هیچ کس ما را نمی آرد به خاطر ای عجب یاد عالم می کنیم ، اما فراموشیم ما
پرتو بیضایی
من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمرکی توانم که شوم از تو به یک بار جدا !
هلالی جغتایی
«جمع» جفاو فتنه و رنج منم درمانده «منهای» زر و گنجسراپا من و وفایم «بخش » بر دوتو بی مهر و وفایی « ضربدر » پنج
در روایت است که با ارجترین نوع طاعت و بندگی، نگهداری شکم و دامن از محرّمات الهی بنابراین کسب عفت و ملکه ساختن آن میتواند انسان را به کمال برساند کسب فضایل اخلاقی و تهذیبنفس جز با التزام به انجام موازین شرعی و اجرای مقررات الهی امکانپذیر نیست اگرچه بیرون آمدن از دینِ عادتی برای رسیدن به حقیقت مطلوب ضروری است؛ آدمی هرگز از التزام به شریعت بینیاز نمیگردد. قانون عقل و شرع از عصیان و طغیان نفس انسان جلوگیری میکند.
ز شرع ار یک دقیقه ماند مهمل
شوی در هر دو کون از دین معطل
انجام تکالیف الهی و تسلیم اوامر او شدن تحمیلی و خارج از طاقت انسان نیست، "لایُکلّف اللّه نفساً الاّ وسعها" ولی وجود شیطان غلبه بر آنها را مشکل میکند.