شعر و قطعات ادبی
سه شنبه 29/11/1387 - 13:14
شعر و قطعات ادبی
سه شنبه 29/11/1387 - 13:13
شعر و قطعات ادبی
سه شنبه 29/11/1387 - 13:13
شعر و قطعات ادبی
سه شنبه 29/11/1387 - 13:13
شعر و قطعات ادبی
خیلی ساده پا گذاشتی توی قاب این نگاه
اومدی زندگی رنگ بزنی رنگ سیاه
خیلی وقته که دیگه قرارمونه یادت میره
غزلای ناسروده توی سینم می میره
خیلی وقته که دیگه با خاطره سر می کنم
گلای شقایق و با کینه پرپر می کنم
دیگه تو خونه دل هیشکی هویدا نمیشه
آخه عصر آهنه عشق دیگه پیدا نمیشه
خیلی وقته چشمامو دوختی به انتهای راه
من شدم پلنگ قصه هات تو شدی شبیه ماه
خیلی وقته رد پام رو ماسه ها تنها میرن
دیگه مرغ عشقا هم توی قفس زود می میرن
خیلی وقته که پشیمونی خودم خوب می دون
ولی من تنها دیگه تاآخر خط می مونم
دیگه گل سپیدم هیچ کجا وا نمیشه
آخه عصر آهنه عشق دیگه پیدا نمیش
سه شنبه 29/11/1387 - 13:13
شعر و قطعات ادبی
عاقبت روز وداعش سر رسید
خون دل از دیدگان من چکید
در نگاهش مهربانی بودوبس
عاشقی با هم زبانی بودو بس
گرچه لب بربسته بود از گفتگو
در درونش ناله بودو های هو
با سکوتش گریه را بیچاره کرد
اشک غم را بی دل و اواره کرد
مانده بود خیره در چشمان او
بی صدا بود و ولی حیران او
کاش فریادی ز دل بیرون شدی
لیلی من از جنون مجنون شدی
گریه میکردم بدون اشک واه
ناله ها در سینه اما با نگاه
دست خود اهسته او بالا گرفت
از دل مجنون دل لیلا گرفت
گوشه چشمش روان شد چشمه ای
چشمه را در چشم لیلا دیده ای...؟
دل ز کف دادم منم گریان شدم
همنوا با اشک او نالان شدم
سه شنبه 29/11/1387 - 13:13
خانواده
پروردگارابه من بیاموزدوست بدارم کسانی راکه دوستم ندارند ..عشق
بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...بگریم برای کسانی که هرگز غمم
را نخوردند...به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به
صورتم ننواختند... محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند......
سه شنبه 29/11/1387 - 13:12
رويا و خيال
بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم!
که شب آرامش نگاه تو را برایم زمزمه میکند!
آرام بخواب که من بیقرار بیدارم
تا تو آرام بخوابی سه شنبه 29/11/1387 - 13:12
شعر و قطعات ادبی
چی بگم از کجا بگم, دردم وبا کیا بگم
بهتره که دم نزنم ,حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد ورفت, عاشق مردم شد ورفت
عشقی که بی فروغ نبود, برای من دروغ نبود...
بغض نشسته تو گلوم, عکسی همیشه روبروم
من از خودم چرا بگم, میخوام از اون چشم ها بگم
خیره تو چشم مست تو, دست میدم به دست تو
دل از زمونه می کنم, حرف دلم را میزنم
چه حالتی داره چشات ,نرگس بیمار چشات
چشم تو خوابم میکنه, مست وخرابم میکنه
چشات اگه پس نزنن چشم های سرسپردمو
میشه فراموش کنم خاطره های مردمو ؟
سه شنبه 29/11/1387 - 13:12
شعر و قطعات ادبی
سه شنبه 29/11/1387 - 13:12