شدهاست، كشور مانیز از این آسیب در امان نمانده است. هر روز در گوشه و كنار این مملكت شاهد قربانی افرادی در دام مواد اعتیادآور هستیم. مشاهده‌ این وضع هر انسان دور اندیش را به مطالعه وامیدارد تا از قربانی بیشتر افراد جامعه جلوگیری كند.
در این پژوهش به شناخت انواع مواد مخدر و عوارض آنها و راههای مختلف پیش گیری از اعتیاد به مواد مخدر،‌ همچنین شناخت علل اعتیاد به مواد مخدر از جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی پرداخته شده است و فرضیه هایی بیان شده است كه عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و مذهبی را در میزان گرایش افراد به تریاك بررسی می كند.
در جامعه آماری این پژوهش را افراد معتاد در روستای «طبس مینا» تشكیل می دهند. طبس مینا روستایی در شرق شهرستان بیرجند است. از كل جامعه آماری معتاد تعداد ۵۰ نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند و مورد مطالعه قرار گرفتند. در ضمن ۵۰ نفر نیز به عنوان گروه گواه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. اطلاعات حاصله در این پژوهش به صورت مصاحبه منظم و به طریق تكمیل پرسشنامه به دست آمده كه به صورت انفرادی انجام گرفته است و اگر نكاتی برای مصاحبه شونده مبهم بود، به وسیله پرسشگر روشن شده است. در واقع می توان گفت، پژوهش حاضر از نظر تئوریك به اعتیاد در بعد اجتماعی آن در مفهوم عام مربوط است و از نظر تجربی و میدانی صرفاً معتادان تریاكی این روستا را در بر می گیرد. داده های پژوهشی نشان می دهد كه اغلب فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار گرفته است. به طور كلی اكثریت قاطع معتادان (۹۸%) متأهل هستند و از سوی دیگر ۹۸% آنان را زنان تشكیل می دهند كه اكثر آن از طریق دوستان خود با مواد مخدر برای اولین بار آشنا شده اند. قابل ذكر است كه فرضیه وجود عضو معتاد در خانواده در گرایش به اعتیاد تأثیر نداشته و مورد تأیید قرار نگرفته است.
 
ستاد مبارزه با مواد مخدر
شنبه 17/11/1388 - 13:41
آموزش و تحقيقات


۲۶ سال از مبارزه بی امان ایران با مواد مخدر می گذرد. «كاهش عرضه» استراتژی مبارزاتی ما در طول تمامی این ۵/۲ دهه بود. در این استراتژی معتاد «مجرم» تلقی می شد و تمام سعی و تلاش دستگاه های مسئول بر مقابله فیزیكی با مواد، اعتیاد، معتاد و قاچاقچیان استوار بود. بر همین اساس بیش از ۱۰ هزار نفر از نیروهای انتظامی و نظامی بسیج شدند و سه میلیون و ۱۰۰ هزار نفر را دستگیر و زندانی كردند، هزاران تن مواد كشف و امحا شد، گروهی از معتادان و قاچاقچیان به اردوگاه ها اعزام یا اعدام شدند و زندان ها، اردوگاه ها و مراكز قرنطینه متعددی ایجاد شد.
●اما حاصل و نتیجه این روش مقابله و مبارزه چیست؟
میانگین سن معتادان در ایران به شدت كاهش یافته و به سنین زیر ۲۰ سال رسیده است، ۸۸ درصد تریاك و ۹۵ درصد مرفین كشف شده در جهان از مرزهای ایران عبور كرده به همین دلیل نیز سالانه كشفیات ایران ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش می یابد، گسترش مواد مخدر صنعتی و روانگردان ها كه شكل جدید آن دانش آموزان را هدف گرفته است، گردش پول های كثیف ناشی از تجارت مواد مخدر در چرخه اقتصاد و در نهایت شهادت سه هزار و ۵۰۰ نفر از بهترین نیروها، تصویری از وضعیت امروز مواد مخدر در جامعه ماست.
این نتایج زیانبار و خسارت های مادی و معنوی بیشمار چندی است مسئولان را ناگزیر از اعتراف به خطا و اشتباه بودن راه رفته و تغییر در روش مبارزه با مواد مخدر كرده است. اكنون دیگر به صراحت اعلام می شود كه مقابله فیزیكی به تنهایی كافی نیست و باید كار فرهنگی انجام شود.
این سرآغازی است بر «استراتژی كاهش تقاضا». اساس چنین استراتژی، پیشگیری و مصونیت سازی است، در این شیوه معتاد «بیمار» تلقی می شود نه مجرم به همین دلیل نیز به جای به كارگیری اهرم های فشار و اجبار و مقابله فیزیكی بر فعالیت های فرهنگی پیشگیرانه و آگاه سازی جامعه و به ویژه نسل جوان تأكید می شود.
اگر ناكارآمدی روش های گذشته را در كنار این نكته قرار بدهیم كه ۴۴ میلیون نفر از جمعیت كشور زیر ۳۰ سال قرار دارند و جوان محسوب می شوند به ضرورت اتخاذ سیاست های پیشگیرانه و آگاه سازی در زمینه مبارزه با مواد مخدر بیشتر پی می بریم.
اما در پیش گرفتن چنین استراتژی چندان سهل و ساده نیست. نخست باید ذهنیت مسئولان، سیاستگذاران و برنامه ریزان نسبت به مسأله اعتیاد و زمینه شیوع و گسترش آن در بین نسل جوان كشور اصلاح شود.
برخی پژوهش ها تأكید می كنند افسردگی، یاس، فقدان امید به آینده و نبود بستر و فرصت های لازم برای تحرك و ارتقاء از جمله مهم ترین عوامل گرایش به مواد مخدر در بین نسل جوان است. اگر چنین باشد كاری سخت و همه جانبه در پیش است كه نمی توان آن را به دستگیری چند نفر یا برخی فعالیت های پراكنده، محدود و ناپیگیر تقلیل داد و عزمی ملی می طلبد.
گام دوم اصلاح ساختار دستگاه های مسئول در این زمینه است. متناسب با چنین برداشت و طرز تلقی از زمینه ها و علل شیوع و گسترش مواد مخدر در جامعه، نیروها و دست اندركاران امر مبارزه نیز باید صبغه ای علمی و فرهنگی داشته باشند تا انتظامی و نظامی. همچنین بودجه و امكانات چنین مبارزه ای باید از دستگاه های انتظامی و قضایی و مراكز تأدیب، تنبیه و زندان ها به سوی دستگاه های آموزشی، فرهنگی، مراكز بهداشتی و بیمارستان ها و رسانه ها تغییر جهت دهد.
در گام های بعد روش های چنین مبارزه فرهنگی نیز، الگوی واحد و یكسانی نخواهد داشت، بلكه متناسب با جمعیت هدف، گروه سنی، سطح دانش و بینش، نگرش ها و علائق و نیز مقتضیات منطقه ای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان های كشور، روش مبارزه شكل متفاوتی به خود خواهد گرفت.
لحاظ چنین ملاحظات و مقتضیاتی ناگزیر نتیجه را دیریاب خواهد كرد و به همین دلیل مسئولان نابردبار و كم حوصله كه به نتایج زودرس برای اعلام گزارش كار می اندیشند راضی نخواهند شد و احتمالاً در نیمه راه به فكر راه های میانبر و برگشت به شیوه های گذشته خواهند افتاد.
انتظار می رود سه سند راهبردی و ملی در زمینه مبارزه با مواد مخدر كه اكنون مراحل تصویب را در مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت و ستاد مبارزه با مواد مخدر طی می كنند به ملاحظات و ظرایف علمی استراتژی پیشگیرانه كاهش تقاضا توجه لازم را مبذول دارند و به چرخه سیاست های ناپیگیر مبتنی بر سعی و خطا در عرصه مبارزه با مواد مخدر پایان دهند.
 
فریبرز بیات
روزنامه همشهر
شنبه 17/11/1388 - 13:41
آموزش و تحقيقات



«عـادت» و «اعتــیاد» دو اصطلاح و عنوانی هستند که در افکار عمومی به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته می‌شوند، در صورتی که اختلاف اساسی با هم دارند.
«عادت» در اصل عبارت است از تطابق موجود زنده با محیط زیـست یا شرایـط جدید و بی‌سابقه که در انسان انواع مختلف وجود داشته و به چهار گروه اصلی به شرح زیر تقسیم شده است:
۱) «عادت روحی» که عبارت است از تطابق روحی و معنوی با مسائل و موضوعات و همه پدیده‌های جدید و بی‌سابقه‌ای که با آنها انس و عادتی از پیش وجود نداشته تا آثار معنـوی حاد آنها از بین برود ؛ از قبیل خبر خوش یا ناخوش مهمی که در ابتدا انـسان را به شدت متأثـر کرده و تحت تأثیر خود قرار می‌دهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر یا مادر و نزدیکان مورد علاقه یا خبر موفقیت در کنکور ورودی دانشگاه و یا خبر دریافت جایـزه بزرگی در قرعه‌کشی و غیـره . به مرور زمان که خبر کهنه می‌شود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت کرده و ) اثرات روانی آن از بین می‌رود.
۲) «عادت عضوی» عبارتست از عادت دادن عضوی از اعضای بدن به کار و فعالیت منظم و مداوم غیرارادی معینی که قبلاً‌ از روی علم و آگاهی و دخالت شـعور و اراده انسان صورت می‌گرفته ولی پس از تمرین و تکرار کافی می‌تواند به طور خودبخودی و غیرارادی و ناآگاه نیز انجام گیرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشین تایپ یا عادت دادن دست‌ها و پاها به کارهای معینی مانند دوچرخه سواری و راننـدگی یا به هنرها و صنایع.
۳) «عادت غریزی» عبارت است از عادت عضو مشخصی که به اقتضـای فطری و ناآموخته از بدو حیات در اعضای و سـلول‌ها و نسوج معینی به وجود آمده و همان خـصوصیات عادت نام برده فوق را داراست مانند کار قلب و کلیـه‌ها و ریـه‌ها و فعالیتهای درونی اعـضا و نـسوج و سلول‌های داخلی بدن که به طور غیرارادی و منظم انجام می‌گیرد .
۴) «عـادت حیاتی» عبارت است از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بیولوژیکی ) با شرایط جدید محیط زندگی، به خصوص از نظر عوامل فیزیکی وشیمیایی مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فیزیکی ) یا با رژیم‌های غذایی و دارویی مختلف ( عامل شیـمیایی ) یـا با آب و هواهای مختلف ( عامل فیـزیکی و شیمیایی توأم ). در استعمال دارو به مدت دراز ( و هر نوع ترکیبات شیـمیایی مختلف در حد تحمل بدن ) نوعی تطابق بیـولوژیکی به وجود می‌‌آید که در صورت قطع استفاده آن دارو یا ماده شیمیایی معین و بخصوص ( مانند استعمال طولانی داروهای مسـکن یا خواب‌آور ) ممکن است اختلالات فیزیکی و شیمیایی و بدنبال آن اختلالات فیـزیولوژیکی و بیولوژیـکی محسوس و گاهی غیرقابل تحمل در شخص به وجود آید زیرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرایـط مربوط به مصرف آن به یک اعتدال مجازی موقتی رسیـده که با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم می‌خورد و شخص موقتاً‌ تحت فشار خاصی قرار می‌گیرد زیرا بدن مستقیماً به آن دارو عادت کرده و خو گرفته است که ایـن امر در مورد مواد مخدر بسیـار سخت و از تمام انواع عادات بیـولوژیکی یاحیاتی ( تطابق بیـولوژیکی ) دردناکتر و غیرقابل تحمل‌تر است.«اعتیـــاد» عبارت است از تطابق بدن با هر دارو یا مــاده شیمــیایی خارجی غیرلازم به مدت طولانی که یــکی از انواع عادات حیاتی یا عادات بیولوژیـکی محسوب می‌شود.
استعمال مداوم و طولانی مواد مخدر منجر به ایـجاد سخت‌تریـن انواع عادات حیـاتی در بدن می‌شود که همان «اعتیـاد به مواد مخدر» است.
تـریـاک یا تغییر «عـادت» عموماً سهل‌تر و سریع‌تر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترک اعتیاد با مـشکلات بزرگ روبرو نمی‌شود ، در حالی که «اعـتیاد» علاوه بر لطمات سنگین جانی و خـسارات مالی بسیـار و آماده کردن بـدن برای ابتلا به انـواع بیـماری‌های جسمی و روحی گوناگون ، از نظر تـرک و رهایی با مشکلات بزرگ و گاهی با زحمات و مشقات و سختـی‌ها و نامـلایمات بیشتری همراه است ولی البته نباید فراموش کنیم که «ترک اعتــیاد غیر ممکن نیست» و چون عنوان «اعتــیاد»‌ از طرفی اکثراً با «عادت» قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نمی‌تواند مطابق با واقعیـت امر در استعمال طولانی داروهای مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمایـد از این روست که در سال‌های اخیر از طرف محافل علمی و پزشکی تعاریف دیگری انتخاب شده که بیش از همه تعاریـف سازمان بهداشت جهانی کامل‌تر و جامع‌تر و مطمئن‌تر و نیز قابل استفاده در تمام جهات بوده و آن انتخاب عنوان «وابستگی به دارو» است.
 
روزنامه اطلاعات
شنبه 17/11/1388 - 13:40
آموزش و تحقيقات


بدون‌ تردید ماده‌یی‌ كه‌ بیشترین‌ توجه‌ محققان‌ را به‌ خود جلب‌ كرده‌، الكل‌ است‌. الكل‌ نه‌ تنها در امریكا و در بسیاری‌ از نقاط‌ جهان‌ بطور گسترده‌یی‌ مصرف‌ می‌شود، بلكه‌ سوءمصرف‌ می‌شود. مردم‌ اغلب‌ ترك‌ الكل‌ را بسیار مشكل‌ می‌یابند. برنامه‌های‌ بیشماری‌ برای‌ كمك‌ به‌ مردم‌ در جهت‌ ترك‌ الكل‌ تدارك‌ دیده‌ می‌شود.
الكل‌ در مقادیر كم‌ محرك‌ سیستم‌ عصبی‌ مركزی‌ است‌. میزان‌ متوسط‌ آن‌ فعالیت‌ مغز را كم‌ می‌كند. این‌ امر بر اثر رهایی‌ از بازداری‌ می‌انجامد. در مقادیر متوسط‌ ضربان‌ قلب‌ افزایش‌ و كارایی‌ مكانیكی‌ قلب‌ كاهش‌ می‌یابد. الكل‌ در مقادیر بالاتر سطح‌ گلوكز خون‌ را افزایش‌ می‌دهد. بعد سطح‌ گلوكز خون‌ بطور فاحشی‌ كاهش‌ می‌یابد. الكل‌ شكل‌گیری‌ گلوكز را در كبد كاهش‌ می‌دهد و در نتیجه‌ میزان‌ چربی‌ بالا می‌رود. این‌ امر منجر به‌ سیروزكبدی‌ می‌شود. مقادیر زیاد الكل‌ بر مخچه‌ اثر می‌گذارد و باعث‌ اختلال‌ در حركت‌ می‌شود. وایز (۱۹۸۸)معتقد است‌ كه‌ الكل‌ نیز مانند سایر مواد، از طریق‌ فعال‌سازی‌ دستگاه‌ دوپامین‌ و تاثیر گذاشتن‌ بر دستگاه‌های‌ پاداش‌ دهنده‌ مغز، اثر لذت‌بخشی‌ ایجاد می‌كند. در هر حال‌، برای‌ شناخت‌ الكل‌ لازم‌ است‌ كه‌ دیگر تاثیرات‌ آن‌ را بشناسیم‌.
● تاثیرات‌ الكل‌
روشن‌ است‌ كه‌ چگونگی‌ رفتار مردم‌ بعد از نوشیدن‌ الكل‌ تا حدی‌ به‌ انتظارات‌ آنها در مورد تاثیر الكل‌ بستگی‌ دارد. اگر به‌ افراد به‌ عوض‌ الكل‌، دارونما داده‌ شود اغلب‌ آنها گستره‌ وسیعی‌ از رفتارهای‌ ارادی‌، كه‌ خودمایل‌ و قادر به‌ مهار آنها هستند و نیز رفتارهای‌ غیرارادی‌ را، كه‌ خود مایل‌ یا قادر به‌ مهار آنها نیستند، تجربه‌ می‌كنند. برای‌ مثال‌ افراد هشیاری‌ كه‌ فكر می‌كردند الكل‌ نوشیده‌اند، از لحاظ‌ پرخاشگری‌ و جنسی‌ انگیختگی‌ بیشتری‌ نشان‌ دادند. افراد الكلی‌ حتی‌ وقتی‌ به‌ آنها گفته‌ شد كه‌ الكل‌ نوشیده‌اند كنترل‌ خود را از دست‌ دادند. این‌ شواهد نشان‌ می‌دهد كه‌ باور افراد الكلی‌ در مورد الكل‌ است‌ كه‌ به‌ از دست‌ دادن‌ كنترل‌ می‌انجامد. «انتظار وقوع‌ رفتارهای‌ اجتماعی‌ را افزایش‌ می‌دهد (الكل‌) و تاثیر كمی‌ نیز براعمال‌ غیراجتماعی‌ دارد. چنین‌ الگویی‌ از رفتار با این‌ فرض‌ كه‌ انتظار بهانه‌یی‌ اسنادی‌ به‌ دست‌ می‌دهد برای‌ پرداختن‌ به‌ اعمال‌ دلخواه‌ ولی‌ از لحاظ‌ اجتماعی‌ ممنوع‌، همخوانی‌ دارد.» توجه‌ داشته‌ باشید كه‌ الكل‌ در ۷۰ درصد تصادفات‌ مرگبار اتومبیل‌، ۶۵ درصد قتل‌ها، ۸۸ درصد چاقوكشی‌ها، ۶۵ درصد نزاع‌ بین‌ زوجین‌، ۵۵ درصد سوءاستفاده‌ از كودكان‌ و ۶۰ درصد دزدی‌ها نقش‌ داشته‌ است‌.
● افسردگی‌ و الكلی‌ بودن‌
پژوهشگران‌ به‌ كرات‌ پیوندی‌ را بین‌ سوء مصرف‌ الكل‌ و افسردگی‌ گزارش‌ كرده‌اند. تا همین‌ اواخر فرض‌ می‌شد كه‌ افراد برای‌ كاهش‌ افسردگی‌ خود الكل‌ می‌نوشند. به‌ بیان‌ دیگر افسردگی‌ تاحدی‌ منجر به‌ نوشیدن‌ الكل‌ می‌شود. امروزه‌ شواهد كافی‌ در دست‌ است‌ كه‌ موضوع‌ كاملاً برعكس‌ است‌. ویلانت‌ (۱۹۸۳) ۶۰۰ نوجوان‌ را قبل‌ از هرگونه‌ آلودگی‌ به‌ مشروبات‌ مورد مطالعه‌ قرارداد. او نتیجه‌ گرفت‌ كه‌ شرایط‌ سخت‌ زندگی‌ به‌ ندرت‌ دلیل‌ اصلی‌ وابستگی‌ به‌ الكل‌ است‌. او در برنامه‌یی‌ تلویزیونی‌ گفت‌: در كمال‌ تعجب‌ دریافتم‌ كه‌ افراد الكلی‌ بخاطر نوشیدن‌ الكل‌، افسرده‌اند. آنها بخاطر اینكه‌ افسرده‌اند، دست‌ به‌ نوشیدن‌ نمی‌زنند. البته‌ این‌ یافته‌ همخوان‌ است‌ با این‌ مشاهده‌ كه‌ الكل‌ به‌ تخلیه‌ ذخایر دوپامین‌ و نوراپی‌ نفرین‌ منجر می‌شود.
● عوامل‌ موقعیتی‌
مطالعات‌ نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها تمایل‌ به‌ الكل‌، بلكه‌ مقدار الكل‌ مصرفی‌ را نیز عوامل‌ موقعیتی‌ یعنی‌ ادراك‌ فرد از تناسب‌ رفتار با موقعیت‌ تعیین‌ می‌كند. شدت‌ عوارض‌ ناشی‌ از نوشیدن‌ فرد را میزانی‌ كه‌ معاشران‌ وی‌ می‌نوشند و مدت‌ زمانی‌ كه‌ قرار است‌ به‌ نوشیدن‌ اختصاص‌ یابد تعیین‌ می‌كند.
● عوامل‌ فرهنگی‌
استانتون‌ پیل‌ (۱۹۸۴ و ۱۹۸۵) بعضی‌ داده‌های‌ مربوط‌ به‌ نقش‌ عوامل‌ فرهنگی‌ را در مصرف‌ مواد بررسی‌ كرده‌ است‌. او می‌گوید سرخپوستان‌ زانی‌ و هوپی‌ قبل‌ از ورود اسپانیایی‌ها الكل‌ را به‌ شیوه‌یی‌ آیینی‌ و منظم‌ مصرف‌ می‌كردند ولی‌ بعد از ورود آنها الكل‌ را به‌ صورت‌ مخرب‌ و اعتیادآور مصرف‌ كردند. پیل‌ اضافه‌ می‌كند كه‌ مصرف‌ الكل‌ در بعضی‌ از فرهنگ‌ها به‌ رفتارهای‌ پرخاشگرانه‌ می‌انجامد و در بعضی‌ از فرهنگ‌ها این‌ اثر دیده‌ نمی‌شود (یونانی‌ها،ایتالیایی‌ها، یهودی‌ها، امریكایی‌ها، چینی‌ها و ژاپنی‌ها). این‌ تفاوت‌ها به‌ باورهای‌ مردم‌ در مورد مواد مربوط‌ می‌شود.
● درمان‌ اعتیاد به‌ الكل‌
علاقه‌ رو به‌ تزایدی‌ در به‌ كارگیری‌ اصول‌ یادگیری‌ برای‌ درمان‌ اعتیاد بویژه‌ اعتیاد به‌ الكل‌ وجود دارد. هدف‌ اصلی‌ این‌ است‌ كه‌ افراد ابتدا یاد بگیرند نوشیدن‌ خود را به‌ موقعیت‌های‌ معین‌ محدود و سپس‌ مقدار نوشیدن‌ خود را كم‌ كنند. این‌ افراد در صورتی‌ كه‌ با دیدن‌ افرادی‌ كه‌ زیاد الكل‌ می‌نوشند هوس‌ نوشیدن‌ كنند، بهتر است‌ دنبال‌ یافتن‌ دوستان‌ جدید باشند؛ اگر به‌ مكان‌هایی‌ بروند كه‌ الكل‌ در آنجا در دسترس‌ است‌، باید تشویق‌ شوند تا به‌ دنبال‌ موقعیت‌های‌ محدودتر بروند. در واقع‌، هدف‌ چنین‌ برنامه‌هایی‌ آن‌ است‌ كه‌ الكلی‌ها بتوانند نوشیدن‌ خود را از آنجا كه‌ مهار درونی‌ برایشان‌ مشكل‌ است‌ تحت‌ مهار بیرونی‌ در آورند.
● الكل‌ و نزدیك‌ بینی‌
الكل‌ باعث‌ نزدیك‌بینی‌ یا نداشتن‌ دوراندیشی‌ می‌شود. نداشتن‌ دوراندیشی‌ كه‌ با پردازش‌ محدود اطلاعات‌ مشخا می‌شود، باعث‌ غفلت‌ افراد از بخش‌های‌ معینی‌ از اطلاعات‌ می‌شود كه‌ بطور معمول‌ جلو رفتار آنها را می‌گیرد. آنها به‌ جای‌ توجه‌ به‌ همه‌ نشانه‌های‌ مربوط‌ فقط‌ به‌ برجسته‌ترین‌ نشانه‌ها توجه‌ می‌كنند. این‌ نظریه‌ می‌تواند توضیح‌ دهد چرا گاهی‌ اوقات‌ الكل‌ نه‌ تنها باعث‌ افزایش‌ پرخاشگری‌ بلكه‌ موجب‌ خود بزرگ‌بینی‌ و غرور نیز می‌شود. تحت‌ تاثیر الكل‌، افراد اغلب‌ خودی‌ باد كرده‌ نشان‌ می‌دهند؛ آنها درباره‌ خود به‌ لاف‌ زدن‌ می‌پردازند.
● باور در مورد كنترل‌ خود
مردم‌ اغلب‌ اطلاعات‌ بسیار زیادی‌ درست‌ و غلط‌ درباره‌ اعتیاد به‌ مواد دارند. بسیاری‌ از این‌ اطلاعات‌ حاصل‌ گفت‌وگو با دیگران‌، خواندن‌ روزنامه‌ها و تماشای‌ تلویزیون‌ است‌. دو نكته‌ مهم‌ وجود دارد كه‌ ذكر آنها لازم‌ است‌: اول‌، تعداد كمی‌ از مردم‌ باورهای‌ كاملاً یكسانی‌ دارند. دوم‌، دو فرد ممكن‌ است‌ الگوی‌ مشابهی‌ از نوشیدن‌ داشته‌ باشند ولی‌ یكی‌ از آنها ممكن‌ است‌ با ملاك‌ اعتیاد جور در بیاید دیگری‌ نه‌. اگر باور و نظر است‌ كه‌ رفتار را كنترل‌ می‌كند، پس‌ افرادی‌ كه‌ نتیجه‌ می‌گیرند الكلی‌ هستند، باید متناسب‌ با این‌ برچسب‌ رفتار كنند: به‌ هنگام‌ نوشیدن‌ كنترل‌ خود را از دست‌ بدهند. آنها ترك‌ الكل‌ را ناممكن‌ می‌بینند و تمام‌ رفتارهای‌ مرتبط‌ با الكلی‌ بودن‌ را نشان‌ می‌دهند. از طرف‌ دیگر افرادی‌ كه‌ برچسب‌ الكلی‌ بودن‌ به‌ خود نزده‌اند، ممكن‌ است‌ الكل‌ بنوشند، ولی‌ كنترل‌ خود را از دست‌ ندهند و مشكلی‌ در متوقف‌ ساختن‌ آن‌ نداشته‌ باشند.
 

روزنامه اعتماد
شنبه 17/11/1388 - 13:39
آموزش و تحقيقات


اختلالات روان‌پزشكی كودكی و نوجوانی نقش مهمی در بروز اختلالات سوءمصرف مواد در سال‌های بعد دارند . امروزه ثابت شده است كه بین بهداشت روان نوجوانان و سوءمصرف مواد ارتباط محكمی وجود دارد . در واقع اختلالات روان‌پزشكی به عنوان عوامل خطر ( risk factor ) ایجاد سوءمصرف مواد در نظر گرفته می‌شوند . بنابراین شناسایی این عوامل خطر به عنوان مدلی در زمینه پیشگیری از یك سو و مداخله و درمان از سویی دیــگر، ضــروری است چرا كه اختلالات روان‌پزشكی همراه نه تنها بر علایم و سیر اختلالات سوءمصرف مواد بلكه بر پاسخ به درمان نیز تاثـــیر می‌گــذارند .

پدید آورنده: دكتر آذین خزائلی فوق تخصص روان‌پزشكی كودك و نوجوان
 
ستاد مبارزه با مواد مخدر
شنبه 17/11/1388 - 13:39
آموزش و تحقيقات


هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات روحی و جسمی و اجتماعی مصرف الكل در میان اجتماع می باشد. چنانكه در این پژوهش آمده است، اصطلاح الكلیسم را برای توصیف دو حالت زیر یعنی بیماری مزمن و اختلال رفتار به كار می برند كه حاصل نوشیدن پی در پی و بیش از حد معمول مشرولات الكلی است. الكل در اولین تماس با بدن به میزان خیلی پایین از طریق گردش خون جذب می شود. بر خلاف سایر مواد غذایی كه قبل از ورود به جریان خون می بایست توسط عوامل شیمیایی هضم شوند، الكل تنها ماده ای است كه به محض ورود به داخل گردش خون (و معالاً به مغز محلی كه اثرات اصلی خود را ظاهر می كنند) وارد می شود. الكل به طور سریع از معده، روده باریك و روده بزرگ جذب شده و شكل تبخیری آن می تواند از طریق ریه جذب شود به طوری كه مسمومیت كشنده در نتیجه استنشاق آن مشاهده شده، جذب پوستی آن امكان پذیر بوده است ولی اگر غلظت الكل زیاد شود، خاصیت قبض آن غالب می شود و در نتیجه جریان خون آن منطقه كم می شود و جذاب الكل به حداقل می رسد. علایم مشخصه و نشانه های مسمومیت با الكل خیلی خوب شناخته شده است. با وجود این افرادی كه تظاهراتی شبیه مستی دارند ولی الكلی نخورده اند (مثلاً كمای دیابتی، مسمومیت با داروها حوادث قلبی، شكستگی جمجمه) اغلب در تشخیص مسمومیت با الكل اشتباه می شوند.
خورسندی آشتیانی، محمد تقی.
 
ستاد مبارزه با مواد مخدر
شنبه 17/11/1388 - 13:38
آموزش و تحقيقات


هدف خانواده به عنوان یك جامعه كوچك تربیت و انطباق اجتماعی فرزندان است و این عمل در خانواده هایی با افراد معتاد، دچار ضعف می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر اعتیاد بر سلامت روانی فرزندان انجام گرفته است و سعی نموده است مقایسه هایی بین فرزندان افراد معتاد و فرزندان افراد غیر معتاد صورت دهد برای این كار از مقیاس روان رنجوری (N) آزمون آیزنگ، مقیاس جامعه ستیزی (P) آزمون آیزنگ و میزان اضطراب و نا امیدی استفاده نموده است. در این راستا با روش نمونه گیری خوشه ای از میان كلیه افرادی كه والدین معتاد داشتند در مدارس راهنمایی دخترانه، ۱۵ نفر دانش آموز دارای والدین معتاد و ۱۵ دانش آموز دارای والدین غیر معتاد انتخاب شدند تا تأثیر اعتیاد والدین بر فرزندان سنجیده شود. برای رسیدن به این هدف نیز سه آزمون EPQ‌ (آیزنگ)، اضطراب و نا امیدی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد كه خانواده یك واحد اجتماعی كوچك ولی حساس است. والدین اولین كسانی هستند كه شخصیت فرزندان را شكل می دهند. محیط خوب باعث رشد افكار فرزندان می شود و محیط بد نیز می تواند عمیق ترین تباهی ها را در فرزندان شكل دهد. در چنین حالتی در صورتی كه والدین دچار آلودگی (به خصوص مواد مخدر)‌ باشند، فرزندان آنها نیز از هر لحاظ آسیب پذیر می شوند. خانواده دارای فرد معتاد محصولی همانند كسالت و بیماریهای روحی– روانی برای فرزندان به بار می آورد؛ روان رنجوری و پریشانحالی فرزندان در این خانواده ها بیشتر است؛ هم چنانكه آنها نسبتاً اضطراب و نا امیدی بیشتری را احساس می كنند. این افراد برای ابتلا به بزهكاری مستعد تر هستند و آینده مناسبی برای خود نمی بینند. بنابراین نسبت به آینده نا امید هستند و یأس و سرخوردگی در آنها نمایان است. پس باید نسبت به این خانواده ها مسوولانه تر برخورد شود و تدابیر مخصوصی اتخاذ گردد.
 
ستاد مبارزه با مواد مخدر
شنبه 17/11/1388 - 13:37
آموزش و تحقيقات


مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد كه این مواد بر آنها اثر می كنند. این گیرنده ها به ۳ گروه تقسیم می شوند:
۱ _ اثر بر گروه اول سبب تنظیم و كاهش احساس درد، كاهش فعالیت مركز تنفس، یبوست و اعتیاد می شود.
۲ _ اثر برگیرنده های دوم سبب كاهش احساس درد، افزایش حجم ادرار و ایجاد حالت آرامش می شود.
۳ _ اثر موادمخدر بر گیرنده های گروه سوم سبب كاهش احساس درد می شود.
حدود بیست و پنج سال پیش مشخص شد كه در بدن انسان موادی شبیه موادمخدر [مرفین] تولید می شود كه مهمترین آنها به نام آندورفین ها و آنكفالین ها است. به طور طبیعی وقتی بدن دچار آسیب های دردزا و حوادث ناراحت كننده می شود مغز این مواد را ترشح می كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتی می شود.
● اثر موادمخدر بر روی سیستم پاداش
در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن كاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراكز حیاتی آن اثر می كند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تكرار آن عمل دارد. یكی از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همین سیستم است.بنابراین كسانی كه یك بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تكرار مصرف آنها پیدا می كنند.از بین موادمخدر هروئین خیلی راحت تر در چربی حل می شود. مغز انسان مقدار زیادی چربی دارد، بنابراین در مقایسه با مرفین و مشتقات آن، هروئین پس از مصرف در طی زمان كوتاه تری روی مغز اثر می كند بنابراین آثار پاداش دهنده و خوشی آور و ضد درد سریع تری دارد.كدئین كه از مشتقات تریاك است به آسانی در سیستم گوارش جذب شده و در بدن تبدیل به مرفین می شود. در یك مطالعه روشن شده كه در معتادان، یكی از آثار مصرف موادمخدر كاهش جریان خون در بعضی از نواحی مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهای غلط زیر، اقدام به مصرف آنها كنند.
۱- برای تسكین درد: این مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش می دهند و روی عامل اصلی ایجاد درد هیچگونه اثری ندارند. بسیاری از بیماری های بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری های استخوان و مفاصل، سرطان ها و بیماری های عفونی.اما مصرف كنندگان و توصیه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد این مواد تحمل ایجاد می شود. یعنی مثلا در پنجمین مصرف برای اینكه همان درد اولیه كاهش یابد باید مقدار بیشتری مصرف شود، كه این مقدار گاهی تا ۳۰ برابر مقدار مصرف اولیه لازم می شود.
۲ _ عقیده غلط دیگری كه وجود دارد، اثر این مواد بر روی بیماری هایی مثل قند یا دیابت است. به نظر می رسد چنین باورهای غلطی توسط قاچاقچیان دامن زده می شود تا درآمد مالی بیشتری كسب كنند. یا مصرف كنندگان این ادعا را مطرح می كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگویند ما برای پیشگیری یا درمان این بیماری ها، مواد مصرف می كنیم. در هیچ تحقیق علمی اثر پیشگیری كننده و درمانی برای این مواد ثابت نشده است.
۳ _ گاهی افراد بی اطلاع توصیه می كنند كه مصرف موادمخدر برای كاهش آلام روحی و اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی كه نسبتا شایع و به شدت آزاردهنده هستند، مفید می است.اضطراب معمولا باتنگی نفس، احساس خفگی، تپش و احساس ناراحتی در قلب، سنگینی سر، احساس درد و ناراحتی در شكم و درد در سایر قسمت های بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكینی موادمخدر بر بیماری های روانی و اضطراب از آنجا ناشی شده كه این مواد دارای اثر تسكین بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشی علائم ظاهری اضطراب را كاهش می دهد، اكثر بیماری های روحی همراه اضطراب هستند، افسردگی كه بیماری قرن است در بسیاری از موارد همراه با اضطراب است. بنابراین در اوایل مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامی روحی است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما این پدیده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولین مصرف، خطر اعتیاد بسیار بالا است و مواد اعتیادآور قطعا پس از مدتی، خود افسردگی زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.یعنی در نهایت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگی، اضطراب و آلام روحی انسان كاهش می یابد، بلكه تشدید هم می شود زیرا تغییر خلق و ایجاد حالت شادی كاذب توسط موادمخدر فقط در اوایل مصرف ایجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعی از زندگی خود هستند كه بحران و ناآرامی روحی و اضطراب فراوانی دارند و به همین دلیل است كه با اولین آشنایی ها خطر اعتیاد در آنها زیاد است. نوجوان روابط اجتماعی و خانوادگی آرام و حمایت كننده ای لازم دارد تا آلام روحی او كاهش یافته به سمت اعتیاد نرود.
۴- توصیه دیگری كه ناآگاهان برای مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسی مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسی در آنان معمولا ریشه در هیجانات و اضطرابات شخص دارد اگر این مواد در موارد نادری از مشكلات فوق بكاهد، در طولانی مدت باعث ایجاد افسردگی و كاهش میل جنسی می شود.
۵ _ مواد مخدر یعنی مشتقات مرفین حركات پیش برنده روده ها را كند می كند و ترشحات آن را كاهش می دهد.دردهای دستگاه گوارش می تواند ناشی از افزایش حركات دودی روده ها باشد. در اسهال این حركت سریع و گاهی دردناك می شود. در بسیاری از هیجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزایش یا كاهش می یابد. مثلا در روده های تحریك پذیر عصبی دل درد، دل پیچه یا اسهال و یبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلایان به این بیماری ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتیاد جدی است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزایش حركات روده ای است، اگر مشتقات تریاك در دسترس شخص بیمار قرار بگیرد با توجه به كند كردن حركات پیش برنده روده و بهبود ظاهری اسهال خطر اعتیاد بعدی را دارد.
۶ _ متأسفانه بعضی از كسانی كه پس از رانندگی ممتد دچار خستگی می شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگی و سرخوشی كاذب، در دام اعتیاد گرفتار می شوند.
۷ _ این مواد حالت خمودگی، ابرگرفتگی شعور و با آگاهی ایجاد می كنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را كاهش دهند. زندگی پیچیده امروز، نیاز به كار فكری زیاد و گاهی خسته كننده دارد در واقع آدم های پركار و آنهایی كه در زندگی روزمره با مسایل پیچیده برخورد می كنند مجبورند با تمام قوای فكری و ذهنی خود وارد میدان شوند. یعنی بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار و شاید دائم در حال جنگ فكری است، در حد اعلای این پدیده بعضی آدم ها همانند خروس جنگی دائم هوشیارتر از مردم دیگر هستند. موادمخدر و الكل این حالت بیداری بیش از حد را كاهش می دهد. بنابراین آنهایی كه كار فكری شدید، یكنواخت و خسته كننده می كنند با اولین آشنایی ها در معرض ابتلای به اعتیاد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام می كند اما پس از مدتی قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشی را از آنها می گیرد.
۸-قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی، می تواند جنبه روانی داشته باشد. كسانی كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسكینی برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر بسیار آسیب پذیر هستند.این مواد اصل درد و عامل ایجاد كننده درد را از بین نمی برند فقط شخص را نسبت به درد بی تفاوت می كنند.مثلا اگر كسی شكستگی داشته باشد، درد ایجاد شده سبب كم حركتی یا بی حركتی عضو شكسته شده می شود و فرصتی برای محل شكسته ایجاد می شود تا استخوان سازی صورت گرفته و محل شكستگی ترمیم یابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بی حركتی و كم حركتی است از بین برده و عضو حركت كرده می تواند جوش خوردن شكستگی را به تاخیر بیندازد.
۹ _ در مسیر اعتیاد بتا آندورفین ها كه مواد شبه مخدر درونزا هستند كاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن سلول های مغز شخص معتاد تنبل شده و این مواد درونزا را ترشح نمی كنند و مرفین خارجی جای شبه مرفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد.بنابراین پس از ترك اعتیاد و در حین آن كه مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد و مغز، دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمی كند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد است كه البته پس از مدتی كه از ترك بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد كرد.
۱۰ _ با كاهش آندورفین ها [مواد شبه مرفین درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن كشی مونوسیت ها كه از سلول های دفاعی بدن هستند كاهش می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا می شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول های دفاعی بدن را كه مسئول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، كاهش می دهند و نیز با كاهش فعالیت آنها می توانند سبب رشد سلول های سرطانی شوند.
 

مؤسسه مادران امروز
شنبه 17/11/1388 - 13:37
آموزش و تحقيقات


با توجه به شیوع بالای رفتارهای پرخطر جنسی در معتادان تزریقی، اعتیاد تزریقی به صورت عامل موثری برای گسترش عفونت HIV در سایر گروه های اجتماعی عمل می كند. بنابراین، خطر HIV در بین این معتادان فقط محدود به خودشان نیست.
به طور مثال، در نیویورك تقریباً همه ۱۷ هزار كودك مبتلا به HIV، از ابتلای یك یا هر دو والد خود كه به HIV از راه اعتیاد تزریقی بوده است، ناشی می شود . مطابق برخی تخیمن ها، حدود ۳۰ درصد معتادان تزریقی در ایران متأهل هستند و بخش قابل توجهی از آنها روابط  خارج از ازدواج دارند . به نظر می‌رسد خطر گسترش عفونت HIV از معتادان تزریقی به سایر گروه‌های اجتماعی نیز در ایران بسیار جدی باشد.
 
 
شنبه 17/11/1388 - 13:36
آموزش و تحقيقات


تمام مواد اعتیادآوری که توسط انسان سوءمصرف می شوند به طور مستقیم یا غیر مستقیم مغز را تحت تأثیر قرار می دهند. اما سئوال این است که چطور این فرایند رخ می دهد.
بد نیست بدانیم در مغز هر موجود زنده ای، ساختاری وجود دارد که به آن، نظام پاداش مغزی گفته می شود.
به نظر می رسد، مغزهای ما سیم کشی شده اند تا مطمئن شوند که فعالیت های پشتیبانی کننده ی زندگی را از طریق همراه سازی آن فعالیت ها با لذت یا پاداش تکرار خواهیم کرد. هر گاه این نظام پاداش فعال می شود، مغز خاطر نشان می شود که برخی چیزهای مهم در حال وقوع است که نیاز به یادآوری دارد، و به ما می آموزد که تکرار کنیم و تکرار، بدون تفکر در باره ی آن. زیرا بر این باور است که آن چه این مسیر را تحریک می کند، برای ادامه ی زندگی ضروری است.
انسان همانند سایر موجودات رفتار و فعالیتهایی را که پاداش دهنده است، انجام می دهد. احساسات لذت بـخش با ایجاد تقویت مثبت موجب تکرار رفتار مورد نظر می شود . جالب است بدانیم، پاداشهایی که موجب تحریک نظام پاداش می شوند، دو گونه هستند:
۱) پاداش های طبیعی مانند آب ، غذا و رفتار جنسی.
۲) پاداشهای مصنوعی نظیر مواد اعتیادآور. این مواد همان مسیری را تحریک می کنند که پادش های طبیعی تحریک می نمایند، بر این اساس، ما می آموزیم مواد را به همان شیوه ،سوءمصرف کنیم.
در این نظام ماده ای شیمیایی ترشح می شود که مسئول هیجانات و احساس لذت است. این ماده به نام دوپامین است. دوپامین یک انتقال دهنده ی عصبی موجود در مناطقی از مغز است که حرکت، هیجان، شناخت، انگیزش و احساسات لذت بخش را تنظیم می کند. تحریک بیش از اندازه ی این نظام، که رفتارهای طبیعی ما را پاداش می دهد، اثرات سرخوشی طلب شده توسط کسانی که مواد را سوءمصرف می کنند، تولید نموده و به آنها یاد می دهند که رفتارشان را تکرار کنند.
به دوپامین ماده ی شیمیایی « احساس خوب » نیز گفته می شود . بنابراین به نظر می رسد که دوپامین در مرکز عملکرد نظام پاداش قرار دارد . یکی از راههای توضیح کار دوپامین ، این است که آن را یک نظام پاداش به حساب آوریم . در واقع این نظام به ما می گوید : « خوب بود ، دوباره این کار را انجام بده و درست به خاطر داشته باش که دفعه ی قبل چگونه آن را انجام دادی ».
هنگامی که برخی از مواد، سوءمصرف می شوند، ۲ تا ۱۰ بار بیشتر از دوپامینی که مشوق های طبیعی آزاد می کنند، دوپامین رها می سازند. در برخی موارد، این موضوع تقریباً به سرعت رخ می دهد( زمانی که مواد تدخین یا تزریق می شوند)، و اثرات آنها می تواند مدت طولانی تری در مقایسه با مشوق های طبیعی ماندگاری داشته باشند. اثرات حاصل بر روی مسیر لذت مغز، رفتارهای پاداش دهنده ی طبیعی مانند خوردن و رفتارهای جنسی را نمایان می سازد.
اثر چنین پاداش قدرتمندی به شدت افراد رابرای مصرف مجدد و مجدد برمی انگیزد. این موضوع دلیل آن است که گاهی اوقات دانشمندان می گویند، سوءمصرف مواد چیزی است که یاد می گیریم که خیلی خیلی خوب انجام دهیم.
● ۱۷ راه کار برای مقابله با اعتیاد
۱) ما والدین بهتر است بر دوستان یا گروهی که فرزندمان با آنها در ارتباط است نظارت داشته باشیم که آنها چه کسانی هستند، چه کاری انجام می‌دهند، کجا می‌روند و ...
۲) سعی کنیم خانواده را به کانون مهر و محبت تبدیل کنیم تا فرزندمان نیازها ی خود را در درون خانواده پیدا کند.
۳) در صورت اعتیاد یکی از بستگان یا اقوام نزدیک، مقبولیت او را نزد اعضای خانواده زیر سوال ببریم.
۴) مسؤلیت‌ها و نقش‌های متعدد اجتماعی را به او واگذار نماییم و از این طریق او را با دنیای بزرگسالی شنا و واردش کنیم.
۵) دوری از مصرف مواد را جزئی از ارزش‌های درونی و شخصیتی خانواده بدانیم، حتی اگر دیگران آن را مصرف کنند.
۶) امکانات و تسهیلات مناسب را برای فرزندمان فراهم کنیم تا به ورزش و تفریح‌های سالم روی بیاورد، مثل رفتن به باشگا‌ه‌های ورزشی و ...
۷) اگر یکی از اعضای خانواده اعتیاد داشته باشد، جلوی فرزندان مواد را مصرف نکند و سایر اعضای خانواده برای ترک کردن، او را یاری کرده و نزد متخصص ببرند.
۸) به فرزندان خود یاد دهیم که لحظات خوش با مصرف مواد بدست نمی‌آید، سعی کنیم با فعالیت‌های دیگر، اوقات خوشی را در درون خانواده ایجاد کنیم.
۹) با پیام‌ها یا افرادی‌که مصرف مواد یا سیگار را تبلیغ می‌کنند برخورد قاطعانه داشته باشیم.
۱۰) «نه» مقدس را به فرزندانمان یاد دهیم تا بتوانند در مقابل خواسته ی نابجای دیگران حتی با اصرار و پافشاری ایشان از خود مقاومت نشان دهند و نه بگویند.
۱۱) به طور مشخص و شفاف به فرزندانمان بگوییم که چه رفتاری درشأن و منزلت اوست و خانواده چه انتظاری از او دارند.
۱۲) در صورت امکان با والدین دوستان فرزندانمان ارتباط نزدیک داشته باشیم.
۱۳) اگر فرزندمان تقاضای ماندن در منزل دوست ناشناخته را در وقت خواب داشت حتی‌المقدور با تقاضای او موافقت نکنیم.
۱۴) سعی کنیم او را تنبیه بدنی نکنیم بلکه از طریق راهنمایی و هدایت سعی در ترک عادات ناپسند او نماییم.
۱۵) برای سوالات مذهبی و اعتقادی فرزندمان جواب‌هایی قانع‌کننده پیدا کنیم.
۱۶) فرزندانمان را نسبت به مضرات و عواقب ویرانگر مواد مخدر آگاه کنیم.
۱۷) وقتی احساس کردیم در حل مشکلی پیشرفت لازم را نداشتیم در صدد کمک خواهی از متخصصان (مشاورین) برآئیم چرا که:
«میل به کمک خواستن از دیگران، نشانه ی قدرت و پختگی عقلانی آدمی است نه نشانه ضعف او»
 

پارسی طب
شنبه 17/11/1388 - 9:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته