کامپیوتر و اینترنت
آمار منتشر شده بر روی وب سایت Internet World Stats نشان می دهد تعداد کاربران اینترنت ایران در سال ۲۰۱۱ نسبت به سال گذشته سه میلیون و ۳۰۰ هزار و نسبت به سال ۲۰۰۹ در حدود چهار میلیون و ۳۰۰ هزار نفر افزایش داشته است.
آمار این وب سایت در سال ۲۰۱۰ تعداد کاربران ایرانی را ۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرده بود در حالی که آمار جدید این وب سایت تعداد کاربران ایرانی را ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر اعلام کرده است، تعدادی که بیش از نیمی از کاربران اینترنت در کل خاورمیانه را تشکیل داده است.
جدول وضعیت کاربران اینترنت در ایران
ردیف
|
سال
|
تعداد کاربران اینترنت در ایران
|
۱
|
۲۰۱۰
|
۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر
|
۲
|
۲۰۱۱
|
۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر
|
بر اساس نموداری که در این وب سایت از آمار توزیع کاربران اینترنتی در مناطق مختلف جهان ارائه شده است، در حال حاضر ۴۴ درصد از کاربران اینترنت به آسیا، ۲۲٫۷ درصد به اروپا، ۱۳ درصد به آمریکای شمالی، ۱۰٫۳ درصد به آمریکای لاتین، ۵٫۷ درصد به آفریقا، ۳٫۳ درصد به خاورمیانه و یک درصد به اقیانوسیه اختصاص دارند. همچنین تعداد کل کاربران اینترنت در جهان بر اساس آخرین آمار دو میلیارد و ۹۵ میلیون و ۶ هزار و پنج نفر محاسبه شده است.
آسیا
این وب سایت جمعیت تقریبی آسیا بر اساس آخرین آمار را سه میلیارد و ۸۷۹ میلیون و ۷۴۰هزار و ۸۷۷ نفر در نظر گرفته است. آخرین تعداد کاربران اینترنت در این قاره ۹۳۲ میلیون و ۳۹۳ هزار و ۲۰۹ نفر و ضریب نفوذ آن ۲۴ درصد اعلام شده است.
پرکاربرترین کشور آسیایی کشور چین است که با داشتن جمعیتی برابر یک میلیارد و ۳۳۶ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۱۵ نفر تعداد کاربران اینترنتی آن ۴۸۵ میلیون نفر تخمین زده شده است. به دنبال چین کشور هند قرار دارد که جمعیتی در حدود یک میلیارد و ۱۸۹ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۹۰۶ نفر داشته و تعداد کاربران اینترنت در این کشور ۱۰۰ میلیون نفر محاسبه شده است. کم ترین تعداد کاربران اینترنت در آسیا نیز به کشور تیمور اختصاص دارد، این کشور با جمعیتی کمی بیشتر از یک میلیون نفر در حدود دو هزار و ۱۰۰ کاربر اینترنتی دارد.
کشورهای ژاپن، اندونزی، کره جنوبی، فیلیپین، ویتنام، پاکستان، تایلند و مالزی دیگر کشورهای پرکاربر قاره آسیا به شمار می روند.
جدول رتبه مناطق مختلف دنیا از نظر تعداد کاربر اینترنت
ردیف
|
منطقه یا کشور
|
تعداد کاربران اینترنت
|
رتبه
|
۱
|
آسیا
|
۹۳۲ میلیون و ۳۹۳ هزار و ۲۰۹ نفر
|
اول
|
۲
|
اروپا
|
۴۷۶ میلیون و ۲۷۸ هزار و ۷۵۵ نفر
|
دوم
|
۳
|
آمریکای شمالی
|
۲۷۰ میلیون و ۶۶ هزار نفر
|
سوم
|
۴
|
آمریکای لاتین و کارائیب
|
۲۱۲ میلیون و ۴۰۱ هزار و ۳۰ نفر
|
چهارم
|
۵
|
آفریقا
|
۱۱۸ میلیون و ۸۴۸ هزار و ۶۰ نفر
|
پنجم
|
۶
|
خاورمیانه
|
۷۲ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۴۶۶ نفر
|
ششم
|
۷
|
اقیانوسیه
|
۲۱ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۷۸۰ نفر
|
هفتم
|
آفریقا
جمعیت این قاره نیز بر اساس آخرین آمار وارد شده در این وب سایت در حدود یک میلیارد و ۳۷ میلیون و ۵۲۴ هزار و ۵۸ نفر و تعداد کاربران اینترنتی در این قاره ۱۱۸ میلیون و ۸۴۸ هزار و ۶۰ نفر برآورد شده است. نیجریه و مصر پرکاربرترین کشورهای آفریقا به شمار می روند که هر یک به ترتیب از ۴۳ میلیون و ۹۸۲ هزار و ۲۰۰ کاربر و ۲۰ میلیون و ۱۳۶ هزار کاربر برخوردارند.
کم تعداد ترین کاربران اینترنت در قاره آفریقا نیز به منطقه “سنت هلنا” با ۹۰۰ کاربر اینترنتی اختصاص دارد. جمعیت کل این منطقه نیز هفت هزار و ۷۰۰ نفر تخمین زده شده است. پس از نیجریه و مصر کشورهای موروکو، آفریقای جنوبی، الجزایر، سودان، کنیا، تونس، اوگاندا و زیمبابوه دیگر کشورهای آفریقایی هستند که تعداد کاربران اینترنت در آنها نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی بالاتر است.
اروپا
بیش از نیمی از ۸۱۶ میلیون و ۴۲۶ هزار و ۳۴۶ نفر جمعیتی که در اروپا سکونت دارند، کاربر اینترنت هستند یعنی جمعیتی در حدود ۴۷۶ میلیون و ۲۷۸ هزار و ۷۵۵ نفر از اروپایی ها کاربران اینترنت هستند.
در حدود ۷۹ درصد از جمعیت آلمان کاربر اینترنتی هستند، به بیانی دیگر از ۸۱ میلیون و ۴۷۱ هزار و ۸۳۴ نفر جمعیت این کشور ۶۵ میلیون و ۱۲۵ هزار نفر از اینترنت استفاده می کنند. پس از آلمان روسیه با داشتن ۵۹ میلیون و ۷۰۰ هزار کاربر اینترنتی دومین کشور پرکاربر اروپایی به شمار می رود.
کشورهای بریتانیا، فرانسه، ترکیه، ایتالیا، اسپانیا، لهستان، اکراین و هلند نیز در پی آلمان و روسیه پرکاربرترین کشورهای اروپایی به شمار می روند در حالی که واتیکان کوچکترین عدد تعداد کاربران اینترنتی در اروپا را به ۴۸۰ کاربر به خود اختصاص داده است، با این همه در صورتی به جمعیت ۸۳۲ نفری این منطقه توجه شود، تعداد کاربران چندان پایین نیز به نظر نخواهد آمد.
جدول برترین کشورها از لحاظ تعداد کاربر اینترنت در مناطق هفت گانه دنیا
نام کشور
|
منطقه یا کشور
|
تعداد کاربران اینترنت
|
رتبه
|
نیجریه
|
آفریقا
|
۴۳ میلیون ۹۸۲ هزار و ۲۰۰ کاربر
|
اول در آفریقا
|
چین
|
آسیا
|
۴۸۵ میلیون کاربر
|
اول در آسیا
|
آلمان
|
اروپا
|
۶۵ میلیون و ۱۲۵ هزار کاربر
|
اول در اروپا
|
ایران
|
خاورمیانه
|
۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار کاربر
|
اول در خاورمیانه
|
آمریکا
|
آمریکای شمالی
|
۲۴۵ میلیون کاربر
|
اول در آمریکای شمالی
|
برزیل
|
آمریکای لاتین
|
۲۱۲ میلیون و ۴۰۱ هزار و ۳۰ کاربر
|
اول در آمریکای لاتین
|
استرالیا
|
اقیانوسیه
|
۱۷ میلیون و ۳۳ هزار و ۸۲۶ کاربر
|
اول در اقیانوسیه
|
خاورمیانه
بیش از نیمی از کاربران اینترنت خاورمیانه بر اساس آمار وب سایت Internet World Stats به کشور ایران اختصاص دارد، به بیانی دیگر از ۷۲ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۴۶۶ نفر کاربر اینترنت این بخش از جهان، ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار کاربر اینترنتی به کشور ایران اختصاص دارند، از این رو کشور ایران پرکاربرترین کشور در خاورمیانه به شمار می رود.
سایت پاتوق ۹۸: پس از ایران کشور عربستان دارای بالاترین آمار است و تعداد کاربران اینترنتی این کشور از میان ۲۶ میلیون و ۱۳۱ هزار و ۷۰۳ نفر جمعیت در حدود ۱۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد شده است. کشورهای سوریه، امارات، یمن، اردن، عمان، فلسطین، کویت، لبنان، بحرین، قطر و عراق نیز از دیگر کشورهای پرکاربر خاورمیانه به شمار می روند. کم کاربرترین کشور در این منطقه قطر با ۵۶۳ هزار و ۸۰۰ کاربر است.
آمریکای شمالی و جنوبی
ایالات متحده اکثریت تعداد کاربران اینترنت آمریکای شمالی را به خود اختصاص داده و دارای ۲۴۵ میلیون نفر کاربر است. پس از این کشور کانادا با داشتن ۲۶ میلیون و ۹۶۰ هزار کاربر رتبه دوم آمریکای شمالی است، آمار کلی آمریکای شمالی ۲۷۰ میلیون و ۶۶ هزار نفر کاربر از ۳۴۷ میلیون و ۳۹۴ هزار و ۸۷۰ نفر جمعیت است.
آمریکای جنوبی نیز با داشتن ۵۷۹ میلیون و ۹۲ هزار و ۵۷۰ نفر جمعیت در حدود ۲۱۲ میلیون و ۴۰۱ هزار و ۳۰ کاربر اینترنتی دارد که برزیل و مکزیک رتبه های اول و دوم را در تعداد کاربران اینترنت به خود اختصاص داده اند، تعداد کاربران برزیل در حدود ۷۵ میلیون و ۹۸۲ هزار نفر و کاربران مکزیک در حدود ۳۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر برآورد شده اند. کشور نیکاراگوئه با داشتن تنها ۶۰۰ هزار کاربر کمترین رقم تعداد کاربران اینترنت در آمریکای لاتین را به خود اختصاص داده است.
اقیانوسیه
حدس زدن کشورهایی از اقیانوسیه که بیشترین کاربران اینترنتی را به خود اختصاص داده اند کار دشواری نیست، استرالیا و نیوزیلند هر یک بخش بزرگی از کل جمعیت ۳۵ میلیون و ۴۲۶ هزار و ۹۹۵ نفره این قاره را در خود سکونت داده اند.
استرالیا با داشتن بیش از ۲۱ میلیون نفر جمعیت در حدود ۱۷ میلیون و ۳۳ هزار و ۸۲۶ نفر کاربر دارد و نیوزیلند نیز با جمعیتی در حدود چهار میلیون و ۲۹۰ هزار و ۳۴۷ نفر در حدود سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفر کاربر اینترنتی دارد. همچنین منطقه نائورو با داشتن تنها ۳۰۰ کاربر کم کاربرترین منطقه اقیانوسیه را تشکیل داده است.
تمامی آمار ارائه شده در این وب سایت به ماه ژوئن سال ۲۰۱۱ اختصاص دارند. در عین حال برای تعیین دقیق رتبه کشورها بر اساس تعداد کاربران (در بخش کم تعداد ترین کاربران اینترنتی) باید ابتدا به ضریب نفوذ (نسبت کاربران به جمعیت) دقت کرد، در این گزارش مبنای پایین بودن تعداد کاربران، پایین بودن رقم کاربران و نه ضریب نفوذ در نظر گرفته شده است.
منبع: پاتوق98
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:28
خودرو
نگاهی به محمولههای وارداتی خودرو طی مردادماه نشان میدهد که بزرگترین محمولههای وارداتی خودرو مربوط به کشور کره جنوبی بوده است و از ۳۸۲۹دستگاه خودروی وارداتی طی این ماه ۲۸۲۲ دستگاه تولید کشور کره بودهاند که نشان از سهم ۷۵ درصدی خوروسازان کرهای در واردات مردادماه به کشور دارد.
گرانترین خودروی کره ای وارداتی در این ماه هیوندا مدل ۵۵LX با قیمتی معادل ۲۱ هزار دلار بوده است.
نگاهی به فهرست قیمت خودروهای وارداتی نشان میدهد یکی از ارزان ترین محمولههای وارداتی به کشور ۵۰ دستگاه تویوتا یاریس مدل ۲۰۱۱ بوده که با قیمتی معادل هر دستگاه ۸/۵ هزار دلار از مبدا کشور عمان به ثبت رسیده است.
در این ماه همچنین گرانترین خودروهای وارداتی به کشور دو دستگاه مرسدس بنز مدل G500 ضد گلوله بوده است که توسط سفارت ترکیه به قیمت هر دستگاه ۳۴۳ هزار دلار وارد کشور شدهاند.
بررسی بزرگترین محمولههای خودروی وارداتی به کشور نشان میدهد در مردادماه تمامی محمولههایی که شامل بیش از ۱۰۰ دستگاه خودرو بوده است، از کشور کره به مقصد ایران بارگیری شدهاند که شامل ۱۰ محموله با حجم ۲۳۶۸ دستگاه بوده است.
با احتساب واردات مردادماه طی پنج ماهه نخست سال جاری معادل ۷۰۱۹ دستگاه خودروی کرهای به کشور وارد شده و سهم این کشور از بازار خودروهای وارداتی کشور طی سال ۹۰ به ۵۷ درصد بالغ شده است.
منبع: پاتوق98
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:27
كودك
آیا کودک من شاد است؟
این، سوال خیلی از مادرهاست اما جوابش شما را شگفتزده خواهد کرد. مطالعاتی که روی پیشرفتهای کودکان انجام شده، نشان میدهد شادی چیزی نیست که شما آن را مثل یک هدیه یا جایزه خوشگل به فرزندتان «بدهید».
مثل همه والدین دیگر، من هم بهترین چیزها را برای فرزندم میخواهم. من همه کار میکنم تا دخترم در طول روز فعالیتهای سرگرمکنندهای داشته باشد، اوقاتش را به خوبی پر کند و بیدریغ از محبت من سرشار شود. با این حال، مثل مادرهای دیگر، من هم دست آخر از خودم میپرسم: «آیا کودک من شاد است؟» این، سوال خیلی از مادرهاست اما جوابش شما را شگفتزده خواهد کرد. مطالعاتی که روی پیشرفتهای کودکان انجام شده، نشان میدهد شادی چیزی نیست که شما آن را مثل یک هدیه یا جایزه خوشگل به فرزندتان «بدهید». در عوض آنها میگویند بچههای لوس، آنهایی که زیر آبشار اسباببازیها یا سقف بدون روزنی از محبت زیادی قرار گرفتهاند، احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به نوجوانهای بیانگیزه و افسرده دارند. «بهترین عوامل شادی، درونی هستند، نه بیرونی.» این را یک محقق انگلیسی میگوید که سالها روی ریشههای شادی بزرگسالان در کودکی کار کرده است؛ کسی که تاکید دارد آن چیزی که مهم است، کمک کردن به بچهها برای پیش بردن ابزارهای درونی است که آنها بتوانند در تمام زندگی به آن تکیه کنند. خبر خوب این است که لازم نیست شما یک روانشناس تجربی کودک باشید تا نیروهای درونی کودک را کشف کنید و در بالا و پایین زندگی آن را به یادش بیاورید. با مراقبت و انعطاف، هر پدر و مادری میتواند زمینهای برای زندگی شاد کودک آماده کند.
حسهای شیرخواران
وقتی كودك شما از یک نوزاد تازه متولد به بچه 6 ماههای با توان فعالیت و پاسخ تبدیل میشود، او دارد یاد میگیرد با علائمی شما را از ناراحتی و رضایتش آگاه کند. به محض این که شما پا درون اتاق میگذارید، لبهای او با یک لبخند فوقالعاده به سمت بالا میروند یا وقتی کسی از او اسباب بازی محبوبش را بگیرد، گریه او به هوا میرود. احتمالا متوجه این موضوع شدهاید که او فاصله بین لبخند و گریه را خیلی زودتر از آن طی میکند که شما فرصت کنید پستانک را در دهانش بچپانید.
اگر به نظر میرسد، شیرخوار شما بیشتر گریه میکند تا بخندد، به این خاطر است که نوزادان اضطراب را بیشتر از خوشحالی درک میکنند. گریه کردن و ابراز ناراحتی برای آن است كه اولویتها را توضیح دهند. آنها مثل یک پیغام کمک ظاهر میشوند تا والدین کودک هر چیزی را که اشکال دارد، درست کنند. اما اگر کودکتان گریه میکند، از کجا بفهمید که او درد دارد، گرسنه مانده یا فقط کمی خسته است؟ یک مادر حساس میتواند فرق بین اینها را تشخیص دهد. ابروها، دهان و نوع صداها جزء سیستم اطلاعرسانی بچه هستند. یک مادر حساس همه این چیزها را با هم در نظر میگیرد. یک روانشناس کودک که در رابطه با حالات روحی کودکان تحقیق میکند، میگوید: «اصولا نباید شیرخواران را خوشحال یا ناراحت نامید. فقط میتوان گفت آنها از شرایط همین حالا راضی هستند یا ناراضی.» وقتی نوزادی خوشحال به نظر میرسد، احساسات او از این موضوع خبر ندارد. وقتی او دارد جیغ میکشد هم همینطور. تحقیقات نشان میدهد قشر مرکزی احساسات در کودک 6 تا 8 ماهگی کارش را شروع میکند؛ یعنی همان وقتی که والدین میتوانند احساس را در چهره کودکشان به وضوح ببینند. شیرخوار شما احتمالا روش خاص خودش را برای نشان دادن روحیهاش دارد. بعضیها گریه میکنند، در حالی که بعضیهای دیگر فقط به شما میچسبند. هرچه با خلق و خوی فرزندتان بیشتر آشنا شوید، بهتر میتوانید نشانههای نارضایتی او از دنیایش را بفهمید، یعنی دریچهای به سوی فهم بیشتر از طبیعت کودکتان.
بیشتر دقت کنید
کودک نوپای شما احتمالا در نشان دادن خوشحالی و ناراحتیاش توانایی خوبی دارد. وقتی شما به خانه برمیگردید، چشمهای او برق میزند و یک لبخند گشاد تحویلتان میدهد. وقتی نمیتواند پتوی محبوبش را پیدا کند، بیوقفه هقهق میکند. با این حال او هنوز بدعنق است و راضی نگه داشتنش سخت است. در این سن، نشانهها خیلی روشن هستند. یک نوپای شاد، میخندد، بازی میکند، کنجکاوی میکند، به کودکان دیگران توجه میکند و نیاز ندارد که دائم کسی به او انگیزه بدهد. در واقع میتوان گفت نشانههای یک کودک ناراحت واضحترند. او خودش را کنار میکشد، ساکت است، خوب غذا نمیخورد، خود به خود وارد بازی بچهها نمیشود، بازی نمیکند، سوال نمیپرسد، نمیخندد و لبخند نمیزند و تا بتواند حرف زدن را بیخیال میشود. اگر کودک شما بچهای ذاتا خجالتی یا درونگراست که زیاد نمیخندد یا خیلی فعالیت نمیکند، به این معنا نیست که ناراحت است. خجالت، همان ناراحتی نیست اما شما مجبورید برای خواندن نشانهها تلاش بیشتری بکنید. در این شرایط شما باید بیشتر مراقب تغییرات ناگهانی در رفتار او باشید، مثلا منزوی شدن یا ترسو شدن، که نشان میدهد او مشکلی دارد و شما باید به او توجه کنید.
وقتی بچهها بزرگ میشوند
اغلب والدین میدانند نشانههای ناراحتی در نوپا چه چیزهایی است، اما خیلیهایشان نمیدانند «ترس»، «عصبانیت» و «اضطراب» هم نشانههای ناراحتی هستند. فرقی نمیکند کودکتان چه سنی دارد. عصبانیت در هر سنی نشاندهنده پریشانی شدید است. وقتی کودک شما، کودک دیگری را میزند یا اسباببازیهایش را پرت میکند، یعنی پریشانی او بیش از آن چیزی است که بتواند آن را تحمل کند. در مورد بچههای بزرگتر مشکل بیشتر میشود. وقتی کودک شما نوزاد یا نوپا بود، خواندن نشانهها کار راحتتری بود. او در خوشحالی لبخند میزد و وقتی اتفاق بدی افتاده بود، ناراحتیاش را نشان میداد. اما حالا او بزرگتر شده و احساساتش هم پیچیدهتر شدهاند. خوشبختانه توانایی او برای کنترل آنها هم قویتر شده. هنوز فهمیدن نشانههای ظاهری خوشحالی یا ناراحتی او سخت نیست. یک کودک خوشحال یا ناراحت، همان نشانههایی را دارد که نوپای یک تا 2 ساله از خود نشان میدهد. بخش قبلی را بخوانید.
خانه را محل تفریح کنید
آویز رنگی چرخان بالای گهواره یک نوزاد میتواند لبخند را روی لب او بیاورد، چیزی که او را بیش از همه خوشحال میکند، خیلی ساده است: شما! و این اولین کلید خلق یک کودک شاد است. یک روانشناس کودک میگوید: «با کودکتان در تماس باشید و با او بازی کنید. اگر با او اوقات خوشی دارید، او خوشحال است. اگر شما یک کودک «نزدیک به مادر» داشته باشید، اولین قدم را به سوی تضمین یک بچه شاد برداشتهاید.» بازی، کودکتان را شاد میکند، اما علاوه بر این، استعدادهای او را هم (که برای شادی آینده او ضروریاند) پرورش میدهد. همانطور که او بزرگ میشود، بازیهای بیقاعده به او اجازه میدهد کشف کند به چه چیز علاقه دارد. ساختن یک ساختمان با لگوها، درست کردن شربتی با چیزهایی غیر از آنها که در آشپزخانه پیدا میشوند، نقاشی با رنگهایی که خودش ساخته و بازیهایی مثل این، بازیهایی برای تمام عمر هستند، نه فقط برای شادی کودک. منظور از بازی، کلاس زبان یا موسیقی، ورزشهای منظم یا هر فعالیت ساختارمند دیگری که برای رشد و پرورش استعدادهای او در نظر گرفته شده، نیست. بازی، یعنی وقتی که بچهها اختراع میکنند، کشف میکنند و خیالبافی میکنند. درمورد بچههای 2 تا 4 ساله به نظر میرسد سرگرمی بدون وقفه و بستنی به جای شام رویای همه بچههای این سن است اما همچنان چیزی که او را بیش از همه خوشحال میکند، شما هستید! این موضوع در مورد کودکان بزرگتر هم صدق میکند.
کمکشان کنید تا استعدادهایشان را پرورش دهند
نسخه روانشناسان کودک برای خلق یک شادی مادامالعمر یک سرنخ شگفتآور دارد: «آدمهای شاد اغلب آنهایی هستند که در یک استعداد چیرهاند.» به عنوان مثال وقتی نوزاد شما یاد میگیرد قاشق را به دهانش ببرد یا اولین قدمهای لرزانش را برمیدارد، یا وقتی نوپای شما یاد میگیرد توپ را پرتاب کند، یا وقتی خردسال شما دوچرخه سواری را یاد میگیرد، او از خطاهایش یاد میگیرد، پشتکار و نظم را یاد میگیرد و آن وقت است که او لذت پیروزی ناشی از تلاش خودش را تجربه میکند.
کودک شما در این فرآیند میتواند ببیند که دیگران او را به خاطر فضائل خودش تایید میکنند و این سبب شادی او میشود. از همه مهمتر، کشف میکند که میتواند زندگیاش را تا حدی کنترل کند: اگر تلاش کند، عاقبت میتواند کاری را که میخواسته انجام بدهد. تحقیقات نشان میدهد این احساس تسلط بر امور نقش مهمی در شادی او در بزرگسالی دارد. کودکان، مثل بزرگسالان، نیاز دارند علائق خودشان را دنبال کنند وگرنه از موفقیتهایشان لذت نمیبرند.
شادی سالم در بدن سالم است!
خواب خوب، فعالیت بدنی و رژیم سالم غذایی، برای خوب بودن همه لازماند، از جمله بچهها. تا یک سالگی به شیرخوارتان فضای کافی برای تخلیه انرژی بدهید، هرچند این معنیاش لگد پراندن توی هوا باشد یا سینهخیز رفتن به سمت توپ مورد علاقهاش یا هی عقب و جلو رفتن و برگشتن و دوباره رفتن. همه این کارها کمک میکند او حال خوبی داشته باشد. نوپاها ورزشکاران ذاتی هستند. به آنها ساعتها وقت برای دویدن در هوای آزاد بدهید. کودک بزرگتر شما لازم نیست یک ورزشکار حرفهای باشد، فقط دویدن و پریدن برای او کافی است. به حال و حوصله بچهتان هم توجه کنید. بعضی بچهها آسانگیر هستند اما بیشترشان ترجیح میدهند یک برنامه منظم داشته باشند. بد نیست به رابطه بین غذاهای خاص و حال بچهتان هم توجه کنید. بعضی والدین کشف کردهاند که غذاهای شیرین اگرچه انرژی بچه را زیاد میکنند اما موجب میشوند بهانهگیر هم بشود. اگر خودتان به او شیر میدهید، به رابطه بین غذاهایی که خودتان میخورید و واکنش کودکتان هم توجه کنید.
کمکاش کنید
کودکان بزرگتر ممکن است مدت زیادی را دور از شما در مهدکودک یا مدرسه بگذرانند. اگر فکر میکنید او روزهای سختی را پیش رو دارد، مثلا روزهای اول رفتن به یک مهد جدید یا امتحانات پایانترم مدرسه، او را به حال خودش رها نکنید. با معلم او و والدین کودکان دیگر در مدرسه یا مهد حرف بزنید و از تجربههایشان استفاده کنید. شما میتوانید از چشمهای کودکتان استرس یا نگرانی را بخوانید اما برای حل کردنش شاید لازم باشد مداخله کنید. خیلی چیزها ممکن است او را ناراحت و عصبی کند: دعوا با یک دوست، امتحانها یا حتی تغییراتی در خانه اما بعضی وقتها ماجرا از این چیزها جدیتر است. اگر شما نشانههای جدی از ناراحتی را در کودکتان میبینید (عصبانیت، گریه کردن، غر زدن، خیلی زود ناامید شدن، سردرد یا دلدرد دائمی یا مشکلاتی در خواب و غذا) شک نکنید که یک مشکل روانی برای کودکتان رخ داده و باید برای مشاوره پیش یک مشاور یا روانشناس بروید.
به آنها اجازه دهید با مشکلاتشان مبارزه کنند
روانشناسان میگویند بد نیست اگر کودکتان کمی هم گریه کند، به شرط اینکه در باقی زمانها محبت و توجه كافی به او نشان داده باشید. به بچهها اجازه دهید تجارب مختلف را خودشان امتحان کنند، حتی آنهایی که سخت یا ناامیدکنندهاند، به آنها کمک میکند که نیروی درونیای را ذخیره کنند که در بزرگسالی موجب شادیشان میشود. معنای این حرف این نیست که کودک حق ندارد کمک بخواهد. بلکه شما تنها باید به او کمک کنید تا راهحل را پیدا کند، نه این که آن را به او بگویید. این که شما با مشکلات و ناراحتیهای زندگی او مواجه شوید و به او این اجازه را ندهید، یک جور جنایت در حق شادی زندگی اوست. اگر کودکتان بتواند احساس استقلال و اطمینان را در کودکی به دست بیاورد، شادی او را در بقیه زندگی تامین خواهد کرد. یک راه برای پرورش این احساسات در کودک 2 تا 4 سالهتان این است که او را وادار کنید در روز برای دقایقی خودش تنها بازی کند. کودکان بزرگتر (5 ساله و بیشتر) خودشان قادرند برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنند، هرچند بیشتر طول بکشد.
یادشان بدهید که کارهای خوب بکنند
وقتی کودکتان بزرگتر میشود، یاد میگیرد کمک کردن به دیگران چه کار رضایتبخشی است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که در زندگیشان مفهوم کار خیر وجود دارد، کمتر ناراحت و افسرده میشوند. اگر شما در خانه به این امر توجه نشان بدهید، بچههایتان خود به خود آن را یاد میگیرند. لازم نیست او را مجبور کنید مفهوم نیکوکاری را یاد بگیرد. حتی وقتی به کودک 10 ماههتان کمی موز میدهید، به او هم اجازه بدهید موز در دهان شما بگذارد و خوشحالی و تشکرتان را به او نشان بدهید. او از این که شما را خوشحال کرده، خیلی خوشحال میشود. اگر موهای دختر 2 سالهتان را شانه میکنید، به او هم یک برس بدهید تا موهای شما را شانه کند. همین لحظههای کوچک جرقههایی هستند برای روشن کردن احساس تقسیم کردن شادی با دیگران و لذت شاد کردن آنها. وقتی کودک نوپای شما بزرگتر شد، میتوانید با سهیم کردن او در کارهای خانه، مثلا انداختن لباسها در سطل رختها یا کنار گذاشتن صندلی کوچکش، به او این احساس را بدهید که دارد در کار نیکویی همکاری میکند.
الگوی خوبی باشید
تحقیقات نشان میدهند شما میتوانید خلق و خوی خودتان را به بچهتان سرایت دهید؛ نه الزاما از طریق ژنها، بلکه از طریق رفتار و شیوه بچهداری خودتان. خوب یا بد، بچهها از اخلاق مادر و پدرشان الگوبرداری میکنند و این حتی در مورد نوزادان هم صدق میکند. به معنای دیگر، وقتی شما لبخند میزنید، نوزادتان هم لبخند میزند و مغزش بر اساس این لبخند طراحی میشود. با این حساب اگر شما یک نوزاد داشته باشید که ساعتها گریه میکند و آرام نمیشود، راهحل مواجهه با آن این است که آرام باشید، چون نوزاد استرس شما را دریافت میکند. با داشتن نوزادی كه دائم نق میزند، این که شما عصبی یا افسرده شوید، طبیعی است، اما کاری که باید بکنید این است که کمک بخواهید. والدینی که عصبی هستند، نمیتوانند در اجرای قوانینشان ثابت قدم بمانند و ساختار منظمی به زندگی کودک بدهند یا حتی با کودکانشان بازی کنند و خوش بگذرانند. اگر شما از چیزهای کوچک خوشحال شوید و این خوشحالی را نشان بدهید، یک الگوی مثبت برای کودکتان بودهاید. شما میتوانید به کودکتان کمک کنید تا نیمه پر لیوان را ببیند. مثلا اگر هوا زیادی گرم است و نمیشود به پارک رفت، نشانش بدهید که چه فرصت خوبی دارید تا با هم یک غذای تازه درست کنید.
به کودکتان اجازه بدهید ناراحت یا عصبانی باشد
هرچه کودک شما بزرگتر میشود میتواند احساسات خود را بهتر نشان بدهد و در موردشان حرف بزند. حتی قبل از این که او توانایی حرف زدن داشته باشد، شما میتوانید عکسهایی از صورتهای مختلف به او نشان بدهید و بپرسید کدام یک احساس الان او را نشان میدهند. بچههای کوچکتر خیلی زود واکنش نشان میدهند و یک کلمه کلی مثل «خوشحال» یا «عصبانی» را برای احساسشان به کار میبرند. وقتی کلمات بیشتری یاد بگیرند، قابلیتهای بیشتری برای توصیف حالشان هم پیدا میکنند. با این حال روانشناسان میگویند شما نباید خیلی هم به احوالات منفی کودکتان عکسالعمل نشان دهید. برای کودکان این عادی است که تحت تاثیر دور و برشان زیادی حساس یا عصبی باشند، ولی این به معنای ناراحت بودنشان نیست. به خصوص وقتی بچه کمی بزرگتر میشود، متوجه میشوید این موضوع چقدر مهم است. وقتی کودک 2 تا 4 سالهتان وسط یک مهمانی تولد یک گوشهای کز کرده و اخمهایش را در هم برده، عکسالعمل طبیعی شما شاید این باشد که او را هل بدهید تا وسط مهمانی خوش بگذراند. ولی این خیلی مهم است که به او «اجازه» دهید ناراحت باشد. وقتی کودک شما در سالهای بین 2 تا 4 سالگی احساس خاصی دارد، آن را برایش توضیح بدهید. مثلا وقتی دارد یکی از همبازیهایش را با خشم کتک میزند، دست او را بگیرید و بگویید تو خیلی عصبانی و ناراحت هستی. این طوری او یاد میگیرد که احساساتش را توصیف کند و میفهمد که میتواند به جای کتک زدن، از گفتن احساسش استفاده کند.
منبع: مجله اینترنتی برترین ها چهارشنبه 23/6/1390 - 19:24
مصاحبه و گفتگو
اغلب مخاطبان تلویزیونی، نقش «مهتاب» در مجموعه تلویزیونی «پاورچین» را به یاد دارند. شخصیتی که علیرغم ظاهری جدی، تهمایههایی از طنز داشت.
سحر زکریا حدود 18 سال است که در سیما و تلویزیون فعالیت میکند. به عبارت دیگر او فعالیتهای هنری خود را از نوجوانی آغاز کرده است. نکته جالب توجه درباره او، این که هرچند بیشتر ایفاگر نقشهای طنز است، اما آدمی بسیار جدی است این را ما در مدت گفتوگو با او متوجه شدیم که کاملاً در کارها و برخوردهایش بسیار جدی است.
شما اغلب در کارهای طنز حضور داشتهاید تا در کارهای جدی، آیا شما این حوزه را برای بازی انتخاب کرده یا از سوی کارگردانان انتخاب میشوید؟
من از سال 72 که بازیگری را انتخاب کردم، بیشتر کارهای جدی انجام دادهام، اما بعد از مجموعه «پاورچین» اغلب کارهای طنز به من پیشنهاد شد و شاید به این خاطر است که بیشتر کارهای طنز من دیده شده است. من بیشتر دوست دارم در کار جدی ظاهر شوم، اما فکر میکنم دوست داشتن بازیگر ملاک نیست؛ چون بعد از اتمام کاری که تصویربرداری آن به پایان رسیده است، بیکار میمانی و مجبور میشویم کارهایی انجام دهیم که به انتخاب خودمان نیست.
دلیل این بیکاری مقطعی بازیگران که جزئی از مشکلات کاری آنها هم محسوب میشود چیست؟
شاید به دلیل عدم امنیت شغلی بازیگران است و اینکه هیچ پشتوانهای هم برای آنها بسیار آسان شده است. تهیهکنندگان نیز به سراغ بازیگران تازهکار میروند تا دستمزد کمتری به آنها بدهند.
در مجموعههای تلویزیونی، بازیگرانی را میبینیم که برای اولین با در نقشی دیده میشوند. به هر حال، این برای بازیگرانی که سابقه کاری بسیاری دارند، اتفاق خوبی نیست. دلیل بعدی این است که کارگردانان علاقهای به ریسک کردن ندارند و اغلب اینطور فکر میکنند که یک بازیگر طنز همیشه باید در همین حوزه فعالیت کند، در صورتی که در هیچ جای دنیا این اتفاق نمیافتد.
با توجه به اینکه شما در کارهای طنز بسیاری حضور داشتهاید. جایگاه کارهای طنز و همچنین بازیگران این عرصه را در شرایط فعلی چطور ارزیابی میکنید؟
البته خود را بازیگر طنز نمیدانم ولی فکر میکنم کارهای طنز در سینما و تلویزیون به هجو سردرگمی میشود و نمیداند آیا بخندد یا خیر؟! به نظر من در شرایط فعلی، کارهای طنز خوبی شاهد نیستیم. البته ما بازیگران طنز خوبی داریم، اما فکر میکنم از سوی دستاندرکاران به آنها کملطفی میشود. من میتوانم به جرأت بگویم اگر همین بازیگران بخواهند کار جدی کنند از بسیاری از بازیگران جدی بهتر کار میکنند. کارگردانان دوست دارند بازیگران طنز همیشه در آثار طنز باقی بمانند و فکر میکنم با بازی بازیگران جدی در حوزه طنز مخالف هستند.
شما در این مدت کمتر در تلویزیون دیده شدهاید و اگر هم در مجموعهای حضور داشتهاید با مهران مدیری بوده است، دلیل اینکه اغلب در کارهای این کارگردان حاضر میشوید، چیست؟
من بیشتر در این چند سال کار سینمایی و تلهفیلم انجام دادهام و اگر کار در مجموعه طنز باشد، ترجیح می دهم با مهران مدیری کار کنم، چون او شناخت خوبی نسبت به کار طنز دارد و کارهای وی با دیگر کارهای طنز متفاوت است. به نظرم، ایشان یک رتبه از دیگر دوستان این حوزه بالاتر است.
در هفتهای که گذشت تلهفیلم «رفیق فابریک» با بازی شما از شبکه تهران پخش شد که در نقشی محوری در آن بازی کردید، البته این تلهفیلم نیز دورنمایه طنز داشت...
نقش من در این تلهفیلم طنز نبود و در آن شخصیتی جدی را بازی میکردم و جزو کارهای طنز من محسوب نمیشود . وقتی فیلمنامه این کار به دست من رسید، همزمان سر دو کار دیگر هم بودم و ترجیح میدادم، اگر کار سومی داشته باشم نقشم صحنههای کمتری را داشته باشد. در این تلهفیلم برای اولین بار با دیگر دوستان بازیگر که بیشتر در حوزه طنز فعالیت کردهاند، هم بازی بودم.
شما قبل از شروع گفتوگو از دغدغههای این روزهایتان و مشکلاتی که معمولاً بازیگران با آنها روبهرو هستند، سخن گفتید. به نظرتان چرا بیشتر هنرمندان با مشکلاتی از این دست روبهرو میشوند؟ آیا این مشکلات فقط متعلق به گروهی از هنرمندان است.
فکر میکنم اغلب دوستان بازیگر این مشکلات را داشته باشند؛ مثلاً اغلب آنها نگران آینده کاری خود هستند. ما حقوق ثابت نداریم و نمیدانیم تا چه زمانی این مسئله ادامه دارد. به نظر من کار خوب دیگر وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، بسیار کم است. زمانی بود که مجموعهها و کارهای بسیار خوبی شاهد بودیم، اما در حال حاضر اینطور نیست.
من این نگرانی را دارم که باید چند کار را نپذیریم تا منتظر شوم یک کار خوب به من پیشنهاد شود و این به معنای این است که مقاطعی که گاهی نیز طولانی میشود، مجبور هستم بیکار بمانیم. حتی بازیگر مجبور است نقشی را که دوست ندارد، بازی کند. این مسائل یک فشار کاری روی بازیگران میآورد و آنها هم مجبور میشوند که این فشار را متحمل شوند و تمام این مسائل انرژی کار را از ما میگیرد. در حال حاضر بازیگر به معنای واقعی وجود ندارد و آدمهای جدید میآیند و بازیگر میشوند و بعد تبدیل میشوند به یک سوپراستار و این، تلاش مرا کمرنگ تر میکند.
این مسائل موجب میشود که ناخودآگاه بعد از 18 سال، روحیه و انرژیام را از دست بدهم. اینکه میبینم هیچکس از عوامل برای کار خود تلاش نمیکنند، مرا آزردهخاطر میکند. شاید به خودم بگویم پس نتیجه این همه تلاش من چیست؟! در برخی موارد ذوق و شوق کاری خود را از دست میدهم. با همه این حرفها، من به حرفهام علاقهمند هستم و امیدوارم که روزی همه این مشکلات برطرف شود.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:21
شعر و قطعات ادبی
۱۰ham4ham.com
گفتم خدایا سوالی دارم
گفت بپرس . . .
گفتم چرا هر موقع من شادم، همه با من میخندن،
ولی وقتی غمگینم کسی با من نمی گرید؟
گفت خنده را برا جمع آوری دوست
و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم . . .
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:20
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:19
شعر و قطعات ادبی
آهسته گفت خدانگهدار و در را بست
آدمها چه ساده مسئولیت خودشان را گردن خدا می اندازند!!!!
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:18
داستان و حکایت
لنگه کفشی به قیمت انسانیت گاهی اوقات ما آدما چقدر از آدمیت دور می شیم. اصلا انگار یادمون می ره انسان هستیم یا اینکه طرفمون انسانه! چقدر گاهی انسان بودنمون رو ارزون می فروشیم. از خودم خجالت می کشم وقتی به یاد می آرم که…
ساعت حدود ۱۰ صبح بود. طبق معمول بساطم رو کنار خیابون پهن کرده بودم و با کفشهای جورواجور و پاشنه ها و واکس های رنگارنگ سرگرم بودم. عابرها اکثرا بدون توجه از کنارم رد می شدند و کمتر کسی توجهی بهم می کرد. گهگاه کسی می ایستاد تا واکسی به کفش بزنه یا تعمیر سریع و کوچیکی انجام بده. از وقتی شرکت تعدیل نیرو کرده بود و من هم جزو این تعدیلی ها بودم، چاره ای نداشتم جز اینکه برای حفظ آبروم و خرجی زن و بچم یه کاری دست و پا کنم. سرمایه ای که در کار نبود بعد از کلی این در و اون در زدن یه شغل موقت – واکسی- برای خودم جور کردم تا ببینیم خدا در آینده چی می خواد. سرم پایین بود که احساس کردم یه نفر جلوم واستاده:
- بفرمایید خانم.
دختر جوونی با چادر رنگ و رو رفته در حالی که نگرانی تو چشماش موج میزد بهم نگاه می کرد.
- کاری داشتین؟
- بله، ببخشید آقا، من پاشنه کفشم الان افتاد، دارم می رم دانشگاه، با این وضعیت نمی تونم اصلا راه برم. می تونید برام سریع درستش کنید؟
گفتم کفشاشو درآره تا ببینم پاشنه ش از چه نوعیه؟ با نگرانی و دستپاچگی گفت: نه نه، فقط یک لنگشه، اون یکی سالمه. و لنگه کفشش رو به دستم داد. یه نگاهی به کفش انداختم، با خودم فکر کردم این کفش اصلا ارزش عوض کردن پاشنه رو داره؟! داغون بود و کاملا فرم پای دخترک رو به خودش گرفته بود. خلاصه پاشنه کفش رو عوض کردم و در حالی که کفش رو به دستش می دادم گفتم: میشه پونصد تومن. رنگ از رخسار دختر پرید. با تته پته گفت: ولی قیمت یه پاشنه دویست و پنجاه تومنه، مگه نیست؟!
دیگه کفرم داشت بالا می اومد: خب خانم، من پاشنه لنگه به لگنه به چه دردم می خوره؟ و در حالی که لنگه دیگه پاشنه رو به طرفش دراز می کردم، گفتم: بیا، اینهم اون یکی، هر وقت لازم شد خودت استفاده کن.
دخترک با خجالت و ناراحتی فراوون کیفش رو باز کرد و به زیر و رو کردن کیف پولش پرداخت. چند دقیقه ای معطل کرد، احساس کردم تا فیلم بازی می کنه، دیگه قاطی کردم: خانم چرا استخاره باز می کنی؟! از کیفش یه اسکناس دویست تومنی و یه صدتومنی در آورد و به سمتم دراز کرد: خب اگه میشه این پاشنه پیش خودتون باشه که استفاده کنید. من پول همراهم نیست، این سیصد تومن رو بگیرین و … با عصبانیت داد زدم: یعنی چی خانم؟ منم کاسبم، خدا رو خوش نمیاد این بازیها رو سر من در بیاری؟خب پول همرات نبود برای چی اومدی کفشت رو درست کنی؟! دستای دخترک می لرزید و من اونقدر عصبانیت و تردید جلوی چشمام رو گرفته بود که چهره رنگ پریده و اشکهای حلقه زده تو چشماش رو ندیدم…
در حالی که صدای فریاد من حسابی ترسونده بودش کفشهاش رو به دستم داد و دمپایی هایی که من به مشتری ها می دادم موقتا تموم شدن کار کفشهاشون بپوشن به پا کرد و گفت: الان برمی گردم. در حالی که انگار عقل از سرم پریده بود با ناراحتی و یواشکی تعقیبش کردم. وارد یه داروخونه که نزدیک بساط من بود، شد. لابلای مریضا وایسادم که صدای لرزون دختر جوون در حالی که خیلی آروم با یکی از فروشنده ها صحبت می کرد، تنم رو لرزوند: ببخشید خانم، من دانشجو هستم این کارت دانشجوئیمه، از شهرستان اومدم و پول همراهم نیست، کفشم خراب شد مجبور شدم بدمش برای تعمیر، اگه ممکنه پونصد تومن به من قرض بدید که پول کفاشی رو بدم این کارت دانشجویی و شناسنامه م پیش شما بمونه من رفتم خوابگاه از دوستام پول می گیرم و همین فردا براتون میارم. ببخشید… خانم فروشنده با لبخندی که بیشتر از پیش من رو شرمنده کرد، تقویم کوچکی رو جلوی دخترک باز کرد، چند اسکناس پانصدی و هزاری لاش بود، گفت: بفرمایید، هرچقدر لازم دارید بردارید. دختر یه اسکناس پونصدی برداشت و گفت: همین کافیه … و وقتی برگشت سمت در، دانه های درشت اشک بود که سعی می کرد پشت چادرش پنهان کنه…
از خودم خجالت می کشیدم، دلم می خواست آب بشم برم تو زمین، خدایا من بخاطر دویست تومن با این دختر چی کار کردم؟! چرا با رفتارم کاری کردم که مجبور بشه پیش یک نفر دیگه هم سفره دلش رو باز کنه. چرا به حرفاش شک کردم؟ آرزو می کردم کاش زمان چند دقیقه ای به عقب بر می گشت…
دخترک با دیدن من دم در داروخانه دست و پا شو گم کرد، چه دختر محجوب و ساده ای بود، خدایا منو ببخش… پول رو به سمتم دراز کرد، دستاش آشکارا می لرزید، چشماش پر اشک بود و انگار منتظر بود که من بگم: نه خانم، باشه خدمتون… تا سرازیر بشه روی صورتش.
گفت: بگیر آقا، بگیر، دیگه آبرو واسم نذاشتی، اگه می دونستم اینجوری می شه پابرهنه می رفتم دانشگاه، فکر کردم با سیصد تومن یک لنگه کفشم رو درست می کنم و با پنجاه تومن هم با اتوبوس می رسم دانشگاه، ولی شما… گریه امونش رو برید…
اونقدر از خودم بدم می اومد که دلم می خواست همون لحظه بمیرم. در حالی که بغض کرده بودم، گفتم: خانم تو رو خدا پولتو بردار برو، من پول نمی خوام. بدون اینکه حرفی بزنه سرش رو به علامت نفی تکون داد و پول رو گذاشت رو جعبه واکسها. عاجز شده بودم، ناچار واسه اینکه کمی از عذاب وجدان خودم کم کنم، گفتم: خب خانم ببین، من بساطم همینجاست، هر روز همینجا می تونی پیدام کنی، الان پولتو بردار، فردا برام بیار همینجا، خب؟ و ملتمسانه نگاهش کردم. انگار فهمید که خیلی خجالتزذه شدم و شاید دلش برای درماندگیم سوخت. پولش رو برداشت و گفت: فردا صبح براتون میارم. با نگاه تعقیبش کردم، وارد همون داروخونه شد، عجب!!! پول رو به فروشنده پس داد و بیرون اومد…
دخترک رفت و من رو در دنیای سیاه و تاریکی که برای خودم درست کردم تنها گذاشت. خدایا یعنی قدر و قیمت انسانیت من همین دویست تومن بود؟!! شرم بر من…
غرق در افکارم بودم که یه مشتری دیگه در حالی که می گفت: آقا واکس بی رنگ داری؟ رشته افکارم رو برید: بله دارم، بفرمایید. هنوز راه ننداخته بودمش که یه نفر از پشت سرش پرسید آقا قهوه ای هم داری؟
- بله دارم.
- آقا همینجا می تونی کفشمو زود تعمیر کنی، چسب جلوش باز شده؟ پسرکی بود که کنار اون دو نفر دیگه وایساده بود…
اون روز تا شب کار و بارم حسابی سکه بود، اونقدر مشتری داشتم که دیگه دخترک رو کلا فراموش کردم. شب که با جیب پر پول بر می گشتم خونه، یاد دختر دانشجو افتادم و با خودم گفتم: نیومد هم نیومد! من که امروز خدا رو شکر کار و کاسبیم خوب بود…
صبح تازه داشتم بساطم رو می چیدم که صدای غمگین آشنایی گفت: سلام آقا، صبحتون بخیر.
سرم رو بلند کردم… همون دختر دیروزی بود، در حالی که یه اسکناس پونصدی تو دستش بود گفت: بفرمایید. از یکی از همکلاسی هام یکم قرض گرفتم تا حقوق کار دانشجویی این ترم رو گرفتم بهش پس بدم. ببخشید که دیر شد. حلالم کنید.
هر جمله ش مثل پتکی روی روحم فرود می اومد. کم مونده بود که اشکم جاری بشه: گفتم نه خانم، نمی خواد، قدمت انقدر خوب بود که من دیروز تا شب اینجا سکه زدم، حلالت، برو من رو هم ببخش. من در مورد شما اشتباه فکر کردم، تو رو خدا منو ببخش…
دخترک در حالی که خم می شد و پول رو روی جعبه می گذاشت گفت: خیلی ممنون. فعلا دیگه نیازی ندارم. دست شما درد نکنه، ببخشید، خداحافظ…
و رفت… رفت و …
منبع : سیمرغ
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:17
سينمای ایران و جهان
|
سخنگوی هیئت انتخاب، در پیگیری ساز و کار موجود برای انتخاب فیلم ایرانی، پس از بررسی فهرست رسمی شصت فیلم برنامه اکران از تاریخ نهم مهرماه سال 89 تا... |
هیئت انتخاب فیلم ایرانی برای معرفی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی (اسکار 2012) فهرست اولیه فیلمهای ایرانی مورد نظر خود برای حضور در این مراسم را اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، هیئت انتخاب فیلم ایرانی اسکار شامل رویا تیموریان و پوران درخشنده و محمد بزرگنیا، شهرام جعفرینژاد، محمد داودی، علیرضا شجاعنوری، مهدی صباغزاده، رسول صدرعاملی و امیر اسفندیاری فهرستی کوتاه از فیلمهای مورد توجه در بررسی نهایی را اعلام کردند.
به گفته اسفندیاری، سخنگوی هیئت انتخاب، در پیگیری ساز و کار موجود برای انتخاب فیلم ایرانی، پس از بررسی فهرست رسمی شصت فیلم برنامه اکران از تاریخ نهم مهرماه سال 89 تا هشتم مهرماه سال 90، پنج فیلم «آلزایمر» ساخته احمدرضا معتمدی، «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی، «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی، «مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد و «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان به منظور بررسی و ارزیابی نهایی مورد توجه قرار خواهند گرفت.
به گزارش فارس، امروز «احمدرضا معتمدی» کارگردان «آلزایمر» از بررسی فیلمش در هیئت انتخاب فیلم ایرانی ارسالی به اسکار انصراف داد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
|
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:16
اخبار
دادستانان در ایالت آریزونا بیش از سی نفر را به اتهام ارتباط با “معبد الهه” بازداشت کرده اند. به گفته دادستانی در این معبد، تحت لوای ارائه خدمات روحانی، در ازای پول، خدمات جنسی به مراجعان ارائه می شده است.
بعد از یک تحقیقات شش ماهه، پلیس آریزونا می گوید یک تشکیلات قوادی و فحشا را که تحت لوای یک معبد التیام روحانی فعالیت می کرده، متلاشی کرده است.
استیو مارتوس، سخنگوی پلیس شهر فینیکس در یک مصاحبه رسانه ای در باره این معبد گفت: “به جای واژه مشتری، مراجعان را سالک می خواندند، به جای عمل جنسی، از واژه اتحاد مقدس استفاده می کردند. زنها به جای فاحشه، الهه خوانده می شدند و به جای فاحشه خانه، این مکان را معبد می نامیدند.”
تاکنون بیش از ۱۸ نفر در ارتباط با معبد الهه دستگیر شده اند
تریسی اِلیس، بنیانگزار “معبد الهه” از جمله بازداشت شدگان است. خانم اِلیس پیشتر اتهام وجود فحشا در این معبد را تکذیب کرده بود.
بعضی از مرتبطین با این معبد نیز به دفاع از آن پرداخته اند. به گفته آنها پول پرداخت شده به معبد، اعانه بوده است.
بنیانگذار معبد الهه وجود فحشا در این محل را رد کرده است
اما در یک مصاحبه رسانه ای، بیل مونتگومری، دادستان محلی، برداشت دیگری از این اعانات ارائه کرد: “من اهمیتی نمی دهم شما آن را چی توصیف می کنید، شما می توانید این پول را اعانه توصیف کنید یا دستمزد، می توانید عمل خود را التیام روحانی یا یوگای جنسی توصیف کنید، در هر صورت پذیرش پول در مقابل سکس اقدامی غیر قانونی است.”
تاکنون بیش از ۱۸ نفر به ارتکاب جرائمی مرتبط با این خانه تن فروشی ادعایی تفهیم اتهام شده اند و جستجوی پلیس برای دستگیری حداقل ۲۰ مظنون دیگر ادامه دارد.
منبع : سیمرغ
چهارشنبه 23/6/1390 - 19:14