• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3347روز قبل
آموزش و تحقيقات
ضرورت تحقیق و پژوهش در کلاس و مدرسه
ضرورت تحقیق و پژوهش در کلاس و مدرسه

 

نویسنده : ملیحه عشقی نیا




 

مقدمه :

پیچیدگی امر تعلیم و تربیت و نیز دسترسی به حوزه ای از معرفت که ما را علی رغم همه معضلات در رسالتی که بر دوس داریم ، راهبر باشد نیاز به پژوهش های علمی دارد . هرچند تاکنون به دلایل عدیده ، تحقیقات در آموزش و پرورش ایران ، نتوانسته جایگاه اصلی خود را پیدا کند که شاید یکی از اصلی ترین دلایل آن ، عدم باور و اعتقاد مدیران به نتایج اینگونه تحقیقات باشد اما به هرحال نمی توان بدون استناد به یافته های تحقیقاتی ، پاسخ گوی این همه پرسش در نظام تعلیم و تربیت بود . برخی از کشورها با بهره گیری از نتایج تحقیقات به موفقیت های زیادی دست یافته اند و برخی دیگر در ابتدای راه بوده و لذا با مشکلات فراوانی دست به گریبان هستند و بدین جهت ضرورت یک تحول در اندیشه مربیان و مسؤولان این قبیل کشورها ، امرمهمی است که به خوبی احساس می شود و ایران ما نیز به دلیل ساختار عظیم تعلیم و تربیت و جمعیت بالای دانش آموزی از این قاعده مستثنی نمی باشد . امروزه توسعه و رشد ، یکی از مهم ترین مباحثی است که توجه کشورهای در حال توسعه را به خود معظوف داشته است . محدودیت منابع ، انرژی و نیروی انسانی کارآمد ، رقابت فشرده ای میان این کشورها در زمینه دست یابی به راه هایی که بتواند آنان را هرچه سریع تر به سرمنزل مقصود برساند ، ایجاد کرده است . برای نیل به هدف مقدس توسعه (( فرهنگ پژوهش در مدارس )) به نظر می رسد که ابتدا باید در نگرش آموزش و پرورش تغییراتی حاصل گردد . بدیهی است که پایه و اساس هر اندیشه ای در آموزش و پرورش بستگی به حمایت دست اندرکاران تعلیم و تربیت آن کشور دارد که در ذیل به پاره ای از آنها اشاره می شود :

1- نقش نظام آموزشی کشور در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس :

آموزش و پرورش باید از نظامی پویا برخوردار باشد . به عبارت دیگر ، علم و پژوهش در آن نهادینه شده و پژوهش دانش آموزان ، جایگاه و موقعیت واقعی خود را در نظام آموزشی بازیابد . اگر چنین شود حس کنجکاوی و اشتیاق به تحصیل در دانش آموزان تقویت می گردد و استعدادهای بالقوه به بالفعل تبدیل می شود چراکه به فرموده مولای متقیان حضرت علی علیه السلام : (( آموزش در کودکی همچون نقشی برسنگ ماندگار است . ))

2- نقش معلمان در توسعه فرهنگ پژوهش درمدارس :

(( معلمان ، نخستین مشعل‌داران پیشرفت فکری دانش آموزان هستند . معلمان مجرب و بادرک و فهم برای پربار کردن هرچه بیشتر درس ، در تمام زندگی به دنبال اندیشه ها و مطالب تازه هستند . آنان به دانش آموزان می آموزند که چگونه علمی فکر کنند . ))‌چگونه منطقی بیندیشند ، چگونه مشاهده کنند و چگونه مشاهدات خود را منظم نمایند ، چگونه حدس بزنند و … معلمان باید بتوانند فعالیت های علمی دانش آموزان را برنامه ریزی و هدایت و روحیه تعاون و هم فکری را در آن ها تقویت کنند . برای نیل به این مهم ، معلمین باید خود پژوهشگر باشند و با جان و دل با دانش آموزان مشارکت و همکاری داشته باشند .

3- نقش خانواده در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس :

خانواده به عنوان بستری مناسب که می تواند استعدادهای دانش آموزان را شکوفا سازد ، همیشه از جایگاه مهمی برخوردار بوده است . نقش حمایتی والدین ، تشویق ها و همفکری و مساعدت آنان در انجام پژوهش ها می تواند در توسعه فرهنگ پژوهش در بین دانش آموزان نقش به سزایی داشته باشد . در این راستا می توان در آغاز سال تحصیلی ، از والدین برای حضور در مدرسه دعوت نمود و آنها را در کم و کیف پژوهش قرار داد . کلاس های آموزش خانواده ، می تواند محلی باشد برای آموزش جذاب و لذت بخش روش های تحقیق . از آنجا که جهت انجام پژوهش لازم است تا دانش اموزان در خارج از محیط مدرسه نیز به فعالیت بپردازند لذا همکاری والدین در این زمینه ضروری می باشد .

4- نقش کتابداران و کتابخانه :

کتابدارانی که نیاز دانش آموزان را به خوبی درک کرده و همواره به دنبال کتب جدید می باشند و در مواقع لازم با استفاده از شیوه های نوین کتابداری ، دانش آموزان را به مطالعه و پژوهش ترغیب می کنند ، نقش به سزایی در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس دارند . نظر به اهمیت موضوع لازم است در انتخاب کتابداران دقت لازم صورت گرفته و متولیان امر با آموزش های مستمر ، آنان را در امر یاری رساندن به دانش آموزان همراهی نمایند .

5- نقش تبلیغات :

می توان در مدارس نمایشگاهی از پژوهش های انجام شده برپا کرد و برای اصولی ترین پژوهش ها ، جوایزی درنظرگرفت . در سطح مناطق و ادارات کل ، پژوهش های نمونه در معرض دید عموم قرار گیرد و از دست اندرکاران آن قدردانی شود . به منظور تشویق نونهالان و کودکان ، می توان مسابقه ای بین مدارس ابتدایی و به تفکیک پایه های تحصیلی ترتیب داد و همه دانش آموزان را به شرکت در آن تشویق و ترغیب نمود . تقدیر و تشکر از والدینی که در امر پژوهش و همکاری با فرزندان تلاش مؤثری داشته اند می تواند عامل مهمی در گسترش فرهنگ پژوهش در مدرسه باشد . از طریق رادیو و تلویزیون و روزنامه های کثیرالانتشار و یا روزنامه های دیواری مدارس ، می توان اولویت های پژوهشی را اعلام و جدول زمانی و چگونگی انجام پژوهش را آموزش داد .

نتیجه :

چنانچه آموزش و پرورش قصد توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس را دارد باید این فرهنگ را در دوره ابتدایی ایجاد نموده و در دوره های تحصیلی بالاتر آن را بسط و گسترش دهد . متاسفانه در دوره ابتدایی جایگاه پژوهش خالی بوده و در کتب درسی مجالی برای پرداختن به آن پیش بینی نشده است . آموزش و پرورش باید در اولین گام باید تغییراتی را در کتب درسی اعمال نماید تا از این طریق حس کنجکاوی دانش آموزان ارضا شود . در برنامه درسی باید جایی برای پژوهش در نظر گرفته شود و صد البته تنها بر محفوظات تکیه نشود و درصدی نیز به فعالیت های علمی آنان اختصاص یابد .
منابع :
1. مجموعه مقالات سمینار آذربایجان توسعه ، جلد اول
2. مجله علوم اجتماعی و انسانی ، مجلات رشد نوآموز ، معلم ، آینده سازان و پیوند
3. مجموعه مقالات سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش و پرورش ، انتشارات تربیت

منبع مقاله:پایگاه پژوهشکده تعلیم وتربیت استان گلستان
شنبه 23/9/1392 - 22:15
آموزش و تحقيقات
چگونه یک مقاله پژوهشی بنویسیم؟
چگونه یک مقاله پژوهشی بنویسیم؟

 

نویسندگان: بابک شکری
حامد هادی زاده



 
تحقیق و پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به جرات می توان گفت که همه پبشرفت های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است. اصلی تربن و مهمترین شیوه ارائه نتایج یک مطالعه و تحقیق تهیه مقاله پژوهشی است و محققی در صحنه تولید وانتشار علمی موفق است که بتواند نتایج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشی به چاپ برساند.از آنجا که نوشتن صحیح و مناسب یک مقاله یک رکن اساسی برای چاپ مقالات علمی میباشد در قالب این مقاله سعی شده است که به بررسی روش های صحیح نگارش مقالات پژوهشی بپردازیم.به طور کلی هر مقاله پژوهشی شامل اجزای زیر است:
عنوان
نام نویسندگان
آدرس ها
چکیده شامل مقدمه اهداف مواد وروشها
نتایج بحث
واژه های کلیدی
مقدمه مواد و روشها
نتایج بحث تشکر و قدر دانی
فهرست منابع

حال به ترتیب به توضیح و نحوه نگارش آنها می پردازیم:
عنوان مقاله اولین بخش یک مقاله است که خوانده می شود. باید عنوان مقاله اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقیق داشته باشد و به شکلی جذاب جمله بندی شده باشد. نکات مهم در انتخاب عنوان مقاله:
1. عنوان مقاله حتی الامکان باید دقیق و رسا باشد. از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا با اختصاری خودداری نماید
2. عنوان مقاله حتی الامکان باید جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر دارد.
3. به طور معمول (نه همیشه)و در اکثر تحقیق ها این 4 نکته در نظر گرفته می شود که می تواند عنوان مقاله نیز باشد: چه چیزی را می خواهیم بررسی کنیم؟ در چه جامعه ای(جامعه هدف) در کجا و در چه زمانی؟ مثلا عنوان یک مقاله می تواند این باشد: بررسی رابطه سطح سود مادران و تغذیه کودکان در شهر تهران سال 1386
4. عنوان باید فاقد پیش داوری باشد. مثلا این عنوان عنوان مناسبی نیست بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ایمنی.
5.اگر کلماتی در توصیف ویژگی مطالعه شما نقش کلیدی دارند حتما در عنوان خود آنرا بگنجانید. مثل مطالعه آینده نگر مطالعه دوسویه کور یا مطالعه تصادفی شده
6. هیچ گاه نباید در عنوان مقاله نتیجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.
7. چکیده تحقیق: چکیده پس از عنوان بیشتری از بخش است که در یک مقاله خوانده می شود و در چکیده قسمت های مقاله شامل مقدمه اهداف مواد و روشها نتایج و بحث بصورت خلاصه ذکر می شود .متن بسیاری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نیست و گاهی فرصت برای خواندن تمام مقاله نداریم و از این رو چکیده مقاله اهمیت زیادی دارد.در اکثر مجلات تعداد کلمات چکیده 150 تا 250 کلمه محدود است.
8. واژه های کلیدی: چند واژه کلیدی که از اهمیت زیادی در مطالعه برخوردارند، در این قسمت ذکر می شود. ضمن این که با ذکر واژه های کلیدی در سایتهای علمی می توان به دنبال مقاله نیز گشت. حداکثر واژه 6-5 کلمه می باشد.
9. نویسندگان و آدرس ها: اسامی نویسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند باید بطور کاملی ذکر شود. همچنین نویسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است باید مشخص شود ( با گذاردن خطی در زیر اسم وی ) و آدرس کامل و شماره تلفن وی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.
10. مقدمه: مقدمه یک مقاله پژوهشی ضمن ببان مسئله و تشریح مورد موضوع به آن مسئله پاسخ میدهد که ارزش مطالعه حاضر برای انجام آن چه بوده است.در حقیقت با مطالعه مقدمه بک مقاله پژوهشی خواننده با مسئله مورد تحقیق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درک میکند.متن مقدمه باید روان باشد و حتی الامکان به صورت خلاصه و حداکثردر 2 صفحه تایپ شود.اهداف(در چکیده مقاله):در این قسمت هدف از انجام مطالعه ذکر می شود.
11. مواد روشها: در این قسمت از مقاله چگونگی و روش انجام پژوهش توضیح داده می شود.همچنین مواد با نمونه های مورد آزمایش چگونگی نمونه گیری (انتخاب نمونه ها ) جامعه هدف و مراحل اجرائی پژوهش و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها ذکر می شود. در این قسمت در مورد تغییر بیشتر بحث شده و روش اندازه گیری و میزان دقت و چگونگی کنترل آنها گفته می شود.گاهی روش کنترل و چگونگی رعایت مسائل اخلاقی نیز باید ذکر شود ( در مورد پژوهش های انجام شده روی نمونه حیوانی یا انسانی )
12. در این قسمت نتایج بدست آمده از پژوهش ذکر می شود. نتایجی کلیدی مطالعه باید با کلمات روان و دقیق و بدون بزرگ نمایی ذکر می شود.از روش مختلفی برای ارائه نتایج استفاده می شود که شامل استفاده از مقادیر جداول و نمودارها کمک ارزنده ای به ارائه مطلب بطور ساده تر می نماید اما به طور کامل آنها توضیح داده شود تا موجب گنگ شدن مطلب نشود.در مواردی که از روش ها و آزمون های آماری برای بررسی نتایج و تحلیل داده ها استفاده شده است باید نوع آن نیز ذکر شود.
13. بحث: در این قسمت به تفسیر نتایج ارائه شده می پردازیم.همچنین می توان به مقایسه نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتایج سایر مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتیجه گیری نمود.در صورت لزوم می توان پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بهتر و کامل تر در آینده ارائه داد.
14. تشکر و قدردانی: قدردانی و تشکر از موسسه ها و افراد مورد نظر در این بخش انجام می شود.
15. فهرست منابع : در پایان از نظر اخلاقی موظفیم که فهرستی از منابع مورد استفاده خود را ذکر نماییم.شیوه روش نمابر در نشریات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمایی این نشریات و شرایط نگارش مقالات کمک بگیریم.چند نکته اساسی در ارسال مقالات :به یاد داشته باشید که قبل از ارسال چکیده مقاله خود به یک مجله ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دریافت نمایید و چکیده خود را در قالب آن فرم تهیه و تایپ نمایید ( به عنوان مثال تعداد کلمات ، فونت ، تعداد خطوط ، فاصله خطوط از کناره های صفحه و…)
اما چرا چکیده ای از مقالات پذیرفته نمی شود ؟
1. ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زیاد مقالات مشابه از قبل
2.عدم ذکر زمینه اصلی تحقیق
3.تعداد کم نمونه های مورد مطالعه
4.عدم ذکر صحیح ارقام آماری
5.فقدان بحث و پرداختن به نتایج
6.چکیده های خیلی کوتاه و خیلی زیاد
7.بی دقتی در تهیه متن (غلط تایپی ، اشتباهات متن)
منبع مقاله: www.bpdanesh.ir


شنبه 23/9/1392 - 22:14
آموزش و تحقيقات
فرآیند تدوین مقاله پژوهشی
فرآیند تدوین مقاله پژوهشی

 

نویسنده: دکتر احمد فرامرز قراملکی




 

طرح مسأله

این نوشتار، در صدد بیان اصول و فنون پژوهش است، مسأله اصلی در این مقام را چنین می توان تقریر کرد: مقاله های پژوهشی چه تمایز ساختاری با مقاله های ترویجی، اطلاع رسانی و آموزشی دارند. در تدوین مقاله های پژوهشی چه اصولی را باید رعایت کرد؟ پاسخ به این مسأله را با مقدمه ای فراگیر، در زمینه مراحل مختلف فرایند تحقیق ارائه می کنیم.

مراحل عملیاتی پژوهش

هر برنامه پژوهشی، به یک معنا، سه مرحله عمده دارد: طراحی، اجرا و گزارش.

1. مرحله طراحی

طراحی درست پروژه تحقیقاتی، تأثیر ژرفی در اثربخشی تحقیق دارد. در طرح تحقیقاتی باید مسأله تحقیق را تعریف و مسائل مندرج در آن و فرضیه های مربوط را با صورتبندی بیان کنیم، هدف و ضرورت تحقیق متمایز از فواید آن، پیشینه تحقیق، بودجه بندی زمان، بودجه بندی هزینه از سرفصل های عمده طرح تحقیقاتی اند.

2. مرحله اجرا

اجرای پروژه تحقیقاتی به صورت غالب، متضمن پنج گام اساسی است، موفقیت در هر گامی به موفقیت در گام پیشین وابسته است:
2.1 . تشکیل پرونده علمی: شناسایی اجمالی منابع و اسناد و جمع آوری آن ها نقشی مهم در تمرکز ذهنی محقق و صرفه جویی در زمان تحقیق دارد و بهره وری پژوهش را افزایش می دهد. امروزه، استفاده از کتابخانه های دیجیتالی تشکیل پرونده علمی را بسیار آسانیاب، سریع و غنی کرده است. برخی از موسسه های پژوهشی پیشرو، برای استفاده از شبکه کتابخانه های الکترونیکی تأسیس سیستم متمرکز کرده اند. استفاده از این شبکه ها، زمان تشکیل پرونده علمی را به میزان صد برابر کاهش می دهد.
2.2. نقادی منابع: مکرر یادآوری شده است که از هر منبعی نباید استفاه کرد. یکی از وظایف استاان راهنما، بیان این است که کدام مقاله یا کتاب را نخوانید. برخی از منابع با بهره وری تحقیق منافات دارند. بنابراین، گام دوم این است که منابع و اسناد شناسایی شده از حیث اصالت و اعتبار آن ها نقادی و سنجش شوند و منابع غیر معتبر و اسناد غیر اصیل حذف گردند. ملاک اصلالت و اعتبار، مسأله و فرضیه تحقیق است.
2.3. ترتیب تاریخی منابع: در مطالعات کتابخانه ای، رعایت ترتیب تاریخی منابع از گذشتگان به آیندگان، راهگشا است. بنابراین، منابع گزینش شده را به لحاظ تاریخی چنان مرتب کنید که قدیمی ترین منبع را ابتدا مطالعه کنید.
2.4. فیش برداری: چهارمین گام، گردآوری داده ها از منابع و اسناد است که در مطالعه کتابخانه ای به آن فیش برداری می گویند. در فیش برداری، سلیقه های فراوان وجود دارند. در انتخاب شیوه فیش برداری می توان به دو ملاک توجه کرد: افزایش تمرکز ذهنی محقق و کاهش زمان.
شیوه های فیش برداری مسأله محور هر دو ملاک را تأمین می کنند. اصل مسأله محوری تحقیق اقتضا می کند، محقق با داشتن مسأله، سراغ منابع برود و یافته های خود را در ذیل هر مسأله و به ترتیب تاریخی منابع، در یک برگ (یا برگ های پیوستی) فیش برداری کند.
2.5. پردازش اطلاعات: تجزیه و تحلیل اطلاعات، آزمون فرضیه و استنتاج نتایج تحقیق آخرین گام اجرای پروژه تحقیقاتی است. اصول و فنونی که تا کنون بررسی شده اند، ابزارهای این مرحله از پژوهشند.
3. مرحله گزارش
تدوین نتایج تحقیق و ارایه آن به محافل علمی از مهم ترین اقدام های محقق است. آنچه نزد دیگران سنجش و ارزیابی می شوند، گزارش تحقیق است. گزارش نتایج پژوهش، در جامه هایی چون پایان نامه، کتاب و مقاله پژوهشی انجام می گیرد. قسم سوم، رایج ترین نوع گزارش نویسی است، انتشار مقاله پژوهشی از شاخص های مهم مشارکت در تولید علم و در مقیاس جهانی است.
مقاله پژوهشی تمایز ساختاری با مقاله های آموزشی، ترویجی و اطلاع رسانی دارد؛ همکارانی که در امر مقدس آموزش ماهر و حرفه ای اند، غالباًً در مقام تدوین مقاله پژوهشی، ناهشیارانه جهت گیری آموزشی و ترویجی می یابند، مقاله آنان همان درش هایشان است که وجود کتبی یافته است. مقاله پژوهشی در مقام انتقال یافته های دیگران نیست، بلکه در مقام ارائه مستند و مستدل یافته علمی محقق است. نوآوری مقوم پژوهش و مقاله پژوهشی است. نویسنده مقاله پژوهشی هم به یافته جدید اشاره می کند و هم ادله، منابع و روش خود را ارائه می کند تا در معرض داوری و ارزیابی دانشمندان قرار گیرد. به همین دلیل، یکی از شاخص های پژوهشی بودن مقاله، تعداد ارجاعاتی است که محققان بعدی از سر تأیید و استفاده به آن مقاله می دهند.
با توجه به ساختار مقاله پژوهشی، تدوین چنین مقاله ای در هشت گام اساسی انجام می شود:
3.1. عنوان: ظریف ترین امر در هر مقاله پژوهشی، انتخاب عنوان آن است. طبقه بندی های مختلفی از عنوان ارایه شده اند (ر.ک: پوری سلطانی، اصطلاحنامه کتابداری، مدخل عنوان). به عنوان مثال، چکیده عنوان، عنانی است که نویسنده به نوشته خود می دهند و حکم خلاصه و یا جکیده مقاله را دارد. این عنوان بیش تر مبیّن موضوع نوشته است تا مطالب مندرج در آن؛ از این رو، راهنمایی برای محتوای مقاله نیست (همان)، عنوان محتوانما بر خلاف چکیده عنوان، به اندازه کافی نشان دهنده مباحث و مطالب محتوایی مقاله است، چنین عنوانی را در فهرست نویسی بیش تر به کار می برند.
در انتخاب عنوان مقاله، چند نکته مهم قابل توجه اند:
یک. عنوان را ناظر به مسائل انتخاب کنید. در مقاله های آموزشی و ترویجی معمولاً عنوان ناظر به موضوع است، اما در مقاله های پژوهشی، به دلیل اهمیت مسأله محوری، عنوان ناظر به مسأله است.
دو. اخذ پاسخ مسأله در عنوان، شایسته نیست. عنوان را باید نسبت به پاسخ بی طرف تعبیر کرد. فرض کنید کسی درباره مسأله تناقض در یک متن به تحقیق می پردازد و نتیجه، آن است که تناقض در این متن موهوم و پنداری است. چنین کسی نباید در عنوان تعبیر «تناقض موهوم» را اخذ کند، چنان که در عناوینی چون «دین یا توسعه» به دلیل ایهام (یا)، موضوع و پاسخ محقق اخذ شده است.
سه. عنوان باید رسا، بلیغ و فصیح باشد. در شرایط مساوی عنوان کوتاه بهتر است و در هر شرایطی از اخذ عنوان تکراری پرهیز کنید. به عنوان مثال، انتخاب عنوان «نردبان آسمان» با توجه به این که زرین کوب آن را برای کتاب به غارت رفته خود انتخاب کرده بود، برای تحقیقات دیگر، شایسته و مبتنی بر ذوق سلیم نیست.
چهار. عنوان باید از تعابیر احساسی و عاطفی عاری باشد. به کار بردن زبان دقیق در عنوان تحقیقاتی لازم است.
3.2. چکیده: غالب همکاران نوآشنا، در نوشتن چکیده با ابهام مواجه می شوند و به تفاوت چکیده و خلاصه توجه نمی کنند. چکیده در اصطلاح دانش اطلاع رسانی، به خلاصه ای از یک نوشته اطلاق می شود که شامل فشرده تمام مطالب مهم یا فشرده قسمت های ویژه یا فهرستی از محتوای آن نوشته باشد. چکیده را از جهاتی مختلف تقسیم بندی می کنند: مانند چکیده پدیدآور، تلگرافی، چکیده تمام نما، توصیفی، راهنما و سوگیرانه، مراد از چکیده در مقاله پژوهشی، چکیده پدیدآور است که توصیفی، بدون سوگیری و به عنوان چکیده تمام نما توصیفی نگاشته می شود.
چکیده نویس، در مقالات پژوهشی دو هدف عمده را دنبال می کند:
یک. کمک به خواننده تا ضرورت یا عدم ضرورت مطالعه تمام مقاله را دریابد و از همه مباحث مقاله (مسأله، نظریه های مختلف، ادله و روش و نتایج تحقیق)تصویری به دست آورد. این هدف از حیث توجه به حقوق خواننده در اخلاق پژوهش مهم است. چکیده مقاله باید به زبان صریح و توأم با صداقت، همه مقاله را نشان دهد.
دو. کمک به جست و جوکنندگان الکترونیکی برای دستیابی به چکیده پژوهش که در سایت منعکس است.
در نگارش چکیده چند نکته را توجه کنیم:
زبان و ادبیات چکیده، همان زبان مقاله است. هرگز زبان فهرست و گزارش از مقاله به کار نبرید.
همه مطالب مهم و اساسی مقاله و نتایج کیفی و کمی مندرج در آن را به اختصار نشان دهید. به یاد داشته باشیم که چکیده مقاله پژوهش، چکیده تمام نمای راهنما است و تدوین آن دشوار است.
از ذکر مثال، توضیح مفهومی و ذکر منابع در چکیده خودداری کنید. چکیده فقط نشانگر تصور شما از مسأله یا مسائل تحقیق، نظریات گوناگون، نظریه شما و ادله و روش تحقیق است. همچنین، چکیده فاقد ارزشیابی در محتوا است.
در الگوگیری از چکیده مقاله های پژوهشی محققان پیش کسوت و یا مجله هایی که از ویراستاران توانمند برخوردارند، استفاده کیند. شماره های اخیر مجله مقالات و بررسی ها قابل توصیه است.
3.3. کلید واژه: یا واژگان کلیدی. توجه به این که کلید واژه در واقع جانشین فهرست موضوعی مقاله و نمایه است، از این رو نقش نمایه را در جست و جوهای الکترونیکی و اینترنتی دارا است. تعداد کلید واژه ها در حدود شش یا هفت موردند و نشانگر مباحث مهم مقاله می باشند.
3.4. طرح مسأله: مقدمه مقاله را به طرح دقیق مسأله اختصاص می دهیم. فراموش نکنیم که «صورتبندی یک مسأله می تواند کل راه حل آن را بر ما آشکار سازد» (پوپر، اسطوره چهارچوب، ص 211)، در طرح مسأله ابتدا باید به تعریف مسأله تحقیق پرداخت، آنگاه با ابزارهای منطقی، آن را دقیقاً صورتبندی و شاکله آن را تدوین کرد. همچنین، بحث از ضرورت طرح این مسأله، پیشینه تحقیق، پیش فرض ها و روش حل مسأله را در مبحث طرح مسأله می توان آورد. طرح مسأله نقشی مهم در درمان حاشیه پردازی و انحراف از کانون اصلی مقاله دارد و رابطه خواننده و نویسنده را تسهیل و تصحیح می کند. برخی از مجلات پژوهشی، مانند مقالات و بررسی ها، طرح مسأله را الزامی تلقی می کنند. ترجیح آن است که هر مقاله ای تنها در پی حل یک مسأله باشد.
3.5. بدنه اصلی مقاله : بدنه اصلی مقاله، گزارش کامل از پژوهش است. اشاره به نظریات رقیب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آن ها، بیان نظریه مختار و دفاع از آن عمده ترین مباحث مقاله است. از هر گونه بحث مفصل در تحلیل پیشفرض ها، اختصار و ارجاع به اسناد اولیه الزامی است. ارجاع در متن به دلیل افزایش در تمرکز و کاهش در زمان، حقوق خاننده را بیشتر از سایر روش های ارجاع رعایت می کند و از این رو، اخلاقی تر است. بدنه اصلی مقاله غالباً در دو تراز سنجیده می شود: اعتبار منابع و کفایت ادله و صحت نتایج.
یادداشت هایی را که متضمن مباحث فرعی اند، می توان در پاورقی آورد. عده ای از مجلات پژوهشی، جایگاهی مستقل از ساختار مقاله را پس از بدنه اصلی به آن اختصاص می دهند.
3.6. نتیجه: حاصل پژوهش، بدون بیان ادله و شواهد، در پایان مقاله بیان می شد. نتیجه بر خلاف چکیده متضمن تعریف و بیان مسأله، ذکر ادله، اسناد و دیدگاه های رقیب نیست. نتیجه مقاله، صرفاً نشان می دهد که مطالعه نظام مند چه توآوری ای دارد.
3.7. تشکر: چنانچه، مطالعه شما توسط اشخاص یا سازمان هایی حمایت شده است. تشکر از آن ها را در این بخش می آورید.
3.8. منابع: مشخصات کتاب شناختی منابع تحقیق، باید در پایان مقاله بیان شوند. شیوه های مختلف در این امر وجود دارند. انتخاب شیوه، بستگی به روش ارجاع نویسی در بدنه اصلی مقاله دارد. نام مشهور نویسنده و مشخصات اسمی کامل وی، عنوان دقیق و کامل کتاب، نام مصحح، مترجم و ویراستار، محل نشر، ناشر، تاریخ نشر مشخصاتی اند که نباید فراموش گردند. برخی از مجلات منابع مقاله را با عنوان کتاب شناسی می آورند و برخی آن را متمایز ار کتابنامه اخذ می کنند.
منبع مقاله:www.hawzah.net
شنبه 23/9/1392 - 22:14
آموزش و تحقيقات
ارزش تحقیق و پژوهش
ارزش تحقیق و پژوهش

 

نویسنده : لیلا تفقدی




 

تحقیق چیست؟

در لغت، تحقیقْ بررسی، رسیدگی و درست کردن است و دراصطلاح، فعالیت های قدم به قدم فکری را می گویند که برای کشف واقعیت ها و هماهنگ کردن اندیشه با واقعیت، به هدف حل مسئله و پاسخ به سؤال انجام می شود.1

محقق کیست؟

محقق، تلاشگری است که می خواهد به حقیقت و واقعیت راه پیدا کند و بشناسد و بشناساند. ظرف جان او، از چشمه زلال علوم و معارف سیراب می گردد و در این مسیر هم ابزار، فنون و روش های تحقیق را می آموزد و هم معیارهای معنوی و اخلاقی رادر جان و دل حقیقت طلب خود تحقق می بخشد تا ساخته شود و بسازد. آن گاه اسلحه قلم را به دست می گیرد و نجات جامعه بشری را هدف قرار می دهد.

اهمیت موضوع تحقیق

موضوع پژوهش و تحقیق را می توان مهم ترین و شاخص ترین ابزار پیشرفت هر جامعه دانست. جامعه ای پویا و رو به رشد است که به پژوهش های بُنیادین توجه ویژه نماید، تا بتوانداز داده های پژوهش، برای پیشرفت های گوناگون در صحنه های مختلف اجتماع استفاده نماید و اهداف آموزش را عینیت بخشد.2

قرآن و مطالعه و تحقیق

قرآن مجید در سرزمینی نازل شد که عادت به مطالعه و کتاب خوانی چندان وجود نداشت و به شهادت تاریخ، بیشتر قدرت حافظه در مبادلات فرهنگی و اعتقادی به کار می رفت. بزرگان علم تفسیر نوشته اند اولین آیاتی که در غار حرا بر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آلهنازل شد، آیات سوره علق یعنی نود و ششمین سوره قرآن مجید بود که با نام خدا و فعل امر أِقْرا آغاز می شود؛ یعنی بخوان. پاداش و ثواب قرائت قرآن، به صورت های مختلف، و با واژه ها وتعبیرهای گوناگون ذکر شده است.

سابقه پژوهش در اسلام

تحقیق و پژوهش در اسلام و میان مسلمانان، از زمان پیامبر و ظهور اسلام و نزول قرآن رواج یافت. شکی نیست که دین مبین اسلام، به دینی که پذیرش آن بر اساس تحقیق و تفکر است در میان ادیان مشهور می باشد. آن گونه که سازمان یونسکو در آمار علمی خود، جایگاه تأکید بر تحقیق و پژوهشِ دین اسلام را ،از دیگر ادیان برتر دانسته است. قرآن نیز آدمی را به تحقیق و جست و جو تشویق می کند و او را وامی دارد که در سایه تلاش، حق و حقیقت را بیان دارد و پایه و اساس دین را حفظ کند.3

قرآن کریم، بهترین منبع تحقیق

قرآن کریم، از مهم ترین و محکم ترین منابع اسلام پژوهی، به شمار می آید. این کتاب شریف، از منبع وحی سرچشمه گرفته است: هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید؛ آن چه آورده، چیزی جز وحی نیست او از خودش چیزی نمی گوید و قرآن، ساخته و پرداخته فکر او نیست؛ بلکه همه از سوی خداست.4 به گفته امیرمؤمنان، بهار دل ها و سرچشمه علوم و درمان همه بیماری های فکری و اخلاقی و اجتماعی را در قرآن مجید باید جست.5 قرآن، کتابی است آگاهی بخش و بیدار کننده، هم برای دانشمندان و هم برای توده مردم. فراموش کردن این کتاب بزرگ آسمانی و روی آوردن پژوهشگران به مکتب های انحرافی شرق و غرب، یکی از عوامل مؤثر عقب افتادگی و ضعف و ناتوانی مسلمانان است.6

مراحل تحقیق

هر تحقیقی سه مرحله دارد. مرحله اول در هر تحقیق، نیازسنجی است. تحقیق مفید و کاربردی وقتی شکل می گیرد که نیاز، مشکل یا مسئله ای در بین باشد که حل و فصل آن ضروری به نظر آید. مرحله دوم در تحقیق، دست یابی به اطلاعات موجود در موضوع است؛ یعنی محقق باید به بررسی مستقیم موضوع بپردازد و با مشاهده، تجربه و اندیشه، به موضوع نفوذ کند و حقیقت آن را به دست آورد و برای دست یابی به اطلاعات موجود، باید قدرت شناسایی منابع مناسب را داشته باشد. قدم سوم در انجام تحقیق، تولید نهایی راه حل و پاسخ سؤال مطرح شده است.7

ضرورت تحقیق

استقلال فرهنگی، پیشرفت، توسعه، اختراع، اکتشاف، ابتکار، خلاقیت، نوآوری و...، همه و همه در سایه انقلاب فرهنگی است. انقلاب فرهنگی، ثمره خودباوری است و خودباوری، با تفکر و تأمل و تحقیق و مطالعه در خویشتن به وجود می آید.
آینده کشور اسلامی ما را باید کسانی به دست بگیرند که اهل تفکر، تحقیق و مطالعه باشند. مشکل اساسی کشورهای در حال توسعه، نداشتن روحیه تحقیق و عدم دسترسی به پیشینه تحقیق یا فقدان برنامه تحقیقی است. تحقیق های علمی و فرهنگی، تنها راه سازندگی کشور است. گرچه راه طولانی است، ولی صراطِ مستقیم است که انسان را به هدف جهان آفرینش می رساند و از هر گونه کجروی حفظ می کند.

آفت های تحقیق و پژوهش

عدم نیازسنجی

یکی از عوامل رکود و گرفتار شدن به آسیب ها، بی اطلاعی از نیازها و پرسش ها و ارائه نکردن تعریف درستی از چارچوب نیازها در کشور اسلامی است. بی شک توسعه در هر کشوری، اعم از اسلامی و غیراسلامی، به میزان شناختی وابسته است که دست اندرکاران آن کشورها از نیازها دارند و نظامی که برای پاسخگویی به آن نیازها طراحی نموده اند؛ زیرا بدون شناخت نیازها، نمی توان انتظار پاسخگویی داشت و بدون پاسخگویی، توسعه و تکامل جامعه ممکن نخواهد بود. در هر صورت، فعالیت های تحقیقاتی و دستاوردهای پژوهشی، بدون مطالعه دقیق نیازها و نداشتن برنامه روشن و اولویت بندی شده، خسارت بزرگی خواهد بود که متوجه امر تحقیق و پژوهش است که گاه دست اندرکاران پژوهشی را گرفتار کار تکراری می نماید و گاه استعدادها را به مسایل غیرضروری مشغول می سازد.8

پشتیبانی مالی نکردن از پژوهشگران

وقت گیر بودن امور پژوهشی و ناچیز بودن سود مادی بازگشتی از یک پژوهش برای پژوهشگران و در مقابل، گرانی ابزار پژوهش و منابع تحقیقاتی، اعم از کتاب و رایانه و...، علت دیگر است که می تواند موجب کم شدن انگیزه تحقیق باشد.9

اولویت ندادن به پژوهش های مورد نیاز

انجام پژوهش های متفرقه، با توجه به علاقه شخصی و بدون در نظر گرفتن اولویت ها، نه تنهاموجب توسعه پژوهش نمی شود، بلکه چه بسا پژوهش های تکراری را به دنبال داشته باشد که موجب از بین رفتن امکانات محدودِ موجود نیز می شود..10 پژوهشگران برای رفع این مشکل، باید در کارهای علمی و تحقیق و پژوهش، اولویت ها را رعایت کنند و آنچه را بیشتر مورد نیاز جامعه است، ترجیح دهند. باید تحقیقاتی انجام شود که اگر نباشند، معرفت مردم به دین ضعیف می شود و اخلاق و رفتار و اعتقاداتشان بیشتر آسیب پذیر می گردد.

ویژگی های محقق موفق

پشتکار و اراده

با توجه به مشکلات تحقیق مثل اندک بودن افراد متخصص در امر پژوهش، کمیِ منابع و مآخذ، کمبود امکانات مادی، موانع سیاسی، و موانع اجتماعی از قبیل فرهنگ و آداب و رسوم مردم، پژوهشگر باید پیشتکار داشته باشد تا در میانه راه از حرکت باز نایستد. او باید بااراده قوی و توکل به خدای بزرگ، در این مسیر پرفراز و نشیب قدم نهد و از مشکلات نهراسد.

سعه صدر

پژوهشگر باید سعه صدر داشته باشد؛ زیرا لازمه تحقیق، مطالعه افکار و اندیشه های مختلف و گاه مخالف با دیدگاه های محقق است. اگر محقق توان تحمل اندیشه های مختلف را نداشته باشد، کار پژوهشگری به سامان نمی رسد و نیز با توجه نکردن به دیدگاه های گوناگون، اثر تحقیقی، تک بعدی و سست می شود.

نقّادی و نکته سنجی

پژوهشگر باید نقّاد و نکته سنج باشد؛ یعنی به مطالبی که دیگران گفته اند، به دیده انتقاد بنگرد و هر مطلبی را به راحتی و سهولت نپذیرد. در پژوهش، هر مطلبی بایداز محک نقد بگذرد؛ البته تردید در درستی مطالب دیگران، باید سازنده و مقدمه حرکت باشد ؛ چرا که غرق شدن در اقیانوس شک و تردید، به ویژه در مسایل مسلّم و بدیهی و نیز معارف ثابت دینی، نابود کننده خواهد بود.

پیش نیازهای روحی و جسمی

برای ورود به کارهای پژوهشی، پیش نیازهای روحی و جسمی لازم است. پیش نیازهایی روحی، همچون ایمان و اعتقاد به کار پژوهشی، سلامت روح و روان، روحیه کنجکاوی و شوق دست یابی به حقیقت، آشنایی با روش ها و فنون تحقیق، علم و آگاهی، غلبه عقل بر احساس و قدرت ارتباط با مردم است، و پیش نیازهای جسمی، مثل سلامت جسم، قدرت سازگاری با محیط، توان مسافرت و... می باشد تا پژوهشگر، در امر پژوهش موفق تر باشد.

کنجکاوی و حقیقت جویی

پژوهشگر نباید از کنار قضایا و پدیده های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... به راحتی بگذرد و باید درباره این مسایل کنجکاو باشد. روحیه کنجکاوی و رسیدن به حقیقت امور و کشف حقیقت است که انسان را در امر پژوهش ثابت قدم می کند. کسانی که علاقه ای به کشف حقیقت ندارند، توفیق چندانی در تحقیق نخواهند داشت. آشنایی با روش ها و فنون ها، قدرت سازگاری با شرایط محیطی و پرهیز از تعصّب، از دیگر ویژگی های مورد نیاز یک محقق است.

پی‌نوشت‌ها:

1.عبدالحمید واسطى، راهنماى تحقیق بر اساس نگرش اسلام به علم و هستى، قم، دارالعلم، 1382، چ 2، ص 34.
2. معصومه سروش، پایان نامه تحصیلى دانش پژوه معارف اسلامى و تبلیغ، 1380، ص 12.
3. معصومه سروش، پایان نامه تحصیلى، صص 21 و 27 و 37.
4. نجم: 3 و 4.
5. نهج البلاغه، خطبه 176.
6. تفسیر نمونه، ج 10، صص 193 و 394.
7. راهنماى تحقیق، ص 68.
8. معاونت پژوهشى مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، پژوهش و حوزه، س 2، ش 6، تابستان 1380، ص 5.
9. همان، ص 5.
10. همان.

منبع مقاله: www .irc.ir
شنبه 23/9/1392 - 22:14
آموزش و تحقيقات
روشهای پژوهش و تحقیق
روشهای پژوهش و تحقیق

 





 

مقدمه

صحبت از روش‌ها در تحقیق، یکی از مباحث مهم متدولوژیک است. با توجه به متعدد و متکثر شدن دانش‌ها و شاخه شاخه شدن علوم، در طی اعصار و قرون، روش‌های تحقیق نیز مسیر پر فراز و نشیبی طی نموده‌اند. برخی از این روش‌ها در آغاز، دائر مدار شیوه‌های سنتی و اسناد و کتابخانه‌ای بوده‌اند که در طول زمان، متحول و منظور گشته‌اند و سپس روش‌های نوین، به ویژه در قرون پانزدهم و شانزدهم، همراه با تحولات دنیای پوزیتیویسم، پیدا شدند که مبنای کار آنها، آزمایش و تجربه بود. در علوم مختلف، با تقسیم‌بندی‌های مختلفی از جهت روشی روبه رو هستیم که در این مقاله و مباحث بعدی، سعی در کالبد شکافی آنها داریم.

روش تحقیق چیست؟

پای هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی، به روش شناختی مبتنی است که در آن علم به کار می‌رود.

استنباط‌های علوم مختلف از روش تحقیق

1. روش تحقیق؛ به معنای رویکرد هستی شناسی .
2. روش تحقیق؛ به معنای مکاتب فکری و روش‌های تحلیل طبیعت و جامعه (مانند تجربه‌گرایی، ثبات‌گرایی، ابطال‌گرایی، طبیعت‌گرایی، مکانیک‌گرایی، رفتارگرایی، تاویل‌گرایی، فهم‌گرایی و پدیدارشناسی).
3. روش تحقیق؛ فرایند نظام‌مند برای یافتن پاسخ یک پرسش یا راه‌حل یک مسئله .
در این باره باید گفت که روش تحقیق، مجموعه‌ای از قواعد، ابزار و راه‌های معتبر (قابل اطمینان) و نظام یافته، برای بررسی واقعیت‌ها، کشف مجهولات، یافتن روابط و دست‌یابی به راه‌حل مشکلات است .

تقسیم‌بندی روش‌های تحقیق:

در پژوهش با دو رویکرد زیر روبه رو هستیم:
الف) رویکرد خردگرایانه
ب) رویکرد طبیعت‌گرایانه
به عبارت دیگر، انتخاب رویکرد انجام پژوهش، بر پای جهان‌بینی و نوع مثال فکری (پارادایمی) است که پژوهش‌گر اختیار می‌کند. منظور از پارادایم، مجموعه‌ای از مفروضه‌ها، مفاهیم یا گزاره‌هاست که از نظر منطقی، به طور انعطاف‌پذیری به هم مرتبط بوده، جهت فکری و پژوهشی را هدایت می‌کند. پارادایم خردگرایانه، با دیدگاه اصالت تحصیلی سروکار دارد. مفروض این پارادایم، آن است که واقعیت، چیزی است که فرد می‌تواند به وسیل حواس خود، آن را تجربه کند. این پارادایم بر پای این اصل استوار است که متغیرهای تشکیل دهند یک فرایند پیچیده را می‌توان به طور جداگانه از یکدیگر بررسی کرد؛ برای مثال، تأثیر رفتار معلم بر یادگیری دانش آموزان را می‌توان بدون مطالع سایر متغیرهایی که بر یادگیری دانش آموزان اثر می‌کنند، بررسی کرد. برخی ویژگی‌های اساسی پارادایم خردگرایانه عبارتند از: تلخیصی بودن،تکرار پذیر بودن و ابطال پذیری.
پارادایم طبیعت‌گرایانه بر این مفروضه استوار است که واقعیت، چیزی نیست که هم افراد، به طور یکسان آن را مشاهده کنند و تجرب مشابهی از آن به دست آورند. علاوه بر این، تقسیم یک پدید پیچیده به اجزا و مطالع هر یک از اجزا، الزاماً ما را به شناخت کامل از آن پدیده نمی‌رساند و نیز واقعیت مورد مشاهده و مشاهده‌گر، بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و همچنین ارزش‌های پژوهش‌گر به نحوی، فرایند پژوهش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین، در پارادایم طبیعت‌گرایانه مفروض اصلی مورد تأکید، آن است که واقعیت مورد مشاهده، به تفسیر افراد و ذهنیت آنان بستگی دارد.
در حوز علوم رفتاری، کاربرد دو پارادایم یاد شده، منجر به دو دسته از روش‌های تحقیق شده است که عبارتند از:
الف) روش‌های کمّی که در آنها از داده‌های کمی استفاده می‌شود.
ب) روش‌های کیفی که در آنها داده‌های کیفی به کار می‌رود.
این روش‌ها مکمل یکدیگر بوده، برای شناخت پدیده‌ها، می‌توان آنها را با هم مورد استفاده قرار داد. از دیگر تقسیم‌بندی‌هایی که برای روش‌های تحقیق - به وسیل برخی از نویسندگان - به کار برده می‌شوند تقسیم‌بندی‌های ذیل می‌باشند (cronbach&suppes,1991).
- گذشته‌نگر و آینده‌نگر.
- نتیجه‌گرا و تصمیم‌گرا.
به طور کلی، چنانچه داده‌های گردآوری شده در رابطه با رویدادهایی باشند که در گذشته رخ داده، طرح تحقیق را می‌توان گذشته‌نگر تلقی کرد و در صورتی که داده‌های مورد نیاز پژوهش‌گر، دربار رویدادهایی باشند که پژوهش‌گر باید رخداد آنها را طی دستکاری‌هایی نسبت به یک متغیر به وجود آورد و یا به طور کلی، متغیر مورد مطالعه چنان باشد که مشاهد آن در آیند میسر باشد، در این صورت، طرح پژوهشی، آینده‌نگر تلقی می‌شود.

تحقیقات نتیجه‌گرا و تصمیم‌گرا

در برخی از نوشته‌های مربوط به پژوهش‌های علوم رفتاری، تحقیقات، به نتیجه‌گرا و تصمیم‌گرا تقسیم‌بندی می‌شوند. در این تقسیم‌بندی، منظور از تحقیقات نتیجه‌گرا، تحقیقاتی هستند که هدف پژوهش‌گر صرفاً یافتن پاسخ به مسئله‌ای است که هیچ گونه کاربردی بلافاصله بر آن مترتب نمی‌باشد؛ در حالی که در تحقیق تصمیم‌گرا هدف پژوهش‌گر، یافتن پاسخ مسئله‌ای است که نتیج آن، بلافاصله می‌تواند در تصمیم‌گیری، مورد استفاده قرار گیرد.

طبقه‌بندی تحقیق

1. بر مبنای هدف گرا (Research by purpose)

الف. تحقیقات بنیادی (پایه) (Basic res)
ب. تحقیقات کاربردی (Applied res)
ج. تحقیقات ارزیابی (Evaluation res)
د. تحقیق و توسعه (R & D)
و. تحقیق عملی (کاری) (Actoin res)

2. طبقه بندی تحقیق بر حسب روش (Rsearch by method)

الف. تحقیق تاریخی (Historical res)
ب. تحقیق توصیفی (Descriptive res)
ج. تحقیق پیمایشی (زمینه یابی) (Survey res)
د. تحقیق تحلیل محتوا (Content analysis res)

3. انواع روش‌های تحلیل محتوا (Content analysis)

الف. مطالعه میدانی (Field research)
ب. مورد کاوی (Case study)
ج. تحقیق همبستگی (Correlational research)
د. آزمایش میدانی
ن. تحقیقات علی - آزمایشی
و. تحقیق علی - تطبیقی

جمع بندی:

به طور کلی منظور از روش تحقیق و پژوهش، ارائة مهارت‌ها و تجربه‌هایی است که دست‌یابی به هدف را آسان‌تر و عملی‌تر می‌سازد و با صرف وقت کمتر، نتایج بیشتری به دست می‌آید. این نکته، در کلّیة روش‌ها مطرح است. یعنی هر کاری بر مبنای «روش»های برگرفته از تجربه‌ها و موفقیت‌ها انجام پذیرد، تضمین بیشتری برای بهره دهی آن خواهد بود و افرادِ «‌دارای روش» موفق‌ترند و مبتدیانی که با روش افراد موفق آشنا می‌شوند، زودتر به نتیجه می‌رسند.
منبع مقاله: www.tebyan.net



 
شنبه 23/9/1392 - 22:14
آموزش و تحقيقات
اهمیّت پژوهش
اهمیّت پژوهش

 





 

اشاره

هفته پژوهش در پاییز هر سال، فرصت مناسبی برای بررسی دستاوردها و چالش های فراروی حوزه پژوهش و پژوهشگران کوشا در سطح کشور و بخش های تحقیقاتی، سازمان ها و نهادهای گوناگون علمی به شمار می رود. نقش و اهمیت این حوزه مهم در عرصه اندیشه، در ابعاد مختلف حیات امروز بشر بارها بررسی و تأکید گردیده؛ به ویژه با ابتکار مقام معظم رهبری در طرح نظریه جنبش نرم افزاری، ضرورت توجه به آن بیشتر تبیین و تشریح شده است.

پژوهش در اسلام

دین اسلام اقیانوسی بی‏کران از دانایی و علوم مختلف را بر روی انسان می‏گشاید. اهمیّتی که دین اسلام به اندیشه، علم‏آموزی و پژوهش داده است بسیار شایان توجه است. کتاب‏های مذهبی از قرآن و نهج البلاغه گرفته تا سایر کتاب‏های حدیثی، سرشار از علوم مختلف و دانستنی‏های گوناگون است و بر عهده دانشمندان اسلامی است که در این اقیانوس بی‏کران غوص کنند و مرواریدی از دانایی به قدر توان خود به جامعه اسلامی هدیه کنند.

ارزش پژوهش

آنچه به نتجیه کار پژوهشگر ارزش می‏بخشد، موضوعی است که پژوهشگر برای تلاش خود برگزیده است. اندیشمندی که برای روشن کردن و شناساندن راه زندگی بشر و نمودن راه هدایتی از سوی راهنمایان الهی، در کلام این بزرگواران جستجو می‏کند و درست را از نادرست می‏شناساند و به تفسیر و ترجمه آن می‏پردازد، یا دانشمندی که برای درمان یا شناخت عامل یک بیماری عمری را به تلاش می‏گذراند تا جامعه بشری را از رنجی آزار دهنده نجات بخشد، حقّی عظیم بر گردن جامعه بشری دارد و شایسته پاداشی بسیار است. امّا هستند کسانی که برای قتل عام یا به خرابی کشاندن منطقه‏ای، در پی یافتن سلاحی مخرّب می‏کوشند. اینان خائنان به عالَم علمند و سزاوار عقابی بزرگ. روز پژوهش بر همه آنان که تعهد اسلامی و انسانی را با پژوهش درآمیختند، مبارک باد.

اهمیّت پژوهش

اسلام عزیز برای پژوهش و جستجو در عالم علم اهمیّتی ویژه و وافر قائل است، تا آنجا که مداد علما را برتر و والاتر از خون شهدا می‏داند1 و دانش‏اندوزی و طلب علم را از نماز و روزه و حج و جهاد در پیشگاه خدا بهتر و عزیزتر می‏شمرد.2 آری معجزه برتر پیامبر ما کتاب آسمانی اوست و جمله آغازی آن که خداوند بدان با رسولش سخن گفت امر به خواندن است. رسول خدا و جانشینان گرانقدرش حامل همه علوم الهی بر روی زمین هستند و آبشارهای سرشار و جاری کلامشان سفره‏های عظیم دانایی را در برابر ما گشوده است. شیرینی دانستن، گواراتان باد، ای تلاشگران وادی علم.

منزلت پژوهشگر

پژوهش گامی است که محقق برای شفاف سازی مسئله ای مبهم برمی دارد تا پاسخی دقیق و منطقی برای حل آن بیابد. رسالت اصلی پژوهشگر و محقق، صیانت از حریم حقیقت و تبیین و تشریح آن است. محقق کسی است که به منظور کشف حقایق، در دریای اندیشه والای انسانی غوطه ور می شود. محققان، اهرم های نیرومند روحی، سرمایه های سرشار فکری، روشن کننده راه پرپیچ و خم زندگی پیشینیان و مقدمه سازان فکری عروج به کمال در پیش روی انسان اند. اینان همان طالبان علم اند که در فرهنگ قرآن و اهل بیت علیهم السلام از ایشان با عبارت های مختلف تجلیل شده است؛ چنانکه امام باقر علیه السلام می فرماید: «همه جنبندگان زمین بر طالب علم درود می فرستد، حتّی ماهی های دریا»3.

پژوهش؛ راهبرد اساسی تبلیغ

یکی از مهم ترین وظایف انسان مؤمن، پاسداری از حقیقت و دعوت همه انسان ها به سوی خداست. این مأموریت، به صرف داشتن نیت پاک والهی تحقق نمی یابد؛ بلکه بنابه دستور صریح قرآن که می فرماید: «ای رسول، به امت بگو روش من و پیروانم این است که خلق را به سوی خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنم»،4 موظفیم بر اساس عنصر بصیرت و آگاهی عمل کنیم و در مورد مسائل جامعه اسلامی، دانش، بینش و دقت لازم را به دست آوریم.5 در روایات اسلامی نیز از برخی دانشمندان آگاه و پژوهنده، با عنوان «عالم به زمان خود» تعبیر شده است. امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است: «عالم به زمان، مورد هجوم شبهه ها قرار نمی گیرد»6 که نتیجه آن جز بصیرت و آگاهی نخواهد بود. البته علم و آگاهی و بصیرت نیز به آسانی به دست نمی آید و برای رسیدن به آن، باید تحقیق و پژوهش کرد؛ پژوهشی که بر پایه تفکر و تعقل، نیت پاک و بصیرت استوار باشد.7

پژوهش دینی

پژوهش و تحقیق نه تنها روشن کننده راه دنیا و کلید فتح قله های موفقیت و سعادت دنیوی است، بلکه کمال اخروی نیز جز در سایه آن به دست نمی آید. اهمیت این مطلب تا آن جاست که خداوند متعال تنها راه انتخاب و گزینش دین را تحقیق قرار داد و به دست آوردن اعتقادات دینی را جز از راه پژوهش، تحقیق، اندیشه و تدبر نمی پذیرد8 و هرگونه تقلیدی را در این مورد رد می کند. افزون بر این، در متن دین هم، اعمال کسی مقبول تر و به رضایت الهی نزدیک تر است که عملش بر اساس درکی هر چه ژرف تر و روشن تر از ابعاد مختلف دین صورت گیرد؛ چنان که در بسیاری از آیات و روایات به این امر تصریح شده است: «هر کس در دین خود تفقّه و پژوهش نکند، خدا از عمل او خرسند نمی شود»9.

پژوهش؛ وظیفه همگانی و همیشگی

وظیفه پژوهش و تحقیق در جامعه اسلامی، تنها به عده ای خاص یا مجامع علمی محدود نمی گردد، بلکه بر اساس آموزه های دین اسلام، وظیفه ای است که بر دوش همگان قرار دارد و هر کس در هر مرتبه ای موظف است در حد توان و امکانات خویش به آن بپردازد. این مطلب به روشنی در روایات اسلامی آمده است؛ چنانکه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بارها در طول عمر گران مایه خویش، به این مطلب تصریح کردند که «فراگیری دانش، وظیفه هر زن و مرد مسلمان است».10 یا با بیان عباراتی چون «خداوند جویندگان دانش را دوست می دارد»،11 امتِ مسلمان را به این امر تشویق و ترغیب می فرمودند. دانش پژوهی، علاوه بر همگانی بودن، وظیفه ای همیشگی است و در هیچ برهه ای از عهده انسان نمی افتد. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «طلب علم در همه حال امری واجب و ضروری است»12.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمدى رى‏شهرى، میزان الحکمة، روایت شماره 13401.
2. همان روایت 13417.
3. بحارالانوار، ج 1، ص 173.
4. یوسف: 108.
5. عبدالرضا اصلانى، «پژوهش راهبرد اساسى انسان مؤمن»، «جمهورى اسلامى». 2 دى ماه 1381، ص 8.
6. بحارالانوار، ج 75، ص 269.
7. نک: «پژوهش راهبرد اساسى انسان مؤمن».
8. اسراء: 36.
9. حسن ابن شعبه حرّانى، تحف العقول، مؤسسه انتشارات اسلامى، قم، صص 302 و 303.
10. وسائل الشیعه، ج 27، ص 26.
11. همان.
12. بحارالانوار، ج 1، ص 172.

منبع مقاله: www .irc.ir

شنبه 23/9/1392 - 22:13
آموزش و تحقيقات
روش شناسی تحلیل محتوا (2)
روش شناسی تحلیل محتوا با تأکید بر تکنیک های خوانایی سنجی و تعیین ضریب درگیری متون (2)

نویسندگان: سیف الله فضل الهی*/ منصوره ملکی توانا**



 

مراحل تحلیل محتوا

نخستین مرحله در تحلیل محتوا، تشخیص کلمات منفرد و تطابق میان «صورت ها» و «معانی» و واحدهای پیچیده زبان است. کنترل واژگان، تعاریف دستوری و جنبه های واژگانی به تحلیل گر کمک می کنند تا بر این پیچیدگی فائق آید. مرحله دوم با جمله سر و کار دارد که نه تنها وابسته به معانی کلمات است، بلکه به ساختار آن نیز متکی است. در مرحله تحلیل ساختاری، به فرایند انتقال متن توجه می شود. این نوع تحلیل، به محقق در استنباط از متن، با توجه به هدف آن کمک می کند. علایق و دانش پایه تحلیل گر، تعیین کننده محتوای متن است که به منظور استنتاج و تأویل در مرحله آخر لازم است فرد از سه حیطه اساسی برای انجام آن استفاده کند:
1- روان شناسی شناخت؛ هنگامی که با فرایند ادراک مواجه است؛
2- منطق، هنگامی که تمام کار باید دارای روال منطقی باشد؛
3- زبان شناسی.
در مرحله خواندن و درک مطلب، «روان شناسی ادراک» بسیار اهمیت دارد. در مرحله
استنباط و تأویل «روان شناسی شناخت»، «منطق» و «زبان شناسی» کاربر دارند؛ زیرا از همه ظرفیت اطلاعاتی موجود در محتوای سند استفاده می شود. در مرحله سوم، تحلیل گر محتوای متن تأویل شده را مطابق با اهداف پژوهش توصیف می کند. در این مرحله، «خلاقیت تحلیل گر» اهمیت دارد و طی آن باید ساختار محتوای متن با توجه به اهداف آن روشن گردد به عبارت دیگر، شیوه ساده تحلیل محتوا عبارت است از :
1- تحدید موضوع؛
2- تعیین جامعه مورد مطالعه؛
3- مشاهده آزاد و نهایی کردن فرضیه ها و تبدیل آنها به واحدها و مقوله ها (1)
مقوله بندی عبارت است از: طبقه بندی عناصر اساسی یک مجموعه از طریق تشخیص تفاوت های آنها و گروه بندی مجدد آنها، براساس معیارهای تعیین شده بر حسب نوع عناصر. در انتخاب مقوله ها، معیارهایی نظیر تناسب، همگنی، عینیت، جامعیت، و مانعیت مدنظر قرار می گیرد. (2)
4- تمهید معرف ها (شامل کلمات به کار رفته در آثار، جملات و عبارات، علائم و نشانه ها، و جز آن) و تهیه سیاهه کنترل. (3)
دلاور در کتاب خود «مراحل اجرای تحلیل محتوا» را در بیان مسأله، انتخاب منابع ارتباطات، تعاریف عملیات و انتخاب واحد تجزیه و تحلیل، آموزش کدگذاری و تعیین یک چارچوب داوری برای تحلیل و تعیین پایایی کدگذاری معرفی می کند. (4) در تحلیل دیگری، مراحل تحلیل محتوا، شامل: مشخص و محدود کردن موضوع، تعیین جمعیت آماری و نمونه مورد نیاز، مطالعه دقیق محتوای مورد نظر برای تحلیل و تصحیح پیش فرض ها، تعیین و تصریح اهداف، شناسایی چارچوب های نظری منطبق با هدف ها، آزمون فرضیه ها، تهیه پرسش نامه معکوس و آزمون مقدماتی آن، تحلیل محتوایی داده های کتاب ها، نوارها و... در درون مقوله های فراگیر، همگن و برخوردار از طرد متقابل و احتساب میزان تأکید یا شدت می باشد. (5)
تفصیل تحلیل محتوا، عموماً از شش مرحله تشکیل شده است که این مراحل به صورت منظم استفاده از این فن را مشخص می سازند.
1- طرح: «طرح» مرحله مفهومی است که در آن تحلیل گر به تعریف زمینه کار خود و نیز آنچه مستقیماً امکان مشاهده آن را ندارد، ولی خواهان آگاهی از آن است، می پردازد. همچنین در این مرحله، تحلیل گر به جست و جوی منبع اطلاعات مهم، که ممکن است در دسترس و یا امکان دسترسی به آنها باشد، می پردازند. از سوی دیگر، تحلیل گر به پذیرش یک سازه تحلیل، که دانش موجود متن را فرمول بندی می کند ومرحله استنتاجی ناشی از حرکت از یک زمینه، به زمینه دیگر را در بر داشته شد، اقدام می کند سه مشخصه اصلی فوق، چهارچوب تحلیل را تشکیل می دهند. علاوه بر این، ترسیم روش های تجربی مورد استفاده، شرایطی را که دقیقاً تحت آنها استنتاجات حاصل از این مشاهده را می توان معتبر دانست، مشخص می کند.
2- واحدبندی: مرحله تعریف و نهایتاً، شناسایی واحدهای تحلیل از میان داده های موجود را «واحدبندی» می گویند. واحدهای نمونه گیری امکان تنظیم یک نمونه معرف آماری از جامعه آماری را که ممکن است شامل کل کتاب ها، داستان های تلویزیونی، شخصیت های تخیلی، مقالات (رسانه ها) و تبلیغات باشد، در بر می گیرد. واحدهایی که هریک دارایی معنایی مستقل هستند، واحد «ثبت» (6) گویند. برای نمونه، واحدها ممکن است به رخدادها و افراد یا کشورها، اظهارات ارزیابی کننده و گزاره ها و مضامین ارجاع شوند.
3- نمونه گیری: با اینکه فرایند استخراج نمونه های معرف را نباید از مراحل طبیعی تحلیل محتوا دانست، اما با این حال لازم است:
1- خطاهای آماری را که در بیشتر مطالب نمادین وجود دارد، از میان برداشت. برای مثال، گرایش های افراد مهم در رسانه های جمعی بیشتر منعکس می شوند تا گرایش عامه مردم؛
2- باید اطمینان حاصل کرد که سلسله مراتب واحدهای انتخاب شده برای نمونه گیری، مثل نشریات، تاریخ های روزنامه، تعداد صفحات، مقالات، بندها، کلمات، معرف سازمان پدیده های نمادینی مورد مطالعه باشند.
3- رمزدهی (کدگذاری) مرحله توصیف واحدهای ثبت شده و یا طبقه بندی آنها برحسب مقولات سازه های تحلیلی انتخاب شده را «رمزدهی» گویند. این مرحله، در حقیقت
بازنمای تصور اولیه از معنا است. آن را می توان هم از طریق آموزش های صریح به کدگزاران آموزش داد و هم از طریق کدگذاری رایانه ای انجام داد. دو اصل معیار ارزیابی و روایی، که از طریق توافق بین کدگذاران از مقولات مهم سنجیده می شود غالباً در تعارض با یکدیگرند. کدگزاران انسانی معمولاً از روایی برخوردار نیستند، اما در مقابل در تفسیر متون پیچیده از نظر معناشناسی دارای استعدادند. رایانه مشکل روایی ندارد، اما برای شبیه سازی بخش اعظم استعداد زبانی یک سخنران بومی، باید به آن برنامه داد. پیشرفت های عمده و قابل ملاحظه در استفاده از رایانه ها و کاربرد آن، غالباً معیار «معناداری» را فدای روایی و سرعت می کند.
4- استخراج نتایج: مهم ترین مرحله در تحلیل محتوا نتیجه گیری است. این مرحله،در واقع کسب شناخت ثابت در مورد نحوه پیوستگی توضیح متغیر از داده های کدگذاری شده است. مراحل لازم برای نتیجه گیری معمولاً روشن نیستند. سوالات متعددی در این خصوص مطرح هستند. فراوانی مراجع، چگونه نشانگر توجه یک منبع به موضوع مورد توجه است؟ یا کدام سبک خاص ادبی شناساننده یک مولف خاص است؟ و.. نمونه ای از سوالاتی هستند که باید با روش های مستقل پاسخ داده شوند. همچنین لازم است که چنین سازه های تحلیلی، بسیار ساده باشد. تحلیل گران در استخراج اطلاعات سری نظامی از منابع خبری دشمن از «نقشه های» دقیق روابط شناخته شده، که شامل نقش و تضادهای میان رهبری ملی و جمعیت مخاطب می شود، استفاده می کنند. به همین ترتیب، سبک های خاص استدلال افراد از چند سطح تشکیل می شود که هر سطح دارای سازه های روان شناختی خاصی می باشد.
5- معتبر سازی: معتبرسازی آمال و غایت هر کار تحقیقی است. با وجود این، جهت گیری تحلیل محتوا به استنتاج از آنچه مستقیماً قابل مشاهده نیست و در دست نبودن شواهد اعتبار دهنده معتبر سازی، نتایج تحلیل محتوا را محدود می سازد. برای مثال، باید پرسید که با وجود آگاهی قبلی از فعالیت های برنامه ریزی شده، چرا باز به دنبال به دست آوردن اطلاعات سری نظامی از تبلیغات دشمن هستیم؟ و یا با وجود قابلیت اندازه گیری مستقیم نوع موضوعات مورد توجه رسانه ها، چرا دنبال استنتاج و آگاهی یابی از موضوعات مورد توجه رسانه ها هستیم؟ و بالاخره، اگر امکان مصاحبه با یک سیاستمدار فراهم بوده است،
چرا به دنبال کسب آگاهی از گرایش های رو به تغییر ایشان در خلال وقوع بحران خاصی در جامعه بودیم به هرحال، پیش از انجام تحلیل محتوا باید شواهد اعتبار دهنده را حداقل در مورد یافته ها به دست آورد. اعتبار به معنی آن است که آیا روش انتخاب شده برای سنجش موضوع مورد نظر مناسب است و آن را می سنجد یا نه؟ به عنوان مثال، باید عنوان کرد که برای سنجش طول از متر باید استفاده کرد و وزن، سنجش مناسبی نیست. در تکنیک تحلیل محتوا قابلیت اعتماد بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا برداشت های ذهنی محقق بر کدگزاری در هنگام طبقه بندی و ارزیابی تأثیر می گذارد. قابلیت اعتماد یا روایی، به این است که آیا روش انتخاب شده، موضوع مورد نظر را به طور دقیق می سنجد یا نه؟ اگر افراد دیگری هم با همان روش، همان موضوع را بررسی کنند، به همان نتیجه خواهند رسید.
در واقع، نمونه گیری، اعتبار و روایی، عناصر مهم سنجش تحلیل محتوا هستند. انگیزه اصلی در نمونه گیری، کاهش حجم اطلاعات برای قابل کنترل کردن آن است. محقق پس از تعریف مسئله پژوهش، طرح نمونه گیری را نیز تعیین می کند. نخستین مرحله نمونه گیری، تهیه فهرست تمام اجزای اسنادی است که قرار است نتایج به آنها تعمیم داده شود. هنگامی که جامعه مورد مطالعه مشخص شد، طرح نمونه گیری یک مرحله ای کافی است نمونه گیری چند مرحله ای ممکن است تا سه مرحله انتخاب منابع موضوع، نمونه گیری از اسناد، و نمونه گیری در درون اسناد ادامه یابد.
مراد از اعتبار یک تحقیق، میزان دقت شاخص ها و معیارهایی است که در راه سنجش پدیده مورد نظر تدارک دیده می شود. در تحلیل محتوا می توان اعتبار تحقیق را به شیوه های زیر شناسایی کرد تا دقت نتایج را افزایش دهد:
1- اعتبار محتوایی یا صوری: اعتبار محتوایی، که به آن «اعتبار صوری» نیز گفته می شود، غالباً تکیه گاه تحلیل محتواست. مثلاً، اگر هدف پژوهشگر صرفاً توصیف باشد، اعتبار محتوایی کافی است. (7) میزان توافق متخصصان یک امر درباره یک شاخص یا معیار را «اعتبار محتوایی» یا «صوری» می نامند. اعتبار صوری را می توان ناشی از میزان توافق چند متخصص در یک امر دانست.
2- اعتبار پیش بینی کننده: (8) اعتبار پیش بینی کننده مربوط به توانایی ابزار در پیش بینی رویدادهایی است که پژوهشگر در زمان تحقیق درباره آن مدرکی در دسترس ندارد.
پژوهشگر می تواند از اطلاعات در دسترس خود برای پیش بینی وقوع حوادث آینده بهره ببرد. بدین ترتیب، برای شناخت و سنجش ضریب اعتبار، نتایج تحقیق را باید با داده های معتبر و خدشه ناپذیر مقایسه کرد.
3- اعتبار متقارن: (9) در اعتبار متقارن نیز از طریق پیش بینی معیارهای خارجی، اطلاعات محتوایی سنجیده می شود. چنانچه معیارها مقیاس معتبری نباشند، حتی با اثبات اینکه اطلاعات محتوا با آنها ارتباط دارد نیز نتیجه مطلوب در بر نخواهد داشت.
4- اعتبار سازه ای (10): اعتبار سازه ای مربوط به معتبر ساختن معیار و نیز نظریه زیربنایی آن است.یکی از شرایط اعتبار سازه ای این است که فرضیه های استخراج شده از نظریه در شرایط مختلف نتایجی مشابه به بار آورند؛ یعنی نتایج در بیش از یک موقعیت قابل تعمیم باشند. اثبات اینکه متغیر «الف» می توان متغیر «ب» را به طور مناسبی پیش بینی کند، یا صلاحیت آن را دارد، به تنهایی کافی نیست. این ملاک باید شامل تبیین علل ویژگی های متغیر «الف» نیز باشد. (11)
فن تحلیل محتوا، علی رغم داعیه تعمیم پذیری خود، از محدودیت های ذاتی برخوردار است. اولین محدودیت از تعهد آن به تصمیم گیری علمی نشأت می گیرد. یافته های معنادار آماری، مستلزم واحدهای تحلیلی بسیاری هستند و جست و جوی چنین یافته هایی یک تعهد کمی گرایانه است. چنین خصلتی، انگیزه ای برای تحلیل ارتباطات ویژه یا «گفتمان» (12) به شمار می رود که مشخصه تحقیقات ادبی، تاریخی یا روان کاوانه است.
دومین محدودیت ناشی از ضرورت قابلیت بازنمایی است. این قاعده مستلزم تعیین رده های ثابت و مستقل از مشاهده گر و نیز دستورالعمل هایی است که باید آنها را بدون توجه به تحلیل گر و موضوع مورد تحلیل کدگذاری کرد. استفاده از تحلیل محتوای رایانه ای ناشی از چنین محدودیتی است. با استفاده از رایانه، داده ها در زمینه هایی استفاده می شوند که تفاسیر ثابت و روشنی دارند و امکانی برای داده هایی که معانی آنها در فرایند ارتباطات تغییر می کند و نیز تغییراتی که مشخصه ارتباط برقرار کنندگان مختلف و یا گروه های اجتماعی درگیر است، فراهم نمی سازد. چنین ابهاماتی در رسانه های سیاسی و شخصی متداول هستند. تحلیل محتوا مستلزم مشارکت در انباشت نظریه اجتماعی است، این خود سومین محدودیت آن است. اگر مقولات از خود اطلاعات تحلیل شده به دست
آیند، در آن صورت یافته ها فقط برای اطلاعات موجود قابلیت تعمیم دارند. اگر این یافته ها از یک نظریه کلی به دست آمده باشند، در آن صورت غنای نمادین و خاص بودن داده های موجود غالباً نادیده گرفته می شود. به هرحال، پوشش این محدودیت ها، غالباً با دشواری همراه است. به عبارت دیگر، محدودیت های تحلیل محتوا عبارتند از:
1- پیدا کردن یک واحد اندازه گیری، آسان نیست؛ (13)
2- به تنهایی نمی تواند مبنای اظهار نظر درباره تأثیر محتوا بر مخاطبان باشد؛
3- یافته های یک تحلیل محتوایی خاص به چارچوب مقوله ها و تعاریف به کار رفته در تحلیل محدود می شود؛
4- فقدان برخی پیام هایی که به موضوع تحقیق ربط دارند؛
5- تحلیل محتوا غالباً وقت گیر است.(14)

پی نوشت ها :

* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
fazlollahigh@ yahoo. com
**کارشناس آموزش و پرورش ناحیه دو استان قم. دریافت :89/3/26- پذیرش:89/7/8
1- باقر ساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ص 285- 284.
2- نعمت الله فاضلی، آموزش تحقیق، ترویج (تحلیل محتوای نامه علوم اجتماعی)، نمایه پژوهش، ص 100.
3- باقر ساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ص 287.
4- علی دلاور، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، ص 284-28
5- باقر ساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ص 316.
6-Recording Unit
7- آل. ار هوستی تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ص 221.
8- Predicitive validity
9- Concurrent validity
10- Construct validity
11- آل. آر هوستی تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ص 226
12- Discourse
13- آرتور آسابرگر، روش های تحلیل رسانه ها، ص 158-157.
14- ویمر راجردی و جوزف آر دومینیک، تحقیق در رسانه های جمعی، ص 225.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.

 
شنبه 23/9/1392 - 22:11
آموزش و تحقيقات
روش شناسی و جایگاه آن در سیاست گذاری دولتی (1)
 روش شناسی و جایگاه آن در سیاست گذاری دولتی (1)

نویسنده: قادرعلی واثق غزنوی*



 

چکیده

دانشمندان بر این باورند که پیشرفت های شگرف بشر در علوم گوناگون، از جمله سیاست گذاری ها در سطح دولت، مرهون استفاده از روش های تحقیق مناسب در آنهاست؛ اما اینکه چه روش هایی وجود دارند و کدام روش، متناسب با کدام علوم است، به مباحث روش شناسی نیاز دارد تا از طریق آنها و ارائه اصول و مبانی، روش متناسب با علوم را مشخص کرد. دراین نوشتار ابتدا مکاتب روش شناسی- روش شناسی اثبات گرایی- روش شناسی تفسیری و روش شناسی انتقادی- و مبانی فلسفی آنها- هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی- بررسی، و به تأثیر این مکاتب بر سیاست گذاری دولتی پرداخته شده است. روش شناسی اثبات گرایی مقتضی این نوع سیاست گذاری است که سیاست ها و قوانین حاکم بر رفتار اجتماعی انسان ها در عالم خارج وجود دارند و کار سیاست گذاران این است که آنها را کشف کنند و در اختیار مراکز مرتبط برای مشروعیت بخشیدن به آنها قرار دهند؛ اما روش های تفسیری و انتقادی که تقریباً نتایج مشابه دارند، مقتضی سیاست هایی است که از طریق تعامل میان صاحبان قدرت و گروه های سیاسی و یا از طریق طبقه حاکم وکسانی که ابزار تولید را دراختیار دارند، به دست می آیند.
کلید واژه ها: روش، روش شناسی، اثبات گرایی، روش شناسی تفسیری، روش شناسی انتقادی، سیاست گذاری.

مقدمه

امروزه موضوع روش و روش شناسی ابعاد گسترده ای پیدا کرده است. دانشمندان ابعاد مختلف مانند تولید کالا، ارائه خدمات و به ویژه در علوم انسانی و شاخه ها و فروعات آن، در مورد روش بسیار سخن گفته اند؛ مانند: روش تحقیق، روش تدریس، روش مطالعه، روش یادداشت برداری، روش تندخوانی، روش خلاصه نویسی، روش نگارش، روش ترجمه، روش کتاب شناسی، روش کلاس داری، روش خطابه و سخنوری،(1) روش های تولید، روش های ارائه خدمات و.. هدف نگارنده در این نوشتار، بررسی «روش شناسی» در علوم انسانی، با تأکید بر سیاست گذاری است. با توجه به این امر پرسش های بنیادین در اینجا عبارت اند از: مکاتب عمده روش شناسی چیست؟ این روش شناسی ها چه تأثیرهایی بر سیاست گذاری دولتی دارند؟ به عبارت دیگر مکاتب روش شناسی در علوم انسانی کدام اند و هرکدام از آنها چه ویژگی ها و مبانی ای دارد و دارای چه حوزه کاری می باشند؟ آیا یک روش می تواند در تمامی علوم، اعم از طبیعی و انسانی و یا حتی در همه علوم اجتماعی کارایی داشته باشد یا خیر؟
موضوع «روش» و «روش شناسی» در علوم جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا اگر انسان بتواند این روش ها را برای دستیابی به حقیقت درست شناسایی کند، به یقین کامل تر و سریع تر می تواند به این حقیقت دست یابد؛ اما اگر انسان برای دستیابی به حقیقت روش نداشته باشد و یا دارای روش باشد ولی نتواند از این روش ها و ارتباط آن با علوم آشنایی لازم را پیدا کند- یعنی نتواند متناسب با آن علوم روشی را شناسایی و انتخاب کند- نه تنها انسان در طی پژوهش هایش به حقیقت نمی رسد، بلکه چه بسا محقق گمراه شود و دیگران را نیز گمراه سازد.

تعریف روش و روش شناسی

روش

تعریف های مختلفی برای روش ذکر شده است. برخی روش را فرایند عقلایی با غیر عقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت یا توصیف واقعیت می دانند. (2) برخی دیگر، روش را ابزار مناسب برای رسیدن به مقصود تلقی می کنند. گروه سوم روش را مجموعه راه هایی می دانند که انسان را به کشف مجهولات هدایت می کند یا مجموع قواعدی که هنگام
بررسی و پژوهش به کار می روند و یا در مجموعه ابزار و فنونی که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری می کنند. (3) گروه چهارم، روش را عبارت از شیوه های درست انجام دادن کار براساس اصول، قوانین و قواعد مشخص، و وسیله مناسب به صورت آگاهانه برای دستیابی به حقیقت می دانند. (4)
همانگونه که در تعریف های مزبور فوق ملاحظه می شود، مفاهیم «راه»، «ابزار» و «قواعد»، «واقعیت»، «هدف و مقصود» از مفاهیم اساسی تعریف روش هستند. به این ترتیب، می توان روش را به این صورت تعریف کرد. روش عبارت است از مجموع راه هایی که با استفاده از ابزار و قواعد خاص ما را به سوی واقعیت رهنمون می سازد یا مسئله مورد نظر را حل می کند.
گفتنی است اعتبار دستاوردهای هر دانش که از طریق پژوهش به دست می آید، به استحکام روش هایی که در آن استفاده شده است، بستگی دارد؛ به هر اندازه که این روش ها استحکام داشته باشد، آن علوم نیز استحکام بیشتری خواهد یافت؛ از این روی، دانشمندان تأکید می کنند که روش باید از یک نوع نظم، عقلانیت، روح علمی و واقعیت گرایی برخوردار باشد و از عواطف، تخیل، توهم و بی طرفی برحذر باشد. از نظر اندیشمندان، کار اصلی و عمده روش شناسی این است که این موضوع ها را از نظر منطقی بررسی کند.

روش شناسی

یکی از انواع فلسفه های مضاف، «فلسفه علم» است. دانشمندان فلسفه علم را به دو دسته تقسیم کرده اند: معرفت شناسی و روش شناسی. (5) بنابراین، روش شناسی یکی از دو شاخه فلسفه علم است که ماهیت و حدود معرفت و پیشرفت ها و مبانی آن را بررسی می کند و قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد. (6) به عبارت دیگر، اعتبار قوانین هر علمی به روش شناسی آن بستگی دارد؛ زیرا روش شناسی از کاربرد اصول و روندهای منطقی در موضوع های علمی به منظور ادراک، ایجاد و ارزیابی شناخت سخن می گوید. به این ترتیب، می توان گفت روش شناسی عبارت است از شناخت نظری و عملی روش آشکارسازی واقعیت. به عبارت دیگر، روش شناسی عبارت است از شناخت و بررسی کارآمدی ها و ناکارآمدی های روش های گوناگون. با وجود این، در روش شناسی باید به روش، اصول، قواعد، ابزار و معیار شناخت توجه ویژه کرد. با توجه به تعریف هایی که از روش و
روش شناسی ارائه شد، معلوم می شود که روش از دانش درجه اول روش شناسی از دانش درجه دوم به شمار می آیند؛ زیرا تا «روش» نباشد، بحث از «روش شناسی» بی معنا خواهد بود.

اهمیت روش و روش شناسی

روش و روش شناسی در همه امور، به ویژه در علوم انسانی با توجه به گستره آن، اهمیت ویژه ای دارد. دکارت بنیان گذار روش شناسی در قرون اخیر می گوید: «تنها برای هدایت درست عقل، ذهنی قوی داشتن کافی نیست؛ بلکه علاوه بر آن، باید از ذهن استفاده درست نیز بشود که این تنها با اطلاع کامل از روش استفاده از ذهن امکان پذیر است». از نظر دکارت، بدون روش، همه تلاش های پژوهشی ناموفق است و صرفاً موجب خستگی پژوهشگر می شود. پیشنهاد دکارت این است که محقق بدون داشتن روش خاص، به امر تحقیق نپردازد؛ زیرا تحقیقات بدون روش، نور طبیعی و عقل را مختل، و ذهن را کور می کند. (7) اندیشمندان معاصر نیز بر این باورند که رشد و توسعه علمی در نیمه اول قرن بیستم، بیش از همه دوره های تاریخ بوده است. آنان دلیل این امر را استفاده از روش صحیح تحقیق علمی می دانند. (8) افزون بر این، اندیشمندان یکی از راه های تمایز علوم را تمایز در روش دانسته اند که این خود بیانگر اهمیت مباحث روشی است. البته عده دیگری تمایز آنها را در هدف و موضوع می دانند. (9) لازم به ذکر است که تمایز علوم در روش، ما را از تمایز آنها بر مبنای موضوع و غایت بی نیاز نمی کند.

هدف از مباحث روش شناسی

هدف از طرح مباحث روش شناسی این است که از طریق آن بتوانیم راه مناسب تری برای رسیدن به واقعیت بیایم تا در پرتو آن تحقیقات علمی از خطا و لغزش مصون بمانند. به عبارت دیگر، هدف از روش شناسی، نشان دادن یا شناساندن روش های مناسب پژوهش در علوم مختلف، نقد و تحلیل توانمندی ها و نارسایی های روش متداول، و رسیدن به روش های متنوع تر است. روش هایی که در کمترین زمان و با کمترین هزینه ما را به مقصود، یعنی شناخت و حل مسائل برساند. (10)

موضوع روش شناسی

همانگونه که ذکر شد، روش شناسی ناظر بر روش است؛ یعنی موضوع مورد مطالعه روش شناسی مقوله روش در علوم می باشد. روش شناسی علمی است که می کوشد تا از منظر بالاتر، روش و مولفه های آن را بررسی کند. روش شناسی با بررسی مولفه هایی مانند تفکر و بینش و منطق حاکم بر پژوهش، خط مشی و مسیر تحقیقات علمی، قواعد و هنجارهای تحقیق، نظم و قواعد حاکم بر تحقیق، برنامه عملی و ابزارها و منابع تحقیق و نیز مقصد و نتیجه تحقیق، معیارها و مبانی آنها را بازشناسی می کند و در نهایت، کارآمدی و ناکارآمدی ضعف ها و قوت های آنها را می سنجد. در واقع، روش شناسی به این پرسش ها پاسخ می دهد که:
1- روش های کسب علم کدام اند؟
2- داده ها و دستاوردهای هر علمی بر چه مبنایی پذیرفته می شوند ودر بازنمایی حقیقت تا چه حدی اطمینان بخشند؟
3- این حقیقت نمایی با کدام معیارها سنجیده می شود؟
4- آیا از روش های هر علمی به درستی استفاده می شود؟
5- علوم از نظر روش، چه تفاوت هایی با هم دارند؟ آیا روش های موجود پاسخ گوی نیازها هستند؟ (11)
لازم به یادآوری است که برخی از نویسندگان بر این باورند که مسائل و موضوعات روش شناسی عبارت اند از: علم و تعریف آن، موضوع هر علم، روش های کسب، کشف و شناخت در علوم مختلف، طبقه بندی علوم و تعیین جایگاه هر علم از منظر روش شناسی، قلمرو هر علم، مبنا و معیار اعتبار علوم، میزان بازنمایی حقیقت یا واقعیت در هر علمی و میزان اطمینان و اعتماد به آن ها، ابزار و منابع شناخت در علوم مختلف، تفاوت ها و شباهت های علوم از نظر موضوع و روش، نقد روش های موجود و بیان کاستی ها و نارسایی های آن، و طرح روش های بدیل. (12) البته نگارنده ضمن مخالفت با این نویسندگان، بر این باور است که این موضوعات موضوع «فلسفه علم» است نه روش شناسی که یکی از شاخه ها و فروعات فلسفه علم به شمار می آید؛ نگارنده هماهنگ با برخی از نویسندگان دیگر موضوع روش شناسی را به سه حوزه زیر خلاصه می کند:
1- راه هایی که انسان را به کشف مجهولات و حل مسائل هدایت می کند؛
2- مجموعه قواعدی که در بررسی های علمی واقعیات به کار می روند؛
3- مجموعه ابزارها یا فنونی که آدمی را از مجهولات به سوی معلومات راهبری می کند. (13)

پی نوشت ها :

*دانش آموخته جامعه المصطفی العالمیه و دانشجوی دکتری مدیریت. دریافت: 89/5/19- پذیرش 89/8/12
vasegh2003@ YAHOO. COM
1- جواد محدثی، روش ها، ص 1
2- ر. ک به : سید صادق حقیقت، «بحران روش شناسی در علوم سیاسی» علوم سیاسی، ش 22
3- کریستین ای هالت، پژوهش و پژوهش نویسی، ترجمه خلیل میرزایی و مابک میرهاشمی و حمید فاطمی پور، ص 5.
4- حسن میرزایی اهرنجائی، زمینه های روش شناختی تئوری سازمان، ص 10.
5- علیرضا ملایی توالی «پرسش ها و مسائل مهم در حوزه روش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» پژوهشنامه متین، ش 38، ص 126.
6- همان، ص 126.
7- فیلپین شاله، فلسفه علمی با شناخت روش علوم، ترجمه تحی مهدوی، ص 21.
8- اکبر گنجی، «روش شناسی علوم» کیهان اندیشه، ش 15، ص 75
9- همان. ص 76
10- همان، ص 127.
11- محمود توالی، فلسفه علوم و متدولوژی، ص 7 و 8.
12- علیرضا ملایی توالی، «پرسش ها و مسائل مهم در حوزه روش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» پژوهشنامه متین، ش 38، ص 130.
13- همان.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.

 
شنبه 23/9/1392 - 22:11
آموزش و تحقيقات
شیوه ی ساز واره انتقادی در تصحیح نسخه های خطی(1)
 شیوه ی ساز واره انتقادی در تصحیح نسخه های خطی(1)

نویسنده: محمد سوری*



 

چکیده

در تصحیح نسخه های خطی عموماً اختلاف نسخ را به صورت پاورقی در زیر صفحه نشان می دهند. بر این روش اشکالاتی وارد کرده اند از جمله این که متن را شلوغ و فضای زیادی اشغال می کند و در نهایت نسخه ها را به صورت کامل گزارش نمی کند. در کنار این روش، شیوه دیگری وجود دارد که به آن «سازواره انتقادی» یا «شیوه ریتر» می گویند. در این روش، برخلاف «شیوه پاورقی»، در داخل متن هیچ علامتی قرار نمی گیرد و اختلاف نسخه ها به طور کامل گزارش می شود و نسخه بدل ها فضای کمی را اشغال می کند و میان نسخه ها بدل ها و توضیحات مصحح کاملاً تفکیک می شود. این شیوه، نخست درخصوص کتاب مقدس به کار رفت و بعدها هملوت ریتر، آن را درباره کتاب های اسلامی به کار برد. در این مقاله با شیوه سازواره انتقادی و روش خواندن و تدوین آن آشنا می شویم.
کلید واژه ها: سازواره انتقادی، شیوه ریتر، اختلاف نسخه ها، تصحیح، نسخه های خطی

پیش گفتار

در تصحیح متون قدیم به طور کلی دو روش متمایز وجود دارد: یکی این که مصحح یکی از نسخه های موجود را اساس قرار داده، اشکالات آن را به کمک نسخه های معتبر دیگر برطرف کند و در ضمن، اختلافات نسخ دیگر را در حاشیه ضبط نماید. این روش، زمانی مفید خواهد بود که محصح نسخه مولف یا نسخه ای که به نظر مولف رسیده یا لااقل نسخه معتبری که نزدیک به زمان مولف استنساخ شده در اختیار داشته باشد. در غیر این صورت مصحح بهتر است از روش دوم استفاده کند و آن برگزیدن عباراتی است که به نظر او می تواند از خود مولف باشد، البته، این عبارات باید از حیث صورت محکم و آراسته و از حیث معنا دقیق و صحیح باشد. این روش را اصطلاحاً روش التقاطی خوانده اند. (1) از آنجا که به دلایل گوناگون از جمله اشتباهات کاتبان و بدخوانی های آنها و افتادگی های مکرر در نسخه ها و... ، در نسخه های خطی به ندرت می توان نسخه ای را یافت که شرایط نسخه مبنا و اصل قرار گرفتن را داشته باشد، عموماً در تصحیح نسخه های خطی از «روش التقاطی» استفاده می کنند. اختلاف نسخه ها را در حاشیه و پاورقی می آورند. معمولاً اختلاف نسخه ها و نسخه بدل ها را با دادن شماره ای در متن یا پاورقی منتقل می کنند. این روشی است که تاکنون در اغلب متون تصحیح شده به کار رفته است. ولی در کنار این روش که از این به بعد آن را «شیوه پاورقی» می نامیم، روش دیگری وجود دارد که به آن «سازواره انتقادی» (2) می گویند در این نوشتار شیوه کاربرد این روش و نیز تفاوت مزیتهای آن را بر «شیوه پاورقی» بازگو می کنیم.
نخستین بار، آنگاه که پژوهندگان کتاب مقدس در تصحیح این متن، با اختلاف شاید نسخه ها مواجه شدند، مردد بودند که در هر مورد، کدام ضبط را در متن مصحح بیاورند. در نهایت، آنها به این نتیجه رسیدند که با توجه به اینکه در بسیاری موارد ترجیح یک ضبط بر دیگری دشوار است، چرا که یا هر دو معنادار است، یا این که برحسب اعتقادات فرقه ای، هر فرقه یکی از این ضبط ها را معتبر و دیگری را مردود می داند آنها به این فکر افتادند که شیوه ای را برگزینند که در آن همه اختلاف نسخه ها ضبط شود، به نحوی که گویا خوانده همه نسخه ها را در اختیار خود دارد.البته مصحح کوشش خواهد کرد که بهترین ضبط را در متن بیاورد، ولی راه برای همه اهل فن باز است که ضبط مورد
تأیید خود را معتبر بداند. نخستین متن یونانی عهد جدید همراه با سازواره انتقادی»، در سال 1550 میلادی به دست رابرت استین پاریسی انجام پذیرفت. این شیوه بعدها درباره متون کلاسیک، از جمله نمایشنامه های شکسپیر، به کار رفت و در زبان لاتین (Apparatus Criticus) و در انگلیسی (Critical Appratus) یا همان «سازواره انتقادی» نام گرفت.

مزایای روش ریتر

در جهان اسلام، نخستین بار هملوت ریتر (3) (متوفای 1971)، خاورشناس آلمانی، شیوه «سازواره انتقادی» را با ایجاد تغییراتی اندک نسبت به آنچه در کتاب مقدس به کار می رفت، در مورد کتاب «سوانح» خواجه احمد غزالی (متوفای 520) به کار برد. به همین دلیل، گاه به این روش، «شیوه ریتر» نیز می گویند. (4) شیوه ریتر، در مقایسه با روش های سنتی دیگر، مزایای چندی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1- مهم ترین ویژگی «سازواره انتقادی» این است که همه نخسه های موجود از یک متن را در برابر دیدگان خواننده قرار می دهد. به تعبیر هلموت ریتر، «خواننده این امکان را پیدا می کند که با استفاده از روایات مختلف همه نسخه ها خودش در داوری و ارزشیابی حرکت کند» (5). بدون اینکه در کلاف سردرگم پاورقی ها گم شود. گزارش کامل نسخه ها در شیوه پاورقی بسیار دشوار است.
2- در «سازواره انتقادی» هیچ علامتی در داخل متن مصحح قرار نمی گیرد. خواننده عادی و متخصص هر دو می توانند به سهولت از خواندن متن لذت ببرند. خواننده عادی بدون اینکه با دیدن علامت های مکرر پاورقی ذهنش پریشان و آشفته شود، به مطالعه خود ادامه می دهد و هیچ کاری به سازواره ای که در بخش پایین صفحه یا در انتهای فصل قرار دارد، ندارد. احتمالاً بسیاری از خوانندگان این نوشتار، تاکنون به مجموعه مصفنات شیخ اشراق به کوشش هانری کربن مراجعه داشته اند، بدون اینکه به آنچه در پایین صفحات آمده و در نظر بدوی عجیب و غریب به نظر می رسد، نگاهی کنند از متن بهره برده اند. از این رو، خواننده متخصص، هم از خواندن متن لذت می برد و هم با لحاظ نسخه بدل هایی که در «سازواره انتقادی» آمده، این امکان را پیدا می کند که با استفاده از روایات مختلف همه نسخه ها، خودش در داوری و ارزشیابی شرکت کند.
3- مزیت سوم، کاستن از حجم کتاب است. در «سازواره انتقادی» بیشترین حجم اطلاعات در کمترین فضای ممکن به خواننده ارائه می گردد. در حالی که، در شیوه پاورقی، همین مقدار اطلاعات گاه چندین برابر فضا را اشغال می کند. نگارنده از باب تجربه یک صفحه از سوانح ریتر را مجدداً به «شیوه پاورقی» تنظیم کرد. همانطور که می بینید فضای به کار رفته در شیوه پاورقی بسیار بیشتر از شیوه سازواره انتقادی است. علاوه بر این، در این تنظیم دوباره، برای یک متن نه سطری، 27 پاورقی به کار رفته است.
4- در ادامه همین نکته باید گفت که در شیوه پاورقی، میان علامت های پاورقی های توضیحی و علامت های پاورقی های مربوط به نسخه بدل، هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. خواننده عادی که نمی خواهد سراغ نسخه بدل ها برود، بلکه تنها به دنبال توضیحات مصحّح است (توضیحاتی از قبیل استخراج منابع آیات و اقوال و معانی واژگان) باید با دیدن هر باره علامت پاورقی، نگاهش را به پایین صفحه ببرد و دست خالی باز گردد؛ زیرا در بیشتر موارد با نسخه بدل ها مواجه می شود. این امر خواننده را خسته می کند. ولی در «سازواره انتقادی» بخش پاورقی توضیحی، کاملاً از سازواره جداست و این مشکل خود به خود حل شده است. سازواره انتقادی، فقط برای ضبط نسخه بدل ها و گاه توضیحات مربوط به آن است مطالب توضیحی مصحح به هیچ وجه نباید در سازواره راه یابد؛ زیرا برخلاف هدف ما از تدوین سازواره است. توضیحات مصحح می تواند به صورت پاورقی (مانند کار هلموت ریتر در سوانح) یا به صورت یادداشت در پایان متن (مانند کار دکتر نصرالله پورجوادی در لغت موران) بیابد. به همین خاطر، توضیحات هانری کربن،در میان سازواره انتقادی حکمه الاشراق کار درستی نیست. می توان گفت که هانری کربن در محضر ریتر خوب شاگردی نکرده است.

راهکار تدوین سازواره انتقادی

پس از تهیه نسخه های خطی متن، اگر یکی از نسخه ها دارای ویژگی های پیشگفته بود، آن را به عنوان نسخه اصل قرار داده، اشکالات آن را به کمک نسخه های معتبر دیگر، برطرف و اختلافات نسخ دیگر را در «سازواره انتقادی» ضبط می کنیم. در این صورت، لازم است شماره برگ های نسخه اصل را در داخل متن مصحح آورده شود. معمولاً شماره برگهای نسخه اصل را، خواه در داخل متن یا در حاشیه، در داخل دو چنگگ (] [) یا در داخل دو
ممیّز (/ / ) قرار می دهند، ولی همان طور که گفته شد، در تصحیح نسخه های خطی کمتر چنین موردی پیش می آید و در بیشتر موارد باید از «روش التقاطی» استفاده کرد.
به هرحال، بهتر است هریک از نسخه ها را با یکی از حروف بزرگ لاتین مشخص کنیم. معمولاً ابتدا یا انتهای نام کتابخانه ای که نسخه در آن قرار دارد و یا ابتدا یا انتهای نام شهری که آن کتابخانه در آن قرار دارد، برای نسخه به کار می رود. ولی البته هیچ الزامی در این مسئله وجود ندارد. با توجه به کثرت نسخه ها در برخی متون می توان به دلخواه هر حرفی را برای هر نسخه ای برگزید. برای نمونه، هلموت ریتر در تصحیح سوانح نسخه های خود را چنین نامیده است: A= نسخه کتابخانه ایاصوفیا، K= نسخه کتابخانه کوپرولو، F= نسخه کتابخانه عاطف، N= نسخه کتابخانه نورعثمانیه، O= نسخه اول کتابخانه انجمن آسیایی بنگال، P= نسخه دوم کتابخانه انجمن آسیایی بنگال.
شاید به نظر برسد که چرا از حروف الفبای فارسی و عربی برای نشانه اختصاری نسخه ها استفاده نمی کنیم. باید گفت: استفاده از حروف لاتین برای پرهیز از اشتباه در خواندن سازواره انتقادی است؛ زیرا گاه نسخه بدل ها فقط در یک یا دو حرف با هم اختلاف دارند و ممکن است خواننده، عنوان نسخه خطی را با نسخه بدل اشتباه بگیرد.
در برخی نسخه های خطی مشاهده می شود که کاتب یا مالک نسخه، متن اثر را با نسخه ای یا نسخه هایی دیگر مقابله کرده واختلافات آنها را در حاشیه یادداشت کرده است. در واقع، نسخه حاضر دو یا چند نسخه است، نه یک نسخه. در این گونه موارد، برای نشان دادن اینکه ضبط ما مربوط به کدامیک از این نسخه هاست، می توان عنوان نسخه را با یک عدد کوچک مشخص کرد. مثلاً،اگر نسخه N دارای این حالت باشد، می توان هرگاه در حواشی نسخه اختلافی ثبت نشده بود، فقط از نشانه N و در موارد دیگر از یا و.. استفاده کرد.
حال براساس نسخه های خطی موجود، به تصحیح متن مورد نظر می پردازیم، آنگاه سطرهای متن مصحح را شماره گذاری می کنیم (معمولاً سه سطر در میان 3، 6، 9،... یا پنج سطر در میان: 5، 10، 15، ...)؛ زیرا شماره سطر در خواندن سازواره ای انتقادی نقش اساسی دارد. در شماره گذاری سطرها، به دو صورت می توان عمل کرد: هر صفحه را مستقلاً شماره گذاری و در صفحه بعد شماره گذاری را دوباره آغاز کرد، یا اینکه هر فصل
از متن را از آغاز تا پایان شماره پیوسته داد.به نظر می رسد.شیوه دوم از کارایی بیشتری برخوردار است؛ زیرا گاه در داخل سطرها یا بندهای یک فصل افتادگی و جابه جایی وجود دارد. اگر سطرها را به صورت صفحه ای شماره گذاری کنیم، در بیان این افتادگی ها یا جابه جایی ها با دشواری مواجه می شویم.

پی نوشت ها :

*دانش آموخته حوزه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علم و فرهنگ اسلامی. دریافت: 89/6/3- پذیرش: 89/8/3
mohammadsoor@ yahoo. com
1-احمد غزالی، سوانح، به کوشش نصرالله پورجوادی، ص هجده و نوزده
2-Appararus Cirticus
3-Helmutritter
4- احمد غزالی، سوانح، به کوشش هلموت ریتر، مقدمه نصرالله پورجوادی، ص شش.
5- برگرفته از: احمد غزالی، سوانح، به کوشش هلموت ریتر، مقدمه مصحح، ص شانزده.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.
شنبه 23/9/1392 - 22:11
آموزش و تحقيقات
ترجمه معنای از منظر میلدرد لارسون (1)
 ترجمه معنای از منظر میلدرد لارسون (1)

نویسنده: سید لطف الله جلالی*



 

چکیده

ترجمه عبارت است از انتقال معنی و مقصود، از زبان مبدأ به زبان مقصد. در هر زبانی دو رکن اساسی وجود دارد: یکی «صورت» و دیگری «معنی». «صورت زبانی» همان ساختار و دستوری و قالبی است که معنی در آن ابراز می شود. «ترجمه معنایی» ترجمه ای است که درصدد است «معنی » را از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل سازد و تمام تلاش مترجم را برای جلوگیری از انتقال «صورت زبان مبدأ» به زبان مقصد به کار می گیرد. برای رسیدن به ترجمه معنایی، فرایندهایی باید طی شود که مهم ترین آنها «فرایند کشف معنی» است که برای دست یابی به آن، مترجم باید علاوه بر دانش زبانی، به اطلاعات دیگری نیز مجهر باشد. توجه به انواع معنی، انواع ترجمه، مراحل اساسی در ترجمه، و... مترجم را در رسیدن به ترجمه معنایی مدد می رساند. این مقاله، به اختصار می کوشد این نظریه را که در روش شناسی ترجمه، روشی نو، بسیار پرکاربرد و اثرگذار است، به اهل فن ترجمه به ارمغان آورد.
کلید واژه ها: ترجمه، ترجمه معنایی، صورت، معنی کشف معنی، تحلیل متن، انواع ترجمه.

درآمد

امروزه ترجمه به یکی از فعالیت های مهم علمی در محافل پژوهشی – آموزشی مبدل شده است. دانشجویان، محققان، استادان و گروه های بسیاری کم و بیش دستی در ترجمه دارند. هرچند ترجمه به سبک علمی درجهان اسلام، پیشینه ای دیرینه دارد، هیچگاه شمول و گستردگی آن در حد امروز نبوده و میزان آثار ترجمه ای به کثرت این دوران مشاهده نشده است. در این فضا تنوع موضوعات، گستردگی و گوناگونی سلایق و علایق، تعدد زبان های مبدأ در ترجمه و... موضوعات دیگری هستند که به فضای کاری ترجمه اهمیت بیشتری ارزانی داشته و در عین حال، این فضا را با دشواری ها و معضلات افزون تری مواجه ساخته اند. افزون بر ضرورت تسلط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه و آشنایی عمیق با محتوای مطالبی که از زبان مبدأ به زبان مقصد انتقال داده می شوند، به مهارت ها و صلاحیت های بسیار دیگری نیاز است تا بتوان ترجمه ای مقبول ارائه داد. برای اینکه این مهارت ها و صلاحیت ها در اختیار مترجمان قرار داده شود، در مراکز آموزشی گوناگون، دوره هایی برای هواخواهان ترجمه برگزار می شود و کتاب ها و نظریه ها و دستورالعمل های متفاوت و متنوعی نیز در دسترس قرار می گیرد. از این میان، به نظر می رسد نظریه «ترجمه معنایی» که میلدرد ال، لارسون (1) در کتاب Maening – based Translation ارائه کرده است، نظریه ای راه گشا و کاربردی و مفید باشد. در این مقاله می کوشیم این نظریه و راهکارهای آن را تبیین کنیم.

ترجمه، صورت و معنا

هنگامی که جمله ای چون «احمد در سال 1389 در رشته مترجمی زیان از دانشگاه فارغ التحصیل شد» را در نظر می گیریم، علاوه بر واژگان، سبک و سیاق و موقعیت جمله، دو امر مهم که در واقع ارکان این جمله را شکل می دهند، وجود دارد که از آنها به «صورت»(2) و «معنی»(3) تعبیر می کنیم. صورت این جمله، همان ساختار ظاهری آن است که در زبان فارسی جلوه گر شده و «معنی» مقصودی است که گوینده یا نگارنده، به مدد آن صورت و ساختار ظاهری، آن را به مخاطب خود منتقل می کند. حال اگر بخواهیم جمله ای را از زبانی که آن را زبان مبدأ(4) می نامیم، به زبان مقصد(5) ترجمه کنیم، باید توجه داشته باشیم که تنها یکی از این دو رکن اساسی، یعنی همان صورت تغییر می یابد و معنی باید بدون کم و کاست، به زبان مقصد منتقل شود. بنابراین، می توان ترجمه را «انتقال» معنی از زبان مبدأ به
زبان مقصد، از رهگذر تغییر صورت زبان نخست، به صورت زبان دوم» تعریف کرد. بر این اساس «معنی» در فرایند ترجمه نباید دچار دگرگونی شود و باید ثابت و پایدار بماند و تنها «صورت زبانی» تغییر یابد. از این رو، در ترجمه، علاوه بر اینکه مترجم نیازمند تسلط کامل به زبان مبدأ به لحاظ ساختاری و واژگانی، و.. است، لازم است تسلط کامل تری به زبان مقصد نیز داشته باشد. افزون بر این، یک ترجمه خوب، علاوه بر تسلط مترجم به هر دو زبان مبدأ و مقصد، نیازمند فرآیندی است که آن را «کشف معنی» می نامیم. عنصر اساسی در فرایند کشب معنی، افزون بر تسلط بر واژگان، ساختار زبانی، دانستن موقعیت ارتباطی و فرایند فرهنگی، «تحلیل محتوا» است که در مواقعی چه بسا نیازمند دانش یا دانش هایی فراتر از دانش زبانی است. به تعبیر دیگر، در ترجمه یک متن، برای کشف معنی نیازمند تحلیل محتوا هستیم و تحلیل محتوا ممکن است در موارد بسیاری صرفاً از راه تسلط مترجم به زبان مبدأ و موقعیت ارتباطی و قراین و شواهد فرهنگی به دست آید، اما در مواقعی به دانش خاصی نیاز دارد و این در صورتی است که متن مورد نظر، از حوزه عمومی خارج و وارد یک حوزه تخصصی شود.
رابطه معنی و صورت در یک زبان، رابطه ذهن و بدن، هسته و پوسته، و گوهر و صدف است. مهم ترین وظیفه مترجم، تشخیص و متمایز ساختن صورت از معنی، کنار نهادن صورت زبان مبدأ و اخذ معنی و ریختن آن در صورت زبان مقصد است. در یک تصویر کلی، ترجمه را می توان به شکل زیر به تصویر کشید:

بنابراین، تحلیل محتوا رکنی مهم در ترجمه است که بدون آن نمی توان از صحت ترجمه مطمئن شد. اما در کنار تحلیل محتوا، عوامل دیگری نیز هست که هم بر تحلیل صحیح
محتوا و هم بر کشف محتوا اثر می نهند. این عوامل را می توان «خصایص زبانی» (6) نام نهاد که در حقیقت، داشتن آنها بخشی از دانش زبانی مترجم را تشکیل می دهند و بدون دانستن آنها کشف معنی که محور نظریه ترجمه معنایی است، امکان ندارد. یکی از این خصایص زبانی، «مولفه های معنایی» (7) است که معمولاً جزو امور «واژگانی» (8) یا «لغوی» طبقه بندی می شود که ممکن است یک واژه، در یک زبان، دارای چند مولفه معنایی باشد. یکی از شایع ترین مولفه های معنایی، دلالت یک واژه به «مفرد» یا «جمع» بودن است که در هر زبانی به شکل خاصی دیده می شود. در برخی زبان ها، یک کلمه حاوی مولفه های معنایی فراوانی است که در صورت ترجمه آن به زبانی دیگر، ناگزیر باید آن را به شکل جمله ترجمه کرد. برای مثال، در زبان ویتنامی یک واژه وجود دارد که باید در زبان فارسی یا انگلیسی، آن را به چندین کلمه ترجمه کرد. این کلمه، به این معناست: «کسی به قصد رفتن به جایی، خانه را ترک می کند و چیزی در خانه اتفاق می افتد که وی ناگزیر است، به خانه بازگردد». چنان که فرهنگ بزرگ انگلسی- فارسی حییم، واژه انگلیسی machiavillian را در قالب این جمله طولانی معنی کرده است: «مبنی بر این عقیده سیاسی که برای برپا کردن یک حکومت مرکزی نیرومند از هیچ گونه تشبّث ولو نامشروع و تقلب آمیز نباید فروگذار کرد».
یکی دیگر از خصائص زبانی این است که ممکن است «مولفه معنایی واحد» در صورت های مختلف و روساخت های (9) متفاوت جلوه گر شود. برای نمونه، کلمه sheep در زبان انگلسی دارای معنی و مفهومی است که چه بسا واژه های ram و lamb نیز برای آنها استفاده شود. عکس آن نیز صادق است و ممکن است یک صورت واحد، دارای معانی گوناگونی باشد. چنان که در زبان انگلیسی، واژه های بسیاری هستند که از این دست به حساب می آیند.مثلاً واژه run دارای ده ها معنی است و از میان این معانی، یک معنی، معنای اصلی یا اولیه و سایر معانی، معانی ثانویه به شمار می آیند. مثال های زیر گویای این مطلب است.
آن بچه می دود. 1-The boy runs
آن موتور کار می کند 2- The motor runs
از بینی او آب می ریزد. 3- His nose runs.
از این رو، توجه به خصائص زبانی در تحلیل محتوا و تحلیل محتوا، در کشف معنی اهمیت اساسی دارد.

انواع ترجمه

برای تبیین بهتر ترجمه معنایی از منظر لارسون، مناسب است با انواع ترجمه آشنا شویم تا در پرتو مقایسه، روشن سازیم که بهترین نوع ترجمه از منظر لارسون ترجمه معنایی است که ضمن رساندن پیام و محتوا با همان «معنی» در زبان مبدأ به زبان مقصد، اشکال هایی مانند پیچیدگی، نامفهوم بودن، وفادار نبودن به متن اصلی و... را ندارد.
چنان که مطرح شد یک متن دارای دو عنصر اساسی است که عبارت اند از «صورت» و «معنی». براساس این دو عنصر، دو نوع اصلی ترجمه وجود دارد که یکی «معنی محور» و دیگری «صورت محور» است و میان این دو نوع اصلی، انواع دیگری نیز قابل تصور است. ترجمه های «صورت محور» که در آنها مترجم می کوشد از «صورت» زبان مبدأ تبعیت کند، «ترجمه تحت الفظی» (10) نیز نامیده می شود ودر واقع، ترجمه ای از نوع معمولاً نامطلوب است که کاستی های بسیاری دارد. از سوی دیگر، ترجمه «معنی محور» که در واقع همان «ترجمه معنایی» و نظریه مورد نظر لارسون است، تمام تلاش خود را در جهت انتقال معنای متن مورد نظر از زبان مبدأ به صورت های طبیعی در زبان مقصد به کار می گیرد. ترجمه معنی محور» را «ترجمه اصطلاحی» (11) نیز می نامند.
شایان ذکراست که ترجمه تحت اللفظی با وجود کاستی ها و دشواری های فراوان، همیشه نامطلوب نیست و در مواردی کاربردهایی دارد. به طور مثال، هنگام تعلیم و تعلم زبان مبدأ ترجمه تحت الفظی بسیار راه گشاست. اما هنگامی که نوبت به انتقال معنی به زبان مقصد برسد و بخواهیم بدون توجه به زبان مبدأ، معنی را برای مخاطبان خود در زبان مقصد بازگو کنیم، ترجمه تحت اللفظی مشکلات فراوانی دارد. لیکن ، اگر دو زبان مبدأ و مقصد به لحاظ ساختاری نزدیک به هم و دارای قرابت باشند، چنان که برای مثال زبان های فارسی و انگلیسی تا حد زیادی این گونه اند، ممکن است ترجمه تحت الفظی در موارد بسیاری مفید معنی و قابل فهم باشد، لیکن هر مقدار شباهت و قرابت دو زبان کم تر باشد، ترجمه تحت الفظی نامفهوم تر و غیر قابل استفاده خواهد بود؛ چنان که قرابت میان دو زبان فارسی و اسپانیولی یا مالایی بسیار اندک است.
در هرحال، چنان که اشاره شد، میان دو نوع اصلی ترجمه «معنی محور» و «صورت محور» انواع دیگری از ترجمه را می توان به تصویر کشید که بسته به میزان محوریت «معنی» و «صورت» متفاوت می شوند و می توان آنها را این گونه صورت بندی کرد:
1- ترجمه بسیار تحت الفظی (12): در این نوع ترجمه، ممکن است مترجم بخواهد لفظ به لفظ، یعنی در برابر هریک از الفاظ موجود در متن زبان مبدأ، لفظی را با همان معنی اولیه و البته با حفظ کامل ساختار و صورت زبان مبدأ، قرار دهد. بی تردید، این نوع ترجمه، جز در موارد بسیار نادر، مثلاً در مقام آموزش زبان مبدأ، کاربردی ندارد.
2- ترجمه تحت الفظی: (13) در این نوع ترجمه، مترجم می کوشد از میان انواع معانی ای که ممکن است یک واژه حاوی آن باشد، معنی اولیه را از معانی ثانویه تشخیص دهد و معنای مناسب آنها را در زبان مقصد گزینش و از آن استفاده کند. با این وصف، مترجم در عین اینکه به معنای اولیه و ثانویه واژگان توجه دارد، بر حفظ «صورت» و «روساخت» زبان مبدأ در برگردان واژگان به زبان مقصد، اصرار می ورزد.
3- ترجمه تحت الفظی تعدیل یافته (14): توجه داریم که دو نوع ترجمه پیش گفته، یعنی ترجمه های تحت اللفظی و بسیار تحت الفظی، کاربرد و شیوع چندانی ندارند و جز در آموزش زبان مبدأ، به کار نمی روند. افزون بر این ، مبتدی ترین مترجمان از نارسایی و نامطلوبیت آن دو نوع ترجمه آگاهی دارند. بنابراین، مترجمان بسیاری که اغلب آنان مبتدی و غیر حرفه ای هستند، به سراغ نوع سوم و چهارم ترجمه می روند که همانا «ترجمه تحت اللفظی تعدیل یافته» و «ترجمه درهم آمیخته» (15) است.
در ترجمه تحت اللفظی تعدیل یافته، مترجم می کوشد نظم و ساختار نحوی زبان مبدأ را تا آن اندازه تعدیل کند که در زبان مقصد صورت قابل قبولی بیابد. اما امور واژگانی بدون تغییر باقی می مانند و به مولفه های معنایی واژگان توجهی نمی شود. بنابراین، واژگان به صورت تحت الفظی ترجمه می شوند که این امر در موارد بسیاری، از جمله در موارد ترجمه کلمات، اصطلاحات، کنایه ها، استعاره ها، ضرب المثل ها، موقعیت های خاص کلامی و...، ممکن است به ترجمه های نامفهوم، غیر طبیعی و حتی بی معنی بینجامد و چه بسا در مواردی معنای مغایری را القا کند؛ اما آنچه بیش از دشواری های دیگر، خود را در ترجمه تحت الفظی تعدیل یافته آشکار می سازد غیر طبیعی بودن متن ترجمه شده و عجیب و غریب و نامأنوس جلوه کردن آن برای مخاطب است.
4- ترجمه در هم آمیخته: نوع چهارم ترجمه که ممکن است وضعیت بهتری از ترجمه نوع سوم داشته باشد، ترجمه درهم آمیخته یا نزدک به «ترجمه اصطلاحی» است. در این نوع ترجمه، مترجم به ترجمه اصطلاحی نزدیک می شود و ضمن کنار نهادن صورت زبان مبدأ،
می کوشد، از ترجمه تحت الفظی واژگان نیز بپرهیزد. اما در مواردی از این تلاش صرف نظر می کند و ترجمه وی آمیزه ای از ترجمه تحت الفظی تعدیل یافته و ترجمه اصطلاحی است. این نوع ترجمه، نوع شایع تر ترجمه های موجود در محافل ترجمه است.
5- ترجمه اصطلاحی با «ترجمه معنایی» اشکال مشترک تمام چهار نوع ترجمه پیش گفته، بی توجهی به فرایندی مهم در ترجمه، یعنی فرایند کشف معنی بود. در این نوع ترجمه ها، مترجم یا اصولاً به دنبال تبعیت از صورت زبانی در زبان مبدأ بوده که نتیجه بعدی آن بی توجهی، به فرایند کشف معنی است، یا در عین تلاش برای پرهیز از ساختار و صورت زبان مبدأ، در فرآیند کشف معنی دچار اشکال بوده است. اما در ترجمه معنایی، آنچه مترجم در گام نخست به آن توجه دارد، کشف معنی است. در ترجمه معنایی، مترجم می کوشد از صورت طبیعی زبان مقصد استفاده کند و این صورت طبیعی را، هم در ساختار زبانی و دستوری زبان دوم و هم در واژگان آن به کار گیرد. از ظاهر یک ترجمه اصطلاحی واقعی، عملاً نباید بتوان به ترجمه بودن آن متن پی برد. ترجمه معنایی، همان معنای زبان مبدأ، یعنی معنایی را که صاحب اصلی متن مبدأ قصد کرده است، در شکل وصورت طبیعی زبان مقصد منتقل می سازد و چیزی از اصل معنی کاسته یا به آن افزوده نمی شود. بنابراین، مترجم باید بکوشد خود را به ترجمه اصطلاحی یا همان ترجمه معنایی ملتزم سازد. اما ترجمه معنایی یا اصطلاحی، یک هدف عالی است که بسیاری از مترجمان تا رسیدن به آن، راهی بس دراز در پیش دارند و غالب ترجمه ها، ترجمه های درهم آمیخته و نزدیک به اصطلاحی هستند؛ زیرا التزام دائم به ترجمه اصطلاحی کاری بس دشوار است. اغلب مترجمان روندی واحدی را می پیمایند و از ترجمه بسیار تحت اللفظی کار خود را آغاز می کنند و به ترجمه تحت اللفظی، تحت اللفظی تعدیل یافته، ترجمه درهم آمیخته و نزدیک به ترجمه اصطلاحی و سپس به ترجمه اصطلاحی می رسند. اما یک معضل و اشکال مهم در کار بسیاری از مترجمان که عمری را در راه ترجمه صرف می کنند این است که آنان پس از رسیدن به مرحله ترجمه اصطلاحی و ترجمه معنایی که مطلوب هر مترجمی است متوقف نمی مانند، بلکه از نوع ششمی از ترجمه که « ترجمه بیش از حد آزاد» (16) است، سر در می آورند که شاید برای برخی مواقع و پاره ای اهداف مناسب و مطلوب باشد، لیکن اشکالات بسیاری دارد.
6- ترجمه بیش از حد آزاد: به ترجمه ای ترجمه بیش از حد آزاد گفته می شود که مترجم مطالب اضافی را که در متن اصلی وجود ندارد، به متن بیفزاید، یا معنای متن زبان مبدأ را تغییر دهد، یا واقعیت تاریخی و فرهنگی موجود در متن اصلی را دگرگون کند. این گونه تغییرات، گاه به قصد شوخی و مزاح، یا برانگیختن واکنش خاصی در مخاطبان زبان مقصد صورت می پذیرد و گاه علل فرهنگی و سیاسی یا دلیل های دیگری دارد، اما در هر صورت، این گونه ترجمه در حکم ترجمه های معیار و معمول، مورد پذیرش نیست. ترجمه بیش از حد آزاد، دارای اشکالات بسیاری است که مهم ترین آنها وفادار نبودن مترجم به متن و پیام نویسنده و گوینده اصلی است و چه بسا که بر اثر کاستن یا افزودن مطالب یا تغییر و دگرگونی در واقعیات تاریخی و فرهنگی موجود در متن اصلی، مترجم دچار اشتباه شود و پیام اصلی متن مبدأ را به مخاطب متن مقصد نرساند یا حتی خلاف مقصود او را به مخاطب منتقل سازد.
جدول انواع ترجمه (بر پایه صورت محوری یا معنی محوری)

پی نوشت ها :

*دانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری ادیان. دریافت: 89/6/19 پذیرش: 89/8/1
si.jalali@ yahoo. com
1- Mildred L. Larson
2- Form
3- meaning
4- receptor language
5- receptor features
6- linguistic features
7- meaning components
8- lexical itmes
9- suface structure
10- literal translation
11- idiomatic translation
12- very literal translation
13- literal translation
14- modified literal
15- inconsistent mixture
16- unduly free translation

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.
شنبه 23/9/1392 - 22:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته